خصوصیات گسلهای فعال کرمان از دیدگاه مدیریت بحران شهرداری کرمان
خصوصیات گسل های فعال |
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
گسل گلباف (گوك) گسل گلباف (گوك) اولين بار در سال 1351 هجري توسط زمين شناسان يوگوسلاوي به نام گسل سروستان معرفي شد. اين گسل، با طول حدود 100 كيلومتر و روند شما غربي، جنوب شرقي از جنوب غرب دشت بم تا غرب شهداد ادامه مي يابد. در اين محل به گسل لكركوه مي پيوندد. يغمايي (1372) طول آن را نزديك به 200 كيلومتر اعلام كرده است. گسل گلباف با توجه به قرار گرفتن مركز بيش از 12 زلزله تاريخي و قرن بيستم (با سترگي بيش از 5 ريشتر) روي آن، يكي از فعال ترين و لرزه خيزترين گسلهاي استان كرمان است. زلزله ويرانگر 21/3/1360 گلباف كه 1100 نفر كشته و 4000 نفر مجروح در بر داشت و زلزله 6/5/1370 سيرچ كه در اثر آن 1300 نفر كشته و هزاران نفر زخمي شدند، هر دو در ارتباط با اين گسل بوده اند. علاوه بر آن، زلزله 1255 هجري سيرچ – حسن آباد باسترگي Ms=6/5 ريشتر، زلزله 5/8/1288 هجري گوك با سترگي Ms=6 و زلزله 12/6/138 هجري سيرچ با 3/5 =Ms ناشي از حركات اين گسل بوده اند (شاه پسند زاده و حيدري 1375). گسل گلباف كه از حوالي ابارق به سمت جنوب دشت بم ادامه مي يابد (شكل 3-3) در جنوب دشت بم به صورت تعدادي گسل جوان با جهت شمال – جنوب درآ'ده و به كوههاي آتشفشاني بزمان مي پيوندد. در امتداد گسل گلباف چاله هاي تكتونيكي در اباديهاي گلباف ، فندقا و جوشان ديده مي شود كه مؤيد فعال بودن آن مي باشند (شكل 3-4). يغمايي (1371) مشخصات زلزله هاي منتسب به آن را به شرح جدول 3-1 اعلام نموده. گسل نايبند گسل نايبند به طول 400 كيلومتر با امتداد تقريبا شمالي – جنوبي باعث جابجائي راستگرد آبراهه ها در بخش مركزي لوت غربي شده است. اين گسل نهشته هاي كواترنر را قطع كرده و در بعضي نقاط جابجايي قائمي در حد 20 متر نشان مي دهد. در شرق شهرستان راور دو مخروط آتشفشاني جوان بر روي اين گسل ديده مي شود كه باعث خروج مقادير زيادي گدازه از نوع اليوين بازالت شده اند. علاوه بر جابجا نمودن رسوبات كواترنر و تشكيل مخروطهاي آتشفشاني، وقوع زلزله هاي تاريخي و ثبت شده در بخش جنوبي آن (گسل گلباف) مبين فعال بودن آن است (شاه پسند زاده و حيدري، 1375)
اشتوكلين و نبوي (1971) گسل نايبند را به عنوان يكي از ريشه دارترين ساختهاي زمين شناسي ايران در نظر مي گيرند، زيرا كه در طي مسافت 500 كيلومتر مرز چاله لوت رشته كوههاي چين خورده طبس – كرمان راتشكيل مي دهد كه مشخصات زمين شناختي بسيار متفاوتي دارند. در هر حال در فاصله زماني 1900 تا به حال مركز هيچ زلزله مهمي روي گسل نايبند قرار نگرفته و از اين نظر ممكن است حركت آن از نوع خزشي (creep) بوده و انرژي در سنگها، در حد بروز زلزله، جمع نمي شود (در صورت ثابت شدن اين موضوع، اين گسل بي خطر تلقي خواهد شد). در عين حال ممكن است به علت قفل شدن سنگها در هم، انرژي در طي زمان تاريخي تخليه نشده، كه در اين حالت خطر بروز زلزله بسيار شديد همواره وجود خواهد داشت. گسل لكر كوه گسل لكر كوه، با روند شمال – شمال شرقي، جنوب – جنوب غربي / تقريبا به موازات گسل نايبند و در غرب آن قرار دارد (شكل 3-6). وقوع زمين لرزه ويرانگر 30/1/1290 هجري راور كه با كشته شدن حدود 700 نفر همراه بود، به فعاليت اين گسل نسبت داده شده است. در اثر اين زلزله روستاهاي آبدرجان، مكي و لكر كوه به كلي ويران شده و تمامي خانه هاي دهستان راور و آباديهاي اطراف آن خراب شدند (شاه پسند زاده و حيدري، 1375). گسل لكر كوه به نام گسل راور نيز ناميده شده است، در حالي كه اين دو با هم تفاوت دارند. به نظر مي رسد زلزله نوامبر 1854 ميلادي هورجند، واقع در 40 كيلومتري شمال غرب كرمان، با شدت VIII درجه مركالي در ارتباط با گسل لكركوه رخ داده است. يغمائي (1372) طول گسل لكركوه را 130 كيلومتر و شيب آن را به سمت غرب و رد بعضي مناطق جنوب غرب اعلام نموده است. به علاوه، به نقل از نامبرده، اين گسل علاوه بر جنبه فشاري داراي جابجايي امتداد لغز نيز مي باشد، ممكن است زلزله 19 آوريل 1911 در ارتباط با فعاليت آن رخ داده باشد. سترگي آن 2/6 ريشتر بوده است.
گسل كوهبنان گسل كوهبنان اولين بار توسط هوكريده و همكاران (1962) شناسائي شد. امتداد آن شمال غربي – جنوب شرقي است و از غرب شهر كرمان تا شمال غرب بهاباد، در مسافتي به طول 300 كيلومتر، قابل پيگيري است. اين گسل در بعضب مناطق به طور واضح رسوبات جوان را جابجا كرده است (شكل 3-7). گسل كوهبنان در دهكده گيسك، واقع در شرق زرندع بازون گسلي به ضخامت 30-40 متر و متشكل از برش گسلي و آرد سنگ گسلي در مرز كوه و دشت به خوبي قابل شناسائي است (شاه پسند زاده و حيدري، 1375). گسل كوهبنان باعث رانده شدن سنگهاي پالئوزوئيك در شمال غربي بر روي آبرفتهاي كواترنر در جنوب غربي گريده است(3-8).بنابراين، عملكرد آن در كواترنر از نوع معكوس و رانده بوده ولي لغزشهاي سطح گسل در گيسك و باب تنگل و ساز و كار ژرفي زلزله 29/9/1356 (گيسك زرند) مبين حركت از نوع امتداد لغز راستگرد مي باشد. شاه پسند زاده و حيدري (1375) منظومه گسلي كوهبنان را به عنوان يكي از لرزه خيزترين روندهاي ساختاري در استان كرمان در نظر مي گيرند. زلزله هاي ويرانگري، نظير زلزله 28/10/1242 هجري كرمان – چترود باسترگي Ms = 6، زلزله 24/5/1250 هجري چترود، زلزله 2/1254 هجري شمسي كوهبنان باسترگي Ms = 7/5 (كه سبب كشته شدن بيش از 655 نفر و مجروح شدن 260 نفر گرديد) در اثر فعاليت اين گسل حادث گرديده اند. (شكل 3-9) (شاه پسندزاده و حيدري، 1375).گسل كوهبنان در شمال روستاي سردر باعث راندگي سازندهاي پالئوزوئيك روي پادگانه هاي آبرفتي جوان شده است. در جدول 3-2 زمين لرزه هاي منتسب به گسل كوهبنان درج گرديده اند. فاطمي و همكاران (1371) بخش شمال غرب گسل كوهبنان را گسل بهاباد ناميده اند. اين در حاليست كه معمولا مجموعه اين سيستم گسلي را تحت عنوان گسل كوهبنان در نظر مي گيرند. در هر حال زلزله هاي مخرب 1933 و 1960 منطقه بهاباد به گسل بهاباد نسبت داده مي شوند. صالحي راد (1367) قسمتي از گسل كوهبنان را كه طي زلزله گسيك زرند (1356) فعال شد را به عنوان گسل باب تنگل ناميده است. گسل كوهبنان با خطواره مغناطيسي F-552 در نقشه هاي ژئو مغناطيس هوائي منطقه تطبيق مي كند. |
گسل داوران
نقشه سايزموتكتونيك ايران (بربريان، 1976)حاكي ا ز وجود گسلي به نام گسل داوران در كوهستانهاي شمال دشت رفسنجان است، ولي با نگاهي به نقشه زمين شناسي 1:250000 رفسنجان در مي يابيم گه در اين محل يك سيستم يازون گسلي وجود دارد. اكثريت گسلهاي موجود در كوهستان داوران در جهت امتداد اين كوهستان (شمال غرب – جنوب شرق) قرار دارند. معذالك، با توجه به نقشه فوق الذكر، اين گسلها در جهات ديگرع از جمله شمال شرق – جنوب غرب نيز ديده مي شوند. زاويه بين گسلها به نحوي است كه در مجموع طرح گسلي در هم بافته را بوجود مي آورند (عباس نژاد، 1375). كوهستان داوران كه دشتهاي رفسنجان و زرند را از هم جدا مي سازدع تحت عملكرد يك زون گسله از نوع امتداد لغز معكوس (امتداد لغز همگرا)بوجود آمده و شيخ الاسلامي (1373) نيز انواع ساختهاي زمين شناسي آنرا بر همين مبنا توجيه نموده است. عباس نژاد (1375) بر مبناي اين مدل و مورفولوژي اين كوهستان، ساختمان فلاور برجسته (Positive Flower) را براي آن در نظر گرفته است كه با الگوي ((تاقديس مركب گسليده بالا رانده)) كه قبلا توسط افتابي و عباس نژاد (1369) مطرح شده شباهت زيادي دارد. مرز كوهستان داوران با دشتهاي رفسنجان و زرند از نوع گسلي است. نعمت و سبزه اي (؟) جبهه شمالي كوهستان داوران را از نوع گسلي معرفي نموده و به تبعيت از هوكريده و همكاران (1962) آن را گسل كرگك ناميده اند كه در واقع اشتباه در نگارش نام روستاي جرجافك است كه اين گسل در مجاورت آن قرار دارد. بر اساس مطالعات نعمت و سبزه اي (؟) منطقه تماس كوه با دشت در حاشيه شمالي كوهستان داوران پالئوزونيك در اين زون به شدت خرد شده اند. به نظر مي رسد حركت راستگرد در اين زون عامل اصلي انحراف آبراهه هايي است كه از كوهستان به سمت دشت زرند جريان دارند، در هر حال، اثرات مورفولوژيك گسل داوران در مرز كوه با دشت به صورت پرتگاه گسلي، سطوح مثلثي شكل و تغيير در مسير ابراهه ها، به خوبي در عكسهاي هوائي قابل رويت است
در مجموع انواع طرح آبراهه اي كه در مرز كوهستان داوران با دشتهاي رفسنجان و زرند ديده مي شود، به خوبي با طرحهاي آبراهه اي شاخص گسلهاي امتداد لغز فعال در ساير نقاط دنيا، از جمله گسل سان آندرياس در ايالات متحده، هماهنگي دارد. در پايان خاطر نشان مي سازد كه رمضي (1374) نيز گسل داوران را از نوع فعال در نظر مي گيرد.
گسل رفسنجان
گسل رفسنجان، به طول بيش از 140 كيلومتر، در جنوب شهرستان رفسنجان (مرز كوه با دشت) واقع شده و از نوع امتداد لغز راستگرد با مؤلفه راندگي مي باشد (شكل 3-12) بخش جنوب باختري اين گسل رورانده بوده و به سمت شمال شرق حركت كرده است. در بريدگي موجود در رسوبات كواترنر تشكيل دهنده مخروط افكنه هاي جنوب دشت رفسنجان، جابجائي متعددي به چشم مي خورد كه حاكي از فعال بودن اين گس مي باشند. اين جابجائي ها عموما از نوع معكوس هستند. در هر حال، در آنسوي دشت رفسنجان (قسمتهاي جنوب شرقي گسل رفسنجان)، اين گسل مرز ميان سنگهاي آتشفشاني ائوسن مياني با سنگهاي آتشفشاني ائوسن بالائي را تشكيل مي دهد (آل طه و شركتي، 1375).تجديد فعاليت گسل رفسنجان در 1/7/1302 هجري شمسي باعث بروز زلزله اي باسترگي 9/6 =mb و تخريب بخشهائي از سيرجان و بافت گرديد. در اثر آن دهستان گوغر و روستاهاي خطيب، قلعه عسكر و لاله زار ويران شده و حدود 2600 نفر كشته شدند. شدت اين حادثه به حدي بود كه در كرمان نيز خرابيهايي به بار آمد و ساختمانهاي زيادي در رفسنجان آسيب ديدند. دو زمين لرزه ديگر در تاريخهاي 2/5/1322 و 18/8/1349 هجري شمسي، اولي با Ms = 5/5 و دومي با mb = 5/5 در اثر فعاليت گسل رفسنجان رخ دادند (شاه پسند زاده و حيدري، 1375).قاجار (1966) معتقد است كه مرز جنوبي دق كبوترخان تحت كنترل يك زون گسلي بسيار فعال قرار دارد. شواهد مورفولوژيك حاكي از جوان بودن آن مي باشد، به طوريكه به عقيده نامبرده، ممكن است اين جابجائي ها در طي 2000 سال اخير با رخداد زلزله تشكيل شده باشند.
گسل رفسنجان با خطواره مغناطيسي F – 519 در نقشه ژئومغناطيس هوائي (Yousefi and Freidberg) هماهنگي دارد (يغمائي 1372). بر اساس تقسيم بندي سلونز (Slemons,1982) گسل رفسنجان با نرخ جابجائي 1/0 سانتيمتر در سال و سترگي حدود Ms =7 ، داراي زمان برگشت نزديك به 1000 سال مي باشد.
گسل انار
گسل انار با روند شمال – شمال باختري، جنوب – جنوب خاوري / بطول حدود 100 كيلومتر از نزديكي شهرستان انار مي گذرد. مي توان آن را ادامه گسل رفسنجان در نظر گرفت، بااين تفاوت كه روند گسل رفسنجان از حوالي جنوب انار، به جاي شمال باختري – جنوب خاوري، به سمت شمال، شمال باختري – جنوب، جنوب خاوري تغيير مي كند و از آن به بعد به عنوان گسل انار ناميده مي شود (شاه پسند زاده و حيدري 1375). به نظر مي رسد آتشفشان مزاحم، واقع در شهربابك، در محل تلاقي اين گسل با گسل شهربابك قرار گرفته است.به همين دليل احمدي پور(1372)اين موضوع را مطرح مي كند كه ممكن است تشكيل اين آتشفشان متأثر از جابجاييدر محل تقاطع اين گسلها صورت گرفته باشد. حركت گسل انار از نوع راستگرد بوده و در بخش غربي آن پائين افتادگي ديده مي شود (آله طه و شركتي، 1375). گسل انار با پرتگاه گسلي در سوبات جوان شمال انار همراه است 3-1- 8 گسل ده شير اين گسل به طول 350 كيلومتر، با راستاي شمال، شمال غربي – جنوب، جنوب شرقي، از جنوب نائين شروع شده و به چاه گو واقع در منطقه سيرجان ختم مي شود (بربريان،1976). با توجه به شكل 3-14، گسل ده شير جوان بوده و رسوبات كواترنر را قطع كرده است.
در ارتباط با اين گسل تا به حال هيچ زلزله اي ثبت نشده است و به همين دليل به اعتقاد بربريان (1976) احتمال بروز زلزله در اثر فعاليت اين گسل را نبايد فراموش كرد. البته، در عين حال ممكن است، به علت حركت از نوع خزش، نيروهاي تكتونيكي در مجاورت آن در حد بروز زلزله نمي باشد كه در اين صورت از نوع بي خطر قلمداد خواهد شد. ولي، ممكن است عدم وقوع زلزله ناشي از قفل شدگي سنگها در محدوده هايي از اين گسل باشد كه در اين حالت خطر بروز زلزله شديد وجود دراد.
گسل شهربابك
در واقع گسل شهربابك قسمتي از يك گسل اصلي و مهم ايران است كه در منابع علمي اغلب به نام گسل ده شير – بافت نامگذاري مي شود. اين گسل در بر گيرنده يك زون گسلي به طول حداقل 270 كيلومتر با راستاي شمال غرب – جنوب شرق است و از نزديكي شهربابك عبور مي كند. آله طه و شركتي (1375) معتقدند كه گسل شهربابك رسوبات دوران چهارم را قطع كرده و از نوع فعال است. بهرحال، تا كنون وقع هيچ زلزله اي از طرف منابع علمي به اين گسل نسبت داده نشده است.
گسل بلورد
اين گسل با راستاي تقريبي شرقي – غربي، در حدفاصل جنوب بلورد (محل برخورد با گسل بافت) تا جنوب سيرجان وجود داشته و نهشته هاي كواترنر و آبراهه هاي بخش جنوبي دشت سيرجان را جابجا كرده است. گسل بلورد از نوع امتداد لغز راستگرد، به طول 70 كيلومتر بوده و احتمال بروز زلزله با سترگي 8/6 ريشتر در مجاورت آن وجود دارد (زارع 1375).
گسل بافت
گسل بافت در بخش جنوبي كوه يشم و در راستاي شمال باختري – جنوب خاوري قرار داشته و بر اساس تغيير مسير آبراهه ها، از نوع امتداد لغز چپگرد است. طول آن حدود 96 كيلومتر بوده و از شهرستان بافت عبور مي كند (شاه پسند زاده و حيدري 1375).
به نظر مي رسد گسل بافت به صورت يك گسل جوان در بخش صحرائي، گسل بافت به صورت ايجاد شكستگي هاي قائم در محل تغيير آبراهه ها در آبرفتهاي عهد حاضر تظاهر مي كند. با در نظر گرفتن احتمال فعاليت مجدد و ايجاد شكستگي در نيمي از راستاي آن مي توان، احتمال بروز زمين لرزه اي با سترگي 7 ريشتر را براي آن در نظر گرفت (زارع، 1375).
گسل لاله زار
يغمائي (1371) گسل لاله زار را در فهرست گسلهاي فعال با امتداد شرقي- غربي درج نموده است. طول اين گسل 50 كيلومتر و شيب آن به سمت جنوب است. راندگي لاله زار در مرز رسوبات كواترنر و نئون (در شمال) با سنگهاي آتشفشاني ائوسن كوههاي لاله زار (در جنوب) واقع شده است. در عين حال، يغمائي (1371)متذكر شده است كه بر اساس عكسهاي هوائي نشانه هايي از حركت اين گسل در كواترنر به چشم نمي خورد. از طرفي مركز سطحي زلزله 1922 ميلادي در مجاورت آن قرار دارد. مركز زلزله 18/11/1963 نيز در نزديكي آن واقع است، به همين دليل نامبرده اين گسل را فعال درنظر مي گيرد. 3-1-13 گسل ساردوئيه (سربيزان)بربريان (1976) گسلي را كه به طول حدود 100 كيلومتر و با جهت شمال – شمال باختري، جنوب – جنوب خاوري/در قسمت شمال گسل جيرفت قرار دارد را گسل ساردوئيه ناميده است. اين گسل در محدوده مراكاش كوه – آب لاله زار و از گدار شور به سمت جيرفت جابجائي هايي را در سوبات كواترنر ايجاد كرده است. زمين شناسان يوگوسلاوي آن را گسل سربيزان ناميده اند.
گسل جيرفت (سبزواران)
گسل جيرفت با روند تقريبا شمالي – جنوبي نهشته هاي كواترنر را قطع كرده و داراي حركت امتداد لغز راستگرد است. مركز زلزله اي با عمق 60-90 كيلومتر در جنوب كهنوج بر روي اين گسل قرار مي گيرد. چون گسل جيرفت فعال بوده در سده بيستم شاهد بروز زلزله و تخليه انرژي در اين منطقه نبوده ايم، لذا توجه و مراقبت از آن از اهميت ويژه اي برخوردار است.
گسلهاي جنوب جازموريان
در منطقه مكران تعداد زيادي گسل با جهت گيري شرقي- غربي وجود دارد (شكل 3-15). اين گسلها عموما از نوع معكوس و رورانده مي باشند. مهمترين آنها عبارتند از گسلهاي جنوب جازموريان، گسل فنوج و گسل ساحل مكران. بزرگترين آنها گسل بشاگرد نام دارد كه قسمت شرقي آن را گسل قصر قند نيز ناميده اند. گسل رودان، كه بين رودان و فارياب قرار دارد، داراي امتدا شمال غرب – جنوب شرق بوده و در جنوب جاده رودان – فارياب (شرق تونل) سنگهاي دگرگوني با رخساره شيست سبز را روي واحد كالردملانژ رانده است. در طول اين گسل زون خرد شده و ميلونيتي نيز شناسائي شده است.
گسل راين
در قسمت مياني و در جهت كشيدگي دشت راين يك پرتگاه گسلي به چشم مي خورد كه مبين موقعيت گسل راين است (شكل 3-16) شهر راين تقريبا در سطح اين پراين پرتگاه و چشمه آبگرم گسك مي توان گسل راين را نيز به عنوان يك گسل فعال در نظر گرفت. ممكن است ادامه آن به سيستم گسلي ايجاد كننده كراترهاي قلعه حسنعلي راين اتصال يابد. مقدار زيادي گاز دي اكسيد كربن از طريق اين گسل به داخل سفره اب زيرزميني دشت راين تزريق مي شود، به همين دليل اب بعضي از چاههاي آن اسيدي و خورنده است.
امتداد گسل راين جنوب شرق – شمال غرب بوده و ظاهرا از نوع فشاري است. ظاهرا اين گسل به سمت جنوب شرق به گسل نايبند متصل مي شود كه در آن محل آثار جابجائي شديد در سطح زمين مشاهده مي شود كه در آن محل آثار جابجائي شديد در سطح زمين مشاهده مي شود و خطر بروز زلزله در آن محل زياد است.
گسل بم
گسل بم با راستاي شمال – شمال باختري، جنوب – جنوب خاوري/بطول حدود 45 كيلومتر از حوالي شهر بم مي گذرد. اين گسل در سوبات نئوژن مركز دشت بم جابجائي هايي را به وجود آورده است. يك زلزله با شدت كم نيز بر روي بخش جنوبي آن رخ داده است (آل طه و شركتي، 1375). گسل بم از شمال شرق بم آشكار شده و به سمت جنوب تا دامنه شمالي كوههاي جبال بارز ادامه مي يابد. دهكده قلعه زنگي در شرق نيمه جنوبي اين گسل قرار دارد.
گسل ماهان
در شرق ماهان، مجاور پاسگاه پليس راه كرمان – زاهدان، كنگلومراهاي سست پليوكواترنر به صورت يك تاقديس و يك ناوديس چين خورده اندو در يال ناوديس سطوح مثلثي شكل مبين پرتگاه گسلي به چشم مي خورد، لذا مي توان آن را به عنوان يك گسل فعال در نظر گرفت (شكل 3-17).
مطالب مشابه :
گزارش زمين لرزه 06/04/1390، سیرچ کرمان
بین المللی زلزله شناسی و از دیدگاه زمین ساخت بزرگ مقیاس خاوری بم در آن
معرفی کتاب: کتاب زلزله «پس از آن که زمین می لرزد»
تاریخ و علم زلزله شناسی و خطر زمینلرزه (از دیدگاه های زلزله شناسی از زلزله بم
خصوصیات گسلهای فعال کرمان از دیدگاه مدیریت بحران شهرداری کرمان
زمین شناسی گسل گلباف با توجه به قرار گرفتن مركز بيش از 12 زلزله گسل بم از شمال شرق
طراحی سنسورهای ویژه برای ثبت نانو زمین لرزه ها در پژوهشگاه زلزله شناسی
ها در پژوهشگاه زلزله شناسی از سنسورها، نانو زمین لرزه را می که از زلزله بم
گزارشی از زلزله های اخیر کرمان
دکتر مهدی زارع معاون پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و از سطح زمین از زلزله بم
زلزله و سونامی ژاپن به روایت تصویر
انجمن علمی زمین شناسی خشک و مرطوب ایران از دیدگاه تاثیر که از زلزله بم
برچسب :
زلزله بم از دیدگاه زمین شناسی