تفلیس: از سنت تا مدرنیته
چون نوشتن سفرنامه به تاخیر افتاده، متن زیر را که گزارشی از تفلیس است و برای انتشار در مجله شهرداریها نوشتهام، به همراه چند عکس در اینجا آوردهام تا اگر مجالی دست داد، سفرنامه را هم بنویسم.
تفلیس یا به قول گرجیها Tbilisi شهری است با یادگارهای کهن ایرانی ـ اسلامی که امروز پایتخت کشور گرجستان است. این شهر که آبادترین و بزرگترین شهر ناحیهی قفقاز است در دوران فتحعلیشاه قاجار و در پی عقد عهدنامه گلستان برای همیشه از ایران جدا شد اما دیرپایی حضور ایران در تفلیس، با این جدایی پایان رنگ نباخت. امروز، گرجستان به یکی از مقصدهای اصلی گردشگران ایرانی بدل شده است هرچند که کمتر کسی از این مسافران با تاریخ و آثار این شهر آشنا است. گرجیها، مسیحیان ارتدوکس یا کاتولیکی هستند که به گسترش نمادهای مذهبی و احداث و آبادانی کلیساها اهتمام ویژهای دارند. همین موضوع سبب گشته که آثار پرشمار مسیحی ـ که بعضا عمری نسبتاً کوتاه دارند ـ بر آثار کهن ایرانی ـ اسلامی سایه افکنده و بیش از هرچیز دیگری توجه گردشگران را به خود جلب نماید. البته مهاجرت گسترده و گاه اجباری اقوام آذری و مسلمان هم طی دو دههی اخیر بر این مسأله تأثیرگذار بوده است.
معماری و شهرسازی
تفلیس با قدمتی چند هزارساله، فراز و نشیب فراوانی به خود دیده است؛ روی دیگر این ماجرا، دگرگونیهای گستردهی شهرسازی طی دو قرن اخیر در تفلیس است که به شکلی نسبتاً همگن رخ داده است. برای این شهر میتوان با کمی اغماض چهار دورهی مهم از گسترش فضای شهری را برشمرد که هر دوره همچنان هویت مستقل خود را حفظ کرده است. کهنترین قسمت شهر، که آثاری از دوران باستان تا حدود دویست سال پیش را در خود جای داده، بر تپههای مشرف به رود کورا قرار دارد. (به گمان برخی زبانشناسان، نام این رود برگرفته از نام کوروش است) این بخش با آثاری نظیر بقایای یک آتشکده ساسانی، حمام، مسجد و کلیسای عصر صفوی، کاروانسرا و ابنیهی قاجاری، خانههای دویست، سیصدساله، جاذبههای گردشگری بسیاری دارد. بعضی نامهای فارسی نظیر نارین قلعه و سیدآباد (محلهی سیدها) هنوز در این بخش به چشم میخورد.
یک دستگاه تلهکابین پایینترین قسمت بافت تاریخی را به مرتفعترین بخش آن در کنار دیوارهای برافراشتهی نارینقلعه متصل میکند. این مسیر را میتوان از پلهراه نسبتا طولانی و زیبایی که در این بخش احداث شده نیز طی کرد. در همهی کوچه پسکوچههای بافت تاریخی، نشانههایی از بازسازی و احیای ابنیه را میتوان دید. تقریبا هیچ بنای جدید یا ساختمان مرتفعی که به منظر معماری این بخش از شهر آسیب بزند، به چشم نمیخورد. تبدیل خانهها و بناهای قدیمی به مهمانسرا، کافه و رستوران، ترمیم سنگفرش کوچهها، ایجاد پلهراه در بخشهای مرتفعتر، راهاندازی حمامهای صفوی با استفاده از چشمههای آب گرم منطقه، این بافت قدیمی را به بخشی زنده، زیبا و سودآور تبدیل کرده است. حمامهای شاه عباسی، که روزگاری الکساندر دوما و پوشکین در آن آب تنی کرده و آنها را ستودهاند، امروز میزبان گردشگرانی از سراسر جهان است.
با جداشدن قطعی تفلیس از ایران در دوم آبانماه 1192 (24 اکتبر 1813) روسیهی تزاری به سرزمینهای آبادی دست یافت که در برابر هزاران کیلومتر استپهای بیحاصل شمالی، بسیار ارزشمند بود. از این رو تفلیس را به مرکز قفقاز و نایبالسطلنه نشین روسیه تبدیل کرد. همین اتفاق موجب گسترش شهر و رشد فزایندهی آن شد. طی دوران قریب به یکصدسال حاکمیت تزاری بر این شهر، تفلیس نو در بخش غربی شهر احداث شد. این بخش که امروزه بخاطر مهمترین خیابانش به روستاوِلی معروف است، از میدان آزادی یا لیبرتی آغاز میشود و با محوریت خیابان روستاوِلی (به نام شاعر گرجی شاتا روستاولی) به طول یک و نیم کیلومتر ادامه مییابد. خیابانکشی منظم، ساختمانهای چندطبقهی زیبا و مراکز فرهنگی و هنری و نهایتا ساختمان پارلمان، مشخصههای این منطقهی زیباست. هنوز در بسیاری از بخشها میتوان سنگفرشهایی با بیش از یکصد سال قدمت را مشاهده کرد. پیادهروها همگی سنگفرش است و بر فراز ساختمانهای قدیمی، تابلوهایی به چشم میخورد که یادگار قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم هستند. در این قسمت از شهر نیز، احیای بناهای قدیمی به شدت در جریان است. آنچه بیش از هرچیزی جالب است، حفظ تمام و کمال روستاولی طی دویست سال گذشته است. در این قسمت که دهها کوچه و خیابان به شکل هندسی و با تقاطعهای منظم در کنار هم قرار گرفته، هیچ بنای نامتناسبی را نمیتوان یافت که از لابهلای ساختمانهای قدیمی سَرَک کشیده باشد.
با انقلاب اکتبر در روسیه و برقراری حکومت تزاری، بار دیگر تفلیس دستخوش تغییر گشت. اما کمونیستها هم بافتهای تاریخی و تزاری را حفظ کردند و در کنار این دو، قسمت جدیدتری را احداث نمودند. در این بخش میتوان ساختمانهای مرتفع، دانشگاهها، پارکها، مراکز خرید و نظایر آن را دید. خیابانها و پیادهروها در این بخش از شهر، بسیار وسیعتر از روستاولی است اما یک نقیصه همچنان به چشم میخورد. بافت مسکونی به شدت متمایز از بافت اداری ـ تجاری است. درواقع خانهها ـ که در این قسمت اغلب آپارتمان هستند ـ در پشت ظاهر زیبای خیابانهای اصلی پنهان شدهاند. کوچهها در مقایسه با خیابان اصلی، بسیار باریک و پرپیچ و خم هستند. ساختمانها بدون پیروی از اصولی واحد ساخته شدهاند. در آپارتمانهای ده طبقه، تقریبا چیزی به نام نمای بنا یا مشائات وجود ندارد. اغلب نماها سیمانی و زشت هستند. راه پلهها و لابی به قدری بیپیرایه و ابتدایی است که بیشتر به اردوگاههای جنگزدهها شبیه است. هر سازنده، تقریبا بنای ساخته شده را بدون هیچ آرایهی ظاهری و داخلی تحویل میدهد و از این به بعد تکمیل بنا بر عهدهی خریدار است. در این میان آنچه مغفول واقع میشود نمای ساختمان و مشائات آن است زیرا کمتر اجماعی برای اصلاح وضعیت این بخش بین ساکنان شکل میگیرد. این وضعیت که متناسب با فرهنگ کمونیستی شایع شده، هنوز هم کم و بیش به چشم میخورد، به نحوی که امروزه نیز شرکتهای بزرگ ساختمانسازی، خانهها و آپارتمانها را بدون هرگونه کفپوش، سفیدکاری، کابینت و نظایر آن واگذار میکنند.
با فروپاشی شوروی و استقلال گرجستان، این کشور مسیر سیاسی خود را عوض کرد، به نحوی که در ده سال گذشته به شدت به غرب متمایل گشت. دولت غربگرای ساکاشویلی به این روند شتاب داد. این اتفاق تمام شئون زندگی گرجیها را تغییر داده و در معماری و شهرسازی هم اثر گذاشته است. تفلیس ـ خصوصا در پنج سال گذشته ـ به شدت دگرگون شده و به شهری مدرن با تبلیغات و ظاهری پر زرق و برق تبدیل شده است. هرچند که مدیران شهری با جدیت مشغول احیا و بازسازی بافتهای قدیمی شهر هستند اما در چند سال گذشته بخشهای جدیدی به شهر اضافه شده است. در منتهای غربی تفلیس، یک بافت جدید با ساختار ویلایی یا باغشهر ایجاد شده که بعضی سفارتخانهها (از جمله سفارت جمهوری اسلامی ایران) و خانههای دیپلماتها در آن قرار گرفته است. در این بخش هیچ آپارتمان یا ساختمان بلندی ساخته نمیشود. همچنین احداث مجتمع خرید و مجموعهی ورزشی مدرن، از جمله امکانات جدید این منطقه است. البته دربارهی پراکندگی مراکز خرید، باید این نکته را یادآور شوم که برخلاف شهری مثل تهران که در هر کوچه و خیابان چند مغازه یا حداقل یک خواروبار فروشی میبینید، در تفلیس مغازه خیلی کم است و فقط در خیابانهای اصلی میتوان فروشگاهها را یافت. نهایتا در یک محله، یک فروشگاه بزرگ چندمنظوره قرار دارد که اهالی نیازهای روزانهی خود را از آنجا تهیه میکنند. سایر فروشگاهها و مشاغل صرفا در نقاط مشخصی متمرکز هستند. همچنین مشاغل کاذب یا دلالی (مشاور املاک و...) که این روزها مثل قارچ در شهر ما سبز میشوند، تقریبا در تفلیس وجود ندارد. تنها مغازهای که نسبت به سایر مشاغل از پراکندگی بیشتری در سطح شهر برخوردار است، صرافیها هستند و این موضوع احتمالا متأثر از گسترش صنعت توریسم در این شهر است.
پایتخت قدیمی
گرجیها، با همان دقتی که بافت تاریخی و فرهنگی تفلیس را حفظ کردهاند، از پایتخت قدیمی خود یعنی مِتسخِتا (Mtskheta) که در بیست کیلومتری تفلیس واقع شده هم محافظت کردهاند. این شهر کوچک و کمجمعیت با حدود بیست هزار نفر سکنه، یک موزهی زنده و دیدنی است که به ثبت جهانی هم رسیده است. پس از انتقال پایتخت به تفلیس در قرن ششم میلادی، متسختا با کلیساهای متعدد به مرکز دینی گرجستان بدل شد. امروزه، متسختا یک شهرک توریستی و اقماری برای تفلیس محسوب میشود. در خیابان اصلی شهر، هیچ خودرویی حق تردد ندارد و اهالی و گردشگران تمام محوطهی تاریخی شهر را که مشتمل بر خیابان اصلی و کوچههای فرعی است پیاده طی میکنند. البته چند خودروی توریستی کوچک برای جابجایی گردشگران در نظر گرفته شده که اغلب افراد ترجیح میدهند پیاده در این شهر گردش کنند. کودکان و نوجوانان با اسکیت و اسکوتر در کوچهها بازی میکنند و گردشگران با خیال راحت در خیابان قدم میزنند. خانههایی با بیش از چهارصد سال قدمت ـ که بعضا به مهمانسرا بدل شدهاند ـ کلیساها و مغازهها در گوشه و کنار متسختا به چشم میخورد و همین امر موجب شده که این شهر در فهرست آثار جهانی ثبت شود. دو رودخانه مهم آراگوی و کورا، شهر را در برگرفتهاند. نورپردازی شهر به ویژه کلیسای جامع که در مرکز آن واقع شده، در شب، زیبایی فوقالعادهای به این شهر میدهد.
معبد «جواری» که در بالای صخرهای مشرف به شهر جای گرفته، اهمیت تاریخی مضاعفی نسبت به متسختا دارد. این معبد قدیمی با قدمتی نزدیک به هزار و پانصد سال در کنار ویرانههای بنایی سنگی قرار گرفته که به گمان باستانشناسان بقایای آتشکدهای ساسانی است. این بنا هم مثل اغلب نقاط تاریخی و فرهنگی تفلیس نورپردازی چشمگیری دارد و البته در زمره میراث جهانی به ثبت رسیده است. محل تلاقی دو رود کورا و آگورای در متسختا، از فراز این بنای تاریخی قابل روئیت است. مدیریت شهری در تفلیس به دنبال آن است تا کل شهر تفلیس را به دلیل دارابودن منظر تاریخی و آثار و بافتهای ارزشمند، به ثبت جهانی برساند و با همین هدف، برنامههای گستردهای در سطح شهر در حال اجراست.
نمادها و مجسمهها
گرجیها علاقهی زیادی به استفاده از نمادها و مجسمهها دارند تا حدی که میتوان تفلیس را شهر نمادها و پیکرهها نامید. در کنار نمادها و نشانههای مذهبی که به شکل گستردهای توسط مردم استفاده میشود، نمادهای سنتیِ گرجی هم حضور پررنگی در نقاط مختلف شهر دارند. علائم تجاری و اقتصادی (مثل نام بانکها و...) با نشانههای تاریخی و نمادهای فرهنگی طراحی شدهاند. مجسمه نیز در نقاط مختلف شهر به وفور مشاهده میشود. نه تنها پیکرهی مفاخر گرجی به بهانههای مختلف در سطح شهر نصب شده بلکه، مجسمههای فرهنگی و نمادین زیادی مانند مجسمه عظیمالجثهی مادر هم در این شهر به چشم میخورد.
حمل و نقل و ارتباطات
برای آشنایی با وضعیت ارتباطات در این شهر، باید آن را به دو دستهی مجازی و فیزیکی تقسیم کنیم در این صورت، میتوان ارتباطات مجازی را نسبت به شبکه حمل و نقل عمومی، پیشرو و جلوتر دانست. در گوشه و کنار شهر، از هتلها تا کافهها و رستورانها، تقریبا همهجا شبکههای اینترنت به صورت آزاد در دسترس است. جالبتر آنکه در بخشهای مرکزی شهر، به خصوص حوالی دانشگاه دولتی تفلیس، اینترنت رایگان به صورت wifi عرضه میشود و گردشگران و اهالی میتوانند در پیادهروهای وسیعی که مبلمان سنگی و قدیمی خود را همچنان حفظ کردهاند از این امکان استفاده کنند.
در عرصهی حمل و نقل عمومی، تفلیس دارای دو خط مترو است که عمود بر هم قرار گرفتهاند. متروی نسبتا عمیق تفلیس حدود هشتاد سال قدمت دارد و احداث آن به زمان استالین باز میگردد. یک خط به صورت طولی و دیگری به شکل عرضی نقاط مهم شهر را به یکدیگر متصل میسازد. شهر یک و نیم میلیون نفری تفلیس این روزها با ماشینهای مدل بالایی که اغلب از اروپا راهی گرجستان شدهاند، کمی شلوغ شده، اما همچنان ترافیک آزاردهندهای ندارد. مهمترین سیستم حمل و نقل مسافران درون شهری، مینی بوس یا همان marshrutka است که تقریبا در تمام خیابانهای شهر و به قیمتی مناسب در دسترس هستند. چند سالی است که پای این ونهای روسی به خیابانهای تهران هم باز شده است. البته تاکسی هم داخل شهر به نسبتا فراوان است و از قضا در بین تاکسیها میتوان تعداد زیادی سمند و چندتایی پراید هم مشاهده کرد. چند سال پیش، یک هزار دستگاه سمند به صورت اقساط و به شکل تاکسی به گرجستان واگذار شد. البته تعداد انگشتشماری هم سمند شخصی در شهر وجود دارد. تمایل گستردهی اهالی تفلیس برای استفاده از خودروی شخصی دو پدیده را به دنبال داشته است: وجود پارکبان و پمپ بنزین. در همهجای شهر، کنار خیابانها و میدانها، خلاصه هرجایی که توقف خودرو مجاز است، افراد میانسال یا بازنشستهای حضور دارند که رانندگان را در پارک کردن راهنمایی میکنند. البته این افراد که دارای لباس واحدی هستند، هیچ گونه قبض یا نرخ مشخصی ندارند و به صورت غیررسمی پولی را به شکل انعام از رانندهها دریافت میکنند. وجود پمپ بنزینهای متعدد و مدرن از ویژگیهای دیگر این شهر است. حضور شرکتهای مهم نفتی باعث شده که در فاصلهی چندصدمتری چند پمپ بنزین با نشانههای تجاری مختلف وجود داشته باشد. در هر پمپ بنزین چند نوع بنزین با کیفیتهای مختلف و البته قابل قبول عرضه میشود. به دلیل وجود تعداد زیادی پمپ بنزین، تقریبا هیچ نقطهی شهر، برای بنزین زدن صف تشکیل نمیشود.
خیابانهای شهر در بخشهای قدیمی همچنان با سنگفرش پوشیده شده و در بخشهای جدید با آسفالت. به رغم آنکه تردد خودروها روی سنگفرشهای قدیمی واقعا دشواریهایی را ایجاد میکند اما شهرداری بر حفظ سنگفرش خیابانها تأکید دارد. نکتهی جالب در این شهر عدم وجود موانع فیزیکی برای کنترل ترافیک است. به عنوان مثال، یک خیابان عریض و اصلی، فقط با خطوط ممتد به دو قسمت رفت و برگشت تقسیم شده است و بجای بلوکبندی و ایجاد محلی برای دورزدن خودرو، فقط با خطکشی این نقاط مشخص شده است. در حالی که در سرتاسر خیابان، امکان دور زدن وجود دارد اما رانندگان فقط از قسمت خطکشی برای این کار استفاده میکنند به این ترتیب نه تنها در هزینهی احداث معابر ترافیکی صرفهجویی شده، بلکه از فضای گذر خیابان هم چیزی کاسته نشده است.
نکتهی آخر: تفلیس؛ شهری در حال تغییر
کسانی که طی ده سال گذشته از این شهر دیدن کردهاند، تجربههای متفاوتی اندوختهاند و گزارش هر یک تفاوت جدی با دیگری داشته است زیرا تفلیس به سرعت در حال تغییر است و هر سال چهرهای نو پیدا میکند. پس به خاطر داشته باشید آنچه در این گزارش خواندید تصویری از تابستان 91 (آگوست 2012) شهر تفلیس بود که به اختصار ارائه شد
مطالب مشابه :
معماری مسجد از سنت تا مدرنیته
معماری مسجد از سنت تا مدرنیته. در طول تاریخ، ساخت مسجد در ایران در بطن جریانی که تغییر و
معماری مسجد از سنت تا مدرنیته
معماری مسجد از سنت تا مدرنیته. در طول تاریخ، ساخت مسجد در ایران در بطن جریانی که تغییر و
تفلیس: از سنت تا مدرنیته
از سنت تا مدرنیته. معماری و یک آتشکده ساسانی، حمام، مسجد و کلیسای عصر صفوی
معماری بعد از مدرن 1
معماری بعد از طنز پذيرفت، زيرا تمام سنت ها برای خود تا حدودی نتيجه ی چيزی است
مرگ معماری سنتی در ایران
جامعه ما در حال گذار از سنت به مدرنیته است اند تا نسل اصیل معماری ایران محلی از
سلسله مطالعاتی پيرامون معماری مسجد 1
سلسله مطالعاتی پيرامون معماری مسجد 1 زیر مسجد از نگاه پست مدرن و مدرنیته و هم
تلفات گذر از سنت به مدرنیته
تلفات گذر از سنت به مدرنیته ( آداب و رسوم ، معماری ، تاریخ تا کتابهایی را که
سئوالات آزمون های دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی از سال 1381 تا 1387 خورشیدی
سئوالات آزمون های دکتری معماری دانشگاه آزاد اسلامی از سال 1381 تا مسجد جامع از معماری
پست مدرنیسم
ایتالیایی ها از سنت لوییس از جزیره تا حدودی در همان معماری پست مسجد عبد الله
برچسب :
معماری مسجد از سنت تا مدرنیته