یادی از طاهر توفیق هنرمند برجسته مقام خوان

از رادیو بغداد تا ارکستر رادیو کرمانشاه

 یادی از طاهر توفیق هنرمند برجسته مقام خوان

  حسین حاجی قادر

ترجمه از کردی: بابک الماسی

 زنده یاد طاهر توفیق فرزند عبدالرحمان در 1922 میلادی در شهر زیبای کویه و در کوچه بفریقندی پا به عرصه وجود نهاد. در سال 1929 پدرش او را پیش ملایی به نام «ملای ره­ ش» فرستاد تا تلاوت و روخوانی قرآن و بوستان و گلستان شیخ سعدی شیرازی را فرا بگیرد. در 1932 به مدرسه ابتدایی کویه می رود و پس از مدتی که معلمان صدایش را می شنوند او را تشویق به حضور در گروه موسیقی مدرسه می کنند. سال 1936 آغاز هنرنمایی استاد است، یعنی زمانی که نوجوانی 14 ساله بیش نبود. در آن سالها باغات و تفرج گاه های اطراف شهر کویه مکان شادی، تفریح، موسیقی و آواز بود و شعر شعرایی مانند؛ نالی، مصطفی بیگ کردی، حاجی قادر کویی، بیخود، صافی هیرانی، عثمان حبیب عونی، مه یلی و یونس رئوف (مشهور به دلدار) سراینده شعر معروف «ای رقیب» باب بود، و هنرمندان نامی شهر کویه کسانی همچون؛ استاد سیوه، ملا اسعد و احمد محمد ملا، آن اشعار را با صدای زیبایشان اجرا می کردند.

Taher-Tofiq.jpg

به غیر از آن هنرمندان، افرادی خوش صدا هم بودند که در مراسمات مولودی خوانی مردم را به جوش و خروش می انداختند، کسانی همچون؛ محمد امین گوجه، قادر محمد حمام چی (مشهور به قاله کچل)، حسین حبه تووز و خود طاهر توفیق.

طاهر توفیق می گوید: «من در سال های 1936 تا 1940 در تمام مساجد، باغ ها و منازل کویه آهنگ مولودی پیغمبر اسلام (ص)، و در اماکن خصوصی مقامات و تصانیف کردی را می خواندم. اگر هم هیچ مراسمی وجود نداشت و بهانه ای برای خوانندگی نبود، همراه با تعدادی از دوستان و آشنایان نزدیک، به باغات حاشیه­ی شهر کویه می رفتیم، یا در کنار رودخانه ای می نشستیم و به خواندن آهنگ های شاد همراه با رقص و پایکوبی مشغول می شدیم.»

مراسمات خصوصی طاهر توفیق در آن زمان بیشتر همراه با هنرمندان و علاقه مندان به ادبیات و هنر بود، کسانی همچون؛ عمر مام عه ولا، عثمان حبیب عونی و صوفی محمد قصاب. در سال 1945 پس از پایان یافتن جنگ جهانی دوم، طاهر توفیق به بغداد می رود، در آنجا با فردی از اقوام خود به نام؛ صمد حاجی محمد آشنا می شود. او به طاهر توفیق می گوید: «بیا با هم سری به رادیو بغداد بزنیم چون آنجا به خواننده نیاز دارند.»

ولی طاهر توفیق در جواب گفت: «می خواهم به کویه برگردم و نمی توانم اینجا بمانم.»

اما فامیل وی قبول نکرده و او را با اصرار به رادیو می برد. در آن سال ها کامل امین و قادر قزاز کارمند رادیو بغداد بودند و همین که طاهر توفیق را می بینند و صدایش را می شنود بسیار خوشحال می شوند و به او پیشنهاد می کنند که در رادیو بماند و در قبال اجرای برنامه، هفته ای دو دینار حقوق بگیرد.  طاهر توفیق به همین شیوه به همکاری با رادیو ادامه می دهد، تا سال 1956 که به اربیل می رود و یک سالی در آن شهر ماندگار می شود، سپس در 1957 دوباره به بغداد باز می گردد و به عنوان کارمند در وزارت کشور استخدام می شود. در آن زمان از رفت و آمد به رادیو بغداد نیز غافل نمی ماند، تا سال 1967 که از مسئولان درخواست می کند به شهر اربیل منتقل شود و تا آخرین روزهای زندگی در آن شهر باقی می ماند. اولین آهنگ طاهر توفیق که در رادیو بغداد پخش می شود مقامی است به نام «نیوه شه و» در دستگاه حجاز همراه با آهنگ «کراس زه ردی» که هر دو آواز فولکلور هستند. او در مقدمه کتاب گورانی و هه لپه رکی که در انتشارات ارشاد شهر بغداد خیابان المتنبی است در 1967 چاپ شده ، می گوید: «پنهان نیست که هر قوم و ملتی هنر، هنرمند و موسیقی مخصوص به خود را دارد با موسیقی خود می رقصد، گریه می کند و می خندد. وظیفه بسیار با اهمیتی بر دوش هنرمندان موسیقی است برای اینکه به مردم دلخوشی می دهند و در میان آن ها عزیزند، زندگیشان پر از اندوه و ناخوشی است و به یک شکم سیر و با صد شکم گرسنه اند، لباسشان کهنه است و از گرسنگی رنج می کشند. جدای از این پاداش آنها گفتن آفرین از سوی مردم است، که آفرین گفتن نیز شکم کسی را سیر نکرده و نمی کند. ملت کرد در زمینه­ی آهنگ و رقص بسیار غنی است که اگر در چهارچوب درست قرار گیرد از سامبا و تانگو بسیار زیباتر است.»

طاهر توفیق تا زمانی که زنده بود شش کتاب به جامعه هنری و مردم کرد عرضه کرد که حال 45 سال تلاش و خون دل خوردن و رنج او برای موسیقی بود. این کتاب ها عبارتند از؛ چه پکه گول 1954، ئاوازی به سوز 1955، گورانی و هلپرکی 1967، گورانی و ژیان 1973، ئاوازی به جوش 1978، گولی سه ربه ستی 1983.

 هنرمندی با عزت نفس بالا

آقای باکوری از زبان مرحوم مشکو هولیری می گوید: «طاهر توفیق یکبار برای شرکت در مراسمی به دهوک سفر می کند وقتی به سر صحنه برای اجرای موسیقی می رود، بعضی افراد حاضر در سالن با همدیگر مسابقه می گذارند که هر کس بتواند شاباش بیشتری بر سر طاهر توفیق پخش کند آن فرد برنده مسابقه خواهد بود. همه اسکناس 5 دیناری و 10 دیناری بر سر او پخش می کنند اما وی همچنان مشغول اجرای برنامه می شود تا زمانی که اجرا به پایان می رسد و از سر صحنه پایین آمده در جای خود می نشیند. حتی دستش را برای پول هایی که بر سر او ریخته بودند دراز نمی کند. مرحوم حاجی شوکت سعید دیره ای مشهور به مشکو هولیری خالق مقام موسیقیایی ( له پاش مرگم) که خود شاگرد شهابه هولیری مقام خوان بوده می گفت که در آن لحظه مطمئن بودم که طاهر توفیق حتی 5 دینار هم در گریبان ندارد.»

مام غفور ملا مولود درباره طاهر توفیق می گوید: «در زمان رژیم بعث برنامه کنسرتی برای کودکان بی سرپرست گذاشته شده بود و هنرمندانی چون رسول بیزار گردی، محمد جزا، فواد احمد، واحد کرکوکی و خود طاهر توفیق در آن کنسرت شرکت داشتند وقتی کنسرت به پایان می رسد هدایایی در داخل ظروفی در نظر گرفته بودند تا میان هنرمندان تقسیم کنند. همه آنها هدیه را پذیرفتند. اما طاهر توفیق از پذیرش آن امتناع کرد و گفت تماشای این کودکان بی سرپرست برای من بهترین هدیه است و نیازی به هدیه ندارم. او تا زنده بود هرچند از مال دنیا چیزی نداشت ولی عزت نفس بلندی داشت. خوش صحبت و شیرین زبان بود، وطن پرست دلسوزی برای ملتش بود، هیچ وقت برای رژیم بعث برنامه اجرا نکرد. کوچ نابهنگامش زیان بسیار بزرگی برای هنر کردی و مردم کرد بود.»

 آقای فکرت عزت تعریف می کند: «طاهر توفیق با استادان محمد عارف جزیری و علی مردان در سفری به شهر کرمانشاه می روند در این سفر طاهرتوفیق تعدادی از کتاب های خودش را که آهنگ هایش را در آن چاپ شده بود به همراه می آورد تا در آنجا بفروشد. در کرمانشاه با هنرمند مشهور حسن زیرک ملاقات می کند، حسن زیرک که کتاب ها را می بیند به او می گوید در اینجا مردم به صدای شما علاقه دارند. کتاب ها را به من بده تا برایت بفروشم. او نیز کتاب ها را تحویل حسن زیرک می دهد و به اربیل باز می گردد. مدتی منتظر می شود ولی هیچ خبری از او نمی رسد تا اینکه به طاهر توفیق می گویند؛ حسن زیرک همه کتاب ها را فروخته و با پول آن ازدواج کرده!

وی نیز می گوید: مبارکش باشد. و از کار او ناراحت نمی شود.»


 هم آوازی با ویولن میرزاده در ارکستر رادیو کرمانشاه

 طاهر توفیق به همراه علی مردان در مدت اقامتشان در کرمانشاه به همراه ارکستر آنجا برنامه هایی اجرا می کنند که به عنوان نمونه اشاره می شود به مقام (ئه ی مانگ من و تو هه ر دو هاو دردیم) شعر مرحوم فایق بی کس و آهنگ ( گیانه به سیه تی) شعر زنده یاد حاجی توفیق محمود بگ مشهور به پیره مرد که استاد علی مردان آن را به همراه ویولون کم نظیر مرحوم مجتبی میرزاده اجرا می کند. طاهر توفیق نیز تعدادی آهنگ را با آن ارکستر اجرا می کند که از جمله آنها می توان از شعری در مقام صبا به نام (جیهانم پشکنیوه) از عثمان حبیب عونی و آهنگی به نام (زووکه ده ی) از اشعار مدحت محمد خضر مشهور به «بی خه و» نام برد. حسن زیرک نیز با تنبور محمد عارف جزیری آهنگ (کیژان ده چنه میرگولان) را می خواند.

 کوچ ناباورانه یک مقام خوان بزرگ

 شفیق توفیق برادر استاد می گوید: «بنا به درخواست برادرم (طاهر توفیق) دو هفته پیش از وفاتش او را از اربیل به شهر کویه بردیم. هفت روز در خانه ظاهر توفیق برادرمان بود تا این که خودش  به من گفت نمی توانم در میان سروصدای بچه ها استراحت کنم. مرا به خانه­ی خودت ببر. من نیز همین کار را انجام دادم و او را به خانه خودم بردم. یک هفته آنجا بود تا سرانجام در روز سه شنبه ساعت شش و بیست و پنج دقیقه بامداد روز 20/10/1987 قلب بزرگش از تپش باز ماند. من نیز با شیون و زاری به سر کوچه و خیابان اصلی شهر آمدم و این خبر ناگوار را به مردم رساندم. در زمان بسیار کوتاهی صدها نفر در برابر منزل تجمع کردند. پیکر او را در خانه خودم غسل داده، کفن نمودیم و به سوی مسجد بزرگ شهر به راه افتادیم. نماز میت را خوانده، سپس به طرف گورستان (شهیدان غریبان) به راه افتادیم و در آنجا پیکر او را تسلیم خاک نمودیم. تا خبر درگذشت استاد طاهر توفیق به اربیل رسید، هنرمند حیران خوان برجسته و اصیل استاد رسول بیزار گردی اولین نفر بود که با تلفن این خبر ناگوار را به کارمندان رادیو کردی بغداد رساند. آنها نیز با دلی پر از اندوه خبر را از رادیو پخش کردند و به خودشان و مردم تسلیت گفتند. بخش کردی تلویزیون بغداد به مناسبت در گذشت وی این مطلب را منتشر کرد: طاهر توفیق فرزند میان که­کون و هیبه سلطان، فرزند شهر حاجی قادر کویی و مناظر زیبای عمر خوچان و حه ماموک درگذشت. کوچ او مایه­ی غمی جانگداز برای مردم شد. او هنرمند بزرگ خلق بود که در دل مردمش جای داشت و برای مردمش بود. نشانه اصالت موسیقی کردی بود. درگذشتش زیان بزرگی برای هنر بود.»

 ( در دنیای عرب هنرش را می توان با امثال کسانی چون؛ ام کلثوم، عبدالحلیم حافظ، محمدعبدالوهاب، فرید اطرش، محمد گبانچی، ناظم غزالی و یوسف عمر مقایسه کرد. هرچند آنها امکانات و تبلیغات بسیار بیشتری نسبت به وی داشتند اما اگر طاهر توفیق نیز در میان ملت عرب یا ملت های غربی پرورش می یافت و از سالن های آن چنانی اجرای کنسرت و استودیوهای  ضبط صدای پیشرفته آنان برخوردار بود، بی گمان از سرآمدان این هنر به شمار می رفت و امروز نه فقط مردم همزبانش که تمام جهان او را می شناخت و با آثارش آشنا بود. روحش شاد و یادش گرامی/ مترجم)

منبع: هفته نامه آوای کرمانشاه


مطالب مشابه :


مجله فکاهی توفیق

حالگیری - مجله فکاهی توفیق - نشریه هفته نامه ای فکاهی و سیاسی با نیم قرن فعالیت (از 1301 تا 1350




گفت و گو با عباس توفیق، سردبیر مجله فكاهی توفیق

گفت و گو با عباس توفیق، سردبیر مجله فكاهی توفیق شرف ما از توفیق مهمتر بود هفته نامه «توفیق




هفته نامه‌ فکاهی،سیاسی توفیق

پس از کودتا فهرست جرایدی که اجازه فعالیت داشتند، منتشر شد ولی نام مجله توفیق در دانلود




یادی از طاهر توفیق هنرمند برجسته مقام خوان

شور شیرین - یادی از طاهر توفیق هنرمند برجسته مقام خوان - مجله موسیقی آهنگ سرا اردشیر پشنگ




برچسب :