متنهای قشنگ و همرا عکس
نمی ذارمـــ ـــــــ تو رو از » مــــــــــن » بگیرند
حتی تو عالــــــــم عکســ و نقاشیــ
روی پیشونیــــ سر نوشته
تو باید فقطــــــــــــــــ مالــــــــ خودم باشیــــــــ ـــــــــ
نمیشکنم.
تنها ،
گاهی ،
مچاله می شوم....
من ســراپا همـــه زخمــم ،
تـــو ســراپا همــــه انگشت ِ نــوازش بــاش......
گاهی دست " خـــودم " را می گیرم،می برم هوا خوری
" یــاد " تو هم که همه جا با من است
" تنــهایــی " هم که پا به پایم میدود...
میبینی؟
وقتی که نیستی هم جمعمان جمع است
...
دو تا آدم برفی دو طرف رودخونه عاشق هم میشن
از آتیش عشق همدیگه آب میشن تا بلكه وسط رودخونه به هم برسن...
--
تو مرا می فهمی... من تو را می خواهم و همین ساده ترین قصه ی یك انسان است.
تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی تا ابد در دل من خواهی ماند.
--
خوشبختی به كسانی روی می آورد كه برای خوشبخت كردن دیگران می كوشند
--
نقاشی تو را می کشم ولی به جای رنگ قرمز به قلب فلزی ات ضد زنگ می زنم ! تا از آسیب اشک هایم در امان باشد!!!
--
هوس بازان کسی را که زیبا میبینند دوست دارند اما عاشقان کسی را که دوست دارند زیبا می ببنند
--
دنیا مث بازی گل یا پوچ میمونه .......**.......با تو گل بی تو پوچ
--
هرگز وقتت رو برای کسی که حاضر نیست وقتشو برای تو بگذرونه ، نگذار !
--
ماشین زندگیتو جلوی خونه ی هر عشقی پاک نکن ، ممکنه چرخهای قلبتو پنچر کنن!
در قمار زندگی عاقبت ما باختیم
بس که تک خال محبت بر رفیق انداختیم
--
اس ام اس عاشقانه ، پیامک عاشقانه ، جملات زیبا
مشکلات خود را با مداد بنویس و پاک کن را در اختیار خدا بگذار
--
ضربات کوچک درختان عظیم را از پا در می آورد !
--
می خواهم بدون اسارت دوستت بدارم،
با آزادی كنارت باشم،
بدون اصرار تو را بخواهم،
با احساس گناه تركت نكنم، با سرزنش از تو انتقاد نكنم و با تحقیر به تو كمك نكنم،
و اگر تو نیز با من چنین باشی، یكدیگر را غنی خواهیم
--
این جمله همیشه یادت باشه : زندگی گل سرخئ است که گلبرگهایش خیالی وخارهایش واقعی است
--
یكی بود یكی نبود یه روز زمین عاشق خورشید شد و گفت دورت بگردم ! بعدش تا ابد موند تو رودربایستی .
دفتري بود كه گاهي من و تو
مي نوشتيم در آن
از غم و شادي و روياهامان
از گلايه هايي كه ز دنيا داشتيم
من نوشتم از تو:
كه اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بي خواب نخواهد آمد
كه اگر دل به دلم بسپاري
و اگر همسفر من گردي
من تو را خواهم برد تا فراسوي خيال
تا بدانجا كه تو باشي و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتي از من:
من كه تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گريه كردم
با تو خنديدم و رفتم تا عشق
نازنيم اي يار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترين انسانم…
ولي افسوس
مدتي هست كه ديگر نه قلم دست تو مانده است و نه من!!!
چشمانم به نگاهت حسودی می کنند
و نگاه مشتاق و تشنه تو
به دستان گریزان من
ناگسستنی است..
چقدر خستگی ناپذیرست...
آشوب نگاه تو..
اگر "تو" را امتحان میگرفتند،
بی شک من
رتبه اول میشدم
...
بس که تکرار کردم
نامت را در مرور خاطرات!
برای توووووووو ........
برام هیچ حسی شبیه تو نیست ! کنار تو درگیر آرامشم
همین از تمام جهان کافیه.. همین که کنارت نفس میکشم . . .
برام هیچ حسی شبیه تو نیست تو پایان هر جستجوی منی
تماشای تو عین آرامشه .. تو زیباترین آرزوی منی
بگو تــــــمــــــام تــــو مال من است
دلم میخواهد
حسادت کنم
به خودم....
نمیدانی
چطور گیج می شوم
وقتی هرچه می گردم
معنی نگاهت
در هیچ فرهنگ لغتی
پیدا نمی شود ... !
کلمات بی صدای تو روحم را نوازش می کند
انگار در پس تنهایی
انگشتان آشنایی ساز مرا می نوازد
به وسعت لبخند آهنگین می شوم ...
نت های آرام ، کوتاه و مداوم ...
لحظه دلنشین می شود
آرام می شوم
....
و چه آهنگِ زیباییست
این آهنگِ بودن و نبودنِ تو ...
بدون سیب
کاشف جاذبه می شدم،
تنها اگر :
من و تو و نگاهـــــــــــــــــــــ ــــت،
قبل از نیوتن بودیـــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــم
من از طــــــرح نگاه تـــــو امید مبهمی دارم
نگاهتــــــ را نگیــر از من که با آن عالمـــــی دارم
عزیز ِ دلم
هنوز وقتـے آسمان ِ دلمـــ ابریست
لمس ِسبك ِ دستان ِ مهربانت را روے ِ مو هایمــ حس مـےكنمـــ
...
تو هنوز با تمام ِ نبودنت
تنها پناهگاه ِ من از این آدمهایـے ...
مصرعی از قلب من
با مصرعی از قلب تو
شاه بیتی می شود در دفتر و دیوان عشق
دیــــگر برایم مهم نیستــــ ...
برایـــم مهم نیست دیگران
چه میگویند !
زیرا
من فقط خودم هستم ...
خودم ، که عاشق تو هستم
انتخاب يك نوشته دليل بر برتري ديگر نوشته ها نيست
اینطور نمیشود
باید یک غریق نجات همیشه همراهم باشد
غــرق در فـکرت شدن اصلا دست خودمــ نیست.....
به دلتنگی هایمـــ دست نزن
می شكند بغضــمـــــ یك وقت !!
آنگاه غرقـــــ می شوی
در سیلابـــــ اشكهایی كه
بهانه ی روانــــــ شدنش هستی !! . . .
شده ام سنگ صبور روزگار.....
دارد تمام غم هاي ديرينه اش را يك جا به خوردم مي دهد...
دیگر تنهاییم را با کسی قسمت نخواهم کرد...
یک بار قسمت کردم چندین برابر شد!
هوای مُردن
بیخ گوش من است
همانجایی که روزی
رد نفسهای تو بود
هــرگــاه صـدای جـدیـدیــ سـلام مـی کنـد
تپــش قــلب مــی گیــرمـ!
مــن دیگــر کشـش خــدا حــافظــی نــدارمـ
مـــرا ببخـش
کــه جــوابــ ســلامــتــ را نــمی دهـــمـ!!...
چـرا سـاکـت نـمـی شـوی؟
صـدای نـفـس هـایـت . . . در آغـوش ِ او
از ایـن راه ِ دور هـم آزارم مـی دهـد !!!
لــعــنــتــی . . . آرامـتـر نـفـس نـفـس بـزن !
بیـــا “خــّر” هـــایـتــ را بگیـــر
دیگـــر تـــوانــ عبــور دادن آن هـــا را از پــُل نــدارمـ
وقتــی مــی دانـــمـ کــه در آخـــر مثــل همیشــه خــواهــی گفــتــ
“مـــا بــه درد هــم نمــی خــوریــمـ” . . .
تو کیستی؟
هان؟
یادم آمد...
...
تو همانی که روزی با پاهایت آمدی
و نماندی و رفتی!!!
و من...
من همانم
که روزی با دلم آمدم و ماندم و ماندم
تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ..تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم
آسمـان هـم کـه بـاشی
بـغلت خـواهــم کـرد …
فـکر گـستـردگـی واژه نبـاش
هـمه در گـوشه ی تـنـهایـی مـن جـا دارنـد …
پـُر از عـاشـقـانـه ای تـو
دیـگر از خـدا چـه بـخواهــم ؟؟؟…
روی دیوار
روی سایه ایـــــ که به جا مانده از تو
چشــــم می کشم و دهانی که بخندد
به این همه تنهایی و انتـــظار ...
این خانه بعد از تو فقـــــط دیوار استـــــ
و تکه ذغالی که خطــــ می کشد
نیامدنتـــــــــ را ...
حـالا کـه میـخـواهـی بـروی
لطفــا قـدمـهـایـتـــ را تنـدتـر بـردار
دلـم را فـرستــاده امـ دنبـالـِـ نخــود سیـــاه . . . !
.
.
.
نـمـی دانـمــ از کجــا نـخــودسیـــاه گیـر آورد!
پشتـِـ سـرتـــ افتـــاد بـه روی سنـگــ فـرشــ هـای پیـــاده رو . . .
این روزها
اگر خون هم گریه کنی
عمق همدردی دیگران با تو
یک کلمه است :
" آخـــــــی "
رفتنـــ بهــانه نمیـــ خواهــد ؛
بهـانهــ های مانـدنـــ که تمـامـــ شــود
کــافـیستــ ــ ـ
سَـرَم و میـچسـبونـم بـهتـ
بـآ همـه ی وجـودم بـو میکــشـمـ ـت..
ریـه هـآم پـر میـشـه از تـو!
قند لبانت؛
نمک گیرم کرد!
نميدانم فشارم بالاست يا قندم!
تو می خواستی بشی " سنگ صبورم " ...
تو شدی "سنگ" و من هنوز "صبورم
عکســـــت را نگــــاه میکنــــم آخ کــــه ایــــن عکـــس پیـــر نمیشـــود
امــــــا ، پیـــــــرم میکنــــد
باران که می زنـد، هـمه چیز تازه می شود حتّی داغِ نبودن ِتـــــــــو . . .
از روزیکه نامت ملکه ی ذهنمـــ شد،
احساســ می کنمــ جمجمه امـــ
با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ…
اومدی شبیه بارون دله من خسته خاکهواسه اون نم نمه چشمات ، نمیدونی چه هلاکه نمی دونی ، نمیدونی واسه من چقدر عزیزی
شایدم می دونی اما منو باز به هم میریزی نمی دونم چی رازیه که تو چشمات خونه کرده هر چی هست اونقدر قشنگه که منو دیوونه کرده قطار می رود….تو می روی….. تمام ایستگاه می رود…………
و من چقدر ساده ام که سالهای سال ،در انتظار تو
کنار این قطار رفته ایستاده ام
و همچنان به نرده های ایستگاه رفته تکیه داده ام!! مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است
من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد
هر چه بــــــادا بــــــــــاد!
خواستن ،همیشه توانستن نیست
گاهی فقط،
داغ بزرگی است
که تا ابد بر دلت می ماند
از عشق گفتم ، گفتي مي دونم
از غم گفتم، گفتي مي دونم
از دلتنگي ميگم که نميدوني
حلالم کن اگر دوري اگر دورم
اگر با گريه ميخندم حلالم کن که مجبورم
نگو عادت کنم بي تو که مي دوني نمي تونم
که ميدوني نفس هامو به ديدار تو مديونم
گريه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد
ناله کردم ذره اي از دردهايم کم نشد
در گلستان بوي گل بسيار بوييدم ولي
از هزاران گل، گلي همچون وفا پيدا نشد
تا کجاي قصه بايد ز دلتنگي نوشت ؟
تا به کي بازيچه بودن توي دست سرنوشت ؟
تا به کي با ضربه هاي درد بايد رام شد ؟
يا فقط با گريه هاي بي قرار آرام شد ؟
بهر ديدار محبت تا به کي اين انتظار ؟
خسته از زندگي با غصه هاي بي شمار ...
تا به کي...؟؟؟
تو نبودي دل به دل راهي نداشت
ازخيال عشق آگاهي نداشت
تو نباشي تا قيامت بي کسم
در تمام زندگي دلواپسم
شب شرابی خوردم و مستی مرا در بر گرفت
دوریت آمد به یادم هستی ام آتش گرفت
.
.
.
.
.
آنقدر کشیدم زه جهان که سیر شدم
صورتم گرچه جوان است
ولی پیر شدم
آمدم بار ديگر تا جان به قربانت کنم
اين تن نا قابلم را وقف چشمانت کنم
تا نگويي بي وفاست , ياد از ما نکرد
ياد از ياد ها کنم تا سخت حيرانت کنم
تو رفيق لحظه هايم , ازکنارم دور مرو
تا که قلبم را فداي لطف و احسانت کنم
بر مزارم گريه کن اشکت مرا جان ميدهد
بوسه هايت بوي عشق بوي باران ميدهد
دست بر قبرم بکش تا حس کني مرگ مرا
دست هايت درد هايم را تسلا ميکند
سرخي چشـــم کبوتر اشـــک چشمان من است
هر کــــجا عاشـــــق بديدي از رفيقان من است
گـــر خودت عاشق شدي از آتش دوزخ مـــترس
من خودم عاشق شدم دوزخ گلســـــــتان من است
گاهي دلت از سن و سالت مي گيرد
ميخواهي کودک باشي
کودک به هر بهانه اي به آغوش غمخواري پناه مي برد
و آسوده اشک مي ريزد
بزرگ که باشي
بايد بغض هاي زيادي را بي صدا دفن کني...
يادمان با شد از امروز خطايي نکنيم
گر که در خويش شکستيم صدايي نکنيم
پر پرواز شکستن هنر انسان نيست
گر شکستيم ز غفلت من و مايي نکنيم
يادمان باشد اگر شاخه گلي را چيديم
وقت پرپر شدنش ساز و نوايي نکنيم
يادمان باشد اگر اين دلمان بي کس شد
طلب مهر ز هر چشم خماري نکنيم
يادمان باشد که دگر ليلي و مجنوني نيست
به چه قيمت دلمان بهر کسي چاک کنيم
يادمان باشد که در اين بهر دو رنگي و ريا
دگر حتي طلب آب ز دريا نکنيم
يادمان باشد اگر از پس هر شب روزيست
دگر آن روز پي قلب سياهي نرويم
يادمان باشد اگر شمعي و پروانه به يکجا ديديم
طلب سوختن بال و پر کس نکنيم
يادمان باشد سر سجاده عشق
جز براي دل محبوب دعايي نکنيم
يادمان باشد اگر خاطرمان تنها شد
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نکنيم
من خودم بودم و یک حس غریب که به صد عشق و هوس می ارزید
من خودم بودم و دستی که صداقت میکاشت گرچه در حسرت گندم پوسید
من خودم بودم و هر پنجره ای که به سر سبزترین نقطه بودن وا بود
و خدا میداند،
بی کسی از ته دلبستگیم پیدا بود
من نه عاشق بودم،
نه دلداده به گیسوی بلند و نه آلوده به افکار پلید
من به دنبال نگاهی بودم که مرا ازپس دیوانگیم میفهمید
مطالب مشابه :
متنهای قشنگ و همرا عکس
حرفهای تکان دهنده - متنهای قشنگ و همرا عکس - حرفهای تکان دهنده مینویسم که با ... aacha35wodvaxrgpwcc متن هاي كوتاه و زيباي عاشقانه همراه با عكسهايي رمانتيك.
عکسهاو متنهای قشنگ
حرفهای تکان دهنده - عکسهاو متنهای قشنگ - حرفهای تکان دهنده مینویسم که با خواندش تحولی در ان فردی که اینهارا مخوانه بگذارم.
متن قشنگ
متن قشنگ - کاش میشد سرنوشت را از سر نوشت. ... برچسبها: متن قشنگ, مهندس محمد صمدی, محمد صمدی. [ شنبه هشتم فروردین ۱۳۹۴ ] [ 20:10 ] [ مهندس محمد صمدی ] [ نظر بدهید ]
متن های قشنگ انگلیسی با ترجمه.........
متن های قشنگ انگلیسی با ترجمه......... Did you know that those who appear to be very strong in heart, are real weak and most susceptible? آيا ميدانستيد آنهايی
مطالب قشنگ و دوستانه
مطالب قشنگ و دوستانه. *هر کسی یه روزی میاد یه روزی میره، یکی با دلش میره، یکی با پاهاش، ولی مواظب باش کسی با پاهای خودش از دلت نره. *جاده خوشبختی در دست
متن قشنگ
حرفهای تکان دهنده - متن قشنگ - حرفهای تکان دهنده مینویسم که با خواندش تحولی در ان فردی که اینهارا مخوانه بگذارم.
برچسب :
متن قشنگ