متن خداحافظی
سلام به دوستای گلم مخصوصا به یه دختر جون و خانوم پارسا گل
ببینید بچه ها باور کنید من نه چیزی به دل گرفتم و هم اینکه انتقاد پذیرم.راستش من از دست خودم بیشتر دلگیر بودم .از اینکه بی پروا عاشق دختری شدم که رسیدن به او از خودگذشتگی می خواست و من نداشتم.در مورد چیزهایی که گفته بودی هردو شما، قبول دارم و خوبه که ادم زود به کسی اعتماد نکنه و اون مطلبی که خانوم پارسا گفتن خیلی واسم جالب بود.واقعا عجب نویسنده توپی بوده اون دختره و یه دختر جان از من دلگیر نباش خانومی. درضمن من که گفتم ببخشید.ولی ممنونم که جای گلی شلغم اینبار تو غلطهای املایی منو گرفتی.
بازم امشب آسمون ستاره بارونه ، منم دلم گرفته.ما طبقه پنجم هستیم واسه همین همیشه می شه آسمونو قشنگ دید. کامنتهای همه شماها رو خوندم.چه خصوصی ها و چه عمومی ها.خیلی هم در موردشون فکر کردم. توی این مدت که ماجرای مریم پیش اومد سعی کردم بین عقل و دل بهترین رو انتخاب کنم.بارها به این فکر کردم که آیا می تونم نقش یه آدم فداکار رو بازی کنم و با دختری که یه مشکل بزرگ داره ازدواج کنم یا نه؟؟! یا اینکه می تونم از خیر عشقش بگذرم و برم با کسی ازدواج کنم که روزی صدبار با زبونش عشوه گری کنه؟!!
مونده بودم باید چیکار کنم!!! خیلی فکر کردم و با خیلی ها مشورت کردم.مثلا یکیش همین امیر علی دوستم یا آرش. و به این نتیجه رسیدم من ضعیف تر از اینم که همچین از خودگذشتگی کنم.آره دارم اعتراف به ضعیف بودنم می کنم. اصلا هم خجالت نمی کشم.
نه اینکه فکر کنید من دنبال همسری لبند هستمااااا! نه بخدا!باور کنید من پست نیستم. اصلا تقصیر خودمه. من زندگی روزمرمو مثل یه داستان کردم و عشقم شده بود از صبح تا شب بیام و همه زندگیمو تعریف کنم تا یکم بخندیم و شاد باشیم.من با این کارم باعث شدم شما قضاوت بد کنید.باور کنید من اینقدرم پسر سرخوش و علافی نیستم.
امروز عصر مریم رو توی حیاط ساختمانمان دیدم. به بهانه اینکه دوست دارم نظرشو در مورد پسر عموی بهادر بدونم سر حرف را باهاش باز کردم.آخه بهادر بهم گفته بود قراره خانواده مریم جواب بدن.اونم با چنان اشتیاقی حرف می زد که من فقط متحیر نگاش می کردم.واسش جالب بود که نفر مقابلش مثل اون نتونه بشنوه. انقدر حالم گرفته بود که نمی تونستم لب خونی کنم ببینم چی داره می گه و بی خودی می خندیدم. گفت:بنظرت قبول کنم یا نه؟؟ نمی دونستم چی باید بگم.فهمید پکر شدم. گفتم:تو مثل یه خواهر واسم عزیزی.من آرزومه که خوشبخت بشی.اگه فکر می کنی تصمیم درستی داری می گیره قبول کن. حالم از این تظاهر داشت بهم می خورد.
می دونید شاید حق با شماها باشه.من شاید یه آدم خوش ، بی خیال و مثل بقیه مردها باشم ولی باور کنید من پسر بی قیدی نیستم. فکر کنم بهتره یه مدت دیگه چیزی اینجا ننویسم باید از همینجا از آروینم بخوام حلالم کنه که نتونستم حرمت وبشو نگه دارم. شرمندم رفیق.
مطالب مشابه :
خداحافظی
شعر و متن. خداحافظی. غم نگاه آخره. تو لحظه ی خداحافظی. گریه ی بی وقفه ی پروفایل مدیر
نامه خداحافظی لاپورتا(مدیر عامل باشگاه بارسلونا) به اعضا
مطالب جالب - نامه خداحافظی لاپورتا(مدیر عامل باشگاه بارسلونا) به اعضا - کاری کنیم پیش از آن
متن پیام خداحافظی از ایرنا
تاملات راهبردی در اقتصاد و سياست - متن پیام خداحافظی از ایرنا - وبلاگ رسمی عبدالرضا داوری
متن تودیع & نمونه متن برای خداحافظی بازنشستگی
(مجری واجرا)Mazinani-Mojri.blogfa.com - متن تودیع & نمونه متن برای خداحافظی بازنشستگی - مطالب درخصوص مجری
متن خداحافظی
شهر کاغذی - متن خداحافظی - آن زمان که آدم خلق شد هرگز در این فکر نبود,روزی خواهد آمد که باید
متن برای تودیع& متن خداحافظی اداری& متن بازنشستگی و یا انتقال
(مجری واجرا)Mazinani-Mojri.blogfa.com - متن برای تودیع& متن خداحافظی اداری& متن بازنشستگی و یا انتقال
متن خداحافظی آموزگار کلاس اول
دبستان دخترانه دانشگاه صنعتی اصفهان - متن خداحافظی آموزگار کلاس اول - خط ارتباطی مدیر با
متن نامه خداحافظی دکتر قوه خطاب به مسئولین شهرستان و کارکنان شبکه
متن نامه خداحافظی دکتر قوه خطاب به مسئولین بازدید سر زده مدیر مرکز حوادث و فوریتهای
برچسب :
متن خداحافظی مدیر