معرفت نفس بهترین روش عرفانی
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بعد از ذكر این حدیثشریف میفرماید: «شیعه و سنی این حدیث را از پیامبراكرم صلی الله علیه و آله نقل كردهاند و این یك حدیث مشهور است.۳
تفسیرهای هفتگانه برای حدیث من عرف نفسه.
برای این حدیثشریف، تفسیرهای گوناگونی گفته شده یا میتوان گفت، از جمله:
1- این حدیث در حقیقت اشاره به «برهان نظم» است، یعنی هركس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرتانگیز این اعجوبه خلقت پی برد، راهی به خدا به روی او گشوده میشود؛ زیرا این نظم عجیب و آفرینش شگفت انگیز نمیتواند از غیر مبدا عالم و قادری، سرچشمه گرفته باشد. بنابراین، شناختن خویشتن سبب معرفه الله است.
2- ممكن است این حدیث اشاره به «برهان وجوب و امكان» باشد، چرا كه اگر انسان دقت در وجود خویش كند میبیند وجودی است از هر نظر وابسته و غیر مستقل، علم و قدرت و توانایی و هوشیاری و سلامت و بالاخره تمام هستی او با شاخ و برگهایش، وجودی است غیر مستقل و نیازمند كه بدون اتكا به یك وجود مستقل و بینیاز، یك لحظه امكان ادامه بقاء او نیست. او به اصطلاح شبیه به معانی حرفیه است كه در ضمن جمله به كار میروند، و در واقع بدون وابستگی معانی اسمیه، مفهوم و معنی خود را بكلی از دست میدهند؛ (مثلا، هنگامی كه گفته میشود: «من از خانه به سوی مسجد رفتم» واژه «از» و «تا» بدون تكیه بر «خانه» و «مسجد»، هیچ مفهومی ندارد. بنابراین، معانی اسمیه است كه به معانی حرفیه مفهوم میبخشد.) و به این ترتیب هر كس خود را با این ویژگی بشناسد خدای خود را خواهد شناخت، چرا كه وجود وابسته بدون وجود مستقل غیر ممكن است.
3- حدیث میتواند اشاره به «برهان علت و معلول» باشد؛ برای این كه انسان هرگاه در وجود خویش كمی دقت كند میفهمد كه روح و جسم او معلول علت دیگری است كه او را در آن زمان و مكان خاص به وجود آورده، هنگامی كه به سراغ علت وجود خویش (فیالمثل پدر و مادر) میرود باز آنها را معلول علت دیگری میبیند، و هنگامی كه سلسله این علت و معلول را پیگیری میكند، به اینجا میرسد كه آنها نمیتوانند تا بی نهایت پیش بروند چرا كه تسلسل لازم میآید و بطلان تسلسل بر همه دانشمندان مسلم است.۴
بنابراین، باید این سلسله بهجایی ختمشود كهعلت نخستین و بهتعبیر دیگر علهالعلل و واجبالوجوداست،هستیاش از درون ذاتش میجوشد و در هستیخود محتاج دیگری نیست. هنگامی كهانسان خودش را بااین وصف بشناسد به خدای خویش پی میبرد.
4- این حدیث میتواند اشاره به «برهان فطرت» باشد، یعنی هرگاه انسان به زوایای قلب خود و اعماق روح خود پی ببرد، نور الهی و توحید كه در درون فطرت اوست، بر او آشكار میشود، و از «معرفهالنفس» به «معرفهالله» میرسد، بی آنكه نیازی به دلیل و استدلال داشته باشد.
5- این حدیث میتواند ناظر به «مساله صفات خدا» باشد، به این معنی كه هركس خویشتن را با صفات ویژه ممكنات و مخلوقات كه در اوستبشناسد، به صفات پروردگار پی خواهد برد. ۵و۶
6- مرحوم علامه مجلسی تفسیر دیگری از بعضی از علما درباره این حدیث نقل میكند و حاصل آن این است كه:
«روح انسان یك موجود لطیف لاهوتی است در صفت ناسوتی (یعنی از جهان ماوراء طبیعت است كه با صفات عالم طبیعت ظاهر گشته) و از ده طریق دلالت بر یگانگی و ربوبیت خداوند میكند:
1- از آنجا كه روح مدبر بدن است میدانیم كه جهان هستی مدبری دارد!
2- از آنجا كه یگانه است دلالتبر یگانگی خالق دارد!
3- از آنجا كه قدرت بر حركت دادن تن دارد دلیل بر قدرت خداست!
4- از آنجا كه از بدن آگاه است دلیل بر آگاهی خداوند است!
5- از آنجا كه سلطه بر اعضاء دارد دلیل بر سلطه او بر مخلوقات است!
6- از آنجا كه قبل از بدن بوده و بعد از آن نیز خواهد بود دلیل بر ازلیت و ابدیت خداست!
7- از آنجا كه انسان از حقیقت نفس آگاه نیست دلیل بر این است كه احاطه به كنه ذات خدا امكان ندارد!
8- از آنجا كه انسان محلی برای روح در بدن نمیشناسد دلیل بر این است كه خدا محلی ندارد!
9- از آنجا كه روح را نمیتوان لمس كرد دلیل بر این است كه خداوند لمس كردنی نیست!
10- و از آنجا كه روح و نفس آدمی دیده نمیشود دلیل بر این است كه خالق روح قابل رؤیت نیست!»۷
7- تفسیر دیگری كه برای این حدیث به نظر میرسد اینكه جمله «من عرف نفسه فقد عرف ربه» از قبیل تعلیق به محال است، یعنی همانگونه كه انسان نمیتواند نفس و روح خود را بشناسد
خدا را نیز نمیتواند حقیقتا بشناسد.
ولی تفسیر اخیر بعید به نظر میرسد و تفسیرهای قبل مناسبتر است و هیچ مانعی ندارد كه تمام تفسیرهای بالا در مفهوم این حدیثشریف و پر محتوا جمع باشد.
آری! هركس خود را بشناسد خدا را خواهد شناخت، و خود شناسی راهی است به خدا شناسی و به یقین خداشناسی، مهمترین وسیله تهذیب اخلاق و پاكسازی روح و دل از آلودگیهای اخلاقی است چرا كه ذات پاكش منبع تمام كمالات و فضائل است و از اینجا روشن میشود كه یكی از مهمترین گامهای سیر و سلوك و تهذیب نفوس خود شناسی است، ولی خودشناسی موانع زیادی دارد كه در بحث آینده به آن شاره خواهد شد.
(۱). علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 92، ص 456 و ج 58، ص 99، و ج 66، ص 293، این حدیثبه عنوان كلام معصوم علیه السلام و در ج 2، ص 32 از پیامبراكرم صلی الله و آله نقل شده است.
۲ . غرر الحكم، حدیث7946. ۳ ۳. تفسیر المیزان، ج6، ص 169 (بحث روانی ذیل آیه105، سوره مائده).
۴. راجع به تسلسل، برای توضیح بیشتر به كتاب پیام قرآن ج دوم، ص 6 مراجعه كنید.
۵. امینی آمدی، غرر الحكم، حدیث 9965.
۶. نهج البلاغه، خطبه 1.
۷. بحارالانوار، ج 58، ص 99 و 100.
مطالب مشابه :
نظم و انضباط
کلام چهارده معصوم علیه السلام - نظم و انضباط - اندیشه - مذهب -متن منبر - روانشناسی- اخلاق- رفتار-عرفان -کلام - داستان -متن نوحه. ... [2] انضباط نیز به معنای نظم و انتظام، ترتیب و درستی، عدم هرج و مرج، سامان پذیری و آراستگی است.[3] .... احادیث برگزیده.
سبک زندگی اسلامی با احادیث زندگی
رعایت نظم و ترتیب در تمام زندگی آن حضرت محسوس بود. ایشان نه تنها در امور اجتماعی و معاشرت «نظم» را فراموش نمی کرد، بلکه در کوچک ترین اعمال و رفتارهای شخصی
حدیث کسا و آیه تطهیر ...
همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس ، مضمون حدیث کسا را به نظم درآوردهاند . داستان حدیث کساء از مشهورترین روایات شیعه و سنی است که از حدود هفتاد واندی طرق نقل
مدیریت خانواده در اسلام
از این رو، در ادامه این مقاله به توضیح راهکارهای اسلامی مدیریت خانواده، ذیل عناوینی همچون «دوراندیشی و پیش گیری»، «برنامه ریزی»، «نظم و مقررات و کنترل» و
حدیث کسا چیست؟
این حدیث در کتابهای شیعه و اهل سنت به طُرُق و اسانید مختلف آمده و خاستگاه پیدایش ... همچنین شماری از شاعران نامدار عرب و فارس، مضمون حدیث کسا را به نظم درآوردهاند.
ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت
حدیث عشق - ایمان به خدا تنها راه نجات بشریت - این وبلاگ افتخارداردتا در خدمت به راه ... خداوند از همان ابتدای خلقت جهان هستی، یک نظم و انضباط را به همه موجودات از یک
ادامه ی شعر حدیث مطرب ومی(4)
حدیث ازمطرب و می گو،وراز دهر کمترجو. که کس نگشود ونگشاید به حکمت این معما را. غزل گفتی ودر سفتی،بیاوخوش بخوان حافظ. که بر نظم تو افشاند فلک، عقد ثریا را.
نکته های قرآنی در باره نظم و انضباط مقدمه مولف
آموزه های وحیانی قرآن حکیم ، احادیث پیامبر اعظم ص ، روایات ائمه اطهار ع و سیره و روش آن بزرگواران تایید می کند که نظم و انظباط نقش بسیار ارزشمند و حیاتی در رسیدن
معرفت نفس بهترین روش عرفانی
1- این حدیث در حقیقت اشاره به «برهان نظم» است، یعنی هركس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرتانگیز این اعجوبه خلقت پی
پاسخ به یک شبه در مورد آیه 3 سوره المائده
نزول آيه را در روز غدير بسيارى از اساتيد فن حديث و تاريخ مانند: طبرى، ابن مردويه، ... اما مسأله ترتيب و نظم آيات كه مشكلى در بسيارى از مباحث براى مفسران ايجاد كرده
برچسب :
حدیث نظم