ماداگاسکار و انقراض نسل حیوانات نادر
اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت ـ IUCN ـ ناپدید شدن یکی دیگر از گونه های پرندگان یعنی مرغابی Alaotra grebe جزیره ماداگاسکار را رسما اعلام کرد . این پرنده در فهرست قرمز اعلام شده در سال ۲۰۰۹ (RedList 2009) این سازمان قرار داشت . خبر ناپدید شدن این گونه از پرندگان بشر را به تجربه کردن آنچه دانشمندان از آن به “ششمین انقراض بزرگ “یاد می کنند ، یک گام دیگر نزدیک تر کرد.
جزایر ماداگاسکار زیستگاه آوارگان نهایی گونههای گیاهی وجانوری بر جای مانده از نسلهای قدیمی هستند و جایگاهی مناسب جهت جلوگیری از انقراض آنها.
ماداگاسکار در نزدیکی ساحل شرقی جنوب آفریقا در اقیانوس هند قرار دارد. به عنوان چهارمین جزیره بزرگ دنیا٬ این جزیره کمی بزرگتر از فرانسه اما کمی کوچکتر از تگزاس است.
در حدود ۱۵۰ میلیون سال پیش ماداگاسکار از آفریقا جدا شده است. به همین دلیل بیشتر گیاهان و جانوران موجود در این جزیره در هیچ کجای دیگر دنیا یافت نمیشود.
به دلیل دور افتاده بودن این جزیره٬ تا حدود ۲۰۰۰ سال پیش ماداگاسکار خالی از سکنه بود. مالاگاسی ها٬ مردم بومی جزیره از نسل اندونزی هایی هستند که با گذشتن از اقیانوس هند به این جزیره آمدند. عربها و آفریقایی ها بعدها به جزیره آمدند و تآثیر زیادی بر فرهنگ منحصر به فرد جزیره گذاشتند.
بعد از دوره حضور دزدان دریایی در ساحل شرقی٬ در اواخر قرن نوزدهم ماداگاسکار توسط فرانسه اشغال و مستعمره آن کشور شد. در سال ۱۹۶۰ ماداگاسکار استقلال خود را به دست آورد و امروزه به عنوان یک کشور دموکراتیک شناخته میشود.
حیات وحش ماداگاسکار
در حدود ۷۵٪ موجودات ماداگاسکار بومی هستند و این بدان معناست که آنها در هیچ جای دیگر از دنیا وجود ندارند. موجودات عجیبی مانند: لیمر lemur (از راسته پستانداران)٬ تنرک tenrec (شبیه جوجه تیغی)٬ آفتاب پرستهای براق٬ فسا fossa (حیوانی شبیه پوما) و جانوران متنوع دیگری در این جزیره زندگی میکنند. متآسفانه به دلیل از بین رفتن زیستگاهها و شکار ٬ بسیاری از حیوانات منحصر به فرد ماداگاسکار در خطر انقراض قرار دارند .
تهدیدات زیستمحیطی جزایرممکن است در آینده با شتاب بیشتری روبهرو شود زیرا پیشبینی میشود که تا سال ۲۱۰۰زندگی بشر در جزایرافزایش خواهد یافت مخصوصا جزایری که از نظر اقتصادی توسعه نیافته و به نیروی کار بیشتری نیاز دارند.
بسط و توسعه زمینهای کشاورزی، جنگلزدایی وتغییرات کاربری دیگری که افراد در این مناطق انجام خواهند داد گزینههایی هستند که هر کدام به طریقی موجب تخریب زیست بوم خواهند شد.
درحال حاضر با اینکه ما اطلاعات مهم و دقیقی درباره جزایر مورد بحث در دست داریم اما هنوز در رابطه با حفظ و نگهداری آنها تصمیم قاطعی نگرفتهایم!
در سراسر دنیا و در زیستگاه های در حال کوچک شدن حیات وحش ، حیوانات و گیاهان وحشی با تجاوز انسان به عرصه زندگی شان روبرو هستند . از ویکونیای کوه های اند و نهنگ های دریاهای ازاد تا ارکیده های ظریف هاوایی همه جا حیوانات و گیاهانی وجود دارند که بقای انها در هاله ای از شک و ابهام است . اقدام برای نجات این گونه ها اهمیت حیاتی برای اینده موجودات زنده دارد .
انقراض پدیده جدیدی نیست . از زمانی که حیات در میلیارد ها سال قبل بر روی کره زمین پیدا شد ، حیوانات و گیاهان بسیاری پا به عرصه هستی نهاده و نابود شده اند و گونه های مختلفی بر اثر تکامل به وجود امده واز میان رفته اند . چگونگی این فرایند هم برای ما کاملا روشن نیست . ایا دایناسور ها که میلیون ها سال کره زمین جولانگاهشان بود ، بر اثر تغییرات عظیم اب و هوا نابود شده اند ؟ ایا اخرین داینا سور ها به خاطر بر خورد شهاب سنگ های عظیم به زمین و پر شدن هوا از غبار و عدم امکان عبور نور خورشید و نابودی گیاهان منقرض شده اند ؟ در این زمینه نظریه های بی پایانی وجود دارد .
انچه دانشمندان می دانند این است که حیوانات و گیاهان یا با تغییرات محیط زیست خود را تطبیق می دهند یا تطبیق نمی دهند . اگر نتوانند خود را تطبیق دهند یا به علت سرعت تغییرات امکان تطبیق نیابند ، منقرض می شوند .
تعامل میان گونه های زیستی :
تغییرات زیست محیطی تا این اواخر اغلب به کندی و طی هزاران یا میلیون ها سال صورت می گرفت و تقریبا این امکان وجود نداشت که گونه ای باعث نابودی گونه دیگر شود . گاه حیوانات شکار گر از جمعیت شکار ها به شدت می کاستند اما قبل از انقراض شکارها به علت کاهش غذا از جمعیت حیوانات شکارگر کاسته می شد و تعادل دوباره حفظ می گردید . این تعادل را می توان در چرخه جمعیت ده ساله سیاه گوش و خرگوش پاپهن کانادایی مشاهده کرد . وقتی جمعیت خرگوش ها افزایش می یابد ، سیاه گوش ها زاد و ولد بیشتری می کنند و در سال های بعد تعداد بیشتری سیاه گوش برای شکار خرگوش ها وجود دارد و به همین دلیل جمعیت خرگوش ها کاهش می یابد . به زودی ، به علت کاهش خرگوش ها غذای کمتری برای خوردن وجود خواهد داشت . در این دوران فشار ، تعداد سیاهگوش ها کاهش و مر و میر در میان توله ها افزایش می یابد . با این کاهش تعداد خرگوش ها زیاد می شود و چرخه تکرار می گردد.
همین چرخه بین اغلب حیوانات شکارگر و شکارهایشان وجود دارد . به همین دلیل دانشمندان بر این باور ند که در گذشته دور هیچ گونه ایی باعث انقراض گونه دیگر نبوده است .
با این همه ، وجود یک گونه می تواند به شکل غیر مستقیم باعث نابودی گونه دیگر شود . وقتی گونه های مشابهی با عادت های مشابه در یک منطقه زندگی می کنند ، برای غذا ، محیط لانه و دیگر نیاز ها به رقابت می پردازند . شاید یک گونه برگ بیشتری از درختان بخورد ، به این علت که بلند تر است ، یا از درخت بهتر بالا می رود. در دوران های کمبود غذا ، این گونه دارای قدرت تطبیق قوی تر فرصت بیشتری برای بقا نسبت به سایر گونه های کوتاه تر یا ناتوان تر در بالا رفتن از درخت خواهد داشت . این گونه ، زاد و ولد بیشتری خواهد داشت و بچه های بیشتری را به سن بلوغ خواهد رساند . ازدیاد نسلی که باعث می شود منابع غذای بیشتری را به سن بلوغ خواهد رساند . ازدیاد نسلی که باعث می شود منابع غذایی بیشتری مصرف گردد فشار بیشتری به سایر گونه ها می اورد و تاثیر جدی بر انقراض انها وارد می کند . همین رقابت می تواند در مورد منابع اب در خشکسالی و یا محیط لانه در مناطق حفاظت شده ای که دارای حیوانات شکار گر متعدد است رخ دهد . تاثیرات تدریجی این نوع رقابت های غیر مستقیم باعث انقراض گونه های بسیار شده است .
انسان و سایر گونه های زیستی :
در سده های اخیر ، بر اثر فعالیت های بشر ، میزان انقراض افزایش یافته است . بر خلاف دیگر حیوانات که برای بقا ، تطبیقی تدریجی با محیط زیست خود دارند ، انسان می تواند محیط خود را در ابعاد وسیعی تغییر دهد. اگر چه برخی حیوانات ، مانند سگ ابی قادرند محیط خود را تغییر دهند اما دامنه این تغییرات به طور نسبی محدود است . انسان ها قادر اند در منطقه ای وسیع به سرعت تغییرات عظیمی به وجود اورند . انها بر روی رودخانه ها سد می بندند و زمین را از از پوشش جنگلی خود پاک می کنند تا مزارع کشاورزی را توسعه دهند و به دامپروری بپردازند . این گونه فعالیت ها محیط را چنان تغییر می دهد که گیاهانو جانوران بومی یا باید با ان تطبیق پیدا کنند ، یا به مناطق دیگر کوچ کنند یا نابود شوند . بدین ترتیب ، انسان با حیات وحش به رقابت می پردازد و علاوه بر ان حمایت از محصولات ، به کشتن برخی گونه هایی می پردازند که منابع محیط را مصرف می کنند، یا برای کشت و دام خطری به شمار می ایند .
دانشمندان معتقدند که انسان های پیش از تاریخ حداقل در مورد انقراض برخی پستانداران بزرگ امریکای شمالی مسئول بوده اند . ماموت های بزرگ ،و اسبان وحشی نیز به احتمال پس از مهاجرت بزرگ اسیایی به جهان جدید در ۱۰۰۰۰ سال قبل منقرض شده اند . این حیوانات نیز می توانستند مانند عقاب خود به حیات ادامه دهند اما نتوانستند از ضربه تغییرات به وجود امده بر اثر تجاوز انسان به قلمرو خود جان سالم در ببرند، با توسعه کشاورزی و اهلی کردن حیوانات در ۱۲۰۰۰ سال قبل ،حیات وحش با خطر جدی تری مصادف شد، با رشد جمعیت و پخش شدن ان در مناطق مختلف جهان ، کاهشی در تعداد حیوانات وحشی و افزایشی در نرخ انقراض گونه های زیستی مشاهده می شود
پستانداران در معرض انقراض :
برخی از انواع حیوانات و حیواناتی که در برخی مناطق خاص زندگی می کنند ، با خطر بیشتری روبرو هستند . بیشتر از ۱۲۰ گونه یا زیر گونه پستاندارانی که از سال ۱۶۰۰ منقرض شده اند در جزایر زندگی می کردند این انقراض ها اغلب در نتیجه فعالیت غیر مستقیم انسان با وارد کردن گونه های خارجی به جزیره اتفاق افتاده است . با ورود اولین کاشفان اروپایی در قرن ۱۵ ، موش و سگ گربه اهلی به شکل اتفاقی در جزایر رها شد ند بسیاری از جانوران بومی بدون ان که قدرت دفاعی در مقابل این متجاوزان داشته باشند نابود شده اند .
در میان قاره ها ، قاره جزیره وار استرالیا با بیش از ۲۲ انقراض پستاندار طی ۴۰۰ سال گذشته مقام نخست را دارد. در امریکای شمال مقارن سال ۱۸۸۰ سمور دریایی سواحل شمال شرقی ونیز نیز گونه های گرگ ، گاو میش وحشی ،گوزن کانادایی و گوزن شمالی بر اثر شکار بی محابا نابود شده اند . هم اکنون ۴۳۰۰ پستاندار در سراسر جهان زندگی می کند. براساس گزارش سال ۲۰۰۲ برنامه محیط زیست سازمان ملل در ظرف ۳۰سال اینده چیزی حدود یک چهارم پستانداران «۱۱۳۰گونه » به علت از دست دادن زیستگاه و رقابت با گونه های غیر بومی با خطر انقراض روبرو هستند.
دیگر گونه های نابود شده :
تصویر انقراض پرندگان نیز مانند پستانداران است . از تقریبا ۱۰۰۰۰ گونه پرنده موجود در سال ۱۶۰۰ تعداد۱۰۰ گونه منقرض شده است . در میان پرندگان موجود چیزی در حدود ۱۱۸۶ گونه در خطر نابودی و انقراض هستند .درست مانند پستانداران انقراض بیشتر در جزایر دور افتاده ای مانند نیوزلند ، ماداگاسکار ، جزایر هند غربی و هاوایی رخ داده است . در امریکای شمالی دو انقراض دردناک مربوط به طوطی کارولینا و کبوتر مهاجر «اکتوپستیس میگراتوریوس » است . هر دو گونه از چنان نعمتی برخوردار بوده که در هنگام مهاجرت اسمان را سیاه کردند. اخرین بازمانده این دو گونه در سال ۱۹۱۴ در باغ وحش سین سناتی به طور هوزمان جهان را ترک گفتند.
هریک از گروه مهره داران خونسرد ، مانند خزندگان و دوزیستان و ماهیان نیز نمایندگان بسیاری را از سال ۱۶۰۰ تا کنون از دست داده اند. از میان خزندگان چندین گونه لاک پشت عظیم الجثه منقرض شده اند که در جزایر کوچک اقیانوس هند ، نزدیک ماداگاسکار ، بسیار پر شمار بودند. هم اکنون ۲۹۳ گونه خزنده ۱۵۷ گونه دوزیست و۷۲۴ گونه ماهی در خطر انقراض هستند.
گیاهان زیادی در خطرند :
اگر چه کانون توجه عمومی بر حیوانات در حال انقراض است ، گیاهان بسیاری نیز در خطر انقراض هستند . در سال ۲۰۰۲ دو گیاه شناس امریکایی که یک بررسی جهانی را انجام می دادند گزارش کردند ۲۲ تا ۴۷ % گیاهان دنیا یا به عبارتی ۹۴۰۰۰ تا ۱۴۴۰۰۰ گونه با خطر نابودی مواجهند. حدود ۶۶۰ گونه در فهرست خطر انقراض قرار گرفت . برخی گیاه شناسان معتقدند که ۳۳۰۰۰ گونه یا به عبارت دیگر ۱۷ درصد گیاهان گلدار هم اکنون به نوعی در خطر اند . باز هم فعالیت هی انسان است که ان ها را به مخاطره انداخته است . یکی از دلایل اولیه نابودی گیاهان و همچنین جانوران جنگل زدایی در مناطق استوایی است ،که طی ان هر روزه هزاران جریب جنگل بارانی به زمین کشاورزی تبدیل می شود . علت دیگر ، ورود حیوانات و گیاهان جدید ی است که در مناطق خاص بر گونه های بومی غلبه می کنند . خوشبختانه باغ های گیاه شناسی وظفه حفظ بذر این گیاهان را به عهده گرفته اند . این باغچه ها گیاهان بسیاری را از خطر انقراض نجات داده اند . اگر اجازه داده شود گونه های در حال انقراض از صحنه زمین پاک شوند پیامد های جدی و پیش بینی نا پذیری رخ خواهد داد . برای مثال ، بسیاری از دارو ها از گیاهان و از جمله گیاهان در حال انقراض تهیه می شود . گیاهان در حال نابودی جنگل های بارانی حاوی مواد دارویی ناشناخته بسیاری هستند. درست مانند حیوانات گیاهان جزیره ای بشیتر در معرض انقراض قرار دارند . در بسیاری از موارد گیاهان موجود در جزایر جدا افتاده در جای دیگری از جهان وجود ندارند . ورود حیوانات گیاه خوار ، به ویژه بز ، توسط انسان باعث از بین رفتن بسیاری از پوشش های گیاهی این جزایر و انقراض گونه های مختلف گیاهی شده است برخی دیگر بسیار کم شده اند .در هاوایی بیش از ۳۰۰گونه گیاهی در مخاطره قرار دارند یا در حال انقراض هستند و این چیزی حدود یک سوم کل گونه های رده بندی شده امریکاست.
گیاهان جنگلی نیز در مخاطره قرار دارند و برخی از گونه های ان منقرض شده اند که از میان می توان از ارکیده های برزیلی وهندی و زعفران شیلیایی نام برد . بسیاری از گونه های کاکتوس در جنوب غربی امریکا نیز با خطر مواجه اند . حدود یک چهارم ان ها در فهرست گونه های در مخاطره یا در حال انقراض به ثبت رسیده اند.
رده بندی گونه های در مخطره :
جانوران وگیاهانی در مخاطره قلمداد می شوند که به علت کاهش جمعیت یا محدودیت شدید زیستگاه ، ادامه حیات انها غیر محتمل به حساب اید . تعیین ای که یک گونه جانوری یا گیاهی در حال انقراض است ، عملا کار دشوار است و با شمارش جمیت قابل انجام نیست ، برای نمونه ، یک گونه با جمعیت ۵۰۰۰ در یک ناحیه کوچک با خطر جدی تری مواجه است تا همان جمعیت پراکنده در نواحی مختلف . برای مثال ،یک گونه کم جمعیت در یک جزیره ممکن است با یک فاجعه محلی نظیر سیل و زلزله به کلی نابود شود .
با قانون گونه های در حال انقراض ، مصوب ۱۹۷۳ جهش بزرگی در فعالیت های هواداران حفاظت از محیط زیست به وقوع پیوست . این قانون برای حمایت از گونه های در حال انقراض «خطر نابودی » و در مخاطره «احتمال رسیدن به مرحله انقراض » به تصویب رسیده است . گروه بندی دقیق تری به وسیله کمیسیون خدمات نجات ، در اتحادیه جهانی حفظ طبیعت ارائه شده است .
رده بندی موضوعی اتحادیه جهانی حفظ طبیعت :
اتحادیه جهانی حفظ طبیعت وضعیت گونه ها و سطوح خطر انقراض برای انها را با بر چسب های زیر مشخص کرده است :
انقراض یافته ، در معرض انقراض ، اسیب پذیر ، کمیاب ، نا مشخص ، ناکافی ، تهدید شده ، تهدید شده تجاری .
انقراض یافته :بر اساس تعریف اتحادیه ، هنگامی یک گونه را انقراض یافته می نامیم که طی پنجاه سال در محیط طبیعی یافته نشود
در معرض انقراض : گونه ای در معرض انقراض به حساب می اید که تعداد ان بسیار کم یا زیستگاهش به شدت محدود باشد به طوری که اگر مورد حمایت قرار نگیرد ، به سرعت نسلش منقرض شود شود . شیر دریایی هاوایی مثالی از گونه های در معرض انقراض است. مجموعا تعداد انها به کمتر از ۱۵۰۰ عدد می رسد که تنها در ۵ جزیره کوچک از جزایر لی وارد واقع در شمال غربی جزیره هاوایی زاد و ولد
می کنند.
در سال ۱۸۲۵ شکارچیانی که به خاطر پوستشان انها را شکار می کردند ، اعلام کردند که نسل ای گونه شیر دریایی منقرض شده است ، اما خوشبختانه تعداد اندکی از انها زنده مانده بودند . ان ها از سال ۱۹۰۹ تحت حمایت قرار گرفتند و به تدریج تعدادشان افزایش یافت و به حد فعلی رسید .
متاسفانه ، محافظت یک قرنی از ان ها ، برای نجات نسل شیر دریایی هاوایی کافی نیست . ان ها هنگامی که در طول ساحل بچه به دنیا می اوردند ،اگر چیزی مضطربشان کند ، بچه ها را به حال خود رها می کنند و به اب باز می گردند . با توجه تجمع تمامی شیر های دریایی هاوایی در منطقه ای کوچک ، روشن است که فاجعه ای مانند ریختن نفت به دریا می تواند تمامی ان ها را نابود کند . چندین عدد از این شیر های دریایی در قفس «باغ وحش » نگهداری می شوند ، ولی شیر دریایی هیچ گاه در قفس زاد ولد نمی کند .
شیر دریایی کارائیب و یر دریایی مدیترانه نیز از گونه های در معرض انقراض است . گونه کارائیب ان از سال ۱۹۶۲ به بعد دیده نشده است ، و احتمالا نسلش منقرض شده و از گونه مدیترانه ای هم کمتر از ۱۰۰۰ عدد باقی مانده است .
اسیب پذیر : به گونه هایی گفته می شود که اگر عوامل موجود ، مانند بهره برداری بیش از حد «شکار بیش از حد» و تخریب زیستگاه انها ادامه یابد ، به زودی نسلشان رو به انقراض می گذارد.
کمیاب : گونه های کمیاب به وسیله همان مشکلاتی تهدید می شوند که گونه های در معرض انقراض و اسیب پذیر . بدین معنی که تعداد انها اندک است و به دلیل زندگی در زیستگاه هایی محدود و یا مناطقی غیر معمول ، ممکن است به سرعت از بین بروند . گونه های کمیاب به طور جدی با خطر در معرض انقراض قرار گرفتن تهدید می شوند ، زیرا اغلب جمعیت جغرافیایی کمی دارند .
نامشخص : چهارمین گروه گونه های در خطر را نا مشخص می نامند . این گروه شامل گونه هایی است که در معرض انقراض ، اسیب پذیر و یا کمیاب شناخته شده اند. اما اطلاعات کافی برای تعیین جایگاه واقعی انها در دست نیست .برخی گونه های این گروه عبارتند از :گراز وحشی اریتره که با شکار و تجاوز انسان به زیستگاهش مواجه است . سمور گردن خالدار مرکز و جنوب افریقا که به خاطر تورهای نایلونی ماهیگیری در مخاطره قرار گرفته ، و کبرای جنگلی منطقه زیر صحرا که زیستگاهش را از دست داده است .
متاسفانه زمانی اطلاعات بیشتری در مورد گونه های واقع در این گروه به دست می اوریم ،معمولا جایگاه انها به جایگاه خطرناک تری انتقال می یابد . جایگاه گاو دریایی امازون ،یک نوع نهنگ کوچک اب شیرین ، در سال ۱۹۶۶ نامشخص محسوب می شود . دو سال بعد معلوم شد که تعداد ان خیلی کمتر از چیزی است که تخمین زده شده بود و جایگاه ان به گروه گونه های در معرض انقراض انتقال یافت . یوزپلنگ برفی که برای پوست زیبایش شکار می شود . همین روند را طی کرده و از گروه نامشخص در ۱۹۶۰ به گروه در معرض انقراض انتقال یافته است .
ناکافی:گونه هایی را در این گروه قرار می دهند که منظون به قرار گرفتن در گروه های در معرض انقراض ،اسیب پذیر ، و کمیاب هستند اما به علت فقدان اطلاعات کافی وضعشان مشخص نیست .
تهدید شده : واژه ای عمومی است که اتحادیه برای تعریف گونه های در معرض انقراض ،اسیب پذیر ،کمیاب و نامشخص یا بی اطلاع به کار
می برد.
تهدید شده تجاری : گونه های جا گرفته در این گروه هنوز در مخاطره نیستند ،اما اگر استفاده از ان ها کنترل نشود به مخاطره می افتند.
کتاب اطلاعات قرمز :
در سال ۱۹۶۶ ،اتحادیه جهانی حفظ طبیعت کتاب اطلاعات قرمز را تهیه کرد که پرونده ای حاوی اطلاعات گردامده درباره جایگاه بسیاری از حیوانات است ؛با تغییر جایگاه حیوانات ،صفحات جدید برای مشترکان فرستاده می شود . صفحه های صورتی گونه های شدیدا در معرض انقراض را مشخص می کند .صفحه های سبز برای گونه هایی است که قبلا در معرض انقراض قرار داشتند ،اما به تعدادی رسیده اند که دیگر در تهدید نیستند .متاسفانه صفحه های سبز کمی وجود دارد و مرتبا به تعداد صفحه های صورتی افزوده می شود .
چرا گونه ها در معرض انقراض قرار می گیرند :
گونه ها ممکن است به دلایل مختلفی در معرض انقراض قرارگیرند،اما امروزه تقریبا تمامی ان ها به طور مستقیم یا غیر مستقیم به واسطه رفتار انسان در معرض انقراض قرار گرفته اند حیوانات بیشتر به دلیل شکار بی رویه ،از دست دادن زیستگاه و غذا ، جمعیت کم ، و مسمومیت محیط زیست در معرض انقراض قرار می گیرند .
شکار :
شکار ، تعداد وسیعی از حیوانات را در معرض تهدید قرار داده است . بعضی حیوانات را برای تغذیه و برخی را برای کسب شهرت شکار می کنند و ان ها را در معرض تهدید قرار می دهند .
اسکیمو ها و سایر اهالی بومی قطب شمال ، مدتی مدید خرس های قطبی را به عنوان شکاری حیاتی می کشتند و حتی تا چندی پیش کشتن انها به عنوان ورزشی محبوب و شکاری افتخار امیز مرسوم بود .تا زمانی که انسان پای پیاده خرس را دنبال می کرد ،خرس فرصت کافی برای گریختن داشت .اما زمانی که انسان برای پیدا و تعقیب کردن انها از هواپیما و هلیکوپتر استفاده کرد ،تعداد ان ها با شتاب زیادی کاهش یافت .امروزه خرس قطبی مورد حمایت قرار گرفته لست و تنها مردم بومی به میزان محدود ان را شکار می کنند.
اگر چه زمانی شکارچیان به دنبال کسب شهرت صد ها قلاده ببر را کشتند ، انچه این گربه سان را تهدید می کند ،شکار قاچاقی است برای استفاده از اعضای بدن ان ها در دارو های بومی و چینی و کره ای و سایر ملتهای اسیایی صورت می گیرد .
خطر دیگر برای ببر ها تجاوز انسان به زیستگاه ان هاست . همراه با افزایش جمعیت اسیای جنوبی ،میزان زیادی از طبیعت وحش از بین رفته و ممکن است که ببر ها نیز نابود شوند .از هشت زیر گونه ببر که زمانی بر روی کره زمین پرسه می زدند ، نوع خزری ، جزایر بالی و جاوه ای در ۷۰ سال گذشته منقرض شده اند و تنها ۵ زیر گونه باقی مانده است .در سال ۲۰۰۲ دانشمندان اعلام کردند که جمیت ببرها بین ۵۰۰۰ تا ۷۵۰۰ ثابت مانده است .باوجود این شکار قاچاق و از بین رفتن زیستگاه همچنان خطری جدی است.
گونه های جانوری دیگری نیز شکار تجاری می شوند. گربه خالدار به ویژه یوزپلنک ،پلنگ ،پلنگ خالدار ،پلنگ راه راه ، و گربه پلنگی به درجات مختلف در مخاطره اند.ان ها به خاطر پوستشان ،ورزش و حفاظت از دام ها شکار می شوند.
کنترل شکار ورزشی بسیار ساده است ،قانونمند کردن شکار به خاطر تجارت و حفاظت مشکل تر است و تهدید مهمی برای این گونه به حساب می اید .
هواداران محیط زیست از این نگرانند که نسل یوزپلنگ در هندوستان منقرض و زیستگاه ان ها به خاورمیانه و افریقا محدود شده باشد .تعداد پلنگ هم به میزان زیادی کاهش پیدا کرده است .تا زمان «معاهده جهانی تجارت گونه های در معرض انقراض »هر ساله تعداد زیادی از گربه سانان به خاطر پوستشان کشته می شوند
جمعیت گربه سانان امریکا جنوبی ، یعنی پلنگ راه راه ،پلنگ خالدار ، و گربه پلنگی به علت تجارت قاچاق پوست ،به میزان فاحشی کاهش پیدا کرده است و در بسیاری از مناطق به میزان صفر رسیده است .اگر شکار متوقف شود ،احتمالا برای ادامه حیات ان ها هنوز به تعداد کافی وجود دارند.
باعث در معرض انقراض قرار گرفتن بالن ها نیز شکار تجاری است . این پستاندار عمدتا برای استفاده از چربی ان در غذای انسان و حیوان و به عنوان کود کشته می شود .نمونه ان تراژدی بالن ابی رنگ است که به طور جدی در معرض انقراض قرار گرفته است .در اواسط دهه ۱۹۵۰ تعداد۳۰۰۰۰تا۴۰۰۰۰ از این پستاندار غول پیکر وجود داشت که طول برخی از ان ها به بیش از ۳۰ متر می رسید . در سال های بعد ،بالن ها با شدت تمام شکار شدند.هر سال بیش از انچه متولد می شود کشته می شود . در سال ۱۹۶۵ مهلت قانونی برای صید بالن ابی رنگ گذاشته شد.موافقتنامه ای بین المللی در دهه ۱۹۸۰ و اویل دهه ۱۹۹۰ شکار بالن های بزرگ را محدود کرد. جمعیت بالن های ابی رنگ موجود بین ۸۰۰۰تا۱۲۰۰۰تخمین زده می شود .
از دست دادن زیستگاه و منبع غذا :
خطرات غیر مستقیمی که حیوانات و گیاهان را تهدید می کند اکثرا مهلک تر گسترده تر و مخفی تر از خطرات مستقیم مانند شکار ،شکار قاچاق ،و شکار تجاری است . بیشتر گونه های در معرض تهدید شکار نمی شوند بلکه به واسطه از دست دادن زیستگاه ها یا منابع غذایی خود در معرض انقراض قرار می گیرند.
یکی از مثال های تاسف بار در این زمینه دارکوب عاج منقار است که زمانی در جنگل های عظیم جنوب امریکا از رودخانه می سی سی پی تا کارولینای شمالی و باتلاق های فلوراید زندگی می کرد .وقتی جنگل ها را قطع کردند این دارکوب کمیاب شد .تا سال ۱۹۶۸فکر می کردند در سراسر امریکا تنها ۶ عدد از این نوع دارکوب باقی مانده است و بعد از ان دیگر گزارشی از مشاهده ان نرسید .ممکن است هنوز جمعیت اندکی از ان در کوه کوچکی در جنوب کوبا وجود داشته باشد.
راسوی پا سیاه امریکایی از تیره خزها هموار در جوار نقب زن دم سیاه ،جونده مرتع زندگی می کرد این خز تقریبا تنها از این جونده تغذیه و در نقب های ان نیز زندگی می کرد . اما چون این جونده علف لازم برای دام ها را می خورد و در ضمن نقب های ان گاهی موجب اسیب دیدگی گاو و اب می شد، توسط دامداران از بیشتر مناطق ریشه کن شد . از زمانی که این جونده از بین رفت ، خز ها نیز نا پدید شدند . در دهه ۱۹۸۰ چند خز وحشی باقی مانده ای را که بیماری تهدید می کرد .برای زاد ولد محبوس کردند . در دهه ۱۹۹۰ و اویل ۲۰۰۰ تلاش برای زاد ولد مجدد به رها کردن گروه هایی از بچه ها انها در منطقه ای محافظت شده انجامید تا جمعیتی کم ول تثبیت شده به وجود اید
خطر از دست دادن زیستگاه بسیاری از جانورانی را که در جنگل زندگی می کنند ،به خصوص در جزیره ماداگاسکار ،تهدید می کند میمون پوزه دار که تنها در این جزیره زندگی می کند ممکن است به زودی منقرض شود زیرا قسمت کمی از جنگل های زیستگاهش باقی مانده است .این قضیه در مورد حیوان بومی دیگر ماداگاسکار بنام ای ای نیز با شدت به مراتب بیشتری صادق است .
ای ای که جمعیت کنونی ان به کمتر از ۵۰ عدد رسیده است ، در مخاطره ترین گونه جانوری روی زمین است .این میمون ها ی بسیار خاص از حشراتی تغذیه می کنند که در در ختان زندگی می نمایند ،ان ها با قدرت شنوایی بسیار زیاد خود مکان این حشرات راپیدا می کنند .چوب را با دندان های پیش بسیار نیرومندشان می جوند و حشرات و شفیره انها را با انگشت میانی باریک و بلند خود با مهارت بسیار بیرون می کشند .بدون جنگل های گسترده ،ای ای قادر به ادامه زندگی نیست .سایر میمون ها که با تخریب جنگل در معرض انقراض واقع شده اند عبارتند از :اورانگوتان ،و گوریل کوهی این دو گونه میمون همچنان با خطر جنگی که در نزدیکی زیستگاه انها به راه افتاده است تهدید می شوند.
تراز جمعیت :
بعضی گونه ها به واسطه تعداد اندکشان تهدید می شوند .تعداد ان ها با این که تقریبا تثبیت شده ،اما ممکن است هیچ وقت به سطحی ایمن نرسند .جمعیتی اندک به ویژ متمرکز در یک منطقه ،به سادگی با هر حادثه طبیعی مانند طوفان ،سیل ،یا اتش سوزی از بین می رود
یکی از این مثال ها در این زمینه درنای امریکای است که تعداد ان ها تا سال ۱۹۴۱ به ۱۵ پرنده محدود شد .با تلاش و مراقبت بسیار زیاد تعداد انها در سال ۱۹۶۳ به ۳۰ رسید و امروزه به ۴۰۰ پرنده به صورت ازاد یا در قفس رسیده است.
مسمومیت محیط زیست :
تهدید دیگر محیط زیست که از اوسط قرن بیستم رو به افزایش گذاشته است ،مسموم شدن محیط زیست است .همراه با افزایش جمعیت انسان سطح گسترده ای از زمین ها و زیستگاه های حیات وحش برای کشاورزی پاکسازی شده است .فن اوری جدید کشاورزی برای افزایش بازدهی زمین به طور گسترده ای از سم های دفع افات استفاده می کند .
سمومی که علف های هرز و حشرات را از بین می برد ،به میزان بسیار زیاد به زمین نفوذ می کند.چنین ترکیبات شیمیایی برای افزایش محصول و کنترل امراضی که حشرات انها را منتقل می کنند بسیار مفید است .اما اغلب انها به کندی تجزیه می شوند و بنابراین در خاک جمع می شوند و به رودها و دریاچه ها و اقیانوس شسته می شوند.
وقتی این سموم وارد اب می شوند ،جانداران ذره بینی موجود در اب ،این ترکیبات شیمیایی را جذب می کنند یا می خورند . از انجا که این موجودات ریز را حیوانات بزرگ تر می خورند،سم های مو جود با غلظت بیشتری در بدن این حیوانات جمع می شود .به همین دلیل جانوران بزرگ تر انها که در انتهای زنجیره غذایی قرار دارند بیشترین اسیب را می بینند ،زیرا بیشترین میزان سم در بدن انها جمع می شود .برای مثال ،ممکن است سخت پوست کوچکی جلبک الوده به مواد سمی را بخورد این سخت پوست به نوبه خود توسط ماهی کوچکی خورده می شود . این ماهی کوچک را ممکن است ماهی بزرگتری بخورد و ان ماهی بزرگ ممکن است توسط یک خرس خورده شود در این زنجیره بیشترین سم در بدن خرس که در انتهای زنجیره غذایی است جمع می شود
حشره کش ددت به این طریق در طول زنجیره غذایی حرکت می کند .از اویل سال ۱۹۶۴ ددت به عنوان سم دفع افات به طور گسترده ای در کشاورزی استفاده شد.اما ددت در طبیعت به راحتی تجزیه نمی شود و این خاصیت موجب می شود که برای سال ها در محیط زیست باقی بماند .
ددت می توانند در انسان و حیوانات باعث تغییرات جسمانی و ژنتیکی شود ؛برای مثال،فرایند تولیید کلسیم در پرندگان را تخریب می کند این بدین معنی است که تخم های انها دارای پوست نازک و کم ضخامت می شود .فقدان کلسیم کافی باعث می شود پوسته پیش از بالغ شدن جنین شکسته شود . در نتیجه عقاب سر سفید امریکایی ،عقاب ماهی گیر ،باز ،پلیکان قهوه ای و مرغ طوفان برمودایی به شدت کاهش می یابد . ان طور که تجزیه شیر برخی مادران نشان می دهد ،ددت انسان را نیز تحت تاثیر قرار داده است .
دولت های چند کشور ،از جمله امریکا و کانادا و سوئد ،در اواخر دهه ۱۹۶۰ و اویل دهه ۱۹۷۰ استفاده از ددت را ممنوع کردند .پس از این اقدام جمعیت بسیاری از گونه ها ی پرندگان در حال کاهش به طور چشمگیری افزایش یافته است .اما سموم و مواد مرگ زای دیگری هستند که باید تاثیرات بلند مدت انها را با دقت بیشتری مد نظر داشت . برای مثال ،جیوه برای کشتن و از بین بردن جلبک ها و قارچ ها در کشاورزی و صنعت مورد استفاده قرار می گیرد .وقتی این فلز سنگین سمی به دریا راه یابد ،در اندام ها ی موجود زنده جمع می شود .در برخی نواحی بعضی از ماهی ها به دلیل تجمع زیاد جیوه در بدنشان حداقل موقتا غیر قابل خوردن اعلام شده اند. ازمایش ها حکایت از ان دارند که بعضی پستنداران ماهی خوار مقدار زیادی جیوه و حشره کش در بدنشان دارند . شیر دریایی کالیفرنیا ، شیر دریایی خزدار شمالی و حتی خرس قطبی شمال و پنگوئن های قطب جنوب تحت تاثیر مسمومیت فلزات سنگین قرار گرفته اند . سم ها در طبیعت به گردش در می ایند و در سلول گیاهان و حیوانات دریایی در اقیانوس دیده می شوند .اخیرا تحقیقات در کانادا نشان داده است که هر بهار بارانی از جیوه در قطب شمال می بارد .
پی سی بی ها مواد شیمیایی که در سیالات عایق کننده ، رنگ ها ،پلاستیک ها و لاستیک به کار میروند نیز به دریاها راه یافته اند.
استفاده بی رویه از سموم شیمیایی را می توان بزرگ ترین خطر برای زندگی گیاهان و جانوران از جمله انسان دانست .مهم ترین مسئله این است که حتی اگر هم اکنون مصرف این مواد متوقف شود ،باز تا سال ها به الوده کردن محیط زیست ادامه می دهند .
اقدامات حفاظتی :
حفاظت از حیوانات قرن ها سابقه دارد . در واقع مناطق حفاظت شده شکار خصوصی از اولین روش محافظت محسوب می شود. اشراف زمین دار از بعضی حیوانات مواظبت و حفاظت می کردند. تا منابع لازم ورزشی شان فراهم باشد . گونه های مختلفی را در این زمینه می توان نام برد . برای مثال گوزن ها موجودیت خود را مدیون کسانی هستند که شکارشان می کردند.
از سده ۱۶۰۰ قوانین محلی به وجود امد که گونه های بومی را محافظت می کرد .قانونی که دولت برمودا در ۱۶۲۱ برای محافظت پرنده ای به نام مرغ طوفانی برمودایی یا کهو تصویب رساند . اولین مورد از این رشته قوانین بود .اما علی رقم تصویب این قانون ،به نظر می رسید نسل این پرنده منقرض شده است . در سال ۱۹۵۱ چند عدد از انها پیدا شد که در جزیره صخره ای لانه ساخته بودند. اکنون به شدت از انها محافظت می شود . در ایالت ماساچوست برای محافظت از گوزن دم سفید که روبه کاهش گذاشته بود .فصل ممنوعیت شکار را قانونی کرد .گوزن دم سفید عجالتا فراوانترین پستاندار بزرگ امریکای شمالی است امروزه «خدمات نجات اتحادیه جهانی حفظ طبیعت » مهم ترین موسسه بین المللی برای جلب توجه به گونه های در معرض انقراض است . این سازمان گزارش های طبیعت شناسان سراسر دنیا را درباره گونه های مختلف در دفتر خود در مورگز سوئیس دریافت می کند . وقتی کسی سازمان را در معرض تهدید بودن گونه ای اگاه کند «خدمات نجات »با سایر دانشمندانی که مطالعاتی درباره این حیوانات یا محل زندگی انها دارند تماس می گیرند تا اطلاعات بیشتری در موردشان کسب کند . اگر
اطلاعات رسیده حاکی از در خطر جدی بودن گونه ای باشد یک صفحه برای کتاب قرمز چاپ می کنند .حتی اگر اطلاعات کافی حاکی از در خطر بودن گونه نباشد ممکن است موسسه اسم ان گونه را در فهرست کتاب قرمز قرار دهد .
سازمان های اتحادیه نظیر بنیاد حیات وحش جهان و انجمن حمایت از حیات وحش سعی می کنند گونه ها را با دقت تمام مورد مطالعه قرار دهند تا جمعیت انها خطر اصلی تهدید کننده انها و اقدامات ممکن برای نجات انها مشخص شود .
افراد و سازمان ها ی علاقمند در کشور های مختلف برای تصویب قوانین
در جهت حفاظت از گونه ها تلاش می کنند. تمامی این فعالیت ها فاجعه گونه های در معرض انقراض را اشکار می سازند و در نتیجه حمایت عمومی بیشتری را برای محافظت از انها باعث می شوند .
حتی بعد از انکه قوانین به تصویب رسیدند مشکل اجرای ان ها را در پیش است بسیاری از گونه های در معرض انقراض در نواحی دور افتاده ای زندگی می کنند که پوشیده از گیاه است این امر باعث دشواری جلوگیری از شکار انها می شود . همچنین بسیاری از قوانین بازدارنده هیچ ضامن اجرایی ندارند . بدون اجرای این قوانین هم کار زیادی برای محافظت باقی نمی ماند.
در اواسط دهه ۱۹۶۰ به علت بحرانی شدن وضعیت بسیاری از گونه ها توجه به گونه های در معرض انقراض شدت گرفت . موقعیتی که در کتاب ماهی ها و حیات وحش کمیاب و در معرض انقراض امریکا از انتشارات بخش خدمات حیات وحش و ماهی ها ی وزارت کشور ایالت متحد امریکا مطرح گردید در نهایت در سال ۱۹۷۳ قانون گونه های در معرض انقراض به تصویب رسید . طبق این قانون گونه هایی که در فهرست در معرض انقراض قرار دارند و گونه هایی که در این فهرست قرار ندارند ،اما در کشور های دیگر محافظت شده محسوب می شوند حق ورود به امریکا را ندارند.
یکی از مشکلات دیگر محافظت ان است که ممکن است گونه ای در منطقه ای به فراوانی یافت شود و محافظتی بر ان صورت نگیرد اما در منطقه ای دیگر کمیاب و محافظت شده اعلام شود بسیاری از حیوانات به طور غیر قانونی در کشورهایی شکار می شوند که محافظت شده اعلام می شوند و پوست انها به کشور هایی فرستاده می شود که این حیوانات محافظت شده اعلام نشده اند . مشکل و تقریبا غیر ممکن است که تنها با نگاه کردن به پوست جانوری بتوان گفت از کجا امده است .
بسیاری از پوست های وارداتی به امریکا تحت نام کشورهایی ثبت می شود که این گونه ها در انجا فراوان است و تحت محافظت قرار ندارد؛ اما در واقع این حیوانات به طور غیر قانونی در کشور کشته شده اند که تحت محافظت بوده اند .برای مثال بر طبق قانون تمساح ها در امریکا محافظت شده اعلام شده اند اما بسیاری از انها را قاچاقچیان شکار می کنند به اروپا می بردند و از انجا دوباره به امریکا صادر می کردند.
در ۱۹۷۰ ایالت نیویرک قانون گونه های در معرض انقراض معروف به قانون میسن را تصویب کرد . این قانون برای متوقف کردن روندی طرح ریزی شده است که در بالا ذکر شد.این قانون تجارت هر نوع تمساح گونه نهنگ ،تمساح، و جانوران منسوب به این گونه را چه در معرض انقراض باشند و چه نباشند ممنوع اعلام کرد .این قانون همچنین مانع هر نوع تجارت گونه های دیگر مانند پلنگ، یوزپلنگ، خرس، قطبی، گرگ قرمز، ویکونیا،ببر و پلنگ برفی بدون در نظر گرفتن کشورهایی شد که انها را صادر کرده اند .
با توجه به ان که نیویرک مرکز صنعت پوست و مد بود .ثابت شد که قانون میسن موثرترین قانون به ثبت رسیده برای حفظ انواع در معرض انقراض بوده است .برخی از نکات کلیدی قانون میسن در قانون گونه های در معرض خطر گنجانده شد این قانون همچنین شامل اولین قانون حمایت از گروه تا ان زمان نادیده گرفته شده حشرات در معرض انقراض بود . در ۱۹۷۵ در فهرست امریکایی این گونه ها ۴۱ نوع پروانه به عنوان گونه های در معرض انقراض یا در معرض تهدید تحت حفاظت قرار گرفته و مانع تجارت ،حمل و نقل ،بین کشوری و جمع اوری انبوه انها شدند.
در سال ۱۹۷۷ امریکا معاهده تجارت بین المللی گونه های در معرض انقراض را امضا کرد .این معاهده در پی ان بود که گونه های در معرض انقراض را با غیر قانونی اعلام کردن خرید و فروش انها در سطح بین المللی محافظت کند . در سال ۲۰۰۳ سازمان امریکایی توسعه بین المللی مقدار ۱۰ میلیون دلار برای محافظت از تنوع گونه های گیاهی و حیوانی امریکا اختصاص دهد.
آینده :
چشم انداز برای گونه های در معرض انقراض چندان هم نا امید کننده نیست . جمعیت کرکس کالیفرنیا یی که به شکل بحرانی در معرض انقراض بود با پرورش جوجه ان در قفس و بازگرداندن ان به طبیعت تا سال ۲۰۰۳ به ۲۲۰ عدد رسید.طی سال ها مراقبت تقریبا جمعیت همه گونه های بالن که تحت محافظت قرار داشتند افزوده شده است .گرگ قرمز به زمین های پست کارولینای شمالی بازگردانده شده و زاد و ولد کرده است .تمساح فلوراید که زمانی در معرض انقراض قرار داشت به قدر زیاد شده که می توان به طور قانونی انها را شکار کرد . در سال ۲۰۰۲ جمعیت ان به ۱۰۰۰۰۰ رسید . دولت ایالت متحد حتی تصمیم گرفت نام ان را از فهرست گونه های در مخاطره بیرون بیاورد . کسب چنین موفقیت هایی برای گونه های دیگر نیز با ترکیبی از قوانین ،حفظ زیستگاه و پرورش و باز گرداندن گونه ها به زیستگاه ها ممکن شده است .
پنج معیاری که برای رده بندی گونه های در خطر به کار می روند عبارتند از:
۱ نرخ چشمگیر کاهش که می تواند مشاهده، استنباط یا برآورد شود.
۲ جمعیتی کوچک که یا تنها جمعیت موجود یا به شکل چندین زیر جمعیت جدا از هم قطعه قطعه شده است.
۳ گستره جغرافیایی کوچکی که به نظر می رسد در حال کوچک شدن است یا برآورد می شود در آینده کوچک شود.
۴ احتمال قوی انقراض در یک دوره زمانی مشخص که از روی تحلیل کمی ماندگاری جمعیت معلوم می شود معیار نخست در واقع خود از دو معیار تشکیل می شود که یکی مشاهده افت جمعیت در گذشته و دیگری برآورد افت در آینده است م. این معیارها در جدول زیر به نمایش درآمده اند.
بهترین راه برای ارزیابی سودمندی این معیارها کاربرد آنها در مورد نزدیک ترین خویشاوندان تکاملی ما یعنی گونه های نخستی جهان است. بیش از ۲۰۰ گونه نخستی وجود دارد. از لمور های موشی خردجثه ماداگاسکار گرفته تا انسانریخت های بزرگ که گوریل کوهستانی و نزدیک ترین خویشاوندان کنونی ما یعنی شمپانزه و بونوبو را دربرمی گیرند. تقریبا ۹۰ درصد از تمام گونه های نخستی در جنگل های گرمسیری آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین زندگی می کنند و در همه این مناطق جمعیت های آنها رو به کاهش است. اکثر این گونه ها جمعیت هایی دارند که از بیشتر شهر ها و شهرستان های انسان یا حتی بسیاری از کالج ها و دانشگاه ها کوچک تر است.
براساس معیار هایی که در بالا توضیح داده شد و در تهیه فهرست سرخ IUCN از آنها استفاده شده است از هر سه گونه از ۲۰۰ گونه نخستی موجود در جهان یکی در تهدید انقراض به سر می برد و از هر هفت گونه یکی چنان در خطر انقراض است که ممکن است در اوایل قرن بیست و یکم منقرض شوند. نخستی هایی که یکی پس از دیگری از صحنه زمین محو می شوند عمدتا قربانیان نابودی زیستگاهشان در جنگل های گرمسیری اند. اگرچه بسیاری از آنها به عنوان غذا و همچنین برای تحقیقات پزشکی نیز شکار می شوند.
چه تعداد از گونه های نخستی جهان را می توان به عنوان در خطر انقراض، تهدید شده یا آسیب پذیر طبقه بندی کرد تلاشی مقدماتی برای پاسخگویی به این پرسش نشان می دهد که تقریبا ۱۲ درصد از کل نخستی های جهان در آستانه انقراض، ۱۲درصد دیگر در خطر انقراض و ۱۴ درصد آسیب پذیرند. بیش از ده درصد از نخستی ها در جزیره ماداگاسکار جمع شده اند در حالی که بقیه تقریبا به تساوی میان آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین تقسیم شده اند. متٲسفانه صرف دسته بندی این گونه ها به عنوان در خطر انقراض تاکنون تٲثیر چندانی در جلوگیری یا کند کردن روند نابودی آنها نداشته است.
با این حال به ما امکان می دهد زیستگاه هایی را مشخص کنیم که به علت تعداد گونه های نخستی در خطر انقراض که در خود جای داده اند ارزش حفاظت دارند. برای آنکه با موفقیت به این هدف برسیم طبقه بندی زیست شناختی ما از تهدید باید به طریقی به سیاست های زیست محیطی تبدیل شود که برای این گونه ها حفاظت قانونی فراهم می آورد.
پنج موج انقراض تاکنون درتاریخ این سیاره وجود داشته است – ازجمله انقراض دوره یخبندان ۲۵۰ میلیون سال پیش که تقریباً ۷۰ درصد همه حیوانات خشکی و ۹۶ درصد جانوران دریایی درآن ازبین رفتند وجدیدترین، حادثه کرتاسه در ۶۵ میلیون سال پیش بود که به دوران دایناسورها پایان داد،اما دانشمندان میگویند نمونه برداری ازجمعیت حیـوانات نشان میدهد ما ممکن است وارد ششمین موج انقراض بزرگ گونهها شده باشیم و این بارعلت آن یک سیارک سرگردان یا آتش فشانهای بزرگ نیست. خودماهستیم.
ما ازطریق شمار درحال افزایش خود میل شدید به منابع طبیعی وبیشترازهمه تغییر آب وهوا – که طبق یک برآورد میتواند به نابودی ۲۰ تا ۳۰ درصد همه گونهها تا پایان این قرن کمک کند – داریم زمینی را شکل میدهیم که از لحاظ زیست شناسی تحلیل رفته است. ارزیابی سال ۲۰۰۸ اتحادیه بین المللی حفظ طبیعت دریافت از هر چهار جانور پستاندار در جهان، تقریباً یک جانور ازجمله گونههای به خطرافتاده مانند دیو مشهور تاسمانی باخطر انقراض روبرو است.ماهیگیری بیش از حد واسیدی کردن اقیانوسها، گونههای دریایی گوناگون ازماهی تن گرفته تا مرجانهاراتهدید میکنند. «سیمون استوارت» رئیس کمیسیون بقای گونههای IUCN میگوید «تقریباً همه چیز داردنابودمی شود. و وقتی به اثرات تغییرآب وهوا فکرمی کنم واقعاً مرا میترساند.» ترسناک برای هواداران حفاظت ازمحیط زیست،گذشته از هرچیز، تقریباً گونههایی که در گذشته زنده بودهاند امروز ازبین رفتهاند و شاید به این معنی است تکامل انقراض را اقتضا میکند. وقتی ما از واژه انقــــراض بــرای صحبت درباره صنعت اتومبیل سازی ایالات متحده صحبت میکنیم آیا واقعاً مهم است اگرگونههایی مانند قورباغه هولدریج، دلفین رودخانه یانگ تسه و قورباغه طلایی را که عملاً در سالهای اخیر از بین رفتهاند، ازدست بدهیم؟ نابودشدن چندگونه ازمیان میلیونها چه اهمیتی دارد؟ یکی اینکه ما نیز حیوان هستیم ومانندهرشکل دیگری ازحیات به این سیاره وابسته ایم.
هرچقدر گونههای مختلف در یک نظام زیستی زندگی کنند، این سالمترین و پرثمرترین آنها هستند که برای ما اهمیت دارند – تحقیق اخیر بهوسیله صندوق جهانی حیات وحش (WWF) میگوید: ارزش اقتصادی، خدمات نظام زیست جنگلهای بارانی آمازون بالغ بر۱۰۰ دلار درهرهکتار (حدود۵/۲ جریب ) است. وقتی ما یک شبکه بومی را آلوده وجنگلهایش را نابود میکنیم وآن را از بین میبریم، از زمین وامی میگیریم که نمیتوانیم تادیه کنیم و این وامها سررسیدشان فرا خواهد رسید ـ بعد موجودات وحیوانات کشف نشدهای وجود دارند که میتوانند به عنوان پایه واساس داروهای موردنیاز به کار گرفته شوند – همانطور که اجزای اصلی سازنده
مطالب مشابه :
توصیه به مسافران نوروزی در خصوص سفر مسوولانه در قبال حیات وحش
محصولات ساخته شده از عاج فیل، استخوان حیوانات وحشی، صدف، لاکِ بقای آنها و راز طبیعت
ده حیوان جالب
حیوانات به طور غریزی تلاش بسیاری برای بقای تا توسط حیوانات وحشی راز جذابیت اسب
هنر دوران سنگی
راز هنر گلچین برای نشان دادن حیوانات در این غارها به کار برده نقش مهمی در بقای
تب شالیزار (تب بیجار)
را برای بقای این جوندگان و حیوانات وحشی مانند و به دنبال راز و رمز
سرآقاسید ، ماسوله ای دیگر
(حمله حیوانات وحشی پر رمز و راز، خود را به رخ اکوتوریسمی، بقای طبیعت بکر
نظریات تکاملی (داروینیسم و لامارکیسم)
مراتب بیشتر از حیوانات وحشی است به عنوان برای حفظ بقای خود و برای راز خوشبختی
ماداگاسکار و انقراض نسل حیوانات نادر
در تعداد حیوانات وحشی و افزایشی بقای گونههای محلی مانند راز
تکامل گیاهان زراعی
را که بقای گیاهان وحشی را در حتی ژنهای حیوانات به درون راز اين حضور را
تاریخچه کالیبر های ساچمه زنی
كشف راز شباهت کاهش شانس بقای گونهها با رشد جمعیت حیوانات وحشی در مناطق
وضعیت زنان در فرایند تاریخ کهن و جدید(قسمت اول)
فرانسویان معتقد بودند که زن رفیق مار و شیطان است که برای بقای در قبایل وحشی زن اگر راز
برچسب :
راز بقای حیوانات وحشی