تحلیل محتوا چیست؟
تحلیل محتوا
اگر چه امروزه تصورات معمول از محتوا ( نوع پيام) و زمينه هاي ارتباط ( پيام توسط چه كسي و به چه كسي ميرسد) در تحليل محتوا رايج هستند. در تعريف رسمي آن، شرايط و زمينه هاي ارتباطي ديگر مثل شرايط روانكاروانه (شرايط روان شناختي كه گزاره خاصي را تعيين مي سازند)، نمادي (منابع اجتماعي و اقتصادي كه اساس يك برنامه خاص تلويزيون را تشكيل مي دهند)، و فرهنگي (كار كردهايي كه آداب خاص فرهنگي داده هاي مورد استفاده در تحليل محتوا
مشخص ترين منبع داده هاي براي تحليل محتوا، متوني هستند كه معاني به صورت متعارف به آنها انتساب مي يابند. سخنرانيهاي شفاهي، اسناد كتبي و جلوه هاي تصويري از جمله اين منابعند. رسانه هاي جمعي مشخص ترين زمينه براي چنين تحليلي هستند و عرصه ادبيات متاثر از تحليل محتواي روزنامه ها، كتابها، گزارشهاي راديويي، فيلمها، نمايشهاي كمدي و برنامه هاي تلويزيوني است. با اين حال از اين فن در مورد داده هايي كه عمويمت كمتر دارند. نيز به طور فزاينده استفاده مي شود. نامه هاي شخصي، گفتو گوي كودكان، مذاكرات خلع سلاح، شهادت شهود در دادگاه، گزارشهاي سمعي و بصري از جلسات درماني، پاسخ به سوالات مصاحبه هاي عمومي و آزاد و كنفرانسهاي كامپيوتري در اين دسته قرار مي را عهده دار هستند) نيز قرار دارند. گيرند. داده هايي كه تنها براي گروههاي كوچكي از كارشناسان معني دار هستند. نيز دراين مقوله مورد بررسي قرار مي گيرند كه از جمله آنها مي توان به تمبرهاي پستي، طرحهاي نقش بسته بر روي كوزه هاي سفالي قديم، اختلالات هنگام سخنراني، فرسايش و پارگي كتابها و تحليل خواب اشاره كرد. در هر حال هر چيزي را كه به حد كافي فراوان باشد و از معاني نسبتا ثابتي در نزد گروهي از افراد برخوردار باشد مي توان تحليل محتوايي كرد.
موارد استفاده از تحليل محتوا
از تحليل محتوا به ندرت براي توصيف ساخت ادبي محتواي ارتباطات استفاده مي شود. پيدا كردن موارد استفاده از كلمات زشت در بخش برنامه هاي راديويي يا جمله بندي دقيق از تعهدات تبليغاتي سياستمداران را بايد مواردي استثنا دانست. استفاده منظم از داده هاي تحليل محتوا، امكان پذيرش استنتاجاتي را كه فراتر از فهم و درك متني دشوار هستند. تا اندازة زياد فراهم مي سازد. خوانندگان معمولي (شامل محققان ادبي) معمولا با مطالعه حجم زيادي از مطالب خواندني، چشم انداز خويش را تغيير مي دهند.و در حمايت از فرضيه هاي مورد نظر خود نوعي ادراك انتخابي را به كار مي بندند. تحليل محتوا نه تنها بخت و امكان توجه و پرداختن يكسان به همه واحد هاي تحليل را – خواه در آغاز متن آورده شوند و خواه در پايان – فراهم مي سازد، بلكه به علت بي توجهي به فرد تحليل كننده يا مكان و زمان تحليل، نوعي عينيت (Objectivity) را نيز به كار مي بخشد. به علاوه تحليل محتوا اين امكان را به محققان مي دهد تا چارچوب مورد نظر خويش را در تحقيق به كار بندند، و درنتيجه باب مجموعه اي غني از سازه هاي ((Constructs اجتماعي علمي گشوده مي گردد كه بر اثر آن متون نامانونس براي يك گروه فرهنگي، محتوايي معني دار پيدا مي كنند. دو خصيصه فوق اين امكان را براي يك تحليل گر محتوا فراهم مي سازند تا توصيفي جمعي از استنتاجات ذهني را براساس مجموعه وسيعي از داده ها ارائه كند. اين داده ها نشان دهنده روند ها، الگوها و تفاوتهايي هستند كه پي بردن به آنها در اين مرحله تنها براي افراد آموزش ديده ميسر است.
مطالعه در محتواي رسانه ها
دريافت ميزان اهميت نويسندگان، پديد آورندگان آثار، رسانه ها يا حتي كل فرهنگها به مقولات موضوعي خاص احتمالا بايد گسترده ترين موارد استفاده از تحليل محتوا تلقي شود. براي چنين استنتاجي معمولا فراواني و يا ميزان تكرار موضوع مورد توجه قرار مي گيرد. به عنوان مثال چگونگي تغيير در پرداخت روزنامه ها به مقولات خبري در طول زمان، نحوه ورود آگاهيهاي تبليغاتي در پوشش مسائل مذهبي و نيز نحوه سبقت جويي اخبار مربوط به ورزش و جرايم بر اخبار فرهنگي را مي توان نمونه هاي اوليه اي از موارد تحليل محتوا دانست. دسته ديگر تحليل گران تلاش كرده اند تا ميزان خواندني بودن مطالب، مسائل اقتصادي و مطالبي از اين قبيل تبيين كنند. انگيزه انجام بسياري از اين مطالعات احساس رعايت نشدن معيارهاي روزنامه نگاري به طور كامل است. مثلا در بسياري از مطالعات تحليل محتوا كه با هدف آشكار ساختن نابرابري در پوشش خبر طرفين يك ماظره عمومي و يا كشور خارجي انجام مي گيرند رعايت انصاف (Fairness) مورد تاكيد و تاييد واقع مي شود.
هدف، در بسياري از تحقيقات اجتماعي، پي بردن به ميزان توجهي است كه برپديده، انديشه يا گرايشي خاص معطوف مي شود.در يك از مطالعات اوليه تحليل محتوا ميزان تغييري كه در تصوير قهرمانان مردمي در مجله هاي تخيلي در طي يك دوره چهل ساله پديد آمده بود، به دست آمد. براساس نتيجه اين مطالعه تصوير ارائه شده از اين قهرمانان را كار آفرينان (Entrepreneurs) به افراد سرگرم كننده تغيير كرده بود. به همان سان با استفاده از اين شيوه در رسانه هاي متفاوت و در طول زمان، تصوير معلمان، دانشمندان، افسران پليس و سياستمداران هم به صورت تطبيقي مورد مطالعه قرار گرفته است. دريك تحليل محتواي جهاني در مورد مظاهر يا نمادهاي سياسي در اسناد، گزارش هاي مربوط به اعمال نفوذ كه در چند كشور، به عمل آمد، كوشش شد تا تغييرات بپردازد. تحليل خصوصيات جمعيتي، اجتماعي، اقتصادي، قومي و حرفه اي جمعيت مخاطين مشابه نشانگر اغراض خاص و قابل ملاحظه اي بودند. مطالعاتي كه در مورد نوع شدت و تداول خشونت تلويزيوني، گرايش نسبت به جنگ، نقشهايي كه زنان در سريالهاي مردمي پذيرا هستند و مباحثي كه هنگام فروش كالا يا خدمات صورت گرفته است، مباني را براي نقد فرهنگ ي فراهم ساختند و به آگاهي عامه مردم از نحوه آفرينش اعتقادات خاص ونيز تقويت پيشداوريهاي موجود توسط رسانه ها كمك كردند.
تحليل محتواي منابع و مراجع خبري براي كشور هاي خارجي در رسانه هاي گوناگون ملي، عدم توزان قابل ملاحظه موجود در جريان خبري بين المللي و ميزان توجه به آن را نشان داد. هنچنين ايجاد نظامها و روشهايي براي ارزيابي در مورد مسائل خاص، گرايش مودر توجه عامة مردم به آن موسسه، انجام آزمايشهاي تجربي در روبط عمومي، نشان دادن تغييرات مهم پديده آمده در تصوير مردم از توليد موسسه، شرايط رقابت و مسائل ديگر را در پي داشته است.
در دادگاه هاي آمريكا در مورد پرونده هاي سرقت ادبي (Plagiarism) و تخلفات حق پديد آورنده و نيز در پرونده مشهوري كه در برگيرنده هويت دفاتر خبر خارجي فعال در ايالات متحده است از شواهدي استفاده شده كه با تحليل محتوا به دست آمده اند. استنتاجاتي كه در مورد آن پرونده به عمل آمدند براساس آزمونهاي متفاوتي بودند كه دسترسي به اطلاعات، همسويي را اهداف اعلام شده تبليغات (خارجي)، و انحراف از منابع خبري بي طرف را نشان مي دادند.
جمع آروي اطلاعات سري و مطالعات سياسي
شناخت دولتها در مورد تحولات سياسي در كشورهاي خارجي غالبا براساس ارتباطات است كه اين ارتباطات به شكل مكاتبات ديپلماتيك،پخش برنامه هاي سمعي و بصري، تحليلهاي روزنامه نگاري در مطبوعات داخلي و يا سخنرانيهايي كه به وسيله رهبران سياسي غالبا به صورت ناخواسته براي تشريح اين تحولات ايراد مي گردند، انجام مي پذيرد. اگر چه تحليلگران سياسي نوعاً كوششي جهت مشخص ساختن روشهاي به كار برده شده براي نتيجه گيري از اين داده ها به عمل نمي آورند ولي با اين حال شواهدي وجود دارد كه در آنها تحليل محتوا شناختهاي مهمي را به دست داده است. خطابه هايي كه به وسيله اعضاي دفتر سياسي حزب كمونيست به مناسبت زاد روز ژوزف استالين ايراد شد، ساخت قدرت در هيات رييسة حزب كمونيست را آشكار ساخت و جانشيني مورد انتظار وارثان قدرت را (كه پس از مرگ استالين به اثبات رسيد،) آشكار ساخت، همچنين در خلال جنگ دوم جهاني استنتاجات در مرود شيوه جنگ در آلمان و تغييرات پديد آمده در رابطه بين دول محور براساس برنامه هاي داخلي راديو – تلويزيون كه به صورت منظم تحت نظارت بودند، استوار بود. به همان سان از سخنرانيهاي ژروزف استالين كه با هدف تقويت روحيه آلماني و نيز آماده ساختن مردم براي رويدادهاي بعد ايراد شده بودند، به صورت موفقيت آميزي براي كسب اطلاعاتي سري نظامي استفاده شد. استفاده از تحليل محتوا براي ارزيابي رضايت كشور از توافقهاي محدود ساختن سلاحهاي استراتژيك پيشنهاد شده است.
در تحليل محتوا ي پيامهاي ارتباطي در شب جنگ اول جهاني، در خلال بحران موشكي كوبا (1962) و نيز در منازعه شوروي «سابق» با سنگاپور (اواخر دهه 1950)، از يك سازه تعاملي استفاده شده است و بدين منظور بيانيه هاي ديپلمايتك و عمومي كه رهبران كشورهاي درگير در جنگ تسليم كرده اند به عنوان يك مجموعه متوالي محرك و پاسخ قلمداد شده اند. علاوه بر موارد استفاده سياسي فوق، تحليل محتوا مي تواند اطلاعات روشني را در زمينه نوع ارزشهاي مطرح شده و نيز گرايشهاي نامزدهاي منصبهاي سياسي در مورد مسائل خاص، و نيز تغيير اين ارزشها وگرايشها را در واكنش ها را در واكنش به شرايط خاص و با توجه به مخاطبان، آنها به دست دهد. تحليلهاي مقايسه اي بين كشورها، تفاوتهاي موجود در ارزشهاي رهبري و خواسته هاي نخبگان و مطالعات در مورد كرسيهاي حزبي، سخنرانيهاي مقامات سلطنتي بريتانيا و شعارهاي روز اول ماه مه شوروي سابق، زمينه ساز توجه و علاقه به دانشمندان سياسي بوده است. در كنار اين موارد مي توان به تلاشهاي اوليه اي كه براي تشخيص فنون تبلغي و نيز شناسايي تبلغ گراني كه از اين فنون براي تضعيف قوه تشخيص عقلاني استفاده مي بردند اشاره كرد.
كاربرد تحليل محتوا در علوم اجتماعي و ادبيات
در مطالعات روان شناسي فردي غالبا از پاسخهاي شفاهي به سوالات مصاحبه جلسات ضبط شده روانكاوي، يادداشتهاي روزانه، نوشته ها و نامه ها استفاده مي گردد.جست و جو الگوي سخنراني (نطق) كه نشانگر آسيبهاي خاص رواني است، فني متداول است. آزمونهاي فراافكن (Projective Tests) را مرحله بعد مقوله بندي وشمارش شوند درحقيقت بايد نوعي تحليل محتوا دانست. همچنين از تحليل محتوا مي توان براي پي بردن به حالات مختلف روان شناختي سخنران مثل ميزان اضطراب، براساس فراواني اختلالات كلامي صحبت خود مرتكب مي شود استفاده كرد. از رسانه هايي كه با استفاده از استنتاجات ثانوي به دست مي آيند براي مطالعه و تحليل يادداشتهاي خود كشي، گفت و گوهاي افراد الكلي و نيز نطقهاي شخصيتهاي تاريخي استفاده شده است. به همان سان براي بازسازي ديناميسمهاي فردي و شخصيت نويسنده، نامه هايي شخصي مورد تحليل قرار مي گيرند. گزارشهاي شفاهي در مرود روياها نيز منبع مشابهي براي كسب آگاهي به شمار مي آيند كه تحليل محتوا امكان تحقيق منظم در مورد آن را فراهم مي سازد. در آموزش و پرورش از تحليل محتوا براي تجزيه و تحليل پيشداوريهاي مربوط به مسائل نژادي و ملي متون كتاب استفاده شده است. از جمله موضوعهاي تحليل، مي توان به نحوه تصويرسازي متفاوت از تحليل محتوا مي توان به كسب آگاهي از ميزان خواندني بودن يا علاقه برانگيزي متن با توجه به نوع كلمات ساختارهاي دستوري و علايم نقطه گذاري و موارد ديگر اشاره كرد.
ادبيات يك زمينه طبيعي تحليل محتوا است. ساختار بسامد واژه ها و تحليل استعاره هاي ادبي، علايم، موضوعات اجزاي بيان سبكها، تفاوتها در سبكهاي خاص و مخاطبين مورد نظر همگي در حوزه مطالعات تحليل محتوا قرار مي گيرند اما به ندرت جزء اين مطالعات در نظرگرفته مي شوند. شناسايي آماري مولف ناشناخته يك كتاب را بايد مورد استثنايي جالبي دانست كه در مورد متن كتاب قرون وسطايي سلوك مسيح (De imitatione Christ) و چند مورد از گزارشهاي امضا نشده فدراليست (Federalist) و تفكيك بخشهاي يك متن كه توسط مولفان متفاوت نگاشته شده است به كار برده شد. از ديگر موارد مي توان به نكات ذيل اشاره كرد : روشن ساختن تاثيرات ادبي، تلاشي براي تعيين تاريخ اسناد از طريق تحليل سبكها و محتواي نوشته، تلاشي براي پي بردن به اگلوي هاي پيشرفت در آثار ادبي يونان و جست و جو براي مضاميني كه پر فروش ترين رمانها را از بقيه رمانها جدا مي سازند.
تحليل محتوا را شايد بتوان جزء لاينفكي از يك فعاليت تحقيقي، اجتماعي گسترده تر دانست. به عنوان مثال براي به حد اقل رساندن خطاهاي مصاحبه گر، پاسخهاي باز به سوالهاي مصاحبه غالبا در معرض تحليل محتوا قرار مي گيرند تا توزيع فراواني، مقياسها، شاخصها يا متغيرهايي را كه در مرحله بعد مي توان آنها را با مشخصات قابل اندازه گيري مصاحبه شوندگان مستقيماً در ارتباط گذاشت، به دست آيد. در شيوه هاي مختلف آزمايشي حل مساله شبيه سازي (Simulation)، شبيه سازي درماني، براي تفكيك انواع تعاملات شفاهي (كلامي)، كمي ساختن سهم اعضا در اين تعاملات و مفهوم سازي نقشي كه آنها در جهت دهي پيدايش ساختهاي اجتماعي برعهده دارند، از فن تحليل محتوا در گروههاي كوچك استفاده مي كنند. همچنين از طريق همبسته سازي معرفها يا معيارهاي (Measures) تحليل محتوا، خشونت تخليلي تلويزيون با برآوردهاي خشونت واقعي كه از مطالعه بر روي تماشاگران حرفه اي و غير حرفه اي به دست آمده است، تاثيرات رسانه هاي جمعي مورد مطالعه قرا گرفته است.
تحليل محتوا را همچنين مي توان به موازات ديگر فنون تحقيق به كار برد و اعتبار هر نوع يافته را كنترل ويا روشن ساخت. به عنوان مثال در مقايسه اي كه بين آمار واقعي جرم در يكي از شهرهاي ايالات متحده، نظر سنجي و پوشش جرايم روزنامه هاي محلي، به عمل آمده، ميزان نگراني مردم و پوشش جرايم در روزنامه همبستگي معني داري را نشان داد. به اين ترتيب روشن گرديد كه دو متغير فوق هردو بيانگر پديده اي مشابه هستند كه تنها به صورتي حاشيه اي با حقايق در ارتباطند. تحليل محتوا مقالات (رسانه هايي) كه به وسيله دانشجويان نوشته شده اند نتايجي را به دست داد كه با يافته هاي به دست آمده از سوي ديگر مطالعه اي كه براي يافتن همبستگي قوي در بين شيوه هاي گوناگون شمارش مراجه براي روساي جمهوري ايالات متحده انجام شد و عموما به عنوان شاخصي براي محبوبيت يا اهيمت آنها قلمداد مي شد، با رتبه بندي اي كه نويسنده متن براي اهيمت اين روساي جمهوري قائل شده بود، همبستگي قابل قبولي را به دست نداد. نكته فوق زيان استفاده از شاخصها و اهميت اعتبار دادن به هر نوع تحليل محتوا را نشان مي دهند.
مراحل و معيارهاي انجام تحليل محتوا
تحليل محتوا عموما از شش مرحله تشكيل مي شود اين مراحل به صورت منظم استفاده از اين فن را مشخص مي سازند.
طرح (Design) : طرح مفهومي است كه در آن تحليلگران به تعريف زمينه كار خود و نيز آن چه مستقيما امكان مشاهده آن را ندارند و خواهان آگاهي از آنند. مي پردازند همچنين در اين مرحله تحليلگران به جست و جوي منبع اطلاعات مهم كه ممكن است در دسترس باشند و يا امكان دسترسي به آنها وجود داشته باشد، پذيرش يك سازه تحليلي كه دانش موجود در زمينه رابطه داده ومتن را فرمولبندي مي كند و مرحله استنتاجي ناشي از حركت از يك زمينه به زمينه ديگر را تشكيل مي دهند. علاوه بر اين ترسيم روشهاي تجربي مورد استفاده، شرايطي را كه تحت آنها استنتاجات حاصل از مشاهده را مي توان معتبر دانست – سنجش آنچه مدعي اندازه گيري آن هستيم ـ دقيقا مشخص مي گرداند.
واحد بندي (Unitizing) : مرحله تعريف و نهايتا شناسايي واحدهاي تحليل از ميان داده هاي موجود را « واحد بندي » مي گويند. واحد هاي نمونه گيري امكان تنظيم يك نمونه معرف آماري از جمله آماري كه را كه ممكن است شامل كل كتابها، داستانهاي تلويزيوني، شخصيتهاي تخيلي، مقالات (رسانه ها) و تبليغات باشد، در برمي گيرد. واحدهاي كه هر يك داراي معنايي مستقل است.واحد ثتب (Recording Unit) گفته مي شود، مثال واحدها ممكن است به رخدادها و افراد يا كشورها، اظهارات ارزيابي كننده و گزاره ها و مضامين ارجاع شوند.
نمونه گيري : با اينكه فرآيند استخراج نمونه هاي معرف را بنايد از مراحل طبيعي تحليل محتوا دانست اما با اين حال لازم است. :
1- خطاهاي آماري را كه در بيشتر مطالب نمادين مورد تحليل نهفته اند از ميان برداشت. مثلا گرايشهاي افراد مهم در رسانه هاي جمعي بيشتر منعكس مي شوند تا گرايش عامه مردم ؛
2- بايد اطمينان حاصل كرد كه سلسله مراتب غالبا شرطي واحدهاي انتخاب شده نمونه گيري ( مثل نشريات، تاريخهاي روزنامه، تعداد صفحات، مقالات، بندها، كلمات) معرف سازمان پديده هاي نماديني مورد مطالعه باشند.
رمزدهي [كد گذاري] ( Coding) : مرحله توصيف واحدهاي ثبت شده و يا طبقه بندي آنها برحسب مقولات سازه هاي تحليلي انتخاب شده را «رمز دهي » گويند. اين مرحله در حقيقت بازنماي تصور اوليه از معني است. و آن را مي توان هم از طريق آموزشهاي صريح به كد گذاران آموزش ديده و هم از راه كد گذاري كامپيوتري انجام داد. دو اصل معيار ارزيابي و روايي (Reliability) كه از طريق توافق بين كد گذاران « و تشخيص آنها» از اهيمت يا بي اهميتي مقولات سنجيده مي شود، غالبا در تعارض با يكديگرند. كد گذاران انساني معمولا از روايي برخوردارنيستند اما در تفسيرمتون پيچيده از نظر معني شناسي داراي استعدادند. كامپيوتر مشكل روايي ندارد اما بايد براي شبيه سازي بخش اعظم استعداد زباني يك سخنران بومي را به آ ن برنامه داد. پيشرفتهاي عمده وقابل ملاحظه در استفاده از كامپيوترها و كاربرد آنها معمولا معيار «معني داري» را فداي روايي و سرعت مي كند.
استخراج نتايج : مهمترين مرحله در تحليل محتوا نتيجه گيري است. اين مرحله در واقع كسب شناخت ثابت در مورد نحوه پيوستگي توضيح متغير از داده هاي كد گذاري شده با پديده اي است كه محقق خواهان آگاهي از آن است. مراحل لازم براي نتيجه گيري معمولا روشن نيستند. اينكه فراواني مراجع چگونه نشانگر توجه يك منبع به موضوع مورد توجه است. كدام سبك خاص ادبي منحصرا شناساننده يك مولف خاص است و نحوه اي كه تمايل به صفات خاص كلامي سخنران يك مستمع را متجلي مي سازند؛ سوالاتي هستند كه بايد با روشهايي مستقل پاسخ داده شوند. همچنين لازم است كه چنين سازه هاي تحليلي، بسيار ساده باشند. تحليلگران در استخراج اطلاعات سري نظامي از منابع خبري دشمن از « نقشه هاي » دقيق روابط شناخته شده كه شامل نقش و تضادهاي ميان رهبري ملي و جمعيت مخاطب مي شود، استفاده مي كنند. به همين سان سبكهاي خاص استدلال افراد از چند سطح تشكيل مي شود كه هر سطح از سازه هاي روانشاختي دقيق تشكيل مي شود.
معبتر سازي (Validation) : معتبر سازي آمال و غايت هر كار تحقيقي است. با وجود اين جهت گيري تحليل محتوا به استنتاج از آنچه مستقيما قابل مشاهده نيست و در دست نبودن شواهد اعتبار دهنده معتبر سازي نتايج تحليل محتوا را محدود مي سازد. مثلا بايد پرسيد كه با وجود آگاهي قبلي از فعاليتهاي برنامه ريزي شده چرا باز به دنبال به دست آوردن اطلاعات سري نظامي از تبليغات دشمن هستيم؟ و يا با وجود قابليت اندازه گيري مستقيم نوع موضوعات مورد توجه رسانه ها چرا به دنبال استنتاج و آگاهي يابي از موضوعات مورد توجه رسانه ها هستيم ؟ و بالاخره اگر امكان مصاحبه مثالا با كندي فراهم بوده است. چرا به دنبال كسب آگاهي از گرايشهاي رو به تغيير كندي در خلال بحران موشكي كوبا با استفاده از پيامهاي ارتباطي او بوديم؟ در هر حال پيش از انجام تحليل محتوا بايد شواهد اعتبار دهنده را حداقل در مورد يافته ها به دست داد.
محدويت هاي تحليل محتوا : فن تحليل محتوا عليرغم داعيه تعميم پذيري خود، از محدوديتهاي ذاتي برخوردار است. اولين محدويت از تعهد آن به تصيميم گيري علمي نشات مي گيرد. يافته هاي معني دار آماري، مستلزم واحدهاي تحليل بسيار هستند و جست وجوي چنين يافته هايي معادل با يك تعهد كمي گرايانه است. چنين خصلتي انگيزه اي براي تحليل ارتباطات ويژه يا «گفتمان » (Discourse) است كه مشخصه تحقيقاتي، تاريخي يا روانكارانه است.
دومين محدويت از ضرورت قابليت بازنمايي ناشي مي شود اين قاعده مستلزم تعيين رده هاي ثابت و مستقل از مشاهده گر و نيز دستورالعملهايي است كه بايد آنها را بدون توجه به تحليلگر و موضوع مورد تحليل كد گذاري كرد. استفاده از تحليل محتواي كامپيوتري ناشي از چنين محدوديتي است. با استفاده از كامپيوتر دادها در زمينه هايي مورد استفاده قرارمي گيرد كه تفاسير ثابت و واضحي را دربردارند و امكاني را براي داده هايي كه معاني آنها در فرايند ارتباطات تغيير مي كنند و نيز تغييراتي كه مشخصه ارتباط برقرار كنندگان مختلف ويا گروههاي اجتماعي درگيراست فراهم نمي سازد. چنين ابهاماتي در رسانه هاي سياسي و شخصي متداولند.
تحليل محتوا مستلزم مشاركت در انباشت نظريه اجتماعي است و اين خود سومين محدويت آن است. اگر مقولات (رده ها) از خود اطالاعات تحليل شده به دست آيند. در آن صورت يافته ها فقط براي اطالاعات موجود قابليت تعيمم دارند. اگر اين يافته ها از يك نظريه كلي گرفته شده باشند. درآن صورت غناي نمادين خاص بودن داده هاي موجود غالبا ناديده گرفته مي شود. در هر حال پوشش اين محدويتها غالبا با دشواري همراه است
مطالب مشابه :
تحليل محتوا ]چیست ؟
ستار باقری - تحليل محتوا ]چیست ؟ - آموزشی ويژگي هاي مهم تحليل محتوا از ديدگاه برلسون :
تحلیل محتوا چیست؟
افق بی انتها (احساسی تا بی کران) - تحلیل محتوا چیست؟ - - افق بی انتها (احساسی تا بی کران)
تحلیل محتوا چیست؟
تحلیل محتوا چیست؟ براي تحليل محتوا تعريفهاي متعددي ارايه شده است:
تحلیل محتوا
تحلیل محتوا چیست؟ محتوای درسی و مفاهیم ممکن است در فرآیند آموزش توسط خود علم، اصلاح، تغییر
روش تحلیل محتوا (Content analysis) چیست؟
روش تحلیل محتوا (Content analysis) چیست؟ تحلیل محتوا یکی از روشهای مهم پژوهش است که در سالهای
تحلیل محتوا چیست؟
گروه بررسی محتوای آموزشی پرورشی اداره کل - تحلیل محتوا چیست؟ - برنامه درسی و بررسی محتوای
تحلیل محتوا چیست ؟
تحليل محتوا. فرآيند تحليل محتوا مقدمه رشد و توسعه علوم مديون ابداع و توسعه روشهاي متنوع و
روش های تحلیل محتوای درسی
شما می توانید روش های تحلیل محتوا را از این چیست.: صفحه ی اول وبلاگ کار و فناوری :.
تحلیل محتوا
شکوفه های چهارم/یک - تحلیل محتوا رنگ قهوه ای در نقشه نشانه چیست
برچسب :
تحلیل محتوا چیست