ژانری متفاوت از یک سریال استانی پوست پیاز ابروی باز سرشار از حس نوستالژی در مخاطب
ژانری متفاوت از یک سریال استانی
پوست پیاز؛ ابروی باز سرشار از حس نوستالژی در مخاطب
سال گذشته سریالی از شبکه استانی هامون با عنوان " پوست پیاز ، ابروی باز " پخش شد که نوید بخش یک حرکت اینچنین از سوی صدا و سیمای مرکز سیستان و بلوچستان بود که سالهای سال فقط به تهیه و پخش برنامه های روتین خود بسنده می کرد و در این وادی اصولا کمتر وارد میشد ، از انصاف اگر دور نشویم این سریال در آن وانفسای شبکه هامون توانسته بود مخاطبین قابل توجهی از لایه های میانه جامعه را به خود جلب کند . گرچه در زمان پخش این سریال در کوچه و خیابان و متاسفانه مدارس صحبت از سریالهای ماهواره ای "عفت" ، "حریم سلطان " و " عمر گل لاله " و کارکترهایی همچون " ماریچی " و "خوان میگل " بیش از تمامی سریالهای رسانه ملی بود با اینحال تا همین جا هم می توان از این سریال بعنوان آشتی تدریجی مخاطبین با صدا و سیما تعبیر و تقدیر کرد ، پوست پیاز ، ابروی باز که به واسطه سادگی و بی آلایشی ، مخاطب را در تور خود انداخته بود تقریبا برای اولین بار بود که سریالی تولید مرکز سیستان و بلوچستان روی آنتن استانی می رفت . در این سریال بازیگران برای اولین بار پشت دوربین می رفتند و هیچگونه تجربه بازیگری پیش از این نداشته اند از طرفی تجمیع لهجه های سیستانی ، نهبندانی ، کرمانی و بیرجندی و دیالوگهای بعضی کاراکتر ها توانست اکثر مخاطبان این استان را بنوعی راضی نگهدارد این ژانر در موقعیتی همه گیر شد که در آن تجمیع لهجه های سیستانی ، نهبندانی ، کرمانی و بیرجندی توانست اکثر مخاطبان این استان را پای تلویزیون میخ کوب کند .
شخصیت غلامحیدر حسینای سیستانی که یک ژاندارم باز نشسته ژاندارمری سابق بود از نوع تیپهایی بود که در بین عوام مردم این استان به وفور یافت می شود .
طرح این سریال حاصل مشاوره و کارگردان هنری این سریال عباسعلی کیخایی و نویسنده و شاعر پر توان سیستانی فرزاد مرادقلی و در کنار آن عباس حداد بود که بالاخره بچه های هنرمند استان بنوعی خطر کرده و پای این خطر ایستادند .
قصه پردازان این سریال بنوعی با تاسی از فرهنگ سیستانی زندگی روزمره اکثر مردمان این استان را که با آن سر و کار دارند و نیز فرازهایی از این فرهنگ غنی یعنی سادگی ، بی آلایشی ، مردم داری ، میهمان نوازی ، میان جی گری در حل مسائل و مشکلات ، خانواده دوستی ، همسایه داری ، مشورت در دایره خانواده ، حساسیت به حیثیت خانوادگی را به رشته تحریر در آورده و عباسعلی کیخایی با کارگردانی بی بدیل خود خالق اثری می شود که در این استان کمتر کسی به آن پرداخته است .
پوست پیاز و ابروی باز حکایت از این می کند که در خانواده سیستانی که وارد شدی و عنوان میهمان را گرفتی صاحب خانه فقط و فقط با گشاده رویی و برخورد خوش با تو برخورد می کند او بی تکلف آنچه را که در سفره خود دارد بدون تعارف به میان می آورد که در عنوان فیلم پوست پیاز تمثیلی از همین موضوع است .
توفیق این سریال در 13 قسمت اول و روبرو شدن آن با اقبال عمومی عوامل را برآن داشت که به فکر تهیه بخش سری دوم این سریال بیفتند و نوروز امسال با پخش سری دوم و فراگیری مخاطبین این سریال به خارج از مرزهای استان نیز عوامل را مصمم نمود که بخش سوم این سریال را در دست تهیه داشته باشند که امید می رود تا یکی دو ماه دیگر سومین بخش این سریال کلید بخورد و اما بمنظور آشنایی بیشتر با کارگردان هنری این سریال گفتگویی با آقای عباسعلی کیخایی هنرمند سیستانی انجام داده ایم که از نظرتان میگذرد :
عباسعلی کیخایی متولد سیستان متاهل و هم اکنون مدیر روابط عمومی شرکت آب منطقه ای استان و مجری خوش قریحه سیمای مرکز سیستان و بلوچستان حدود 14 سال است که با روابط عمومی عجین شده ، کار هنری خود را از سوم راهنمایی در زابل با نمایش " صبح غمگین " به کارگردانی آقای اسماعیل خسروی آغاز کرد .
خلاقیت و تیز هوشی او در بازیگری این نمایش و پشتکار و دلگرمی خودش باعث شد که این هنر را ادامه داده و 2 سال بعد آن به عضویت انجمن نمایش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان درآمده و از اعضای اصلی آن محسوب شود ، 8 سال پیش بنا به دلایلی به زاهدان عزیمت کرد وروابط عمومی اداره کل آب منطقه ای را بعنوان مدیر در دست گرفت ، پشتکار او در این کسوت هم باعث گردید کیخایی بعنوان دبیر شورای اطلاع رسانی وزارت نیرو در استان سیستان و بلوچستان انتخاب شود .
او با آمدن به زاهدان پایش به انجمن نمایش استان باز شد و با هنرمندان نام آشنای استان نزدیکتر شد بطوریکه در همان ابتدای ورودش به زاهدان در اولین سریال استانی به کارگردانی رضا خداد بیگی نقش ایفا نمود .
وقتیکه از او پرسیدم چگونه مجری سیما شدید خنده ای کرد و گفت : واقعا بر حسب اتفاق ، در حین ضبط سریال بازارچه محله به کارگردانی رضا خدادبیگی در سیمای استان بر حسب اتفاق یکروز مجری برنامه زنده شبکه هامون بدلایلی سر پخش برنامه نیامده بود ، تهیه کننده این برنامه آقای هاشمی سراسیمه به من رو کرد و گفت : آقای کیخایی بیا و مجری گری این برنامه را بعهده بگیر ، خندیدم گفتم من !؟ گفت : بله تو می دانم که می توانی و این توان را در تو سراغ دارم که از تو خواسته ام از ایشان اصرار و ار من انکار تا اینکه برخی می گفتند نمی تواند و عده بیشتر بچه ها می گفتند می توانی و امتحان کن بالاخره پذیرفتم و با اعتمادی که هاشمی به بنده نمود و میکروفون زنده را به من سپرد خداوند توفیق داد و بالاخره سراقراز از این مهم بیرون آمدم ، با اجرای این برنامه در آن 45 دقیقه زمان که برای من بسیار نفسگیر بود الحمدالله اجرا خوب و روسپید شدم و از طرفی لطف مردم با پیامهایی که داده بودند این شد که از آن پس به بعد شدم مجری تلویزیون و بعد از آن برنامه نسیم روستا به اینجانب سپرده شد .
کیخایی صحبتش که تمام شد از او پوزش خواستم او داشت در مورد سریال بازارچه محله صحبت می کرد و که من وسط کلامش او را به فضای مجری گری بردم .
عباسعلی کیخایی در خصوص سریال بازارچه محله ادامه داد : این سریال در 80 قسمت ضبط و پخش شده ضمن اینکه این سریال اولین تجربه دوستان در مرکز هامون بود بعد از این تعدادی فیلم کجدار و مریض کار کردم و پخش هم شد .
از او پرسیدم در فیلم های سینمایی کشوری هم کار کرده ای ، پاسخ داد : بله نقش یک مهندس کشاورزی را در یک فیلم سینمایی که نامش خاطرم نیست ایفا کرده ام این فیلم هم به تهیه کنندگی آقای مهدی هاشمی بود .
عباس کیخایی را به سریال پوست پیاز ، ابروی باز توجه دادم و از او در مورد این سریال سئوال کردم اوگفت: طرح این سریال تقریبا مشاوره ای بوده از سوی بنده با آقای هاشمی و فرزاد مرادقلی و عباس حداد که نهایتا به این نتیجه رسیدیم که داستان یک خانواده سیستانی اصیل را داستان پردازی و به سریال تبدیل کنیم مقرر شد فرزاد مرادقلی و عباس حداد قصه ها را بنویسند بنده هم بعنوان کارگردان هنری و آقای هاشمی هم بعنوان تهیه کننده این سریال را بسازیم داستانها را سعی کردیم داستانهایی باشد که روزمره در زندگی هر یک از ما اتفاق می افتد .
بالاخره داستانها تا حدودی نوشته شد بعد از موافقت طرح اولیه و قصه ها بالاخره با حمایت سیمای مرکز استان این سریال کلید خورد ، شاید کسی کمتر باور کند که بازیگران این سریال تمامی افرادی هستند که تا کنون هیچگونه تجربه ای از بازیگری نداشته اند خلاصه بحمدالهی و عنایت دوستان و حمایت سیمای استان بخش اول این سریال ساخته شد و روی آنتن رفت که خوشبختانه با حمایت اکثر مردم روبرو شد .
از وی پرسیدم بعد از ساخت قسمت اول مردم چگونه با شما برخورد کردند ؟
و اواینگونه تعریف کرد : یک هم استانی و همشهری عزیزی یکروزی به دفترم آمد و بسیار تقدیر و تشکر می کرد از پخش سریال پوست پیاز ، ابروی باز و خیلی اظهار رضایت می کرد ، خیلی دلم می خواست بدانم که علت این همه اظهار لطف او از چه بابت است ، تا اینکه خودش اینگونه تعریف می کرد : او اظهار میداشت که ما در محیط خانوادگی خودمان مخصوصا با همسرم به هیچ وجه نمی توانستیم با لهجه سیستانی صحبت کنیم بدلیل اینکه دخترم که کلاس سوم راهنمایی هم هست به این موضوع واکنش نشان میدهد و حتما باید همه با هم فارسی صحبت کنیم ، و هر جا هم که یواشکی با هم با لهجه صحبت می کردیم این دختر خانم حتی پرخاش می کرده ، او می گفت : چون فرزندانمان را دوست داشتیم بالاخره اجبارا به حرف او گوش می دادیم و نمی گذاشتیم او ناراحت شود تا اینکه سریال شما پخش شد و از زمانیکه این سریال پخش شده این دخترم اولا که زودتر برنامه ریزی می کند که سریال از دستش نرود نانیا از زمانی که این سریال پخش شده ، شرایط زندگی ما فرق کرده و من و همسرم براحتی می توانیم با لهجه سیستانی صحبت کنیم بهرحال آمده بود که از این بابت تقدیر و تشکر کند که این سریال بنوعی باعث شده شرایط زندگی آنها فرق کند و حتی خود این دختر خانم راغب شده که لهجه سیستانی را یاد بگیرد .
به او گفتم در این سریال چه مسائلی را مطرح کرده اید ؟
کارگردان هنری این سریال پاسخ داد : ما در این سریال سعی کرده ایم به ضرب المثلهای سیستانی بیشتر بپردازیم و کلماتی که از بین رفته ، خاطرات زیبایی که در آن مسائلی مطرح می شود که عمدتا در زندگی بیشتر ما سیستانیها اتفاق افتاده ، حتی مخاطب قرار دادن یکدیگر که الان این صمیمیتها از بین رفته و شوهر ممکن است همسرش را اینگونه خطاب نکند بعنوان مثال قدیمی ها همسران خود را بنام بزرگترین فرزند صدا میزدند یا خطاب به یکدیگر کلمه " مسلمان " را بکار می بردند که متاسفانه در این زمانه اینها به فراموشی سپرده شده و ما اینها را در این سریال گنجانده بودیم .
در این سریال مهمان نوازی سیستانی ها به عینه مشهود است ، درب منزل به روی همه باز است و آنچه که سر سفره موجود باشد برای مهمان هم کم و زیاد همان غذا را می آوردند و این رسم و رسومات بسیار زیبایی که امروز در جامعه ما کم رنگ شده ، باید با اینگونه سریالها نهادینه شود .
همین مسائل بود که مخاطبین ما را فراگیر کرد بینندگان زیادی در خارج از استان با ما تماس داشتند از کرج ، گرگان ، مشهد ، کرمان ، تهران و سایر استانهامرتب با ما تماس می گرفتند ضمن تشکر و تقدیر به ما روحیه ادامه کار می دادند حتی خارج از کشور ما بیننده داشتیم .
بهرحال این سنت ها باعث شده که این سریال موفق ظاهر شود ، سعی کردیم در این سریال به کسی خدای نکرده توهین نشود به لباسی به قومی اساعه ادب نشود یا لهجه به مسخره گرفته نشود .
بهرحال با همه تفاسیری که این سریال یک سریال طنز بود، در زوایای آن حرمتها حفظ شد، حرمت پدر و مادر خانواده و از طرفی فرهنگ غنی سیستانی هم به مردم ابراز می شد .
یعنی غلامحیدر حسینا که یک ژاندارم نیروی انتظامی بوده و در زمان خدمت خود منشا خدمات زیادی بوده بعد از بازنشستگی خود هنوز در بین مردم باعث وصل و منشا حل اختلافات بوده و مردم داری خصوصیت بارز اوست .
از کارکتر غلامحیدر حسینا از او پرسیدم : شنیده ام او اصلا سیستانی هم نیست که به این زیبایی سیستانی صحبت می کند .
عباسعلی کیخایی گفت : آری او اصلا سیستانی نیست یک شخص با استعدادی است که زمینه فراگیری هم لهجه سیستانی و هم لهجه بلوچی را در کمترین زمان ممکن دارد ایشان هم اولین تجربه بازیگری اش بود ، به کیخایی گفتم چگونه این کارکترها را پیدا کردید ؟
او گفت : من چون در حوزه هنری مسئول انجمن هنرهای نمایشی هستم آقای نادر حبیبی که دختر ایشان هنرجوی من بود و ایشان گاها برای بدرقه دخترش به انجمن می آمددر این رفت و آمدها بر حسب اتفاق روزی با او برخورد کردم و چهره او بنوعی مرا بخود جذب کرد و به او پیشنهاد بازی در این سریال در نقش غلامحیدر حسینا را دادم که ابتدا ایشان به این باور نرسیده بود و اعتماد به نفس در خود نمی دید چون تا کنون بازی نکرده بود به او امیدواری دادم و بالاخره تستی از او گرفتیم و پذیرفتیم که در این سریال در این نقش بازی کند . که بهرحال با پشتکار خودش و آموزشهای داده شده موفق هم شد .
از سایر کارکتر بگویید ؟
نقش مادر خانواده بعهده معلم بازنشسته آموزش و پرورش خانم زهرا زابلی بود ، پسر بزرگ خانواده ارسلان محسنی و پسر کوچک خانواده سعید سارانی ، آقای پرویز باقری هم در نقش داماد خانواده بود که به لهجه نهبندانی هم صحبت می کرد ، و اما دختران خانواده خانم زهرا دهمرده دختر بزرگ و خانم زینب سلمان دختر کوچک خانواده بود آقای سعید بادینی در نقش قلی خانم ملیحه کوشا در نقش زن دوم غلامحیدر حسینا ، روح الله سلیمانی در نقش فرمانده پاسگاه ، احمدگل بیکی در نقش دائی یا همان ، غلام گنجعلی و رویا مختاری و محسن قروت خوار سایر بازیگران دراین سریال بودند که تمامی این عزیزان توانمندی جوانان این استان را به اثبات رساندند .
در پایان آقای کیخایی از مساعدت و کمک آقای رحیمی مدیر کل سابق صدا و سیمای مرکز سیستان و بلوچستان ،آقای کردستانی مدیر کل فعلی وآقایان زارع و حیدریان و همه کسانی که وی را در ساخت این سریال کمک کردند تقدیر و تشکر کرد .
مطالب مشابه :
طرح لایه باز (psd) تقدیر نامه خانواده شهدا
گروه افسران جبهه جنگ نرم استان یزد-مبین - طرح لایه باز (psd) تقدیر نامه خانواده شهدا -
طرح بنر روز قدس
طرح پوستر و طرح لایه باز (psd) تقدیر نامه خانواده شهدا . حضرت آیت الله خامنه ای در جمع دست
موفقیت کانون شهید گمنام در جمع مرز داران گمنام مساجد مازندران
صفحه اول آرشيو مطالب پست الكترونيك گزارش عملکرد طرح لایه باز و طرح های تقدیر و تشکر را
قرآن و عترت محور نشریات تجربی کانونها/نشریات درباره سبک زندگی کار کنند
صفحه اول آرشيو مطالب پست الكترونيك گزارش عملکرد طرح لایه باز پاداش یا تقدیر و تشکر هستند
ژانری متفاوت از یک سریال استانی پوست پیاز ابروی باز سرشار از حس نوستالژی در مخاطب
ژانری متفاوت از یک سریال استانی پوست پیاز ابروی باز و تقدیر کرد طرح این سریال حاصل
تست روانشناسی جالب ، فال ، طالع بینی ، کف بینی ، آینده نگری ، درباره آینده ، قسمت ، تقدیر ، فال قهوه
زبان کردی، نامه های عاشقانه آینده ، قسمت ، تقدیر طرح لایه باز
مدلهای شیک، پوشیده و سنتی
تقدیر شده در این مدل هم در اصل یک مانتوی ساده است که قسمت جلوی آن با یک لایه که باز هم
ماجرای تکان دهنده نامه سردار قاسم سلیمانی به وزیر دفاع آمریکا
کمی بعد از نامه اوباما نامه ای از تمام این لایه های با باز کردن نامه و تقدیر بخاطر
پروفسور نادر خلیلی :معمار بزرگ و مبدل طرح خانه های سرامیکی و ابر خشت
معمار بزرگ و مبدل طرح خانه دو لایه از ابرخشت متحده و تقدیر نامه سازمان ملل
آیین نامه جشنواره هنرهای تجسمی
آیین نامه جشنواره را با کیفیت 300dpi، به صورت لایه باز با فرمت psd و JPG بر نام طرح اوقات
برچسب :
طرح تقدیر نامه لایه باز