آرايهها و قالبهاآزمون آرايهها و اصطلاحات ادبي + قالب هاي شعر و نثر(«بياموزيم»ها)
آزمون آرايهها و اصطلاحات ادبي + قالب هاي شعر و نثر («بياموزيم»ها)
201- كدام گزينه، تشبيه ندارد؟
1- بر دوش زمانه لحظهها سنگين بود/خورشيد و زمين و آسمان غمگين بود
2- موي سپيد را فلكم رايگان نداد/اين «رشته» را به نقد جواني خريدهام
3- آيينهي سكندر، جام مي است بنگر/تا برتو عرضه دارد احوال ملك دارا
4- به دو چشم خون فشانم هَله اي نسيم رحمت/كه ز كوي او غباري به من آر توتيا را
202- در كدام گزينه، از آرايهي «تشبيه»، بيشتر استفاده شده است؟
1- از جام عافيت ميِ نابي نخوردهام /وز شاخ آرزو گل عيشي نچيدهام
2- عشق، شوري در نهادِ ما نهاد/جانِ ما در بوتهي سودا نهاد
3- لاف از سخنِ چو دُر توان زد/آن خشت بُوَد كه پُر توان زد
4- ملّت عشق از همه دينها جُداست/عاشقان را ملّت و مذهب خداست
203- در همهي گزينهها به جز..... تشبيه وجود دارد.
1- جهان، قرآن مصّور است 2-حرفي است هر آتشي ز طومارم
3- در قمارِ عشق اي دل كي بُوَد پشيماني 4- از ديگران حديث جواني شنيدهام
204- كدام گزينه «استعاره» ندارد؟
1- مردي تذرو كشته را پرواز داده 2- كه خنجر غمت از اين خرابتر نميزند
3- در حالي كه چشمان ما پُر از شبنم يخ زده است 4- نجنبيد يك شير بر پشتِ زين
205- كدام گزينه استعاره ندارد؟
1- صبح، دو مرغ رها، بي صداصحن دو چشمان تو را ترك كرد
2- ولادت كه روزگاري از گوهر نور بودبه سوي بلوغ ميخزد
3- مرا در دل درخت مهربانيبه چه ماند به سروِ بوستاني
4- مرا تا عشق صبر از دل برانده استبدين اميد جان من بمانده است
206- در كدام گزينه استعارهي مشخص شده، با ساير گزينهها متفاوت است؟
1- جان از سكوت سرد شب دلگير ميشد/ «دل» در ركاب آرزوها پير ميشد.
2- سنگين شد اي «دل» دلِ من بار گناه من و تو / صبح آمد اما نشد صبح، شام سياه من و تو
3- بر دوش زمانه لحظهها سنگين بود / «خورشيد» و «زمين» و «آسمان» غمگين بود
4- بشكن دل بي نواي ما را اي عشق / اين «ساز» شكستهاش خوش آهنگتر است
207- كدام گزينه تشخيص ندارد؟
1- مگر اي سحاب رحمت، تو بباري ار نه دوزخ/ به شرار قهر سوزد همه جان ما سِوا را
2- به اميد آن كه شايد برسد به خاك پايت/چه پيام سپردم همه سوزِ دل صبا را
3- نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت /متحيّرم چه نامم شهِ مُلك لافتي را
4- همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي /به پيام آشنايي، بنوازد آشنا را
208- در همهي گزينهها به جز.... آرايهي تشخيص وجود دارد.
1- چو بوسيد پيكان سر انگشت اوي /گذر كرد بر مهرهي پشت اوي
2- كُشاني هم اندر زمان جان بداد / چنان شد كه گفتي ز مادر نزاد
3- بزد بر بر و سينهي اشكبوسسپهر / آن زمان دست او داد بوس
4- مرا مادرم نام، مرگِ تو كرد / زمانه مرا پُتك ترگ تو كرد
209- هيچ يك از گزينهها به جز.... نادرست نيست.
1- همهي «تشخيص»ها استعارهاند 2- همهي «مجاز»ها تشخيص اند
3- همهي «استعاره»ها مجاز هستند 4- همهي «تشخيص»ها مجاز هستند
210- كدام گزينه مجاز ندارد؟
1- همه عزّي و جلالي، همه علمي و يقيني / همه نوري و سروري، همه جودي و جزايي
2- لب و دندان سنايي، همه توحيد تو گويد / مگر از آتش دوزخ، بُوَدش روي رهايي
3- چو كاوه برون آمد از پيش شاه / بر او انجمن گشت بازارگاه
4- خروشي برآمد ز دشت و زشهر / غم آمد جهان را از آن كار، بهر
211- واژه ي «دم» در كدام گزينه مجاز ندارد؟
1- دم تيغ بر گردنش چون رسيد 2- دم گرمِ من در آهن سردِ او اثر نكرد
3- هيچ كس دم نزد 4- چه زنم چو ناي هر دم ز نواي شوق او دم
212- در كدام گزينه، از آرايه ي «مجاز» بيشتر استفاده شده است؟
1- بگفتا گر به سر يابيش خشنود / بگفت از گردن اين وام افكنم زود
2- سرِ آن ندارد امشب كه برآيد آفتابي / چه خيالها گذر كرد و گذر نكرد خوابي
3- خروشي برآمد ز دشت و ز شهر / غم آمد جهان را از آن كار، بهر
4- يكي دشت با ديدگان پر زخون / كه تا او كي آيد ز آتش برون
213- در كدام گزينه، «كنايه» ندارد؟
1- اي از بر سدره شاهراهت / وي قبّهي عرش تكيه گاهت
2- اي طاق نهم رواق بالا / بشكسته ز گوشهي كلاهت
3- خوردست خدا ز روي تعظيم / سوگند به روي همچو ماهت
4- ايزد كه رقيب جان خرد كرد / نام تو رديف نام خود كرد
214- در همهي گزينهها به جز... «كنايه» وجود دارد.
1- هر كه شدت حلقهي در، زود بَرَد حُقهي زر / خاصه كه در بازكني محرم دروازه شود
2- خاك سيه بر سرِ او كز دم تو تازه نشد / يا همگي رنگ شود يا همه آوازه شود
3- آب چه دانست كه او گوهر گوينده شود / خاك چه دانست كه او، غمزهي غمّازه شود
4- روي كسي سرخ نشد، بي مددِ لعل ِ لبت / بي تو اگر سرخ بُوَد، از اثرِ غازه شود
215- در كدام گزينه از آرايهي «كنايه» استفاده نشده است؟
1- چو خواهي كه پيدا كني گفت و گوي / ببايد زدن سنگ را بر سبوي
2- همي كند سودابه از خشم موي / همي ريخت آب و همي خست روي
3- يكي تازي اي بر نشسته سياه / همي خاكِ نعلش برآمد به ماه
4 - چنين پاسخ آورد سودابه پيش / كه من راست گويم به گفتار خويش
216- در بيت زير، كدام آرايه وجود دارد؟
«گويند روي سرخ تو سعدي كه زرد كرد / اكسير عشق بر مِسم افتاد زر شدم»
1- تشبيه 2- كنايه 3- استعاره 4- همهي موارد
217- در بيت: «چوبوسيد پيكان سرانگشتاوي / گذر كرد برمهرهي پشتاوي» كدام آرايه در واژههاي مشخص شده وجوددارد؟
1- ايهام 2- جناس تام 3- يك و دو 4- هيچ كدام
218- در كدام گزينه «جناس ناقص» وجود ندارد؟
1- سپر بر سرآورد شير اله / عَلَم كرد شمشير آن اژدها
2- پياده مرا زان فرستاده توس / كه تا اسب بستانم از اشكبوس
3- فلك باخت از سهم آن جنگ، رنگ / بُوَد سهمگين جنگ شير و پلنگ
4- يكي تير زد بر برِ اسب اوي / كه اسب اندر آمد ز بالا به روي
219- كدام گزينه «سجع» ندارد؟
1- گويي حنجرهاش دوتنبوشه داشت؛ يكي براي بلعيدن لقمه و ديگري براي بيرون دادن حرفهاي قلنبه.
2- الهي! عبدا... عمر بكاست اما عذر نخواست.
3- سلام او در وقت صباح، مؤمنان را صبوح است.
4- اي كريمي كه بخشندهي عطايي و اي حكيمي كه پوشندهي خطايي.
220- در همهي گزينهها به جز گزينهي.... «واج آرايي» وجود دارد.
1- فلك باخت از سهم آن جنگ، رنگ / بُوَد سهمگين جنگ شير و پلنگ
2- بر مصطفي بهر رخصت دويد / ازو خواست دستوري اما نديد
3- بگذار تا بگريم چون ابر در بهاران / كز سنگ ناله خيزد روز وداع ياران
4 - يار، بي پرده از در و ديواردر / تجلّي است يا اولي الابصار
221- در همهي گزينهها به جز گزينهي.... «حسن تعليل» وجود ندارد.
1- طلوع ميكند آن آفتاب پنهاني / ز سمت مشرق جغرافياي انساني
2- دوباره پلك دلم ميپرد، نشانهي چيست / شنيدهام كه ميآيد كسي به مهماني
3- تو از حوالي اقليم هر كجا آباد / بيا كه ميرود اين شهر رو به ويراني
4- تويي بهانهي آن ابرها كه ميگريند / بيا كه صاف شود اين هواي باراني
222 - در بيت: «سنگين شداي دل، دل من بارِ گناهِ من و تو صبح آمد اما نشد صبح، شام سياه من و تو» همهي
آرايهها وجود دارد به جز:
1 - طباق 2 - اغراق 3 - تشبيه 4 - تشخيص
223- كدام گزينه، «متناقض نما» ندارد؟
1- زان يارِ دل نوازم شكري است با شكايت 2-كسبِ جمعيت ازآن زلفِ پريشان كردم
3- جامهاش شولاي عرياني است 4- گفتا غلطي خواجه در اين عهد وفا نيست
224- در كدام بيت، «ايهام» وجود ندارد؟
1- بيا و برگ سفر ساز و زادِ ره برگير / كه عاقبت برود هر كه او ز مادر زاد
2- ز ديوارها خشت و از بام سنگ / به كوي اندرون تيغ و تير خدنگ
3- پياپي بكش جام و سرگرم باش / بِهِل گر بگيرند بيكارها
4- بشكن دل بي نواي ما را اي عشق! / اين ساز شكستهاش خوش آهنگتر است
225- در كدام گزينه، تعداد كلماتي كه «تناسب» را ميسازند، بيشتر است؟
1- به مجنون گفت روزي عيب جويي / كه پيدا كن به از ليلي نكويي
2- غضنفر بزد تيغ بر گردنش / درآورد از پاي بي سر تنش
3- عشق دريايي كرانه ناپديد / كي توان كردن شنا اي هوشمند
4- نه سايه دارم و نه بر، بيفكنندم و سزاست / وگرنه بر درخت تر، كسي تبر نميزند
226- در همهي گزينهها بجز... دو بار آرايهي تضاد (طباق) به كار رفته است.
1- ور امروز اندر اين منزل تو را جاني زيان آمد / زهي سرمايه و سودا، كه فردا زان زيان بيني
2- عمري گذشت در غم هجران روي دوست / مُرغم درون آتش و ماهي برون آب
3- حالي نشد نصيبم از اين رنج و زندگي / پيري رسيد غرقِ بطالت پس از شباب
4- چه بايد نازش و نالش بر اقبالي و ادباري / كه تا بر هم زني ديده، نه اين بيني نه آن بيني
227 - در مصراع: «زمين شش شد و آسمان گشت هشت» همهي آرايهها وجود دارد به جز....
1 - جناس 2 - واج آرايي 3 - تناسب 4 - تلميح
228- در بيت زير كدام آرايه وجود ندارد؟
نه سايه دارم و نه بر، بيفكنندم و سزاست / و گرنه بر درخت تر، كسي تبر نميزند
1- جناس تام 2- متناقض نما 3- جناس ناقص 4- مراعات نظير
229 - در بيت زير همهي آرايهها به جز.... وجود دارد.
«كاووس كياني كه كياش نام نهادند كي بود؟ كجا بود؟ كياش نام نهادند؟»
1 - طباق 2 - تلميح 3 - جناس ناقص 4 - جناس تام
230- در كدام گزينه، واژهي «شيرين» ايهام ندارد؟
1- بگفتا عشق شيرين بر تو چون است 2- كه تا از من نبرّد جان شيرين
3- بگفت از دل جدا كن عشق شيرين 4- داستان شيرين را، برايم گفت
231- در شعر زير، كدام آرايه وجود دارد؟
من موي خويش را نه از آن ميكنم سياه / تا باز نوجوان شوم و نو كنم گناه
چون جامه را به وقت مصيبت سيه كنند / من موي در مصيبت پيري كنم سياه
1- جناس 2- حسآميزي 3- تلميح 4- حسن تعليل
232- در مصراع: «قسيمٌ جسيمٌ نسيمٌ وسيم» چند بار، جناس ناقص به كار رفته است؟
1- دو بار 2- چهار بار 3- شش بار 4- هشت بار
233- در همهي گزينهها «اسلوب معادله» وجود دارد به جز...
1- ز يزدان دان نه از اركان، كه كوته ديدگي باشد / كه خطّي كز خِرد خيزد، تو آن را از بنان بيني
2- تو قلب سپه را به آيين بدارمن اكنون پياده كنم كارزار
3- چه غم ديوار امت را كه دارد چون تو پشتيبان / چه باك از موج بحر آن را كه باشد نوح كشتيبان
4- سعدي از سرزنش غير نترسد هيهات / غرقه در نيل چه انديشه كند باران را
234- كدام گزينه، اغراق ندارد؟
1- بشد تيز رُهّام با خود و گبر / همي گرد رزم اندر آمد به ابر
2- نهادند آوردگاهي چنان / كه كم ديده باشد زمين و زمان
3- ز بس گرد از آن رزمگه بردميد / تنِ هر دو شد از نظر ناپديد
4- بيامد دو صد مرد آتش فروز / دميدند گفتي شب آمد به روز
235- همهي گزينهها به جز... آرايهي «تلميح» دارد.
1- تو يك ساعت چو افريدون به ميدان باش تا زان پس 2- به هر جانب كه روي آري، درفش كاويان بيني
3- نرون مُرد ولي رم نمرده است 4- اشكم ولي به پاي عزيزان چكيدهام
236- كدام گزينه تمثيل (ارسال المثل) ندارد؟
1- نرود ميخ آهنين در سنگ 2- ني، حريفِ هر كه از ياري بُريد
3- هر چه ميخواهد دل تنگت بگو 4- گفتا ز كه ناليم كه از ماست كه برماست
237- همهي گزينهها دربارهي رباعي به جز... درست ميباشد.
1- از چهار بيت ساخته شده است. 2- اولين مصراع آن نيز قافيه دارد.
3- وزن آن «لاحول و لا قوة الّا بالله» ميباشد. 4- مصراعهاي زوج آن نيز قافيه دارد.
238- كدام گزينه دربارهي ترجيع بند درست نيست؟
1- از چند بندِ هم وزن ساخته شده است. 2- يك بيت متفاوت در پايان بندها قرار ميگيرد.
3- قافيهي هر بند، دقيقاً مانند قصيده است. 4- بندهاي گوناگونِ آن، معمولاً داراي وحدت موضوع است.
239- كدام گزينه دربارهي قصيده درست نيست؟
1- مصراع اول و همهي مصراعهاي زوج هم قافيهاند. 2- معمولاً بيش از پانزده بيت است.
3- تمام قصيدهها بخشي در آغاز به نام «تغزل» دارند. 4- «تخلّص» رابطِ ميان تغزّل و تنهي اصلي است.
240- همهي گزينهها دربارهي «طنز» درست است به جز...
1- در طنز، ناهنجاريهاي اجتماعي مستقيماً «نقد» ميشوند. 2- «طنز» نيز مانند «هزل» خندهآور است.
3- فخرالدين علي صفي و ابوالقاسم حالت طنز پرداز بودهاند. 4- هدف طنز از بين بردن دورويي، غرور، حرص و دروغ است.
241- كدام توضيح دربارهي «حبسيّه» درست نيست؟
1- جزءِ ادبيات تعليمي به حساب ميآيد. 2- خاقاني و ملك الشعراي بهار «حبسيّه» سرودهاند.
3- شعري است كه در زندان سروده ميشود. 4- دربردارندهي اعتراض شاعر به مخالفان و بدگويان است.
242- همهي گزينهها دربارهي «رمان» به جز... درست است.
1- نام ديگر آن داستانِ كوتاه است. 2- «سووشون» و «كلبه عمو تُم» از رمانهاي معروف ميباشند.
3-شخصيتهايرمانمعمولاًثابتهستندمانند«تُم».
4-نويسندهيرمان،ازعنصرتخيّلبرايآفرينشاثرادبي،بهرهميگيرد.
243- كدام گزينه «اسلوب معادله» ندارد؟
1- عشق چون آيد بَرَد هوش دل فرزانه را / دزد دانا ميكشد اول چراغ خانه را
2- پروانه نيستم كه به يك شعله جان دهم / شمعم كه جان گدازم و دودي نياورم
3- دود اگر بالا نشيند كسرِ شأن شعله نيست / جاي چشم ابرو نگيرد گرچه او بالاتر است
4- بي كماليهاي انسان از سخن پيدا شود / پستهي بي مغز چون لب وا كند رسوا شود
244- بيتِ آغازين در كدام قالب شعري، «مُصرَّع» است؟
1- رباعي و ترجيع بند 2- دوبيتي و قصيده 3- يك و دو 4- هيچ كدام
245- در بيت: «فلك باخت از سهم آن جنگ، رنگ / بُوَد سهمگين جنگِ شير و پلنگ» كدام آرايهها وجود ندارد؟
1- واج آرايي، تشخيص 2- تناسب، جناس 3- اغراق، استعاره 4- تشبيه، تلميح
246- در كدام گزينه آرايهي «تلميح» وجود ندارد؟
1- نه خدا توانمش خواند، نه بشر توانمش گفت 2- متحيرم چه نامم شه ملك لا فتي را
3- آسمان بار امانت نتوانست كشيد 4- ز گهواره تا گور دانش بجوي
247- در بيت:«خورده قسم اختران به پاداشم / بسته كمر آسمان به پيكارم» كدام آرايه وجود ندارد؟
1- تمثيل 2- تشخيص 3- كنايه 4- تناسب
248- نام كدام قالب شعري، براساس موضوع و محتوا ميباشد نه براساس شكل ظاهري؟
1- رباعي 2- ترجيع بند 3- قصيده 4- هيچ كدام
249 - در بيت: «برو طواف دلي كن كه كعبهي مخفي است كه آن خليل بنا كرد و اين خدا خود ساخت» همهي آرايهها بهجز......... وجود دارد.
1 - اغراق 2 - ايهام 3 - تلميح 4 - واج آرايي
250 - تفاوتهاي «رباعي» و «چهار پاره» در همهي گزينهها به جز........ مطرح شده است.
1 - قافيه 2 - تعداد ابيات 3 - قدمت و ديرينگي 4 - تخلّص
201 - گزينهي 1 دوش زمانه: اضافهي استعاري است.
خورشيد و زمين و آسمان: تشخيص (انسان نمايي دارد)
202 - گزينهي 1 «جام عافيت»، «شاخ آرزو» و گل ميش» اضافهي تشبيهي هستند.
203 - گزينهي 4 در گزينهي «1» جهان مشبَّه است و قرآنِ مصوّر، مشبهٌ به.
در گزينهي «2» «حرفي از طومار» مشبه است و آتش مشبهٌبه (يا برعكس يعني به جاي اين كه «حرف» را به آتش تشبيه كند آتش را از نظر سوزانندگي به «حرف» هاي خودش تشبيه كرده است.)
در گزينهي «3» عشق مشبّه است و قمار مشبَّه به
204 - گزينهي 2 غم به خنجري تشبيه شده است. استعارهها عبارتند از: تذرو (استعاره از دين)، شبنم (استعاره از شك) شير (استعاره از پهلوان)
205 - گزينهي 3 درختِ مهرباني، تشبيه است. استعارهها عبارتند از:
مرغ (استعاره از مردمك چشم) ولادت (تشخيص) عشق (تشخيص)
206 - گزينهي 4 دل به «ساز» تشبيه شده است ولي فقط «مشبهٌ به» در مصراع دوم ذكر شده است. در ساير گزينهها تشخيص وجود دارد كه به جاي «مشبهٌ به» مشبه ذكر شده است
207 - گزينهي 3 تشخيصها به ترتيب گزينهها:اي سحاب، صبا و نسيم صبحگاهي
208 - گزينهي 2 تشخيصها به ترتيب گزينهها: پيكان، سپهر و زمانه
209 - گزينهي 2 همهي مجازها تشخيص نيستند مثلاً «تمام بشقاب را خورد» مجاز دارد ولي تشخيص ندارد.
210 - گزينهي 1 مجازها به ترتيب: لب و دندان سنايي: مجازاً تمام وجود سنايي
بازارگاه: مردم بازار دشت و شهر و جهان: مجازاً مردم
211 - گزينهي 1 دمِ تيغ: لبهي تيغ در ساير گزينهها، دم به معني سخن به كار رفته است.
212 - گزينهي 3 سه بار مجاز دارد دشت، شهر، جهان
213 - گزينهي 3 در ساير گزينهها، جملهها كنايه از بلند مرتبگي پيامبر ميباشند.
214 - گزينهي 3 كنايهها: حلقهي درشدن، خاك برسرشدن، سرخ شدنِ روي
215 - گزينهي 4 كنايهها به ترتيب : سنگ بر سبو زدن، آب ريختن و روي خستن، خاك نعل به ماه برآمدن
216 - گزينهي 4 تشبيه: اكسير عشق كنايه: روي سرخ، روي زرد
استعاره: مس
217 - گزينهي 4 هيچ كدام. ضمير «او» (اوي) ممكن است چندين بار استفاده شود و مرجع آن متفاوت باشد. در اين حالت نميتوان گفت معنيِ جديدي پيدا كرده و جناس تام ساخته است. ايهام نيز ندارد زيرا فقط يك بار از كلمه بايد استفاده شود ولي به دو معني متفاوت.
218 - گزينهي 2 جناسها به ترتيب گزينهها: سپر و سر، جنگ و رنگ، اوي و روي
219 - گزينهي 3 اگر بعد از كلمهي صباح، «است» قرار ميگرفت يا امكان قرار گرفتنش (به قرينه) وجود ميداشت سجع محسوب ميشد. اين جمله براي به كار بردن سجع، قرينه بندي نشده است. سجع در ساير گزينهها: لقمه و قلنبه، بكاست و نخواست، عطا و خطا
220 - گزينهي 4 در گزينهي «3» مصوت بلند «آ» شش بار استفاده شده است در عين حال ممكن است واج آرايياش زياد محسوس و واضح نباشد (ضمناً از صامت «گ» نيز سه بار استفاده شده است و تا حدي واج آرايي دارد. كافي است در مصراع دوم به جاي «سنگ» واژهي «كوه» را قرار دهيم تا مشخص تر شود.)
221 - گزينهي 4 اگر همين مطلب را به شكل سادهاش تبديل كنيم، سؤال اين گونه است:
«كدام گزينه حسن تعليل دارد؟» در گزينهي «4» شاعر دليل بارش ابرها را دوري از محبوب (امام زمان) ميداند در حالي كه اين علّت، علّت علمي نيست و جنبهي ادّعايي دارد.
222 - گزينهي 2 اغراق ندارد طباق (تضاد): صبح و شام تشبيه: بار گناه تشخيص: دل
223 - گزينهي 4
224 - گزينهي 1 «زاد» دوبار استفاده شده ولي معاني متفاوت دارد ؛ بنابراين جناس تام محسوب ميشود.
ايهامها به ترتيب: خشت (1 - آجر 2 - نيزه كوتاه) سرگرم باش (مشغول باش، پرحرارت باش)
بي نوا (1 - تهيدست 2 - بدون آهنگ)
225 - گزينهي 2 گردن، پا، سر و تن تناسب دارد. در گزينهي 4 فقط 3 كلمه تناسب دارند. يعني سايه و ميوه و درخت (درخت و تبر تناسب نيستند.)
226 - گزينهي 3 در گزينهي «1» امروز و فردا، زيان و سود (سودا = سود بسيار، در اين جا الف براي كثرت است) در گزينهي «2» درون و برون، آب و آتش
در گزينهي «4» اقبال و ادبار، اين و آن
227 - گزينهي 4 جناس: گشت و هشت واج آرايي: تكرار صامت ش، پنج بار
تناسب (مراعات نظير): زمين و آسمان، شش و هشت
228 - گزينهي 2 جناس تام: «بر» و «بر» جناس ناقص: «بر» و «تر» ، «بر» و «تبر» ، «تر» و «تبر»
مراعات نظير (=تناسب): سايه، بر (=ميوه) و درخت
229 - گزينهي 1 طباق (تضاد) ندارد. تلميح: كاووس جناس ناقص: كِي (پادشاه) و كِي (چه كسي)
جناس تام: كِي (پادشاه) و كِي (چه وقت)
230 - گزينهي 2 در اين گزينه «شيرين» نام شخص نيست و فقط يك معني دارد.
231 - گزينهي 4 حُسن تعليل (= بيان علّت ادعايي)
232 - گزينهي 3 قسيم و جسيم - قسيم و نسيم - قسيم و وسيم - جسيم و نسيم - جسيم و وسيم - نسيم و وسيم
233 - گزينهي 2 در ساير گزينهها، دو قضيه با هم مقايسه و يكسان و يا همانند فرض شدهاند. اين زيبايي آفريني، اسلوب معادله نام دارد.
234 - گزينهي 2 شاعر ادّعا نكرده است كه زمين و زمان چنان جنگي را قبل از آن نديدهاند ؛ بلكه ميگويد: كم ديدهاند.
235 - گزينهي 4 تلميح در گزينهي «1» افريدون (فريدون) در گزينهي «2» كاويان (كاوه) در گزينهي «3» نرون (پادشاه ستمگر رُم)
236 - گزينهي 2 ني در شعر مولوي «نمادِ» انسان عارف و آگاه است (ضرب المثل يا تمثيل محسوب نميشود).
237 - گزينهي 1 از چهار «مصراع» ساخته شده است نه چهار «بيت».
238 - گزينهي 2 يك بيت تكراري (نه متفاوت)
239 - گزينهي 3 اغلب قصيدهها (نه تمام آنها)
240 - گزينهي 1 غير مستقيم نقد ميشوند (نه مستقيماً).
241 - گزينهي 1 حبسيّه جزء ادبيات و غنايي محسوب ميشود.
242 - گزينهي 1 نام ديگر «رمان»، داستان بلند است.
243 - گزينهي 2 اگر نياز به توضيح هست، يك بار ديگر اسلوب معادله و مثالهاي آن را مطالعه كنيد.
244 - گزينهي 3 همهي قالبهاي مطرح شده در گزينهي «1» و «2» با بيتِ «مصرَّع»، شروع ميشوند.(هر دو مصراعِ آن قافيه دارد.
245 - گزينهي 4 شير و پلنگ استعاره از پهلوانان (حضرت علي (ع) و عَمرو) است. اگرچه بر مبناي تشبيه به وجود آمده است ولي آن را تشبيه نمينامند. در حقيقت «استعاره» نام جديدي است براي تشبيهاتي كه فقط يكي از طرفين آنها (مشبّه يا مشبّه به) باقي مانده است. اين بيت، تلميح نيز ندارد.
246 - گزينهي 1 گزينهي «2»: اشاره دارد به جملهي معروف: «لافتي الّا علي، لا سيف الّا ذوالفقار» گزينهي «3» اشاره دارد به آيهي: «انّا عرضنا الامانةَ علي السماوات والارض....» گزينهي «4» اشاره دارد به حديث: «اطلبوالعلمَ مِنَ المَهْدِ اِلي اللَّحَد»
247 - گزينهي 1 تمثيل ندارد. كمر بستن كنايه است از همّت و تلاش
«اختر» و «آسمان» تناسب دارند. اختران قسم خوردهاند: تشخيص
248 - گزينهي 3 قصيده. «رباعي» يعني چهار تايي (چهار مصراعي). ترجيع بند نيز بر اساس شكل ظاهري است زيرا از مجموعهي چند قسمت به وجود ميآيد كه يك بيت تكراري (ترجيع، رجعت كردن و برگشتن) دارد.
249 - گزينهي 1 اغراق ندارد. «مخفي» ايهام است. 1 - پنهان 2 - تخلّصِ زيب النّساء تلميح به داستان حضرت ابراهيم و ساختن كعبه دارد. صامت «خ» پنج بار استفاده شده است.
250 - گزينهي 4 در رباعي مصراعهاي اول و دوم و چهارم قافيه دارد ولي در چهار پاره در هر قسمت فقط دو قافيه وجود دارد . ابيات چهار پاره از دو بيت بيشتر است. چهار پاره بر خلاف رباعي، جديد است. تخلّص هم در رباعي ميتواند باشد و هم در چهار پاره.
مطالب مشابه :
مجموعه تست های کنکور از درس اول و دوم عربی 3
گزينه ي (2 )-قُموا بما فعل امر معتل
تست روانشناسی واقعی واقعی
جواب تست 2:_گزينه ي 1=شما فردي خودبين هستيد كه فكر ميكنيد همه بايد با افكار شما پيش روند.
ادبیات 2
پاسخ : 1ـ گزينه «3» استاد 6 واج و بقيه 5 واج دارند. 2ـ گزينه «2» موسيقيدان، مركب و بقيهي واژه
اموزش کامبیوتر
1- كليك راست روي فولدر مورد نظر و انتخاب گزينه ي Create shortcut 2- انتخاب كردن فولدر مورد نظر و سپس
انواع استدلال و زاويه
( -31 گزينه ي ( 2 مجموع زواياي داخلي و خارجي مثلث: 180 و مجموع زواياي خارجي برابر با 3600 است
تست سوم تجربی فصل1-2-3-4-5
کندوکاو - تست سوم تجربی فصل1-2-3-4-5 - علمی -آموزشی سؤالات چهار گزينه اي زيست شناسي سال سوم
سوالات ادبيات فارسي تستی با پاسخ نامه
گزينه «2» بينوايان مهمترين اثر اوست. بقيه ي گزينه ها آثار ديگر ويکتور هوگو را بيان مي کند.
درس نهم دو غزل / سعدي شيرازي
117- گزينه «2» تشبيهات موجود عبارتند از : گزينه ي يک «کمند نظر» گزينه سه «جواشک ، جو رنگ
درس چهارم کاوه ي دادخواه
56- گزينه ي «2» يکايک : ناگهان / دادخواه : ستم ديده 57- گزينه «1» معني:
آرايهها و قالبهاآزمون آرايهها و اصطلاحات ادبي + قالب هاي شعر و نثر(«بياموزيم»ها)
236 - گزينهي 2 ني در شعر مولوي «نمادِ» انسان عارف و آگاه است (ضرب المثل يا
برچسب :
گزينه ي 2