سهراب سپهری (هشت کتاب )

" غمی غمناک "

شب سردی است و من افسرده

راه دوری است و پایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده

می کنم تنها از جاده عبور :

دور ماندند زمن آدم ها

سایه ای از سر دیوارگذشت

غمی افزود مرا بر غم ها

فکر تاریکی و این ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است

هردم این بانگ برآرم از دل :

وای این شب چقدر تاریک است !

خنده ای کو که به دل انگیزم ؟

قطره ای کو که به دریا ریزم؟

صخره ای کو که بدان آویزم ؟

مثل این است که شب نمناک است

دیگران را هم غم هست به دل

غم من لیک غمی غمناک است .

 


مطالب مشابه :


زیباترین شعر سهراب سپهری

زیباترین شعر سهراب سپهری ها،شاهکارهای ادبی و اشعار عاشقانه ها،شاهکارهای




اشعار عاشقانه سهراب سپهری

همه جوره - اشعار عاشقانه سهراب سپهری - پرچین راز بیراهه رفتی ، برده ی گام ، رهگذر راهی از من




اشعار کوتاه سهراب سپهری

سهراب سپهری. هر که با مرغ هوا دوست شود خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود سهراب سپهری




اینجا پرنده بود - سهراب سپهری

جملات عاشقانه و گلچین شعر سهراب سپهری اشعار سهراب سپهری,




سهراب سپهری

دیوان اشعار سهراب سپهری. دیوان اشعار سنايي عاشقانه.




اشعار عاشقانه سهراب سپهری

پلاس وب - اشعار عاشقانه سهراب سپهری اشعار عاشقانه سهراب سپهری . سه شنبه هفدهم اردیبهشت 1392.




دستنوشته های عاشقانه/سهراب سپهری

دستنوشته های عاشقانه/سهراب سپهری. چند تا از اشعار مجموعه حجم سبز هم از قلم افتاده بود كه




سهراب سپهری (هشت کتاب )

متن ادبی و عاشقانه - سهراب سپهری » اشعار علیرضاروشن (از کتاب نیست) ( یکشنبه ۱۰ آذر۱۳۹۲ )




برچسب :