اصول برنامهریزی و کنترل بودجه دولتی ـ استاد طاهری
روشهاي پيشبيني درآمد
1. روش سال ماقبل آخر
در اين روش از بودجه سال مالي گذشته استفاده ميشود و از آنجايي كه هنوز اجراي آن تمام نشده تخمين درآمدها از آخرين بودجهاي كه اجراي آن خاتمه يافته است صورت ميپذيرد.
2. روش حد متوسطها
درآمد واقعي يك 3 تا 5 سال پيش مورد توجه بوده و حد متوسط افزيش يا كاهش هر يك از انواع درآمدها را طي چند سال گذشته محاسبه كرده و درآمد سال آينده را پيشبيني ميكنند.
3. روش پيشبيني مستقيم
متخصصين با مطالعه و تجزيه و تحليل گزارشهاي اقتصادي، مبالغ وصول شده درآمد سالهاي گذشته، اثر عوامل گوناگون را بر هر كدام از انواع درآمدها در مدت كوتاه از زمان ميسنجد و براساس تجربه خود درآمد سال آينده را پيشبيني ميكنند.
4. روش سنجيده منظم
براساس تجزيه و تحليل همستگيهاي ميان وصول ماليات و منابع مختلف درآمد در طي دوره معين اقتصادي و جمعآوري پرسشنامه انجام ميشود.
عواملي كه بر پيشبيني درآمدها تأثير ميگذارند:
· سياستهاي مالي و اقتصادي دولت و مقررات مربوط.
· مبالغ وصول شده درآمد در سال يا سالهاي قبلي
· تجزيه و تحليل وضع دورانهاي اقتصادي و تعيين همبستگي آنها با مقدار درآمد
· قضاوت و اظهار نظر كارشناسان
روشهاي برآورد هزينهها
1. بودجه متداول (سنتي)
اعتبارات هر دستگاه به صورت جداگانه مشخص ميشود، نوع و ماهيت هزينهها (قيمت كالاها و خدمات در قالب مواد، هزينه و فصول) بازگو ولي مشخص نميشود كه هر هزينه براي رسيدن به كدام هدف يا اجراي كدام برنامه است. تأكيد بر صرفهجويي داشته و برآورد هزينهها براساس هزينههاي قطعي سال ما قبل آخر و نيمه اول سال جاري صورت ميپذيرد.
معايب:
· تمركز بر دادهها به جاي فعاليتها و نتايج.
· جدايي نظام تهيه از نظام كنترل بودجه و بيتوجهي به كارآيي هزينهها در مرحله نظارت
· عدم يكپارچگي در ساختار بودجه.
2. بودجه برنامهاي
اعتبارات برحسب وظايف، برنامهها و فعاليتهايي كه سازمان دولتي در سال مالي اجراي بودجه براي رسيدن به اهداف خود بايد انجام دهد در قالب فصول و مواد هزينه تعيين ميشود و بايد هزينههاي هر وزارتخانه اولاً به تفكيك برنامهها و طرحهاي مورد اجرا در آن سازمان و ثانياً در داخل طبقهبنديها به تفكيك فصول و مواد هزينه نشان داده شود.
دولت بايد مشخص كند: اولاً چه اهداف و برنامهاي دارد؟ دوماً براي رسيدن به اهداف و برنامههاي مورد نظر بايد كدام برنامهها، عمليات و فعاليتها را با چه مقدار اعتبارات انجام دهد؟
مزايا
· بهبود برنامهريزي و كنترل عمليات
· تجديد نظر و تصويب برآورد بودجه
· بهبود روابط دولت با مردم
· آسانسازي نظارت و هماهنگي
· ايجاد عدم تمركز هزينهها
3. سيستم عملياتي
نوع پيشرفته بودجه برنامهاي است بااين تفاوت كه هزينهكارهايي كه دولت بايد انجام شود برآورد ميشود. ارقام پيشبيني شده بايد مستند به تجزيه و تحليل برنامهها و عمليات و نيز قيمت تمام شده آنها باشد.
نواقص
1. لزوم استفاده از برخي روشهاي معمول و سيستم حسابداري قيمت تمام شده كه اكثرا سازمانها فاقد اين سيستم هستند.
2. پيشبيني حجم بعضي از انواع فعاليتهاي دولت و همچنين قيمت تمام شده هر واحد در بعضي از خدمات دولت به طور دقيق امكانپذير نيست.
اصول بودجه عملياتي
· سيستم حسابداري قيمت تمام شده
· روش اندازهگيري كار (ايجاد رابطه صحيح بين حجم كار با نيروي انساني يا ماشين)
· نرم (استفاده از نتيجه آماري و تجربيات گذشته به جاي روش اندازهگيري كار)
· استاندارد (تهيه اطلاعات برحسب استاندارد به جاي روش اندازهگيري كار يا نرم)
4. سيستم برنامهريزي، طرحريزي و بودجهريزي (P.P.B.S)
بودجهريزي به منظور اجراي اهدافي مشخص با برنامه كار معين در زمان مشخص و شناخت عوامل منابع انساني، تأسيساتي و تجهيزاتي، منابع مالي لازم اختصاص داده ميشود. كه هدف از آن مشخص نمودن توان دستگاه و جذب به طور كامل اعتبارات دريافتي.
مراحل مختلفP.P.B.S
· برنامهريزي راهبردي (تعيين، تجزيه و تحليل و انتخاب هدفهاي اساسي)
· طرحريزي ( تعيين، تجزيه و تحليل و انتخاب هدفهاي اساسي در زمان محدود همراه با برآورد كلي منابع مالي جهت اجراي آن براي رسيدن به هدف)
· تهيه و تنظيم بودجه (نحوه محاسبه نتايج عملياتي و تعيين منابع جهت اجراي برنامه و طرح براي سال آتي)
· تصويب بودجه (بررسي و اتخاذ تصميمات لازم توسط نمايندگان مردم)
· اجراي بودجه (تمام اقدامات در جهت اجراي برنامههاي مصوب به همراه استفاده از منابع مالي در چهارچوب قانون)
· گزارشگيري مالي و عملياتي (تهيه اطلاعاتي كه كارهاي انجام شده و منابع خرج شده را نشان ميدهد)
· مميزي بعد از خرج (حصول اطمينان از ضرورت قانوني داشتن تمام اقدامات مالي و اداري)
· ارزش برنامهاي (تطبيق نتايج عمليات اجراي برنامهها با هداف تعيين شده)
· تجزيه و تحليل سيستماتيك (روشهاي تجزيه و تحليل كه مفيد بودن برنامهها را در مقايسه با هزينههاي انجام شده امكانپذير ميكند)
5. بودجهبندي بر مبناي صفر
هزينهها به جاي اينكه بر مبناي سطح جاري محاسبه شوند، از صفر شروع ميشوند با چنين بودجهاي براي هر ريالي كه مصرف ميشود بايد توجيه منطقي وجود داشته باشد و مدير را ملزم ميكند به نحوي كامل، درخواست بودجه خود را از پايه صفر توجيه كند و اثبات كند چرا بايد هر مبلغي را به مصرف برساند. اين روش اولويتهاي بودجه را به شيوههاي بهتر تعيين كرده و كاريي سازمان را بالا ميبرد در مقابل باعث تضعيف روحيه افراد و مديراني كه بايد براي اقلام هزينههاي پيشنهادي دلايل موجهي ارائه كنند ميشود.
مراحل بودجه ريزي بر مبناي صفر
· شناخت واحدهاي فعاليت در سازمان
· تجزيه و تحليل هر واحد فعاليت در قالب گروه فعاليتها و برنامهها
· ارزشيابي و درجهبندي گروه فعاليتها و تعيين الويت بين آنها
· انتخاب و تدوين آن گروه از فعاليتها كه ثمربخشيشان اثبات شده است
مزايا
· ارائه توجيه ادامه يا توقف فعاليتها
· ارائه معيارهاي لازم را براي مقايسه
· حذف فعاليتهايي كه اولويت كمتري دارند
· انعطافپذيري بيشتر
معايب
· صرف وقت و هزينه زياد
· حساسيت مديران نسبت به توجيه فعاليتهاي تحت نظارت خود
· مستلزم مديريت مؤثر، ارتباطات كارآمد، آموزش مديران در امر تدوين بودجه
6. بودجهريزي افزايشي
مراجعه به تصميمهاي گذشته و ايجاد تغييرات جزئي با توجه به نيازهاي جامعه. از صرف وقت و هزينه زياد جلوگيري شده و بودجه ريزان بودجه سال گذشته را به عنوان پايه براي مصارف جاري فرض كرده و يك افزايش سالانه براي آن در نظر ميگيرند.
بخشهاي بودجهريزي افزايشي
· نگهداشت سطح (هزينههايي كه براي تعديل دستمزد و قيمت پرداخت ميشود تا در مقابل حجم عمليات ثابت، هزينه برآورد شود)
· تعديلات
· توسعه عمليات (تغييراتي كه در جهت بالا بردن حجم كارهاي سازمان يا تعداد كارمند آن به وجود ميآيد)
· كار جديد (وظيفه جديدي كه طبق قانون به سازمن محول ميشود)
7. بودجه انعطافپذير
هزينههاي ثابت و متغير مشخص و با درنظر گرفتن اعتبار و امكانات سازمان تصميمگيري ميشود كه چه هزينهاي، در چه زماني انجام شده و در مقابل آن هزينه، چه چيزي حاصل ميشود و با كاهش يا افزايش حجم فروش يا ديگر عوامل بازده، بودجه تغيير ميكند.
تفاوت بودجه برنامهاي با بودجه متداول
در بودجهبرنامهاي از طبقهبندي اعتبارات بر حسب فصول و مواد هزينه استفاده ميشود اما در بودجه متداول كل اعتبارات هر سازمان در فصول و مواد هزينههاي مختلف پيشبيني ميشود.
تفاوت بودجه برنامهاي با بودجه عملياتي
بودجه برنامهاي |
|
بودجه عملياتي |
· در سطحي بالاتر قرار دارد به دليل اينكه هر برنامه داراي چند واحد عملياتي است. |
|
|
· هزينه ها به صورت كلي و در سطح برنامهها مطرح و مورد استفاده قرار ميگيرد. |
|
· هزينهها به صورت جزئي گزارش ميشود |
· از نظر بعد زماني پيشنگر است و با توجه به اهداف دولت روند آينده فعاليتهاي دستگاه را در نظر ميگيرد. |
|
· ناظر بر ارتباط ميان مواد هزينه و محصول نهايي و فعاليتها و طرحها با توجه به حجم عمليات |
اهداف طبقهبندي بودجه
1. تسهيل برنامهريزي و تصميمگيري
جدا كردن برنامهها، درآمدها و هزينههاي دولت و جدا كردن دستگاههاي اجرائي از يكديگربا وظايف مشخص جهت برنامهريزي و تصميمگيري بهتر
2. بهبود مديريت
ايجاد يك سيستم حسابداري صحيح براي كنترل مالي و غيرمالي و مقايسه كارآيي دستگاهها با برنامههاي مصوب با استفاده طبقهبندي درآمدها، هزينهها و تفكيك برنامهها و عمليات در دستگاههاي اجرائي منجر به بهوبد مديريت ميشود.
3. تجزيه و تحلي آثار اقتصادي عمليات دولت
طبقهبندي بودجه اطلاعات لازم جهت تجزيه و تحليل آثار اقتصادي عمليات دولت را فراهم ميكند و دولت نيز از آن استفاده ميكند.
4. نظارت بر عمليات دولت
طبقهبندي بودجه وظايف، برنامهها و همچنين درآمدها و هزينههاي دولت را مشخص و بستر لازم براي نظارت را مهيا مينمايد.
انواع طبقهبندي بودجه
1. سازماني
پيشبيني اعتبارات و هزينهها بر حسب هر يك از سازمانهاي دولتي كه پيشنهاد دهنده و اجرا كننده برنامههاي مصوب ميباشند و مسئوليت آن نيز با سازمان مربوطه ميباشد.
وزارتخانه (عاليترين سازمان اجرائي كشور هستند كه به منظور تحقق اهداف دولت ايجاد ميشود و در رأس آن وزير است)
موسسههاي دولتي (واحد سازماني مشخص طبق قانون ايجاد و زير نظر يكي از قواي سه گانه اداره ميشوند)
· دولتي مستقل (براي انجام وظايف خاص ايجاد و وظايفش با هيچ يك از وزارتخانهها رابطه ندارد و بنا به برخي ملاحضات زير نظر عاليترين مقام اجرائي كشور اداره ميشوند. مثل مديريت و برنامهريزي، حفاظت محيطزيست، تربيت بدني، انژي اتمي ايران، كتابخانه ملي، نهاد رياست جمهوري)
· دولتي وابسته (وظايف هر كدام از آنها قسمتي از وظايف يك وزارتخانه مخصوص است كه به دلايل خاصي از وزارتخانه جدا و در قالب تشكيلات اداره ميشوند. رئيس آن توسط وزير انتخاب ميشود. مثل سازمان فني و حرفهاي تابع وزارت كار)
· شركتهاي دولتي (امكان جمع و بكارگيري سرمايه اشخاص حقيقي و حقوقي را به منظور اقدامات توليدي و تجاري با هدف كسب سود فراهم ميكند و دولتها قسمتي از توليد ناخالص ملي خود را از اين طريق به دست ميآورند. با اجازه دولت با توجه به ماهيت تجاري و سودآوري ايجاد و 50% سرمايه متعلق به دولت بوده و مستلزم رقابت با بازارهاي ملي و بينالمللي باشد.)
· موسسهها و نهادي عمومي غير دولتي (با اجازه قانون براي انجام وظايف و خدماتي كه جنبه عمومي دارند ايجاد ميشوند مانند شهرداريها و شركتهاي تابعه، هلال احمر، تأمين اجتماعي، بنياد مستضعفان و جانبازان، كميته امداد امام، فدراسيونهاي ورزشي، سازمان تبليغات اسلامي، كميته ملي المپيك)
· موسسههاي انتفاعي و بازرگاني وابسته به دولت (به صورت بازرگاني بدون حساب تقسيم سود اداره و مازاد درآمدهاي آنان پس از تأمين هزينهها و كسر ذخاير فني به درآمد عمومي واريز و در صورت زيان از محل ذخاير قانوني تأمين ميشوند. داراي مجمععمومي، هيأت مديره، مديرعامل، بازرس ميباشند مثل سازمان بنادر و كشتيراني، صنايع دفاع، صنايع ملي)
2. عملياتي
پيشبيني اعتبارات و هزينههاي سازمان دولتي با توجه به اهداف اصلي آن، و منظور از انجام هر هزينه بدون توجه به نوع و ماهيت هزينه در نظر گرفته ميشود و مشخص ميكند كه كدام عمليات را با چه ميزان اعتبار بايد براي رسيدن به چه هدفي انجام داد.) در ايران:
امور (مجموعهاي از تلاشهاي سازمان كه بخش عمدهاي از وظايف دولت است، مانند امور اجتماعي كه آموزش و پرورش و بهداشت و درمان را در بر دارد)
فصل (مجموعه وظايف معين شامل برنامههاي مرتبط به هم و برنامهريزي درازمدت و ميانمدت براي رسيدن به هدفهاي اساسي، مانند آموزش و پرورش)
برنامه ( مجموعهاي از عمليات مرتبط به هم كه اجراي آن قسمتي از اهداف اساسي فصل را تأمين ميكند، هر برنامه شامل يك يا چند فعاليت است كه اجراي از وظايف يك يا چند دستگاه اجرائي باشد. مانند آموزش فني و حرفهاي)
فعاليت و طرح (مجموعه عمليات و خدمات مشخص براي دستيابي به قسمتي از اهداف برنامه)
· فعاليت (مجموعه عمليات و خدمات مشخص براي رسيدن به اهداف برنامه سالانه و هزينه آن از محل اعتبارت جاري تأمين ميشود)
· طرح (مجموعه عمليات و خدمات مشخص براساس مطالعات دستگاه اجرائي طي مدت معين و با اعتبار معين براي رسيدن به اهداف عمراني انجام ميشود و هزينه آن از محل اعتبارات عمراني تأمين ميشود)
v انتفاعي (طرحي كه علاوه بر تأمين هزينههاي جاري و استهلاك سرمايه، سود مناسب را در هنگام بهرهبرداري كسب كند)
v غير انتفاعي (طرحي براي رفاه اجتماعي و عمليات زيربنايي و هدفش كسب درآمد نيست )
v مطالعاتي (طرحي كه با عقد قرارداد بين سازمان مديريت با موسسه هاي علمي و مطالعاتي براي بررسيهاي موارد خاص اجرا شود)
3. برحسب منابع
درآمد عمومي (درآمدهاي وزارتخانهها، موسسات دولتي،ماليات، سود سهام شركتهاي دلوتي و درآمد حاصل از انحصارات و مالكيت و ساير درآمدهايي كه در قانون بودجه كل كشور، پس از وصول به حسابهاي خزانهداري كل واريز و تحت دو عنوان اعتبارات هزينهاي و اعتبارات تملكدارائيهاي سرمايهاي به حساب هزينه مربوطه منظور ميشوند كه متعلق به دولت است. و ارتباط مستقيمي بين وصول و مصرف آن وجود ندارد (اصل عدم تخصيص))
درآمد اختصاصي (درآمدهايي كه به موجب قانون براي مصرف يا مصارف خاص در بودجه كل كشور، وزارتخانهها و موسسات دولتي درآمدهاي اختصاصي خود را بعد از وصول به حساب خزانه منتقل كرده و با صدور درخواست وجه توسط ذيحساب درآمد اختصاصي را به حساب پرداخت هزينههاي اختصاصي دستگاه منتقل ميكنند. و مانده درآمد اختصاصي بايد به خزانه پس داده شود تا به حساب درآمد عمومي كشور منظور شود)
درآمد شركتهاي دولتي (درآمدهايي كه در قبال ارئه خدمت يا فروش كالا و ساير فعاليتهايي كه شركتهاي مذكور به موجب قوانين مجاز به انجام آنها هستند عايدشان ميشود كه اين درآمدها خارج از بودجه عمومي دولت و ضمن بودجه شركتهاي دولتي در بودجه كل پيشبيني ميشود. كليه درآمدها به حساب تمركز درآمد شركت واريز و خزانه آنرا به صرف تقاضاي شركت به حسابي كه شركت تعيين كرده واريز ميكند.)
ساير منابع تأمين اعتبار (مبالغي كه تحت عنوان وام، انتشار اوراق قرضه، برگشتي از پرداختهاي سال قبل و عناوين مشابه در قانون بودجه كل كشور پيشبيني شده و ماهيت درآمد ندارند كه به 7 بخش زير تقسيم ميشوند:
1. درآمدهاي مالياتي
2. درآمد نفت و گاز
3. درآمد حاصل از مالكيت دولت
4. درآمد حاصل از خدمات و فروش كالا
5. حق بيمه، كمكهاي دريافتي، درآمهاي انتقالي و متفرقه
6. اصل و بهره وامها و سود حاصل از سرمايهگذاري دولت در داخل و خارج از كشور
7. ساير منابع تأمين اعتبار
4. طبقهبندي هزينهها
جهت نظارت دقيق بر هزينهها، جلوگيري از انجام هزينهها به خواست مأموران دولت ضروري است و تأكيد بيشتر بر جنبههاي حسابداري در اداره امور مالي دولت دارد و كمكي به چگونگي اجراي عمليات يا اندازه پيشرفت آن نميكند.
1. براساس مواد هزينه
هدف گنجاندن هزينههاي مشابه در داخل يك برنامه و تفكيك هزينههاي جاري و سرمايهاي دولت.
هزينههاي جاري (در مقابل دريافت كالا و خدمات براي اجراي عمليات و وظايف جاري دستگاههاي دولتي انجام ميشود و نتيجه آن متوجه سال مالي جاري ميشود نه سال آينده)
· هزينههاي پرسنلي ( در قبال انجام كار به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت عنوان حقوق و دستمزد، مزايا، اضافه كار و .... به كاركنان شاغل در سازمانهاي دولتي)
· هزينههاي اداري (براي استفاده از خدمات خاص، نگهداري اموال منقول و غيرمنقول، فراه كردن تسهيلات و تهيه مواد و لوازم مصرفي به افرد خارج از سازمان دولتي پرداخت ميشود، هزينه سفر، اجاره، خدمات قراردادي، سوخت برق و آب، هزينههاي سري، مواد و لوازم مصرفشدني)
· هزينههاي سرمايهاي (هزينههايي كه باعث ايجاد يا افزايش اموال و دارايهاي ثابت شده از محل اعتبارات جاري بودجه عمومي دولت پرداخت ميشود. مطالعه براي ساختمان و موسسات، خريد ساختمان زمين، ساختمان، ماشينآلات و تجهيزات عمده، ساير كالاهاي مصرف نشدني، وام مشاركت و كمك براي سرمايهگذاري بخش عمومي و خصوصي)
· پرداخت انتقالي (هزينههايي كه به طور يكطرفه از طرف دولت به افراد و واحدهاي مختلف پرداخت ميشود، كمك و اعانه بخش خصوصي، كمك و اعانه بخش عمومي، بازپرداخت وام و پرداخت بهره، پرداختهاي انتقالي به كاركنان، ديون بلامحل)
2. اقتصادي هزينههاي دولت
هدف كنترل هزينهها در سطح واحدهاي سازماني و ايجاد ارتباط مستقيم ميان سيستم حسابداري دولتي و سيستم بودجهريزي است. هز سازمان دولتي با در نظر گرفتن وظايف و خدماتي كه انجام ميدهد چه كالاها و خدماتي را دريافت و چه نوع هزينههايي را پرداخت ميكند.
· جبران خدمت كاركنان (درمقابل انجام خدمت به طور مستقيم يا غير مستقيم تحت عنوان حقوق و دستمزد، حق التدريس و ...)
· استفاده از كالا و خدمات (خدمات كالاهاي خريداري شده براي استفاده در فرايند توليد يا فروش مجدد كالا و خدمات قابل مصرف براي نگهداري، تعمير دارايهاي ثابت، كالا و خدماتي كه در امر پژوهش و آموزش كاركنان مصرف ميشوند)
· هزينههاي اموال و دارايي (هزينههاي بعمل آمده در مورد داراييهاي دولت مثل اجاره ماشينآلات و ...)
· يارانه (پرداخت انتقالي يك جانبه دولت براساس سطح فعاليت يا ارزش كالاها و خدمات توليد شده و وارد شده توسط شركتهاي دولتي در اختيار آنها قرار ميدهد كه به توليد كنندگان تعلق و شامل پرداختهاي انتقالي غيرسرمايهاي است)
· كمكهاي بلاعوض (پرداخت انتقالي غير اجباري نقدي يا غيرنقدي بين دو واحد دولتي يا بينالمللي)
· رفاه اجتماعي (جهت اتفاقات خاص و يا شرايط ويژهاي كه بر كشور حاكم ميشود و تأثير نامطلوبي بر رفاه بخشي از خانوار داشته باشد انجام ميشود مثل حق بيمه)
· ساير هزينهها ( پرداختهاي انتقالي خاص، داد و ستدهاي هزينهاي در 6فصل قبلي طبقهبندي نشدهاند مثل بازخريد كاركنان دولت و ...)
مديريت
استفاده موثر و كارآمد از منابع ماديف مالي و انساني براي رسيدن به هدفهاي از پيش تعيين شده
فرايند مديريت
برنامهريزي سازماندهي هماهنگي هدايت
فرايند بودجه
سياستگذاري
تهيه و تنظيم بودجه
تصويب بودجه
اجرا و نظارت
بودجهبندي
تبديل هدف به برنامه عمليات و برآورد هزينههاي دولت بر مبناي فعاليتهاي مختلف به نحوي كه ارزيابي و كنترل پيشرفت عمليات سازماندهي عمومي طبق برنامهاي كه قبلا پيشيبيني شده امكانپذير ميشود.
بودجه و برنامهريزي
مدير در برنامهريزي هدفها، خطمشيها و استانداردها تعيين و دوره فعاليت مشخص ميشود. وضع موجود مشخص و سپس وضع مطلوب را طراحي كرده و راههاي رسيدن با هداف مطلوب را تعيين ميكند. بودجه برنامههايي هستند كه ميزان درآمد و هزينه مورد انتظار براي يك دوره زماني معين را در قالب اعداد و ارقام مشخص ميكند.
بودجه و حسابداري
بودجه تركيبي از برنامههاي مالي و عملياتي است كه ابتدا پيشبيني و بعد اجراي برنامه است ماهيت كمي و مالي داشته و نوع و مقادير آنها در سرفصل تعيين شده. حسابداري مربوط به ثبت و ضبط وقايع است كه پيشبيني مالي را محقق ميسازد بودجه و حسابداري مكمل يكديگرند زيرا لازمه اعمال بودجهريزي استقرار و وجود نظام حسابداري است و با وجود حسابداري امكان نظارت اداري بر انجام عمليات و اندازهگيري عملكرد و نيز به دست آوردن اساس و مبناي صحيح براي پيشبيني بودجه در يك دوره آتي به وجود ميآيد.
بودجه و تشكيلات
نوعي ارتباط وظايف و هماهنگ در اجراي بين بودجه و تشكيلات وجود دارد. تشكيلات ميتواند بستر اجرائي بودجه باشد و وجود يك سازمان منظم و هماهنگ در تسريع و تسهيل اجراي بودجه نقش اساسي را خواهد داشت بودجه از يك يا چند برنامه تشكيل شده است و تشكيلات هر دستگاه از يك يا چند شاخه معاونت پديد آمده است. و انطباق برنامههاي بودجهاي با شاخههاي معاونتي اولين گام در بودجهنويسي است. يكي از شاخهها دو يا چند برنامه و يكي از برنامهها به دو يا چند شاخه معاونت خدمات ميدهند و به جاي اينكه كارها در گردش باشند كاركنان با كار در گردش خواهند بود و اثر نامطلوبي در روند بودجهنويسي خواهد گذاشت.
بودجه و سازماندهي
سازماندهي: تقسيم كار و طبقهبندي وظايف و فعاليتها ميان افراد و گروههاي كاري و هماهنگي ميان آنهاكه بايد مشخص شود چه كاري بايد توسط كدام شخص يا دستگاه انجام و ميزان سهم هر دستگاه چقدر است.
بودجه و هماهنگي
هماهنگي: هدفها و فعاليتهاي يك سازمان باهم، هم جهت ميشوند و اتحاد پيدا ميكنند تا اهداف سازمان تأمين شود و بودجه براي هماهنگي فعاليت هاي دستگاه اجرائي در سطح خرد و فعاليتهاي دولت در سطح كلان براي رسيدن به اهداف به شمار ميرود.
بودجه و كنترل
كنترل: عملكرد واقعي سازمان با اهداف، خطمشيها و استانداردها مقايسه شده و در صورت مشاهده انحراف اصلاح صورت گيرد و طي 4مرحله انجام ميشود:
استقرار استانداردها با توجه به اهداف از پيش تعيين شده
اندازه گيري عملكرد
مقايسه عملكرد با استانداردهاي تعيين شده و ارزيابي انحرافات
اقدامات اصلاحي
بوجه و كامپيوتر
بودجه به مانند مديران براي اتخاذ تصميم و انجام سريع كارها و كسب اطلاعات دقيق نيازمند ماشينهاي محاسباتي هستند. ميتوان از حجمكاهراي دستي كاسته و به ميزان تلاش ذهني و عقلاني براي حل مشكلات افزود. امروزه اطلاعات بودجهاي در كامپيوترها ذخيره و براي پيشبينيهاي آينده مورد استفاده قرار ميگيرند. بودجه نياز به پردازش عددي دارند كه قبلا به صورت دستي انجام ميشد و كامپيوتر نياز به محاسبات دستي و خسته كننده را از بين برده و خطاهاي غيرقابل اجتنابي را كه به طور سنتي همراه با استفاده استفاده چنين روشهايي بود كم كرده است.
مهمترين و اساسي ترين مشكلات در اجراي برنامههاي توسعه و بودجهبندي در كشورهاي در حال توسعه
1. گسترش روزافزون موسسهها و سازمانهاي مستقل و اعلام استقلال آنها از لحاظ بودجه كه از حمايت قدرت محلي نيز استفاده ميكنند. كه باعث كاسته شدن جامعيت و قدرت بودجه كل كشور به عنوان ابزاري براي اجرا و نظارت برنامههاي عمراني ملي ميشود.
2. كمبود اطلاعات و آمار صحيح و قابل قبول جهت پيشبيني و برآورد درآمد و هزينهها كه ناشي از عدم همكاري و هماهنگي دستگاههاي اجرائي است.
3. عدم وجود افراد متخصص و ورزيده و نبود اطلاعات آماري صحيح و عدم استفاده از روشهاي جديد در امر بودجهنويسي
4. كمبود مالي و مسائل حاد اقتصادي به دليل نبود مديريت مالي صحيح
5. عدم توانايي در پيشبيني درامدها و هزينهها و عدم ثبت سياسي و اقتصادي
6. نبود افراد مشخص براي تهيه و تنظيم بودجه در سازمانها
7. عدم وجود سيستم اجرائي مناسب كه بتواند برنامههاي پيشبيني شده را اجرا كند
8. كمبود حمايت سياسي به دليل درگيري دولت با مسائل روزمره و صرف منابع و امكانات برنامههاي توسعه براي مسائل جاري
9. عدم اطمينان به علت اقتصاد تك محصولي
10. عدم مديريت زمان در اجراي طرحها و بسيج امكانات و استفاده از منابع مادي و انساني
11. كمبود نيروي انساني متخصص و عدم ثبات آنها در مراكز برنامهريزي كه به دليل فرار از انتقادهايي كه متوجه برنامهريزي ميشود جذب شغلهاي ديگر ميشوند.
كسر بودجه و رشهاي رفع آن
تابع دو عامل اصلي است:
1. عامل مرتبط با مسأله شرايط پيشبيني و ميزان ثبات متغيرهاي تأثيرگذار در بخش منابع و مصارف ملي است
2. تابع از اداره دولتها در اجراي برنامههاي رشد و توسعه اقتصادي و ثبات و پايداري در شاخصهاي تعادلي جامعه است.
كسر بودجه عدم تعادل بين درآمدهاي واقعي و هزينههاي و مخارج دولت است و زماني به وجود ميآيد كه دولت قادر به تأمين درآمدهاي واقعي به مقدار مورد نياز مخارج نباشد.
درآمدهاي واقعي:
الف. ناشي از حقوق حاكميت دولتها (مالياتها و ...)
ب. ناشي حقوق حاكميت انحصاري (اجاره دارائيهاي سرمايهاي تحت مالكيت و انحصارمانند نفت و ...)
ج. ناشي از ارزش افزوده فعاليتها (فروش كالا و خدمات توليد شده و ....)
مخارج جاري و مخارج جهت تملكدارائيهاي سرمايهاي، در هر سال مالي ميتواند منجر به شكاف درآمدي شده كه مفهوم ان كسر بودجه دولت است.
درآمدهايي كه ماهيت درآمد واقعي ندارند مثل اوراق مشاركت، فاينانس خارجي، استفاده از حساب ذخيره ارزي، اصل وامهاي خارجي و ...
انواع كسر بودجه
1. كسر بودجه ناشي از اندازه با موزون دولت (مسائلي چون گسترش كمي و فيزيكي سازمان و تشكيلات دولتها، افزايش تعداد نيروي شاغل انساني و ... و گرايش به در دست گرفتن امور عمده اقتصادي، سياسي، فرهنگي، اجتماعي جامعه توسط دولت مردان در عرصههاي جديد فعاليتها كه به طور عمده از نوع وظايف تصديگري و نه حاكميتي است باعث بزرگ شدن بدنه دولتها و شاغلين آنها بوده است. و باعث جريانهاي اصلاحي شد كه به صورت جداسازي و خصوصي سازي نمود پيدا كرد و اثر مستقيم چنين ساختار اداري را ميتوان در افزايش هزينههاي جاري جستجو كرد به نحوي كه باعث ايجاد سهم بيشتر هزينههاي جاري نسبت به هزينههاي سرمايهاي گرديده است.
2. كسر بودجه ناشي از ضعف در ساختار اقتصادي در يك دروه نسبتا طولاني ايجاد گرديده و آثار منفي خود را در ساختار و زيربناي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي نشان ميدهد و از مهمترين اثرات آن ضعف تركيب و نوع درآمدها است از يك سو تغييرات و نوسانات كوتاه مدت اقتصايد و فصلي از قبيل كاهش توليد و ركود كاهش درآمد را ايجاد ميكند و از سوي ديگر حوادث ناشي از بلاياي طبيعي افزايش هزينهها را باعث و در نتيجه كسري بودجه خواهد بود. و گاهي اوقات اين كسري بودجه ناشي از كاهش قيمت فرآوردههاي صادراتي و عدم وجود درآمدهاي مطمئن و جانشين است. راه كار اصلاح اين ساختار تقويت و اصلاح زيرساختهاي اقتصادي در دو بخش درآمدي (ظرفيت سازي مالياتي در بخش اقتصادي از طريق سرمايهگذاريهاي بخش خصوصي و .... ) و هزينهاي (برنامهريزي علمي و اجرائي در مقابله با حوادث غير مترقبه مانند مقاوم سازي ساختمانها و ...) است.
3. كسر بودجه نشاي از اجراي برنامههاي رشد و توسعه اقتصادي در اثر انتخاب يك سياست فعال و آگاهنه از سوي دولت در عرصههاي مختلف اتخاد ميشود با هدف اجراي برنامههاي رشد و توسعه اقتصادي (اشتغال كامل، ثبات قيمتهاو ...) و مهار بحران و شوكهاي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي (توزيع عادلانه درآمدها، تسريع رشد اقتصادي، افزايش رفاه اجتماعي و ...). تصميم به سرعت بخشي به روند رشد و توسعه اقتصادي با آهنگي تندتر به ايجاد مخارج سرمايهگذاري جديد در امور زيربنايي منجر خواهد شد كه با افزايش مخارج و هزينهها همراه است و از مهمترين نتايج آن عدم كفايت منابع درآمد و در نيتجه ايجاد كسري بودجه دولت است.
راههاي رفع كسر بودجه
روشهاي انقباضي هزينهها
اتخاذ سياست صرفهجوئي و اعمال رياضت اقتصادي است. كه به دليل چسبندگي هزينهها مثل كسر بودجه اداري يا ناشي از اوضاع و احوال اقتصادي هيچگونه نرمشي ايجاد نميشود و چون اكثرا هزينههاي ضروري و جاري غيرقابل گذشت را شامل ميشوند نه تنها كاهش نمييابد بلكه نيازمند تقويت نيز بوده و براي دولت كاهش سهم هزينههاي سرمايهگذاري ثابت به عنوان راهكار ممكن باقي ميماند و در نهايت كاهش هزينهها از اين بخش كاهش مييابد.
اين كاهش به دليل تأثير منفي كمتر ميتواند سياست ضدتورمي تلقي شده و داراي آثار مثبتي بر بازار پول و اقتصاد داشته باشد.
روشهاي انبساطي درآمدها
افزايش درآمد جهت برقراري تعادل در بودجه است كه با بيشترين استقبال و استفاده از سوي دولتها مواجه ميشود. مانند ماليات، استقراض داخلي (قرضههاي عمومي،ايجاد و انتشار پول)، منابع خارجي (وام، سرمايهگذاري خارجي)، استفاده از حساب ذخيره پولي
عمليات اجرائي
فعاليتهاي جاري و طرحهاي عمراني دستگاههاي اجرائي است كه در برنامه سالانه مشخص ميشود.
اعتبار
مبلغي است كه براي مصارف معين به منظور دسترسي به اهداف و اجراي برنامههاي دولت به تصويب مجلس ميرسد.
سال مالي
يك سال هجري شمسي است كه از اول فروردين آغاز و اسفند ختم ميشود.
جنبه مالي : ارقام پيشبيني شده درآمد و هزينه براي مدت كوتاه واقعيتر
جنبه سياسي: دولت براي وصول درآمدها و پرداخت هزينهها لايحه بودجه را تنظيم و به مجلس تقديم كند.
بودجه پيشنهادي
براساس بخشنامه بودجه كه از طرف رئيس جمهور يا معاون اول او صادر ميشود برروي فرمهاي معين براساس دستورالعمل صادره تنظيم و به سازمان مديريت و برنامهريزي ارسال ميشود.
بودجه مصوب
بودجهاي كه به تصويب مراجع صلاحيتداري كه قانون مشخص كرده رسيده باشد.
بودجه دولت: به تصويب مجلس
بودجه شركتهاي دولتي: به تصويب مجامع عمومي آنها
بودجه تفصيلي
همان بودجه مصوب است كه در قالب برنامهها و مواد هزينه و به تفكيك هر يك از فعاليتها با در نظر گرفتن سياست اجرائي دستگاه توسط مرجع بودجه تهيه و تنظيم و براي اجرا به وا
مطالب مشابه :
کنترل بودجه
تعريف بودجه. چون مفهوم بودجه از آغاز پيدايشش تاكنون تغيير و تحول بسيار يافته است از اين رو
اصول تنظیم و کنترل بودجه دولتی
بودجه ایران IranBudget - اصول تنظیم و کنترل بودجه دولتی - مبحث اصول تنظیم وکنترل بودجه
« کنترل بودجه »
تعریف کنترل بودجه از طریق محاسبه و مقایسه هزینهها و درآمدهای واقعی و همچنین عملکرد در
اصول برنامهریزی و کنترل بودجه دولتی ـ استاد طاهری
جزوه - اصول برنامهریزی و کنترل بودجه دولتی ـ استاد طاهری - روابط عمومی
جزوه اصول تنظیم و کنترل بودجه دولتی (بودجه ریزی دولتی)
جزوه ای بی نظیر مرتبط با دروس اصول تنظیم و کنترل بودجه دولتی (بودجه ریزی دولتی) که توسط استاد
power point ) کتاب بودجه از تنظیم تا کنترل
بودجه - power point ) کتاب بودجه از تنظیم تا کنترل - بودجه و موارد مربوط به آن
خلاصه كتاب فراگرد تنظيم تا کنترل بودجه (فرج وند)
کارشناسی 90 - خلاصه كتاب فراگرد تنظيم تا کنترل بودجه (فرج وند) - دروس دانشجویان کارشناسی
معرفی کتاب های مربوط به بودجه
بودجه - معرفی کتاب های مربوط به بودجه - بودجه و موارد مربوط به آن
برچسب :
کنترل بودجه