آرامش قبل از طوفان !
دیگر خیال خودرا از پرواز در روزهای تعطیل راحت کرده و قصد استراحت مطلق را گرفته بودم .
بیشتر به لحاظ عدم هماهنگی مسافرتم به طرف اصفهان و نبودن مربی تیم در تبریز بود
ساعت 10 صبح بود یکی از کاراموزان که اتفاقا سالروز تولدش نیز بوده است از وجود باد صفر در محل لند تک آلتی را خبر میدهد. او همراه خانواده خود 27 مین سال تولدش را در محل قوری گل جشن گرفته است !
محمد حسنپور که در شهر مشغول بتن ریزی ساختمان بوده است از تشکیل ابرهای کومولوس احساساتی شده و در تائید احساسات خود به بنده زنگ میزند . امید سهلان که دم در ایستاده وسایل مرا جمع و جور میکند .ما براه افتاده ایم ..... بنزین ماشین کم و پمپ بنزینها بدلیل مسافرت همشهریان تبریزی شلوغ است ... اشکان تازه از خواب بلند شده و شماره مرا گرفته است او نیز خواب آلود است ولی به چه هدفی برایم زنگ زده مشخص نمی باشد ! هوس پرواز دارد ؟ و یا از وضعیت هوا و مقدار باد اطلاعات میخواهد ..نمیدانم .... به تک التی نزدیک شده ایم تمامی کاغذ و نایلونهای مستقر در محل لند که حاصل بی توجهی همشهریان بنده است در هوا معلق است
این صحنه نوید پرواز های خوبی را میدهد ! ولی تا چه شود . امید بنزین ندارد و هیچ وسیله ای به جز ماشین مجتبی مهاجر که از صبح زود انتظار دوستان را میکشد امکان بالا رفتن را ندارد . محمد برادر کوچک مهندس امید سهلان برای پائین اوردن ماشین انتخاب میشود . من و امید و مجتبی مهاجر برای بررسی و تیک اف بالای سایت روانه میشویم .. مردم شهر درگوشه و کنار سایت و راه دسترسی بساط چای و قلیان و توپ و ..را پهن کرده و مشغول هم هوایی در هوای خوب تک آلتی هستند به قله رسیده ایم .... با اینکه ساعت 12 ظهر را نشان میدهد ولی آثاری از باد همچون محل لند در تیک اف نیز دیده نمیشود بعد از کمی تامل و بررسی باد غالب امید پرواز میکند بعد از لند امید مجتبی مهاجر نیز پرواز سیف و ارامی را همچون امید سهلان انجام میدهد . من اخرین نفری هستم که تیک اف کرده و برای ترمال دهانه تونل ها اسپید میکشم نتیجه خوب بود پرواز بعدی را مناسبتر از اولین پرواز تخمین میزنم مشغول کار با ترمال بودم که صدای حسنپور را میشنوم او در محل لند است او با لباس کار خود به سایت آمده است
خانم آبروانی ویک پرواز به یاد ماندنی !
امید سهلان و تیک افی که به ارتفاع ۵۰۰۰ منجر شد
عکس یادگاری با روستائیان .
خانم آبروانی نیز مشغول ریورس است ... من لند کرده برای سورت بعدی با ماشین حسنپور عازم میشویم
سه نفر شده ایم مهاجر برا خوردن نهار همراه خانواده به قوری گل میرود . ساعت نزدیک 2 بعد از ظهر است
حسنپور تیک اف کرده و با ارتفاع زیاد روی سایت کار میکند امید دومین نفر و من آخرین نفر سورت دوم هستم حسنپور با دو دلی تمام در حالیکه با مجتبی در محل قوری گل حرف میزند برای صرف ناهار با بال خود عازم است . من و امید برای کسب ارتفاع نیم ساعت تمام اطراف سایت کار میکنیم من تا 3400 آخرین ارتفاع اون ساعت را گرفته و به طرف بستان آباد حرکت میکنم امید هنوز ارتفاع مفید برا ادامه راه را کسب نکرده است مکالمات حسنپور و مجتبی ادامه دارد حسنپور اولین تجربه خود در مسافت را با لند در کنار مجتبی مهاجر در محل ریورس و تمرین قوری گل بپایان میرساند . امید در پشت سر من و پائینتر بالای تونلهای اتوبان است بنظر نمیرسد که بتواند خود را به محل لند قوری گل برساند .... ولی با ارتفاعی که بالای دکلهای مخابراتی بعد از تونل اخذ میکند او نیز موفق به لند در قوری گل میشود من در ارتفاع 3200 بالای قوری گل هستم و افسوس دوربین و جی پی اس را میخورم ! از طرفی سرمای بالای سایت واقعا غیر قابل تحمل است همیشه یک مورد اشتباه برا این کار وجود داشته و از قرار معلوم همیشه دنبال بهانه ای برای عدم موفقیت خودمان هستیم . این بار دستکش های من خوب ولی متاسفانه پیراهنم آستین کوتاه بود !
همپروازیهای من لند کرده بودند من به تالاب قوری گل نزدیک بودم در یک لحظه تصمیم به ۳۶۰ و مسایل کاهش سریع ارتفاع و لند در ان منطقه را گرفتم ! در حالیکه 35 در صد اسپید گرفته بودم دقیقا وسط آب به ترمال مرطوب و نازی برخورد کرده و پا از اسپید کشیده مشغول چرخش شدم !تصمیمم عوض شده بود به را هم ادامه داده و در مزرعه ای بغل اتوبان لند کردم مرد روستایی که مشغول سمپاشی بود و فرود مرا دیده بود به سختی قبول کرد که من توسط این صندلی و بال به اینجا امده ام ! صدای بیسیم کلافه ام کرده بود محمدکه اهل پرواز و خلبانی نیست باید هر سه نفر مارا جمع آوری میکرد او که آشنایی کافی با مسیر های منطقه را ندارد فقط با بیسیم بود که آدرسها اعلام میشد . من که پرواز ایده آل خود را تمام کرده بودم تصمیم به بازگشت خانه را گرفتم از همانجاسوار ماشینی شده و به طرف تبریز میا مدم .
صدای اعصبانی امید که به برادرش اعتراض میکرد شنیدم او معتقد بود که اول مرا از انتهای خط و طرفهای بستان آباد برداشته و بر گشتنی امید و حسنپور را سوارکند . مجتبی نیز با ماشین تا مسیری آمده بود .
آقا وقت خدا حافظی رسیده بود ولی در محل لند تک آلتی ! همه برای خدا حافظی و رجز خونی تو محل لند جمع شدیم همه از پرواز خوبشان و هوای استثنایی امروز صحبت میکردند همگی بچه ها که خانم آبروانی هم به آنها ملحق شده بود در خواست سورت چهارم را میکردند . من با قاطعیت تمام اعتراض خود را برای ادامه پرواز اعلام داشته و وسایلم را در ماشین امید که بنزین کمی هم داشت گذاشتم نهایتا من برا اوردن ماشین از محل تیک اف راضی شدم دو ماشین برا بردن وسایل دوستان آماده بود من و محمد و دیباخانم آبروانی برای بر گردوندن ماشینها بالا رفتیم .آقا گشنگی و تشنگی و عشق به پرواز دوستان جوان !
بالا بودیم ساعت 5 بعد از ظهر است باد در حدیست که باید میدویدید !
طبق روال امید سهلان برای تست پایلوت و مهاجر و ابروانی برا امنیت پروازشان بعداز امید روانه شدند .
نفر آخر حسنپور بود ...... امید سهلان بااخذ ارتفاع باور نکردنی مشغول کار بود مهاجر نیز چند چرخی جلوی سایت زده و ارتفاع گرفت . ابروانی با باد صفر ولی ترمیک تیک اف کرده و در بالای سایت مشغول کار بود .
چهار خلبان با ارتفاع مناسب بالای سایت بودند من در حالیکه به محمد و دختر خانم ابروانی جهت سوارشدن به ماشین و برگشت به لند را تکرار میکردم باد گرمی به صورتم خورد . از ماشین پیاده شده و منتظر ماندم نه ! باد داشت بصورت مرموزی زیاد میشد ... حسنپور ارتفاع خوبی نداشت ! به مهاجر جهت برگشتن به طرف لند تاکید کردم . خانم آبروانی کم کم از پیشروی افتاده بود امید سهلان همچنان داشت ارتفاع میگرفت حس غریبی شروع به آزار من میکرد یاد حرف استادم افتادم .... ولی دیر شده بود باید که زودتر این حس را میگرفتم
باد تا 50 کیلومتر بر ساعت زیاد شد . از انجائیکه من مسئولیتی در ترغیب دوستان به پرواز و ادامه آن سورت را نداشته چاره ای به جز تاکید موارد اضطراری را وظیفه دانستم .
اضطرابم زیاد و زیادتر میشد از طرفی نمیخواستم لرزش صدای مرا دوستان در حال پرواز بشنوند ! تنها کسی که تونستم با صراحت تمام دستور لند اضطرای را بدم امید سهلان بود . حسنپور و مجتبی مهاجر نتوانستند خودشان را به طرف لند بکشانند هر دو آنها پشت به باد در نزدیکیهای روستای استیار لند نموده و اعلام وضعیت مطلوب لند مرا آسوده کرد . خانم آبروانی به لحاظ سرعت بال خود کاملا هاورکرده و شروع به دنده عقب نمودند خانم آبروانی در دره مشهور تک التی بصورت کاملا حرفه ایی لند نموده و به دوستان ملحق شدند
امید سهلان توسط کمکی خود که بصورت باور نکردنی در روتور باز شده و او را براحتی رو زمین مینشاند !
یک وضعییت کاملا استثنایی و قابلیت دوستان خلبان توانست بار مسئولیتی که ناخواسته دچار ان شده بودم از دوش بنده آزادکند. هر چهار خلبان هیچگونه آسیبی در لند نداشته و بخوبی لند کردند .
نتیجه گیری از این پرواز را دریک جمله خلاصه مینمایم .
از پروازهای انفرادی و خلبانان با کلاسهای متفاوت جدا خوداری کرده و بدون حضور مسئول سایت اقدام به تیک اف نکنید . همیشه بیاد داشته باشید اتفاق یکدفعه باعث دگرگونی حیات ورزشی شما خواهد بود
تجمع جهت خدا حافظی .. مجتبی مهاجر با موتورسیکت عازم تبریز است !
کمک خلبان محمد سهلان !
به دنبال پرندگان ......
محل لند دوستان به ترتیب ...
مطالب مشابه :
نيروگاه بادي تبريز از كار افتاد
سه روز گذشته وزش باد در تبریز به طور متناوب و در جهتی غیر از جهت غالب وزش باد
آرامش قبل از طوفان !
بیشتر به لحاظ عدم هماهنگی مسافرتم به طرف اصفهان و نبودن مربی تیم در تبریز باد غالب
دیواره
کلوب پاراگلایدر تبریز در استان بدلیل کراس بودن باد غالب بر دیواره از ریج گیری
میلاد یگانه مولود کعبه بر تمام هستی مبارک باد
معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز آن بيابان عطش غالب رها در باد شد
مطالعات جغرافیایی
وزند بطوریکه می توان باد غرب را باد غالب منطقه که در شکل گیری آن گسل تبریز (در
بررسی اقلیم سرد و خشک
به دلیل تأثیر باد در طراحی شهری کمک به مهار باد غالب . ب اطلاعات دما در تبریز در می
تاثیر باد در معماری
تاثیر باد در - ناکارایی بادخور از 30% شروع شده تا 50% انحراف از امتداد باد غالب .در این
باد غالب شهرستان بیله سوار
این باد در زمستان 1327 هجری شمسی خاطرات تلخی ( شوروی به جلفا و تبریز ) باد غالب
جهت يابي از روي باد
در هر منطقه اي باد غالب ويژگي هاي خاص خود را دارد مثل درجه باشگاه کوهنوردی و اسکی آلپ تبریز
بررسی عمومی وضعیت جوی استان طی روز های آینده.
هوای پنج روز تبریز از نشان میدهد پدیده غالب وزش باد برای های پراکنده در
برچسب :
باد غالب در تبریز