رمان باز باران … بی ترانه
نام رمان : باز باران … بی ترانه
نویسنده : تینکربل کاربر انجمن نودهشتیا
حجم کتاب : ۲٫۱ (پی دی اف) – ۰٫۲ (پرنیان) – ۰٫۷ (کتابچه) – ۰٫۲ (ePub) – اندروید ۰٫۷ (APK)
ساخته شده با نرم افزار : پی دی اف ، پرنیان ، کتابچه ، اندروید ، ePUB ، APK
داستان در مورد دختری به اسم ترانه است که قبلا با یک پسر به اسم رضا عقد کرده اما به دلایلی از هم طلاق می گیرن و حالا رضا در حال ازدواج با یک دختر دیگست ، ترانه هم به مرور زمان وارد زندگی جدیدی میشه و …
قالب کتاب : PDF (مخصوص کامپیوتر) – JAR (جاوا) و ePUB (کتاب اندروید و آیفون) – APK (اندروید)
دانلود کتاب برای کامپیوتر (نسخه PDF)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه پرنیان)
دانلود کتاب برای موبایل (نسخه کتابچه)
دانلود کتاب برای موبایل اندروید و آیفون (نسخه ePUB)
دانلود کتاب برای اندروید (نسخه APK)
مضراب ها را با قدرت هرچه تمام تر روی سیم ها می کوبیدم درس بهار دلکش با اون همه لطافت را با خشن ترین حالت ممکن می زدم تا نشنوم صدای خنده هایی را که از طبقه ی پایین می آمد…!
بار چهارمی بود که مضراب را اشتباه روی سیم سل فرود می آوردم… لعنتی…! مضراب ها را روی سنتور پرت کردم که یکی از روی سنتور افتاد کلافه دستی به صورتم کشیدم و بلند شدم تا مضراب را بردارم که پایم را دقیقا رویش گذاشتم و حلقه ی مضراب شکست…همان جا روی زمین نشستم نفسم را کلافه بیرون دادم اولین بار نبود که مضرابم را می شکستم . از همان جا کمی خودم را کشیدم در کشو را باز کردم و چسب قطره ای را بیرون آوردم. درش را باز کردم که چسب از سرش بیرون زد و من ماندم و انگشتی شستی که به انگشت اشاره ام چسبید…!
مضراب را روی تخت پرت کردم و چسب را داخل سطل آشغال انداختم.
صدای خنده هایی را می شنیدم… لعنت بهت… لعنت به هردوتون!
بغض حجیم شده ام را قورت دادم و به خودم توپیدم : حق نداری گریه کنی… فهمیدی؟!
کشوی اول را باز کردم استون را در آوردم و بی حوصله استون را روی دو انگشتم خالی کردم …!
از هم باز شدن انگشتانم انگار راه نفسم را باز کرد به در کمدم تکیه دادم و عمیق نفس کشیدم صدای جیغ و دستی که شنیدم اشک را تا پشت پلک هایم مهمان کرد…!
در اتاق با شدت هرچه تمام تر باز شد و سر من به سرعت چرخید…
سپیده بود … اوففف…
اخم هایم را در هم کشیدم اما اجازه نداد صدایم بلند شود چون سریع گفت : ترانه… ترانه تو رو خدا پاشو بیا بریم پایین…
نگاهم رنگ تمسخر گرفت… برم پایین.. آن هم درحالی که او اینجاست…
مطالب مشابه :
باز باران
ღ عشق رمان ღ - باز باران - معرفی رمان های ایرانی - ღ عشق رمان دانلود رمان براي موبايل و
باز باران....
رمان - باز باران . - رمان. رمان. رمان. صفحه کارشناس دادگستری | دانلود آهنگ
رمان باز باران … بی ترانه
دانلود رمان های بسیارزیبا{ایرانی } دنیای اس ام اس جوک وترول خنده نام رمان : باز باران …
دانلود رمان باز باران … بی ترانه | تینکربل کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)
دانلود رمان باز باران … بی ترانه | تینکربل کاربر نودهشتیا (pdf و موبایل)
دانلود رمان باران | +Lily کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل)
دانلود رمان باران | +Lily کاربر نودهشتیا (PDF و موبایل) - - 160 - رمان باز آ و بر چشمم
دانلود رمان باران عشق نوشته افسانه نادریان
دانلود رمان باران عشق نوشته افسانه تا اینکه پای یک نقاش جوان به گالری محبت باز
رمان قمار باز عشق(2)
باران چشمانش را باز کرد و سر جايش نشست .چشم هايش را ماليد و از ماشين دانلود رمان برای
رمان باران - 3
خزر با مهربانی دستش را جلو آورد و دکمه های مانتویم را باز کرد: دانلود رمان باران برای گوشی
برچسب :
دانلود رمان باز باران