17-تيرچه بلوك (سازه بخش اول)
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳- سازه يا اسكلت : (در سقف های تیرچه بلوکی)
همانگونه كه قبلا نيز گفته شد ، سقف هاي تيرچه بلوك ، شكل ناقصي از اجراي سقف تير دال با استفاده از بتن آرمه ميباشند و همان فرمول ها در مورد اين تيرها را اعمال مي كنند ، در اين بررسي نيز اين سقف در دو بخش بررسي ميگردد ، بررسی اول ،بخش بتن سقف و بررسي دوم بخش ميلگرد يا فولاد يا آرمه سقف تيرچه بلوك ميباشد .
پیش از آغاز این بخش و بررسی سازه ای سقف تیرچه بلوک چه از لحاظ اجرایی و چه از لحاظ ساختار مهندسی و علمی سقف تیرچه بلوک و با يادآوري بررسي نيروهاي كششي و فشاري آين بخش را آغاز ميكنيم .
در عكس شماره ۱۳۲ با ياد آوري نيروهاي كششي و فشاري در سقف هاي اين گونه كه شامل سقف هاي تيرچه بلوك ها ، كرميت و كامپوزيت ها ميشود ، به بررسي ساختاري سقف تيرچه بلوك خواهيم پرداخت ، لازم به ذكر است همانگونه كه در مقاله نيروهاي كششي و فشاري بيان گرديد ، اين تئوري با آنكه تئوري اشتباهي ميباشد و مسلما رفتار يك جهته آن در زلزله ها بشدت خطرناك عمل مينمايد با اين حال ، بررسي كرده ايم كه آيا اين سقف ، براي همين وظيفه نصفه نيمه هم توانايي لازمه را دارد ؟ از اين رو ، با توجه به اينكه اين سقف ميبايد در گستره مصالح بتن مسلح كاركرد داشته باشد ، اين پژوهش را در دو بخش بتن و فولاد ادامه خواهيم داد .
روشن است با توجه رفتار سقف در برابر نيروهاي وزني و نيروهاي روي آن ، سقف مطابق شكل ۱۳۲رفتار خواهد كرد ، يعني در ميانه هاي سقف ،در روي سقف بتن فشاري مهم ميباشد و در زير سقف فولاد يا ميلگرد هاي كششي و در كناره ها ، اين نيروها بر عكس خواهد شد .
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱- بررسي بتن در تيرچه بلوك :
در بخش اول يا بخش بتن تيرچه بلوك ، بررسي ها در سه بخش يا حوزه انجام شده است .
1 : جاهايي كه بتن نبايد برود 2: جاهايي كه بتن بايد برود 3- آرماتور يا فولاد تيرچه
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱- جاهایی که نباید بتن برود !
بررسی سقف ها بر مبنای : حرکت بتن در بلوک ها – تاثیرات ساختاری سقف در اسکلت بنا - اشکالات ساختاری و سازه ای سقف ها
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱-۱- حرکت بتن در بلوک ها :
هیچکس این گونه بلوک های شکسته را دور نمیریزد ( عکس شماره 16)
و همانطور که میبیند به مقادیر بسیار زیاد مصرف مینمایند ( عکس شماره 17)
بدیهیست این شکستگی ها دارای قاعده و قانونی خاصی نیز نبوده و حتی نمیتوان برای آن مقداری را به عنوان پیش فرض در نظر گرفت ، کما اینکه در عکس های پایین مقادیر کامل نامشخص و بعضا بسیار زیاد و خطرناک از بتن در سقف مدفون گردیده که این مقادیر وزنی در سازه های بلند و نسبتا بلند ، نتایج بسیار تخریبی و خطرناکی را به همراه خواهد داشت ( عکسهای شماره 18-19).
یادمان باشد هر متر مکعب بتن حدود ۲۴۰۰ کیلوگرم وزن دارد و بسیار سنگین است هر کدام از این بتن های اضافه ۲-۳ کیلو وزن دارند و در کل سقف ، مجموع آن بسيار سنگين خواهد شد .
ولي خطرناك ترين اتفاق ، زماني حادث ميشود كه بلوكي همانند شكل -19 كاملا پر شود .
بيشينه افراد ، در مواجه با اين پديده خود را بري از اين خطا ميدانند ولي بايسته به تذكر است اين اتفاق از دست همگان خارج است و در همه سقف ها با ضريب بالايي از اتفاق ، روي ميدهد و علت آن ترك ها و شكست هايي است كه دور از چشم مهندسين ،پيمانكاران و كارگران در بلوك ها ميباشد و در زمان بتن ريزي اين بلوك ها ، در زير پاي عوامل بتن ريزي شكسته و عملا هيچ راهي براي تخليه ، جايگزيني و ... نمي باشد و تنها به ماله كشيدن بر روي آن اكتفا مينمايند .(عكس شماره ۲۱)
عكس شماره 22 يك نمونه بسيار كوچك ولي بسيار فراوان از سقف تيرچه بلوك سفالي ميباشد اين عكس همان عكس شماره 17 ميباشد كه تنها شكسته و ترك هاي سفال ، مشخص تر شده اند .
ياد آوري : تصور كنيد ، همين بارهاي بظاهر كوچك كه در مجموع بار بسيار سنگيني ميشود (بتن بسيار سنگين است ) ، چه گشتاور و ممان وحشتناكي را به سازه ، اعمال ميكند و مسلما اين اضافه بار در طبقات كه بدون محاسبه اعمال شده است ، مقدار نيروي وارده بسيار مخربي را با كوچكترين تلنگري ايجاد خواهد كرد .
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱-۲- بررسي اضافه بارهاي بتن در مجاورت تير ها :
مبحث بعدی را میبایست در حرکت بتن در سوراخ های بلوک ها بررسی نمود . حرکت بتن در سوراخ های بلوک های سفالی و بتنی ( بواسطه سوراخ های بزرگتر حرکت بتن ابعاد بیشتری خواهد داشت )
در کناره های تیر ها و همچنین تیرکلاف ( تای بیم ) ابعاد تیرها را بشدت دچار تغییر کرده و با توجه به ایجاد سختی های بسیار زیاد و متنوع در طول تیر، افزون بر افزایش بسیار زیاد وزن سقف و سازه ، اسکلت را از حالت همگونی خارج و درحالتی بسیار خطرناک و همراه با اغتشاش ، قرارداده است بطوریکه هر یک از عضو های سازه ، با توجه به سختی های متفاوت ، رفتار متفاوتی نشان داده و ساختمان با کمترین نیرویی درخود خواهد پیچید .(عكس شماره ۲۳)
عکس های شماره 24و 25 ، که بخش بسیار کوچکی از ابعاد وحشتناک فاجعه میباشد نشانگر تغییر ابعاد تیر ها و افزایش بسیار زیاد وزن سازه میباشد و با توجه به عدم ویبره بتن در ساخت و سازهای مسکونی در ایران ، اگر ویبره را هم به کار اضافه میکردیم شاید بتن مرغوب تری داشتیم ولی با حركت بتن در بلوك ها ، ابعاد خطر را نیز به شدت افزایش داده بودیم .
با مثالي ادامه ميدهيم فرض بكنيم از مهندس محاسب بخواهيم ابعاد تير عكس شماره 2۶ را 5 سانتي متر كم يا زياد كند ، مطمئنا او چند روزي فرصت ميخواهد و در مقابل اصرار شما كه اين 5 سانتي متر كه كاري ندارد ميگويد : خم رنگرزي كه نيست بايد تمام سازه را از اول محاسبه كنم همه ساختمان را بايد دوباره آناليز كنم تا ابعاد همه ساختمان براي نيروهايي كه به آن وارد ميشود به يك اندازه مقاومت داشته باشند ....
حال ببينيد بدون اينكه مهندس محاسب بداند ابعاد ساختمان تا چه اندازه اي فزوني گرفته است(عكس شماره ۲۷) ،
آيا اين همان تيري است كه مهندس سازه محاسبه كرده بود و درد هم تنها همين تير نيست همه تير ها همينگونه از اندازه خارج شده اند عكس شماره 2۸ را ببينيد .
حرکت بتن در سوراخ های بلوك ها خطراتي به اين شرح را ايجاد مينمايد : افزایش ابعاد تیر – افزایش وزن سازه – افزایش نیروی ممان بویژه در ارتفاع – اغتشاش در رفتار سازه (نیروی زلزله و افقی)
۳-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱-۳- بررسي ويژه تاي بيم يا تير كلاف (اصطلاحا ژوئن) :
پيش از بررسي اين بخش ، چند نكته در خصوص تاي بيم ( كلاف ، ژوئن! ، .) لازم به ذكر است ، اين عضو اجباري ولي بدون محاسبه و بدون فرمول ، نيز يكي از آن شوخي هاي سازه ايست كه آمده است ابرو را بردارد چشم را نيز كور كرده است و هر مهندسي نيز ، دلايل وجوبي و وجودي متفرقه اي را گمان و بيان ميكند ،
مسلما آن دانايي كه اين عضو را پيشبيني كرده، و ميدانسته بدون تاي بيم اين سقف چه ميزان خطرناك خواهد بود ، بسيار هوشمندانه آنرا طراحي كرده ولي قادر به رفع ، بسياري از خطرات بوجود آمده ، در آنزمان (30 سال پيش ) نبوده است و متاسفانه اكنون هم كه معايب آن گوشزد ميگردد ، آن قانون 30 ساله (در دنيايي كه در هر ثانيه اش ، شاهد تحولي شگرف در علم هستيم ) سديست عظيم كه با استناد به اين آيين نامه ، از حذف آن جلوگيري گرديده و حتي بدشان نمي آيد كه براي محكم كاري ! هر جايي بر روي هر سقف ديگري هم كه رسيد يك ژوئن! بگذارند .
در بررسي سقف هاي تيرچه بلوكي اكنون به دلايل اثباتي و يا ردي اين عضو آيين نامه اي به نام تاي بيم يا تير كلاف يا ژوئن خواهيم پرداخت :
دلايل اثباتي : 1- ميگويند براي كنترل كمانش پيچشي تيرچه هاست 2- برخي نيز معتقدند براي كنترل سلبيت سقف ميباشد 3- يكپارچه عمل كردن سقف نيز دليل ديگر مهندسان است كه به گونه اي همان دليل قبليست 4- مهندسان ديگري نيز معتقدند براي كنترل خيز تير است !! (اين ديگر خيلي شگفت است ، دقيقا در جايي كه ما بايد وزن را كم كنيم به آن وزن خواهيم افزود )5- و اما مهمتر ين مستند مهندسان درج دستور عمل آن در آيين نامه اجرايي سقف تيرچه بلوك ميباشد .
در خصوص موجوديت اين تير غير محاسبه اي ( ولي بشدت سازه اي )و صرفا آيين نامه اي ، نخست چند پرسش را مطرح ميكنم :
1- اگر اين تير براي كنترل كمانش تيرهاي سقف است ، چرا سقف كامپوزيت ، تيرچه هاي پيش ساخته ، ( ايتال تير هاي قديمي) ، تير دال هاي پل هاي بسيار طولاني با دهانه هاي بلند و حركت ماشين آلات سنگين بر روي آنها داراي تاي بيم نيستند .
2- چه ميزان نيرو به اين تير وارد ميگردد ، مقدار آن را چگونه محاسبه ميكنند ؟
3- تحت چه فرمولي آنرا آناليز ميكنند ؟
۴- چرا در دايناميك آناليز ، محاسبات منظور نميگردد ؟
۵- ميدانيم كليه جداول و ضريب هايي كه در آيين نامه ها هست از فرمول هايي بدست آمده اند ، فرمول ها و يا جداول تاي بيم(اگر هست !) براي تعيين ابعاد و تعداد ميلگرد از چه ميزان و معياري تبعيت ميكند ؟
5- اگر براي سلبيت استفاده ميگردد چرا در يك طرف در هر 50 سانتيمتر يك تير داريم ولي در جهت عمود بر آن حدودا ، براي هر 2.5 متر يك عدد تير تعبيه ميكنيم ؟ آيا نيروهايي كه از سقف يا تير مجاور وارد ميشود را اين تير كج و كوله ميتواند تحمل كند؟
6- به يك مثال توجه بفرماييد :
فرض1 : طول دهانه موثر تيري 5 متر است و عرض دهانه 3 متر ،
حكم : قاعدتا ميبايد براي اين دهانه 5 متري يك تاي بيم تعبيه كرد ،ابعاد اين تير و مقادير ميلگرد مصرفي چيست ؟
پاسخ : قاعدتا بايد عرض آن 10 سانتيمتر و يك ميلگرد 10 يا 12 ماكزيمم در بالا و پايين ...
حال بياييم به گونه ديگري ببينيم:
فرض2: اگر عرض سقف شد 5 متر يا به عبارت بهتر دهانه موثر تاي بيم شد 5 متر ، ابعاد وتسليح آن چه ميزان ميشود عكس شماره ۳۲
فرض3:اگر اين طول موثر شده 7يا 8 يا 10 متر چه ميشود مانند عكس شما ره ۳۰ ؟
اين تاي بيم با طولي حدودا ۹ متر انجام شده است ، تيري ۹متري !
فرض 4 : اگر شد 20 متر يا بيشتر چه ميشود؟(اين گمانه زياد دور از انتظار نيست يك مرغداري يا يك سالن بلند به دهانه 5 متر با طول هر چقدر كه خواستيد را فرض كنيد ) تكليف اين تاي بيم با اين طول دهانه چيست ؟ اگر به آن كلمه بيم يا تير را اطلاق ميكنيم آيا نبايد محاسبه شود ؟
آيا جز آنست كه در ميانه تيرهاي اصلي سقف ، جايي كه بيشترين نيروهاي كششي و فشاري را داريم بيشترين وزن را به سازه اعمال كرده ايم و حتي آنرا در محاسبات اصلي ساختمان منظور نكرده ايم
همانگونه كه ميبينيد تاي بيم هيچگونه فرمولي ندارد و حتي نميتوان براي آن مقدار نيرويي را محاسبه يا پيشبيني كرد ؟
حرکت بتن در بلوك ها وضعیت بسیار خطرناکی را برای سازه ایجاد کرده است به عکس شماره ۳۲ توجه بفرمایید
تیر تای بیم یا کلاف که قراربوده دارای ضخامت 10 سانتیمتر باشد ( این ضخامت 10 سانتیمتر نیز در محاسبات منظور نمیگردد و صرفا به عنوان مقررات اجرایی اجباری گردیده است و مهندس محاسب فقط در زمان نقشه كشي آنرا در نقشه اعمال ميكند ) دارای ضخامتی در حدود 40تا 60 سانتیمتر گردیده است که سقف آنرا به عنوان تیر محسوب نموده و نیمی از مساحت دو طرف خود را باربری نموده و یا به گره ایجاد شده حمل مینماید و یا به ناکجا آباد .
در تحلیل دیگر از عکس شماره ۳۲ ، عكس شكاره ۳۳ را بررسي ميكنيم ، اگر وزن تیر بتنی وسطی را حدودا 3 تن و اضافه بتن کناری را نیز 3 تن در نظر بگیریم و مجموع اضافه بتن دیگر تیر های کناری را (برای آنکه نمي بینیم 2 تن فرض کنیم كه قاعدتا بسيار بيشتر است )مجموعا در این دهنه در طبقه 3 این آپارتمان مسكوني ؛ 8تن بار اضافه معادل 8 ماشین سنگين مثلا زانتيا، ( يا 12-13 پرايد ) به سقف اضافه گردیده است خواهشمند است توجه بفرمایید اگر این ساختمان پارکینگ طبقاتی نیز بود نمیتوانستیم بیش از 2 ماشین در اين دهانه ، را پارک کنیم !!!
دلايل اثباتي يا وجودي تاي بيم را در بخش بررسي ميلگرد هاي تيرچه بلوك پي خواهيم گرفت و در آن بخش كاملا مشخص خواهد شد كه اين تير فرعي ،با همه خطرات بوجود آورده براي جلوگيري از خطرهاي بيشتر ، بشدت صرفا در تيرچه بلوك ، كاركرد داشته و بديهست در ديگر سقف ها تنها خطراتش ، كاركرد خواهند داشت .
۴-۱-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۳- بتن اضافه در راستاي تيرچه :
تاکنون در خصوص نفوذ و ازدیاد بتن ریزی در سر های تیرچه نوشتیم و اکنون به راستای تیرچه و بتن ریزی های اضافه و خطرناک آن خواهیم پرداخت و همچنین اسکلت مورد بررسی را فلزی قرار داده ایم تا مشخص گردد که بین این دو تفاوتی در فاجعه نیست . موضوع دیگر در اجرای تیرچه بلوک ( سفالی و بتنی.... ) نیاز بلوک ها به نشیمنگاه میباشد که متاسفانه شدیدا سازه را با تهدیدات بسیار جدی مواجه نموده است (عکس شماره ۳۴ ) همانگونه که از عکسهای پایین مشخص میباشد در کنار هر تیر اصلی ساختمان ( بتنی یا فلزی فرقی نمیکند) دو عدد تیرچه نصب میگردد ، بدون توجه به اينكه ،با گذاشتن چه در پايان تير ، آنرا از تير بودن انداخته ايم .
تیر های اصلی بنا در کنار تیرهای تیرچه بلوک تشکیل تیرهای مرکبی را میدهد که به هیچ عنوان در نقشه ها و محاسبات سازه منظور نگردیده و عملا سازه ای متفاوت را ایجاد نموده است (عکس شماره ۳۵ ) .
همانگونه که میبینید تیرهای بتنی ایجاد شده افزون بر ایجاد سختی های گوناگون ، وزن بسیار زیادی را به سقف تحمیل مینماید (عکس شماره ۳۵ ) .
۵-۱-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۳- مصرف بتن در متر مربع تيرچه بلوك (بتون خور تيرچه ):
بتن خور سقف تيرچه بلوك ( با كاهش 3 سانتيمتر پاشنه تيرچه ) با احتساب 2 تيرچه در هر متر مربع ميشود:
85 0/0 = X ۰.۰۸ X۰.۲۲X ۲ X۱ + ۱/۰۵ X ۱X ۱
و اگر يك متر مكعب بتن خريداري شده را تقسيم بر بتن خور سقف كنيم ميشود :
76/11=085/0 / 1 (عكس شماره ۳۷ )
يعني هر متر مكعب بتن بايد حدودا 12 متر مربع سقف را پوشش دهد در صورتيكه واقعيت بسيا ر با اين عدد فرق ميكند براي هر متر حدودا 6 متر مربع پوشش درنظر ميگيريم ( همه دوستان و مهندسان اجرايي بر اين گواه هستند ) و اگر بگويم 7 متر ، مطمئنا در آخر كار به تراك ميكسر آخري براي يك ماشين ديگر سفارش خواهيم داد .
حال اين مقايسه رياضي را بار ديگر در واقعيت پي ميگيريم :
در عكس شماره 38 همانگونه كه ميبينيد اين سقف به نظر بسيار خوب اجرا شده است ، تيرآهن فلزي وظيفه باربري را به عهده دارد ،
ولي در عمل اين تير فلزي به وسيله 2 تيرچه بتني ، تبديل به يك تير بتني 50 سانتي متري گرديده (عكس شماره ۳۹)
كه اگر مهندس محاسب سازه را بتني هم محاسبه كرده بود اندازه اين تير بيش از 40 سانتي متر نميشد ، همچنين يك تير بتني بسيار سنگين نيز در ميانه دهانه بواسطه وجود تاي بيم ايجاد شده است (حركت بتن در بلوك ها بتني را مانند بلوك سفالي ديده ايم ، در صورتيكه حركت بتن در بلوك بتني بسيا ربيشتر است ) ، لازم به ذكر است ، از بتن هايي كه در سوراخ هاي بلوك ها ميرود صرف نظر شده است .(عكس شماره ۳۹)
بتن خور واقعي سقف تيرچه بلوك 085/0 متر مكعب است كه ما آنرا با ارفاق 1/0 د رنظر ميگيريم يعني بتن متوسط تيرچه بلوك برابر با سقفي 10 سانتي متري است ، چنانچه تیرها و بتن های اضاف شده با ضخامت 30 سانتیمتر را به برش های 10 سانتیمتری ، تقسیم کنیم و در سطح سقف پخش بنماییم ، نتیجه بدست آمده بسیار حیرت انگیز و خطرناک خواهد بود و مشخص مینماید که تقریبا به اندازه وزن یک سقف به وزن سقف افزوده شده است (عكس شماره 40 ) .
چند پرسش خيلي ساده ولي مهم : شايد در يك ساختمان 1 طبقه ستون آن بتواند بار 2 طبقه را حمل كند ولي آيا در يك ساختمان 2 طبقه ، ستون طبقه اول ميتواند بار 4 طبقه را حمل كند در يك ساختمان 3طبقه ، همين ستون ميتواند بار 6طبقه را ببرد ... در يك ساختمان 11طبقه آيا ستون اول ميتواند بار 22 طبقه را حمل كند ؟ (عكس شماره 41 )
كمي علمي تر برخورد كنيم ، بياييم گشتاور هر طبقه را مجموع كنيم به طبقات ديگر ، نتيجه محاسبات بسيار وحشتناك است ، بنظر چند ريشتر زلزله اين ساختمان را فرو ميريزد ؟
همانگونه كه مشاهده ميفرماييد همين بحران هاي بسيار خطرناك است كه در كوچكترين حركت زمين ، ساختمان هاي ما دوام نمي آورند و آنوقت هزاران كشته و سرمايه اي از انسان ها و ثروت كه در زير خروار خاك مدفون شده است .
۵-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱-۵- بارهاي اضافه بي قاعده :
5-1-3-2-1-بار هاي اضافه بي قاعده : در عكس هاي شماره ۴2 و ۴۳ موارد بحراني تري را هم ميتوانيم ببينم كه متاسفانه در اكثر ساختمان ها اين روند تكرار ميگردد و با گذاشتن تيرچه هاي اضافه بويژه در تيرچه بلوك هاي سفالي و بتني كه امكان اندازه كردن بلوك در آنها ميسر نيست عملا تيرهاي فرعي با وزن بسيار سنگين را در مكان هايي كه هيچگونه توجيهي ندارد ، جايگذاري ميكنند غافل از اينكه اين تيرچه با گذاشتن "چه" در ته آن بازهم تيري بتني است با ميلگرد هاي كششي و 30 سانتيمتر بتن در روي آن ، رفتار سازه در اين زمان چگونه خواهد بود و اين تير اضافه چگونه كنش خواهد كرد ،
اين مسئله بويژه زماني بسيار خطرناك ميگردد كه در كليه سقف ها (تاكيد ميكنم كليه سقف ها ) با قراردادن تيرچه ها در كنار تيرهاي اصلي يا فرعي بتني يا فلزي ، ابعاد تيرهاي سازه اي را بشدت دستخوش تغيير كرده و عملا سازه را از عملكرد اصلي خود باز ميدارند (عكس هاي شماره ۳۹-۴۲و ۴۳)
۵-۱-۴-۲-۱-۳-۲-۳-۱-۱-۶- بر هم خوردن تعادل سختي در تيرها و سقف :
6-1-3-2-1-برهم خوردن تعادل سختي در تيرها و سقف : نکته بسیار مهم دیگر عدم تعادل در تقسیم سختی پس از اجرا میباشد همانطوریکه در عکس شماره ۴۴ ، میبیند تیر 1 بدون تقویت – تیر 2 از یک طرف و کاملا بصورت درهم –تیر 3 از دو طرف مساوی تا مقطع تیر (4) که نامساوی تقویت گردیده است -- تیر شماره 4 از دو طرف نامساوی و تیر 6 که در محاسبات وجود خارجی نداشته و اکنون تیری کاملا سنگین و تاثیر گذار میباشد . این ساختمان و اکثر ساختمانهای از این گونه به هیچ عنوان ، در زلزله ها تاب پایداری نداشته و با پیچش در حول عضو های سخت تر ، در خود فرو خواهند افتاد .
همانگونه که در عکس شماره ۲۸ ، مشخص میباشد تیر ها این ساختمان (در واقع کلیه ساختمان ها تیرچه بلوکی) عملا تابع هیچ نقشه ای نبوده و هر تیر ساز خود را میزند و عملا دارای ابعاد بسیار بزرگتری گردیده و در ابعاد تا چند برابر ساخته شده است (عرض واقعي تيرها 40 سانتي متر بوده ولي در عمل از 50 تا 120 سانتیمتر عرض تيرها اندازه گيري شده است) و در عین حال ستونها کوچکترین تقویتی نگردیده است ، مسلما این ساختمان در کوچکترین حرکت زمین به هم آوایی نخواهد رسید و با ايجاد كمانش ، در خود واژگون خواهد شد .
مطالب مشابه :
17-تيرچه بلوك (سازه بخش اول)
شركت اصلي (syak (siak سقف سیاک - 17-تيرچه بلوك (سازه بخش اول) - اجراي سقف دال مجوف بتني با
نحوه ی اجرای سقف های کامپوزیت
عمران(ساختمان) - نحوه ی اجرای سقف های کامپوزیت - درباره ی ساختمان(از پی ریزی تا بهره برداری
تیرچه بلوک - ساخت تا اجرا
در محل اتصال تیرچه به تیر اصلی باید مورد داربست سقف و تیرهای اصلی در طبقه هم کف
برای سقف ساختمان اسکلت فلزی میتوان از انواع سقف به شرح زیل استفاده کرد.
ساختمان - برای سقف ساختمان اسکلت فلزی میتوان از انواع سقف به شرح زیل استفاده کرد.
روش اجرای ستون
دقت شود پرکننده ها به تیرهای اصلی نچسبیده باشند که در ترکیب دال و تیر در سقف ها طبق نقشه
تعریف دال بتنی به زبان ساده
دقت شود پرکننده ها به تیرهای اصلی نچسبیده باشند که در ترکیب دال و تیر در سقف ها طبق نقشه
اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک
تیرچه سازی سهیل زاد - اجزای اصلی تشکیل دهنده سقف تیرچه بلوک - تولید کننده تیرچه های بتونی و
اجرای سقف های کاذب
اجرای سقف های کاذبسقفهای کاذب از آویزهای فلزی قائم، پروفیلهای اصلی افقی و در برخی از موارد
برچسب :
تیر اصلی سقف