سفرنامه واعتراف نامه

سلام.قبل از هر چیزی خوشحالی خودمو اینجا از برگشتن پریناز جون خوشتیپ اعلام میکنم.خدا کنه نسترن.ماه بانوی عزیز خودم.تربچه وبقیه ی اونایی هم که رفتن سریعتر ازخر شیطون پیاده بشن وبرگردن.تا همه باهم وبه کمک هم به سوی داشتن اندامی سالم وزندگی خوب وسالم قدم برداریم.

عرض کنم خدمتتون که من تقریبا 80%کارهامو انجام دادم وایشالله امروز وامشب هم 20%بقیشو انجام میدم.ولی خداییش از کت وکول افتادم.بخدا دستهامو که تکون میدم درد میکنن از بس ساییدم وگرد گیری کردم.اما چه فایده.2روزه دوباره همون اش میشه وهمون کاسه.ولی اینبار نمیذارم اینطوری بشه وکل کارام بیفته روی هم .چون خودم خونه هستم وهر جایی که کثیف شد وگرد وخاک گرفتتش سریع تمیزش میکنم تا دیگه این بلایی که این چند روز سرم اومد دیگه سرم نیاد.

درمورد مسافرتم بهتون قول داده بودم که یه کم بنویسم.والان این فرصت پیش اومد تا بگم چیکارا کردیم وکجاها رفتیم.عرض کنم که پرواز ما یکشنبه ساعت 5 صبح بود که ما ساعت 11 شب رسیدیم فرودگاه امام خمینی.وحساب کنید تا ساعت 5 اونجا بیکار بودیم.تا به الان که من با هواپیما مسافرت کردم نشده که یکبار مثله ادمیزاد وسر یه ساعت خوب سوار هواپیما بشم.یا 4 نصفه شب بوده یا 2 نصفه شب خوب خوبش ساعت 6 صبح بوده یادتونه که اومدیم نمایشگاه کتاب تهران.ولی چه فایده واسه ساعت 6 صبح هم میبایست از ساعت 4 بیدار شد دیگه.01.gifبا زن دادشم تا تونستیم فرودگاه رو گشتیم به سالن خروجیها سر میزدیم.به سالن ورودی ها سرک میکشیدیم والکی خودمو قاطی ادمایی میکردم که مثلا منتظر اومدن عزیزانشون از هلند وانگلیس و... هستن.03.gifتا بالاخره ما سوار هواپیما شدیم.اگه تونستید حدس بزنید هواپیمایی که سوار شدیم چی بود؟بله درست حدس زدید.توپولوف بود.35.gifخودم تونستم کشفش کنم.مهماندار هواپیما که خوش امد گویی میکرد گفته به هواپیمای تی یو خوش اومدید.منم طی یک حساب وکتاب پی بردیم که تی یو همون توپولوفه.42.gifصداشو در نیاوردم وبه جز به همسرم به دیگران چیزی نگفتم تا به مقصد رسیدیم.ولی خداییش برای اولین بار در تمام طول زندگیم از پرواز وهواپیما ترسیده بودم.یه صداهای عجیب وغریبی هر از چند گاهی از هواپیما به گوش میرسید که تن ادمیزادرو به لرزه مینداخت.07.gifبه هر حال ما رسیدیم استانبول.وعده ای از هموطنامون هنوز هواپیما بلند نشده حجابهاشونو انداختن دور.30.gif

اولین روز رو به محض رسیدن به اپارتمانی که قبلا اجاره کرده بودیم فقط به خوابیدن واستراحت گذروندیم.ولی بعداز اون روزبیرون رفتنهامون شروع شد.بعضی روزا 8 ساعت تا 9 ساعت ما راه میرفتیم وپیاده روی میکردیم.خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که پاهام اذیتم نکردن.فقط بعداز پیاده رویهای طولانی یه کم درد داشتن که اونم کاملا عادی بود چون پای بقیه هم درد میکرد بعداز اونهمه راه رفتن.که معمولا بعداز استراحت وکمی خوابیدن اون درد هم تموم میشد.دلیل پیاده رویهای طولانی ما اولا بخاطربازارهای  بسیار بزرگ ودیدنی استانبول بودن که میبایست حتما پیاده رفت تا بتونی خرید کنی.دوما اونجا کرایه ء تاکسی خیلی خیلی گرونه.درمورد بازارهای خرید اگه بخوام بگم باید به لباسهای عالی که جنسش محشره اشاره کرد.مانتو .پالتو.بارانی.کت .دامن.و.... تا دلتون بخودا برای تمام سلیقه ها وجود داره.که البته جنسشون خیلی عالیه وساخت خود ترکیه هست.واز اجناس به درد نخور چینی خبری نبود.واز همه مهمتر سایز لباسهاشونه.اصلا برام باور کردنی نبود که من به راحتی هر مدل لباس ومانتویی گیرم بیاد.منی که سایز مانتو بعضی وقتها 50 وبعضی وقتها 48 بود واینجا بندرت لباس قشنگ گیرم میاد 02.gifولی اونجا حتی لباسهایی با سایز 62و60 هم بود.که اونم نه اینکه فکر کنید مثله گونی دوخته شده باشه ها نه.اتفاقا خیلی هم شیک بودند.از این جنبه عاشق استانبول شدم چون لباسهای سایز بزرگ شیک زیاد داره.در ضمن اونطور که من فکر میکردم وتو فیلمهاشون دیده بودم خانومهاشون خیلی خیلی هم لاغر وکمر باریک نیستن.یعنی وقتی تو خیابون راه میری تعداد خانومهای چاقشون خیلی بیشتر از تعداد خانومهای چاقیه که تو خیابونهای ایران میبینی.یعنی چاق زیاد دارن.البته چندتا خانم چاق هم دیدم که فکر کنم 200 کیلو وزنشون بود ولی چنان بااعتماد بنفس راه میرفتن.چنان ارایش زیبایی کرده بودن ولباسهای زیبایی پوشیده بودن که خودم انگشت به دهان مونده بودم.ولی وقتی به یکیشون نزدیک شدم وادرس پرسیدم صدای نفسهاش تا 10 تا خیابون اونطرفترهم میرسید.درحالیکه یه خیابون صاف رو هم داشت راه میرفت ها.ولی حسابی تنگه نفس شده بود طفلی.01.gif

در مورد مواد خوراکی وغذاهای ترکیه اگه بخوام بگم.بنظر خودم هر چی گفته باشم کم گفتم.واقعا غذاهاشون خوشمزه هستن.وخیلی خوب به مزاج ما ایرانیها سازگاره.اخه من قبلا که هند هم بودم هرچند غذای هندی رو هم خیلی دوست دارم ولی خیلی از ایرانیها از غذای تند خوششون نمیاد وبه مزاجشون نمیسازه.ولی غذای ملت ترکیه خیلی به غذای خودمون نزدیکه.کبابها وکوفته های عالی دارن.وبه جرات میتونم بگم  که هر 10 متر یک رستوران یا کبابی یا مک دونالد یا فست فودهای خوشمزه وجود داره.اونم با غذاهایی بسیار بسیار عالی.که نمیشه ازشون گذشت.وبنده هم از هیچ کدومشون چشم پوشی نکردم وپا به پای دیگران از این غذاها خوردم ولذت بردم.35.gif03.gifاینرو هم اضافه کنم که داداشم که همسفرمون بود خیلی خیلی خوش اشتها تشریف دارن.وزود زود به خانومش میگفت خانوم.ما باهم قراد گذاشتیم ها.یک چهارم دلارهایی رو که اوردیم فقط مال خودمه که اختصاصش میدم به تست کردن غذاهای ترکیه.05.gifمنو میگید گل از گلم میشکفت.19.gifکه ای جان.منم پا به پای داداشم پایه هستم.البته زیاد روم نمیشد پیش زن داداشم هی از خوردن حرف بزنم.شوهرمم که رای ممتنع بود یعنی اگه میرفتیم میومد اگه نمیرفتیم نمیومد.ولی زن داداشم از غذای رستوران بدش میاد.درنتیجه منم روی مخ داداشم کار میکردم که امروز رو بریم کجا؟کدوم نوع کباب ترکی رو امتحان کنیم.اونم که خوش اشتها.سریع به بقیه اعلام میکرد که امروز رو میریم فلان رستوران.ومنم الکی خودمو پیش زن داداشم به اون راه میزدم یعنی من از هیچی خبر ندارم واینکه عجب شوهر شکمویی داری تو.39.gifبه هر حال بازم میگم از شیرینیها وباقلواها وغذاهای استانبول تا بگم کم گفتم.حتما اگر قصد سفر به استانبول رو دارید نصف پولی رو که همراه دارید اختصاص بدید به خوردن.

موضوع جالب دیگه ای که لازمه بهش اشاره بکنم جزایر زیبایی که در اطراف شهر استانبول قرار گرفته .برای رفتن به این جزاید باید سوار اتوبوسهای دریایی که اغلب 4 طبقه هستن شد.جزایری رو که ما انتخاب کردیم 5-4 جزیره بودن که پشت سرهم واقع شده بودن.وتوی هر جزیره که دلتون بخواد میتونستید پیاده شید وما اخرین جزیره که اسمش بیوک ادا (یعنی جزیره بزرگ )بود رو انتخاب کردیم.وبعداز 2 ساعت رسیدیم اونجا.واقعا جای دیدنی هستش.توی این جزیره ها به جز ماشین حمل زباله وامبولانس هیچ ماشین دیگری وجود نداره.مردمش یا دوچرخه سواری میکنن یا با کالسکه اینور واونور میرن.هوای بسیار تمیز وعالی داشت این جزیره.هتلها وبارها ورستورانهایی خیلی شیک وگرون قیمت داشت که پر بود از توریست.البته اینم بگم هزینه ی این جزایر به مراتب خیلی گرونتر از خود شهر استانبول هستش.ما هم یک ساعتی رو توی جزیره قدم زدیم وگشتیم وبستنی وباقلوا خوردیم وبعدشم رفتیم یه قسمتی از جزیره که فقط برای شناگران درنظر گرفته شده بود.وای چه شناگرانی اونجا درحال شنا بودن.26.gifچاقهایی خیلی شدیدی که با اعتماد بنفس مایوی 2 تیکه تنشون کرده بودن.وخانومهایی بسیار خوش اندام.ویا خانومهایی که مایوی اسلامی پوشیده بودن.یعنی از هر مدل ادمی اونجا بودن ودر حال شنا وخوش گذرونی  بودن.واینرو هم اضافه کنم که خیلی از ایرانیهای خوش اندام هم که در حال افتاب گرفتن وبرنزه کردن خودشون بودن هم توی جزیره بودن.وواسه خودشون کیف میکردن. 13.gif

در کل خیلی بهمون خوش گذشت.وهرروز رو در حال خرید ویا دیدن جاهای دیدنی استانبول بودیم.واسه خودم ۶-۵ تا شلوار.مانتو .پالتو.بارونی .دامن.کت وتاپ و.... خریدم.(البته چون چندتا ار دوستان سوال کرده بودید که چیها خریدی این قسمت رو نوشتم) اینبار دیگه اصلا دنبال کفش واسه خودم نبودم05.gif.اخه نمیدونم یادتونه یا نه که قبلا گفته بودم که توی شهرهای مکه ومدینه بدلیل اینکه لباس زیبا وبدرد بخوری پیدا نکردم خودمو باخرید کیف وکفش خفه کردم.02.gifولی اینبار چون یه کم لاغرتر شده بودم نسبت به اونموقع(اونموقع ۱۱۸ کیلو بودم) وهم اینکه لباس سایز بزرگ زیبا زیاد داشتن دیگه کفش نخریدم05.gifفقط دوتا کیف خریدم.یکیش مشکیه ودیگریشم  که روش کار شده ومجلسیه.

اعترافات:08.gifدوستان عزیزم من توی این ۱۹ روزی که نبودم ۲ کیلو چاق شدم.یعنی وزنم ۹۱تا ۹۱.۵ هستش.ولی خداییش اینمدت رو خیلی خوب پرخوری کردم وانتظار داشتم که ۶-۵ کیلو به وزنم اضافه بشه.درسته که خیلی وزنم بالا نرفته ولی یه جورایی احساس سنگینی میکنم02.gif.ولی میدونید اشکال کار من کجاست؟اینکه نمیدونم چراهر کاری که میکنم نمیتونم بااراده وبا انگیزه پیگیر رژیمم بشم.میدونید گول چی رو خوردم؟اینکه من اینهمه خوردم توی این ۲۰ روز وفقط ۲ کیلو زیاد کردم شاید خیلیها اگه مثله من میخوردن ۱۰ کیلو هم افزایش داشتن.حالا امروز با خودم میگفتم کاش وزنم بیشتر اضافه میشد تا منم ادم میشدم وار نو شروع میکردم به رژیمم02.gifوحالا نمیدونم چیکار کنم؟هی میگم از فردا شروع میکنم.میفتم رو غلطک و.....ولی فردا که میشه میبینم اصلا حوصله ی رژیم رو ندارم21.gifمیشه کمکم کنید وبهم بگید چیکار کنم؟چطوری بشم همون ادمی که پایبند رژیمش بود ؟اگه کمکم کنید خیلی خیلی ممنونتون خواهم شد.


مطالب مشابه :


لباس های زنانه سایز بزرگ

سلام این سری لباس ها لباس های سایز بزرگ هستن که از سایز 42 به بالا تا 5XLداره. 1- پیراهن 30 ... 3- کت و تاپ بلند هم میشه خونه پوشید هم به عنوان مانتو ......سایز 46 .




سفرنامه واعتراف نامه

منی که سایز مانتو بعضی وقتها 50 وبعضی وقتها 48 بود واینجا بندرت لباس قشنگ گیرم ... از این جنبه عاشق استانبول شدم چون لباسهای سایز بزرگ شیک زیاد داره.




آموزش خیاطی و دوخت مانتو سایز بزرگ

چاپ مقاله isi - آموزش خیاطی و دوخت مانتو سایز بزرگ - چاپ مقاله آی اس آی ISI. ... در دامه مطلب با بخش های مختلف الگو - برش و مراحل دوخت این مانتو آشنا خواهید شد. بانوکده.




من هنوز چاقم

شما مانتو سایز بزرگ دارید ؟؟؟ پس من توی این مدت دقیقا چه غلطی کردم ؟؟؟ لباس هاییی که فکر میکنم خیلی قشنگ روی تنم میشینه و حتی پروش نمیکنم و با. خیال راحت




رنگ و سايز مانتوها انتخاب را برايم سخت كرده است

اين دختر جوان به عدم وجود مانتو در سايزهاي مختلف اشاره و اضافه مي‌كند: مانتوهاي سايز بزرگ كمتر در فروشگاه‌ها عرضه مي‌شود و اين موضوع براي افراد داراي سايزهاي مختلف




جدیدترین مدلهای مانتو مجلسی93

مدل مانتو تیكه دوزی شده دخترانه اسفند 1392. مدل مانتو 2014. مدل مانتو طرح دار زنانه رنگ زرد خردلی. مدل مانتو 1393. مدل مانتو سایز بزرگ فشن زنانه. مدل مانتو دخترانه 93.




خرید بهترین مانتو ایرانی 92

eri0o0 - خرید بهترین مانتو ایرانی 92 - eri0o0. ... MantoTermeh 1 خرید مانتو ایرانی ترمه مد 92. مانتو ایرانی ... ارائه شده در چهار سایز قواره بزرگ : ۳۸ – ۴۰ – ۴۲ – ۴۴.




جدیدترین مدل های مانتو مجلسی برند آی تک

برای دیدن تصاویر در سایز بزرگ روی آن ها کلیک کنید. Hotnaz com a6c1fffcf69273a2707ae56a17ccf08b جدیدترین مدل های مانتو مجلسی برند آی تک ۲۰۱۴. جدیدترین




درباره لباسها

کلمات کلیدی ، مدل ، مدل لباس ،لباس عروس، عکس لباس ، مدل مانتو ، مدل لباس شب ... مدل لباس مجلسی ترکیه ، تاپ مجلسي ، لباس سایز بزرگ زنانه ، مدل لباس مجلسی




برچسب :