آیا گربه های سیاه جن هستند
سلام حتما شنیده اید یا باور دارید كه گربه های سیاه معمولی نیستند مثلا بارها دیدم كه بچه ها می ترسند گربه سیاه را بزنند و....
من با اینكه خرافاتی نیستم اما سالها دقت و زندگی در محله های مختلف و هم خانه بودن با گربه سیاه های زیاد تجربیات شگفت انگیزی دارم
مثلا
یادمه 10 سالم بود كه خونمون تو یك كوچه زیر پل چوبی بود در مدت 2 سالی كه تو اون خونه ی قدیمی بودیم گربه های خیلی زیادی عادت كرده بودند به ما اما وقتی همه چیز را جمع كردیم و همه ی گربه ها رفتن ما را تماشا می كردند یك گربه سیاه تا ما را دید كه وارد حیاط شدیم رفت جلوی در ورودی خانه و با صدای بلند شروع به میو میو كرد حالت اعتراض شدید داشت. یادمه رفتم و براش غذا خریدم اما باز نگران بود و دوست نداشت ما از انجا بریم. این رو هم بگم كه همشون وحشی بودن و امكانش نبود كه با خودمون ببریمش.
و اما یك چیز دیگه اینكه پریروز داشتم می رفتم دادگاه تا رای نهایی اعلام بشه با وجودی كه هیچ امیدی نداشتم مادرم گفت قبول كن اگر خوشحال برگشتی برای ذغال ابادی (نام گربه ی سیاه رنگ ماست كه عكسش را در بالا می بینید این نام را مادرم برایش انتخاب كرده ) خلاصه قرار شد اگر همه چیز خوب تموم شد یه حالی به غذال ابادی بدم و همچنین 7 گربه ی گرسنه در كوچه....
اخرش این شد كه در حالی كه دو تا انگشتان دست شاكیمو شكسته بودم و .......خیلی راحت رضایت داد !!! اصلا برام باور كردنی نبود. سلام حتما شنیده اید یا باور دارید كه گربه های سیاه معمولی نیستند مثلا بارها دیدم كه بچه ها می ترسند گربه سیاه را بزنند و....
من با اینكه خرافاتی نیستم اما سالها دقت و زندگی در محله های مختلف و هم خانه بودن با گربه سیاه های زیاد تجربیات شگفت انگیزی دارم
مثلا
یادمه 10 سالم بود كه خونمون تو یك كوچه زیر پل چوبی بود در مدت 2 سالی كه تو اون خونه ی قدیمی بودیم گربه های خیلی زیادی عادت كرده بودند به ما اما وقتی همه چیز را جمع كردیم و همه ی گربه ها رفتن ما را تماشا می كردند یك گربه سیاه تا ما را دید كه وارد حیاط شدیم رفت جلوی در ورودی خانه و با صدای بلند شروع به میو میو كرد حالت اعتراض شدید داشت. یادمه رفتم و براش غذا خریدم اما باز نگران بود و دوست نداشت ما از انجا بریم. این رو هم بگم كه همشون وحشی بودن و امكانش نبود كه با خودمون ببریمش.
و اما یك چیز دیگه اینكه پریروز داشتم می رفتم دادگاه تا رای نهایی اعلام بشه با وجودی كه هیچ امیدی نداشتم مادرم گفت قبول كن اگر خوشحال برگشتی برای ذغال ابادی (نام گربه ی سیاه رنگ ماست كه عكسش را در بالا می بینید این نام را مادرم برایش انتخاب كرده ) خلاصه قرار شد اگر همه چیز خوب تموم شد یه حالی به غذال ابادی بدم و همچنین 7 گربه ی گرسنه در كوچه....
اخرش این شد كه در حالی كه دو تا انگشتان دست شاكیمو شكسته بودم و .......خیلی راحت رضایت داد !!! اصلا برام باور كردنی نبود.
مطالب مشابه :
گزارش تصویری تأسف انگیز از منطقه گاومیشآباد اهواز
کف حیاط خانهشان را سنگ در خیابان دیگری، چند کودک دبستانی جلوی خانهای معرکه گرفته
خانه تقوی گرگان
خانه تقوی گرگان. این در داخل یكی از حیاط های بیرونی، جلوی نمای ورودی ساختمان در طبقه ی
عکس هایی از معماری زیبای خانه طباطبایی ها در شهر تاریخی کاشان (گالری عکسهای زیبا کاشان)
شهر قم از نگاه دوربین عکاسی - عکس هایی از معماری زیبای خانه طباطبایی ها در شهر تاریخی کاشان
خرید مسکن
های مستقل دارای حیاط جلوی و با قیمت کمتر از خانه هستند. حیاط پشتی بنگلو ها
آیا گربه های سیاه جن هستند
شدیم رفت جلوی در ورودی خانه و با صدای دید كه وارد حیاط شدیم رفت جلوی در ورودی
خاطرات شهدا
خانه نیست در حالی که سفره شام پهن بود در حیاط را میزنند و به محض اینکه منیره به جلوی در
طرح و نمای داخلی و بیرونی خانه های ویلا و خانه های زیبا و شیک
تزیینات و دکوراسیون منزل و محل کار - طرح و نمای داخلی و بیرونی خانه های ویلا و خانه های زیبا و
خانه حمزه علی
مدرسه هاشمی از خانه کلانتر رفته ستاره آن ور حیاط قوطی کنسرو را جلوی دهانش گرفته و دارد حرف
برچسب :
حیاط جلوی خانه