ایرو سارینن

//www.bargozideha.com/static/portal/95/952739-403686.gif

 (به انگلیسی: Eero Saarinen) متولد ۱۹۱۰-۱۹۶۱، معمار برجستهٔ فنلاندی‌تبار آمریکایی بود.او که در زمان زندگی‌اش از سوی معماران هم‌دوره نادیده گرفته می‌شد و گاه مورد تمسخر قرار می‌گرفت امروزه به عنوان یکی از استادان معماری آمریکایی سدهٔ بیستم به‌شمار می‌آید.او پسر الیل سارینن، معمار اروپاییست. یادبود توسعه ملی جفرسون از آثار مهم اوست.


ساختمان پایانهٔ شمارهٔ  پنج فرودگاه بین المللی جان اف کندی نیویورک از آثار ایرو سارینن
ساختمان پایانهٔ شمارهٔ پنج فرودگاه بین المللی جان اف کندی نیویورک

ایرو سارینن در سال ۱۹۱۰ در فنلاند متولد شد و در سال ۱۹۲۳ زمانی که ۱۳ سال داشت به همراه خانواده به ایالات متحده مهاجرت کرد ارو حرفه خود را با استعدادهای قابل ملاحظه ای شروع کرد .پدرش الیل سارینن(۱۹۵۰-۱۸۷۳) معمار معروف و بزرگی و شناخته شده بود واولین رئیس آکادمی هنر میشیگان جایی که در اونجا تدریس هم می کرد بود وارو نیز تحت نظارت پدرش درس می خواند و از نمونه کارهایش ایستگاه قطار هلسینکی و بسیاری دیگر از ساختمانهای برجسته فنلاند بود و یادبود توسعه ملی جفرسون از آثار اوست.

مادرش لوئیس (۱۹۶۸-۱۸۷۹) طراح پارچه و لباس و مجسمه ساز بود و همچنین خواهرش لیزا (۱۹۷۹-۱۹۰۵) طراح داخلی بود . نمونه کار پدر ارو طراحی پردیس Cranbrook در حومه دیترویت معیار مهمی در حرفه ارو بود او اعنقاد راسخ به اینکه معماری باید کل محیط زیست را در بربگیرد داشت و درکنار کارهایش از منظره و اشیای تزئینی به عنوان مدل کمک می گرفت و درآکادمی پاریس (۱۹۳۰-۱۹۲۰) به تحصیل مجسمه سازی می پرداخت وتحصیلات معماری خود را در دانشگاه ییل (۱۹۳۱ -- ۱۹۳۴) گذراند و در سال ۱۹۳۴ &۱۹۳۵ به اروپا بورسیه شد.

آزمایشگاه بل لبز، نیوجرسی

مسیر اصلی حرفهٔ ارو مدرن سازی بود و در طول سالهای (۱۹۳۰-۱۹۴۰) به تمرین طراحی ساختمانهایی به همراه پدرش Eliel ، او و همکارانش پرداخت .همکاری بین پدر و پسر در آیندهٔ ارو اثرات بسیار پرباری درکشف ایده‌های خود و کسب شهرت به عنوان یک معمار مدرن داشت . برجسته‌ترین موفقیت پدرش و وی در سال ۱۹۳۹ برای طراحی گالری هنر اسمیتسونین بر روی بازار واشنگتن بود .و در زمان جنگ با همکاری پدرش پروژه‌های مسکونی را اجرا کرد. با مرگ Eliel Saarinen در سال ۱۹۵۰ ، Eero رسما کار خود را به عنوان معمار مستقل آغاز کردند و با طراحی مبلمان شروع کرد و کارهاشون رو در نمایشگاهی در سال ۱۹۴۰ با نام طراحی ارگانیک در مبلمان خانگی در موزه‌های مدرن در نیویورک به نمایش گذاشتند .و برندهٔ ایجاد طرحهای مدرن مبلمان شد.

ایرو در حرفه اش روشهای جدید و متنوع ابداع می کرد هرجند در زمان زندگی اش از سوی معماران هم دوره خود نادیده گرفته شد و گاه مورد تمسخر قرار می گرفت امروزه به عنوان یکی از استادان معماری آمریکایی سده بیستم به شمار می آید. او همه را تحت تاثیر و مجذوب طرحهای قدرتمندش می کرد و روز به روز مشهرتر می شد

جدای طراحی‌ها معماری فرودگاه و موزه‌های بزرگ ومبلمان ارو به عنوان مجسمه ساز معروفیت زیادی داشت.بعضی از کارهاش مثل ترکیب استیل و شیشه در مرکز جنرال موتورز نمونه هایی از سبک بین‌الملل هستن.همچنین کار معروف پایانه TWA در فرودگاه کندی جالبه.ارو گاهی به عنوان پدر نئو اکسپرسیونیم هم شناخته می شود.

ایرو سارنین فعالیتهای بسیاری در زمینه معماری مجسمه سازی و طراحی مبلمان انجام داد و جوایز زیاذی دریافت کرد و در سال ۱۹۶۱ در اثر تومور مغزی در گذشت و بعد از مرگ وی مدال طلای موسسهٔ معماران آمریکا به وی تعلق گرفت .

Tulip Chair by Eero Saarinen for Knoll International

صندلی طراحی شده توسط سارینن

برخی از آثار وی :

کلیسای نورث کریستین در ایندیانا


تالار کرزگی

 

دروازه شهر میسوری

 


زندگی نامه تادائو آندو

تادائو آندو در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سالهاي 69-1962 م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد.افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها، موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و … با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ و نمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد. اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . در اوزاكا آغاز كرد و تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. مصالح معماري آندو، بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.عناصر اصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد مي كند:فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه .آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود مي كند..به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيت دادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او در پي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش مي كند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند را نام می بریم:-نمازخانة كوه روكو (كليساي باد)-كليساي روي آب-كليساي نور-معبد آب-خانه Raw -مجتمع تجاري تايمز 2-پروژه ناكانو شيما 2-موزه نائو شيما .ويژگي هاي شاخص معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. بنابراين، بر اساس الهاماتي كه او از اين سه عنصر گرفته، پروژه هاي او را مي توان دسته بندي كرد. در معماري آندو، عناصر به شكلي متضاد با هم مرتبط مي شوند. بنابراين، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، معماري او حاصل ارتباطي است كه بين اين عناصر وجود دارد. براي آشنايي و شناخت بيشتر، كارهاي آندو را بر اساس ساختار و كالبد به سه بخش معماري يگانه انگاري، دو گانه انگاري و كثرت گرايي تقسيم بندي مي كنيم. آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود. در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.










زندگی نامه لوکوربوزیه لوکوربوزیه ( 27 آگوست 1965 – 6 اکتبر 1887) ، اسم مستعار چارلز ادوارد ژان نرت- گریس(Charles Eduard Jeanneret-Gris) است . او یک معمار معروف بود که با سبکی که امروزه سبک بین المللی نامیده می شود به همراهی لودویگ میس واندر روهه ، والتر گروپیوس و تئو وان داربورگ کار می کرد . او همچنین در طراحی مبلمان دستی داشت . لوکوربوزیه در لشودفوند (La Chaux-de-Fonds) ، شهر کوچکی در شمال غربی سوئیس ، در نزدیکی مرز فرانسه متولد شد . لوکوربوزیه علاقه ی زیادی به هنرهای بصری داشت و نزد شخصی به نام چارلز لپلاتنیه ، که معلم یک مدرسه ی هنرهای زیبای محلی بود و خود در بوداپست و پاریس درس خوانده بود ، به آموختن مبانی هنر پرداخت . اولین خانه هایی که او طراحی کرد در لشودفوند و متعلق به خود وی بودند ، مانند ویلا فالت (Villa Fallet) ویلا شوآب (Villa Schwob) و ویلا ژان نرت ( این خانه ی آخر را برای پدر و مادرش ساخته بود) . این خانه ها یادآور سبک معماری رایج ، منطبق بر طبیعت کوه های بومی در آن منطقه ، یعنی رشته کوه های آلپ بودند . لوکوربوزیه دائما ً برای فرار از محدودیت های حاکم در شهرش ، به دورتا دور اروپا سفر می کرد . در حدود سال 1907 به پاریس رفت . در آنجا در دفتر یک فرانسوی پیشگام تولید بتن تقویت شده ، به نام آگوست پرت (August Perret ) کار پیدا کرد . بین اکتبر 1910 و مارس 1911 برای پیتر بیرنس – معمار و طراح معروف آن زمان – در نزدیکی برلین کار کرد و در آنجا با لودویگ میس واندر روهه ی جوان ملاقات کرد . در آن موقع می توانست آلمانی را بسیار روان و سلیس صحبت کند .هر دوی این تجربه ها تأثیرات زیادی بر زندگی شغلی او در آینده گذاشتند . لوکوربوزیه ، در اواخر سال 1911 به کشورهای بالکان رفت و از یونان و ترکیه نیز دیدن کرد . دفترچه ای از اسکیس های او در این مسافرت ، حاوی طرح هایی از معبد پارتنون ، به خوبی اثبات کننده ی تأثیرات ارائه شده در کار بعدی او به نام ورس اون آرکیتکچر (Vers Une Architecture) در سال 1923 بود . او در سال 1916 و در سن 29 سالگی برای همیشه به پاریس نقل مکان کرد و در سال 1920 ، لقب لوکوربوزیه را که اسم پدربزرگ مادری اش بود به عنوان اسم مستعار خود انتخاب کرد. لوکوربوزیه در طرح های خود بسیار تحت تأثیر فضای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود که به کارش جذابیت بالایی می بخشید . او همچنین عضو انجمن بین المللی معماران مدرن شد . او یکی از اولین کسانی بود که در زمان خود تأثیر ماشین را ، انباشتگی انسان ها بیان کرد ! او این مطلب را چنین توضیح می داد که در آینده ، شهرها حاوی آپارتمانها و ساختمان های بزرگی خواهند شد که هر کدام به طور مجزا ، گویی در کنار بقیه پارک شده اند . تئوری ها و طرح های لوکوربوزیه خصوصا ً توسط صنف ساختمان سازان کاملا ً مورد قبول قرار می گرفت ، چنان که لوکوربوزیه می گفت : به طور قانونی تمام ساختمان ها باید سفید باشند . و دیگر معماران از این گفته پیروی می کردند و از هر گونه تزئینی به شدت انتقاد می کردند . لوکوربوزیه از ترکیب های بزرگ منظم در شهرها همواره با عبارت های خسته کننده و ناهماهنگ با افراد پیاده در شهر ، یاد می کرد . پلان شهری برزیل نیز بر همین ایده های او بنا شده بود . آخرین آثار لوکوربوزیه بیان کننده ی یک برداشت پیچیده از فشارهای مدرنیته در زمان خود بودند ولی در عین حال طراحی های معماری شهری او دارای حالت استهزا و انتقادگرایانه هستند.





زندگی نامه رنزو پیانو رنزو پيانو در سال 1937 در جنوآ، ايتاليا در خانواده ای معمار به دنيا آمد. پدر، 4 عمو و برادرش همه پيمانکار ساختمانی بودند. هنگامی که دانشجوی معماری در دانشگاه پلی تکنيک معماری ميلان بود مرتبا از پروژه های ساختمانی پدرش بازديد میکرد که اين بازديد ها تجربه های علمی و کارآمدی را برای او به ارمغان آورد.
مسئولين امر جايزه بهترين شيوه يکپارچگی طرح و بنا را که در پروژه های او خود نمايي می کرد به وی اهدا کردند زيرا کارهای وی قابل مقايسه با کارهای معماران چيره دست قديمی ايتاليا همچون لئوناردو داوينچی، ميکل آنژ و بورنلسکی می باشد.


در حالی که کارهای او آميخته با تکنولوژی روز معماری می باشد ولی ريشه و اصل کارها به طور واضح نمايانگر فلسفه و سنت ملی کلاسيک ايتاليا است ، مقامات رسمی “پريزکره” گفته اند : همانگونه که وی با شيوه های کهن هماننده فن آوری های نويين به سهولت کار ميکند شديدا به ايجاد معماری قابل سکونت و با دوام در دنيای رو به پيشرفت توجه دارد. دفتر فنی و کارگاه رنزو پيانو در سال 1980 در پاريس و جنوآ ايتاليا شکل گرفت و اکنون تعدادی برابر با 100 مهندس ، معمار و متخصصين ديگر در قسمتهای مختلف شرکت مشغول به کار هستند که همگی معتقدند به ساخت ساختمانهای کارآمد و آزمودن ايده های طراحی که منعکس کننده ايده های رنزوپيانو است ، می باشد. افتخارات :
- عضويت افتخاری جامعه معماران آمريکا ، آمريکا ، 1981
- مدال طلا از انستيتو سلطنتی معماران بريتانيا ، انگلستان ، 1989
- جايزه Cavaliere di Gran Croce از هيئت دولت ايتاليا ، رم ، ايتاليا ، 1989
- جايزه کيوتو ، ايناموری فونديشن ، کيوتو ، ژاپن ، 1990
- عضويت افتخاری دانشکده هنر و تحقيقات آمريکا ، آمريکا ، 1994
- از طرف يونسکو به عنوان سفير معماری حسن نيت معرفی شد ، 1994
- جايزه ميکل آنژ از رم ، ايتاليا ، 1994
- جايزه اريز موز ، آمستردام ، هلند ، 1995
- جايزه معماری پريتزکر ، کاخ سفيد ، واشينگتن ، آمريکا ، 1998
- معمار دانشکده ملی سن لوکا ، رم ، ايتاليا ، 1999
- مدير کل مرکز ملی de la Légion d’Honneur ، فرانسه ، 2000
- سلطان معماری ، ونيز ، ايتاليا ، 2000
- جايزه لئوناردو ، رم ، ايتاليا ، 2000
- جايزه وکسنر ، مرکز هنر وکسنر ، کلومباس ، اوهايو ، آمريکا ، 2001


  در حالی که کارهای او آميخته با تکنولوژی روز معماری می باشد ولی ريشه و اصل کارها به طور واضح نمايانگر فلسفه و سنت ملی کلاسيک ايتاليا است ، مقامات رسمی “پريزکره” گفته اند : همانگونه که وی با شيوه های کهن هماننده فن آوری های نويين به سهولت کار ميکند شديدا به ايجاد معماری قابل سکونت و با دوام در دنيای رو به پيشرفت توجه دارد.


زندگی نامه وارتان هوانسیان وارتان نخستین مدرنیست معماری ایران بود که نهضت باستان‌گرایی دوره پهلوی را مورد حمله قرار داد.او طی دو دهه 20 و 30 از پیشروترین معماران مدرن و نیز از پرکارترین آرشیتکت‌های ایران به محسوب می شد و شیوه کارهایش به “سبک وارتان” معروف شد. وارتان هوانسیان در سال 1275 در تبریز متولد شد. او نخست در رشته نقاشی مدرسه هنرهای زیبای پاریس(بوزار) تحصیل کرد ولی پس از مدتی در معماری ادامه تحصیل داد و دروس شهرسازی را نیز فراگرفت. او در سال 1314 پس از 17سال تحصیل و کار در اروپا به ایران بازگشت و به عنوان اولین معمار مدرن ایرانی پایه‌گذار و مجری اندیشه معماران مدرن در ایران شد. شروع کار وی با استخدام در اداره شهربانی بود.



از آثار مهم وارتان، قصر شاه در سعدآباد،هنرستان دختران(خیابان سرهنگ سخایی)،تکمیل عمارت کلوپ افسران وزارت جنگ،مهمانخانه بزرگ دربند،طرح مهمانخانه ایستگاه راه‌آهن(1319-شمال شرقی میدان راه‌آهن، که ظاهراً ساخته نشد)،طرح هتل فردوسی،ساختمان یتیم‌خانه سوم اسفند،عمارت اصلی بانک سپه(اول خیابان امام خمینی)،بانک سپه بازار و نیز بانک سپه مراکز استان‌ها،سینما متروپل در خیابان لاله‌زار و سینما دیانا در خیابان شاهرضا(انقلاب)است. ضمن اینکه از او تعداد زیادی ساختمان‌های اداری،تجاری و نیز منازل مسکونی به جا مانده‌است. وارتان اولین مدرنیست معماری ایران،نخستین شخصی بود که نهضت باستان‌گرایی دوره پهلوی را مورد حمله قرار داد با این اندیشه که: آیا باید از گذشته تقلید و آثار ذیقیمت قدیمی را تجدید کرد؟ یا اینکه به آینده نگریست و معماری را با طرز زندگی جدید وفق داد؟ وارتان با این اندیشه و در طی دو دهه 20 و 30 از پیشروترین معماران مدرن و نیز از پرکارترین آرشیتکت‌های ایران بود. به گونه‌ای که شیوه و تعدد کارهای او به “سبک وارتان” معروف شد. از ویژگی‌های کار او می‌توان به پنجره‌های بلند پله‌خانه،پنجره افقی،روکار و نازک‌کاری‌های سیمانی،ایجاد خم در نبش ساختمان‌های دو نبش،سایه‌بان و لبه سیمانی بالای پنجره‌ها و نیز دور ساده سقف که در میان معماران به چفته وارتانی مشهور است.


زندگی نامه شیخ بهایی شیخ بهاء الدین ، محمدبن حسین عاملی معروف به شیخ بهایی دانشمند بنام دوره صفویه است. اصل وی از جبل عامل شام بود. بهاء الدین محمد ده ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی از بزرگان علمای شام بسوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنی گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول گردید. مرگ این عارف بزرگ و دانشمند را به سال 1030 و یا 1031 هجری در پایان هشتاد و هفتمین سال حیاتش ذکر کرده اند.وی در شهر اصفهان روی در نقاب خاک کشید و مریدان پیکر او را با شکوهی که شایسته شان او بود ، به مشهد بردند و در جوار حرم هشتمین امام شیعیان به خاک سپردند. شیخ بهایی مردی بود که از تظاهر و فخر فروشی نفرت داشت و این خود انگیزه ای برای اشتهار خالص شیخ بود.شیخ بهایی به تایید و تصدیق اکثر محققین و مستشرقین ، نادر روزگار و یکی از مردان یگانه دانش و ادب ایران بود که پرورش یافته فرهنگ آن عصر این مرز و بوم و از بهترین نمایندگان معارف ایران در قرن دهم و یازدهم هجری قمری بوده است. شیخ بهایی شاگردانی تربیت نموده که به نوبه خود از بزرگترین مفاخر علم و ادب ایران بوده اند، مانند فیلسوف و حکیم الهی ملاصدرای شیرازی و ملاحسن حنیفی کاشانی وعده یی دیگر که در فلسفه و حکمت الهی و فقه و اصول و ریاضی و نجوم سرآمد بوده و ستارگان درخشانی در آسمان علم و ادب ایران گردیدند که نه تنها ایران ،بلکه عالم اسلام به وجود آنان افتخار می کند. از کتب و آثار بزرگ علمی و ادبی شیخ بهایی علاوه بر غزلیات و رباعیات دارای دو مثنوی بوده که یکی به نام مثنوی “نان و حلوا” و دیگری “شیر و شکر” می باشد و آثار علمی او عبارتند از “جامع عباسی، کشکول، بحرالحساب و مفتاح الفلاح والاربعین و شرع القلاف، اسرارالبلاغه والوجیزه”. سایر تالیفات شیخ بهایی که بالغ بر هشتاد و هشت کتاب و رساله می شود همواره کتب مورد نیاز طالبان علم و ادب بوده است.






زندگی نامه استاد پیرنیا (۱۳۰۱تا ۱۳۷۶) از زبان خود استاد من در اصل نائینی هستم و از بدو تولد تا بعد از دوره دبیرستان در یزد اقامت داشتم .خانه ما در محله یوزداران یزد در محلی به نام جنگل بود .اگر کوچه یوزداران را به طرف دروازه مهریز ادامه میدادیم ،در نزدیکی باروی شهر چهار خانه قرار داشت که متعلق به پدرم بود.خانه به «میرزا صادق خان» معروف بود.در ابتدا خانه کوچک بود و طراحی «اندرونی – بیرونی» داشت ،آب صدر آباد از داخل آن می گذشت که متاسفانه بعد ها خشک و خانه را از سبزی و خرمی انداخت.در وسط حیاط گودال باغچه ای قرار داشت .خانه بعدها گسترش یافت و پدرم زمین کنار آن را خرید و یک نارنجستان و یک بیرونی به آن اضافه کرد.خانه مانند دیگر خانه ها با طرح یزدی ساخته شده بود.از کریاس که وارد می شدیم راهرویی به بیرونی و راهرویی دیگر به اندرونی راه داشت.در کنار اندرونی گودال باغچه ای با فضاهای مختلف مانند پنج دری و سه دری دراطراف آن قرار داشت.بین دو حیاط ،پنج دری ها و سه دری ها دو رو بودند یعنی اتاقها به هر دو حیاط دید و راه داشتند .حیاط اندرونی ،آشپزخانه و دو صفه دیگر داشت .در حیاط جدید تر که پدرم بعدها آن را ساخت انواع سه دری و پنج دری قرار داشت .خانه دارای یک «خروجی» بود .در اطراف خروجی ،یک اتاق بزرگ و دو اتاق کوچک قرار داشت .یک بیرونی هم بعدها در کنار حیاط جدید ساخته شد.کوچ های در کنار این حیاط به باروی شهر می رسید.چاه و منبع و طویله در این قسمت قرار داشتند.فکر می کنم خانه در حال حاضر سه صاحب دارد.






زندگی نامه هادی میرمیران مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد. ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.




زندگی نامه هوشنگ سیحون مهندس هوشنگ سیحون در سال ۱۲۹۹ و در خانواده اى اهل موسیقى به دنیا مى آید. پدر بزرگ او « میرزا عبدالله » بنیانگذار موسیقى سنتى و معروف به پدر موسیقى سنتى ایران بوده است و مادرش (مولود خانم) از نوازندگان تار و سه تار و معلم زنده یاد « احد عبادى »که دایى سیحون به حساب مى آید. او بعد از راهیابى به دانشکده هنرهاى زیباى دانشگاه تهران استعداد خود را از نقاشى به معمارى توسعه مى دهد و به دعوت « آندره گدار» (رئیس اداره باستان شناسى وقت ایران) براى ادامه تحصیل راهى پاریس و دانشکده هنرهاى زیباى پاریس (بوزار) مى شود و حدود ۳ سال تحت تعلیم « اوتلو زاوارونى » به تکمیل دانش معمارى خود مى پردازد و در سال ۱۹۴۹ به درجه دکتراى هنر مى رسد. مهندس سیحون بعداز طراحى و اجراى آرامگاه بوعلى سینا (همدان ) پروژه هاى زیادى را طراحى و اجرا مى کند که از جمله آنها مى توان به مقبره عمرخیام (نیشابور)، مقبره کمال الملک (نیشابور)، مقبره و موزه نادرشاه افشار (مشهد)، مجلس شوراى ملى ، موزه توس (مقبره فردوسى )، کارخانه نخ ریسى کوروس اخوان، کارخانه آرد مرشدى ، سازمان نقشه بردارى کل کشور ، بانک سپه (توپخانه )، مجتمع آموزشى یاغچى آباد ، سینما آسیا، سینما سانترال ، کارخانه کانادادراى (زمزم فعلى ) در تهران و اهواز ، کارخانه یخ سازى کورس اخوان و حدود ۱۵۰ خانه و ویلاى خصوصى براى شخصیت هاى مشهور آن زمان اشاره کرد که

اند و آموزه هاى کلاسیک بوزار پاریس در آنها پیاده شده است.











زندگی نامه فرانک گهری

فرانک اون گهری در ۲۸ فوریه ۱۹۲۹ در تورنتو کانادا متولد شد. نام مذهبی اش ابراهیم بود و محض خنده او را ماهی ( (fish صدا می کردند. بلافاصله پس از جنگ دوم جهانی کانادا را ترک کرد و با خانواده اش در لوس آنجلس اقامت گزید، آن هم نه در یک خانه ی ویلایی واقع در حومه سرسبز شهر که در مرکز شهری با تراکم جمعیت بالا و خطرناک. در کالیفرنیا نام خانوادگی اش را از گلدبرگ تغییر داد و تا اندازه ای با محیط سینمایی درخشان هالیوود آشنا گردید. در سال ۱۹۵۲ در سن ۲۳ سالگی همچون اردکی بیرون از آب است. در این هنگام خانم آنیتاسنایدر با درآمدی معمولی برای تامین مخارج زندگی مستقل خویش با او آشنا گردید و ازدواج کرد و در یافتن مسیری برای زیستن با فروتنی به کمک وی شتافت. بدین طریق گهری توفیق یافت که در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ثبت نام نماید. او در ابتدا هنر را انتخاب نمود سپس با تغییر رشته تحصیلی در سال ۱۹۵۴ در معماری فارغ التحصیل شد. کمی بعد، حین خدمت سربازی در جورجیا پروژه هایی را مطابق الگوهای معمار معروف به نام رایت طرح کرد و آثار کوچکی را با استفاده از باقی مانده ابزار ساده ای که طی دوران نوجوانی اش در مصالح فروشی پدر بزرگش می فروخت به مرحله اجرا رسانید. اینک همکاری با ویکتور گروئن را آزموده بود کسی که با ورود به لوس آنجلس مشی خبرگانی از وین را چون شیندلر و نیترا تعقیب می کرد.




زندگی نامه زاها حدید


 

زاها حديد در سال ۱۹۵۰ در بغداد در خانواده‌اي روشنفكر و مسلمان متولد شد. او تحصيلات دوران ابتدايي را در يكي از ديرهاي كاتوليك فرانسوي‌زبان بغداد سپري كرد. پس از آن، به‌سبب جوّ فرهنگي خانواده، با حمايت والدينش و روابط گسترده‌شان به آرزوي ايام كودكي‌اش تحقق بخشيد و بعد از گذراندن دورة رياضيات در دانشگاه امريكايي بيروت (۱۹۶۸ـ۱۹۷۱) به مدرسة معماري AA۱ لندن رفت و بدين ترتيب وارد دنياي مردانة معماري شد. او دربارة ايام كودكي‌اش چنين مي‌گويد: «من يك عرب عراقي‌ام و هرگز نمي‌توانم روزهاي زيبايي را كه در وطن داشتم از ذهنم بيرون كنم. كودكي من در آنجا در ميان منابع سرشار انساني و تاريخي به رويا شبيه است. مدرسة ما لابه‌لاي علفزارها و در دل طبيعتي سبز بود كه امروز از آن فقط خرابه‌هايي برجاست… شهر بغداد در آن ايام پر از آدم‌هاي عجيب با مليت‌ها و مذاهب مختلف بود و پرورش در اين محيط پر از تجربه‌هاي متفاوت شانس بزرگي براي من بود.» پدر زاها، محمد، فردي فعال در زمينة اقتصاد و پيشرو در حزب سوسيال‌دموكرات عراق بود. او فارغ‌التحصيل مدرسة LSE۲ بود. مادرش شاغل نبود ولي زن فعال و پويايي بود كه طراحي را به زاهاي كوچك آموخت. زاها در اين خانوادة فرهنگي بورژوا با تمكن نسبي مالي رشد يافت، چنانكه هر دو برادرش هم براي ادامة تحصيلات به كمبريج رفتند. كهن‌ترين خاطره‌اي كه زاها را در دنياي كودكانه‌اش به خانه‌سازي و طراحي دكور براي عروسك‌هايش تشويق كرده بود، خاطرة بازسازي خانة عمه‌اش به‌دست يكي از دوستان معمار پدرش بود.






زندگی نامه نورمن فاستر ۱۹۳۵ نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولد شد . ۱۹۵۳ پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشی در تالار شهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازی رفت و در حين خدمت در نيروی هوايی ، در زمينه مهندسی الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتی در مورد هواپيما کسب کرد . در نهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهای گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد . ۱۹۵۵ پس از اتمام دوره دوساله سربازی ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد . ۱۹۵۶ با ثبت نام در دانشگاه معماری منچستر ، به فراگیری دروس نسبتا سنتی ( در مقایسه با دروس و و رويکرد های متفاوت در انجمن معماران لندن و مدرسه ی معماری لیورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال ها توانست مهارت های منحصر به فردی در زمينه ی فنون ترسيم و ارائه به دست آورد .
زندگی نامه ریچارد راجرز ریچارد راجرز در سال 1933، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال 1938، همزمان با پدیدارشدن نشانه‌های آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوق‌لیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا جایی که از او با عنوان my first god یاد می‌کند. راجرز پس از مدتی کار برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا نخستین فعالیت حرفه‌ای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell، نورمن فاستر و Wendy Cheeseman، در قالب گروهی کوتاه‌عمر بنام Team 4 که فعالیتش تنها تا سال 1967 ادامه یافت، شروع کند. از سال 1971 نیز، با پروژه مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا سال 1978 ادامه داشت. راجرز در حال حاضر رئیس Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال 1977، در لندن تأسیس کرد و هم‌اینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر خواهد یافت.
ریچارد راجرز که از سال 1996، با کسب مقام اشرافی، به لرد راجرز ملقب گشته، در طول سال‌های متمادی زندگی حرفه‌ای خویش، موفق به دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌توان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال 1985، و نیز شیر طلایی بی‌ینال 2006 ونیز اشاره کرد.
ریچارد راجرز همواره با طراحی ساختمان‌هایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهره‌مند از تکنولوژی روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات اقلیمی و خلق ساختمان‌هایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک استفاده کنند، مهم‌ترین دغدغه‌های او در این معماری محسوب می‌شوند.
یکی از معروف‌ترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژه‌های او قرار دارد: مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال 1971، به همراه رنزو پیانو، در یک مسابقه بین‌المللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمان‌ها پنهان نگهداشته می‌شد، در معرض نمایش ‌گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لوله‌های تأسیساتی، پله‌های ‌برقی و سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری معاصر تبدیل کرد.
یکی دیگر از کارهای مشهور راجرز که از پروژه‌های اولیه او به شمار می‌رود، برج اداری Lloyd’s of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال 1986 به پایان رسید. ایجاد ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که سازه را غرق در نور طبیعی می‌کند، مهم‌ترین ویژگی معماری این ساختمان است.
از دیگر پروژه‌های مهم راجرز می‌توان به گنبد هزاره لندن (1996-1999)، ترمینال 4 فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (1997-2005) در Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژه‌های بزرگی در نقاط مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهم‌ترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج 71 طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی.
  زندگی نامه لوئی سالیوان لوييس ساليوان معمار بزرگ آمريكايي و «پدر معماري مدرن» در چنين روزي به دنيا آمد. او با تفكرات و عقايد منحصربه فردش توانست تحولي شگرف در هنر و صنعت معماري به وجود آورد و تاثيرات عميق او بر كسي پوشيده نيست. ساليوان بنيانگذار مدرسه معماران شيكاگو است و «فرانك لويدرايت» معمار افسانه اي آمريكايي از شاگردان او بوده است. «لوييس هنري ساليوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنيا آمد و مدت كوتاهي در «موسسه فناوري ماساچوست» (ام آي تي) به تحصيل مشغول شد و دريافت كه قادر است تحصيلات دبيرستان خود را يك سال زودتر تمام كند و با گذراندن يكسري امتحانات، دو سال در دانشگاه پيش بيفتد. او تنها ۱۶ سال داشت كه وارد دانشگاه ام آي تي شد و پس از يك سال تحصيل به فيلادلفيا رفت و براي خود شغلي در كنار معماري به نام «فرانك فرنس» (Frank Furness) پيدا كرد.



ركود اقتصادي سال ۱۸۳۱ بسياري از زحمات «فرانك فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشكلات مالي مجبور به اخراج ساليوان شد. در اين زمان «ساليوان» به شيكاگو رفت تا در جريان ساختمان سازي آن شهر كه پس از وقوع يك آتش سوزي گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بيازمايد. او خيلي خوش شانس بود كه موفق شد در كنار «ويليام لبارون جني» مشغول به كار شود. «جني» اولين معماري است كه از اسكلت فلزي در اجراي ساختمان بهره برده. پس از كمتر از يك سال فعاليت در كنار «جني»، «ساليوان» به قصد تحصيل بار سفر بست و يك سال در دانشگاه هنر پاريس مشغول به فراگيري شد.

پس از اتمام دوره آموزشي به شيكاگو بازگشت در حالي كه هنوز هجده سالگي اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعاليت در كنار معماران مختلفي گذراند تا اينكه در سال ۱۸۷۹ «دانكمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «ساليوان» را استخدام كرد و يك سال بعد او را در شركت خود شريك كرد. اين اتفاق سرآغاز دوران پيشرفت و موفقيت ساليوان بود. طي اين سال ها «ساليوان» و «آدلد» موفقيت هايي پي درپي به دست آوردند كه از جمله آنها مي توان به طرح و اجراي تالار سخنراني شهر شيكاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره كرد كه در پايان پروژه «ساليوان» و «آدلد» طبقه بالاي اين ساختمان را به عنوان آتليه خود انتخاب كردند. از ديگر موفقيت هاي اين دو شريك مي توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوييس اشاره كرد كه اولين آسمانخراش تاريخ معماري جهان به شمار مي رود. «لوييس ساليوان» اولين معماري است كه روش صحيح استفاده از اسكلت فلزي در ساختمان هاي بلند و مزاياي آن را به طرز بهينه اي مورد استفاده قرار داد. از آنجايي كه در ساختمان هايي كه با اسكلت فلزي بنا مي شوند معمولاً غير يك يا دو دهنه ديوار برشي در ساير نقاط ساختمان نه تنها عضو باربري وجود ندارد كه به عنوان مثال از ديوارهاي ساختمان فقط به دليل پوشندگي و محافظت سرمايي گرمايي استفاده مي شود و هيچ خاصيت باربري ندارد. «ساليوان» با علم به اين نكته در ساختمان هاي بلند از پنجره هايي با ابعاد بزرگ بهره مي برد كه نه تنها باعث روشنايي بيشتر فضاي داخلي مي شد كه با حذف ديوارها و ضخامت پائين شيشه هاي پنجره سطح مفيد ساختمان افزايش يافت. توجه ساليوان به مزاياي اسكلت فلزي موجب شد محدوديت هاي دست و پاگير مهندسي كه هميشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدي از بين برود و اين تحولي شگرف در معماري مدرن را باعث شد. در سال ۱۸۹۰ «ساليوان» يكي از ۱۰ معمار منتخبي بود كه براي اجراي ساختمان «نمايشگاه جهاني كلمبيا» كه قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شيكاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختماني كه بعدها «شهر سفيد» لقب گرفت. از ديگر شاهكارهاي خلق شده «ساليوان» مي توان به ساختمان عظيم ترمينال شيكاگو و «دروازه طلايي» كه طاقي است عظيم كه در «شهر سفيد» قرار دارد اشاره كرد. شراكت «آدلد» و «ساليوان» پس از اجراي فروشگاه زنجيره اي «كارسون پيري اسكات» به اتمام رسيد و در پي انحلال شركت «ساليوان» يك دوره بيست ساله را با سيري نزولي چه در زمينه مالي و چه زمينه احساسي سپري كرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسيار در هنر معماري بارها تقدير شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان يك طراح خبره از مسابقه اي كه براي طرح و اجراي «برج تريبيون» برگزار شده بود شديداً انتقاد كرد. يك برج با اسكلت فلزي و نمايي از سنگ كه ساختمان هاي سنگي معماري گوتيك را تداعي مي كرد اما ساليوان يك تحريف بزرگ تاريخي را در طراحي آن كشف كرده بود. لوييس ساليوان عاقبت در چهاردهم آوريل ۱۹۲۴ در شيكاگو چشم از جهان فروبست. فرانك لويد رايت كه به نوعي شاگرد او محسوب مي شد مراسم تدفين اين معمار بزرگ را كه در زمان مرگ فقير و تنها در اتاق هتلي در شيكاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار كرد. اكنون كه سال ها از مرگ او مي گذرد هنوز تاثير تفكرات اين اولين معمار پيشرو در معماري جهان به چشم مي خورد.


مطالب مشابه :


مدیریت فروشگاه چیدمان فروشگاه مهندسی فروشگاه معماری فروشگاه بازاریابی فروشگاه

مدیریت فروشگاه، مدیریت خرده فروشی اصول و تکنیک های يكسان بوده و از دكور




عوامل موثر ايجاد انگيزه مشتري در محیط فروشگاه

6- ويترين هاي مورد استفاده در سطح فروش يكسان بوده و از دكور طلا استفاده مي فروشی. موضوعات




يك عروسي رويايي با برنامه‌ريزي ايده‌آل

در مورد قيمت طلا به هيچ عنوان كه از آن يك دكور زيبا بسازيد و فروشی‌های بالای




ایرو سارینن

- مدال طلا از انستيتو اش در مصالح فروشی پدر سازي و طراحي دكور براي عروسك




فروش و بازاریابی سورئالیستی طراحی و چیدمان فروشگاه

3- ويترين هاي مورد استفاده در سطح فروش يكسان بوده و از دكور طلا استفاده مي فروشی عمده




راهنماي برگزاري جشن عروسي از ابتدا تا انتها

و شمعدان كنسولي باشيد چون حتما به اندازه كافي جا داريد كه از آن يك دكور فروشی ‌های




برچسب :