موسیقی درمانی و کاربرد آن در درمان اختلالات یادگیری
* موسیقی درمانی و کاربرد آن در درمان اختلالات یادگیری
چکیده ای از موسیقی درمانی
استفاده از موسیقی درمانی در شفای بیماران ریشه بسیار قدیمی و تاریخی کهن دارد در قبایل و تمدن های نخستین در اکثر آیین ها و مراسم آواگرای و حرکت های موزون وجود داشته است . آنان این روش را برای ایجاد جذبه و خلسه از خود بیخودی ، تسلط بر ذهن ونفوذ در ناخداگاه مورد استفاده قرار می داده اند در این مراسم با اورادو القاءِ از قوای مافوق الطبیعه برای تسکین وشفای بیمار طلب نیرو کرده می کرده و ارواح بیماری زا را از بدن او دور می ساخته اند در واقع ریتم طبل ها ، رنگ ها و حرکت ها وسیله ای برای تمرکز و توجه بیمار به القائات بود در اثر تلقین انرژی و باوری که در این مراسم به وجود می آمد تغییراتی در ناخودآگاه و احساس فرد ایجاد شده و شفا صورت گرفت . به همین صورت استفاده از موسیقی در معابد به خصوص در عهد پیامبران بنی اسرائیل از جمله حضرت داوود وموسی و پیروان آنها بسیار رواج داشت درسراسر مصر و بین النهرین موسیقی و شفا با معابد پیوند خورده بود و در واقع موسیقی وسیله ای برای تلقین و تاثیر و نیایش و آداب و مقررات دینی بود .در تمام فرهنگ ها و تمدن ها ی باستانی نیز موسیقی به گونه ای برای شفا و تربیت و تعلیم افراد به کار می رفته است . به طور کلی اگر به فعالیتهای تمدن های گوناگون بگیریم دو گروه تمدن و دو روش را در توسعه موسیقی درمانی می یابیم گروه اول تمدن یونان که به طور عمده نگرش پزشکی، علمی و نجومی به موسیقی داشتند گروه دوم تمدنهای چین، هند و مصر بوده اند که با نگرش عرفانی و نجومی به تاثیر موسیقی می اندیشیدند ایرانیان هم بیشتر در این مبان پیرو یونانیان و نظر آنها بودند اما بعد از نفوذ اسلام به ایران برداشت های عرفانی ، ارتباط موسیقی با رمز و رازهای کیهانی و نظرهای فلسفی شدن یافت.
بعد از جنگ جهانی اول و دوم تحقیقات جامعی در پزشکی و روانپزشکی موسیقی انجام گرفت استفاده از موسیقی در بیمارستان های کشور آمریکا رایج شد در این زمان چهار شخصیت علاقمند به موسیقی درمانی به نام های واسیلپوس(1918) که موسیقی را برای بیماری ها و عواطف مختلف طبقه بندی کرده ، هاریت دایرسیمور، ویلهم وات، دول ول (1936) ابرام آلتشولر(1948) ظهور کردند ( موسیقی درمانی به بیمارستان ها و مراکز علمی راه یافت و زمینه لازم برای تاسیس مراکز و موسسه های موسیقی درمانی فراهم شد .پس از تشکیل انجمن ها و مراکز علمی موسیقی درمانی راه عنوان شدن موسیقی درمانی در قالب ررشته دانشگاهی نیز همواره گردید این رشته در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس تاسیس و واحدهای درسی آن مشخص گردید در واقع از دهه ی 1950 موسیقی درمانی به صورت رشته ای مستقل فارغ التحصیلانی به نام موسیقی درمانگر (موزیک تراپیست ) وارد جامعه و در بیمارستان و مراکز پزشکی و توان بخشی مشغول به کار شدند .
موسیقی درمانی چیست ؟
به معنی استفاده از موسیقی و برنامه های تنظیم شده موسیقایی برای توان بخشی تمامی بیماران ( جسمی و روانی ) انجمن موسیقی درمانی آمریکا ( 1997 ) موسیقی درمانی را استفاده از موسیقی برای اهداف درمانی شامل تجدد ف ایجاد و تقویت سلامت بدنی و روانی تعریف می کنند .انجمن موسیقی درمانی استرالیا (1989 ) تعریف موسیقی درمانی را استفاده برنامه ریزی شده از موسیقی برای اهداف درمانی و رفع نیازهای کودکان و بزرگسالان که به دلیل اجتماعی ، عاطفی بدنی و ذهنی آسیب دیده اند ارائه می دهد .
انجمن حرفه ای موسیقی درمانگر ان : موسیقی را به عنوان ابزار و شبکه های ارتباطی برای ایجاد ارتباط متقابل بین بیمار و درمانگر از راه موسیقی و نشانه های موسیقایی تعریف می کند که می تواند هم در وضعیت بیمار و هم در وضعیت شیوه درمان تغییراتی ایجاد کند درمانگر با استفاده از ارتباط خلاق موسیقایی در موقعیت درمانی تجربه های بر اساس موسیقی را به وجود می آورد که به اهداف درمانی منجر می شود .
در سال 1950 موسیقی درمانی را می توان چنین تعریف کرد .
استفاده تجویز شده و در سازمان یافته از موسیقی یا فعالیت های آن برای تغییر حالات ناسازگار زیر نظر پرسنل آموزش دیده ( موزیک تراپیست ) برای کمک به مراجعین در رسیدن به اهداف درمانی است این تعریف دارای پنچ نکته کلیدی است که باید رعایت شود تا فعالیتی تحت عنوان موسیقی درمانی در نظر گرفته شود .
1 - موسیقی درمانی دستور تجویز شده ای است
موزیک تراپیستها غالباً با دیگر متخصان چون فیزیو تراپیسها ، پزشکان ، روان پزشکان ، مددکاران اجتماعی ومربیان در یکتیم درمانی یا آموزشی فعالیت می کنند و آنها به صورت تیمی کار می کنند و با مشورت یکدیگر تصمیم می گیرند تا بهترین خدمات را برای رسیدن به اهداف درمانی هماهنگ کنند . موسیقی درمانی مانند دستورات دارویی یا درمان پزشکی به وسیله پزشک تجویز می شود .
موسیقی درمانی ممکن با توافق کلی تیم تخصصی در برنامه درمانی درمانجو قرار بگیرد در زمینه غیر پزشکی نیز خدمات موسیقی درمانی ممکن است از طرف مددکار ، روانشناس ، معلم یا والدین و یا موافقت کلیه ی افراد متخصص تجویز شود و نکته ی مهم اینکه موسیقی درمانی وسیله ی سرگرمی و بازی نیست . بلکه عامل اصلاح کننده تجویز شده ای است که به بهبود نا سازگاری رفتار و حالات کمک می کند
2 - موسیقی درمانی شامل استفاده از موسیقی و فعالیت های موزیکی است
موسیقی وسیله و ابزار اولیه ی موزیک تراپیست است که آنها را از دیگر درمانگر ان جدا می سازد .موزیک تراپیست ملزم به گفتگو های گسترده با درمانجو نیستند. آنها برای ارتباط با درمانجوبه جای کلمات از موسیقی وفعالیت های موزیکی استفاده می کنند . پس از برقراری رابطه در مانگر سعی می کند که ارتباط را محکم سازد و ضمن آشنا کردن ومواجه ساختن درمانجو با تجربیات موزیکی سطح کارکرد او را بهبود بخشد .فعالیتهایی موزیکی ممکن است شامل آواز خواندن ، نواختن ساز ، گوش دادن به موسیقی تصنیف و ساختن آهنگ ، حرکت با موسیقی ، بحث درباره اشعار ، یا خصوصیات آوازها و یا ترکیب سازها باشد .
3 - موسیقی درمانی به وسیله فرد آموزش دیده نظارت و هدایت می شود .
موزیک تراپیست فرد تعلیم دیده ای است که به فعالیت های موزیکی نظم می بخشد و تلاش می کند تا با مراجعین ارتباط درمانی پیدا کند . این ارتباط مهمترین شاخص فعالیت موزیکتراپیست است .بانارد(1953) مشاهده کرد اگر چه فعالیت های موزیکی ممکن است برای دو نفر در ظاهر یک جور به نظر برسد و یا با تغییر جزئی دیده شود اما نحوه ی ارائه و مقصود آن به طور قابل توجهی با یکدیگر فرق می کند.
موسیقی ممکن است وظایف درمان را به تنهایی انجام دهد این بهترین حلتی است که به طور اتفاقی پیش می آید. وقتی فعالیتها زیر نظر یک تراپیست آموزش دیده اعمال شود می تواند به صورت یک نیروی قوی و پیش بینی کننده ی درمانی به کار می آید .
انتخاب دقیق موسیقی با فعالیت موزیکی بستگی به میزان دانش ومعلومات درمانگر از تاثیر موسیقی بر رفتار آدمی و درک نقاط قوت وضعف درمانجو اهداف دارد .
موزیک تراپیستها متخصصینی آموزش دیده و قوی هستند که باید علاوه بر داشتن مهارت موسیقی در علوم رفتاری ، طبیعی و زیست شناسی تبحر پیدا کنند.
4 - درمانجو موسیقی درمانی را دریافت کند.
وجود درمانجو دلیلی برای وجود خدمات موسیقی درمانی است . نکته مهم این است در هر موقغیت درمانی درمانجو و اهداف درمانی درمانجو دریافت کنند . سرویس درمانی است و تنها رفتار شخص و تغییر در آن نشان دهنده ی موفقیت کوششهای درمانی است
سیرز ( 1968 ) موسیقی درمانی یک حرفه ی امدادی و حمایتی است و مسلماً دوام آن در این است که بیمارانی باشند تا از خدمات آن استفاده کنند . برای استفاد ه از موسیقی درمانی شرط سنی وجود ندارد و بیماران از نوزاد تا سالخورده می توانند تحت درمان قرار بگیرند .
فعالیت های موسیقی درمانی اهداف مختلف دارند
این اهداف مشخص می کند که چه تغییراتی باید در رفتار و وضعیت درمانجو یان به وجود آید تا سطح کارکرد جسمی ، روانی ، و عاطفی اجتماعی آنها بهبود یابد . اهداف درمانی که موزیک تراپیست برای درماانجو در نظر دارد مانند اهدافی که دیگر اعضای تیم پزشکی و آموزشی برای او تعیین می کنند . تنها در نحوه ی درمان اختلاف وجود دارد به این ترتیب که موزیک تراپیست از موسیقی و فعالیتهای مربوط به آن برای رسیدن به اهداف درمانی استفاده می کند. زمانی که در مانجویان در جلسات موسیقی درمانی عملکردهای بدنی وروانی و عاطفی و اجتماعی خود را تقویت و مهارتهای حرکتی ، تحصیلی ، ارتباطی و اجتماعی و عاطفی به دست می آورند ممکن است در کنار آنها مهارتهای موزیکی هم پیدا کنند.
و در جلسات موسیقی درمانی درمانجویان مستقیماً با فعالیت های موزیکی روبرو می شود. این برخورد مستقیم طبیعتاً به مهارتها و فعالیتها ی موزیکی منجر می شود. موزیک تراپیست مانند معلمان ِموسیقی که صرفاً قصد آموزش موسیقی دارند از موسیقی برای پیشرفت در مهارتهای موسیقی استفاده نمی کنند بلکه از مهارتهای موزیکی جهت بهبود کارکرد جسمی، روانی، و واکنشهای عاطفی ، اجتماعی و کمک به رشد تواناییهای حرکتی ، تحصیلی ، ارتباطی ف روحیه ی اجتماعی و عاطفی استفاده می کند.
در جلسات موسیقی درمانی کلیه فعالیت های که مهارت موزیکی را تقویت می کند به اهداف درمانی توجه دارد و تاکید اصلی بر تقویت و ایجاد مهارتهای غیر موزیکال است.
در موسیقی درمانی دو روش فعال و غیر فعال رواج بسیاری دارد . روش غیر فعال شنیدن وروش فعال نواختن ، خواندن و حرکت های مورون وبحث وگفتگو پیرامون موسیقی است. در موسیقی درمانی غیر فعال عمده تاثیر در بر انگیختن و تاثیر گذاری بر واکنش عاطفی ذهنی و روش موسیقی درمانی فعال واکنش های مختلف عاطفی ذهنی ، حسی و حرکتی ، تحریک و هماهنگ می شود .
روش ها و برنامه های موسیقی درمانی برای هر سنی از نوزاد تا سالمند و برای همه ی بیماریها از نقایص حسی و حرکتی و معلولیت های جسمی تا اختلال های روانی ، رفتاری و بیماریهای مزمن روبه مرگ به کار گرفته می شود این فن به تقویت توانای ها و کاهش ناراحتی ها و ناتوانی های آنها کمک می کند. برنامه و روش های موسیقی درمانی متنوع و متناسب با نیاز افراد تنظیم و تجویز می شود محورهای اصلی برنامه های موسیقی درمانی شامل شنیدن موسیقی مناسب و انتخابی ، نواختن موسیقی در شکل های فردی و گروهی بحث و گفتگو در مورد موسیقی و مفاهیم آن حرکت های موزون تمرین پیراموندتصورهای هدایت شده با موسیقی نمایش و قصه پردازی های موسیقایی وساختن آهنگ وترانه است.
موسیقی ابزار موسیقی درمانگر است موسیقی درمانگر می کوشد تا از این زبان به طور روان و موثر استفاده کند او در دوره ی تحصیل دست کم به یک ساز تخصصی ملی یا بین المللی آشنایی پیدا می کند مهارتهای صدایی، توانایی تنظیم و تنصیف و ابداع آوزهای ساده توانایی رهبری و آگاهی در نواختن سازهای ملودیک ساده از فن هایی است که موسیقی درمانگر می آموزد او می تواند به خوبی با جریان درمان ارتباط بر قرار کند و در طول جلساتی موسیقی درمانی ارزیابی مناسبی از طرح های درمانی و روند بهبود به عمل آورد .
موسیقی درمانگر کیست؟
موسيقي درمانگر متخصص و آموزش ديده ي رشته موسيقي درماني است كه دروس مرتبط با موسيقي ، روان شناسي، و علوم رفتاري را گذارنده و تجربه هاي علمي را در استفاده از موسيقي در درمان كسب كرده است واحدهاي درسي موسيقي درمانگران درد دانشگاهها بيشتر شامل تئوري موسيقي، تاريخ موسيقي، آهنگ سازي ، رهبري ، نوازندگي روانشناسي عمومي، روانشناسي مرضي ، روش تحقيق و دروس متنوع از رشته روان شناسي و زيست شناسي موسيقي درمانگر با توجه به شرح حال بيمار و نوع نياز و ناتواني او براي درمان برنامه ريزي مي كند او با استفاده از مكاتب مختلف موسيقي درماني و تكنيك ها و روش هاي آنها تمرين هايي را طراحي و با توجه به نتايج علمي و تغيير علائم و ناراحتي ها همواره اين تمرين ها را دنيال مي كند و در صورت نياز برنامه ها توسط موسيقي درمانگر تغيير ، اصلاح و يا توسعه مي يابد تا اهداف درماني و نتايج واقعي عملي شود.
تمرين و برنامه هاي موسيقي درماني در شكل فردي و گروهي قابل تنظيم است جلسه هاي گروهي مي تواند شامل گروههاي همگن و يا گروههاي ناهمگن باشد كه فعاليتهاي آنها در يك گروه قابل جمع و برنامه ريزي است . زمان برنامه بر حسب ميزان توان ، حوصله و تمركز افراد تنظيم مي گردد گاهي براي برخي مانند كودكان اُتيستيك جلسه هاي اوليه بيستر از يك يا دو دقيقه به طول نمني امجامد در مقابل براي بيماراني كه شرايط ذهني و روحي آماده اي دارند جلسه ي دو ساعته تنظيم مي شود .
تنظيم ساعت و روز تمرين بستگي به ميزان نياز ، همكاري و توانايي ذهني بيمار و هم چنين هزينه هاي درماني او دارد مدت و دوره درمان نيز مانند هر دوره ي پزشكي مربوط به نوع ناراحتي و شرايط جانبي آن است . برخي از دوره هاي تجويز شده حتي ممكن است دو سال نيز به طول انجمد در اين مورد بيمار بايد شرايط كافي براي مراجعه و طي دوره را داشته باشد . براي بسياري از موارد نيز دوره هاي كوتاه مدت ( چند هفته يا ماه ) تنظيم مي گردد
موارد زير بخشي از بيماريهايي است كه در حال حاضر از خدمات موسيقي درماني بهره مندند .
1- افراديكه نقايص هوشي و حسي دارند مانند عقب ماندگي ذهني ناشنوايان ، نابينايان و كساني كه اختلال گفتاري دارند .
2 – معلولان و كساني كه ناراحتي هاي ارتوپدي در استخوان ، مفصل و عضله ها دارند.
3 - اختلال هاي رفتاري و عاطفي شامل اضطراب ، افسردگي كودكان ، ترس هاي مرضي ، اُيتستيكف بيش فعالي
4 – اختلال هاي رواني شامل ناراحتي هاي روان نژندي مانند، اضطراب ، افسردگي ، وسواس و فوبي ، هيستري انواع اسكيزو فرني ، افسردگي دو قطبي
5 – بيماريهاي پايانه و رو به مرگ مانند سرطان و ايدز
6 – بيماريهاي جسمي مزمن ، از دردهاي ساده تا بيماريهاي مزمن قلبي ، كليوي و تنفسي
موسيقي درماني در ايران
ايران به عنوان يكي از تمد نهاي كهن ، علاقه و قابليت فرهنگي خود را در استفاده از موسيقي در زمينه هاي مختلف به خوبي نشان داد و همانند ديگر تمدن هاي كهن در زمينه هاي درماني ، روحي و عرفاني از موسيقي استفاده كرده است تا پيش از نفوذ اسلام در ايران استفاده از موسيقي در زمينه هاي مختلف زندگي جزء آموزش و برنامه هاي رسمي دولتمردان ايراني بود و موسيقي مسير تحول و سير خود را به خوبي پشت سر گذاشت اما ايران بعد از اسلام با فرهنگ جديد و تضادهايي در برخي زمينه هاي هنري رو به رو گرديد و به خصوص موسيقي فرصت مناسبي براي رشد عملي نيافت متخصصان موسيقي ايران فرصت و جرأت كافي براي مطرح شدن پيدا نكردند و توانايي و ظرفيت هاي بالاي موسيقي ايران مسير پيوسته خود را از دست داد.
در مورد تأثير روان شناختي موسيقي ايراني به عنوان يكي از قويترين موسيقي هاي مشرق زمين كار زيادي انجام نشده است . در واقع هنوز راههاي علمي و توجيه واقعي براي آن مورد بررسي قرار نگرفته است . اما استفاده از موسيقي ايراني و سازهاي آن در طراحي و تدوين برنامه هاي متنوع موسيقي درماني و ارائه تمرين مناسب ، نيازمند اقدامات و امكانات بسياري است . در حال حاضر حدود يك دهه است كه موسيقي درماني در ايراني به صورت برنامه هاي علمي محدود در بعضي از مراكز از جمله كودكان استثنايي اجرا مي شود و استادان و دانشجويان علاقمند رساله هايي را با استفاده از تجربه هاي موجود جهاني تحقيق و تدوين نموده اند .
نگارنده نيز با تاسيس موسسه آموزشي – پژوهشي در ماني در ايران ازسال 1379 از تجربه هاي كلاسيك موسيقي در ماني استفاده كرده است و دراين راستا قابليت و اثر مايه هاي موسيقي ايراني در سَبُك سازي روحي قرار گرفته اگر چه اين فعاليت ها بسيار آهسته و تدريجي بوده است . اما روند آن در حد امکانات و شرایط اجتماعی دوره حاضر می باشد اما واقعیت این است که توسعه ی علمی و اشاعه دانش جوان موسیقی درمانی در ایران حرکتی ملی و فراگیر نیازمند است و تأسیس یک یا چند موسسهخصوصی و فعالیتهای متفرق نمی تواند نیازو علاقه عمومی و گسترش سریع این رشته را پاسخگو باشد و محرومیت و توقف در آن نیز شایسته جامعه ی دانشگاهی و زمان حاضر نیست از این رو پس از آن که پیشنهاد تأسیس این رشته در دانشگاه با استقبال روبه رو نشد نگارنده ضرورت تأسیس انجمن موسیقی درمانی را مرهمی بر موضوع داشته و پس از طی مراحل گوناگون حقوقی و اداری آن در ظرف سه سال سرانجام در سال 1380 به ثبت رسانده و فعالیت های آموزشی و علمی خود را آغاز کرد.
اهداف اصلی انجمن موسیقی درمانی ایران ارتقاء دانش موسیقی درمانی در جامعه ، تقویت روحیه مثبت اجتماعی ، بهداشت روانی موسیقایی ،توسعه زمینه های کاربردی این رشته در توانبخشی بیماران مختلف پزشکی و روان پزشکی است مهم تر از همه تنظیم دوره تربیت موسیقی درمانگر است.
سازه موسیقی درمانی
معمولاً سوال های بسیاری در ذهن خوانندگان در مورد سازهای موسیقی درمانی وجود دارد این که از چه سازهای در موسیقی درمانی استفاده می شود ؟سازها چه شکل ظاهری دارند ؟ چگونه نواخته می شوند ؟ آیا سازه های موسیقی درمانی همان سازهای رایج در ارکسترها هستند ؟ در موسیقی درمانی بر حسب نیاز استفاده می شود هدف اصلی در موسیقی درمانی از انواع سازه های کلاسیک ، ملی ومحلی و حتی سازها و ابزارها ی صوتی دست ساز بر حسب نیاز استفاده می شود هدف اصلی در موسیقی درمانی توانبخشی بیماران و درمان بیماری است و قصد آموزش موسیقی و یا نوازندگی وجود ندارد سازها ابزارها ی صوتی ، ابزارهای موسیقی ، رقص و فعالیت های موزون همه وسیله و واسطه ای برای درمان است از این رو موسیقی درمانگر می تواند بر حسب نیازهای در مانجو و اهداف برنامه های که تنظیم کرده از سازه های مختلف کلاسیک محلی و فرهنگی خود استفاده نماید و حتی سازهای ساده ای بسازد که با کمک آن بتوان بهتر به اهداف درمانی دست یافت .
هر چه صدای ساز ساده ، زیبا و جذاب تر باشد ، درمانجو ارتباط یهتری با آن برقرار می کند و درمان مؤثر تر واقع می شودموسیقی درمانگران می توانند بر اساس امکانات ، سازهای محلی و عادت های شنوایی منطقه ی خود یا استفاده از سازهای کلاسیک و ملی سازهای جدید طراحی و از آن بهره گیرند.
تمرین های موسیقی درمانی
1 – تقویت مهارت در حرکت و جابه جای و جهت یابی از طریق حرکت های موزون ، کشف صدای سازها در محیط موسیقی برای گام زدن ، راه رفتن ، جستجو کردن ، خواندن آوزهایی که آنها را موظف به حرکت کند
2 – تنظیم برنامه های موسیقایی که نابینایان را ملزم به همکاری گروهی و تحرک کند
3 – تقویت مهارت شنوایی یا شنیدن قطعه های مختلف موسیقی و توجه به قسمت های مختلف قطعه زیر و بمی صداها
4 – تقویت باقی مانده بینایی از طریق نشانه گذاری روی تیغه های سازها و کلیدهای پیانو
5 – تقویت خو.د آگاهی بدنی و تصور و درک اعضا با آوزها و آهنگ هایی که موظف به لمس قسمت های بدن می کند
6 – تقویت اعتماد به نفس و ارزش شخصی با کسب مهارت در حرکت های موزون و نواختن سازها و اجرای کنسرت ها
7 – ابراز بیان احساس ها و تعادل هیجانی از طریق خواندن آواز ، ترانه وتنظیم آواز
8 – شنیدن موسیقی و بحث و گفتگو پیرامون احساس ها و مفاهیم آهنگ ها و ترانه ها
9 – تمرین های بدیهه نوازی و حرکت های بدیهه موزون برای بیان احساسها
10 –تقویت مفاهیم فضایی و درک جوانب و جهت یابی ها با ترانه و آواز
11 – هدایت مسائل ناخودآگاه برای تقویت خود با تمرین سبک سازی با موسیقی آرام بخش
12 – آشنایی با تم های مختلف عاطفی موسیقی و استفاده از آنها در مواقع نیاز روحی
13 – تمرین تصور هدایت شده با موسیقی برای کاهش نگرانی و ایجاد آرامش عظلانی
14 – تهیه نوار خانه ای از ترانه های مورد علاقه و استفاده از آن در مواقع مختلف عاطفی و روحی
15 – سرودن شعر و تصنیف آواز و ساختن آهنگ و ارائه ی آن در گروه
16 – بیدار سازی احساس و افکار ناخودآگاه و نفوذ در قسمتهای عمیق احساسها و ابزار آنها
17 – جهت دادن به تصورات و تخیلات با موسیقی برای تقویت خلاقیت تصوری
18 – هماهنگی گفتار وبدن در تأکید بر ریتم
19 – گسترش تقلید و روحیه کشف با بدیهه نوازی و بدیهه های حرکتی
20 – تقویت و ایجاد مهارتهای حرکتی با ریتم های گوناگون
21 – تقویت تجربه های گروهی یا همحوانی وهمنوازی و بحث های موسیقایی
مثالهای از فعالیت های موزیکی نام برده می شود که در تقویت مهارتهای درمانجویان برای رسیدن به اهداف درمانی مورد استفاده قرار می گیرد
نوسرا (1979) چند نوع فعالیت موزیکی را شرح می دهد که می توان از آن در تقویت ادراک شنوایی ، ادراک بینایی، هماهنگی حرکتی ، زبان ، ارتباط و تعامل اجتماعی استفاده کرد.
تجربیات موزیکی که در تقویت مهارتهای درک شنوایی به کار می رود شامل فعالیت های چون :
1 - نشان دادن شروع و خاتمه ی اصوات با کلمه یا اشاره
2 - مشخص کردن محل اختفای منابع صدا
3 - مشخص کردن تفاوت اصوات بلند و کوتاه یا آهسته و تند با استفاده از راهنماییهای لازم
4 - حرکت کردن بازی کردن یا دست زدن به همراه موسیقی
5 - خواندن یا نواختن ساز با صدای بلند و کوتاه و تند و آهسته با کلمات یا اشارات
6 - تلقید الگوهای ریتمیک
7 - تشخیص شباهت یا زیر و بمی فواصل اصوات با استفاده از کلام یا اشارات
8 - نواختن ساز به دنبال نواختن مربی
فعالیت های برای تقویت مهارتهای حسی بینایی
1 – فعالیتهای سازی که درمانجو را ملزم می سازد تا برای نواختن ساز به علایم بینایی رهبر توجه کند
2 – تشخیص محل علایم و نتها بر خطوط موسیقی
3 – بازیهای موزیکال که درمانجو را موظف می سازد تا حرکات دیگران را تقلید کند.
4 – نواختن سازهای دارای علایم رنگی
5 – معرفی رنگها ، اشکال یا اشیاءِ به وسیله ی آواز
6 – دسته بندی صدای بلزها از بزرگترین تا کوچکترین و مرتب کردن آنها برحسب اندازه های منظم
7 – ساختن و نواختن به وسیله ی علایم موزیکالی که در آن رنگها ، تصاویر ، اشکال و حروف و حروف که نشان دهنده ی سازها اصوات زیر و بمی یا الگوهای ریتمیک خاصی باشد.
تقویت مهارتهای هماهنگی حرکتی
1 – انجام حرکات جابه جایی ( قدم زدن ، پریدن و دویدن )با صدای یکنواخت یا رتیمیک موسیقی
2 – انجام حرکات غیر جابه جایی (خم شدن، جنبیدن،تکان خوردن و غیره )با صدای موسیقی
3 – انجام اعمالی که اشعار آوزهاتوصیف شده
4 – یادگیری و اجرای رقص ها و بازیهای حرکتی
5 – نواختن سازهایی که حرکات متنوع باز دو دست را ملزم می سازد می گردد.
فعالیتهایی برای تقویت مهارتهای مقدماتی گفتار
مهارتهای ارتباط و زبان ادراکی و بیانی
1 – نواختن سازهای ساده ی بادی مانند کازوما، سوتها و فلوت که تنفس را تقویت می کند و غضلانی مورد نیاز تکلم را کنترل می نماید.
2 – خواندن حروف صدا دار و هجاهای ساده به تقلید از درمانگر
3 – انجام اعمال یا نواختن سازها که وسیله آواز هدایت شود
4 – خواندن آوازها
5 – اضافه کردن لغات جدید برای ساختن اشعار تازه برای آوازها یا نوشتن ابتکاری اشهار آوازها
فعالیت هایی برای تقویت مهارتهای ارتباط اجتماعی
1 – خواندن آوازها یا سرودهایی که درمانجویان نیاز دارند.
2 – آوزها و رقص های گروهی و نواختن دسته جمعی که درمانجویان را ملزم می سازد تا به ظور کلامی غیر کلامی با دوستان گروههای کوچک یا گروههای بزرگ ارتباط بر قرار کند.
3 –خواندن آوازها و سرودهایی که به طور متناوب گروه و تک خوان پاسخ می دهند
کاربرد موسیقی در درمان ناتوانی های یادگیری
موسیقی درمانی برای افراد ناتوان در یادگیری بر محمور یکی از چهار مورد زیر یا بیشتر تمرکز دارد.
1- دستیابی به اداره ی رفتار
2 – استفاده از موسیقی به عنوان یک پاداش و تقویت کننده جهت انجام درست وظایف تحصیلی
3 – استفاده از فعالیتهای موزیکی برای برای ارائه و یا شرح مفاهیم و جریان های ویژه تحصیلی
4 – بالا بردن سطح رشد عاطفی و اجتماعی برای افرادی که ناتوانی در یادگیری دارند
اغلب اداره رفتار به عنوان اولین مرحله موسیقی درمانی تلقی می شود کنترل رفتار برای توسعه ی مهارتها و یاد گیری امری ضروری است خصوصیات جالب توجه و جاذبیت قوی موسیقی همراه با نظم و ساختار و توان آن در انجام عمل می تواند به عنوان تقویت کننده ای قوی جلسات موسیقی درمانی را وسیله ی ایده ال برای تسهیل رفتار و کنترل تحریکات آنی قرار دهد برنامه های موسیقی درمانی می تواند با سطح مشکل فرد تنطیم شود به طوری که درجه ی دشواری برنامه های موسیقی تکمیل کننده ی سطح کنترل رفتار مورد انتظار در هر مرحله از جریان موسیقی درمانی باشد . زمانی که تا اندازه ای کنترل رفتار صورت گرفت از فعالیتهای مختلف موزیکی می توان برای کسب مهارت در بسیاری از زمینه ها استفاده کرد .
فعالیتهای شنوایی موزیکی که این افراد را به توجه و نظم بخشیدن وبه خاطر آوردن محرکها شنوایی ملزم می سازد می تواند به آنها در تقویت گوش دادن و تمرکز در وظایف محوله کمک کند.
موزيك تراپيستها مي توانند از انها بخواهند تا با گوش دادن قسمتهاي خاصي از آوازها و آهنگها به تمركز حواس خود كمك نمايند. در شروع اين تجربيات مدت زمان كوتاهي در ذهن ناتوانان يادگيري نگهداري مي شود زيرا دامنه توجه آنها محدود است اما به تدريج با افزايش تمركز حواس و شنيدن فعاليتها وسعت مي يابد موزيك تراپيستها همچنين از بلندي و كوتاهي صدا ، سرعت ، رنگ (طنين) و زير و بمي براي كمك به تقويت هوشياري و تشخيص شنوايي استفاده مي كنند به علاوه آوازها و بازيهاي موزيكالي كه صدا را به اعمال ، دستورات يا اشياءِ ربط مي دهند مي تواند به يادگيري درك و پاسخ به محركهاي شنوايي كمك كند به عنوان مثال موزيك تراپيست بايذ از آنها بخواهد كه به يك بازي بپردازند زماني كه صداي زنگ را مي شنوند به اطراف بدوند، هنگامي كه صداي طبل را مي شنوند قدم زده و هنگامي كه صداي ماراكا را مي شنوند با پنجه را ه بروند و ...
ريتم و نظم موسيقي مي تواند در تقويت ساختار برنامه هاي آموزشي ناتوان يادگيري كه در آموختن مفاهيم فضايي با اشكال مواجه هستند مورد استفاده قرار گيرد آوزاهايي كه آنها مي خواهد تا بدن خود را لمس كرد. و يا حركت دهند مي تواند تصور بدني آنها را تقويت كند مفاهيم مربوط به جهت يابي ( راست، چپ ، بالا، پايين، جلو ، عقب) مي تواند با رقص هاي بسيار ساده ، آوازهاي توأم با عمل و حركت توأم با فعاليتهاي موزيكي آموخته و تمرين شود ، نواختن سازهايي چون طبل تري آنگله ، بلز و زيلوفرنها مي توان تشخيص فضايي و تواناييهاي كنترل حركتي كه نياز به هماهنگي چشم و دست دارد را تقويت كند.
آوزاها و فعاليت هاي موزيكي همچنين مي تواند به ناتوانان يادگيري كمك كند تا قدرت زبان خواندن و ساير مهارتهاي تحصيلي خود را بالا برند .
دوسكام(1979 ) دريافت كه موسيقي درماني كه در ان لازم است بلندي صدا ف ريتم و كيفيت صدا را باهم جور و هماهنگ كرده و يا دوباره توليد كنند و به هم ربط دهند اگر به تنهايي و يا به فعاليتهاي مربوط به رشد زبان توأم گردد. مي تواند در بهبود مهارتهاي كودكان ناتوان در يادگيري ، زمينه هاي درك شنوايي غير كلامي و شنوايي غير كلامي و تشخيص در خواندن و هجي كردن مفيد واقع شود آوازها و فعاليت ها ي موزون و آهنگين هم چنين مي تواند در رواني تكلم و غني تر كردن خزانه ي لغات موثر باشد.
به علاوه عبارات آهنگين و ريتميك موزيكال در به ياد آوردن اطلاعات تحصيلي مانند جدول ضرب به آنها كمك مي كند.
گفلر(1983)و شهان (1981) همچنين دريافت كه تركيب علائم بينايي و شنوايي مي تواند در تقويت حافظه كوتاه مدت براي يادآموري لغات جفت و جور كمك كند اين نتايج مي تواند به اين افراد هماهنگ كرده تحريك دو كيفيت حسي را بياموزد فعاليتهايي كه در ان افراد لازم است نشانه هاي بصري را با محركهاي سمعي موسيقي مرتبط سازند به ناتوانان يادگيري فرصت مي دهد تا تسهيلاتي در كشف رمزها و به كاربردن اطلاعات به دست آورند بلاخره فعاليتهاي موزيكي مي تواند امنيتي در ارتباط و بيان احساسات فراهم كند. براي افرادي كه در ارتباط شفاهي و كتبي دچار مشكل هستند ارتباط غير كلامي موسيقي مي تواند تجارب موفقيت آميز مهمي فراهم كند.
نواسر (1979) متذكر شد فوايد عاطفي _ اجتماعي فعاليت هاي موزيكي داراي بالاترين ارزش براي اين گروه است رفتار خوب، انگيزه ، كنترل شخصي، خود قوي لازمه بهر بردن از برنامه هاي تحصيلي درماني است موسيقي مي تواند تجربه اوليه اي در تقويت اين احتياجات اساسي يادگيري باشد
ناتوانان يادگيري معمولاً در يك محيط سازمان يافته بهترين عملكرد را از خود نشان مي دهند موزيك تراپيست بايد همواره به خاطر داشته باشد كه فعاليت ها در جهتي برنامه ريزي كند تا حواس پرتي آنها به حداقل برسد ثبات، استحكام ف گرمي و پذيرش از طرف معلم يا درمانگر نقش اصلي را در هدايت تجارب موفقيت آميز ناتوان يادگيري دارد.
تهیه کننده : مفیده معارفی
مطالب مشابه :
لینکستان همکارای اختلالات یادگیری
کاربرد بازی در اختلالات یادگیری. مرکز اختلالات یادگیری قروه . سامانه یادگیری استان مرکزی.
سومین گردهمایی معلمین وبلاگ نویس شهرستان شاهرود
اختلالات یادگیری پايگاه تخصصي در زمينه اختلالات يادگيري سامانه اختلال یادگیری.
اختلالات خواندن (بخش اول)
اختلالات یادگیری سقز توانبخشی/ آموزش/ مشاوره در زمینه ناتوانی های یادگیری
نیمرخ ها والگوهای رشد ونمو از 6 تا 8 سالگی
اختلالات یادگیری بر حسب علاقه کودک او را ثبت نام یادگیری استان مرکزی .
موسیقی درمانی و کاربرد آن در درمان اختلالات یادگیری
اختلالات یادگیری سه سال سرانجام در سال 1380 به ثبت رسانده و یادگیری استان مرکزی .
اختلالات یادگیری (بررسی اختلال دیکته یا نوشتن درکودکان)
اختلالات یادگیری از آنها نام برده در بروز اختلالات یادگیری. سامانه تغذیه استان
برچسب :
ثبت نام در سامانه اختلالات یادگیری استان مرکزی