علی اكبر صنعتی

روزگاری گذشت . علی اکبر به یتیم خانه و کارگاه قالی بافی یتیم خانه عادت کرده بود.

دوره جدیدی در زندگی او آغاز شد ، حاج علی اکبر صنعتی تصمیم گرفت ، با شروع سال تحصیلی بچه ها را به مدرسه بفرستد ، اما علی اکبر و خیلی از بچه های یتیم خانه برای رفتن به مدرسه یک مشکل داشتند و آن هم نداشتن نام خانوادگی بود. به همین خاطر، روزی ماموران ثبت احوال را به یتیم خانه دعوت کرد و از آنان خواست تا نام خانوادگی خودش – صنعتی – را در شناسنامه بچه ها از جمله علی اکبر ، ثبت کنند. آن روز برای علی اکبر روزی فراموش نشدنی بود . روزی که "سید علی اکبر صنعتی" نام گرفت .

کلاس چهارم و پنجم بود که به حقیقت تلخ یتیمی خود پی برد . دیگر با دنیای شاد کودکی فاصله گرفته بود و بیشتر وقت ها به پدر از دنیا رفته اش فکر می کرد و به مرض طاعونی که او را از پدرش جدا کرده بود. طاعون برای او یک "هیولا" بود ، هیولای ترسناک . او با نقاشی هایش به جنگ هیولا می رفت. شکل هیولای طاعون را روی کاغذ می آورد و او را به بند می کشید، به این خیال که از او انتقام بگیرد . و به این شکل استعداد او در این هنر نمایان شد.

روزی علی اکبر به طور اتفاقی عکس چاپ شده ای از تابلوی مشهور "تالار آیینه" اثر استاد کمال المک را در یک سالنامه دید . وقتی عکس آن تابلوی بسیار زیبا را دید ، ساعتها به فکر فرو رفت و دانست که هنوز راه درازی در پیش دارد . تا آن روز فکر می کرد، نقاشی و هنر همان چیزی است که خودش به تنهایی تجربه کرده است . اما "تالار آیینه" دریچه تازه ای از نور به دنیای بسته علی اکبر گشود و او را وا داشت تا به دنبال آفریننده  "تالار آیینه" بگردد.

او تا آن روز نمی دانست که با همت استاد کمال الملک مدرسه ای در پایتخت تاسیس شده است به نام "مدرسه صنایع مستظرفه" -مدرسه هنرهای زیبا و ظریف- و در آن عده ای از شاگردان مخلص و با ذوق در حضور استاد بزرگ کمال الملک تعلیم می بینند .

علی اکبر برای جمع کردن پول سفر تهران و ثبت نام در مدرسه کمال الملک تصمیم گرفت پرتره ای از چهره حاج علی اکبر صنعتی بکشد . بعد از چند شبانه کار مداوم ، کشیدن تابلو به پایان رسید.

آن روز، حاج صنعتی در دفتر یتیم خانه نشسته بود ، علی اکبر آهسته جلو رفت و تابلو را روی میز او گذاشت . کافی بود حاجی انعامی به او بدهد ،آن وقت می توانست به تهران برود و استاد بزرگ را ببیند و...

چند روز بعد از آن حاج صنعتی او را به همراه نامه ای مبنی بر ثبت نام در مدرسه کمال الملک راهی تهران کرد.

در آن زمان دیگر کمال الملک در آن مدرسه نبود و به نیشابور نقل مکان کرده بود به همین دلیل علی اکبر در کلاس درس استاد طاهرزاده (نقاش مینیاتور) حاضر شد .و با جدیت کارش را شروع کرد. اما مینیاتور با روحیه اش چندان سازگاری نداشت. او طعم فقر و تنگدستی را چشیده بود . گرسنگی و پا برهنگی را می فهمید و به همین خاطر نمی توانست در سبکی که با روحیه اش تضاد دارد، موفق گردد . تصمیم گرفت بجای کشیدن نقاشی مینیاتور از روی یک مجسمه گچی نقاشی کند . این مجسمه را "استاد ابوالحسن خان صدیقی" ساخته بود. مجسمه مرد کوری به نام حاج مقبل که در میدان بهارستان تهران نی می نواخت و با پولی که به او می دادند روزگار می گذراند .

او با این نقاشی از دنیای مینیاتور دور شد، و استعداد خودش را در مجسمه سازی نشان داد. و برای تبحر در این هنر در محضر "استاد ابوالحسن خان صدیقی" حاضر شد.

1961792823121792117202112213122517424013

روزی سید علی اکبر شنید که نمایشگاهی در سفارت آلمان برپا شده است ، به همراه استاد "طاهر بهزاد"به دیدن آن رفت. نمایشگاه نقاشی های "آلبرت هونمان" علی اکبر تا آن زمان بیشتر با رنگ و روغن کار کرده بود و کار با آبرنگ را چندان جدی نمی گرفت .

اما تماشای آبرنگ این هنرمند، او را شیفته این فن نمود . بعد از نمایشگاه، ارتباط علی اکبر با هونمان بیشتر شد . به طوری که او حدود شش ماه ، عصرها بعد از تعطیل شدن کلاس های مدرسه ، به خانه او می رفت و تعلیم آبرنگ می گرفت.

پس از آن علی اکبر به یتیم خانه پسر حاجی که در تهران (روبروی موزه ایران باستان) قرار داشت رفت و در آنجا با تلاش شبانه روزی خود و کمک برادران یتیمش ، بیش از 40 مجسمه ساخت و در یتیم خانه به نمایش گذاشت. آنقدر استقبال از این نمایشگاه زیاد بود که برای بازدیدکنندگان بلیت در نظر گرفته شد که آن پولها هم اغلب صرف خرید گچ و سایر ابزار و وسایل ساختن مجسمه های دیگر می گردید.

8822821278851315126224162611072217176219

"قتل عام مجسمه ها "

در 28 مرداد 1332 شمسی بین مصدق و شاه درگیری پیش آمد و حکومت مصدق با کودتا بر کنار شد، عده ای آدم جاهل و ناآگاه به نمایشگاه هجوم آورند و مجسمه های بی گناه استاد را شکستند . قصد آنها شکستن مجسمه هایی بود که بالاجبار علی اکبر از شاه ساخته بود اما اکثر مجسمه های نمایشگاه خرد شد ، تابلوهای آن شکست و از بین رفت .

بعد از آن علی اکبر مدتی را با ناامیدی گذراند اما به خود دلداری داد و تصمیم گرفت به جبران آن بپردازد. او هر مجسمه و تابلویی که امکان مرمت داشت – تا آنجا که توانست – از نو ساخت. "دوباره از نو" با دو سال تلاش مداوم، مجسه هایی از شخصیت های بزرگ ایران و جهان ساخت و در آن جا به نمایش گذاشت. اما به اصرار پسر حاجی علی اکبر ،(آقای عبد الحسین)، نمایشگاه را به ساختمانی در حوالی میدان راه آهن ، انتقال داد. در سال 1352 شمسی ، پسر حاج صنعتی ، از دنیا رفت و محل نمایشگاه میدان راه آهن که ملک شخصی او بود در اختیار ورثه قرار گرفت ، آنها نیزنمایشگاه را تعطیل کردند و بر در آن قفل زدند. خواهش علی اکبر سودی نداشت و بچه های گچی و سنگی و برنزی او در آن نمایشگاه زندانی شدند.

6023915022020118439335246158481872533138

بعد از این جریانات استاد بسیار منزوی و تنها گشت . اما باز روحیه پر تلاشش باعث گشت تا دوباره کلاس درس خود را در خانه تشکیل دهد . و شروع به تعلیم پسرهایش : محمود ، احمد و محمد کرد .

می خواست تا جایی که می تواند ، حاصل نیم قرن تجربه خود را به آنها منتقل کند. و کم کم اتاق خود را به نمایشگاه تبدیل کرد. نمایشگاهی از تابلوهای کوچک و مجسمه هایی از موم و گچ .

1632141397027217211836222522160228981422

الف : مجسمه ها

1-    مجسمه سر حاج علی اکبر صنعتی

2-    نبرد دو گاو با پلنگ

3-    همسر

4-    عائله مرد بیکار

5-    مرد زندانی

6-    زن بینوا

7-    استاد کمال الملک

8-     مهاتما گاندی

9-    مرد بیکار

10- هنرمندان قلمزن

2829772451502082916631332401872316416922

11-  حاج علی اکبر صنعتی و کودکی خود

12-  سوته دلان

13- سرمازده گان بی خانمان

14- حکیم ابوالقاسم فردوسی

15-  گاندی ، همسر و یارانش

16-  برادران یتیم

17- کودکان یتیم

18-  بزم درد بینوایان

19- زندانیان

20- سید جمال الدین اسد آبادی

21- شام آخر

22-  استاد علی اکبر دهخدا

23- جمعی از زندانیان دربند

24- مادر تنها

25- صحنه قتل میرزا تقی خان امیر کبیر در حمام فین

26- ملک الشعرا بهار - عارف قزوینی

27- حضرت عیسی (ع) و بینوایان

28- سید محمد علی جمالزاده

29- استاد معمار و همراهان

30- هنرمند سفالگر

31- پیرزن چرخ ریس و عائله اش

32-  ابوعلی سینا

33-  مجسمه سر فردوسی

34- مجسمه سر حافظ و نیم تنه نظامی گنجوی

35- مجسمه سر حاج علی اکبر صنعتی (از سنگ مرمر)

36-  نیم تنه فردوسی و ابوعلی سینا 230203426020672785170801921014123416227.

ب : تابلو های موزائیک از سنگ

1-    قصر آپادانا – تخت جمشید

2-    چوپان و گله

3-     یادگارهای تخت جمشید

4-     آرمگاه – تخت جمشید

5-     یادگارهای تخت جمشید (1)

6-     یادگارهای تخت جمشید (2)

7-    گنبد سلطانیه

8-    لویی پاستور

9-    فیاض همدانی

10-  شمایل مقدس حضرت علی (ع)

11-  لبخند ژکوند

12-  حاج علی اکبر صنعتی

13-  کوزه سنگی

14-  گربه

15-  پیرمرد خندان

16-  جواهر لعل نهرو

17- مهاتما گاندی

18-  کوزه ها

ج : تابلوی رنگ و روغن

1-    در اوج جوانی

2-    پرتره خود

3-    از تبار مردمان کوه و دشت

4-    پدر عیالم

5-    دوستی و صلح


د : طرح نقش فرش

یک مورد

1465025412934912022391335822740112162176

ه : تابلوهای آبرنگ

 تعداد تابلوهای آبرنگ استاد بیش از چهل و دو مورد است که نام برخی از آنها به شرح زیر است :

1-    به شوق پرواز

2-    شبان مونس کوه و دشت

3-    زندگی با آبرنگ

4-    اسب تند پا

5-    دیدار با خود در آینه

6-    طبیعت بی جان

7-    زندگی در مرداب

8-     عاشقان گل

9-    در باغ سبز

10-  یاد بی بی

منبع:تبیان


مطالب مشابه :


تابلو نقاشی مشاهیر جهان

هدف از ایجاد این وبلاگ بررسی و تحقیق و دریافت نظرات در مورد شیوه های تابلو نقاشی مشاهیر




تابلو فرش

تابلو فرش - تابلو فرش مشاهیر و هنرمندان را در تارو پود تابلو فرش در تابلو فرش های این




علی اكبر صنعتی

مشاهیر ایران - علی اكبر صنعتی - معرفی مشاهیر و چهره های ماندگار ایران در حوزه های مختلف علمی




عباس اخوين

مشاهیر ایران - عباس اخوين - معرفی مشاهیر و چهره های ماندگار ایران در حوزه های مختلف علمی




مشاهیر(نقاشی)

مشاهیر (نقاشی) و نقش‌های قالی را روی طراحی کنم، ولی مقتضیات تابلو ایجاب می‌کرد که




تابلو فرش شفقی تبریز

تابلو فرش مراسم جشن پاپ اعظم: تابلو فرش کاخ ورسای: تابلو فرش گل های بابونه ستونی: تابلو فرش




اطلس مشاهیر

مخابراتی های 89 اطلس مشاهیر - برای شناسایی بهتر شخصیت ها بزرگ شده تابلو رو میتونید




فروشگاه فرش و تابلو فرش دستباف شفقی تبریز shafaghicarpets

مشاهیر سایت رسمی فروشگاه فرش خورشید تبریز| گالری عکس های تابلو فرش های شفقی اصل




آشنایی با مشاهیر نقاشی

آشنایی با مشاهیر مهم و مدرسان دانشگاه‏های هنري در این دوره متجاوز از 170 تابلو




برچسب :