ناب ناب ناب
گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنقدر مات که يکدم مزه بر هم نزنی
مزه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مزه بر زدنی
-----
در پيش بيدردان چرا فرياد بي حاصل كنم
گر شكوه اي دارم ز دل با يار صاحبدل كنم
در پرده سوزم همچو گل در سينه جوشم همچو مل
من شمع رسوا نيستم تا گريه در محفل كنم
اول كنم انديشه اي تا برگزينم پيشه اي
آخر به يك پيمانه مي انديشه را باطل كنم
آنرو ستانم جام را آن مايه آرام را
تا خويشتن را لحظه اي از خويشتن غافل كنم
از گل شنيدم بوي او مستانه رفتم سوي او
تا چون غبار كوي او در كوي جان منزل كنم
روشنگري افلاكيم چون آفتاب از پاكيم
خاكي نيم تا خويش را سرگرم آب و گل كنم
غرق تمناي توام موجي ز درياي تو ام
من نخل سركش نيستم تا خانه در ساحل كنم
دانم كه آن سرو سهي از دل ندارد آگهي
چند از غم دل چون رهي فرياد بي حاصل كنم
-----
آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بي تو اي آرام جان يا ساختم يا سوختم
سردمهري بين كه هر كس بر آتشم آبي نزد
گرچه همچون برق از گرمي سراپا سوختم
سوختم اما نه چون شمع طرب در بين جمع
لاله ام كز داغ تنهايي به صحرا سوختم
همچو آن شمعي كه افروزند پيش آفتاب
سوختم در پيش مه رويان و بيجا سوختم
سوختم از آتش دل در ميان موج اشك
شوربهتي بين كه در آغوش دريا سوختم
شمع و گل هم هر كدام شعله اي در آتشند
در ميان پاكبازان من نه تنها سوختم
جان پاك من رهي خورشيد عالمتاب بود
رفتم و از ماتم خود عالمي را سوختم
-----
ساقي بده پيمانه اي ز آن مي كه بي خويشم كند
بر حسن شور انگيز تو عاشق تر از پيشم كند
زان مي كه در شبهاي غم بارد فروغ صبحدم
غافل كند از بيش و كم فارغ ز تشويشم كند
نور سحرگاهي دهد فيضي كه مي خواهي دهد
با مسكنت شاهي دهد سلطان درويشم كند
سوزد مرا سازد مرا در آتش اندازد مرا
وز من رها سازد مرا بيگانه از خويشم كند
بستاند اي سرو سهي سوداي هستي از رهي
يغما كند انديشه را دور از بد انديشم كند
-----
عشق يعنی مستی و ديوانگی
عشق يعنی با جهان بيگانگی
عشق يعنی شب نخفتن تا سحر
عشق يعنی سجده ها با چشم تر
عشق يعنی سر به دار آويختن
عشق يعنی اشک حسرت ريختن
عشق يعنی در جهان رسوا شدن
عشق يعنی مست و بی پروا شدن
عشق يعنی سوختن يا ساختن
عشق يعنی زندگی را باختن
عشق يعنی انتظار و انتظار
عشق يعنی هرچه بينی عکس يار
عشق يعنی ديده بر در دوختن
عشق يعنی در فراقش سوختن
عشق يعنی لحظه های التهاب
عشق يعنی لحظه های ناب ناب
عشق يعنی سوز نی ، آه شبان
عشق يعنی معنی رنگين کمان
عشق يعنی شاعری دل سوخته
عشق يعنی آتشی افروخته
عشق يعنی با گلی گفتن سخن
عشق يعنی خون لاله بر چمن
عشق يعنی شعله بر خرمن زدن
عشق يعنی رسم دل بر هم زدن
عشق يعنی يک تيمّم، يک نماز
عشق يعنی عالمی راز و نياز
عشق يعنی با پرستو پر زدن
عشق يعنی آب بر آذر زدن
عشق يعنی چون محمد پا به راه
عشق يعنی همچو يوسف قعر چاه
عشق يعنی بيستون کندن به دست
عشق يعنی زاهد اما بُـت پرست
عشق يعنی همچو من شيدا شدن
عشق يعنی قطره و دريا شدن
عشق يعنی يک شقايق غرق خون
عشق يعنی درد و محنت در درون
عشق يعنی يک تبلور يک سرود
عشق يعنی يک سلام و يک درود
------
تا یار برفت صبر از من برمید
وز هر مژه ام هزار خونابه چکید
گوئی بتوانم که ببینم بازش
(( تا کور شود هرانکه نتواند دید ))
-----
مطالب مشابه :
اشعار ناب عاشقانه
زبان وادبیات دری - اشعار ناب عاشقانه - تقویت ورشد استعداد ها - زبان وادبیات دری
ناب ناب ناب
اشعار عاشقانه - ناب ناب ناب - اشعار و دلنوشته های ناب - اشعار
عاشقانه های بهار
گلچین زیباترین شعرهای روز - عاشقانه های بهار - زیباترین عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب
نجواهای عاشقانه
گلچین زیباترین شعرهای روز - نجواهای عاشقانه - زیباترین عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب
جدیدترین عکس نوشته های عاشقانه زیبا
گلچین زیباترین شعرهای روز - جدیدترین عکس نوشته های عاشقانه زیبا - زیباترین عاشقانه ها
عکس عاشقانه
گلچین زیباترین شعرهای روز - عکس عاشقانه - زیباترین عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب
مولانا
اشعار ناب - مولانا - اشعار زيبا از شعراي مختلف - اشعار ناب
شعر ناب عاشقانه....
ته خط - شعر ناب عاشقانه . - اشعار ناب عاشقانه حرفهای ته دل
از آغاز عالم تو را دوست دارم
زیباترین عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب جملات بسیار زیبا و ناب عاشقانه;
زیباترین اس ام اس های عاشقانه سال
زیباترین عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب اشعار عاشقانه, پیامک های
برچسب :
اشعار ناب عاشقانه