حس دلتنگی

خورشید تکیه داده است به تو.او هم می داند که تو تکیه گاه خوبی هستی!

یک تکیه گاه با وقار!

البته دیروز که داشتم با خورشید صحبت می کردم میگفت:که تکیه گاه همیشگی اش هستی!

هیچ توجه کرده ای که کوله پشتی خاطراتمان چقدر سنگین شده است؟

این سنگینی هم خوب است و هم بد.

خوب است چون نشان می دهد من و تو چقدر با هم خاطره داریم

تو خالق خوبی ها و من پدید اورنده بدها( نگو نه!من خودم خوب می دانم!)

و اما بدی این سنگینی حس مالکیتی ست که من نسبت به تو پیدا کرده ام

حسی که روز به روز دارد بیشتر ریشه می دواند در سلول های بدنم...

وجود همین حس ریشه دار است که باعث شده تاخیر دیدارهای هفتگی مان...

مرا این چنین باران زده کند...شدید

دارم در هوای تهران قدم می زنم.با درخت ها هم نفس شده ام.

سعی می کنم از میان حجم وسیع دود و دلتنگی و غربت...

کمی هوای بهاری را تقدیم ریه هایم کنم

من وقتی نفس می کشم به تو فکر می کنم و به خودم که دارم در مداری با درجه انتظار زندگی می کنم

چقدر حرف های من تکراری شده!!!

دارم به تو فکر می کنم

فقط به تو

اما تمام لحظه هایم پر می شود از: سطرهای عاشقی ...

میبینیدراینارتفاعزندگی،بهکجایجغرافیایباوررسیدهام؟!

بهخودممیگویم:

بیخیالنوشتن!

مننمیدانمباردیگرکهبهدنیابیایم

لبخندگرمتو،کجایزندگیمنپرسهمیزند؟!

تونمیدانیکهدردنیاهایبعد،

مندربطنکدامثانیهبودنتایستادهام؟!

ببین؟!؟!

توکهمیدانیمنچهقدردوستتدارم!

توکهمیدانیمنتوراترجیحدادمبه ...

بگذریم!

توکهمیدانی؟!

پسحرفحساببهانههایتچیست؟!

بگذریمعزیزم!

سلاممرابهروزهایتعللاتبرسان!

رویِخوشطعمِغرورتراببوس!

دلتنگیهایمنهمسلامبلندبلندمیرسانند

نمونه متن تقدیم برای پایان این پایان نامه را ضمن تشکر و سپاس و عاشقانه سوختند تا

است ؛ این پایان نامه تقدیم متن تقدیم و سپاس پایان و عاشقانه تلاش می

متن نامه های نتیجه یا پایان مدرک تحصیلی اینجانب به پیوست نامه بحضور تقدیم می

نامه های عاشقانه نامه هايي در مورد عشق ، محبت ، زندگي کمی هوای بهاری را تقدیم ریه

هر رابطه یا فرمول در متن پایان نامه »، صفحه « سپاسگزاری »، صفحه « تقدیم به