رویكرد شكلی به معماری هادی میرمیران و بهرام شیردل
خلاصه :
رویكرد شكلی به آثار معماری از مباحث مطرح در معماری معاصر است، بهگونه ای كه متفكران بسیاری با این رویكرد به تحلیل آثار معماری پرداختهاند. توجه به فرم اثر بدونتوجه به مفاهیم شكلدهندهی آن و تجزیه و تحلیل روند شكلگیری فرم از مهمترین مسائل در رویكرد شكلی هستند كه در این مقاله به آن پرداخته می شود و آثار معماری هادی میرمیران و بهرام شیردل با این رویكرد تجزیه و تحلیل خواهند شد .
مقدمه :
یكی از نخستین کسانی كه به شكل در معماری توجه ویژه کرد، دوران3 (1760-1834 م.) متفكرو معمار فرانسوی بود. او در سال 1800 میلادی معماری را چنین تعریف کرد : « معماری هنر تركیب اشكال است ، به نحوی كه در تمام ساختمانهای عمومی وخصوصی قابلتحقق باشد.» هدف اصلی دوران از این تعریف، تئوریزهكردن مباحث طراحی برای آموزش معماری بود كه آنها را در كتاب معروفش به نام « دقت و تأكیدی بر درسهای معماری» نشان می دهد. عناصر معماری كه دوران از آنها نام میبرد عبارتند از : «دیوارها، ستونها و طاقها» و با این عناصر به دستهبندی و تحلیل آثار معماری دورههای مختلف میپردازد.
راب كرایر در ادامهی كار دوران به بررسی و تحقیق آثار معماری جهان با توجه به شكل آنها پرداخت. او در كتاب « تركیببندی معماری» شکل های پایه،یعنی مربع، دایره و مثلث را تعریف کرده و براساس آنها به تحلیل آثار معماری پرداخته است. كرایر علم هندسه را مبنای مشترك همهی معماری ها قرار داده و عناصر معماری را به دستههای زیر تقسیم میكند : 1ـ نقطه 2ـ خط 3ـ سطح 4ـ حجم 5ـ فضای داخلی 6ـ فضای خارجی، و در ترسیمهای زیادی، حالتهای گوناگون این عناصر را بررسی میكند. او دستهبندی بسیار مشخصی در مورد مهمترین سیستمهای سازماندهی عملكرد دارد كه عبارت اند از: سازماندهی مركزی ، سازماندهی خطی ، سازماندهی مركزی و خطی ، سازماندهی چندشاخهای ، سازماندهی شبكهای ، سازماندهی سطوح مختلف بر روی هم ، سازماندهی پیچ در پیچ .
در مجموع كرایر هم باتوجه به شكل، بهعنوان تنها مرجع مشترك و با ابزار هندسه به تحلیل معماری میپردازد.
كلاوس هردگ از دیگر متفكرانی است كه در تحلیلهایش از رویكرد شكلی استفاده میكند.او در كتاب « ساختار و شكل در معماری اسلامی ایران و تركستان» به بررسی شكل در معماری ایران و تركستان ــ از فضاهای بزرگ شهری تا یك اتاق كوچك ــ میپردازد و با تحلیل نمونههای شاخص معماری و مقایسهی آنها باهم ، در جستجوی فهم و درك معماری آنها است. بعنوان نمونه در مقایسهی شكلی یك مینیاتور متعلق به 1520 میلادی و پلان مسجدشاه اصفهان (1630ـ1597 م.) به این نتیجه میرسد كه احتمالاً در طرح این مسجد از ساختار شكل آن مینیاتور استفاده شده است.
در این مقاله با رویكرد شكلی آثار معماری دو معمار ارزشمند ایرانی ــ هادی میرمیران(1323) و بهرام شیردل(1330) ــ بررسی و بدون توجه به مفاهیم مطرح شده در آن پروژهها دیاگرام فرم آنها تحلیل می شود.پرسش اصلی در هنگام مقایسه ی آثار این دو معمار این است که فرم چه جایگاهی در آثار این دو معمار دارد؟ در این بررسی هر گروه از آثار در گرایش غالب شکلی حاکم بر آن تعریف شده، اما در هر گروه غیر از گرایش های غالب،گرایش های فرعی دیگری هم دیده می شود.منظور از دیاگرام در این مقاله، خلاصه ی فکر است که به ساده ترین شکل بیان می شود.به عبارت دیگر دیاگرام فرم،خلاصه ی فکر هنرمند در مورد اثر است. طرح این مقاله می تواند آغازگر راهی در تجزیه و تحلیل و نقد آثار معماری معاصر ایران باشد و نگارنده از نظرات کارشناسان استقبال می نماید.
1- آثار معماری میرمیران را میتوان در سه گرایش شکلی دسته بندی کرد :
1-1 استفاده از دیاگرام فرم آثار معماری
میرمیران در پروژههای ابتدای دهه هفتاد خورشیدی از این روش در طراحی پروژههای معماری استفاده كرده است.در این روش، او با انتخاب دیاگرام فرم یك اثر معماری، طراحی را آغاز کرده ــ به تعبیر بهرام شیردل، معماری را از معماری شروع میكند ــ و در روند طراحی گاهی پروژه تا آخر، تحت تأثیر دیاگرام اولیه باقی مانده و گاهی دچار تغییرات شگرفی شده است.
میرمیران در پروژه فرهنگستانهای ایران (اردیبهشت 1373) با استفاده از عناصر فضایی معماری ایران مانند : مدخل، صفه، دروازه، چهارطاق، حیاط و ایوان شروع به طراحی كرده و در روند طراحی از تناسبات افقی و عمودی مسجد كاج اصفهان ( در حدود 1325 م.) هم استفاده کرده و در نهایت به پروژهای دست یافته كه دیاگرام فرم آن تاحدودی تحت تأثیر دیاگرام فرم مسجد كاج اصفهان است.
در پروژه كتابخانه ملی ایران (دی ماه 1373) كه به فاصله زمانی اندكی نسبت به پروژه فرهنگستانها طراحی شد، یكباره دیاگرام فرم پروژه متحول می شود. البته این تحول در اثر آشنایی میرمیران با شیردل و تأثیری كه از او میگیرد، حاصل شده است.گفته شده" او از شکل تجرید شده ی دماوند در ایجاد فرم طرح خود استفاده کرده است" اما بهنظر میرسد دیاگرام فرم این پروژه تحت تأثیر پروژهی سردر ورود به یك غار باستانی (72ـ1967) اثر ماسیمیلیانو فوكساس است.البته پروژهای كه در نهایت خلق شده، دارای شكلی منحصر به فرد است و به تعبیر بهرام شیردل از معدود پروژه های آن مسابقه بود که قابل مطرح شدن در عرصه ی بین المللی است.
پروژهی دیگری كه در این گروه قرار میگیرد، مجموعه ورزشی رفسنجان (80ـ1373) است.این پروژه هم تحت تأثیر دیاگرام فرم یك یخچال سنتی است كه در نزدیكی سایت پروژه قرار دارد. این پروژه تفاوت شكلی زیادی با یخچال موردنظر ندارد ، بلکه تفاوت عمده در تغییركاربری و مصالح ساختمانی آن است. بنابراین خلاقیتی برای آفرینش فرم معماری صورت نگرفته است.
2-1 استفاده از دیاگرام فرم آثار هنری و طبیعت
در این مرحله میرمیران با استفاده از فرمهای موجود در طبیعت یا آثار هنری موجود ، شروع به طراحی کرده و در روند طراحی كاملاً از آنها فاصله گرفته و به پروژه ای با دیاگرام متفاوت دست مییابد.
او در پروژه موزه ملی آب ایران (1374) از خواص شكلی دو عنصر آب و خاك استفاده میكند و به اصطلاح تر و خشك را باهم میبیند و به آنها تجسم می بخشد. فرمی كه در نهایت خلق شده بسیار بدیع است و ارتباط عمیقی با سایت پروژه دارد. البته به نظر می رسد رابطه ی ظریفی بین دیاگرام شکل این پروژه و دیاگرام شکل پروژه ی ترمینال بین المللی بندر یوکوهاما اثر کاتزیو سجیما وجود دارد.
در پروژه كتابخانه مجلس كانسای- ژاپن (1375)، او و همكارانش با سه دیاگرام، فرم پروژه را تكمیل كردند. ابتدا ساختار سهقسمتی شعر هایكو مدنظر میرمیران قرار گرفت ، سپس به پیشنهاد دانشمیر از مجسمهی آلبرتو جیاكومتی ــ دستانی كه تهی را دربرگرفتهاند ــ استفاده شد وساختار سهقسمتی موردنظر به دو فرم و یك فضای بینابین تبدیل شد. ( این دیاگرام در آینده بیشتر مورداستفاده ی میرمیران قرار میگیرد) و در نهایت با نظر شیردل مجسمهای از رایمو اوتراینن ((TOMENA,1976 آخرین تأثیر را بر فرم كتابخانه گذاشت و باعث شكلگیری خطوط افقی و برآمدگیها و فرورفتگیهایی در پروژه شد. در مجموع پروژهای كه حاصل شد، دارای دیاگرام فرم جدیدی است و بهنظر میرسد از موفقترین پروژههای معماری معاصر ایران است.
اثر دیگری كه در این گروه قرارمی گیرد ، پروژه بانك توسعه صادرات ایران (1376) است. دیاگرام فرم پروژه از مكعبی شكل گرفته است كه شكافی درآن قرار دارد و یادآور فرم گاوصندوقی است كه درش اندكی بازمانده است. همچنین بهنظر میرسد پوستهی خارجی پروژه تحت تأثیر اثری از رابرت اسمیتسون بنام Strati Pendenti (1988)است.
3-1 استفاده از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین
این دیاگرام را میتوان در آثار گذشتهی میرمیران هم مشاهده كرد، اما در چند پروژه ی متاخر نقش اساسی را در سازماندهی پروژهها بهعهده میگیرد.خصوصیت اصلی این فضای بینابین، تركیبشدن با فضاهای عمومی و شهری است و بهنظر میرسد میرمیران در این آثار به زبان شخصی ویژه ای دست یافته و دیاگرام فرم جدیدی از آن حاصل شده است.
پروژه كانون وكلای دادگستری تهران (80- 1374) ازجمله آثاری است كه درآن از دیاگرام دو فرم و فضای بینابین استفاده شده است. این پروژه هم مانند پروژه كتابخانه كانسای از مكعبی تشكیل شده است كه یك فضای تهی بهصورت مورب آنرا بریده است. استفاده از فرم ترازو (نماد عدالت) بعنوان دیاگرام فرم اولیه، تأثیر بهسزایی در معلقشدن دو قسمت حجم داشته است و باعثشده فرمها در فضای بینابین بصورت معلق دیده شوند.
میرمیران در پروژه توسعه حرم حضرت معصومه (1378) هم از این دیاگرام استفاده میكند. دیاگرام فرم پروژه از دو حجم، یكی بزرگ و دیگری كوچك با فضایی بینابین آنها شكل گرفته است. فضای بینابین گذری شهری است كه مردم را بهطرف سمت سایت هدایت میكند. در شكلگیری فرم این پروژه،منابع دیگری مانند: الهام از «موجهایی كه در اثر وزش باد در شنهای كویر و یا آب دریاچه پدید میآید»، و برداشتی از جریان معماری نواری هم تأثیر داشته است.
دیاگرام مورد بحث در پروژهی سفارت ایران در فرانكفورت (1379) به اوج بیان شكلی خود میرسد. در این پروژه هم فضای بینابین به گذری عمومی تبدیلشده و هم به رابطه ی شهر و معماری توجه ویژه شده است.
سرانجام جالب است بدانیم كه دیاگرام فرمی كه میرمیران در این پروژهها از آن استفاده كرده است در دورهی عیلامی برای سازماندهی معابد استفاده می شده است. راه موربی كه به درون معبد وارد می شد ، فضا را به سه قسمت تقسیم می كرد.
2- آثار معماری شیردل را هم میتوان در سه گرایش شکلی دسته بندی کرد :
1-2 استفاده از دیاگرامهای هندسه فولد
شیردل قبل از بازگشت به ایران ،سه پروژهی موفق در عرصهی بینالمللی طراحی کرد كه همهی آنها اهمیت دارند. بحث اصلی در شكلگیری فرم این پروژهها، هندسه ی فولد و سطوحی است که بر هم تا می شوند. شیردل در اینباره گفته است : " بحث دربارهی نظریهی فولدینگ تقریباً دوسال است كه بهصورت فعلی مطرح شده است و بهنظر من از تحولاتی است كه در كار ما و آرشیتكتهای دیگری كه به آن شهرت یافتهاند، پدید آمده است. همهی پروژههایی كه طراحی كردهایم، در ادامهی یكدیگر قرار دارند، تحولی كه خود پایهی تحول دیگری میشود. زمانی كه پروژههایی را در لوسآنجلس آغاز كردیم و بخصوص طرح كتابخانه اسكندریه، اساس طراحی بر فولدینگ بود، بدونآنكه از این مبحث ریاضی كه یك ریاضیدان فرانسوی پایهگذار آن است اطلاعی داشته باشیم.برحسب اتفاق با این نظریه آشنا شدیم و در پروژههای بعدی با دقت نظر بیشتری نسبت به آن، فضاها را طراحی كردیم. مثلاً در طرح نارا ،كار قبلی را ازنظر فضایی با این نظریههای ریاضی تطبیق دادیم."
بهنظر میرسد كه طرح تالار همایش نارا44 (1992) بجز هندسه فولد، (دیاگرام زین اسبی كه 90 درجه چرخیده است) تحت تاثیر یكی از اسكیسهای اولیه ی پیتر آیزنمن در طرح مجموعه نانوتانی ژاپن (92ـ1990) است. مسئلهی دیگری كه در مورد این طرح مطرح شده است، شباهت ساختار فضایی معابد بودایی با ساختار فضایی پروژه ی نارا است، كه در اثر مقایسهی دیاگرام فرم آنها متوجه این مسئله خواهیم شد. در مجموع فرم بدستآمده بسیار پیچیده و پیشرو بوده كه در سطح بینالمللی مطرح شده است.
پروژهی دیگری كه در آن از هندسه فولد استفاده شده ، موزه ملی اسكاتلند ( 1992 ) است كه با فاصله زمانی اندكی از تالار همایش نارا طراحی شده است. الهام ازعناصر موجود در طبیعت نقش اساسی در بوجودآمدن فرم این پروژه داشته است.شیردل در مورد این پروژه گفته است:"حجم كلی ساختمان خصوصیاتی نظیر Great Glen (درهای در اسكاتلند)، كوههای Grampian، پیچ و خمهای كالدونیا و سنگهای ایستاده باستانی و مرموز را تقلید میكند."
2-2 استفاده از دیاگرام فرم آثار هنری
شیردل در این مرحله به مجسمههای رایمو اوتراینن (94ـ1927) علاقهمند شد و در پروژههای معماری اش از دیاگرام فرم آثار اوتراینن استفاده كرد و توانست به پروژههای موفقی ازلحاظ تولید فرم و فضای تجربه نشده دست یابد. همچنین جریان معماری نواری- كه محصول دوران پستمدرن و نگاه پلورآلیستی به جهان هستی است- در این دوره موردتوجه شیردل بوده است.
به نظر میرسد در پروژه فرودگاه بینالمللی امام خمینی (1374) شیردل از دیاگرام فرم یكی از آثار اوتراینن استفاده كرده و توانسته به خلق فرمی بدیع در طرح فرودگاه دست یابد. در اثر مقایسه ی این دو اثر می توان وجوه مشابهی را در آنها دید. كشیدگی در امتداد افق و لایه لایه شدن فضا از مهمترین ویژگی های شكلی این پروژه است .
پروژه بانك توسعه صادرات ایران (1376) از موفقترین آثار شیردل در این دوره است كه در طرح آن از دو دیاگرام استفاده شده است.ساختار اصلی این پروژه از كنار هم قرار دادن برشهایی از دیاگرام Cusp بدست آمده است. اما بهنظر میرسد دیاگرام فرم یكی دیگر از آثار اوتراینن( ( Water Shadow,1980 در شكلگیری این اثر نقش بهسزایی داشته است. در مجموع فرم نهایی خلق شده از فرمهای بسیار پویا است. بهگونهای كه پروژه تعداد نامحدودی نما دارد و مسئلهی طراحی نما بهصورت سنتی، در این پروژه مورد نقد قرار گرفته است.
در طرح توسعه حرم حضرت معصومه (1378) به نقش حیاط و فضای خالی آن در مركز توجه می شود. از آنجا كه مركز در فضاهای معماری ایران دستنیافتنی است، در این پروژه هم مركز دستنیافتنی شده و كل پروژه حول این مركز و مركز دیگری كه در خارج از طرح قرار دارد، شكل گرفته است.
همچنین بهنظر میرسد كه در طرح نماهای داخل حیاط و نحوهی قرارگیری گنبد در حجم بنا از دیاگرام فرم یكی دیگر از آثار اوتراینن( ( Light Ship,1978 استفاده شده است. اما نكتهی قابلتوجه در این پروژه نسبت به پروژههای دیگر این دوره، نقدی است كه به دیاگرام فرم معماریهای گذشته وارد شده است. دیاگرام معماریهای قبل از معماری مدرن «فرم بر روی زمین» بود، در دوره معماری مدرن« فرم بر فراز زمین» دیاگرام غالب شد و اما در دوره معاصر، دیاگرام «فرم از زمین» مطرح شده است كه در این پروژه شیردل به این دیاگرام معماری معاصر توجه کرده است.
3-2 استفاده از دیاگرام فرم بدون مركز
شیردل در پروژههای اخیرش نوعی بازگشت به معماری ایران را تجربه كرده است. سازماندهی فرم در اطراف یك تهی، ساختاری است كه منشاء شكلگیری مساجد ، مدارس و خانههای بسیاری در معماری ایران بوده است. البته این سازماندهی، كه شیردل حول تهی مطرح میكند،بسیار پیچیدهتر است و با خود مفاهیم معماری معاصر را بههمراه دارد. ــ مانند طرح توسعه حرم حضرت معصومه كه به آن اشاره شد ــ او در پروژه مجموعه مسكن استیجاری یزد (1379) از این سازماندهی استفاده كرده و دو فضای خالی عظیم را در مجموعه قرار داده و با شبكه راههای شیبدار و پیوستهای، سطوح مختلف پروژه را سازماندهی میكند.
او در این باره گفته است : «سازماندهی فضایی عناصر سایت در اطراف یك تهی صورت میگیرد و این خود استعارهای است از اینكه در بافت شهرهای ایران ما نومنتالیسم مورد نقد قرار گرفته و مركز وجود ندارد.»
نكتهی دیگری كه شیردل همواره بدان توجه دارد- و در کار میر میران هم به آن اشاره شد- ، رابطه ی شهر با طرح معماری پروژه است، كه در این پروژه باعث به وجود آمدن راهی عمومی شده است كه از بین ساختمان های موجود حرم و پروژه ی شیردل میگذرد وگذرهای اطراف را به هم متصل می كند .
پروژه دیگری كه به دقت بحث رابطه ی شهر با معماری و دیاگرام فرم از زمین در آن مطرح شده است، سفارت ایران در برزیل (1380) است. ساختار پروژه از كنارهم قرارگیری سه فرم با سهكاربری مشخص بوجود آمده است، كه بهنظر میرسد علاوه بر ساختار فضایی باغ ایرانی، تحت تأثیر دیاگرام فرم خانهی شماره 10 جان هیدك هم میباشد. سه گذر طراحی شده در طرح، حول یك تهی به هم میپیچند و فضایی خالی را در دل حجم پروژه بوجود میآورند. ارتباط این خالیِ معلق بهطور آگاهانه با زمین قطع شده است و درمجموع با این پروژه، شیردل بیشتر به هدف اصلیاش كه همانا خالیكردندر معماری است، نزدیك شده است. سرانجام شیردل در طرح مركز فناوری نهاد ریاستجمهوری (پاییز 1380) دوباره به فضای خالی در مركز روی میآورد و فضاها را حول یک تهی سازماندهی میكند. نکته ی قابل توجه پس از مطالعه ی آثار شیردل، دسته بندی خود او از پروژه هایش است. -که به دسته بندی نگارنده بسیار نزدیک است- او آثارش را به چهار دوره تقسیم می کند: " 1.پروژه اول معماری 2. پروژه دوم معماری 3. پروژه سوم معماری 4. پروژه چهارم معماری."
نتیجه گیری
در مجموع از این مقاله می توان به نتایج زیر دست یافت:
1. میرمیران و شیردل در فرایند طراحی معماری،از یک دیاگرام فرم به عنوان نقطه ی آغاز طرح استفاده می کنند.این روش شاید اولین بار توسط مارسل دوشان ابداع شده باشد.دوشان هنگامی که با دخل و تصرف در مونالیزای داوینچی اثری بنام L.H.H.O.Q. تولید کرد،آغازگر راهی بود که تحت عنوان حاضر-آماده (Ready-Made) معروف شد و شاید بتوان استفاده از دیاگرام فرم آثار موجود را در معماری میرمیران و شیردل در ادامه ی کار دوشان قرار داد که در نوع خود روش بسیار مطرحی در طراحی معماری معاصر محسوب می شود. به عنوان نمونه میتوان به استفاده ی رم کولهاس از دیاگرام فرم ویلا ساووا ی کوربوزیه در پروژه ی ویلا دال آو اشاره کرد.
2. میرمیران بیشتر بر فرم و ویژگی های تندیسگونه ی آن تاکید می کند و این ویژگی باعث به وجود آمدن شباهت هایی در کل کارهای سه دوره ی مورد بحث این مقاله شده است و از این جهت شاید بتوان کارهای او را با کوربوزیه مقایسه کرد که همواره یکی از دغدغه های او هم فرم تندیسگونه ی پروژه بود (مانند نمازخانه رنشان).
3. شیردل به فضا و روابط فضایی بین احجام توجه می کند و به همین دلیل در هر دوره فرمی که تولید می کند ،دارای ویژگی های متفاوتی نسبت به فرم های قبلی است و از این جهت می توان آثار او را با جان هیدک مقایسه کرد،که دغدغه ی فضا و روابط فضایی بین احجام را داشت (مانند پروژه ی ماسک برلین).
4. با دقت در روند شكلگیری آثار معماری این دو معمار میتوان بازگشتی به معماری ایران را در آثار متاخر آنها مشاهده كرد. میرمیران با کاستن از فرم و افزودن به فضا(حرکت از ماده به روح) و شیردل با توجه به فضای خالی در مرکز به دنبال برقراری ارتباط با معماری ایران هستند که هر دو روش حرکتی در جهت پیشبرد معماری ایران در عرصه های بین المللی است.
ایمان رِییسی
فرستنده مقاله: مهدیس فرقانیان
مطالب مشابه :
فضاها و دياگرام روابط فضا ها
فضاها و دياگرام روابط فضا ها به نام خدا : براي آنکه بتوانيم عمده خدمات کتابخانه:
فضاها و دياگرام روابط فضا ها...(طراحی معماری 3)
فضاها و دياگرام روابط فضا 2-گالري ها يا تالار هاي نمايش آثار 3-کتابخانه 4-
مطالعات رساله طرح نهایی هتل رسال اماده هتل طرح هتل برنامه فیزیکی
تصویر3-12-دیاگرام روابط کلی فضایی در هتل ها مطالعات رساله کتابخانه تخصصي
ضوابط و معیارهای طراحی موزه
ویژگی های معماری موزه باید منطبق بر روابط فضایی مناسب جهت کتابخانه دیاگرام روابط
رویكرد شكلی به معماری هادی میرمیران و بهرام شیردل
طراحی کتابخانه آن پروژهها دیاگرام فرم آنها تحلیل و روابط فضایی بین احجام توجه
شناخت عرصه های مختلف در خانه های مسکونی
کودکان و نوجوانان نیز فضایی برای انجام تکالیف مدرسه کتابخانه و گاهی هم اتاق خواب میهمان
ضوابط و معیارهای طراحی موزه
فضاها و دیاگرام روابط موقتی و دایمی ، کتابخانه ،اتاق رسانه ها فضایی باید تا
کانسبت مدرسه باوهاوس مدرسه بوزار دانشکده هنر و معماری مشهور جهان
ادوارد ب=لاربی بارنز برای توصیف رابطه کانسپت و دیاگرام روابط موجود بین فضایی برای
مطالعات رساله طرح نهایی کتابخانه
مطالعات رساله طرح نهایی کتابخانه فضایی – عملکردی ضوابط طراحی ، دیاگرام ارتباطی
برچسب :
دیاگرام روابط فضایی کتابخانه