تاریخچه پیدایش خط
خطوط باستان
الف: خط چینى
ب: خط میخى
ج: خط هیروگلیف مصری
د: هیروکلیف هیتیتى
تاریخ خط در ایران
ورود اسلام به ایران و تحول خط
خطوط اصلی و متداول عصر حاضر در ایران
1- كوفي
2- خط محقق
3- خط ريحان
4- خط ثلث
5- خط نسخ
6- خط تعليق
7- خط دیوانی
8- خط رقعه
9- خط نستعلیق
10- خط شکستۀ نستعلیق
تحول و نوآوري در دنياي معاصر
الف ـ دوره اول ـ قاجاريه ـ (دوره نوآوري در جامعه سنتي )
ب- دوره دوم – پهلوي (دوره نوسازي)
خط و تبليغات
سنت شكني در ارتباط شكل و محتوي
مدرنيستها و اقلام قديم
به نام خدا
خط، هنر تثبیت ذهنیات است با علایم معهود چشم. احتیاج به حفظ خاطرهها نخستین محرک پیدایى خط در بین اقوام عالم بود. چه انسان اولیه براى حفظ امورى که مىخواست سالهاى مدید باقى بماند، ابتدا به رسم صور آنها پرداخت و از این تصویرپردازی روش تصویرنگارى را بوجود آورد. روش تصویرنگارى
تصویرنگاره و اندیشه نگاره |
که به ابتدا ناظر به رسم صور اشیاء بود، بعدها توانست با تصویر اشیایى شبیه به اندیشهها به نمایش اندیشه نیز اقدام کند. این طریق نمایش اندیشه همانست که نام اندیشهنگارى را در تاریخ خطوط دارد. روش اندیشهنگارى، گرچه تا حدى رافع نقص تصویرنگارى شد ولى باز کافى نبود چه در این روش اندیشهها با علایمى نمایش داده می شدند که بکلى فارغ و مستقل از زبان بودند. در قدیم یک سلسله اعمال و علایمى وجود داشت که تا حدى به حفظ خاطرهها و امورى که باید حفظ شوند، کمک مىکرد، نظیر: چوبخطهاى کوچک آلمانیهاى قدیم و یا ریسمانهاى گرهخورده ی مردمان پرو از زمان اینکاها و یا گردن بندهاى صدفى قوم ایروکوا به نام وامپون و بالاخره چوبخطهاى استرالیایی ها. نارسایى روش اندیشهنگارى موجب شد که در کار نگارش طریق دیگرى پیش آید که بستگى بیشتر با زبان داشته باشد، یعنى بستگى با اصواتى که چون گوش آنها را شنید، معانى آنها را درک کند. در این روش، اسم ها با علایمى نمایش داده می شوند که ربطى با اصوات مزبور ندارند، ولى در عوض آن خاصیت را دارند که چون چشم آنها را دید (بوقت قرائت) الفاظى قرین این علامات کند. با بکار بستن علایمى که شکل کلمات آن جناس لفظى با کلمات مبین معانى آنها دارد خط به مرحله ی سیلابى کشانیده شد. در این مرحله، هر سیلاب با علامتى خاص همراه است که با پیشرفت نمایش سیلابى خط کمکم روش الفبایى خط بوجود آمد. در روش سیلابى، با تجزیه ی سیلاب ها و نمایش مجزاى هر یک از آنها مطلب شکل تحریرى به خود می گیرد. در دنیاى قدیم ما به چهار نوع خط اندیشه نگار بر مىخوریم به شرح زیر:
الف: خط چینى
ب: خط میخى
ج: خط هیروکلیف مصرى
د: خط هیروکلیف هیتیتى
الف: خط چینى
چینىها ابتدا با رسم اشکالى آغاز به نگارش کردند، ولى علامات آنها به علت نارسایى موجب شد که بعدها ترکیباتى بسازند و با آن ترکیبات به بیان اندیشههاى خود بپردازند. این ترکیبات گرچه از یک سو مصور اندیشههاى آنان بود، ولى از طرف دیگر در انتقال مقاصد آنها نقش صحیح بازى نمىکرد و سرانجام به آنجا کشید تا چینىها با تکوین علاماتى که بیشتر تکیه بر اصوات مىکرد، به نوعى خط صوتنگار دست یابند. این خط صوتنگار گرچه از حیث آنکه با زبان بستگى داشت؛ در مرحلهاى جلوتر از خط قدیم بود، ولى از آنجا که هر حرف مىتوانست نمایشگر اصوات مختلف چندى باشد واجد نقص بسیار بود. چینىها براى رهایى از این نقص، یعنى نمایش معنى حقیقى هر علامت از علائمى اندیشهنگار به نام کلید استفاده کردند و هر کلید مبین یک نوع اندیشه بود. دانشوران چینى بعدها به یک قسم خط تندنویسى دست یافتند که نمونه ی خط ژاپونى شد.
خوشنویسی نیز از کهن ترین هنرهای چین است. چینی ها خوشنویسی را جوهر نقاشی های تصویری می شمردند و از این رو در چین بین خطاطی و نقاشی پیوند های خاصی برقرار بوده است. هنر خط در سنت هنری چین والاترین جایگاه را دارد. خط و خوشنویسی در چین از حدود 2500 سال پیش (احتمالا در زمان کنفوسیوس) به عنوان یک هنر معتبر رواج یافت و به مرور زمان 5 شیوه ی خوشنویسی در چین پدید آمد و با اندک تغییراتی تاکنون پابرجا مانده است. این 5 شیوه عبارتند از:
مهرگونه - تحریری - منتظم - غیر منتظم - روان.
ب: خط میخى
این خط که اصلى اندیشهنگار داشت در همه کشورهاى آسیاى غربى بکار می رفت. محققین سومریان را ابداع کننده ی خط میخی می دانند. سومریان (حدود 3000 تا 2500 سال قبل از میلاد) با ابداع خط میخی دوره ای را آغاز کردند که به عنوان آغاز خط نویسی شهرت دارد و همچنین اولین مدارک نگارشی بشر که به صورت الواح گلین برجای مانده متعلق به تمدن های بین النهرین است.
در سال 1621م. سیاح ایتالیایى به نام پیترودلاواله از کتیبههاى تختجمشید چند علامت میخى نقاشى کرد و با خود به اروپا برد و به حدس خود گفت که این خط باید از چپ به راست خوانده شود. شاردن سیاح فرانسوى در سال 1674م. یکى از کتیبههاى ایرانى را در سیاحتنامه خود ترسیم کرد و کنت کاى لوس در 1762 م. تصویر گلدانى از مرمر را که بر روى خود کتیبههایى از سه خط میخى و یک خط مصرى داشت انتشار داد و زمینه را براى تحقیق باز کرد. در سال 1765م. کارس تنس نىبور دانمارکى کتیبههایى از پاسارگاد کپی برداشت و معلوم کرد که خطوط این کتیبهها از سه نوع است و سادهترین آنها مرکب از چهل و دو علامت می باشد. عالم دانمارکى دیگر به نام مونتر نوع دوم خط میخى را در سال 1802م. خط سیلابى یا هجایى اعلام کرد و گفت هر علامت آن نماینده ی یک هجاست و خط سوم نیز ایدئوگرامى است یعنى هر علامت نماینده ی یک مفهوم یا کلمه است. بعدها عالم مزبور گفت در جاهایى که کتیبه به سه نوع خط نوشته شده هر سه از حیث مضمون راجع به یک مطلباند و هرکدام از خطها متعلق به یک زبان است. به عقیده ی او خط اول باید متعلق به زبانى باشد که متن در ابتدا به آن زبان نوشته شده و بعد آن را به دو زبان دیگر ترجمه کردهاند و چون زبان اهالى پارس، که تختجمشید در آن واقع است، زبان پارسى بوده پس جاى اول را باید به زبان پارسى داد. پس از آن او بخواندن خط اول که سادهتر بود پرداخت. او با این مجاهدت ها توانست دو حرف را که عبارت از «آ» و «ب» باشند معلوم کند
خط میخی در ایران باستان |
همیشه با هم و به یک ترتیب تکرار می شوند ولى گاه گاه آخر این چند علامت تغییر می کند. در ادامه ی تلاش های مون تر محقق دیگری به نام گروت فند به این نتیجه رسید که این چند علامت که به یک ترتیب و با هم تکرار مىشوند باید کلمه شاه باشد و کلمهاى که قبل از آن آمده و در دو کتیبه مختلف است اسم شاه. بالا خره بعد از مجاهدت و تلاشهای فراوان محققین راولین سن موفق شد راز کتیبه ی بیستون داریوش اول را که با سه زبان نوشته شده بود (پارسی قدیم، ایلامی، آسوری) فاش کند. و این باعث شد تا الفبای زبان پارسی قدیم معلوم شود و چهارصد کلمه از این زبان بدست آمد. علامات خط میخی دوم نیز به کوشش راولین سن در سال 1855 م. کاملا معلوم شد و محقق شد که زبان آن زبان ایلامى یا زبان شوش جدید است. بعد از این به خواندن خط سوم پرداختند در اینجا کار با اشکالات بسیار همراه بود زیرا این خط کمتر از دو خط دیگر جا گرفته بود. «مون تر» در 1802 م. گفت که بعضی علامات خط سوم شبیه علاماتى است که بر آجرهاى بابل نوشته شده و از خرابههاى این شهر قدیم بدست آمده است. بر اثر اکتشافات الیاردا و ابت تاا در نینوا ثابت گردید که خط سوم کتیبههاى هخامنشى همان خط آسورى و بابلى است و دیگر شکى نماند که شاهان هخامنشى بعد از زبان پارسى قدیم و زبان ایلامى به خط و زبان آسور و بابل، که زبان و خط نخستین مردم متمدن آسیاى پیشین بود توجه داشته و آنرا بکار می بردهاند.
ج:خط هیروگلیف مصریاین خط، در حدود 5 هزار سال قبل از تصویر نگاری مشتق شد.نزدیک به 500 علامت تصویری در خط هیروگلیف جود داشت. و طرز نگارش آن به دو صورت عمودی و افقی بود که ابتدا هیروگلیف عمودی و سپس افقی پدید آمد.
این خط را مصریان اولین بار جهت نوشتن مطالب خود اختراع کردند و آن را هیروگلیف نامیدند. هیروگلیف به معنی کنده کاری مقدس و خط مقدس است که حجاران و صنعتگران آن را در دیوار مقابر، ستون ها، تندیس ها مهر ها و ... به کار می بردند. بعدها با پیدایى پاپیروس از این خط نوع دیگرى بوجود آمد بنام هیراتیک (مذهبى، با صلابت) و سپس با بهم ریختگى آن نوعى خط تندنویسى ایجاد گردید به نام خط عامیانه.
این خط خیلى درستتر از خط هیروگلیف مصریست. فنیقىها (چهارده قرن پیش از میلاد مسیح) به احتمال اقرب به یقین، نخستین کسانى بودند که افتخار کشف الفباى حقیقى را دارند؛ کشفى که تحول عظیمى در خط بوجود آورد چه الفباى یونانى و ایتالیایى منتج از الفباى فنیقى است و از آنجا که الفباى سایر کشورهاى اروپایى مشتق از این دو الفبا مىباشد، مىتوان گفت که مبدأ خطوط ملل اروپایى فنیقى است. علاوه بر این، از طریق قوم آرامى الفباى فنیقى در مصر و عرب و بینالنهرین تا هند بسط یافت و اصول آن بعدها با اختراع علایمى براى نشان دادن حروف مصوت بوسیله ی یونانی ها کامل شد.
خط فنیقى چون بوجود آمد، سایر خطوط جز خط چینى را از قلمرو نویسندگى خارج کرد؛ چون کتابت با این خط بسیار آسان بود، بکار بستن آن توسعه زیاد یافت. در جنب پیشرفت خط سعى دیگرى نیز به عمل آمد و آن توسعه ی محل و مواد نویسندگى بود چه قبل از پیدایى کاغذ از سنگ و فلزات استفاده مىکردند و غیر از سنگ و فلزات از پوست درختان و جانوران نیز استفاده می شد، ولى گرانى قیمت این دو پوست موجب شد که در مصرف آن اقتصاد بورزند و طریق اقتصادورزى، یکى فشردگى در نوشته و دیگر استفاده از علائم اختصارى و سدیگر تراش پوست و استفاده ی مجدد از آن بود.
قدیمی ترین نمونه های این الفبای فینیقی در شهر کوچک بولوس لبنان پیدا شده که امروزه جبیل خوانده می شود. یونانی ها الفبای فینیقی را پذیرفتند و در آن تغییراتی دادند. که الفبای یونانی (1000 سال پیش از میلاد) بوجود آمد. عقیده بر آن است که الفبای مذکور از خط اقوام سامی شمالی سرچشمه گرفته است.
سرچشمه ی خط لاتین نیز بنا به عقیده ی محققان به خط اقوام اتروسک که ساکنان اولیه ی ایتالیا بودند مربوط می شود. پس از قرن اول ق.م. در الفبای لاتین قواعد زیبایی شناسی خاصی پدیدار گشت. این امر نخست در کتیبه ها و سپس با تغییرات جزیی در کتب تحقق یافت.امروز انواع اصلى خطوط عبارتند از: چینى، عربى (خط جمیع ملل مسلمان جز ترکیه)، هندى، یونانى، روسى، آلمانى، لاتین (خط لاتین بوسیله ی آمریکاییها و استرالیاییها نیز اخذ شده است).
جهت نگارش خط: خط مصریها، سانسکریت، یونانى، لاتینى و خطوط مشتق از آن، ارمنى، اتیوپى، گرجى و اسلاوى همه از چپ براست نوشته می شود. عبرى، عربى، کلدانى، آسورى، فارسى، ترک، تاتار، از راست به چپ؛ چینى، ژاپونى سطور از بالا به پایین و حروف از راست به چپ تحریر مىگردد. مکزیکىها از پایین به بالا مىنویسند. در یونان قدیم، نوعى نگارش بوده که ابتدا از راست به چپ مىنوشتند و چون به انتهاى سطر مىرسیدند از چپ به راست مىنوشتند و با همین ترتیب تا آخر پیش مىرفتند.
تاریخ خط در ایران
با آمدن اسلام به ایران و گسلیدن فرهنگ بعد از اسلام ایران از قبل از اسلام، مبحث خط نیز به دو قسمت می شود؛ قسمتى از آن مربوط به خطوط ماقبل اسلام در ایران قسمت دیگر مربوط به خط بعد از اسلام است.
ورود اسلام به ایران و تحول خط:
در این قسمت تاریخ خط فارسى همان تاریخ خط عربى است. که ابتدا اما تاریخ خط عربى به اجمال ذکر می کنیم.
بنابر گفته ی جرجى زیدان چنین است. اعراب حجاز مدرکى دال بر خط و سواد داشتن خود ندارند، ولى از اعراب شمال و جنوب حجاز آثار کتابت بسیار بدست است که معروفترین این مردمان مردم یمنىاند که با حروف مسند مىنوشتند و دیگر نبطىهاى شمالاند که خطشان نبطى است. مردم حجاز که بر اثر صحرانشینى از کتابت خط بىبهره ماندند، کمى پیش از اسلام بعراق و شام مىرفتند و بطور عاریت از نوشتن عراقیان و شامیان استفاده مىکردند و چون به حجاز مىآمدند، عربى خود را با حروف نبطى یا سریانى و عبرانى مىنوشتند. خط سریانى و نبطى بعد از فتوحات اسلام نیز میان اعراب باقى ماند و تدریجاً از نبطى، خط نسخ پدید آمد و از سریانى، خط کوفى. خط کوفى در ابتدا به خط حیرى مشهور بود و بعدها که مسلمانان کوفه را در نزدیکی حیره ساختند، این خط نام کوفى گرفت. سریانیهاى مقیم عراق خط خود را با چند قلم مىنوشتند که از آن جمله، خط مشهور به سطرنجیلى مخصوص کتابت تورات و انجیل بوده است. عربها در قرن اول پس از اسلام این خط (سطرنجیلى) را از سریانى اقتباس کردند و یکى از وسائل نهضت آنان همین خط بوده است. بعدها خط کوفى از همان خط پدید آمد و هر دو خط از هر جهت بهم شبیه هستند. مورخین درباره ی شهرى که خط از آنجا به حجاز آمده، اختلاف نظر دارند و به قول مشهور خط سریانى از شهر قدیمى انبار به حجاز آمده است. و مىگویند مردى به نام بشربن عبدالملک کندى برادر اکیدربن عبدالملک فرمانرواى دومةالجندل، آن خط را در شهر انبار آموخت و از آنجا به مکه آمده صهباء دختر حرببن امیه، یعنى خواهر ابوسفیان را تزویج کرد و عدهاى از مردم قریش نوشتن خط سریانى را از داماد خودِ بشربن عبدالملک آموختند و چون اسلام پدید آمد، بسیارى از مردم قریش مقیم مکه خواندن و نوشتن می دانستند تا آنجا که پارهاى گمان کردند سفیانبن امیه اول کسى بود که خط سریانى را به حجاز آورد. بارى عربها در سفرهاى بازرگانى که به شام مىرفتند خط نبطى را از مردم حوران و از عراق خط کوفى را آوردهاند و همانطور که تورات به خط «سطرنجیلى» تحریر مىیافت، آنها قرآن را با «خط کوفى» نوشتند در «خط کوفى» و خط «سطرنجیلى» چنین رسم است که اگر الف ممدود در وسط کلمه واقع می شد، در کتابت مىافتاد چنانکه در اوابل اسلام مخصوصاً در تحریر قرآن این قاعده کاملا مراعات می شد و به جاى «کتاب» «کتب» و به جاى «ظالمین» «ظلمین» مىنوشتند. پس از آمدن اسلام، عربهاى حجاز با نوشتن آشنا بودند، ولى عده ی کمى از آنها نوشتن مىتوانستند و آنان از بزرگان صحابه شدند که بعضى از آنها «علىبن ابیطالب» و «عمربن خطاب» و «طلحةبن عبیدالله» بودند. در زمان خلفاى راشدین و بنىامیه، قرآن را به خط کوفى مىنوشتند و مشهورترین قرآننویس بنىامیه، مردى بود قطبهنام و خیلى خوشخط بود و به علاوه خط کوفى را با چهار قلم مىنگاشت. در اوائل دولت عباسى دوازده قلم خط به شرح زیر معمول بود:
1- قلم جلیل 2- قلم سجلات 3- قلم دیباج 4- قلم اسطور مار کبیر 5- ثلاثین 6- قلم زنبد 7- قلم مفتح 8- قلم حرم 9- قلم مد مرات 10- قلم عمود 11- قلم قصص 12- قلم حرفاج.
در زمان مأمون نویسندگى اهمیت پیدا کرد و نویسندگان در نیکو ساختن خط به مسابقه پرداختند و چندین قلم دیگر به نام قلم مرصع، قلم نساخ، قلم رقاع، قلم غبارالحلیه، قلم ریاسى. و درنتیجه، خط کوفى به بیست شکل درآمد. اما خط نبطى یا نسخ، بهمان شکل سابق در میان مردم و براى تحریرات غیررسمى معمول بود تا آنکه ابن مقله خطاط مشهور متوفى به سال 328 ه . ق. با نبوغ خود خط نسخ را بصورت نیکویى درآورد و آنرا جزء خطوط رسمى دولتى قرار داد و خطى که امروز معمول است، همان خط اصلى ابن مقله مىباشد. مشهور است که ابن مقله خط نسخ را از خط کوفى استخراج کرده است، ولى واقع آنست که خط کوفى و نبطى هر دو از اوائل اسلام معمول بوده و چنانکه گفته شد، کوفى را براى کتابت قرآن و امثال آن بکار مىبردند و نبطى در مکاتبات رسمى استعمال می شد. و ابن مقله اصلاحاتى در خط نسخ نمود و آنرا براى نوشتن قرآن شایسته و مناسب ساخت. سپس به مرور زمان، خط نسخ فروعى پیدا کرد و به طور کلى دو خط نسخ و کوفى در کتابت عربى معمول گشت و هر کدام از آن شاخههایى داشت که در قرن هفتم هجرى مشهورترین آن به قرار زیر بوده است:
ثلث، نسخ، ریحانى، تعلیقى و رقاع
همین قسم خطاطان بسیارى بوجود آمدند و کتابها و رسالههایى درباره خط و خطاطى پرداختند.
درباره ی تاریخ خط فارسى در تذکره ی مرآتالخیال آمده است که انواع خطوط فارسى شامل: ثلث، رقاع، نسخ، توقیع، محقق و ریحان است و باز در آنجا آمده که خط هفتم تعلیق است که از رقاع و توقیع برآمده. پس از ذکر انواع خطوط مزبور نویسنده ی مرآتالخیال مىآورد: «گویند که از متقدمین خواجه تاجسلمان این خطها را خوب مىنوشت و خط هفتم که تعلیق باشد میر على تبریزى در زمان امیر تیمور صاحبقران از نسخ و تعلیق استنباط نمود». خط فارسى رافع اقلامى است از جمله:
اجازت، تعلیق، توقیع، ثلث، جلى، جلى دیوانى، دیوانى، رقاع(رقعه)، ریحانى، سنبلى، سیاقت، شجرى، شکسته، شکسته ی نستعلیق و کوفى یا نسخ
خطوط اصلی و متداول عصر حاضر در ایران
ترتيب زماني و پيدايش خطوط اصلي چنين است:
1ـ كوفي 2ـ محقق 3ـ ريحان 4ـ ثلث 5ـ نسخ 6ـ تعليق 7ـ ديواني 8ـ رقعه 9ـ نستعليق 10ـ شكسته نستعليق
1- كوفي :
در صدر اسلام با انتخاب خط كوفي به عنوان خط كتابت قرآن دوران ترقي و تكامل آن آغاز گرديد. اين خط اصل و ريشه تمام خطوط اسلامي است.
معروف است نخستين كسي كه نقطه را براي كوفي وضع كرد شخصي به نام ابوالاسود دوئلي بود كه از ياران و شاگردان حضرت علي عليه السلام به شمار مي رفت بعد از مدتي كه خط كوفي در ايران رايج شد در حدود قرن چهارم ايرانيان خط كوفي نوع خط تلفيقي به نام پيرآموز ابداع كردند كه به كوفي ايراني موسوم است.
بطور كلي خط كوفي به دو دسته بزرگ تقسيم مي شود:
1ـ كوفي مغربي
2ـ كوفي مشرقي
خط كوفي مشرقي مشتمل بر انواع زير مي باشد:
الف ـكوفي ساده
ب ـ كوفي تزئيني
ج- كوفي بنايي (معقلي )
الف- كوفي ساده
اين خطوط يا كاملاً ساده و بدون تزئين هستند و يا تزئينات بسيار مختصري دارند.
ب ـكوفي تزئيني :
اين خط براي تزئين استفاده مي شد و به شيوه هايي چون مشجر ، مورق، مزهر ، موشح نوشته ميشد كه كوفي تزئيني كه شامل موارد فوق مي باشد از همان قرن دوم هجري به عناصر مهم اسلامي تبديل شد و بر صفحه هاي قرآن سكه ها و كتيبه ها خودنمايي كرد.
از ديدگاه كتيبه نويسي اوج خط كوفي تزئيني در طي قرن پنجم يعني در عصر پادشاهان سلجوقي است و تحول شكلهاي تزئيني آن تا اواخر قرن ششم ادامه پيدا كرد. بطور كلي مي توان گفت كه خطوط كوفي اعم از ساده و تزئيني آن بسيار باشكوه هستند و خطوط عمودي آنها حالتي معنوي را تداعي مي كند.
ج ـ كوفي بنايي (معقلي) :
اين خط در بسياري از بناها و مساجد به ويژه بعد از دوره سلجوقي ديده مي شود و در زيبايي بنا و القاي روحيه معنوي به آن سهمي بسزا دارند اساس كوفي بنايي امتدادهاي افقي و عمودی و گردش خط با ضخامتی یکنواخت
خط کوفی بنایی |
راستاي افقي يا عمودي است به گونه اي كه تمام سطوح هندسي شكل با اين نوشته هاي افقي و عمودي پر مي شود. در بعضي انواع كوفي بنايي به نمونه هايي برخورد مي كنيم كه هم سياهي و هم سفيدي بين آنها از كلماتي تشكيل شده اند كه داراي معناست و اصطلاحاً به آن سواد و بياض گفته مي شود امروزه به سبب اينكه جنبه هاي تزئيني در انواع كوفي بسيار فراوان است مي توان به عنوان پايه اي براي طراحي جديد حروف الفبا در رشتة گرافيك مورد استفاده قرار گيرد. بعضي از هنرمندان در سالهاي اخير با استفاده از خط كوفي و تغيير و تلفيق آن با ديگر انواع خوشنويسي ، براي طراحي پوستر ، نشانه، سربرگ كاغذ و ديگر كارهاي مربوط به اين رشته استفاده كرده اند.
2- خط محقق :
خط محقق |
خطاطان خط محقق را پدر خطوط گفته اند. اين خط از خطوط اصيل اسلامي مي باشد. خط محقق نزديكترين خط به كوفي ساده است. در اين خط اشكال حروف يكدست، يكنواخت و درشت اندام است كه با فواصل منظم و بدون تداخل حروف مي باشد.
3- خط ريحان :
خط ريحان مشتق از محقق مي باشد و خطي است ظريف و كوچك اندام و تمام ويژگيهاي خط محقق را دارد ولي ظريفتر است و به همين جهت آن به گل و برگ و ريحان تشبيه كرده اند. اين خط براي سهولت در نگارش ابداع شده است و خواسته اند سبك و روش محقق را در خلاصه نويسي بكار برده باشند.
4- خط ثلث :
خطاطان خط « ثلث » را مادر خطوط گفته اند. ثلث نوعي خوشنويسي است كه از كوفي استخراج شده است. ابداع آن را به ابوعلي بن مقله بيضاوي شيرازي كه در قرن سوم هجري مي زيسته است نسبت داده اند.
يكي از دلايلي كه براي گذاشتن نام ثلث بر اين نوع خوشنويسي آورده شده است داشتن 3/1 سطح ( خطوط مستقيم ) و 3/2 دور ( خطوط انتهايي ) در داخل كلمات آن مي باشد.
از هنرمندان ثلث نويس معاصر مي توان افراد زير را نام برد.
1ـ حامد آلامدي در تركيه 2- هاشم محمد بغداي در عراق 3- احمد نجفي زنجاني و 4- طاهر در ايران
الفباي كشيده و بلند و دواير نسبتاً كم عمق و باز از خصوصيات اين نوع خوشنويسي است. در خط ثلث كلمات خيلي تو در تو و سوار بر يكديگر نوشته مي شوند به همين علت درجه خوانايي آن كم ميشود. اين خط از لحاظ ظاهري بي شباهت به محقق نيست با اين تفاوت كه در اين خط برخلاف محقق دور حروف بيشتر و اندازه آنها كوچكتر است.
ريتمي كه در اثر تكرار ضربه هاي عمودي و بلند حروف در اين خط ايجاد مي شود القاء كننده قدرت عظمت و بزرگي است. مهمترين كاربرد خط ثلث در كتيبه نويسي است خط ثلث داراي بار مذهبي نيرومندي مي باشد و به همين لحاظ در دورة پس از انقلاب اسلامي در آثار گرافيكي براي نوشتن آيات قرآن و ادعيه بكار مي رود. همچنين در عناوين برخي مجله ها پشت جلد كتاب و طرح تمبر و … نيز بكار برده مي شود.
5- خط نسخ :
خط نسخ تحت تاثير خطوط محقق و ريحان ثلث و توقيع بدست آمده است. در قرن هفتم هجري خط نسخ بوسيله ياقوت مستعصمي كه به شيوه ياقوتي ( عربي ) معروف است تكامل يافت و در حدود قرن يازدهم ميرزا احمد نيريزي با تغييراتي كه در آن بوجود آورد به شيوة جديدي دست يافت كه به نسخ ايراني مشهور شد. وي بزرگترين هنرمند نسخ نويس ايراني به شمار مي رود و شيوه او تا به امروز در كشور اما رايج است.
در مورد سابقه و پيدايش اين نوع خوشنويسي نظريه هاي مختلفي وجود دارد. عده اي آن را يكي از شش نوع خطي مي داند كه ابن مقله در قرن سوم هجري ابداع كرد. نظر عده اي ديگر بر آن است كه سالها قبل از ابن مقله ابتدا ثلث از كوفي استخراج شد وسپس با گذشت زمان و احساس نياز به داشتن نوعي خوشنويسي ساده براي خواندن و نوشتن قرآن رفته رفته نسخ را از ثلث استخراج كردند. به هر حال اين مقاله در تدوين و تكامل نسخ نقش اساسي داشته است به طوري كه وي را ابداع كننده و مروج آن مي دانند.
خط نسخ خطي كامل معتدل منظم و فوق العاده روشن و واضح مي باشد. خط نسخ از لحاظ سهولت درخواندن ، وضوح و رسائي در درجة اول خطوط قرار دارد. اين خط كه به آن خط قرآني نيز مي گويند در كتابت قرآن و ادعيه با اعراب و دركتب و نشريات و … بدون اعراب بكار مي رود. حروف و كلمات در نسخ هيچ گاه به صورت پس و پيش و سوار بر يكديگر نوشته نمي شوند. همين مشخصة بارز نسخ يعني خوانايي و بعضي مسائل فني ديگر باعث شده است كه تنها از اين خط سنتي براي ماشين چاپ و ماشين تحرير استفاده نمايند.
خطي كه امروزه به روزنامه اي معروف است از خط نسخ گرفته شده است و خطي است خشك و نازيبا ولي فقط به علت بالا بودن درجه خوانايي ومنطبق شدن صنعت چاپ كشور با اين رسم الخط همواره از آن استفاده مي شود. اين شيوه مانند ثلث در دورة پس از انقلاب اسلامي بوفور در آثار گرافيكي استفاده مي شود و براي نوشتن متون گوناگون عنوان ها، پوسترها، نشانه ها و غيره مورد استفاده قرار مي گيرد.
6- خط تعليق :
خط تعليق اولين خط از خطوط خاص ايرانيا است كه در اواسط قرن هفتم از تركيب دو خط توقيع و رقاع بوجود آمد . تعليق اولين نوع خوشنويسي بود كه براي خط پارسي ابداع شد و در آن علامتهاي زير و زبر و پيش بكار نمي رفت. عده اي وضع آن را به خواجه تاج سلماني اصفهاني نسبت مي دهند. خط تعليق تا قرن دهم هـ .ق در ايران متداول بود ولي با پيدايش خطوط نستعليق و شكسته نستعليق از رونق و رواج آن كاسته شد. خط تعليق يكي از پايه هاي مهم “خط نستعليق و شكسته نستعليق مي باشد. تعليق خطي تو در تو و متصل بهم بوده كلمات و حروف آن يكنواخت نمي باشند. يعني گاهي درشت و گاهي ريز و لاغر نوشته مي شود.
7- خط دیوانی
خط دیوانی در حال حاضر صورتی از خط تعلیق است که تصرفاتی در آن شده و در ممالک عربی رواج کامل دارد. خط دیوانی اگر بدون حرکات و تزیینات باشد آن را خفی و اگر دارای تزیینات نقطه و حرکات باشد آن را جلی گویند. نوشتن این نوع خط مستلزم صرف وقت زیاد می باشد.
8- خط رقعه
خط رقعه از خطوط بسیار رایج در ممالک عربی است خطی است بین نسخ و دیوانی در ایران نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی این خط در آثار گرافیکی از جمله پوستر هایی که در رابطه با رویداد های جهان اسلام تهیه می شوند نظیر هفته ی وحدت بکار می رود.
9- خط نستعلیق
در اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری یعنی در عهد تیموری از درآمیختن دو خط نسخ و تعلیق خوشنویسی جدیدی برای خط فارسی در ایران بوجود آمد. که «نسخ تعلیق» نامیده شد. و بعدها به نام « نستعلیق » شهرت یافت.
خط نستعلیق |
این خط دومین خط خاص ایرانیان می باشد. خط نستعلیق فاقد علایم زیر و زبر و پیش است و با توجه به ظرافت ها و گردش های لطیفی که در حرکت ها و شکل حروف دارد کم کم جایگاه خود را به عنوان زیباترین نوع خوشنویسی جهان باز کرد و در بین کشور های اسلامی به « عروس خطوط اسلامی » معروف شد. عده ای ابداء خط نستعلیق را به هنرمندی به نام میر علی تبریزی نسبت داده اند. وی در اوایل قرن نهم هجری می زیسته است. نقش میر علی تبریزی در تدوین نستعلیق آنچنان مهم و اساسی بود که استادان بعدی از وی به عنوان ابداء کننده نام برده اند.
از کسانی که در تکامل خط نستعلیق نقش داشته اند می توان از «سلطان علی مشهدی» و «میر علی هروی» نام برد. اما هنرمندی که نستعلیق را به اوج تکامل و زیبایی رساند « عماد الحسنی قزوینی» معروف به « میر عماد » بود که در قرن یازدهم و در دوره ی صفویه زندگی می کرد. میر عماد با ابتکار و خلاقیت خود و مهارت بالایی که در نستعلیق بدست آورد دارای سبک و مکتبی شد که هنر مندان خوشنویس سالیان بسیار پس از او از سبک وی پیروی کردند.
در قرن سیزدهم سبک و شیوه ی جدیدی در نستعلیق بوجود آمد. این کار بوسیله ی هنرمندی به نام « محمدرضا کلهر » صورت گرفت. در زمان کلهر صنعت چاپ به صورت اولیه ی خود به ایران آورده شد. و همین امر سبب گردید که کلهر بتواند با پشتوانه ی تحقیقی و مهارتی خود در نستعلیق با بوجود آوردن تغییراتی در سبک و روش میر عماد شیوه ی تازه ای را برای نستعلیق بوجود اورد که مناسب برای صنعت چاپ باشد.
بارز ترین مشخصه ی نستعلیق « زیبایی» آن است و میتوان گفت که نستعلیق بهترین و زیبا ترین نوع خوشنویسی است که می توان برای نوشتن متن های فارسی به صورت های مختلف مورد استفاده قرار داد.
10- خط شکستۀ نستعلیق
در اوایل قرن یازدهم سومین خط خاص ایرانیان بوجود آمد. و چون بیشتر شکل های آن از نستعلیق گرفته شده بود به نام شکسته ی نستعلیق شهرت یافت. عده ای « مرتصی قلی خان شاملو » و برخی دیگر « محمد شفیع هروی » معروف به شفیعا را ابداع کننده ی این خط دانسته اند. در نیمه ی دون قرن دوازدهم هنرمندی به نام « درویش عبد المجید طالقانی» شکسته ی نستعلیق را به اوج تکامل رسانید.
تحول و نوآوري در دنياي معاصر
چنانچه بررسي گرديد خط و خوشنويسي در ايام گذشته و دنياي سنتي، پيوسته با تحول و نوآوري همراه بوده است اما در جهان سنتي، به دليل عدم نياز عامه مردم به طور مستمر و روزمره به خط و فقدان نيازهاي تجاري و انتشاراتي و تبليغاتي ، اهداف خوشنويسي تركيبي بوده است از زيبايي بصري ـ آسانی ، سرعت و سهولت نگارش و خوانايي تا درنهايت، بتواند روند مراسالات و مكاتبات و امور ديواني و تا حدودي نيز انتقال دانش و اطلاعات را سرعت و سهولت بخشد. از طرف ديگر، هم در نظام سنتي و هم در دنياي معاصر و مدرن، انگيزه هاي كاركردي عاملي مهم و درجه اول، در تحولات خط محسوب مي شود. اگر چه زيبايي بصري نيز بدون شك مورد نظر خطاطان قرار گرفته اما امروز، صنعت چاپ و يك دستي و متحدالشكلي مكاتبات، اين بعد عملكردي خطاطي را به حداقل رسانده و در كنار آن جنبه هاي ديگر خطاطي اهميت يافته است. لهذا نوآوري، مهمترين خاستگاه تحولات خط در يكصدو پنجاه سال اخير مي باشد.
تحولات فرهنگي ـ هنري و سياسي ـ اجتماعي و فناوري كه زمينه ساز نوآوري متفاوتي در خط شده اند در ايران، طي دو حركت در دوره هاي قاجار و پهلوي خطاطي و خوشنويسي را تحت تاثير قرار داده اند كه اينك بدان اشاره مي شود.
الف ـ دوره اول ـ قاجاريه ـ (دوره نوآوري در جامعه سنتي )
جامعه قاجاري جامعه اي سنتي بود اما در اين دوران از عهد عباس ميرزا پسر فتحعلي شاه و پس از جنگ هاي ايران و روس و شكست هاي ايران با جمع بندي از دلايل شكست و با حركتي عبرت گيرانه توسط عباس ميرزا تحولاتي در روند نوآوري انجام گرفت كه حاصل آن نوسازي قشون ـ ورود صنعت چاپ و ورود برخي كارخانجات و تاسيس مدارس سبك جديد و فرستادن دانشجو به خارج از كشور براي كسب علم و هنر بوده است. اما شاه بيت اين نوآوري بعدها در ظهور و روزنامه ها و نشرياتي تحقق يافت كه به نحوي اطلاع رساني و آگهي هاي جديد را به عهده گرفتند. خط و خوشنويسي نيز در پرتو اين تحولات وارد عرصه شد اما با ضرب آهنگي بسيار كند حركت نمود تا بتواند نشريات تازه بر عرصه رسانده را بسنده نمايد به عنوان نمونه نخستين نشرياتي كه خوشنويسي جديدي را مي طلبيدند عبارت بودند از:
• كاغذ اخبار در 1253 به سردبيري ميرزا صالح شيرازي
• وقايع اتفاقيه 1267 –1264 به سردبيري اميركبير
• قانون 1295-1290 به سردبيري ميرزاملكم خان
به طور تفصيلي تر و جهت تشريح نوآوري و تاثير آن بر خطاطي يكصد و پنجاه ساله آخر سرنوشت نخستين روزنامه هاي ايران قابل بررسي است.
كاغذ اخبار
نخستين روزنامه كه حاكي از سرآغاز نوآوري در جامعه سنتي است حدود 72 سال قبل از مشروطه منتشر شد اگر چه درباره روز تولد و تاريخچه دقيق اولين روزنامه فوق كه با سردبيري ميرزا صالح شيرازي كازروني منتشر شده اطلاع زيادي در دست نيست جز اين كه به تقريباً در طي چند جمله گفته شود كه نخستين روزنامه ايران تحت عنوان كاغذ اخبار و به فرمان محمد شاه منتشر شده است و نخستين شماره در 25 محرم 1253 انتشارات يافته است.
روزنامه وقايع اتفاقيه
تاثير پذيري خط و خوشنويسي از نوآوري هاي دوره قاجار، در روزنامه وقايع اتفاقيه نيز به نحو چشمگيرتري ظاهر مي شود اين روزنامه از زمان ناصرالدين شاه و به سردبيري وزيرنظر اميركبير منتشر شد و بعدها با تغييراتي به اسم هاي ايران سلطاني و ايران مواجه شد و اكنون نيز ادامه دارد. نخستين شماره آن با تصوير شير و خورشيد و با جمله يا اسدالله الغائب به نحو خاص طراحي شده كه الله بالاي اسد قرار گيرد اسدالغالب و همچنين جمله روزنامه اخباردارالخلافه طهران را در فضاي گرافيكي ويژه اي به صورت غير متداول خطاطي و خوشنويسي رايج سامان داده است.
روزنامه قانون
ب- دوره دوم – پهلوي (دوره نوسازي)
در سراسر قرن چهارده شمسي تاريخ خط و خوشنويسي در ايران مواجه با سرعت و نوآوري شگفتي است تا بتواند نيازهاي معاصر تجارت و تبليغات و فناوري را پاسخگو باشد. از سوي ديگر در سراسر قرن بيستم مكاتب بينالمللي كه پس از توليد در خاستگاه خود به سرعت جهاني ميشدند، هنرمندان نوآور جهان به دو دسته تقسيم گردند: نخستين دسته هنرمنداني بودند كه در هماهنگي كامل با سبكهاي بينالمللي قرار گرفتند و دسته دوم از هنرمنداني تشكيل ميشد كه گرايشهاي بومي و ملي را در فضايي جهاني جستجو ميكردند. نقش اين هنرمندان بر تولد خطاطي نوين از چنان اهميتي برخوردار است كه جايگزيني براي آن نميتوان يافت. شايد بتوان گفت مكتب سقاخانه خاستگاه اصلي زيباشناسي و نوآوري معاصر، در خوشنويسي خط بوده است.
مكتب سقاخانه و تاثير آن بر نوآوري در خطاطي
در دهه چهل در ايران – در بهبوهه مدرانيزاسيون و درگيريهاي سنت گرايان و مدرنيستها در حالي كه مكتب رایج در سپهر بينالمللي، هنر مردمي يا پاپ آرت در حال عبور و انقضاي دوره خود بود عدهاي از هنرمندان نوآور ايراني، مكتب جديدي را بنيان نهادند كه تاثير شگرفي بر تحولات خط، از خود باقي گذاشت، اين مكتب بعدها، سقاخانه ، نام گرفت.
در رأس اين هنرمندان – پرونيزتناولي، ژازه طباطبايي و حسين زنده رودي در جستجوي تعريف دربارهاي از زيباييهاي ملي و سنتي برآمدند. و يا به بياني ديگر اين هنرمندان با عشق به زواياي فرهنگ ملي و نگاهي گسترده به فرهنگ جهاني به فكر افتادند كه مكتبي ملي- بينالمللي تاسيس نمايند و حتي شايد بدون تمهيدي اوليه و به صورتي طبيعي به سوي تاسيس مكتب فوق كشانده شدند رويكرد اينان به اشياء و عناصر بصري محيط اطراف زندگي مردم كه در سقاخانه و زيارتگاهها و اماكن مذهبي وجود داشت، باعث شد كه از اين اشياء در فضاي معاصر تعريف مجددي به عمل آيد و در ساماني دهي تازه و بديعي، به مكتبي جديد و قابل قبول و سرشار از نوآوري تبديل شود …
عناصر مورد علاقه اين هنرمندان در نماز، قفلها و كليدها - ضريح هاي اماكن متبركه و سقاخانهها، نگينهاي انگشتري و حرزها و كاسهها و الواح شمايلهايي بود كه در مجموع از ديرباز مورد استفاده مردم جامعه سنتي بوده است بدون اينكه مردم يا هنرمندان با جنبههاي بصري و زيباشناختي آن توجه خاصي مبذول نموده باشند. در حقيقت زيبايي با گوشت و پوشت و خون جامعه سنتي عجين شده و مصرفكنندگان غرق در آن بودند. در اين ميان خط، هم به عنوان عنصري مستقل كه در اين اماكن پيوسته وجود داشته و هم به صورت حكاكيهايي، بر روي ظروف و نگينهاي انگشتري، مورد توجه هنرمندان قرار گرفت. آنان همان طور كه ساخت و ساز و تركيببندي مجددي بر روي همه اشياء و تصاوير مذكور انجام دادند با نگاه مجدد خلاقانه بر خط نيز، آن را تعريف جديدي نموده و طراحي مجدد، تركيببندي و ساخت و ساز نويني بدان بخشيدند و بدين ترتيب نگاه بصري تازهاي به خط، در قلب سقاخانه متولد شد و خط كوفي اين بار، پس از تحويل و تحولاتي هزار و چهارصد ساله، به سوي زبان و بيان جديدي حركت نمود.
خط و تبليغات
نيازهاي جامعه، در مقطع زماني مذكور نيز خود محل بررسي است. رقابتهاي تجاري، تبليغات ، اعم از آگهيها و پوسترها و همچنين، روزنامهها و كتب و ساير نشريات به هنرمندان فرصتي بخشيدند كه با هوشياري خاص خود اين هنر تازه پا به عرصه گذاشته را در روندي جديد به كار گيرند، نيازهاي تبليغاتي تجاري، سينماها، كتابها، روزنامهها و مسابقات، بيان جديد بصري را طلب ميكردند. خط و خوشنويسي ميتوانست اين نيازها را برآورده نمايد. اين بار وظيفه بصري خط بر وظيفه مراسلاتي و مكاتباتي رجحان يافت و به معناي ديگر در روند رقابت زيبايي و سودمندي (در زمينه مراسلات) زيبايي گوي سبقت را ربود.
سنت شكني در ارتباط شكل و محتوي
در روند خلاقيتهاي نوآورانه ، هنرمندان به چنان ابداعاتي در خط دست یافتند كه ميتوان آن را مجموعهاي از سنت شكني ها ، نام نهاد ، شايد بتوان گفت مهمترين سنت شكني در رابطه، فرم و محتوا صورت گرفت. در دنياي سنتي، خط وظيفه داشت كه مفهوم را به آسان ترين، سهل ترين، سريعترين و خواناترين وجهي بيان نمايد تا در نگاه اول فرم و محتوي و شكل و مفهوم يك جا به بيننده و خواننده القاء شود. اما اينك وظيفه مهم خط زيبايي و تبليغ است. لهذا، هنرمندان در حالي كه بديع بودن و شگفتي را همراه زيبايي از اهداف مهم بصري تعيين نمودند با سه اقدام مهم عرصه نوآوري يعني، تغيير شكل (دفرماسيون) در حروف اغراق در حروف (اگزجريشن) و ساده سازي (استيلزيشن) آن چنان تحولاتي در حروف ايجاد نمودند تا بتوانند زيبايي و قدرت ارايه و روح تبليغ گراي آن را بالا ببرند. از اين روي، خط در نگاه اول نه مي توانست و نه مي خواست كه در روند اين تغييرات مفاهيم را همراه با شكل، يكجا القا نمايد. در نقاشي، از اين هم، پا فراتر نهاده شد و به تمامي رابطه مفهوم و شكل از هم گسيخته گرديد و خط در كنار رنگ و ساير اشكال به جزيي از تركيب بندي تبديل گرديد و تغيير شكل و تكرار حروف فقط به قصد زيبايي از اهداف مهم هنر خط تلقي گرديد.
هنرمنداني چون زنده رودي خط را در مرز جنبشي پيش بردند و تناولي خط را در مجسمه هاي هيچ يا نقاشي « هيچ» بر روي كاسه بشقاب ها، متحول نمود و به دنبال آنان پي آرام آنچنان تغيير شكل هايي در حروف به وجود آورد كه به كلي رابطه فرم و محتوي را از هم گسست و خط در آثار او به مجموعه اي از حركت حروف در بطن سطوح رنگي تبديل گرديد. مافي نياز با سياه مشق هاي خود اين سنت شكني را ادامه داد تا نوبت به احصايي رسيدكه در آخرين تحولات هنري خود فقط به يك مجموعه اي از حركت حروف دست يافت و نام آن را بسم ا… نهاد…
خط مُعَلي - حمید عجمی |
پس از آن افجه اي با خط، نقاشي كرد و بالاخره جليل رسولي از خط و چسباندني ها به يكديگر سعي نمود ضمن احترام به رابطه فرم و محتوي در خط، از طريق چسباندن ترمه ها و نمدها و نظاير آن به تابلوي خط، غناي ملي و زيبايي سنتي ببخشد... و اين روند ادامه داشته است تا آخرين دست آورد خط به نام مُعَلي توسط عجمي پا به صحنه نهاد. اين خط نيز تلاش مي كند رابطه فرم و محتوا را حفظ نمايد. توسل به نام علي عليه السلام الهام بخش هنرمند، در تحول حروف و تركيب بندي بوده است.
اينك كه خطاطي، در روند تحولات جديد، وظيفه خود را خوانايي و سهولت نگارش و سرعت مراودات و مراسلات نمي داند كم يا بيش به فرمي زيبا تبديل شده است كه در درجه اول معناي خود را نه فقط القا نمي كند بلكه ادعايي نيز دارد در دوره هاي معاصر، در نقاشي ارايه فرم محض، نه تنها جرم نيست بلكه مطلوب نيز هست زيرا مخاطب مختار است كه هر چه مي خواهد ببيند و هر طور دوست دارد.قرائت كند اما در گرافيك، به ويژه در روند كاربردهاي زندگي روزمره هنرمند ناچار است زيبايي را با سودمندي و گويايي تركيب كند انبوه مخاطبان خود را كه اغلب عامه مردمند ، نه نخبگان، راضي نمايد…
لهذا ، تمهيدات نويني، به ياري خطاطي جديد آمده است. اين تمهيدات جديد، عبارتند از: تركيب بندي، رنگ عناصر خيال و رمزهاي تصويري كه به حوزه و قلمرو مربوطه نزديكند (مثلاً سينما يا تبليغ قالي). اما همه شگردهاي بالا، هنگام مفيد مي افتد كه بينده و مخاطب با مشاركت فعال خود در فهم و خواند خط جديد تلاش نمايد…. و اين يكي از مهمترين ويژگي هاي تحول خوشنويسي در خط معاصر است.
مدرنيستها و اقلام قديم
از آنجايي كه مدرنيست ها از دشواري خط و ناخوانايي آن واهمه نداشته اند جسورانه و بي دريغ درروند اين نوآوري از اقلام قديم استفاده نمودند. ظرفيت بالاي نوآوري خط كوفي كه از ثلث قرن دوم و سوم تا « معلي» در قرن پانزدهم هجري ادامه داشته و حت
مطالب مشابه :
قرآن و تاريخ
قرآن و عترت - قرآن و تاريخ - جایگاه پیامبران در قرآن - قرآن و عترت
ایران شناسی1
معماری.دانلود کتاب معماری فونت سنتر. میهن خاتم کاری و کتیبه هایی از ثلث و رقاع آراسته
تحقیق و پایان نامه های ادبیات
مرکز دانلود انواع پایان نامه 340 فونت فارسی. لینک 122 تاریخچه خط نسخ و توقیع محقق و رقاع
<<< آشنایی با استاد علیرضا عباسی <<<
مرجع دانلود کتاب ، علاوه بر مهارت كامل در نستعليق و ثلث در انواع خطوط نسخ و محقق و رقاع و
مرند
دانلود بهترین ها و گچبری کنار محراب نام سازنده محراب به خط رقاع نوشته شده فونت دريافت
چهل نکته خواندنی درباره حرم امام رضا(ع)
دانلود رایگان بر روی این کاشیها آیات قرآن و احادیث معصومین علیهم السلام با خط رقاع و ثلث
تاریخچه پیدایش خط
19 - دانلود رایگان فیلم ( آقا نیما ) 20 - ختم قرآن محقق، ریحان، ثلث، نسخ، رقاع و توقیع.
پژوهش در سنگ نوشته های گورستان تخت فولاد
بزرگترین وبلاگ دانلود از سنگ قبر و کتیبه های سنگی به صورت رقاع،ثلث و نستعلیق و
مقالات مربوط به گچ
دانلود رایگان آموزش تحلیل خطی و غیر خطی با نرم افزار Sap 2000(مهندس حسن فراهانی) دانلود رایگان
برچسب :
دانلود فونت رقاع