کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی
کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی
زبان عربی بیش از هر زبانی بر زبان فارسی تأثیر گذاشتهاست و بسیاری از واژگان و تعابیر عربی در فارسی به کار میروند. استفاده از کلمههای عربی متداول - که برای بیشتر مردم قابل فهم باشد - اشکالی ندارد، امّا واژههای عربی دور از ذهن را نباید به کاربرد، مانند کلمهٔ «مُنَوِّم» به جای «خوابآور».
به کار بردن قواعد و علامتهای عربی برای کلمههای فارسی درست نیست. مهمترین کاربردهای نادرست قواعد عربی در زبان فارسی در این مقاله آمدهاست.
محتویات
۱ علامتهای جمع عربی
۲ آوردن «اَل»
۳ علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی
۴ تنوین
۵ هماهنگی صفت و موصوف
۶ صفت برتر عربی + تر یاترین
۷ عَلَیه یا برعَلَیه
۸ مثنی
۹ جستارهای وابسته
۱۰ منابع
علامتهای جمع عربی
در زبان عربی یک مفرد ممکن است چندین جمع مختلف داشته باشد مانند بنوک -ابناک- بانکات که همگی جمع بانک است. بکار بردن جمع مکسر عربی بشدت زبان فارسی را پیچیده و مشکل نمودهاست باید حتما از جمع مکسر و بی قاعده عربی جلوگیری شود مثلا سرادیب- افاغنه - الوار- اکراد-ازمنه غلط است باید بگوییم سرداب ها- افغان ها- لرها - کردها- زمانها در زبان عربی علامتهای جمع مذکّر سالم «ین» و «ون» و علامت جمع مونث سالم «ات» است.و جمع مکسر عربی قاعده مشخصی ندارد. از این علامتها نباید در زبان فارسی استفاده شود؛ مثلاً به کاربردن این واژهها اشتباه است: ویرایشات، بازرسین، داوطلبین، فرمایشات، گرایشات، آزمایشات، پیشنهادات، گزارشات، پاکات، کوهستانات، نمایشات، دستورات.
بلکه برای این کلمات باید از علامتهای جمع فارسی؛ یعنی «ان» و «ها» استفاده کرد. برای مثال صورت درست کلمات بالا به این صورت است: ویرایشها، بازرسان، داوطلبان، فرمایشها، گرایشها، آزمایشها، پیشنهادها، گزارشها، پاکان، کوهستانها، نمایشها، دستورها.
البته برخی از واژهها، مانند: «باغات، دهات، شمیرانات، و لواسانات» نشاندهندهٔ یک مجموعه هستند. مثلاً شمیرانات به معنای «شمیران و نواحی تابع آن» است. پس به کاربردن این کلمهها اشکالی ندارد، ولی بهتر است تا جای ممکن از ساختن واژهای جدید با این علامت خودداری کرد. همچنین به کاربردن علامت «جات» مانند شیرینیجات به عنوان نشانهٔ جمع در زبان فارسی پسندیده نیست و باید از آن خوددداری کرد.[نیازمند منبع]
افزودن علامتهای فارسی به کلمات عربی اشکالی ندارد و بهتر است به جای استفاده از جمعهای مکسر عربی از علامتهای جمع فارسی استفاده شود: مثلاً به «شکات» از «شاکیان» استفاده شود. [۱]
آوردن «اَل»
«اَل» در زبان عربی برای معرفه کردن کلمات استفاده میشود و استفادهٔ از آن برای کلمات فارسی اشتباه است، مانند این کلمات: «حسبالخواهش، حسبالفرموده، حسبالدستور، ممنوع المنیر(ممنوع از منبر)- ممنوع الکار(ممنوع از کار)و حسبالفرموده». البته اصطلاح «حسبالامر» که عربی است، درست میباشد.
علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی
در زبان عربی علامت «یّت» برای ساختن مصدر قراردادی از اسم یا صفت یا ضمیر به کار برده میشود، مانند هویت و انسانیت که در زبان عربی درست است. ولی به کار بردن این علامت با کلمههای فارسی اشتباه است، مانند: خوبیّت، بدیّت، رهبریّت، منیٔت، و دوئیّت (تفرقه). بهتر است که به جای «یّت» در پایان این واژهها، از «ی» مصدری بهره ببریم؛ مانند: خوبی، بدی، رهبری و دوگانگی.
تنوین
به کاربردن تنوین برای کلمههای فارسی غلط است، مانند: گاهاً، سفارشاً، ناچاراً، دوماً، سوماً، و...، زباناً، جاناً.
شکل درست این واژهها این است: گاهی یا گهگاه، (به طور) سفارشی، به ناچار، دوم، سوم، و...، زبانی، جانی.
هماهنگی صفت و موصوف
در زبان عربی صفت با موصوف از جهاتی مطابقت میکند؛ مثلاً در شمار یا جنس، مانند: «رجلٌ عالمٌ»، «امراة عالمةٌ»، و «رجالٌ عالمون». اما در زبان فارسی میان صفت و موصوف تطابق وجود ندارد و هیچ علامتی برای تأنیث (مؤنث کردن) وجود ندارد. پس به کار بردن این تعبیرات درست نیست: مرحومه مغفوره (برای زن)، زن شهیده، خانم مدیره، مأمور مربوطه، اقدامات لازمه، خانم رئیسه و غیره. بلکه شکل درست این ترکیبها این چنین است: مرحوم مغفور (برای زن)، زن شهید، خانم مدیر، مأمور مربوط، اقدامات لازم، خانم رئیس و غیره.
تنها ترکیبهای «مکًهٔ معظمه، مدینهٔ منوّره، مدینهٔ فاضله، و هیئت مدیره» به دلیل کاربرد فراوان در زبان فارسی بیاشکال است.
صفت برتر عربی + تر یاترین
باب افعل در عربی برابر با صفت برتر در فارسی است. اَفضَل = بهترین. اعلم = داناترین، داناتر. بنابراین در فارسی پیوستن پسوند «تَر» یا «تَرین» به این صفات عربی درست نیست و دوبارهگویی به شمار میآید. مثلاً اگر به واژه «اَفضَل» پسوند «تَرین» را اضافه کنیم، معنای آن میشود: بهترترین.
فقط به کاربردن کلمهٔ «اولیٰتر»، به دلیل کاربرد فراوان آن از زمان سعدی تاکنون اشکالی ندارد. هرچند که بهتر است امروزه از چنین کاربردهایی دوری کنیم.
عَلَیه یا برعَلَیه
در زبان عربی ترکیب جار و مجرور «عَلَیه» با معنای «بر او، بر آن، بر ضد او، و ضد آن» برابر است. ترکیب «لَه» نیز به معنای «به او، به آن، برای او، برای آن» میباشد. به همین خاطر هرگاه در زبان فارسی بگوییم: «من، له یا علیه او شهادت نمیدهم» به معنای این است که «من به نفع او یا برضد او شهادت نمیدهم». و دیگر نباید پیشوند «بَر» را به «عَلَیه» یا «لَه» اضافه کنیم، چرا که تکراری بیمورد میشود.
روشن است که در ترکیبهای «عَلَیه» و «لَه»، ضمیر «ه» به معنای «او» وجود دارد. امّا در زبان فارسی به معنای «به سود» و «به زیان» به کار برده میشود.
مثنی
ساختن کلمههای مثنی در زبان فارسی اشتباه است. مانند دولتین (دو دولت)، وزارتین (دو وزارت)، و غیره. بلکه به جای این کلمات باید دو دولت یا دولتها، و دو وزارت یا وزارتها را به کار برد. مثال: «دولتین ایران و روسیه توافقنامهای را به امضا رساندند.» که نحوهٔ درست این جمله این است: «دولتهای (یا دو دولت) ایران و روسیه توافقنامهای را به امضا رساندند.» جمع بستن کلمات جمع:
کلماتی که خود در زبان عربی جمع کلمه دیگر هستند اما در زبان فارسی مجددا جمع بسته می شوند از قبیل اسلحه ها، حبوبات، جواهرات، امورات، عملیات ها، انتخابات ها، حواس ها، ارکان ها و غیره.
به کارگیری ترکیبات عربی از واژگان فارسی:
برای مثال جمع بستن کلمه فارسی استاد به شکل اساتید، یا «ممهور» برگرفته از کلمه مهر فارسی. نباید گفت حکم ممهور شد، بلکه درست آن است که بگویند: حکم مهر کرده شد یا مهر زده شد. مثال دیگر "نزاکت" است که به غلط ساخته شده از "نازک" فارسی است.
دیگر موارد:
واژه ی های دو قلو، سه قلو، چهارقلو و مانند آن
واژه ی ترکی دو قلو اسمی مرکب از " دوق " و " لو " است که روی هم همزادها معنی می دهد و هیچ گونه ارتباطی با عدد ۲ (دو) فارسی ندارد که اگر بانویی احیانن سه یا چهار فرزند به دنیا آورد بتوان سه قلو یا چهار قلو گفت. درست مانند واژه ی فرانسوی دو لوکس De Luxe که بسیاری گمان می کنند با عدد ۲ (دو) فارسی ارتباطی دارد و لابد سه لوکس و چهار لوکس آن هم وجود دارد.
به کارگیری واژه ها یا اصطلاحات با معنی نادرست
جمله هایی مانند : ▪ من به او مظنون هستم ( می خواهند بگویند: من به او بدگمان هستم) ▪ او در این قضیه ظنین است ( می خواهند بگویند: او در این قضیه مورد شک و گمان قرار دارد) هر دو نادرست و درست وارونه ی آن درست است.
غلط های واگویی (تلفظی)
پسوند " وَر " در زبان فارسی برای رساندن مالکیت و به معنی " صاحب " و دارنده است. " رنج وَر " به معنی دارنده ی رنج و " مزد وَر " به معنی دارنده ی مزد است. امروزه بر خلاف این قاعده و برخاسته از خط عربی که ایرانیان به کار می برند، این واژه ها را به صورت رنجور و مزدور می نویسند که موجب آن گردیده است تا آن ها را به نادرستی با واو " سیرشده " (مانند واو در واژه ی " کور ") تلفظ نمایند. واژه های دیگر ی نیز مانند دستور ( دست وَر به معنی صاحب منصب، وزیر) و گنجور ( گنج وَر) نیز از این گروه است.
منابع
فارسی و آیین نگارش (۳و۴)، نظام جدید آموزش متوسطه، دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی ایران، ۱۳۷۶. (صص ۴۲-۲۳۹ به قلم ابوالحسن نجفی)
مطالب مشابه :
دستور زبان فارسی(قید)
دستور زبان فارسی هست همگی در زبان فارسی ها وعبارت های عربی نیز در فارسی به
کلمه در دستور زبان فارسی :
* کلمه در دستور زبان فارسی به هفت دلالت می کند و زمان ها در فارسی در ظاهر نشانه
مصدر ها ی رایج در زبان فارسی
ولی در اصطلاح دستور زبان فارسی، کلمه فعل در زمان های مختلف ها ی رایج در زبان فارسی.
دستور زبان فارسی ششم
دستور زبان فارسی ششم آزمون ها و نمونه سوالات در فعلی که زمان گذشته را نشان می
کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی
کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی. کردها- زمانها در زبان عربی علامتهای جمع
معرفي و بررسي كتاب ِ «درسنامه دستور» (تحقيق در مباحث دستور زبان فارسي)
ویژه دستور زبان فارسی فعل زمان آينده در زبان فارسیِ كتابها در اين بخش
برچسب :
زمان ها در دستور زبان فارسی