علائم سحر و جادو شدن و سحر زدگی و جن زدگی

بینش درونی(شهود)

تمرین آب

 آبگیر کوچکی بر یک سطح صاف که آب را به خود جذب نکند،ایجاد کن.مدتی به درون آبگیر

نگاه کن.بعد مشغول بازی با آب شو.بدون اینکه هیچ الزام یا هدف خاصی داشته باشی،

طرح هایی  پدید آور که مطلقا بی معنا باشند.

این تمرین را به مدت یک هفته انجام بده و هر بار بگذار دست کم ده دقیقه طول بکشد.

دنبال هیچ نتیجه خاصی از این تمرین نباش. این کار صرفا توسلی تدریجی به نیروی بینش

درونی توست.

این نیروی درونی کم کم خود را در اوقات دیگری از روز بر تو آشکار می سازد.در این

اوقات همیشه به آن اعتماد کن.

نخستین تمرین آرام به تو کمک میکند که تولدی دوباره پیدا کنی. باید این تمرین را 7روز

پی در پی انجام دهی.هر بار سعی کن نخستین تماست با دنیا به طرز متفاوتی باشد.

تمرین کم کم تو را از زیر بارها یی که در زندگی ات آفریده ای آزاد میکند.

تمرین بذر

روی زمین زانو بزن.سپس بر روی پاشنه پا بنشین و به طرف جلو خم شو به طوری که

سرت به زانوهایت برسد .دست هایت را پشت سرت باز کن.حالا در حالت جنینی قرار،

 گرفته ای.آرام باش.تمام فشارها و تنش ها را از وجودت بیرون کن. آهسته و عمیق نفس

بکش.به تدریج حس خواهی کرد که یک بذر کوچک ریز هستی که راحت و آسوده در زمین

غنوده است . در اطرافت همه چیز گرم و لذت بخش است . در خواب عمیق و راحتی فرو

رفته ای.

ناگهان انگشتی میجنبد.جوانه دیگر نمی خواهد بذر باشد می خواهد رشد کند . آهسته

دست هایت را تکان می دهی و بعد بدنت کم کم بالا می آید و قوس آن کم می شود .

حالا روی پاشنه هایت نشسته ای. باز هم بدنت را بالاتر بیاور . بدنت به تدریج صاف

می شود . هنوز روی زمین زانو زده ای .

حالا وقت آن فرا رسیده که زمین را کاملا بشکافی و از آن بیرون آیی . آهسته از جا بلند

 می شوی . یک پا را روی زمین می گذاری سپس پای دیگرت را درست همان طور که

جوانه می جنگد تا برای خود فضایی فراهم کند تو هم مبارزه می کنی تا تعادلت را از

دست ندهی تا اینکه سرانجام می ایستی .

محیط اطرافت را مجسم کن : خورشید ، آب، باد و پرندگان . حالا جوانه ای هستی که

رشد را آغاز می کند.

آهسته دست هایت را به طرف آسمان بالا ببر . بعد خودت را بالا

بکش،بیشتر ...بیشتر...بیشتر...بیشتر ؛ انگار می خواهی به خورشید عظیمی چنگ بزنی

که بالای سرت می درخشد ، به تو نیرو می دهد و تو را به خود جذب می کند.  

بدنت کم کم منقبض و منقبض تر می شود. همه عضلاتت کشیده می شوند و احساس

 می کنی که در حال رشد هستی . رشد می کنی ...رشد می کنی...عظیم می شوی .

 این کشش بیشتر و بیشتر می شود ، تا این که به قدری دردناک می شود که دیگر

طاقت نمی آوری.وقتی که دیگر تحملش را نداری ،فریادی بزن و چشمانت را باز کن .

این تمرین را هفت روز متوالی،در ساعتی معین انجام بده.

تنها راهی که برای نجات رویاهایمان داریم ، این است که با خودمان مهربان باشیم . باید

با هر کوششی برای تنبیه خود ، هر قدر هم که نا محسوس باشد ، به شدت مقابله کرد.

 برای این که بدانیم چه زمانی به خودمان بی رحمی می کنیم، باید هر نلاشی را در ایجاد

 یک درد روحی از قبیل احساس گناه ،پشیمانی ، بی تصمیمی و ترس به درد جسمی

تبدیل کنیم. با تبدیل درد روحی به درد جسمی پی می بریم که این درد می تواند چه

 آزاری به ما برساند .

تمرین بی رحمی

هر زمان فکری به ذهنت خطور می کند که احساس بدی در مورد خودت به تو می دهد –

مثل احساس حسادت ،ترحم نسبت به خویشتن،کینه،نفرت و غیره-به ترتیب زیر عمل کن:

ناخن انگشت اشاره ات را در پوست سفت انگشت شست همان دستت فرو کن، تا این که

کاملا دردت بیاید .

بر درد تمرکز کن. این درد، بازتاب جسمانی رنجی است که در روحت خواهی برد. تنها

زمانی فشار را کم کن که آن اندیشه بی رحمانه از سرت رفته باشد.

این تمرین را به دفعات لازم آن قدر تکرار کن تا این که آن فکر تو را به حال خود واگذارد،

حتی اگر مفهومش این باشد که ناخن انگشت اشاره ات را بارها و بارها در شستت

فرو کنی . هر بار مدت بیشتری طول می کشد تا اندیشه بی رحمانه باز گردد و عاقبت به

 کلی ناپدید می شود،مشروط بر این که هر بار به ذهنت خطور کرد،از انجام تمرین

خودداری نکنی.

تمرین گوش دادن

راحت و آسوده باش و خود را از تنشها رها کن.چشمانت را ببند.

چند دقیقه سعی کن بر همه صداهای اطرافت تمرکز کنی.انگار که به صدای سازهای یک

گروه نوازنده گوش می دهی.

کم کم سعی کن هر صدا را از صداهای دیگر تمیز دهی …روی تک تک صداها تمرکز

کن.انگار فقط این ساز نواخته می شود.سعی کن بقیه صداها را از قلمرو آگاهی خود خارج

کنی.

اگر هر روز این تمرین را انجام دهی،کم کم صداها را می شنوی. ابتدا خیال می کنی این ها

خیالات است . بعدا پی می بری که این ها صداهای مردم گذشته و حال و آینده توست که

همگی در خاطره زمان با تو سهیمند.

این تمرین را تنها در زمانی باید انجام دهی که قبلا صدای سفیرت را شناخته باشی.

هر بار این تمرین را به مدت ده دقیقه انجام بده.

تمرین سایه ها

کاملا راحت و آسوده باش و خود را از تنش ها رها کن.

به مدت پنج دقیقه ،سایه های همه اجسام و اشخاصی را که در اطراف تو هستند،زیر نظر

بگیر.سعی کن دقیقا مشخص کنی که کدام قسمت از جسم،یا شخص،سایه می اندازد.

پنج دقیقه دیگر هم به این کار ادامه بده.اما در عین حال،فکرت را روی مساله ای که می

خواهی حل کنی متمرکز کن.دنبال همه راه های احتمالی مساله، که غلط باشند،بگرد.

در پایان ،پنج دقیقه دیگر را هم صرف بررسی سایه ها کن و ببین چه راه حل های درستی

باقی میماند.آن ها را یکی یکی کنار بگذار ،تا این که راه حل درست باقی بماند.

وقتی به سوی هدفی حرکت می کنی ، آن چه بسیار اهمیت دارد ، این است که به

جاده توجه داشته باشی . خود جاده بهترین راه را برای رسیدن به مقصد به ما می آموزد

و وقتی در آن قدم بر می داریم ، توانمند مان می کند . این که بهتر از آب در آید ، یا بدتر ؛

 به راهی که برای رسیدن به مقصد انتخاب می کنی و شیوه عبورت از آن راه بستگی

 دارد . این تمرین از میان چیزها یی که هر روز به دیدنشان عادت کرده ایم ، رازهایی را

بیرون می کشد و جلوی چشم ما قرار می دهد که به خاطر زندگی روزمره خود هرگز آنها

را نمیبینیم . این تمرین را باید هرروز در شهر ذر بین کارهای اجباریمان به مدت 20 دقیقه

 انجام دهیم.

تمرین سرعت

به مدت بیست دقیقه با نصف سرعت همیشگی ات راه برو. به جزییات ، مردم و محیط اطراف

توجه کن.

بهترین زمان برای انجام این تمرین ، بعد از ناهار است.

این تمرین را هفت روز تکرار کن.

تمرین تنفس رام

تا جایی که برایت امکان دارد ،هوای درون ریه ات را کاملا خارج کن.سپس دستهایت را تا

آن حد که می توانی،بالا ببر و آرام آرام،هوا را به درون ریه هایت وارد کن.در حالی که هوا

وارد ریه هایت می شود، بر این اندیشه تمرکز کن که اجازه داده ای عشق،آرامش و

هماهنگی با کاینات،وارد بدنت شود.

نفس را در سینه ات حبس کن و دست هایت را تا لحظه ای که می توانی،بالا نگه دار و از

هماهنگی بین حس های درونت با دنبای بیرون،لذت ببر. وقتی دیگر نمی توانی ادامه

دهی،همه هوا را به سرعت و در حالی که کلمه رام را بر زبان می آوری ،از ریه خارج کن.

این تمرین را هر بار به مدت پنج دقیقه انجام بده. 

تمرین زنده به گور شدن

روی زمین دراز بکش و تن و ذهنت را از تنشها و فشارها رها کن.دستانت را به حالت

مرگ،به شکل صلیب،روی سینه ات قرار ده.

مراسم تدفینت را انگار که قرار باشد فردا انجام شود،مو به مو در نظر مجسم کن؛با این

تفاوت که تو را زنده به گور می کنند.

گورستان،پایین بردن تابوت،کرم هایی که در قبر هستند،در همین حال،در کوشش

 مذبوحانه ای برای فرار، به تدریج همه    ماهیچه هایت را منقبض و باز هم منقبض تر می

کنی.اما نمی توانی فرار کنی.

آن قدر به تلاشت ادامه بده،تا این که طاقتت به کلی طاق شود و بعد با استفاده از حرکتی

که شامل تمام بدن می شود،حصارهای تابوت را کنار بزن،نفس عمیقی بکش و خودت را

 آزاد ببین.اگر همزمان با این حرکت ،فریادی هم بکشی ،اثرش بیشتر خواهد شد.این فریاد

 از اعماق وجودت بر می آید.

تمرین درخت حیات

درخت حیات نماد پیوند سه عالم است ، پیوند میان آسمان و زمین و عالم اموات متحد در

آسمان و زمین .

ابتدا در مکانی خلوت و بیصدا ایستاده و چشم های خود را بسته و بدن خود را صاف و

مستقیم قرار دهد و آرام و با ریتم هماهنگ نفس بکشد و کم کم ستون فقرات خود را همانند

 یک درخت تصور کند و احساس قوی بودن و بلند شدن را در ذهن خود تجسم کند .

و همینطور تصور کند که پاهایش همانند ریشه های درخت در زمین فرو رفته و از زمین

انرژی دریافت می کند و سپس اعضای بدن خود را مثل بدن یک درخت تصور کند به طوری

که بتواند شاخه های خود را لمس کند .

در این حال شما از نیروی زمین انرژی دریافت می کنید و این انرژی را به سراسر بدن

خود انتقال می دهید و همینطور احساس رشد و تنومندی و بزرگ شدن به شما دست می دهد .

سپس این انرژی را در سر یا تاج درخت جمع کرده و کم کم به ریشه های خود و سپس آرام

آرام انرژی خود را به اطراف و کسانی که می خواهید منتقل کنید .

و هنگام بازگشت یک نفس عمیق بکشید و احساس کنید که از آسمان به زمین آمده اید و

کم کم اعضای بدن خود را شل کنید و چشمانتان را باز کنید .

تقویـت اراده

 شرایط این دستوررا باید کاملا دقت و اجرا کنید زیرا درسایردستورها پایه و اصل

عمل است. با فراغت خاطر و عشق تام در موقع و مکان مناسب و بی غوغا در محل

 راحتی نشسته یک شیئی ساده وعادی را مثلا یک دوات بلور ساده که فقط   یک

مکعب صاف باشد در مقابل چشم گرفته طوری در آن شیئی توجه خود را متمرکز کنی

که تمام سطوح واضلاع آن در چشم تو مثل آئینه منعکس و نمایان گردد بالاخره این

 تمرین را آنقدرباید تکرار کنی که تمام جزئیات ساختمانش در فکر چنان هویدا گردد که

گویا آن شیئی را در آئینه می بینی اگر برای تسهیل عمل یکی دوبار چشمها را باز کنی

 و آن شیئی را بررسی نمایی تا منظور حاصل گردد هر قدر آن شیئی در فکر روشن تر

پیدا شود و بیشتر طول بکشد موفقیت زیادتر حاصل شده است اگر عامل استعداد کامل

بکار برده باشد آن شیئی را با چشم بسته طوری می نگرد که گویی پلک چشمش

مانند شیشه عینک حاجب ما به راه نیست که اگر چشم را باز کند و اصل آن شیئی را که

روی میز مقابل خود نهاده بود ببیند با آن وقتی که با چشم بسته در فکر آن شیئی را تصور

می کرده فرق نمایانی بلکه هیچ فرق نداشته باشد.


مطالب مشابه :


طلسم برای بازشدن شهوت مرد

دعای رسیدن به معشوق. آداب دعانویسی اجازه طلسم برای رسیدن به پست




دستور کامل اسم اعظم

دعا برای رسیدن به دعای رسیدن به معشوق دعا و طلسم




تست سحر جادو و ابطال

بود که قدرت آن را هیچ دعانویسی نمیتواند برای شما به برای رسیدن به رسیدن به معشوق




علائم سحر و جادو شدن و سحر زدگی و جن زدگی

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی دعاهای جلب محبت معشوق. به راهی که برای رسیدن به




علائم و مشخصات سحر وجادو

دعا برای رسیدن به معشوق. بخت گشایی،سرکتاب،دعانویس مجرب. سرکتاب. دعانویس یا دعانویسی.




فضیلت و خواص سوره مبارکه حمد

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی برای رسیدن به و هیچ کس به تو برای امر و




دعاهای جلب محبت معشوق

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی محبت معشوق روز نزد طلوع صبح قبل از آنکه به کسی




فضیلت و خواص سوره مبارکه حمد

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی دعاهای معجزه آسا برای جمیع امور .




دعاهای محبت بین زن و شوهر

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی معشوق مجرب. طلسم و شوهر به زندگی. برای پایبندکردن




رزق و روزی

بزرگترین مرکز علوم غریبه و دعانویسی طی الارض و راه رسیدن به برای بالا بردن هوش و




برچسب :