خرید سیسمونی

سلام سلام صد تا سلام ... خوبید دوستای خوبم . ما که خدارو شکر خوبیم و امیدوارم که حال همه شما هم خوب باشه .

این یکی دو هفته ای که گذشت پر بود از اتفاقای شیرین و بیاد موندنی میدونید چرا چون کلی برای پسری خرید کردیم . وای نمیدونید که چه حالی میده وقتی میری و برای بچت خرید میکنی امیدوارم که زود زود قسمت همه دوستای منتظرم بشه . همش پیش خودم فکر میکنم اگه اینروزا تموم بشه خیلی دلم تنگ میشه به خاطر همین در تصمیمم بیشتر از قبل مصمم شدم که حتما نی نی دومم بیارم اخه خوب دلم برای این روزا تنگ میشه .

وااااااااااااااااااااااااااااای یه چیز دیگه پسرم ماشالله هزار ماشالله اینقدر شیطون شده که نگو و نپرس اینقدر تکون میخوره و تکوناشم خیلی محکم و جوندار شده . بعی وقتا که نشستمو داره تکون میخوره دلم نمیاد حالت نشستنمو عوض کنم میگم شاید دیگه تکون نخوره . تو خونه ام که همیشه لباسمو میزنم بالا تا بتونام تکوناشو خوب ببینم خیلی لذت بخشه قبلا همیشه فکر میکردم وووووووووووووووی چه حالت چندشی داره یه چیزی تو دلت تکون بخوره ولی خوب الان میبینم نه خیلی حس خوب و قشنگیه و خوب همش میگم که اینروزا که تموم بشه دلم خیلی تنگ میشه و اینم یه دلیلی دیگه ای هست برای اینکه رو تصمیمم مصصمتر بشم که نی نی دومم بیارم

از خریدامون براتون بگم که اگه یادتون باشه تو پست قبلی گفتم با وحید رفتیم نمایشگاه کودک و نوزاد تو یافت آباد و از اونجا ست کالسکه و کریرو یان چیزارو خریدیم . روز جمعه هفته پیش یعنی ۴ اسفند با مامانم و وحید رفتیم خیابون بهار و کلی خرید کردیم و بعدشم که از اونروز من هی عین این دیوووونه ها لباسارو میزارم جلومو نگاشون میکنم فکر کنم تا روزی که پسرم بدنیا بیاد این لباسا کلی کثیف شده . دوباره دیورز صبحم با وحید رفتیم بهار و کلی خرید کردیم ولی مگه هر چی میخری تمومی داره ولی خوب اشکال نداره همونطوری که گفتم خیلی لذت بخشه . شبم که رفتیم خونه اقای وحید خان تشریف بردن انباریرو مرتب کردن و یسری وسایلی که تو اتاق پسری بود و اونجارو تبدیل کرده بود به اتاق وحید خانو برد پایین و بدین ترتیب اتاق به صاحب اصلیش برگردونده شد و وحید شد بی خانـــــــــــــــمان . حالا میگه میخوام درس بخونم چیکار کنم منم گفتم اینجا اتاق پسر منه شما هم تشریفتون میبرید خونه مادرتون و اونجا درس میخونی ..... هر پسری پیش مادر خودددشددددش چطور من پسرمو با خودم میکشم اینور و اونور تو هم برو پیش مامان خودت

راستی اینم بگم که امروز که دارم این مطلبو مینویسم من و پسرم ۲۶ هفته و ۴ روزمونه

خییلی دوستــــــــــــــشــــــــــــــــون دارم هم وحید و هم پسرمو ....

خدایا این روزای خوبو نصیب همه دوستای منتظرم کن

خرید سیسمونی

مطالب مشابه :

سیسمونی - راهنمای خرید سیسمونی