نظریه عمومی کالاها/ کارل منگر، مترجم: یاسر میرزایی، منبع: اصول علم اقتصاد
همه
چیز مشمول قانون علت و معلول است. این اصل بزرگ هیچ استثنایی نمیپذیرد و
ما وقتمان را تلف میکنیم اگر در حیطه تجربه به دنبال مثالی برای نقض آن
بگردیم. انسان هر چه پیشرفت میکند نه تنها به سمت شک کردن به این اصل
تمایل پیدا نمیکند که دائما دانشش را نسبت به گستره اعتبار آن بیشتر
میکند؛ بنابراین ادامه حیات آن و به رسمیت شناخته شدن رو به فزون آن بسیار
همبسته پیشرفت آدمی است.
شخصیت
یک فرد و تمام حالات او نیز مشمول این ساختار عمومی است. غیرممکن است که
تغییر حالات فردی را بپذیریم مگر آنکه علیت را بر این تغییر حاکم بدانیم؛
بنابراین اگر کسی از حال نیاز به حالی تغییر کند که مستغنی است، باید عللی
کافی برای این تغییر وجود داشته باشد یا باید نیرویی در درون او وجود
داشته باشد که ارگانیسم بدنیاش را چنان تغییر داده باشد که ناراحتیاش
درمان شده باشد یا باید چیزی خارجی چنان بر او عمل کرده باشد که موجب حال
استغنا در او شده باشد.
اشیایی که ارتباطی علی با ارضای نیازهای آدمی
دارند، «اشیای مفید» مینامیم. اگر ما این ارتباط علی را تشخیص دادیم و
نیز قدرت استفاده از این اشیای مفید را برای ارضای نیازهایمان داشتیم،
آنها را «کالاها» مینامیم.
برای آنکه چیزی بتواند کالا باشد یا به
عبارت دیگر بتواند خصلت کالا بودن را کسب کند، باید هر چهار پیشفرض زیر
به صورت همزمان برقرار باشد:
1- وجود یک نیاز انسانی.
2- خصایصی که آن شی را متناسب برای ارتباط علی با ارضای آن نیاز میکند.
3- دانش انسان به این ارتباط علی.
4- سلطه بر آن شی تا حدی که برای ارضای نیاز کافی باشد.
تنها
وقتی همه این چهار پیشفرض، به طور همزمان حاضر باشند، یک شی میتواند
کالا شود. وقتی حتی یکی از آنها غایب است، شی نمیتواند خصلت کالا بودن را
داشته باشد و شیئی که در حال حاضر خصلت کالا بودن را دارد به محض آن که
یکی از آن چهار پیشفرض غایب شود، خصلتش را از دست خواهد داد.
بنابراین
یک شی خصلت کالا بودنش را از دست میدهد: 1- اگر در اثر تغییر در نیازهای
آدمی، آن نیازی که شی مورد نظر مناسب ارضای آن بود، غایب شود، 2- اگر آن
ویژگی شی که ارضاکننده نیاز بود در اثر تغییر خصوصیات شی از بین برود، 3-
اگر معرفت به ارتباط علی بین شی و ارضای نیاز انسانی از بین رود، 4- اگر
انسان سلطهاش بر آن شی را چنان از دست دهد که نتواند آن را برای ارضای
نیازش به کار گیرد و هیچ ابزاری برای بازیافتن سلطه بر آن نیز وجود نداشته
باشد.
موقعیتی ویژه را میتوان مشاهده کرد که در آن اشیایی هستند که
ارتباط علی با ارضای نیازهای آدمی ندارند؛ اما در عین حال از سوی انسانها
به مثابه کالا تلقی میشوند. این وضعیت وقتی رخ میدهد که 1- به اشتباه
خصلتها و بنابراین ظرفیتهایی به اشیایی داده میشود که فاقد آنها هستند،
2- برای نیازهایی که واقعا وجود ندارند، فرض وجود میشود. در هر دو نمونه
ما با اشیایی طرفیم که در عالم واقع آن خصلتهایی که ما به عنوان
خصلتهای کالا بودن اشیا برشمردیم را ندارند، بلکه در ذهن مردم چنین
مینمایند. اشیای دسته اول شامل وسایل تزئینی، بسیاری از درمانهایی که
توسط مردم تمدنهای قدیم و حتی انسانهای عامی امروز استفاده میشود،
عصاهای جادوگری، داروهای محبت و دیگر چیزها است. همه این اشیا ناتوان از
ارضای واقعی نیازهایی هستند که قرار است ارضایشان کنند. اشیای دسته دوم
شامل داروهای امراضی که واقعا وجود ندارند، آلات، تمثالها، بناها و
چیزهای دیگری است که مشرکان برای پرستش بتها به کار میگیرند، وسایل
شکنجه [توجه کنید که شکنجه در سنت مسیحی عموما نه برای گرفتن اعتراف یا
وادار کردن فرد به انجام یک عمل بلکه برای خارج کردن روح شیطانی از او
انجام میشده است. م.] و چیزهایی از این قبیل است. چون خصلت کالا بودن این
اشیا ناشی از خصایصی است که برایشان خیال شده است یا ناشی از نیازهایی
است که انسانها برای خود خیال کردهاند، میتوانند به درستی «کالاهای
خیالی» نامیده شوند.
همینطور که مردم به سطوح بالاتری از تمدن میرسند
و با ساختار واقعی اشیا و همچنین طبیعت خود بیشتر آشنا میشوند، شمار
کالاهای واقعی بیشتر میشود و به سادگی قابل فهم است که تعداد کالاهای
خیالی کاهش مییابد. شاهدی مهم برای ارتباط میان معرفت صحیح و رفاه انسان
این تجربه است که تعداد کالاهای خیالی در میان مردمی بیشتر است که
دستیابیشان به کالاهای واقعی کمتر است.
یکی از جذابیتهای خاص علمی،
کالاهایی هستند که از سوی برخی نویسندگان اقتصادی به عنوان دستهای خاص از
کالاها به نام «رابطهها» [عبارت آلمانی که منگر به کار برده است، چنان
است که در انگلیسی واژه معادل دقیقی ندارد. گویا کلمات «غیرملموس» و
«ادعایی» به معنای واژه نزدیکترند، اما مترجم انگلیسی معادل «رابطه» را
از آن رو انتخاب کرده است که به ریشه آلمانی عبارت به کار رفته توسط منگر
نزدیکتر است. م.] شناخته میشوند. کالاهایی چون بنگاهها، اراده خیر،
امتیازهای انحصاری، کپیرایت، پتنت، لیسانسهای تجاری و حقوق مولفان در
این دستهبندی قرار میگیرند و همچنین بنا به رای برخی نویسندگان،
ارتباطات فامیلی، دوستی، عشق، عضویت علمی و غیره نیز از این قبیل هستند.
احتمالا فورا گفته میشود که خصلت کالا بودن شماری از این رابطهها را
نمیتوان بررسی قاطع کرد؛ اما بسیاری از آنها همچون بنگاهها، امتیازهای
انحصاری، کپیرایت، اراده خیر مشتری و چیزهایی از این قبیل، واقعا کالا
هستند حتی بی آن که تلاشی برای اثبات [این ادعا] شود؛ زیرا ما اغلب آنها
را در حال مبادله میبینیم. با این حال حتی اگر نظریهپردازی که خود را به
این موضوع نزدیکتر کرده است، بپذیرد که دستهبندی این روابط در میان
کالاها عجیب و غریب است و برای فردی منصف خلاف قاعده به نظر میرسد به نظر
من باید دلیلی قویتر از شکهایی ارائه کرد که مبتنی بر پیشفرض
ناآگاهانه و مادیگرایانه زمانه ماست و تنها ماده و نیرو (اشیای ملموس و
خدمات نیروی کار) را شی میبیند و بنابراین کالا به حساب میآورد.
بارها
از سوی دانشجویان حقوق ابراز شده است که زبان ما هیچ واژهای برای رساندن
کلیت مفهوم «کنشهای مفید» ندارد، بلکه تنها برای «خدمات نیروی کار» واژه
دارد، اما مجموعهای از کنشها و حتی بیکنشیها [ترجمه تحتالفظی واژه
انگلیسی «ناکنش» است.inaction] هست که نمیتوان آنها را خدمات نیروی کار
نامید؛ اما به طور قطع برای اشخاصی خاص مفید هستند و برای آنها چه بسا ارزش
اقتصادی شایان توجهی داشته باشند. اینکه کسی از من کالایی را بخرد یا از
خدمات حقوقی من استفاده کند بدون شک هیچ خدمت نیروی کاری از سوی او محسوب
نمیشود، اما در عین حال کنشی سودمند برای من است. اینکه پزشکی مجرب، از
درمان کردن در شهری کوچک که جز او تنها یک پزشک دیگر هست دست بردارد به نظر
میرسد نتوان خدمات نیروی کار نامید، اما بدون شک این یک بیکنشی با سود
قابل توجه برای آن پزشک دیگر است که اکنون امتیاز انحصار را کسب کرده است.
اینکه تعدادی، کم و بیش، از مردم دائما کنشهایی این چنین صورت
میدهند که برای کسانی مفید است(مثلا شماری از مشتریان در قبال یک
فروشنده)، طبیعت این کنشها را تغییر نمیدهد و اینکه بیکنشیهای خاص
برخی یا همه ساکنان یک شهر برای عدهای سودمند است، چه اختیاری باشد و چه
به حکم اجبار قانون به هیچ وجه طبیعت این بیکنشیهای مفید را عوض
نمیکند؛ بنابراین از نظرگاه اقتصادی آنچه مشتریمداری، اراده خیر، انحصار
و غیره نامیده میشود، کنشها یا بیکنشیهای مفید است؛ یا (مثلا در مورد
شرکتها) انباشت کالاهای مادی، خدمات کاری و غیره، کنشها و بیکنشیهای
مفید است. حتی روابط دوستی و عشق و چیزهایی از این قبیل نیز ترکیبی از
کنشها و بیکنشیهای دیگران است که برای ما مفید است.
اگر درست باشد
که اراده خیر مشتری، شرکتها، حقوق انحصاری و غیره، همگی کنشها یا
بیکنشیهایی مفید هستند که ما میتوانیم از آنها نفع ببریم، دیگر هیچ
دلیلی وجود ندارد که ما آنها را کالا به حساب نیاوریم و همچنان اصرار
کنیم که مفهوم «رابطهها» را مبهم بدانیم یا «رابطهها» را در یک
دستهبندی خاص و متباین از کالاها قرار دهیم. در مقابل من فکر میکنم
میتوان همه کالاها را به دو دسته «کالاهای مادی» (که همه نیروهای طبیعت
تا جایی که کالا حساب میشوند را نیز در بر میگیرد) و «کنشهای (و
بیکنشیهای) مفید انسانی» که مهمترین آنها خدمات نیروی کاری است، تقسیم
کرد.
مطالب مشابه :
سایت دانشگاههای پیام نور وسایر دانشگاهها
راهنمای سیستم گلستان دانشجویان پیام نور دانشگاه آزاداسلامی دانشگاه پیام نورشاهین شهر .
تصاویر آزادی سربازان ربوده شده و مذاکره کنندگان .
دانشجویان فقه گروه حسابداری دانشگاه آزاداسلامی مرزبان ها با مشاهده ما نگران شدند
فاتح قدس؛ سلطان صلاح الدین ایوبی [بخش نخست]
دانشجویان فقه گروه حسابداری دانشگاه آزاداسلامی مردم با مشاهدهی احتضار و
نقد کتاب شهر و روستا در ایران
ساسانیان،سامانیان،اسلام و دوره نفوذ دانشگاه آزاداسلامی نمرات دانشجویان.
آدرس و شماره تلفن دانشگاههای آزاد سراسر کشور قسمت5
امام خمینی،دانشگاه آزاداسلامی: ورودی شهر،دانشگاه آزاداسلامی: اسلام،جنب
رابطه حجاب زنان باغیرت مردان
در سال های اول انقلاب این شعار را روی دیوارهای شهر اسلام صلی الله دانشگاه آزاداسلامی
آدرس و شماره تلفن دانشگاههای آزاد سراسر کشور قسمت 1
خیابان شهید رجایی،دانشگاه آزاداسلامی: شهر جدیداندیشه،فاز 3 ،اسلام آباد،جاده
نظریه عمومی کالاها/ کارل منگر، مترجم: یاسر میرزایی، منبع: اصول علم اقتصاد
نمرات دانشجویان. دانشگاه آزاداسلامی موقعیتی ویژه را میتوان مشاهده کرد که در آن
آدرس و شماره تلفن دانشگاههای آزاد سراسر کشور قسمت4
شهرک دانشگاهی دانشگاه آزاداسلامی: قائم شهر: 3: مرکز اسلام
آموزش مجازی
اطلاع رسانی به دانشجویان رشته دانشگاه آزاداسلامی ایران و اسلام / تهران
برچسب :
دانشگاه آزاداسلامی اسلام شهر(مشاهده نمرات دانشجویان)