قبر سبز در باغ رضوان ؛ مدفن سید نظام الدین علیشاه موسوی
قبر سبز در باغ رضوان ؛ مدفن سید نظام الدین علیشاه موسوی فرزند محمد از نسل حمزة بن موسی الکاظم علیه السّلام
اسماعیل رضایی برجکی
بنیاد پژوهشهای اسلامی-گروه تراجم و انساب
چکیده
قبر سبز متعلق به نظام الدین علیشاه فرزند محمد از نسل حمزة بن موسی الکاظم علیه السّلام که تا چند سال پیش در حاشیه بازار حاج آقا جان،مورد زیارت و احترام عموم بود،اکنون در انتهای شمال باغ رضوان-شمال غربی حرم مطهر رضوی-قرار گرفته است.با این حال تاکنون هویت مدفون در آن به درستی شناخته نبود که با مراجعه به اسناد تاریخی و باز خوانی سنگ قبر وی توسط گروه تراجم و انساب بنیاد پژوهشهای اسلامی،این بازشناسی تا حد قابل توجهی انجام گرفت.
قبرستان قتلگاه در شمال حرم مطهر رضوی،از عرصههای تاریخی و باستانی مشهد مقدس محسوب میشود و طی سدههای متوالید میزبان انبوهی از مدفونین این دیار بوده است،که برخی در شمار چهرههای برجسته علمی،سیاسی و اجتماعی هستند.لوحههای کوچک و بزرگ و گاه ارزشمند نصب شده بر قبور آنها ضمن معرفی این شخصیتها میتوانستند گوشههایی از گذشته فرهنگ و تمدن این سرزمین را معرفی نمایند،اما در جریان طرحهای توسعه پیرامون حرم مطهر که از آغز سده اخیر در چند نوبت و اغلب بدون دغدغه حفظ میراث گرانبهای گذشتگان انجام شد؛بسیاری از این قبور و لوحههای آن چون انبوهی دیگر از آثار از بین رفت. تنها در این میان،تنها تعداد کمی توانستند از این تطاول جان سالم به در برند و خود را به ما برسانند.یکی از این اندکها،سنگ قبر نظام الدین علیشاه موسوی است که با تبدیل شدن به یکی از مزارات مورد احترام عموم، از این حوادث سالم بیرون آمد.
پیشینه قبرستان قتلگاه
در وجه تسمیه این قبرستان چندین نظر ارائه شده است.برخی گفتهاند چون کشتههای حمله مغولان یا ازبکان را در آن دفن کردند،به قتلگاه موسوم گردید.یا آنکه چون در حملات مزبور،مردم این قسمت از شهر کشته شدند و مردم محلهای دیگر سالم ماندند،اینجا به قتلگاه و آنیکی به عیدگاه مشهور گردید.1اما با توجه به اینکه پیش از عهد مغول و ازبکان نام قتلگاه در منابع وجود دارد،این نظر دقیق نمیباشد.به نظر میرسد،چون بسیاری دیگر از شهرهای ایران،که دو مکان عیدگاه و قتلگاه داشتهاند، در مشهد هم عیدگاه به مراسم جشن و سرور اختصاص داشت و قتلگاه محل انجام مراسم قربانی،نذورات و عبادت بود.چه بسا همین اعتبار مذهبی،باعث شد که قتلگاه به قبرستان عمومی تبدیل گردد و در نتیجه طبیعی بود افرادی که در تهاجمها به شهر- که در چندین نوبت و دورههای مختلف صورت گرفته است-کشته میشدند،در آن دفن شوند و نام قتلگاه با اعتباری جدید ادامه حیات دهد.
بنا به قولی غسل پیکر مطهر حضرت رضا علیه السّلام در این محل صورت گرفته و به همین دلیل به آن مغسل الرضا یا غسالخانه هم میگویند.همچنین گفته شده،اراضی این قبرستان را امام رضا علیه السّلام ار محل فروش قرآنی که خود کتابت کرده بودند،خرید و آن را وقف بر قبور مسلمانان نمود.3هرچند این روایات دارای سند معتبری نیست و پیشینه آنها حد اکثر به قرن یازدهم و عصر صفویه میرسد؛اما موجب افزایش احترام و جایگاه این قبرستان نزد مؤمنان و علاقهمندی بیشتر برای دفن در آن میشد.
(1).ملا هاشم خراسانی،منتخب التواریخ،ص 616؛نوروز علی بسطامی،فردوس التواریخ، ص 63.
(2).قاضی احمد قمی،گلستان هنر،ص 41؛علی شریعتی،راهنمای خراسان،ص 331.
(3).قاضی احمد قمی،خلاصة التواریخ،ج 1 ص 55؛گلستان هنر،ص 41-51.
قدیمترین گزارش موجود که به عنوان قتلگاه اشاره دارد،گفته مؤلف تاریخ بیهق است که درباره مدفن شیخ طبرسی (د.548 ق)مینویسد:مرقد ابو علی فضل بن حسن طبرسی در مشهد سناباد طوس است به قرب مسجد قتلگاه،این مسجد درسدههای بعد به مسجد اما رضا علیه السّلام شهرت یافته و در سال 1011ق به همت مهدی قلی بیگ میر آخورباشی تعمیر شد که کتیبه آن تا دوره قاجار وجود داشت.1از همان دوره(قرن ششم قمری)تا اوایل قرن اخیر،قتلگاه به عنوان متبرکترین و معروفترین قبرستان مشهد مقدس هر روز به وسعت آن افزوده شد و انبوهی از مؤمنین در آن آرام گرفتند.این وضعیت ادامه داشت تا اینکه در جریان تأسیس فلکه شمالی حرم مطهر که از سال 1308 ش شروع گردید، بخش وسیعی از این قبور جزء این فلکه و خیابان تازه تأسیس(خیابان طبرسی)قرار گرفت و بقیه هم بعد از تسطیح،درختکاری شده و به باغ رضوان موسوم گشت.چند سال بعد(1340 ش) به همت آیة اللّه فقیه سبزواری در قسمتی از قتلگاه،صحن رضوان احداث گردید،که طبقه تحتانی آن دارای یافت.2بعد از پیروی انقلاب اسلامی این صحن و حجرههای آن نیز خراب گردید و تنها بخشی از آن با فضای سبزی محدود، همچنان با عنوان باغ رضوان در محدوده اماکن متبرکه و در جانب شمال غربی مرقد مطهر رضوی،موجود است.
مزار یا مزارات واقع در قتلگاه
با وجود مشاهد و قبور متعدد و متنوع با قدمت چند صد ساله در این قبرستان،کمتر بنای مفصل یا بقعه شاخصی در آن ساخته شد؛بهطوری که جز همان مسجد امام رضا علیه السّلام و بقعه شیخ طبرسی بنای دیگری که توجه مورخان یا جهانگردان را به خود جلب نماید تا آن را گزارش کنند،وجود نداشته است.اما از دوره قاجار به بعد چند آرامگاه و مکان زیارتگاهی در این مجموعه معرفی شده است.
(1).محمد حسن اعتماد السلطنه،مطلع الشمس، ج 2،ص 435؛منتخب التواریخ،ص 626.
(2).علی مؤتمن،تاریخ آستان قدس،ج 2، ص 061.
محمد حسن خان اعتماد السلطنه در 1300 ق در اینباره مینویسد:
«در وسط قبرستان قتلگاه خانهای است که حالا معروف است به تکیه بکتاشیها، گویند این خانه همان است که منزل حضرت رضا علیه السّلام بود.حجره دارد که در آن حجره سنگ سبزی است و معروف است که حضرت شکم مبارک را بر آن سنگ مالیدهاند.نیز سنگ سفیدی بر دیوار آن حجره نصب است که جای پایی در آن مرتسم است.1این هردو سنگ زیارتگاه است.2
چند سال بعد(1330 ق)صدر المتألهین لاهیجانی در رسالهای مختصر،تمام این گفته را عینا تکرار کرده،میافزاید:«قبور بیحساب و شمار از سادات و علما و عرفا ...در آن قبرستان واقع است؛از جمله مزارات آنجا شیخ احمد است که از اصحاب حضرت را بود،اسمش را سید احمد کبیر گذاشتهاند.»3
وی چند صفحه بعد توضیحات بیشتری درباره این بقعه آورده،میگوید:«بقعهای است در میان قبرستان قتلگاه به اسم سید احمد کبیر معروف گشته...نمیدانم آیا لوحی داشته یا نه،آیا از اولاد کدام امام باشد معلوم نیست».
وی اشعاری از دیوار بقعه نقل میکند که نشان میدهد این مدفن در سال 1318 ق ظاهر شده بود.4ده سال بعد(1346 ق)، مؤلف تاریخ طوس در مورد همین بقعه مینویسد:
«مقبره سید احمد همراه سه تن از اولاد امام موسی کاظم علیه السّلام در جهت شرقی قتلگاه نزدیک بازار سنگ تراشها واقع است».5
او همچنین از سنگ به ظاهر تاریخی نام میبرد که نزدیک قبر شیخ طبرسی بوده است.6
در همین سالها(1305 ش)یکی از (1).در جایی دیگر از این محل به عنوان قدمگاه یاد شده که طبق کتیبه سنگ آن،حاجی نظر ترکمان آن را وقف بر اولاد کرده بود(مطلع الشمس،ج 2،ص 855).
(2).مطلع الشمس،ج 2،ص 315.
(3).محمد لاهیجانی(صدر المتألهین)،تاریخ و جغرافیای شهر مشهد،ص 66 و 76.
(4).همان،ص 601 و 701.
(5).سید محمد مهدی علوی سبزواری،تاریخ طوس،ص 8.
(6).همان،ص 7.
شیعیان هند در گزارش زیارت خود به مشهد الرضا علیه السّلام اطلاعاتی از زبان خدمه و مجاوران در مورد قبرستان قتلگاه و مزارات آن گردآوری نموده که هرچند دقیق نیست،اما به خوبی عقاید عموم در اینباره و داستانهای ساخته ذهن آنها را نشان میدهد.وی نیز بقعه سید احمد را جزء اماکن زیارتی معرفی کرده،علاوهبر آن از سه سنگ متبرک به نامهای سنگ محک، سنگ محبوب و سنگ مراد یاد میکند و در مورد یکی از آنها مینویسد:
«هنگامی که امام رضا علیه السّلام مسموم شدند و احساس درد شدیدی میکردند،سنگی برداشت و روی شکم خود حرکت میداد، گویا شدت درد به حدی بوده که از فشار دست حضرت،سنگ در دست حضرت خمیر شد و اثر انگشت حضرت بر آن نقش بست»1.
چنین مینماید که این،همان سنگی است که اعتماد السلطنه به عنوان قدمگاه از آن یاد کرده است.
بنابراین از دوره قاجار تا قبل از تخریب قتلگاه(1308 ش)دو مورد یا دو گونه مزار در این قبرستان وجود داشته است؛اول سنگ یا سنگهای متبرک در جانب شمالی و دیگر بقعهای منسوب به یکی از سادات موسوی به نام سید احمد که در شرق قبرستان قرار داشت.
پدیدار شدن قبر سبز
در گزارشها و آثار پس از تخریب قبرستان،اشارهای به این مزارات وجود ندارد،2درحالیکه طبق گفته سالمندان شهر در همین دوره هم زیارتگاهی در باغ رضوان وجود داشته است.علت این بیتوجهی همانطور که مؤلف بهشت شرق مینویسد، قرار گرفتن سنگ مذکور در داخل یکی از حجرههای صحن رضوان بود.همین نویسنده برای اولین بار اشاره دارد که مردم صاحب سنگ قبر سبز،واقع در گوشه شمالی زمین (1).سفرنامه بمبئی به مشهد،نسخه فیلمتک، بدون شماره صفحه،بخش اماکن زیارتی.
(2).به عنوان نمونه نگاه شود به کتابهایی که در عهد پهلوی به عنوان تاریخ آستان قدس یا راهنمای مشهد تألیف شده،مثل تاریخ آستان قدس،علی مؤتمن(1348 ش)؛شمس الشموس،کاویانیان(1353 ش)؛راهنمای خراسان،علی شریعتی(1345 ش)،راهنمای شهر مشهد مقدس،زیر نظر لطف اللّه مفخم (1345 ش).
قتلگاه را سید فخر الدین از احفاد امام زین العابدین دانستهاند.1بعد از تخریب صحن رضوان،این مزار همچنان باقی ماند و چون از دل حجرهها بیرون آمد،مردم و نویسندگان این دوره توجه بیشری به آن نشان داده و به عنوان یک زیارتگاه شناخته شده از آن یاد کردهاند؛از جمله عزیز اللّه عطاردی مینویسد: «در شمال باغ رضوان نزدیک بازارچه حاج آقا جان،قبری هست که زائران و ساکنان مشهد در آنجا فاتحه میخوانند.بر اساس سنگی که بر روی قبر نهاده شده،نام او سید فخر الدین و در سال 176 ق درگذشته است و یکی از مقابر باستانی در حوزه اماکن متبرکه میباشد.از خصوصیات صاحب این قبر اطلاع درستی در دست نیست...به نظر نگارنده او یکی از نقیبان طوس و مشهد الرضا علیه السّلام بوده است.زیارتگاه را در سالهای اخیر آیینهکاری و تزیین کردهاند.2»
در کتاب سیمای تاریخی-فرهنگی شهر مشهد،با توضیح بیشتری در مورد این بقعه، آمده است:
«قبر سبز،مقبره یکی از اعقاب و ذراری امام سجاد علیه السّلام است به نام سید فخر الدین،از زمره قدیمیترین مقابر سادات شهر مشهد است...بعد از انقلاب اسلامی که باغ رضوان تخریب شد،مقبره باقی ماند و بنای جدیدی برروی آن احداث گردیده است که اکنون در حاشیه بازار حاج آقا جان قرار دارد... مقبره سید فخر الدین سنگ سبز اصیلی(به ابعاد تقریبی 3 متر طول،07 سانتیمتر عرض و 04 سانتیمتر ارتفاع)دارد که زمان درگذشت و نام و نسب وی تا حضرت سجاد بر آن حک شده است.بنابر متن سنگ،نسب وی با هیجده واسطه به امام زین العابدین میرسد و در 176 ق درگذشته،این مزار در زمان افشاریه به مزار میر شهرت داشته...قبر سبز توسط یکی از افراد محلی اما زیر نظر اداره اوقاف اداره میشود و زیارات و بازدید از آن همه وقت مقدور است.»3
به نظر میرسد عدمدسترسی این نویسندگان به لوحه اصلی باعث شده است اطلاعات موجود بر سنگی ساده نصب شده بر دیوار ساختمان نوساخته را،برای معرفی (1).حسین موسوی(مغانی)،بهشت شرق، ص 57.
(2).عزیز اللّه عطاردی،فرهنگ خراسان،ج 1،ص 833.
(3).مهدی سیدی،سیمای تاریخی-فرهنگی شهر مشهد،ص 68-78.
صاحب قبر بیاورند که متأسفانه با وجود عدم مطابقت با محتوای کتیبه و مشخصات سنگ اصلی،همچنان در تمام کتابها و پایگاههای اطلاعرسانی مربوط به مشهد برای معرفی این زیارتگاه مورد استفاده قرار میگیرد.نکته دیگر این که در گزارشهای اخیر فقط از یک مکان زیارتی در محدوده قبرستان قتلگاه (باغ رضوان)یاد شده؛درحالیکه در نوشتههای پیشین دو گونه مزار(سنگ متبرک و بقعه یکی از سادات)دیده میشود.
کتیبه سنگ اصلی
پس از تخریب بازارچه حاج آقاجان، قسمت عمده آن در محدوده اماکن حرم واقع شد،بنای آیینهکاری قبر سبز هم خراب گردید و سنگ قبر را با دیوار چینی اطراف و نصب حفاظی آهنی روی آن،در زیر سنگ فرشهای یکدست قرار دادند.با این وجود همچنان محل آن در انتهای باغ رضوان، پشت نردههایی که محدوده اماکن حرم را از کوچه بازار حاج آقاجان جدا میکند،قابل شناسایی است.
در تاریخ 14 خرداد 1388 برای خواندن متن لوحه،سنگ فرشهای سطح برداشته شد1و کتیبه روی سنگ توسط پژوهشگران گروه تراجم و انساب بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی،بهطور کامل بازخوانی گردید.2پس از انجام پژوهشی اولیه پیرامون شخصیت معرفی شده در لوحه،بخشی از راز چند صد ساله این قبر آشکار گردید که گزارش آن در ادامه میآید.
سنگ قبر مورد نظر برخلاف تصور عمومی که آن را سبز میدانستند،در اصل سنگی خارا به رنگ خاکستری میباشد،اما لکههای ریز و درشت سبز،که در لابلای عبارات دیده میشود،نشان میدهد در گذشته تمام سطح آن با رنگی سبز پوشانده شده بود،ولی به مرور زمان این رنگها از بین رفته است.سنگ با ابعاد 2/05*0/06 متر،از نوع لوحههای تخت مستطیل شکل یکپارچه میباشد که تمام سطح آن با ترکیبی (1).این کار با درخواست آقای شیخ علی لطفی زاده(فلسفی)و پیگیریها و هماهنگیهای جناب حجة الاسلام و المسلمین الهی خراسانی مدیر عامل بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی صورت گرفت.
(2).بازدید و بازخوانی متن کتبیه در تاریخ 14 / 3 / 1388توسط آقایان سید حسن حسینی و اسماعیل رضایی پژوهشگران این گروه انجا شد.
از خط ثلث و نسخ زیبا کتیبهنگاری شده است.در تمام حاشیه آن به صورت نواری صلوات بر چهارده معصوم و احادیثی در رابطه با آخرت وجود دارد و در وسط آن، شجره و تاریخ تحریر کتیبه به صورت ذیل آمده است:
«الحکم للّه تعالی قد نقل صاحب هذا المرقد المنور الشهید المعظم من دار الغرور الی[دار]1السرور وصل الی رحمة اللّه تعالی و هو عالیجاه سیادت معالی دستگاه امیر سید نظام الملّة و الدّین علیشاه بن محمد بن مرتضی شرفشاه بن عربشاه بن جعفر المعروف بنقره کان بن فخر الدین عربشاه بن جعفر بن محمد بن حسین بن طالب بن حسین بن حسین بن جعفر بن محمد بن اسماعیل بن امیرک بدر الدین بن امیر اسماعیل بن فخر الدین بن شمس الدین محمد بن[قاسم]2بن حمزة و هو ابن امام موسی الکاظم بن امام جعفر الصادق بن امام محمد باقر و هو ابن امام علی زین العابدین بن امام حسین بن امام علی بن ابی طالب صلوات اللّه و سلامه علیه و علیهم اجمعین الطیّبین و الطّاهرین و سلم تسلیما کثیرا کثیرا تحریرا فی تاریخ شهر ربیع الاول سنه خمس عشر و تسعمائة من الهجرة النبویة[?]3 المصطفویة.»
نام و خاندان صاحب قبر
طبق متن لوحه،نام مدفون در قبر امیر سید نظام الملّه و الدّین علیشاه بن محمد از سادات موسوی میباشد.بنابراین نام فخر الدین که پیش از این عنوان شده صحیح نمیباشد.چنین مینماید این نام یا لقب (فخر الدین)که دو بار در جد پنجم و هفدهم شجره آمده است به جای نام مدفون همراه با تاریخ فوتی مجعول بر قطعه سنگی دیگر نوشته شده بود و به عنوان شناسنامه صاحب قبر در معر دید عموم قرار داده بودند.
طبق این شجره،نظام الدین علیشاه به شاخهای از فرزندان احمد الاسود بن محمد الاعرابی بن قاسم بن حمزه بن موسی الکاظم علیه السّلام تعلق دارد که قدیمترین خاندان سادات صاحب نفوذ و قدرت در منطقه (1).این کلمه بر حسب سیاق جمله افزوده شد.
(2).این قسمت کتیبه به علت آسیبدیدگی،که عمدی به نظر میرسد،از بین رفته و نام قاسم بر اساس منابع انساب تکمیل شد.
(3).این قسمت به علت شکستگی سنگ خوانا نیست.
محسوب میشوند و از قرن پنجم تا اوایل عهد صفویه در توس و مشهد مقدس،نقابت و ریاست داشتهاند.البته در شجره روی سنگ،بعد از شمس الدین محمد،که طبق مشجرات معتبر باید همان محمد الاعرابی باشد،به جای احمد عنوان فخر الدین آمده ولی از آنجا که طبق همه منابع انساب و دیگر شجره نامهای موسویان مشهد،نسل این سادات از احمد ادامه یافته است1،باید فخر الدین را لقب احمد در نظر گرفت.بر اساس همین منابع،سلسله مورد نظر بعد از احمد با نسل پسر وی به نام محمد المجدور (مجدر)ادامه مییابد که در شجره نظام الدین علیشاه افتادگی دارد و باید اضافه شود.به نظر میرسد در نسلهای بعد هم چند جابجایی صورت گرفته است که در شجرهنامه نهایی صورت درست آن،آمده است.
طبق گفته مؤلف شجرة المبارکه (د.607 ق)اولین فرد از این خاندان که در توس نقابت داشت،همان احمد الاسود بوده است،2اما این مطلب درست نمینماید؛چرا که نسّابین پیش از وی قرن پنجم هجری، از نواده او به نام ابو جعفر محمد بن موسی ابن احمد الاسود به عنوان نقیب توس یاد میکنند3که تقربیا در همین قرن(پنجم) میزیسته است.ابن فندق بیهقی مؤلف لباب الانساب هم که کتاب خود را در 558 ق تألیف نموده است،بخش جداگانهای را به نقبای توس و مشهد از این خاندان اختصاص داده،مینویسد:
«نقباء طوس و مشهد الرضا علیه السّلام از اولاد ابی الحسین زید بن حمزة بن محمد بن موسی بن احمد بن محمد بن قاسم بن حمزة ابن موسی الکاظم علیه السّلام هستند».4
در منابع قرن ششم به بعد،نام تعداد بیشتری از این خاندان به عنوان نقیب و (1).به عنوان نمونه نگاه شود به شجره ابو جعفر محمد نقیب توس(المجدی،ص 113؛ تهذیب الانساب،ص 961؛منتلقة الطالبیة، ص 122)،شجره سید فخر الدین موسوی (سراج الانساب،ص 39)،شجره غیاث الدین محمد(گنبد خشتی)و....
(2).محمد فخر رازی،شجرة المبارکة فی انساب الطالبیه،ص 69.
(3).منقلة الطالبیه،ابی اسماعیل ابراهیم طباطبا، ص 69؛ابو الحسن علی عمری،المجدی فی انساب الطالبین،ص 113؛ابوالحسن محمد عبیدلی،تهذیب الانساب،ص 961.
(4).ابوالحسن علی بیهقی،لباب الانساب،ج 2، ص 495.
رئیس وجود دارد.1
به تدریج حضور و نفوذ این خانواده در توس و مشهد افزایش یافت،بهگونهای که علاوه بر نقابت،اداره حرم رضوی و موقوفات آن و گاه حکومت شهر را در اختیار داشتند؛از جمله یکی از آنها به نام سید بدر الدین،به امر غازان خان مغول نقیب رسمی سادات مشهد شد و توانست بدون کمک حکومت مرکزی و تنها با بسیج نیروهای مردمی در سال 718 ق تهاجمی را از شهر دفع حرم رضوی و اطراف آن باقی مانده است؛مثل سنگ قبر به تاریخ 708 ق که صاحب قبر را مرتضی بن حسن بن شرفشاه الموسوی معرفی کرده و یا امیر نظام الدین عبد الحی بن طاهر(زنده 928ق)که سر در مسجد بالاسر حضرت را تعمیر نموده است3و علاء الملک بن عبد المطلب موسوی نقیب که در عهد سلطان حسین بایقرا ( 875 – 911ق )در تعمیر ابنیه حرم رضوی کوشا بود.4این خاندان موقعیت ویژه خود را تا پایان عصر تیموریان(717-619 ق)حفظ کردند.یکی از آخرین آنها امیر سلطان غیاث الدین محمد بن طاهر(م 238 ق)نقیب بود که قبر او اکنون مشهور به گنبد خشتی در کوچهای به همین نام در شمال شرق حرم مطهر رضوی مورد زیارت عموم میباشد.در مجموع میتوان گفت،این خانواده که نظام الدین علیشاه هم به آنها تعلق دارد،از قرن پنجم تا دهم هجری نقابت سادات،ریاست مشهد مقدس و تولیت امور حرم رضوی را عهدهدار بودند.
هویت نظام الدین علیشاه
با جستوجو در منابع تاریخی و انساب دوره حیات مدفون در این قبر(قرن دهم)- حداقل در این پژوهش اولیه-بهطور مشخص نام یا شرح حال اختصاصی از وی به دست نیامد و تنها نشانههایی را میتوان برای تحقیق بیشتر ارائه داد؛به عنوان نمونه (1).الشجرة المبارکه،ص 69؛جمال الدین احمد حسینی(ابن عنبه)،عمدة الطالب،صص 082؛ ضامن بن شدقم حسینی،تحفة الازهار،ج 2-ق 2،ص 423.
(2).غیاث الدین محمد خواند میر،تاریخ حبیب السیر،ج 4،ص 302.
(3).مهدی سیدی،گنبد خشتی،ص 33 و 73.
(4).تاریخ حبیب السیر،ج 4،ص 333.
مؤلف سراج الانساب که پنجاه سال بعد از فوت علیشاه کتاب خود را نوشته است؛یکی از افراد این خاندان به نام نظام الدین درویش علی بیگ را به عنوان متولی مشهد مقدس نام میبرد،1اما مشخص نیست که وی پیش از مؤلف یا در زمان او،متولی بوده است،که اگر حالت اول باشد،به احتمال نزدیک به یقین،منظور همین مدفون در قبر سبز میباشد.
با توجه و دقت در القابی که در معرفی علیشاه آمده است،تا حدی میتوان به جایگاه و شخصیت او پی برد.اوصافی مثل «امیر،نظام الملّه و الدّین و معالی دستگاه» نشاندهنده جایگاه برجسته سیاسی، اجتماعی و احتمالا علی وی میباشد.عنوان دیگری که بیشتر به شناخت وی کمک میکند،عبارت«شهید المعظم»است که از قتل او حکایت ازبکان به مشهد مقدس شهید شده است.
همزمان با حیات نظام الدین علیشاه،که شاهزادگان تیموری برای تصاحب قدرت دچار درگیریهای داخلی بودند،شیبک خان ازبک با استفاده از این فرصت در سال 913 ق به خرسان حمله نمود.2وی پس از تصرف هرات،سپاهی را به فرماندهی عبید اللّه خان ازبک روانه مشهد نمود.در این زمان،دو تن از پسران سلطان حسین بایقرا،در مشهد حضور داشتند.آنها با شنیدن خبر لشکرکشی ازبکان برای مقابله از مشهد خارج شدند،اما از محل سنگ بست برگشته،داخل شهر منتظر مهاجمان شدند. ازبکان هم خیلی سریع به سوی مشهد مقدس حرکت کرده،با عبور از آب طرق با مدافعان شهر روبرو گردیدند.در جنگی که بین دو طرف رخ داد،علاوهبر شاهزادگان تیموری،بسیاری از رؤسای سپاه مشهد کشته شدند.3پس از تصرف شهر،یکی از امیران ازبک به حکومت آن گمارده شد،اما در زمستان همان سال،محمد قاسم میرزا، کوچکترین پسر سلطان حسین،شهر را بازپس گرفت.شیبک خان هم بار دیگر سپاهی برای تسخیر مشهد روانه نمود.جنگ (1).سید احمد کیا گیلانی،سراج الانساب، ص 67.
(2).اسکندر بیگ ترکمان،عالم آرای عباسی،ج 1،ص 16.
(3).تاریخ حبیب السیر،ج 4،ص 483-683.
بین مهاجمان ازبک و مدافعان شهر«در دیوار بست»یعنی نزدیک حرم مطهر صورت میرزا،شهر به تصرف ازبکان درآمد.پس از آن،مهاجمان«دست تعدی برآورده،خرمن جمعیت مجاوران روضه عالی مقام را به باد غارت و تاراج دادند.»1
به نظر میرسد،نظام الدین علیشاه در یکی از همین دو جنگ یا قتل و غارت بعد از جنگ دوم به شهادت رسیده و تاریخ 519 ق که بر روی سنگ نوشته شده است،با این حوادث همزمانی کامل دارد.
سخن پایانی
در قبرستان قتلگاه که سدههای متوالی پذیرای مدفونین مؤمنین بوده است،حجم انبوهی از مقادیر با لوحههای بزرگ و کوچک گرد آمده که معدودی از آنها به خصوص مرقد شیخ طبرسی برای مدت طولانی شاخص و شناخته شده بود.از عهد قاجار(قرن 31هـ)و شاید اواخر صفویه چند مکان متبرک و مورد زیارت در این مجموعه شکل گرفت که عبادت بودند از سنگ یا سنگهایی که شاخصه عمده آنها رنگ سبز بود و بقعهای منسوب به یکی از سادات.پس از تخریب قبرستان،سنگهای مورد زیارت از بین رفتند،اما خاطره و داستانهای مربوط به آنها در ذهن عموم باقی ماند.این باورها و رنگ سبز در سالهای بعد بر قامت سنگ قبر سید نظام الدین علیشاه که به لحاظ نفاست قابل توجه بود،پوشانده شد و به زیارتگاهی کوچک تبدیل گردید که هرچند نام واقعی وی معلوم نبود،اما بههرحال او را به عنوان یکی از ذراری امام معصوم علیه السّلام میشناختند.اما اکنون میدانیم که نظام الدین علیشاه بن محمد،مدفون در این مکان،از سادات موسوی و از خانواده نقبای توس و مشهد است که در جنگ با مهاجمان ازبک در مشهد الرضا علیه السّلام بین سال 319 تا 519ق به شهادت رسیده و تاریخ حک شده بر سنگ قبرش ربیع الاول سال 519 ق میباشد.
منابع
1.اعتماد السلطنه،محمد حسن،مطلع الشمس، تصحیح لیمودهی،تهران،فرهنگسرا،1368
2.بسطامی،نوروز علی،فردوس التواریخ،چاپ سنگی،مشهد،1315 ق.
3.بیهقی،ابو الحسن علی بن زید،تاریخ بیهق، تصحیح احمد بهمنیار،کتابفروشی فروغی.
(1).همان،ص 983.
4.بیهقی،ابو الحسن علی بن زید،لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب،تحقیق سید مهدی رجائی، قم،انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی،0141 ق.
5.ترکمان منشی،اسکندر بیگ،عالم آرای عباسی،تصحیح اسماعیل رضوانی،تهران، دنیای کتاب،1377.
6.حسینی(ابن عنبه)،جمال الدین احمد،عمدة الطالب فی انساب آل ابی طالب،تحقیق سید مهدی رجائی،قم،انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی،1383 ش.
7.خراسانی،ملا هاشم،منتخب التواریخ،تصحیح ابو الحسن شعرانی،تهران،کتابفروشی اسلامیه،1382 ق.
8.خواند میر،غیاث الدین محمد،تاریخ حبیب السیر،تصحیح محمد دبیر سیاقی،تهران، کتابفروشی خیام،1362.
9.سفرنامه بمبئی به مشهد(خاطرات حاج داود ناصر)،ترجمه و تنظیم خانه فرهنگ جمهوری اسلامی بمبئی،نسخه فیلمتک.
01.سیدی،مهدی،سیمای تاریخی-فرهنگی شهر مشهد،تهران،آوام و مشهد،شهرداری مشهد،1382.
11.سیدی،مهدی،گنبد خشتی،مشهد،مهبان، 1380.
21.شریعتی،علی،راهنمای خراسان،انتشارات الفباء،1345.
31.طباطباء،ابی اسماعیل ابراهیم،منتقلة الطالبیه، تحقیق سید محمد مهدی سید حسن خرسان، نجف،انتشارات حیدریه 1388 ق.
41.عبیدلی،ابو الحسن محمد،تهذیب الانساب، تحقیق محمد کاظم محمودی،قم،انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی 1413 ق.
51.عطاردی،عزیز اللّه،فرهنگ خراسان تهران، انتشارات عطارد،1381.
61.علوی سبزواری،سیدمحمد مهدی،تاریخ طوس،بغداد،چاپ سربی،1346 ق.
71.عمری،ابو الحسن علی بن محمد،المجدی فی انساب الطالبیین،تحقیق دکتر احمد مهدوی دامغاانی،قم،انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی، 1422 ق.
81.فخر رازی،محمد،شجرة المبارکة فی انساب الطالبیه،تحقیق سید مهدی رجائی،قم، انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی
91.قمی،قاضی احمد،گلستان هنر،تصحیح احمد سهیلی خوانساری،تهران،منوچهری،1351
02.کیا گیلانی،سید احمد بن محمد،سراج الانساب،تحقیق سید مهدی رجائی،قم، انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی 1409 ق.
12.لاهیجانی(صدر المتألهین)،محمد،تاریخ و جغرافیای شهر مشهد،تصحیح محمد رضا قصابیان،مشهد،انصار،1385.
22.مؤتمن،علی،تاریخ آستان قدس،شرکت افست،مشهد،1355.
32.مروزی ازورقانی،اسماعیل،الفخری فی انساب الطالبیین،تحقیق سید مهدی رجائی،قم، انتشارات کتابخانه آیة اللّه مرعشی 1409 ق.
42.موسوی(مغانی)،حسین،بهشت شرق،چاپخانه زوار،1431.
شجرهنامه اصلاح شده علیشاه و خاندان نقبای موسوی مشهد مقدس
به نظر میرسد در شجره روی سنگ برخی نامها و نسلها افتاده و تعدادی تکرار یا اضافه شده است.بجز نام قاسم،که به علت آسیبدیدگی کتیبه سنگ محو شده است در چند نسل دیگر هم اصلاحاتی لازم است.
در شماره 5 فخر الدین یک لقب است و طبق منابع انساب صحیح آن«احمد الاسود» میباشد و در نسل بعدی نام«محمد المجدر»افتادگی دارد.البته میتوان نسل شماره 6 (اسماعیل)را مستقیم به احمد الاسود(فخر الدین)وصل نمود،اما از آنجا که در هیچیک از کتب معتبر انساب فرزندی به نام اسماعیل برای احمد الاسود وجود ندارد و اغلب چنین پسری را برای احمد بن محمد المجدر آوردهاند باید بین شمارههای 5 و 6 این دو نام(محمد المجدور و احمد)اضافه شود1و در مقابل،شمارههای 7 و 8(اسماعیل و امیرک بدر الدین)،که به نظر تکرار میآیند،حذف شوند.از شماره 9(محمد)تا 61(جعفر)تقریبا در تمام مشجرات موجود از این خانواده مشترک است،البته با چند اختلاف جزئی؛به این صورت که نام شماره 21(حسین)اغلب حسن آمده و دو شماره 51 و 61 ترتیب پدر و پسری برعکس آن چیزی است که بر سنگ موجود است،یعنی شماره 51 جعفر و شماره 61 محمد است.از نسل شانزدهم به بعد نامهای موجود به شجره علیشاه اختصاص دارد.
(1).نسل(محمد المجدور)از دو پسرش احمد و موسی در توس و مشهد ادامه یافته است.با توجه به اسن که شجره نظام الدین با شجره غیاث الدین محمد(مدفون در گنبد خشتی)و دیگرانی چون امیر سید پلا و سید فخر الدین احمد،در نسلهای میانی شباهتهای زیادی وجود دارد و در مشجرات مذکور،نسل از احمد بن محمد ادامه یافته است،نسب علیشاه هم به وی منتهی میشود.
منبع :
مجله مشکوَه ؛ پاییز 1388
مطالب مشابه :
گفتگو با مبدع تابلوهای قرآنی در کشور
آقاي روحاني به خاطرهمراهي هايي كه داشته اند تشكر مي كنم.ما در باغ رضوان اصفهان و محل
قبر سبز در باغ رضوان ؛ مدفن سید نظام الدین علیشاه موسوی
قبر سبز در باغ رضوان ؛ مدفن سید نظام الدین علیشاه
بهره برداری آزمایشی از مجموعه عروجیان، بزرگترین مجتمع متوفیات کشور
(غسالخانه) (رضوان الله تعالی علیه) اصفهان پایتخت فرهنگ و تمدن ایران
شرح حال مرحوم فقیه سبزواری به نقل از کتاب گنجینه دانشمندان
رفت و در مقبره باغ رضوان كه از ٢ -غسالخانه ٣ -تكيه سيدها مهدیه اصفهان )
اسامی برندگان مسابقه خلعت غدیر
تقوائی کارنردی رمضانعلی محلات 7 خدیجه پیرمرادیان جهانگیر اصفهان 8 رضوان حسین باغ
اخبار مناقصه ها و مزایده های سراسر کشور در پارس نماد به ادرس www.parsnamaddata.com
جنوب شهر اصفهان تجدید محوطه های باغ رضوان اگهی امورات غسالخانه
برچسب :
غسالخانه باغ رضوان اصفهان