ویرایش شعر
اینکه شعر را نیز میتوان ویرایش کرد یا نه، شاید پاسخهایی در برداشته باشد که ممکن است هیچ اتفاق نظری در آنها نباشد. اما اگر ویراستار را منتقدی بدانیم که با نگاه منتقدانه خود چندوچون متنی را بررسی میکند، میتوان، تاحدودی، در شعر نیز، به جنبههایی از ویرایش قائل شد. بهطورکلی، ویرایش شعر –بهویژه، در ایران- چندان رایج نیست. علت این مسئله را میتوان در تخصصیبودن حوزه شعر، و تفاوتهایی که میان ذوق شاعر و دیگران ممکن است وجود داشته باشد، دانست. اما دستبهقلمبردن در حوزه شعر و شاعری، دربایستهایی دارد که باید به آنها پرداخته شود.
اگر بپذیریم که شعر تصویرآفرینی با واژههاست، و شاعر نقاش چیرهدست زبان است، بهخوبی درخواهیم یافت که ویرایشکردن شعر کار هر کسی _ و به تعبیری بهتر، کار هر ویراستاری- نیست. شعر گونه ادبی و ارتقایافتهتر زبان است، نمیتوان مانند یک متن ساده و غیرادبی با آن رفتار کرد. ممکن است ویراستاری در ویرایش متن، بسیار توانمند بوده باشد، ولی این بدان معنا نیست که همان شخص بتواند شعری را نیز ویرایش کند.
برای اینکه چندوچون این مسئله تاحدودی روشن شود، ناگزیر، باید به برخی تفاوتهای شعر و نثر پرداخته شود تا، با در نظرگرفتن این تفاوتها و ویژگیها، نوع ویرایش شعر و حدود آن، همچنین، قابلیتهای ویراستار آن مشخص شود.
برخی از این تفاوتها و ویژگیها به شرح زیر است:
۱. نخستین تفاوتی که میان شعر و نثر خودنمایی میکند، وزن شعر و عناصر موسیقیایی آن است. وزن برآمده از ترکیب حروف و امتداد ادای آنهاست. امتداد تلفظ حروف و ترکیب صامتها با مصوتها، هجاها را بهوجود میآورد و هجاها با تلفیق و ترکیبهای خود، به یاری عناصر موسیقیایی دیگر، به وزن شعر منجر میشوند و کاربردهای هنری پیدا میکنند. تشخیص وزن شعر از راه شنوایی، و بهوسیله گوشهای تربیتیافته، امکانپذیر است. شاخصههای موسیقیایی در شعر، تنها به وزن ختم نمیشود؛ عناصری مانند ردیف، قافیه، گونههای جناس، تکرار و... را نیز در برمیگیرد که هر کدام ویژگیهایی دارد.
۲. تفاوت دیگر شعر با نثر، استفاده از عناصر خیالآفرینی است. در شعر، عناصری به کار گرفته میشوند که بهوسیله آنها تصاویر ادبی خلق میشود. تصاویر ادبی همان ایماژهایی هستند که حاصل تفکر و تخیل شاعر است و شاعر در ضمن آن – همانگونه که گفته شد- زبان را نقاشی میکند و واژهها را از کاربردهای معمول و عادی خود دور کرده و به دنیایی دیگر وارد میکند و در آن، به گونهای دیگر، به آنها امکان زندگی میدهد. این عناصر خیالآفرین عبارتاند از: تشبیهها، استعارهها، کنایهها، ایهامها، و عناصر دیگری که در این زمینه دخیلاند.
نکتهای که در اینجا باید به آن اشاره شود این است که این عناصر، تاحدودی، در گونههایی از نثر هم امکان نقشآفرینی دارند که بنا به زمینه نوشتار، و سبک و توانایی نویسنده متغیر هستند؛ اما واردکردن این عناصر در هر متنی خطاست و نشاندهنده سبکآشوبی نویسنده است.
۳. شاید، در حد یک شاخصه کلی، بتوان به این تفاوت هم اشاره کرد که شعر، اصولاً، هنجارگریزیهایی دارد که رعایت کردن آنها، چه بسا، آن را هنریتر هم میکند. در حالت کلی، شعر عرصه دخلوتصرف در زبان است. در برخی مواقع، این دخلوتصرفها با معیارهای دستور زبان سازگار هم نیست، اما گونهای جسارت هنری در به وجودآمدن آنها مؤثر است که از هر کسی برنمیآید.
بنابراین، در ویرایش شعر، همه وقت نمیتوان از دریچه دستورزبان به قضیه نگاه کرد؛ شعر دستورزبان دیگری نیز به نام "معانی و بیان" دارد که جنبههای هنری واژهها و جملهها، و متن را توجیه میکند، اگرچه این توجیهها گاه از نظر دستوری نیز لغزشهایی داشته باشد.
۴. تفاوتهای میان شعر و نثر در این دو سه مورد کلی خلاصه نمیشود، هر کدام از این دو گونه، ویژگیهای فراوانی دارند که در مباحث بعدی به آنها پرداخته خواهد شد. در اینجا، هدف بیان نکتهای بود که اگر قرار است ویرایش را به عرصه شعر و شاعری بکشانیم، ویراستار چنین متنی باید چه ویژگیهایی داشته باشد؛ آیا ویراستاری که دانش کافی ادبی ندارد، و با ذوق هنری بیگانه است، صرفاً با تکیه به قواعد دستوری، میتواند از عهده ویرایش یک شعر – که اثری کاملاً هنری است- برآید یانه؟
در پاسخگویی به این پرسش، نکات زیر شایسته یادآوری است:
۱. همانگونه که بهاشاره گذشت، توجه به عناصر هنری، در ویرایش شعر، بسیار اهمیت دارد. ویراستاری که به این کاربردهای هنری آشنا و آگاه نیست – حتی، ویراستاری که اهل ذوق و ادب نیست- نمیتواند از عهده ویرایش شعری برآید.
۲. ویراستار شعر باید شعرشناس باشد، وزن را به دقت و ظرافت تشخیص دهد، زیباییهای هنری شعر را دستکاری نکند، به کارکرد واژهها و ترکیبها و تعابیر دقت کند.
۳. غیر از این مواردی که بیشتر جنبه ادبی دارند، ویراستار شعر باید از شعر درک درستی نیز داشته باشد. کسی که از بُن با شعر مخالف است، اگر شعرشناس و ویراستار نیز بوده باشد، صلاحیت دستبردن به شعر را ندارد؛ چرا که برخورد غرضورزانه با هر متنی – بهویژه، با شعر – هویت علمی و ادبی آن را مخدوش میکند. همانگونه که بارها تأکید کردهایم، یکی از گوهرهای بیبدیل شخصیت ویراستار، بیطرفانه بودن او در برخورد با متن است. ویراستار نباید خود را مقابل متن قرار دهد و با آن متعصبانه به ستیزه برخیزد، بلکه باید – با دقت و مراقبت- همسو و همجهت با متن حرکت کند.
۴. اگر ویراستار ذوق ادبی نداشته باشد و متن ویرایشی او نیز شعر باشد، بدون توجه به کارکرد هنری عناصر شعری، ممکن است شخصیت واژهها و تعابیر را مخدوش کند و جنبههای هنری آن را از کار بیندازد.
چندی پیش، نخستین دفتر شعری شاعری جوان را مطالعه میکردم که با هنرآفرینی و با زیبایی چشمگیری چاپ شده بود. با مرور شعرهای او، از بیشتر شعرها، صدای دو نوع احساس و عاطفه شنیده میشد. بیشک، یکی از آن صداها – که قویتر هم به گوش میرسید- صدای احساس شاعر بود؛ اما صدای دیگری هم شنیده میشد که صدای ناخوشآهنگ کسی غیر از شاعر بود. آن صدای کمرنگ و ضعیف، اگرچه در امتداد صدای شاعر گم میشد، شعر را از یکدستی انداخته بود. صاحب چنین صدایی شاعر به نظر نمیرسید و شعرشناس هم نبود و، آنگونه که میشد پی برد، مایهای از ذوق ادبی هم نداشت. اینها را میشد، واقعاً، از چندزبانی شعرها فهمید. در نظر بگیرید شعری دو شاعر داشته باشد! یا – بدتر از این- یکی از آن دو ناشاعر و شعرنشناس هم باشد.
حتم دارم که چنین کسی – که صلاحیت اصلاح شعری را نداشته است- قلم غلطتراش خود را، ناجوانمردانه، بر شعرشعر دفتر آن شاعر نهاده و به گمان خود آن را ویرایش کرده است. در ویرایش او، احساس و عاطفه شاعر دستکاری و، در نهایت، چندزبانی بر شعر او حاکم شده بود. چنین ویرایشی خطاست و چنین ویراستاری ویراستار متنهای ادبی – و به تعبیری عالمانه و رایج، مصحح نسخههای شعری نیز- نمیتواند باشد.
مطالب مشابه :
استخدام نویسنده,ویراستار و بازاریاب مطبوعاتی در مجله
استخدام نویسنده,ویراستار و بازاریاب شرایط در زمینههای زیر دعوت به همکاری می
آگهی استخدام امور ویژه نامه های روزنامه سراسری آفتاب یزد-مهلت:30اردیبهشت93
آگهی استخدام ویراستار امور ویژه نامه های روزنامه سراسری آفتاب یزد دعوت به همکاری
ویرایش شعر
ویراستار شعر باید شعرشناس باشد ناگفته پیداست که چنین موفقیتی بدون همکاری و هماندیشی
انواع ویرایش
ناگفته پیداست که چنین موفقیتی بدون همکاری و هماندیشی صاحبان - یادداشتهای یک ویراستار (5)
آشنایی با نظریه پردازان ارتباطات جمعی
ویراستار و نویسنده ی بسیاری از گزارشها،جُستارها و در سیاست(با همکاری دنیس مک
معرفی، تخصص و آثارکلیدی" نظریه پردازان ارتباطات جمعی"
ویراستار و نویسنده ی بسیاری از گزارشها،جُستارها و در سیاست(با همکاری دنیس مک
تنظیم کتابنامه
ناگفته پیداست که چنین موفقیتی بدون همکاری و هماندیشی صاحبان - یادداشتهای یک ویراستار (5)
ارجاع نویسی
ناگفته پیداست که چنین موفقیتی بدون همکاری و هماندیشی صاحبان - یادداشتهای یک ویراستار (5)
برچسب :
همکاری ویراستار