ادامه مطلب خلاف کاری ها تا کجا

1-    زن من نسبت به من سو. رفتارداشت

2-    اگردفعتن خانه میامدم مرا توبیخ میکرد

3-    از آوردن کار در خانه ام  جلوگیری می کرد

4   - من از ازانحطاط اخلاقی زنم در حراسم   بودم 

5    -  دخترم را مجبور میکرد به من دروغ بگوید

6    با ادامه درد قلبم اگر زنده نماندم  از محضر خوانندگان محترم پوزش میخواخم

7     -  واز صحت تربیتی اخلاقی وجسمانی فرزندانم ترسانم

8    -   به هر کسی که میرسد میگویید من موجی هستم اشکیزوفرنی گوشه گیر

9    -  می رفت کوچه پشتی وسوار ماشین احمد می شد ومیرفت  تا خیابان دنبالش کردم بعد از آن نتوانستم

10   - ادامه زندگی با او برای من مشکل بود چون او کسانی داشت که من نمیشناختم  وبه او کمک میکرند  ماشین در اختیاراو میگزاشتند موبایل در اختیار اومیگذاشتند از بیرون رفتن من اطلاع داشتند از زمان برگشت من به اواطلاع میدادند  آژانس برای او میفرستادند 

11   - دختر خانمی آمد خانه من به دروغ گفت او موبایل در اختیار خانم بنده داده  تلفون خانشان را خواستم نداد آدرس خواستم نداد شماره تلفون محل کارش را خواستم نداد بعدن ردش زدم از فردیس آمده بود یک مدت در آرایش گاه بوده با زنم دختر احمد آقا هم نبوده  همش دروغ بود سر کاری بود تنها عزرخواهی کرد ورفت زنم میگفت او را برای داداش اش در نظرگرفته بدون اینکه ازقبل من خبرداشته باشم  برادرش با کس دیگری ازدواج کرد  او قبلا با زنم صحبت کرده بود که به من دروغ بگویید

 12 -  اسفند ماه تصمیم گرفتم که از شرکت خارج شوم چو رفتارهایی از زنم دیده بودم که به صلاح نمیدیدم بیرون از خانه کارکنم یازده سال زندگی نکبت بار ولی بچهای دوست داشتنی از همان ابتدای سال زنم از کار در منزل من ممانعت میکرد کاش دیگر حتی تهران هم کار نمیکردم

13  -   از من شکایت خواهند کردبرای شرف از دست رفته اشان مهم نیست من دیگه زنده نیستم  اگه تو این فاصله من گرفتند  من به خدا ایمان دارم و کاری کردم که خدا و پیغمبر راضی من نمیخوام با این زن زندگی کنم آخر عمری میخوام سالم شرافت مندانه بمیرم نمیخوام با نام من بعد از این به کثافت کاریهاش ادامه بده و گناهش پای من نوشته بشه

14 -   دنبالشان رفتند کامران   سهیل اسم آژانسی بله همان احد آقا بوده را گفت من جدی نگرفتم ولی بعد از دو اتفاقی که بدون توضیح زنم مواجه شدم  فهمیدم که نباید دیگر در مصیب زاده زندگی کنم زمستان از آنجا بلند شدم وبعد از آن سر زده خانه میآمدم   او رو این یک گرگ زخمی زیر نظر داشتم  با موبایل خلاف کارها با قاه قاه صحبت میکرد مبایل را از او گرفتم و شماره را خواندم   شماره را خواندم  شماره احمد راننده آژانسی بود  زنگ زدم به برادر خانومم و از او جویا شدم شماره مال کدوم فامیلتان است و او گفت مال غریبه وخانم میباشد درحالی که یک آقا پشت خط حرف میزد  زنم موبایل را در داخل دستشویی انداخت من آن را در آوردم و تمیز کردم سیم کارت را دیدم من نخریده بودم بعدن پرسان پرسان پی بردم شماره مال موبایل آحمدآقا بودکه راننده آشانس سبلان است زنم برای اینکه رد گم کند عصبانی شد مرا به باد کتک گرفت لوازم کامپیوترم  شکست و ماجرا را جوری جلوه داد که من عصبانی شدم  و دعوای خوانوادگیست نه ناموسی  پشت خط تلفون دختر احمد اقا بوده پدرش به دروغ کفته که زن من طلاق گرفته پدرش برای رد گم کنی گوشی را میدهد به دخترش ندای واقعی

13 -  این ندا بنا به گفته زنم رفته فردیس و ازدواج هم کرده

  14 - بچه ها را از او گرفتم فرقی نکرد  دست از ادامه ارتباطش  برنداشت ادامه رفتارهای تابلو بازی در خیابان دست بر نداشت در خیابان سوت میکشید آواز میخواند بعد از جلب توجه شماره موبایلش را به آنها حتی در حضور من میداد

15 -   بعد از این ماجرا دیگر من از زنم به هیچ عنوان  مهر محبت مختصر ظاهری هم که داشت ندیدم الان دو سال

 16 -  بعد از دعواهای مکرر و زدن من مجدد و ناسزا شنیدن من از سوی زنم او را به خوانه پدرش فرستادم فرقی نکرد

17-   چه دروغ  های  که برای سر کار گذاشتن من نگفت چهار تا ندا میشناسد بله این دختر هم جزواعزای باندی هستند که با زن من تماس داشتند امکانات در اختیار او میگذاشتند که با زن من تماس داشتند حتی دونفر از اعزای این باند را مادر خانومم دیده بودواز منزل دخترش بیرون انداخته بود یکی از اعزای این باند نرگس نام دارد که از شوهرش حیدر طلاق گرفته ومهراش را هم گرفته من این زن بد را در خانه ام دیده بودم دونوبت پیش من رفتاری داشت که در شان خوانواده شوهرش نبود من از زنم نرگس خواستم که هرگونه ارتباط با این زن را قطع کند  نتنها قطع نکرد بلکه پنهانی به خانه اوو همراه آنها میرفت به خلاف کاریهاش ادامه میداد    من مجبور به طلاق با داشتن دو فرزند شدم

 18 – بعد که دید من به تمام  چیزها  پی بردم به دیوار میکوفت وبه بچه ها یاد داده بود که علکی داد بزنند به در دیوار بکوبند و بگویند بابام دیوانه شده شماره تلفون مال آژانس بودبه نام احمدآقا09369089200 که این شماره رااز مغازه دار به نام ممدآقا هم گرفتم متاسفانه درست بود پنهان از من به زنم موبایل داده بودند سیم کارت داده بودند واورا مجبور به همکار کرده بودند من زنم را مجبورکردم که بگوید اینها را از کی گرفته نتنها نگفت بلکه شروع به خود زنی کرد داروی خود کشی خورد 

 20  -  من سر زده خانه آمدم  دیدم که همان آژانسی جلوآپارتمان  وایستاده و بوق میزند پس ازآن به همه گفته که من با او تماس گرفتم  در حالی که شماره موبایل مرد بی شرف در پرینت تلفن 6482283  از سال 1387 آن هم حداقل پنج بار در روز وجود دارد حتی زمانی که من در شرکت بودم  شماره تلفن منزل احمد آقا از تلفن زنم کشیدم بیرون به دخترش زنگ زدم گفت زنت گفته از شما طلاق گرفته وای خدا این زن بی ناموس فکر میکرده  زن من که از شوهرش طلاق گرفته

21 -  پنهان از من به زنم موبایل میدهند  سیم کارت میدهند  بدون ردیابی است سیم کارت خلافی از بازار شیطان میخرید یا می گفت براش میخریدند

22 -  پنهانی به خانه او و   همراه او میرفت حتی به احداثی

23 - حالا می فهمم چا یک مرد خودش آتش میزند یعنی چه

24 - حالا میفهمم یک مرد از طبقه بالا روی آلماتور ها میاندازد یعنی چه

25 – ادامه بیرون رفتن های بی دلیلش حتی پس از خوش رفتای  من     مرا کلافه کرد  یک روز جمعه

27 - در حال حاظر از ترس اینکه در خانه جدید که منزل پدرم بود اجاره کرده بودم دوربین جلودرب ورودی نصب کردم برای کنترل ورود آدم های بد زنم  سه دفعه دوربین ها را با سیمشان از بین برد

 28 -  منزل خودم یک ساختمان پشت قواره بود فروختم نصف قیمت  10 ملیون شد  2 ملیون دادم  به وکیل آنهم نتوانست نجاتم دهد دو ملیون خرج سفرم شد تا حالا ته موندش فکر میکنم تا مرگم 4ملیون برام مونده قلبم بدجوری از سینم بیرون میزنه در از جلو سینم شروع میشه به پشتم میزنه بعد درد به سمت دست چپم میره چقدر دیگه میتونم این زندگی نکبت بار تحمل کنم خدا می دونه

29  -  دیدم ته هیات مشقول صحبت با مبایل است یادم افتاد که موبایل های قبلی را از او گرفته بودم سریع خودم را به او رسوندم خدایا چنتا باید ازش موبایل بگیرم  تا تو باورکنی این دیگه زن من نیست روسپی شده  چقدر من باید درد بکشم

 30  -  فامیل من آمدند خانه من  خانه به هم خورده بود صورت من  بدن من پرجای کتک زنم بدون حجاب جلو پدرم وهر غریبه که وارد خانه میشد  قرارمیگرفت  دیگه به مدت دو سال تمام تا وقتی که من ترس از سکته ام فرار کنم این حال روزم بود همسایه ها شاهدند

 31 – زنم  گفت که سیمکارت خلافی میشه عوض کرد در خدمات امورمشترکین آشنا  اگر داشته باشی در شیطان بازار

32  -  زن من لخت میرم  بالکن  تا  ببینم  کدوم  کسکش  جلوم  میتونه  بگیره در تاریخ  17/12/1388

 33 -  چون با زنم در گیر شده بودم من ناراحت بودم از خانه زدم  بیرون  در ساختن خانه از بچه همسایه استفاده

میکردم   در حین کار چند  تا  پسر بچه رو پیدا کردند و گفتند  ماجراهای زنم   ناراحتی مرا دید کامران گفت با سهیل دوچرخه سواری میکردند که زن مرا دنبال میکردم راه به راه به ۱۱۰ زنگ میزد و علکی مزاحم آنها میشد

 34 - نرگس یک عمر به من خیانت میکرد  بنا به گفته خودش چهار سال

 35  -  و این روش را تا پایان زندگی مشترکمان ادامه داشت برای دیوانه کردن من بدون علت داد میزد هوار میکشید لخت از در آپارتمان خارج میشد برای ترکاندن پرده گوشم کف دستش را محکم به گوشم میزد موهای سرم را میگرفت و سرم را میکوبید به دیوار و به بچه ها یاد داد  بگویند بابام دیوانه شده  زنم به جاهای حساس بدنم ضربه وارد کرد طوری که خون ازش بیرون  می آمد  موبایل غریبه را از من به زور گرفت چاره ای نبود زنگ به هرکسی که میتوانستم زدم تا مرا از دست زنم نجات دهند فامیل من آمدند خانه به هم خورده بود صورت من پرجای کتک زنم لخت جلو پدرم وهر غریبه که وارد میشد قرارمیگرفت

 36 - ولی پاسخ من این است وقتی شماها ناموس مرا به بازی گرفتید من دیگر چیزی برای از دست دادن ندارم آب که

  37 – اوایل باگفتن  اینکه من شلوارم پیش هیچ کس جز تو پایین نیاوردم و میگفت  هردفعه با قسم مشکل خودش را حل میکرد ولی بعد که دید من از همه پنهان کاری هاش خبر دارم با پرروی وقصاوت تمام به جزعیات توضیح میداد

 38 - یک روز جمعه من به دخترم درس ریاضی یاد میدادم که دیدم زنم نیست چون چند دفعه دیده بودم تماس های مشکوک داشت دنبالش گشتم منزل خودم یک ساختمان پشت قواره بود دیدم ته هیات مشقول صحبت با مبایل است یادم افتاد که موبایل های قبلی را از او گرفته بودم سریع خودم را به او رسوندم

 39 - یکی از اعزای این باند نرگس نام دارد که از شوهرش حیدر طلاق گرفته ومهراش را هم گرفته من این زن بد را در خانه ام دیده بودم دونوبت پیش من رفتاری داشت که در شان خوانواده شوهرش نبود بعد ها فهمیدم از شوهرش طلاق گرفته و در مارلیک خانه دارد و ترکیه هم رفته  


مطالب مشابه :


پرینت مكالمات تلفن همراه از طریق اینترنت

جوان باتجربه - پرینت مكالمات تلفن همراه از طریق اینترنت - هيچ كاري وقت تلف كردن نيست اگر از




پرسش و پاسخ

ببخشید کابر دائمی همراه اول هستم، شماره ایی تو گوشیم داشتم نشده در پرینت ریز




پیک شوشتر : رییس شورای شهر شوشتر شماره موبایل خود را رسانه ایی نمود

حمید سالم پور - پیک شوشتر : رییس شورای شهر شوشتر شماره موبایل خود را رسانه ایی نمود - رئیس




ادامه مطلب خلاف کاری ها تا کجا

او تماس گرفتم در حالی که شماره موبایل مرد بی شرف در پرینت تلفن 6482283 از سال 1387 آن هم




برچسب :