یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی - علی اکبر لطیفیان

یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی

شاعر : علی اکبر لطیفیان

لب نگار که باشد رطب حرام بود
زمان واجبمان مستحب حرام بود

فقیه نیستم اما به تجربه دیدم
بدون عشق مناجات شب حرام بود

اگر که هست طبیبم طبیب دوّاری
به من معالجه ی در مطب حرام بود

برآنکه دشمن اولاد توست نیست عجب
که نطفه اش نسب اندر نسب حرام بود

تو مرد ظرفشناسی و مهِر اولادت
عجم که هست برای عرب حرام بود

تو را در کمال نوشتند یا رسول الله
بزرگ آل نوشتند یا رسول الله

تو آفریده شدی و سرآمدت گفتند
هزار مرتبه اَحسن به ایزدت گفتند

تورا به سمت زمین با نسیم آوردند
توآمدی و ملائک خوش آمدت گفتند

نشان دهنده ی معصومیِ قبیله توست
اگر که قّبه خضرا به گنبدت گفتند

تمام آل عبا«کُلنا محمّد» بود
توعین نوری و در رفت و آمدت گفتند

اگر چه یک نفری، جمع چهارده نفری
تورا محمّد و آل محمّدت گفتند

شب ولادتت ای یار می کنم خیرات
نثار مقدم خیر تو چهارده صلوات

برای خُلق تو باید کنند تحسینت
نشد مشاهده شصت و سه سال نفرینت

از آن طرف تو اگر نور آخرین هستی
نوشته اند از این سو تو را نخستینت

هزار و سیصد و هشتاد و چندمین سال است
شدیم کوچه نشینت، شدیم مسکینت

شدیم ریزه خور سفره های سیّدی ات
گدای سفره ی هر سال چهارده سینت

توآمدی که علی را فقط ببینی و بس
نداده اند به جز دیده ی خدا بینت

یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی
اگر چه خاک نشینی، همیشه بالایی

مرا اویس شدن در هوای تو کافی است
اگر چه باز ندیدم، دعای تو کافی است

همینکه بوی تو را در مدینه حس کردم
لبم رسید به خاک سرای تو کافی است

چه حاجتی به پسر داری ای بزرگ قریش
همینکه فاطمه داری برای تو کافی است

همینکه اوّل هر صبح پیش زهرایی
برای روشنی لحظه های تو کافی است

تو آن پیمبر دنباله داری و بعدت
اگر علی تو باشد به جای تو کافی است

قسم به اشهد ان لااله الا الله
تو آمدی که بگویی علی ولی الله

تو آمدی و ترحّم شدند دخترها
چقدر صاحب دختر شدند مادرها

تو آمدی و رعیّت شکوه عبد گرفت
بدین طریق چه آقا شدند نوکرها

خدای خوب به جای خدای چوب نشست
و با اذان تو بالا گرفت باورها

بگو: مدینه علمی، علی درآن است
بگو: که واجب عینی است حرمت درها

بریز شیره پیغمبری به کام حسین
که از حسین بیاید علی اکبرها

زمان گذشت زمان ظهور دیگر شد
حسین منی انا من حسین اکبر شد

هزار حضرت مریم کنیز مادر توست
تورا بس است همینکه بتول، دختر توست

به دختران فلان و فلان نیازی نیست
اگر خدیجه والامقام همسر توست

علی و فاطمه دو رحمت خداوندی
برای عالم دنیا و صبح محشر توست

به یک عروج تو جبرئیل از نفس افتاد
خبر نداشت که این تازه اوج یک پَر توست

به عرش رفتی و ماندی در آن تقّرب محض
خدا برابر تو یا علی برابر توست

تو با علی جریان ساز شیعه اید ، اما
شناسنامه ی شیعه به نام جعفر توست


مطالب مشابه :


شعر چاوشی خوانی حجاج (شعر بازگشت از مدینه و مکه)

شعر چاوشی خوانی حجاج (شعر بازگشت از مدینه و مکه) اشعار زیر از وبلاگ حسن فطرس برداشته شده است.




شعر چاوشی خوانی مکه و مدینه برای زوار مدینه منوره

مادر بهشت - شعر چاوشی خوانی مکه و مدینه برای زوار مدینه منوره - برگزیده ترین اشعار آئینی




امام حسین (ع)از مدینه تا مکه و کربلا و اشعار فوق العاده زیبا.......

کربلائی مهران استادی مراغه ای ذاکر حسینی - امام حسین (ع)از مدینه تا مکه و کربلا و اشعار فوق




اشعار مکه و مدینه

مجمع الذاکــــــرین قائمــــــــشهر - اشعار مکه و مدینه - ضیافت الحسین - مجمع




چاووشی خوانی برای زائرین مکه و مدینه

ذاکر اهل بیت (ع): حاج جواد عسکری - چاووشی خوانی برای زائرین مکه و مدینه - پندیات و اشعار مذهبی




یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی - علی اکبر لطیفیان

وبلاگ اشعار کامل شاعران - یتیم مکه ای اما بزرگ دنیایی برای روشنی لحظه های تو کافی




دانلود به جای آنکه همه ساله به مکه روی

معرفی آثار مرحوم محمد رضا آقاسی - دانلود به جای آنکه همه ساله به مکه روی - اشعار مذهبی و سیاسی




اشعار درمورد مکه و مدینه وقبرستان بقیع

گلبانگ حسینی - اشعار درمورد مکه و مدینه وقبرستان بقیع برای اولین مظلوم عالم .




رباعي وشعر مناسب چاووشی خوانی برای زائرین مکه و مدینه بسيار عالي

zakere shams - رباعي وشعر مناسب چاووشی خوانی برای زائرین مکه و مدینه بسيار عالي - وبلاگ شخصی ذاکر




مبعث گرامی باد

اشعار مذهبی - مبعث گرامی باد - برای بهره مندی از اشعار مورد نظر از آرشیو موضوعی بر حسب ماه




برچسب :