صبح روز 5شنبه برنامه ما بازدید وگشت داخل واطراف جزیره بود . بعداز صرف صبحانه ، توسط مینی بوس تویوتایی که از قبل هماهنگ شده بود گشت ما شروع شد.ابتدا از غارهای خربس دیدن نمودیم.این غارها زمانی محل نیایش مادها بوده ودر دوره های بعد کاربردهای دیگری پیدا نموده است .
سپس از جزایر ناز ، دره ستاره ها و قلعه پرتقالی ها بازدید کردیم.
عکس فوق از دره ستاره ها که بزرگترین ژئو پارک خاور میانه است میباشد.
مدیران گروه طبیعت گردی ساده سفران در زیر سنگی قرار گرفته اند که گویی یکی از شوخی های طبیعت در آن جا رخ داده و گویی سنگ هر لحظه در حال سقوط میباشد.
زمانی که در ،دره ستاره ها قدم میگذاری ،میتوانی حس کنی که در سیاره ای دیگر در حال قدم زدن هستی.
برنامه روز سوم ما بازدید از جزیره هرمز بود .فاصله ساحل جزیره قشم تا ساحل جزیره هرمز 30کیلومتر بود که ما توسط 2 فروند قایق تندرودر عرض نیم ساعت به جزیره هرمز رسیدیم . زیباترین وبکر ترین جزیره ای که هر انسانی قادر به تصور آن میباشد.جهت رفتن به هرمز باید قایق های دربستی میگرفتیم زیرا که این مسیر ،مسیر خطی قایق ها نبود وبه دلیل کمی مسافر قایق ها در آن خط کار نمیکنند وجهت دیدار هرمز میبایستی از قبل با اسکله سنگی هماهنگ شد.حدود 20دقیقه راه با قایق های تندرو داشتیم تا به جزیره هرمز رسیدیم.2دستگاه ون و وانت در اسکله منتظر ما بودند.
ابتدا از رودخانه نمکی هرمز دیدن کردیم.
جزیره هرمز به بهشت زمین شناسان معروف است وجزیره کانی ها نیز نام دارد. در این جزیره بیش از 70رنگ مختلف به چشم میخورد. طی جشنواره ای که همه ساله با حضور هنرمندان سراسر کشور در هرمز برگزار میشود ،بزرگ ترین فرش خاکی ساحلی را در امتداد ساحل ،توسط خاکهای رنگی جزیره درست کرده اند .
جشنواره امسال در تاریخ عید غدیر برگزار شده بود و خوشبختانه هنوز بقایای فرش خاکی در کنار ساحل به چشم میخورد و در اینجا میتوان رنگهای مختلف را که هر یک نماینده ای از یک قسمت جزیره هستند نظاره گر بود .
سپس وارد منطقه ای دیگر در کنار ساحل جزیره هرمز شدیم که شاید کمتر جایی روی کره زمین میشود این چنین شنهای زیبایی را مشاهده نمود.شنهای نقره ای که در میان سنگهای رنگی خودنمایی میکردند.
ساحلی که در آن پر بود از سنگهای رنگی و صدفها وحلزونهایی که روی سنگها زندگی میکردند وبه هنگام مد به زیر آب میرفتند . همه در میان سنگها قدم میزدیم و هر لحظه صدای فریادی از سر شوق بلند میشد که ببینید چه سنگی پیدا کردم.
همه با احتیاط هر چه تمام تر روی سنگها راه میرفتیم تا مبادا حیوانات وجانوران روی سنگها را آسیب بزنیم .قرار شد حدالامکان تا میتوانیم از جزیره با خود چیزی بیرون نیاوریم مگر سنگهای کوچک وتعداد کم ؛زیرا که باید به این قانون طبیعت همیشه احترام گذاشت :
زمانی که وارد مکانی در طبیعت میشوی ، سعی کن که نه از خود در آنجا اثری باقی گذاری ونه با خود اثری را ببری .
وارد دره رنگین کمان شدیم.مکانی که میتوان بیش از 70 رنگ مختلف را در قسمتهای مختلف آن از کوه وسنگ وخاک تماشا کرد.
رودخانه ای سفید از بلورهای نمک اشباع شده که از قسمت انتهایی دره به شکلی خاموش در جریان بود.
سنگها وطیف های مختلف رنگ ،چشم هر بیننده ای را به خود خیره میکند.
از دره رنگین کمان به منطقه ای رفتیم که به آبهای آزاد متصل میشد و در حقیقت نقطه صفر مرزی تنگه هرمز بود .صخره های بلندی که از بالای آن میشد لاکپشت های بزرگی را که کنار ساحل در حال راه رفتن ویا شنا بودند مشاهده کرد.
سواحل فوق جز سواحل دیواره ای ایران میباشد که نمونه آن فقط در جزیره هرمز و سواحل چابهار وجود دارد وارتفاع آنها به حدود 80 متر میرسد .غار هایی که در انتهای صخره در عکس دیده میشود،غارهایی است که با رفتن آب دریا در آنها صحنه های بسیار زیبا ومنحصر به فردی را ایجاد میکند.
در جزیره هرمز خاکهای سرخی وجود دارد که قابل خوردن است و میتوان از آن به عنوان ادویه در غذاها استفاده کرد و البته برای تهیه لوازم آرایشی از بهترین نوع رنگ میباشد.
آخرین بازدید ما در جزیره اسرار آمیز هرمز، دیدار قلعه پرتقالی های هرمز بود.قلعه پرتقالی های قشم در حقیقت حکم قلعه تدارکاتی و انبار مهمات وتسلیحات را برای قلاع موجود در قشم و بندر عباس را داشته و قلعه پرتقالیهای هرمز از حیث وسعت و امکانات بسیار بزرگتر وباشکوه تر از قلعه پرتقالی های قشم میباشد.
صبح روز بعد بازدید های ما در امتداد جاده شمالی جزیره قشم بود.ابتدا از کارگاههای لنج سازی لافت دیدن کردیم.
شهر بادگیرهای لافت که همه شهر یکپارچه به رنگ سفید میباشد . بادگیرهایی که نسبت به بادگیرهای مناطق کویری ارتفاعی کوتاهتر دارند و 2کاناله هستند جهت خنک نگه داشتن هوای خانه ها هنوز کاربرددارد.البته بادگیرها توسط سازمان میراث در حال بازسازی ومرمت میباشد.
در پایین دست بادگیرها چاههای طلای لافت وجود دارد .
از لافت به طرف جنگلهای حرای قشم حرکت کردیم. 2تا قایق شدیم . زمان جزر بود ومیشد ریشه درختان گزررا در برخی جاها تماشا کرد.درختان گز بزرگترین دستگاه آب شیرین کن جزیره میباشد که آب شور را از مجرای آوندی خود عبور داده وتبدیل به آب شیرین میکند.
جنگلهای حرا یا مانگروها بزرگترین و از مهمترین زیستگاههای پرندگان مهاجر وبومی همچون درنا ،مینا،لک لک و...میباشد.
گویی پرندگان جنگل حرا با انسانها انس گرفته اند .
از یکی از کانالهای آبی با قایق عبور کردیم.با مرد پیری مواجه شدیم در سکوت وآرامش درحال صید خرچنگ بود . خرچنگ آبی رنگ بزرگ وبسیار زیبایی را صید کرده بود.
از جنگلهای حرا که نزدیک به شهر لافت بود گذشتیم تا به روستای طبل رسیدیم که البته بام جزیره قشم نام دارد . ناهار را که چلو ماهی کباب شوریده بسیار خوشمزه ای بود در منزل آقای محبی که منزلش را تبدیل به مهمانسرای سنتی کرده بود صرف کرده وبعداز صرف چای به طرف منطقه بعدی که تنگه باشکوه چاهکوه بود حرکت کردیم.
از کنار جاده خاکی تا رسیدن به تنگه چاهکوه حدود یک ربع پیاده روی سبک لازم است .
تنگه چاهکوه برای افراد محلی مکانی بسیار مقدس میباشد . زیرا مهمترین دغدغه مردم قشم تهیه آب شیرین است و داخل این تنگه چاههای طبیعی با اشکال بسیار زیبایی در سنگهای رسوبی شکل گرفته که این چاهها محل جمع شدن آب شیرین باران ویا سرریزهای مناطق بالاتر میباشد وخود محلی برای ذخیره آب شیرین میشود.
حدود 2ساعت ماشین سواری از کنار تنگه چاهکوه تا منطقه نمکدان داشتیم تا از غارهای نمکی بازدید کنیم. بعداز نیم ساعت ماشین سواری در جاده های صعب العبور وخاکی از روستای کانی گذر کردیم تا به انتهای جاده رسیدیم.از اینجا به بعد باید نیم ساعت پیاده روی سبک تا دهانه غار داشته باشیم. در امتداد جاده که پیاده روی میکردیم روخانه پر آب و عریضی از نمک ما را همراهی میکرد و در انتها این رودخانه به آب دریا سرازیر میشد و یکی از دوستان به شوخی گفت :معلوم شد کی آب دریا ی جنوب را شور میکنه.
سر منشا این رودخانه نمکی ،از داخل غار نمکیی بود که به عنوان طولانی ترین غار نمکی جهان نامش به ثبت رسیده . به دهانه غار نمکی اصلی رسیدیم و رودخانه را دیدیم که چگونه در نهایت آرامش از داخل غار راه خود را به طرف دریا در پیش گرفته .
برای رفتن به داخل غار نمکی 2راه داشتی یکی اینکه پا را به آب زده و تابالای زانو در آب رودخانه فرو میرفتی و یا از مسیر خشکی کنار رودخانه داخل غار حدود 20 متر را به صورت سینه خیز عبور میکردی که البته هردو بسیار هیجان انگیز وپر شور بود .
بعداز عبور از آب به تالار ابتدایی غار نمکی رسیدیم . محبوبه وعلی توضیحاتی را در مورد غارهای ایران و غار نمکی برای دوستان گفتند و بعداز توصیه های ایمنی و روشن کردن چراغ قوه ها به بقیه مسیر ادامه دادند.
در ادامه مسیر همه از اوج شکوه و عظمت غار غرق در سکوت بودند و فقط به استالاگتیت ها و استالاگتیت های نمکی که از دیواره ها وسقف غار آویزان بودند خیره میشدند.
این عکس از گل کلمی های نمکی که است که در تالار دوم غار بود
مسیر بعدی را دوباره به آب زدیم البته این بار فقط تا مچ پا در آب فرو رفت و به دالانی رسیدیم که برای ادامه مسیر تا سر در آب رودخانه فرو میرفتیم که البته باید مجهز به تجهیزات غواصی و غار نوردی هم میبودیم وترجیح دادیم تا به همین مسیری که تا آنجا آمده بودیم قناعت کنیم.
همه در جای خود نشسته و سکوت وتاریکی محض را اختیار کردیم. چراغ قوه ها خاموش شد و در آغوش رودخانه وغار در تفکری عمیق از طبیعت فرو رفتیم . تنها صدای چک چک آب بود که گاهی به گوش میرسید.
این هم مسیر خروجی و ورودی دهانه غار نمکی .
زمانی که از غار خارج شدیم غروب شده بود وستارگان در آسمان کم کم مشخص میشدند.
وقتی به کنار ماشین رسیدیم همه هنوز در حیرت بودند از اینکه چنین محلی را سرشار از رمز وراز دیدن کرده بودند.کنار ماشین کیک ونسکافه صرف کرده و راه برگشت را درپیش گرفتیم . حدود ساعت 20:00بود که به هتل رسیدیم.
روز آخر برنامه ما بازدید از دلفین های جزیره هنگام بود.از ساحل قشم تا ساحل جزیره هنگام6کیلومتر راه دریایی بود بعداز گذر از کنار روستا ، قایق ران با تجربه بسیار زیادی که از منطقه داشت ما را به قسمتی از دریا برد و بعداز دمیدنش در سوت دستی ، ناگهان دسته دلفین ها در کنار قایق ما نمایان شدند . تعدادشان بسیار زیاد بود .
دلفین ها با ما بازی میکردند گاهی از زیر قایق ها عبور کرده و از طرف دیگر قایق سر در میاوردند . همه از شدت هیجان به یک طرف قایق میرفتیم و قایق کاملا کج میشد. یکی از دلفین ها روبروی قایق ما پرواز بسیار زیبایی کرده و دوباره به شکل عمودی در آب شیرجه رفت .حدود نیم ساعت در کنار این حیوانات دوست داشتنی بودیم.
سپس به طرف ساحل شن نقره ای که خاکش به رنگ وجنس نقره می ماند رفته و کنار ساحل پیاده شدیم برخی دوستان برای نقش حنا نزد خانمهای محلی که کنار ساحل نشسته بودند رفته و نقش ونگارهای بسیار زیبایی از حنا روی پوستشان به یادگار گذاشتند.
از ساحلی که نزدیک به آن گروه ماهی های رنگی زندگی میکردند ، دیدن کردیم. بعداز دیدار جزیره هنگام به روستای شیب دراز که محل تخم گذاری لاکپشت ها بود رفتیم . ناهار را منزل یکی از افراد محلی که برای توریستها چلو ماهی کبابی درست میکرد صرف کرده و بعداز استراحت و صرف چای در منزل روستایی، به کنار ساحل شیب دراز رفته وآخرین صحنه ها را از ساحل دریای عمان ثبت کردیم.ساحل شیب دراز بسیار زیبا ودیدنی میباشد.
در روستای شیب دراز از آقا صالح که در این 5روز گشت ما رابا مینی بوس به عهده گرفته بودندخداحفظی کردیم.پرواز ما حدود ساعت 5:30عصر بود وما ساعت 4:00در فرودگاه قشم بودیم .پرواز با یک ربع تاخیر انجام شد و ما ساعت 20:30در تهران بودیم... |