سوق المسلمین

  چکیده
   بازار یکی از ارکان مهم از مجموعه قواعد و احکام اجتماعی اسلام است. همچنین کسب و تجارت از مهم ترین موضوعات مورد بحث در اخلاق اجتماعی و رفتار فردی به حساب می آید. کسب و کار از آن جا که نقش مهمی در تامین نیازهای مادی انسان دارد، به نوعی مورد ابتلاء همه است.
   در همین رابطه موضوعات مختلفی همچون آداب کسب و کار- احکام تجارت- سود و منفعت از تجارت- واجبات، محرمات، مستحبات و مکروهات تجارت- انواع مشاغل- بازار و  ده ها عنوان دیگر از جمله مواردی است که در این حوزه قابل تامل است.
   تاکید بر اسلامی بودن بازار نیز از جمله موارد بسیار حائز اهمیت در احکام اسلامی است. اسلام به عنوان دین جامع و کامل در همه ی عرصه های زندگی فردی و اجتماعی دارای قاعده و قانون است. بدون شک بازار نیز در فقه اسلامی دایره ی وسیعی از احکام را به خود اختصاص داده است.
   شناختن قوانین شرعی و فقهی در حوزه بازار می تواند نقش مهمی در پراکندن عطر معنویت و دین در زندگی فردی و اجتماعی داشته باشد.
 
واژگان کلیدی: بازار(سوق)، ید مسلم، اعتماد به بازار مسلمین، تذکیه.
 
 مقدمه
   از منظر اسلام آن کس که به شریعت اسلام ایمان آورد و خود را ملزم به رعایت احکام و دستورات الهی نماید، قول و گفتار و همچنین رفتار او در چارچوب دین محترم است. چنین فردی آن چنان دارای حرمت می شود که از محضر امام صادق علیه السلام سوال شد که اگر ناچار به انداختن آب دهان بر روی پرده کعبه و صورت مومن شدم، کدام یک را انتخاب کنم؟! و امام علیه السلام در جواب می فرماید که پرده ی کعبه را انتخاب کن، زیرا که حرمت مومن حتی از پرده ی کعبه بالاتر است.
 در چنین آیینی مومنین و مسلمانان در حصاری از اعتماد و احترام قرار می گیرند. عمل آنان بر اساس قاعده برائت صحیح است مگر آن که خلاف آن ثابت شود.
 همچنین است از باب نمونه توجه به قواعد زیر:
الف)اصل احترام مال مسلمان: حرمه مال المومن کحرمه دمه؛ مال مومن همانند خون وی محترم است. نبی اکرم، صلی الله علیه و آله وسلم (و اصل 46 و 47 قانون اساسی)
ب) اصل صحت: حمل فعل المسلم علی الصحه؛ اعمال شخص مسلمان، محمول بر صحت و درستی می باشد. (القواعد الفقهیه، ج 1 ص 239)
   یکی از قواعد صریح و واضح در میان احکام و قواعد دینی، قاعده سوق المسلمین است. قاعده سوق المسلمین که به اختصار از آن به سوق تعبیر می شود دلالت بر اعتماد به عمل مسلمان در بازار دارد. بر اساس این قاعده، بازار مسلمین محل مطمئنی برای تجارت و اعتماد بر طهارت و پاکی کالای آن است.
 
واژه شناسی
قاعده:
   قواعد فقه یک ترکیب اضافی است که از دو جزء (قواعد+فقه)تشکیل شده است. قواعد، جمع مکسر کلمه ی قاعده است و قاعده در لغت عرب به معنی اساس و پایه می باشد و به این تناسب ستون های خانه را قواعد می گویند.
  طریحی در مجمع البحرین آورده است:  قواعد، جمع قاعده، و به معنای بنیان و پایه برای چیزی است که در بالای آن قرار دارد.
  ابن اثیر نوشته است: مراد از قاعده آن چه که دیده می شود می باشد و به پایه های بنا تشبیه شده است. علامه فیومی می نویسد: قواعد خانه، پایه و اساس آن هستند.
سعید خوزی اضافه می کند: قواعد هودج، چوب های چهارگانه ای است که در پایین به هم می رسند.
در فرهنگ معین، یکی از معانیی که برای کلمه ی قاعده ذکر شده است اصل و بنیاد است.
در قرآن کریم نیز کلمه ی قاعده به معنای اساس و پایه آمده است:
الف) فَأّتیَ اللهُ بُنیانَهُم مِنَ القَواعِدِ.
ب) وَ إذا یَرْفَعُ اِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیتِ اِسمَعیلُ رَبّنا تَقبّلْ مِنّا إنّکَ أنْتَ السّمیعُ الْعَلیم.
  پس به طور کلی ملاحظه می کنیم که کلمه ی قاعده در بسیاری از آیات قرآن کریم به معنای اساس و ریشه به کار رفته است.
  همچنین قواعد را این گونه معنا کرده اند که قواعد ابر اصل است که در آسمان به یکدیگر متصل می شوند و شبیه به پایه ها و ستون های یک خانه هستند.
از این عبارات مطالب ذیل استفاده می شود:
الف- معنای قاعده عبارت است از پایه و ریشه چیز دیگر و در این مطلب اختلافی میان ارباب لغت نیست.
ب-برخی مانند فیومی قواعد را جمع (قاعد)گرفته اند و برخی دیگر مانند طریحی جمع (قاعده) دانسته اند.
ج-در مفهوم قاعده این معنا اشراب شده است که هستی چیز دیگر مانند خانه بدان بستگی دارد.
د-قاعده هم در امور مادی بکار رفته است و هم در امور معنوی، مانند مسائل بنیادی هر علمی که زیر بنای مسائل دیگر است.
 
 
سوق:
   مراد از سوق در این قاعده، تنها مکانی را شامل می شود که در سیطره ی حاکمیت اسلام باشد. نه این که هر بازاری را شامل بشود هرچند که معنای سوق در اصطلاح به معنای عام بازار ولو غیر مسلمان را هم شامل شود.
   پس در این قاعده مراد از سوق، فقط بازار مسلمانان را شامل می شود. البته این تخصیص، شامل بازاری است که همه یا حتی بخشی از بازار به مسلمانان اختصاص داشته باشد. لذا بازاری که اکثر یا همه ی آن غیر مسلمان باشند شامل این قاعده نمی باشد.
  همچنین توجه به این نکته مهم است که هرچند صاحبان محله ای مسلمان باشند اما فروشندگان آن مسلمان نباشند، این بازار نیز مشمول قاعده سوق قرار نمی گیرد.
  چنان که مرحوم آیت الله خویی می فرمایند: بنابر اغلب، خیابان نیز به عنوان بازار به حساب می آید و کسی که در مسلمان بودن آن شک می باشد باید به خاطر غلبه داشتن مسلمانان او را نیز مسلمان دانست. این حکم اختصاص به بازار نداشته بلکه هر زمینی که مسلمانان در آن جا اغلب را تشکیل می دهند، اماره برای اسلام وجود دارد. چنان که در روایت اسحاق بن عمار(الوسائل/ج2/ص1072/من ابواب النجاسات ح5) از عبدالصالح(علیه السلام) است که فرمود: اشکالی در نماز با قرائت یمانی نیست و نیز در آن چه در سرزمین اسلام ساخته می شود. پرسیدم: هرچند در آن سرزمین غیر مسلمان هم باشد؟ فرمود: اگر غلبه با مسلمانان باشد اشکالی ندارد.(التنقیح/ج2/ص537)
 
المسلمین:
   بر اساس این قاعده، مراد از مسلمین در قاعده سوق، تنها به امامیه اطلاق نمی شود، بلکه همه ی مسلمانان از فرق مختلف در این قاعده تعریف می شوند.
   علت این تعریف آن است که در روایات وارده در قاعده سوق، با لفظ سوق المسلمین آمده اند و    کلمه ی المسلمین مقید به فرقه ی خاصی از مسلمین نیست.
 
معنای قاعده
   بر اساس این قاعده بازار مسلمانان اماره ای برای طهارت و پاکی و تذکیه به حساب می آید. به عبارتی هرگاه در بازار مسلمین چیزی پیدا شود که در طهارت و تذکیه آن تردید ایجاد شود، از قبیل گوشت و پوست حیوان و امثال آن، صرف بودن آن جنس و کالا در بازار مسلمین، حکم به طهارت و پاکی می شود. هرچند در این میان مسلمانی فروشنده هم معلوم و مشخص نباشد.
   مرحوم حکیم در این باره می فرماید: اگر قبل از این که به دست کافر برسد، دست مسلمانی بوده است مثل پوست و چرم هایی که هم اکنون از بلاد کفر خریداری می شود، در این صورت نیز دست مسلمان، اماره ای است برای طهارت و حلیت آن(مستمسک العروه/ج1/ص330)
  
 
مستندات قاعده سوق المسلمین
  همان طور که می دانیم برای اثبات یک قاعده ی فقهی، ذکر دلائل و مستندات آن ضروری است. علمای اسلامی برای اثبات این قاعده به سه روش تمسک جسته اند.
1-سیره متشرعه
2-اجماع
3-روایات
 
الف)سیره متشرعه:
   عده ای از فقها برای اثبات قاعده سوق از سیره متشرعه بهره جسته اند. آن ها معتقدند که سیره و روش متدینین و دین داران در طول تاریخ اسلام حکایت از خرید گوشت و پوست حیوانات حلال گوشت از بازار مسلمین بدون آن که نسبت به تذکیه و یا عدم تذکیه ی آن تفحص نمایند اقدام می نموده اند.
  آن ها معتقدند که این روش حتی در سیره نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه ی معصومین علیهم السلام نیز وجود داشته است. از آن جمله استناد می کنند به این روایت که روایت کرده است حفص بن غیاث از امام صادق علیه السلام که فرمود: لو لم یجز هذا لم یقم للمسلمین سوق.
   از ظاهر این روایت استفاده می شود که اگر در خرید و فروش گوشت و پوست در بازار مسلمین همواره احتمال عدم تذکیه دهد، این احتیاط بی مورد است و موجب ایجاد خلل در سیستم بازار و روابط اجتماعی مسلمانان می شود.
   مرحوم آیت الله خوئی می فرماید: آن چه در بازار معتبر است سیره ی مسلمانان است چرا که در مورد اسلام و کفر فروشندگان بازار آن ها پرسیده نمی شود(التنقیح/ج2/ص538)
   البته نباید فراموش کرد که این استناد فاقد حجیت است. چرا که سیره متشرعه حجیت ندارد.
 
ب)اجماع:
   عده ای به ادله ی اجماع استناد می کنند. به این معنی که از زمان های قدیم تا به امروز کسی بر تذکیه ی بازار مسلمین شک و تردید نداشته و مورد اجماع و اتفاق همه بوده است.
   در خصوص این دلیل نیز نمی توان به طور قطع اظهار نظر نمود چرا که اجماع باید کاشف از قول معصوم علیه السلام باشد و این مهم در این جا محقق نمی شود.
 
ج)روایات:
  محکم ترین و مبرهن ترین و شاید بتوان گفت تنها دلیل بر حجیت قاعده سوق المسلمین، استناد به روایات متعددی است که وارد شده است و در این جا مورد بررسی قرار می گیرد:
1-قال الحلبی: سالت ابا عبدالله عن الخفاف التی تباع فی السوق؟ فقال اشتر وصل فیها حتی تعلم انه میته بعینه.
(الوسائل 3 : 490 / أبواب النجاسات ب 50 ح 2 ، 3)
   از امام صادق علیه السلام درباره ی کفش هایی(نعلین هایی که از چرم ساخته می شدند) که در بازار فروخته می شود، سوال کردم. حضرت علیه السلام فرمودند: بخر و در آن نماز بخوان مگر این که بدانی قطعاً از پوست مردار درست شده است.
  از این روایت استفاده می شود که امام علیه السلام دستور به خرید کفش هایی دادند که مشخص نبود از پوست و چرم حیوان تذکیه نشده ساخته شده یا خیر؟ و این دلالت دارد که بازار مسلمانان نشانه و اماره تذکیه است. مگر آن که خلاف آن ثابت شود.
 
2-روایت احمدبن ابی نصر از امام صادق علیه السلام: سالته عن الرجل یاتی السوق فیشتری جبه فراء لا یدری اذکیه هم ام غیر ذکیه، ایصلی فیها؟ فقال: نعم، لیس علیکم المساله، ان الخوارج ضیقوا علی انفسهم بجهالتهم ان الدین اوسع من ذلک.
(الوسائل 3 : 490 / أبواب النجاسات ب 50 ح 2 ، 3)
   درباره ی مردی سوال کردم که پوست دباغی شده ای را می خرد، و لیکن نمی داند تذکیه شده(و ذبح شرعی انجام شده) یا خیر؟ و در آن آیا جایز است نماز بخواند؟! امام علیه السلام فرمودند : بلی، اشکالی بر شما نیست. همانان خوارج به دلیل نادانی کارها را بر خود سخت و تنگ گرفتند، و لیکن حوزه ی دین خیلی از این حالت وسیع تر است.
  از این روایت بر می آید که نه تنها نباید در سوق المسلمین به تذکیه حیوانی شک کرد، که از آن بالاتر این است که دلالت دارد بر عدم سوال از تذکیه حیوان و لزومی ندارد سوال شود.
 
3-روایت ابن ابی نصر از امام رضا علیه السلام: قال: سالته عن الخفاف یاتی السوق فیشتری الخف لا یدری اذکی هو ام لا؟ ما تقول فی الصلاه فیه و هو لا یدری ایصلی فیه؟ قال علیه السلام: نعم انا اشتری الخف من السوق و یصنع لی و اصلی فیه و لیس علیکم المساله.
الوسائل
(بحارالانوار، جزء 100، صفحه 71)
   از امام رضا علیه السلام پرسیدم درباره ی نماز خواندن با کفش هایی که در بازار موجود است و کسی از آن ها می خرد و نمی داند(چرم آن) تذکیه شده و پاک است یا خیر، چه می فرمایید؟ امام علیه السلام فرمودند: من آن کفش را از بازار می خرم و می پوشم و در آن نماز می خوانم و اشکالی بر شما نیست.
 
4-روایت حسن بن جهم:قال: لابی الحسن علیه السلام اعترض السوق فاشتری خفا لا ادری اذکی هو ام لا؟ قال(علیه السلام): صل فیه قلت: فالنعل قال(علیه السلام): مثل ذلک. قلت: انی اضیق من هذا. قال: اترغب عما کان ابوالحسن علیه السلام یفعله.
(الوسائل - باب 50 - من ابواب النجاسات حديث 5)
   گفتم به ابی الحسن علیه السلام که وارد بازار شدم و کفشی را خریدم که نمی دانم مذکی است یا خیر؟ گفت: در آن نماز بخوان، گفتم: نعل چطور؟ گفت: مثل آن است. گفتم: من از این جهت در مضیقه هستم. گفت: آیا رغبت نمی کنی از آن چه که ابوالحسن آن را انجام می دهد؟!
 
5-صحیحه فضیل و زراره و محمد بن مسلم از اباجعفر علیه السلام : انهم سالوا اباجعفر علیه السلام عن شراء اللحوم من الاسواق و لا یدری ما صنع القاصبون فقال: کل، اذا کان ذلک فی السوق المسلمین و لا تسال عنه.
(الفقيه 3 : 211 | 976)
   پرسیدند در مورد خرید گوشت هایی از بازار که نمی دانند چگونه قصابان آن ها را ذبح کرده اند. فرمود: بخور چنان چه در بازار مسلمین بود و از آن سوال مکن.
 
6-موثقه اسحاق بن عمار از عبدالصالح علیه السلام : لا باس بالصلاه فی الفراء الیمانی و فیما صنع فی ارض الاسلام. قلت: فان کان فیها غیر اهل الاسلام؟ قال: اذا کان الغالب علیها المسلمین فلا باس.
(موثه اسحاق بن عمار ، وسائل ج ۴/ ۴۵۶ باب ۵۵ لباس مصلّی ح ۳٫)
  عبد صالح علیه السلام فرمود: نماز در فراء یمانی و آن چه در سرزمین اسلام ساخته می شود، اشکالی ندارد. گفتم: اگر در آن غیر اهل اسلام باشد چطور؟ فرمود: اگر اغلب در آن مسلمین باشند، اشکالی ندارد.
 
 
قلمرو قاعده
   موضوع مورد بحث در قلمرو قاعده، اعتبار حجیت قاعده سوق المسلین است.
  در مقام پاسخ باید گفت که شکی در اثبات تذکیه در مورد گوشت و پوست حیوان حلال گوشت که در بازار مسلمین برای فروش عرضه شده نیست. به عبارتی اگر ما شک کنیم که گوشت یا پوست و لباس عرضه شده در بازار حلال و طیب است یا خیر؟! صرف وجود و عرضه ی آن در بازار مسلمین دلالت بر پاکی و طهارت خواهد نمود.
   اما این که آیا این قاعده اثبات مالکیت هم می‌کند،. ظاهرا آن چه اماره مالکیت است، قاعده «ید» می‌باشد و صرف این که جنسی در بازار موجود باشد، هیچ گونه دلالتی بر مالکیت افراد بر آن مال ندارد.
 
 
متفرعات قاعده سوق المسلمین
1-سید یزدی می فرماید: گوشت و پیه و پوست اگر از دست مسلمان گرفته شود، مجکوم به طهارت است هرچند که تذکیه ی آن معلوم نباشد.
   همچنین است آن چه در سرزمین مسلمانان یافت شود و بر آن اثری از به کار گرفتن باشد در این صورت به جانب احتیاط نزدیک تر آن است که از آن اجتناب و دوری شود (العروه الوثقی/ص16).
   حقیقت آن است که دلیل قاعده، شامل این مورد نیز می شود، هرچند که احتیاط نیز شایسته است.
 
2-سید یزدی می فرماید: هر آن چه از دست کافر گرفته می شود یا در سرزمین آن ها یافت می شود محکوم به نجاست است مگر هنگامی که معلوم باشد قبل از آن دست مسلمان بوده است(العروه الوثقی/ص16).
 
3-پوست هایی که از دست مسلمانان گرفته می شود یا از بازار ایشان تهیه می شود محکوم به تذکیه    می باشد هرچند بر مذهب مخالف بوده و معتقد به این باشد که پوست میته با دباغی طاهر می شود. (العروه الوثقی/ص16)
 
4- برای این که قاعده سوق المسلمین اجرا شود تحقق سه شرط معتبر است:
بازار مسلمانان باشد
خرید از دست مسلمان باشد
علم نداشتن به عدم تذکیه
 
5-مرور مجدد دلائل و مستندات قاعده:
تعدد روایات
اجماع فقها
سیره متشرعه
6-همان طور که بیان شد قاعده ی سوق، بنای برقراری اعتماد در جامعه را دارد. به عبارتی قاعده ی سوق بخش عمده ای از مفاد آن ناظر به ایجاد اعتماد عمومی در بازار اسلامی دارد. لازم به ذکر است که اعتماد یکی از ارکان مهم در ثبات بازار است. بازاری که فروشنده و خریدار به یکدیگر اعتماد کنند، بازاری پویا و فعال خواهد بود.
   اعتماد یک سرمایه ی مهم اجتماعی است که اسلام با وضع قوانین مختلف در حوزه های فردی و اجتماعی تلاش دارد تا آن را در جامعه ی اسلامی گسترش دهد. شاید بتوان گفت یکی از برکات مهم قاعده سوق المسلمین همین بسط و گسترش اعتماد عمومی باشد.
  اعتماد(Trust) در جایگاه یکی از مولفه ها و نماگرهای اصلی نظریه                                    سرمایه ی اجتماعی ( Social Capital) مطرح است؛ به گونه ای که بسیاری از تحقیق های موجود در این باره، مفهوم اعتماد را مترادف با مفهوم سرمایه ی اجتماعی در نظر می گیرند.
   سرمایه ی اجتماعی چیست؟ سرمایه ی اجتماعی در جامعه ای مفروض در برگیرنده ی نهادها، رابطه ها و ارزش هایی است که بر کنش ها و واکنش های مردم حاکم هستند و در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی سهمی دارند. اما سرمایه ی اجتماعی جمع ساده ی نهادهایی نیست که جامعه را در بر         می گیرند بلکه مانند ملاطی شمرده می شود که نهادهای یاد شده را به هم پیوند می زند. سرمایه ی اجتماعی در عین حال در بر گیرنده ی ارزش ها و هنجارهای مشترک لازم برای رفتار اجتماعی است که در روابط شخصی افراد، در اعتماد آنان به یکدیگر و در حس مشترک مسئولیت های مدنی منعکس شده است. امری که جامعه را چیزی بیشتر و فراتر از جمع افراد می سازد.
 
   با توجه به این موضوع مجدداً و از منظر اعتماد اجتماعی به قاعده سوق نگاهی دوباره می اندازیم:
   افراد در جامعه ی اسلامی می توانند وارد بازار شده و گوشت و پوست حیوانات را بدون پرسش از کیفیت ذبح آن خریداری کنند. در صورتی که علم به عدم تزکیه نداشته باشند، حیوان محکوم به تذکیه است و خرید و فروش، خوردن و دیگر تصرف ها مشروط به آن، بی اشکال است؛ حتی اگر عرضه کننده ی چنین کالایی فردی باشد که مسلمانی آن معلوم نباشد(موسوی خمینی/1379 /145) علت صحت این قاعده نیز سیره ی متشرعه و مومنان است که از ابتدای حکومت اسلامی در عصر پیامبر تا زمان حاضر استمرار دارد. حتی شخص رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و امامام معصومین علیهم السلام نیز خود این گونه عمل می کردند و ردعی از آن نیز به ما نرسیده است.
   افزون بر آن روایت های بسیاری نیز در این باره وجود دارد (بجنوردی، 1404:4، 155) در برخی از روایت ها نیز این گونه تحلیل شده است که اگر چنین نباشد، هیچ بازاری برای مسلمانان وجود نخواهد داشت: لو لم یجز هذا لم یقم للمسلمین سوق(حر عاملی 1387: 18 ، 215)
  چنان که ملاحظه می شود این قاعده در کنار سایر قواعد مشابه، نشان از وجود اعتماد در جامعه ی اسلامی است و می تواند فضای اعتماد را در درون جامعه ی اسلامی تقویت کرده و گسترش دهد.
 
7-موضوع بعدی که در ذیل قاعده سوق قابل تامل است، گستره ی آن با سایر تعاملات بازار است.
   مطابق قاعده سوق، اگر در بازارهای مالی مسلمانان، اعم از بازارهای معاملات نقدی، بازار بورس، بانک ها و موسسات مالی و غیره معاملات و نقل و انتقال هایی انجام بگیرد، اصل بر این است که مجموع این فعل و انفعالات صحیح و معتبر است و تحقیق و جست و جو از منشاء و منبع مالکیت آن اموال لازم نیست و ممنوع نمودن برخی از این مبادلات به احتمال این که این اموال از جرایم مقدمی ناشی شده است باعث بی اعتمادی و بی ثباتی بازار مسلمین می گردد.
 
8-فراموش نکنیم که یکی از مهم ترین ارکان تحقق قاعده سوق، شک در تذکیه است. به عبارتی تردید در حلیت کالا، به صرف موجود بودن در بازار مسلمین، حکم به طهارت می شود. و الا در قطعیت حرام بودن کالایی، این حکم جاری نخواهد شد. به این مثال ها و سوالات توجه کنید:
استفاده از کفش چرمی
سوال: کفش چرمی که از بازار اسلامی خریداری می شود ولی مارک تولید در کشورهای غیر اسلامی مانند چین را دارد، آیا پاک است یا جنس؟ برخی می گویند این چرم ها مصنوعی است، آیا فحص لازم است یا خیر؟
*حضرت آیت الله خامنه ای:
اگر احتمال دهد که حیوان ذبح اسلامی شده پاک است و اگر یقین دارد که ذبح اسلامی نشده، محکوم به نجاست است و همچنین اگر در چرم بودن آن شک باشد پاک است و تحقیق لازم نیست.
*حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
محکوم به طهارت است و فحص لازم نیست.
*حضرت آیت الله بهجت:
اگر چرم مصنوعی باشد اشکال ندارد و حکم چرم طبیعی در مسئله 99 رساله آمده.
*حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
پاک است.
*حضرت آلله سیستانی:
اگر احتمال باشد که مصنوعی است یا از حیوانی است که ذبح اسلامی شده پاک است.
*حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
اگر چرم بودن آن مشکوک فیه باشد، محکوم به طهارت است و فحص لازم نیست و اگر اطمینان به چرم بودن باشد و از بلاد کفر وارد شده باشد محکوم به نجاست است.
*حضرت آیت الله تبریزی:
چنان چه مشکوک است که چرم مصنوعی است یا طبیعی، فحص لازم نیست و چنان چه احراز کنند که چرم طبیعی است اگر از کشور غیر اسلامی خریداری شده و احتمال بدهند فروشنده تحقیق از تذکیه کرده، پاک و خرید آن جایز است.(مسائل جدید/سیدمحسن محمودی/ج4-ص 51 و52
 
استفاده از ماهی بسته بندی شده
از ماهی فلس دار استفاده کن، از ماهی که فلس ندارد نخور. امام صادق علیه السلام وسایل الشیعه/16/330
سوال: استفاده از ماهی که از بازار مسلمین خریداری می شود و در حال حاضر در آن فلس یافت نمی شود، یا به صورت بسته بندی شده است و نمی دانیم چگونه بوده است چه صورت دارد؟
*حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
اگر در حالی که برای فروش عرضه می شود راهی برای تشخیص فلس داشتن و نداشتن آن نباشد با احتمال این که فروشنده با احراز تذکیه آن را می فروشد اشکال ندارد.
*حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
اگر در اصل فلس دار بودن آن شک دارید باید تحقیق کنید.
*حضرت آیت الله بهجت:
اگر احتمال فلس دار بودن دارد و فروشنده اخبار کند جایز است.
*حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
ماهی هایی که به صورت بسته بندی است و معلوم نیست چگونه است اگر از بازار مسلمین خریداری شود اشکالی ندارد.
*حضرت آیت الله سیستانی:
خوردن آن جایز است مگر این که بدانید گوشت ماهی فلس دار نیست.
*حضرت آیت الله تبریزی:
چنان چه فلس ندارد نمی شود از آن در غذا استفاده شود و باید در ماهی که به طور بسته بندی شده است، احراز کند که ماهی فلس دار بوده و اگر فروشنده بگوید این ماهی فلس داشته تمیز کرده اند و فلس ها زایل شده و احتمال صدق بدهد مانعی ندارد.
مسائل جدید/ سیدمحسن موسوی/ ج3-صص157 و 158
 
 
استفاده از مواد غذایی وارده از کشورهای خارجی
سوال: استفاده از سوسیس، کنسروها و مواد غذایی که از کشورهای خارجی وارد می شود چه صورت دارد؟
*حضرت آیت الله خامنه ای:
در مورد مواد غذایی غیر گوشتی اگر یقین به حرمت و نجس بودن آن نباشد اشکال ندارد لکن مواد گوشتی اگر از کشور غیر اسلامی وارد شده باشد و با فرض این که تذکیه ی آن محرز نیست حلال      نمی باشد.
*حضرت آیت الله سیستانی:
در مورد گوشت باید ذبح شرعی آن احراز شود و در مورد ماهی باید فلس دار بودن آن احراز شود و معلوم شود که زنده صید شده یا با تور و مانند آن صید شده است.
*حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
اگر مشتمل بر گوشت باشد جایز نیست.
*حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
استفاده از غذاهایی که از گوشت حیوان تهیه شده یا روغن حیوانی در آن به کار رفته باشد جایز نیست.
*حضرت آیت الله بهجت:
اگر مواد گوشتی هست محکوم به میته بودن آن هست و خرید و فروش آن حرام است.
*حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
مواد گوشتی که از کشورهای خارجی غیر مسلمان آورده می شود حرام است.
حضرت آیت الله تبریزی:
اگر مشتمل بر اجزاء حیوان باشد و از کشورهای غیر اسلامی وارد شده خوردن آن جایز نیست. مواد گوشتی و چربی همراه آن مثل پیه و دنبه که فروشنده مسلمان احراز تذکیه آن را نکرده و خبر از تذکیه ندهد حلال و پاک نیست.
مسائل جدید/ سیدمحسن محمودی/ج3-صص155 و 156
 
   ولی اگر یقین به عدم تذکیه و طهارت داشتیم، این قاعده حاکم نخواهد بود. هرچند که کالا در بازار مسلمین باشد.
به این دو خبر توجه کنید:
الف)آیت الله نعیم‌آبادی در بخش دیگری از اظهارات خود گوشت‌های خارجی حتی به شرط خریداری از کشورهای اسلامی را در صورت عدم ذبح اسلامی حرام اعلام کرد و خواستار توقف عرضه "گوشت نجس" به مردم شد.
   امام جمعه بندرعباس و عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن انتقاد از عرضه گوشت خرچنگ در برخی از مراکز عرضه و اغذیه‌فروشی‌ها در بندرعباس خواستار جلوگیری از روند عرضه این نوع گوشت شد و آن را حرام عنوان کرد.
ب) عرضه گوشت خرچنگ و کوسه در ساندویچی ها و مجتمع های تجاری در قالب پیتزا و کنسرو موجب نگرانی و گلایه متدینین، علما و ناظران بر عرضه غذاهای حلال در استان هرمزگان شده است.
به رغم تاکیدات و انتشار اخبار انتقادی و استفتائات مراجع تقلید در مورد حرام بودن گوشت برخی حیوانات شاهد متداول شدن سرو گوشت خرچنگ و کوسه (کولی) در بعضی از رستوران ها و  فروش آن در بعضی از فروشگاهها به عنوان خوردنی مجاز هستیم که این موضوع ضعف و عدم جدیت دستگاه های نظارتی را در برخورد با این موضوع نشان می دهد...(خبرگزاریها)
 
   از نظر حکم اسلام و فقها، خوردن گوشت حیوانات دریایی حرام است مگر ماهیان پولک (فلس) دار و میگو، که از این دسته استثناء شده اند. و خرچنگ چون از چنین ویژگی برخوردار نیست، خوردنش حرام است. امام موسی کاظم علیه السلام در مورد استفاده از گوشت جانداران دریایی می‌فرمایند: خوردن جرّی (نوعی ماهی) و لاک پشت و خرچنگ حرام است.
  همان طور که ملاحظه می فرمایید، تردیدی در حرام بودن موارد فوق وجود ندارد و صرف وجود آن در بازار مسلمین علت حلیت نخواهد بود.
 
سوال: خرید و فروش و استفاده از گوشت خرچنگ و خرگوش چه صورت دارد؟
*حضرت آیت الله خامنه ای:
خوردن آن حرام است.
*حضرت آیت الله فاضل لنکرانی:
حرام است.
*حضرت آیت الله مکارم شیرازی:
جایز نیست و فروختن آن به غیر مسلمین اشکال ندارد.
*حضرت آیت الله سیستانی:
خوردن آن ها حرام است ولی خرید و فروش چون منفعتی غیر از خوردن دارد اشکال ندارد.
*حضرت آیت الله بهجت:
خرچنگ و خرگوش حرام است.
*حضرت آیت الله تبریزی:
حرام است. اگر به کفار به شکل صوری بفروشند و قصد استنقاذ نسیت به پول آن داشته باشند مانعی ندارد.
*حضرت آیت الله صافی گلپایگانی:
گوشت خرگوش و خرچنگ حرام است و فروختن آن نیز برای خوردن جایز نیست بلی چنان چه منافع محلله داشته باشد از قبیل خوراک طیور و غیره فروختن آن برای این جهت اشکال ندارد.
مسائل جدید/سیدمحسن محمودی/ج3-صص 147 و 148
 
9-نکته مهم دیگر این است که چرا این قاعده دارای اهمیت است؟
   نگاهی به مضمون قاعده سوق، سه نکته مهم و اصلی را یادآوری می کند:
 1-روابط اجتماعی 2-خوردن و آشامیدن 3-پوشش و لباس
الف) در موضوع روابط اجتماعی اشاره کردیم که قاعده سوق برکات فراوانی از جمله تقویت اعتماد و سرمایه ی اجتماعی را در پی خواهد داشت.
ب)خوردن و آشامیدن:
   همان طور که می دانید در اسلام خوردن و آشامیدن از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در آموزه های دینی ما، برای خوردن و آشامیدن قوانین زیادی وجود دارد. شخص مسلمان مجاز نیست که هر چیزی را بخورد و یا هر چیزی را بیاشامد، آن چنان که در کشورهای غربی مرسوم است.
   نگهداری شکم از خوردنی های غیر مجاز در اسلام توصیه فراوان به آن شده است و باب های مختلفی را در احکام و رساله های عملیه و همچنین قواعد فقهی به خود اختصاص داده است.
   نقش تغذيه در زندگي انسان فوق العاده با اهميت است؛ چرا که حدوث، بقا و رشد جسم و روح انسان با تغذيه در ارتباط است. در اين زمينه حتي اگر بگوييم سعادت و شقاوت انسان از سفره و تغذيه آغاز مي شود، سخن به گزاف نگفته ايم. اسلام عزيز براي کميت، کيفيت و نوع خوردني هاي انسان اهميت بسياري قايل شده است و دستورالعمل هاي فراواني دارد. قرآن کريم مي فرمايد: فالينظر الانسان الي طعامه ؛  بايد انسان نگاه کند که چه مي خورد. عبس آیه 23
   آن چه كه انسان مي‌خورد و مي‌نوشد در روح و روان و نيز جسم او تأثيرگذار است، از اين رو خداوند متعال برخي از آن ها را حرام و برخي ديگر را حلال كرده است.
  بد نیست به داستانی جالب از عالم بزرگ مرحوم علامه محمدتقی جعفری اشاره کنیم:
   دكتر غلام رضا جعفرى - فرزند مرحوم علامه محمدتقى جعفرى - مى‏گويد: وقتى كه در نروژ بودم (سفر نروژ در هفته‏هاى آخر عمر علامه و براى معالجه بوده است)، يكى از دوستان من، استاد را براى‏ شام به منزل خود دعوت كرد. رأس ساعت مقرر، من و پدرم، به منزل آن دوستم رفتيم. هنگام شام، پدرم ناراحت شد و گفت: بوى تعفّن مى‏آيد!
  من تصور كردم كه ممكن است تومور موجود در مغز، فعاليت مراكز بويايى در مغز را دچار اختلال كرده باشد. من به او توضيح دادم كه بوى تعفّن در كار نيست؛ اما او ضمن ابراز ناراحتى از بوى تعفّن، از جا برخاست كه برود. به ناچار من نيز همراه او از منزل دوستم خارج شدم. صبح روز بعد، من با آن دوستم تماس گرفتم تا راجع به اتفاق شب گذشته عذر خواهى كنم؛ اما با كمال تعجب آن دوستم گفت كه براى شام شب گذشته نتوانسته بودم مرغ ذبح اسلامى بخرم و ناچار شدم از مرغ معمولى‏ استفاده كنم. آن دوستم گفت: از اين كه داشتم مرغ غير ذبح اسلامى به استادم مى‏دادم، بسيار ناراحت بودم؛ خيلى خوشحال هستم‏ كه ايشان شام نخوردند.«( فروغ دانایی، شرح حال و خاطرات علامه محمد تقى جعفرى، يعقوب قاسملو، ص 24 - 23، انتشارات نسيم حيات)
  رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كه روزى حلال بخورد، فرشته‏اى بر فراز او، براى استغفار كند تا از خوردن دست بكشد. (بحارالانوار، علامه محمدباقر مجلسى، ج 66، ص 314، حديث 6، چاپ تهران )
   نيز فرمود:
»هر كس لقمه‏ى حرامى بخورد، چهل شبانه روز نماز او پذيرفته نمى‏شود و دعاى چهل صبح‏گاه او نيز مستجاب نمى‏گردد و هر گوشتى كه (لقمه‏ى) حرام رويانيده باشد، مستوجب آتش است و يك لقمه نيز گوشت مى‏روياند.(بحارالانوار، ج 66، ص 314، حديث 7، چاپ تهران )
   علامه محمدباقر مجلسى نيز فرمود: هر كس اهميت ندهد كه مالش را از چه راهى به دست آورده، خدا نيز اهميت نمى‏دهد كه از كدامين راه به آتش داخلش‏كند.( اعلام الدين، حسن‏بن ابى الحسن ديلمى، ص 199، مؤسسه آل البيت(
   خداوند با آفرینش انسان، رزق و روزی او را هم همراهش آفريده است. همان طوری که غذا در رشد و تقویت جسم انسان تأثیر می‌گذارد، در روح و روان او هم اثر به سزایی دارد، از اين رو خداوند حکیم و متعال، بعضی خوردنی‌ها را بر ما حرام کرده است تا اثرات بد آن ها در بدن و روح ما تأثیرگذار نباشد.
   اگرچه علم امروز اثرات منفی غذاهای حرام در روح و روان انسان را کمتر متوجه شده، امّا اثرات منفی بعضی از آن ها در سلامتی جسم انسان را به خوبی ثابت کرده است و این خود دليلي بر اعجاز علمی قرآن می‌باشد. در قرآن کریم آیات متعددی درباره خوردنی‌های حرام ذکر شده است، و ما در این بحث به بررسی آن خوردنی‌ها در دو سوره بقره و مائده می‌پردازیم.
 
خوردني‌هاي حرام
مواد و غذاهايي كه خداوند آن ها را در دو سوره بقره و مائده بر ما حرام كرده است، عبارتند از:
-مردار
منظور از مردار، مرده‌ی هر حیوانی است که خدا، گوشت آن را حلال نموده است، خواه از چهارپایان باشد یا پرندگان؛ و نیز وحشی یا اهلی بودن تفاوت نمی‌کند. با این بیان، خوردن «مردار» و بهره‌وری‌های دیگر از آن حرام است.
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ‏...»  مردار بر شما حرام شده است. (قرآن کریم/مانده 3)
 
فلسفه تحريم گوشت مردار
   بدون شك خداوند حكيم بدون دليل چيزي را حرام نمي‌كند، از اين رو اگر گوشت مردار را حرام كرده است، به دليل مفاسد و مضراتي است كه در آن وجود دارد.
   افزون بر اين كه پيشوايان دين در روايات اسلامى زيان‌هاى مردار را يادآور شده‌اند، پيشرفت‌هاى علمى بشر نيز پرده از روى آن مضرات برداشته است.
در اين باره امام صادق عليه السلام فرمود:
«اما الميتة فانه لم ينل منها احد الا ضعف بدنه، و ذهبت قوته، و انقطع نسله و لا يموت آكل الميتة الا فجاة» (راغب اصفهاني، المفردات، نرم افزار جامع‌التفاسير)
«به كسي از گوشت مردار نمي‌رسد، مگر آن كه بدنش ضعيف و نسلش قطع مي‌شود و خورنده گوشت خوك به طور ناگهاني مي‌ميرد»
   اين مفاسد ممكن است به خاطر آن باشد كه دستگاه گوارش نمى‏تواند از مردار خون سالم و زنده بسازد، افزون بر آن، مردار كانونى است از انواع ميكرب‌ها، اسلام علاوه بر اين كه خوردن گوشت مردار را تحريم كرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان كاملا از آن دورى كنند. (شيخ صدوق، الامالي، انتشارات اعلمي)
 
- خون
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُم ‏... الدم ...» خون بر شما حرام شده است.» (قرآن کریم/ انعام 145)
   در جاهلیت، خون حیوان را بر روده‌ی بزرگ آن می‌ریختند و پس از آماده ساختن می‌خوردند. امّا با نزول قرآن شریف، خون ریخته شده تحریم گردید، امّا اندک خونی که به گوشت آلوده می‌شود و یا خونی که در جگر سیاه به صورت گوشت درآمده، روا شناخته شد.
 
حکمت تحريم خوردن خون
   خون‌خوارى هم زيان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى، چرا كه خون از يك سو ماده كاملا آماده‏اى است براى پرورش انواع ميكروب‌ها.
   تمام ميكروب‌هايى كه وارد بدن انسان مى‏شوند به خون حمله مى‏كنند، و آن را مركز فعاليت خويش قرار مى‏دهند، به همين دليل گلبول‌هاى سفيد كه پاسداران و سربازان كشور تن انسان هستند همواره در منطقه خون پاسدارى مى‏كنند تا ميكروب‌ها به اين سنگر حساس كه با تمام مناطق بدن ارتباط نزديك دارد راه پيدا نكنند، مخصوصا هنگامى كه خون از جريان مى‏افتد و به اصطلاح مى‏ميرد، گلبول‌هاى‏ سفيد از بين مى‏روند و به همين دليل ميكروب‌ها كه ميدان را خالى از حريف مى‏بينند به سرعت زاد و ولد كرده گسترش مى‏يابند، بنا بر اين اگر گفته شود خون به هنگامى كه از جريان مى‏افتد آلوده‏ترين اجزاى بدن انسان و حيوان است، گزاف گفته نشده است.
   از سوى ديگر امروز در علم غذاشناسى ثابت شده كه غذاها از طريق تاثير در غده‏ها و ايجاد هورمون‌ها در روحيات و اخلاق انسان اثر مى‏گذارند، از قديم نيز تاثير خون‌خوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسيده است. (الخصال، قم،‌انشارات جامعه مدرسين)
امام صادق عليه السلام در اين باره فرمود:
   «خداوند خون را حرام كرد، زيرا [تغذيه از خون] سبب فساد بدن‌ها و موجب پيدا شدن آب زرد و بوى متعفّن دهان و بد بو شدن شخص و بد خلق شدن وى و سخت دل شدن و كم مهر گرديدن نسبت به ديگران مى‏گردد حتى كار به جايى مى‏رسد كه فرزند به واسطه ی تغذيه از آن پدر و دوست و همسرش را به قتل مى‏رساند.»
 
- گوشت خوک
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُم ‏... و لحم الخنزير ...» گوشت خوك بر شما حرام شده است.» (قرآن کریم انعام 145)
   آیه شریفه، گوشت خوک را به صورت جداگانه تحریم می‌کند تا روشن سازد که خوک و گوشت آن به طور کلّی حرام است، خواه مردار باشد و یا نباشد؛ البته حیواناتی چون سگ و گربه و میمون و... نيز این گونه‌اند؛ امّا بدان دلیل به گوشت خوک تصریح شده است که مردم بیشتر به خوردن آن علاقه نشان می‌دهند، نه دیگر حیوانات همانند آن.
 
فلسفه تحريم گوشت خوك
   خوك حتى نزد اروپائيان كه بيشتر گوشت آن را مى‏خورند سمبل بى‏غيرتى است، و حيوانى كثيف است. خوك در امور جنسى فوق العاده بى‏تفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تاثير غذا در روحيات كه از نظر علم ثابت است، تاثير اين غذا در خصوص لاابالي گرى در مسائل جنسى مشهود است.
   در شريعت حضرت موسى عليه السلام حرمت گوشت خوك نيز اعلام شده است، چنان كه در تورات آمده است: «خوك ... نشخوار نمي‌كند اين براي شما نجس است. از گوشت آن ها مخوريد و لاش آن ها را لمس مكنيد اين ها براي شما نجس‌اند»
 و در اناجيل، گناه كاران به خوك تشبيه شده‏اند، و در ضمن داستان‌ها مظهر شيطان خوك معرفى شده است.
  جاى تعجب است كه بعضى با چشم خود مى‏بينند از يك سو خوراك خوك، نوعا از كثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى ديگر براى همه روشن شده كه گوشت اين حيوان پليد داراى دو نوع انگل خطرناك بنام كرم «تريشين» و يك نوع كرم «‏كدو» است، باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مى‏ورزند.
   تنها كرم «تريشين» كافى است كه در يك ماه 15 هزار تخم‏ريزى كند و در انسان سبب پيدايش امراض گوناگونى مانند كم خونى، سرگيجه، تب‌هاى مخصوص اسهال، دردهاى رماتيسمى، كشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراكم پيه‏ها، كوفتگى و خستگى، سختى عمل جويدن و بلعيدن غذا و تنفس و غيره گردد.
   در يك كيلو گوشت خوك ممكن است 400 ميليون نوزاد كرم «تريشين» باشد و شايد همين امور سبب شد كه چند سال قبل در قسمتى از كشور روسيه خوردن گوشت خوك ممنوع اعلام شد.
   بعضى مى‏گويند با وسائل امروز مى‏توان تمام اين انگل‌ها را كشت و گوشت خوك را از آن ها پاك نمود، ولى به فرض كه با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوك در حرارت زياد انگل‌هاى مزبور به كلى از ميان بروند، باز زيان گوشت خوك قابل انكار نيست، زيرا طبق اصل مسلمى كه اشاره شد گوشت هر حيوانى حاوى صفات آن حيوان است و از طريق غده‏ها و تراوش آن ها (هورمون ها) در اخلاق كسانى كه از آن تغذيه مى‏كنند اثر مى‏گذارد، و به اين ترتيب خوردن گوشت خوك مى‏تواند صفت بى‏بند و بارى جنسى و بى اعتنايى به مسائل ناموسى را كه از خصائص بارز اين حيوان است به خورنده آن منتقل كند.
   و شايد يكى از علل بى‏بند و بارى شديد جنسى كه در كشورهاى غربى حكومت مى‏كند همان تغذيه از گوشت اين حيوان آلوده باشد.
 
- حيوان با ذبح غیر اسلامی
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... وَ ما أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِه» ؛ مردار و ... هر حيوانى كه به هنگام كشتنش نام ديگرى جز اللّه را بر او بگويند، بر شما حرام شد. (قرآن کریم انعام 145)
   از این آيه دانسته مي‌شود که هر حیوان حلال گوشتی که به نام غیر خدا ذبح شود و یا در کشتار آن، مقررات شرعی رعایت نگردد و یا به دست كافران کشته شود، حرام است و خوردن گوشت آن نارواست.
  از آن جا که عمده گوشت وارداتی کشورمان از برزیل وارد می شود، نمایندگان ایران با حضور دائمی در کشتارگاه های برزیل بر روند ذبح شرعی دام برای ورود به کشور نظارت دارند. بد نیست بدانید جمهوری اسلامی ایران مقام دوم جهان در واردات گوشت حلال را دارا است که عمده این گوشت از برزیل و با نظارت ناظرین شرعی و بهداشتی حاضر در کشتارگاه ها تهیه می شود. کشتارگاه برتین یکی از بزرگ ترین و مجهزترین کشتارگاه های برزیل است.
   در اسلام براى ذبح حيوانات شرايطى مانند قطع چهار رگ گردن و گفتن بسم اللَّه در نظر گرفته شده، به طورى كه اگر اين شرايط انجام نگيرد، گوشت حيوانات قابل استفاده نيست با استفاده از آيات الهي چنين به نظر ميرسد كه اسلام با اين دستور مى‏خواهد توحيد حقيقي و عملي را تامين نمايد. حقيقت توحيد لازم است در تمام امور و احوال و افعال و موضوعات گسترش پيدا كند، و از جمله آن ها مأكولات است كه خوراك انسان بايد با برنامه توجه به خداوند و با ذكر نام او تهيه گشته، و جزء بدن انسان قرار بگيرد. چقدر خوب است كه انسان همه ی أعمال خود را به ذكر نام خداوند متعال آغاز كرده، و از قلب خود نيز متوجّه اين معنى باشد، تا عمل او نورانيّت پيدا كند، و لذا از مسلمانان مي خواهد كه از آيين بت پرستان كه حيوانات خود را به نام «بت» سر مى‏بريدند؛ دوري گزيند و لذا، گفتن نام «خدا» را به عنوان جزئى از برنامه ی وسيعى كه براى ريشه كن ساختن افكار بت پرستى طرح كرده، لازم دانسته است.
 
حکمت تحريم اکل حيوان با ذبح غير اسلامي
 آيا بردن نام خدا يا غير خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتى در گوشت حيوان اثر مى‏گذارد؟!
  در پاسخ بايد گفت نبايد فراموش كرد كه لازم نيست نام خدا و غير خدا در ماهيت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد، زيرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است، گاهى تحريم چيزى به دليل بهداشت و حفظ جسم است، و گاهى به دليل تهذيب روح و زمانى نيز به دليل حفظ نظام اجتماع، و تحريم گوشت‌هايى كه به نام بت‌ها ذبح مى‏شود در حقيقت جنبه ی معنوى و اخلاقى و تربيتى دارد، آن ها انسان را از خدا دور مى‏كند، و اثر روانى و تربيتى نامطلوبى دارد، چرا كه از سنت‌هاى شرك و بت پرستى است و تجديد كننده خاطره آن ها مي‌باشد.
   تحريم موضوعات چهارگانه ـ مردار، خون، خوك، حيوان با ذبح غير شرعي ـ در چهار سوره از قرآن ذكر شده است كه دو مورد از آن در مكه (انعام- 145 و نحل 115) و دو مورد آن در مدينه نازل شده است (بقره- 173 و مائده- 3).
   چنين به نظر مى‏رسد كه نخستين بار اوائل بعثت بود كه تحريم اين گوشت‌هاى حرام اعلام شد، و دومين بار اواخر اقامت پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مكه، و سومين بار در اوائل هجرت در مدينه و بالاخره چهارمين بار در اواخر عمر پيامبر در سوره مائده كه از آخرين سوره قرآن است بيان شده است. (ناصر مكارم شيرازي، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامية، 1374)
   اين طرز نزول آيات كه بى‏سابقه يا كم سابقه است، به خاطر اهميت اين موضوع و خطرات جسمى و روحى فراوان آن است و نيز به خاطر آلودگى زياد مردم آن روز به آن بوده است..
 
-حیوان خفه شده
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... وَ الْمُنْخَنِقَةُ » ؛ مردار و ... حيوانات خفه‌شده بر شما حرام شد؛ (قرآن کریم انعام 145)
   به باور برخی، منظور از واژه‌ی «منخنقه» آن حیوانی است که سرش را میان دو قسمت درخت در فشار قرار دهند تا خفه شود. و به باور برخی دیگر، حیوانی است که با ریسمان شکارچی و دام خفه گردد.
«ابن عباس» می‌گوید: در جاهلیت، حیوان را خفه می‌کردند و گوشت آن را می‌خورند.
   در بعضى از روايات نقل شده كه مجوس مخصوصاً مقيد بودند كه حيوانات را از طريق خفه كردن آن ها بكشند سپس از گوشتشان استفاده كنند. بنا براين ممكن است آيه ناظر به وضع آن ها نيز باشد.
 
- حيوان کتک خورده
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْمَوْقُوذَة»؛ مردار و ... حيوان كتك‌خورده بر شما حرام شد (قرآن کریم انعام 145)
  منظور از واژه‌ی «موقوذه» حیوانی است که بر اثر کتک بسیار و یا ضربه‌ای کاری به وسیله‌ي چوب یا هر ابزار دیگری از پا درآید که خوردن گوشت آن نیز حرام است؛ و نیز همین‌گونه است اگر بر اثر بیماری بمیرد.
 
- حیوان پرتاب شده
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْمُتَرَدِّيَةُ»؛ مردار و ... حيوان پرتاب‌شده بر شما حرام شد؛ (قرآن کریم انعام 145)
   به باور گروهی از جمله «ابن عباس» حیوانی که از کوه یا جای بلندی سقوط کند و یا در چاه بیفتد و بمیرد، در این صورت نیز خوردن گوشت آن تحریم شده است؛ امّا اگر در چاه سقوط کند و امکان کشتار شرعی آن نباشد، اگر پیش از مردن آن کاردی به پیکرش بزنند که بر اثر آن زخم جان دهد، گوشت آن حلال می‌گردد.
 
-حيوان شاخ زده شده
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و الْنطيحة » ؛ مردار و ... حيوان شاخ‌زده‌شده بر شما حرام شد؛ (قرآن کریم انعام 145)
حیوانی که بر اثر شاخ زدن دیگر حیوانات بمیرد، نيز خوردن گوشت آن حرام است.
 
- شکار مرده‌ی درندگان
خداوند متعال در اين باره مي‌فرمايد:
«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ ... و مَا أَكلَ‏َ السَّبُعُ إِلَّا مَا ذَكَّيْتُمْ » ؛ مردار و ... و آن چه درّنده (از آن) خورده، بر شما حرام شد مگر آن چه را (زنده دریابید و) سر ببرید... (قرآن کریم انعام 145)
   خوردني ديگري كه از سوي خداوند حرام شد، گوشت حیوانی است که به وسیله‌ی درنده‌ای شکار شده و بمیرد.
   ممكن است فلسفه ی تحريم اين پنج نوع از گوشت‌هاى حيوانات به خاطر آن باشد كه خون به قدر كافى از آن ها بيرون نمى‏رود، زيرا تا زمانى كه رگ‌هاى اصلى گردن بريده نشود، خون به اندازه كافى بيرون نخواهد ريخت. از سوي ديگر خون مركز انواع ميكروب‌ها است و با مردن حيوان قبل از هر چيز خون عفونت پيدا مى


مطالب مشابه :


اسامی پدران آرمیده درمسجدپیرسرا

حسین احمد پور- علیگل جبار- ابوالقاسم نیکزاد انصاری- هادی نظرپور- حسینگل نظرپور




وضع تیتراژهای سینمایی و تلویزیونی امروزمان

گرافیک - وضع تیتراژهای سینمایی و تلویزیونی امروزمان - آموزش مبانی هنرهای تجسمی و گرافیک




منابعي براي درس "سمينار انقلاب اسلامي"

(ترجمه ابوالقاسم سرى انقلاب اسلامی و انقلاب های جهان، قدرت الله بهرامی ـ مهدی نظرپور.




لیست بروز می شود

ابوالقاسم نوراله نظرپور:




نتایج نهایی انتخابات شورای اسلامی روستاهای شهرستان شفت

ابوالقاسم نیکخو . اصغر معدلتخواه حقیقی محمد نظرپور. خسرو




مجلات اقتصادی

، دكتر غلامعلي فرجادي، دكتر احمد مجتهد، دكتر سعيد مشيري، دكتر ابوالقاسم نظرپور ، محمد




نتایج نهایی انتخابات در روستاهای شفت

ابوالقاسم نیکخو . اصغر معدلتخواه حقیقی محمد نظرپور. خسرو




یادی از گذشته_ قسمت دوم

برگزاری این مراسم نیز صبحانه آنها از طرف منزل حاج مهدی خان آزاده و ابوالقاسم نظرپور




مسابقات اذان در بشاگرد

ابوالقاسم نطری . افق .که در پایان در رده سنی بزرگسالان محمدراهدار-فرهاد علیپور وحسن




سوق المسلمین

نظرپور-منتظری مقدم،محمدنقی-مصطفی ، فرهنگ الموسوی الخوئی، ابوالقاسم، التنقیح فی شرح




برچسب :