هوش تجاری

rdegem0i05x214izlpt.jpg

تهیه وتنظیم:مهرآفرین بخشی

چکیده

سازمان های مختلف با ابعاد و زمینه های کاری متفاوت ممکن است با مشکلات متفاوتی در امر استفاده از داده های موجود در سیستم هایی از قبیل فروش ، انبار و مالی مواجه شوند. راهکاری وجود دارد که برای شرایط و مشکلات پاسخ مناسب ارائه می دهد. و این راهکار هوش تجاری نام دارد.

هوش تجاری چیست؟ هوش تجاری مجموعه توانائیها ، تکنولوژیها ، ابزارها و راهکارهایی است که به درک بهتر مدیران از شرایط کسب و کار کمک می نماید.

هوش تجاری یکی از شاخص های دریای بیکران فناوری اطلاعات است. هوش تجاری با دامنه وسیعی از تکنیک ها، ابزارها و برنامه های کاربردی از قبیل پردازش تراکنش برخط ، پردازش تحلیلی برخط ، پایگاه تحلیلی و .... در ارتباط است و هدف آن ارتقای کیفیت عملیات و تحلیل عملیات است. علاوه براین هوش تجاری فرآیند تبدیل داده ها به اطلاعات است به گونه ای که سازمان تجاری را قادر به تجزیه و تحلیل اطلاعات می کند تا بتواند با کسب بینش و درک صحیح نیازمندیهای همه ذینفعان سیستم را مدنظر داشته باشد.

هدف این مقاله تشریح فرآیندهایی است که در ساخت سیستم های هوش تجاری به کار می رود و به ضورت ضمنی استفاده از تکنولوژی RFID را ( به عنوان توانمندساز هوش تجاری ) در جهت افزایش بهره وری و داشتن تصمیمات بلادرنگ بیان می کند.

حقیقت اجتماعی - اقتصادی سازمانهای معاصر، آنها را ملزم به جستجوی ابزارهایی برای تسهیل فرایند كسب اثربخش داده ها، پردازش و تحلیل وسیع آنها از منابع مختلف و پراكنده كرده است تا براساس آن پایه ای را برای كشف دانش جدید بنا نهند.
برای سالیان متمادی، سیستم‌های اطلاعات مدیریت (MIS)، سازمانها را در انجام وظایف مختلفشان مورد حمایت قرار داده اند؛ هر چند، امروزه به سیستم‌های اطلاعاتی ، توجه كمی می شود. تاكنون سیستم‌های اطلاعات مدیریت موجود مانند: (MIS، DSS،ES ،EIS ) نتوانسته است انتظارات تصمیم گیرندگان سازمانی را، به ویژه در موارد زیر برآورده سازد :

_ گرفتن تصمیمات در فوریتهای زمانی،

_ صد كردن رقابت،

_ به دست آوردن اطلاعات مختلف با دیدگاه‌های متفاوت،

_ برای انجام تحلیلهای مداوم روی داده‌های بیشمار و ملاحظه متغیرهای مختلف مربوط به عملكرد سازمان .

به طور ساده، سیستم‌های اطلاعات مدیریت كه به آنها اشاره شد، قادر به ایجاد یكپارچگی میان داده های مختلف، پراكنده و ناهمگن نبوده اند و همچنین آنها نتوانسته‌اند داده ها را با توجه به زمینه‌های وسیع موجود، به گونه‌ای اثربخش تفسیر كنند و قادر به شناسایی مناسب وابستگی‌های موجود میان داده های جدید نبوده اند. دلایل موجود حكایت از وجود تكنیكهای نامناسب برای دستیابی، تحلیل، كشف و تفسیر داده ها دارد. برای اینكه سازمانها قادر به واكنش سریع در برابر تغییرات بازار باشند، نیاز به سیستم‌های اطلاعات مدیریتی دارند كه بتوانند از سازمان و محیط آن تحلیلهای علت و معلولی مختلف را انجام دهند. سیستمهای هوش تجاری ابزاری را فراهم می كنند كه براساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شكل مناسبی پاسخ داده شود. وظایف اصلی كه توسط سیستمهای هوش تجاری مورد توجه قرار می گیرد، شامل : شناسایی هوشمندانه داده‌های اطلاعاتی، تجمیع آنها و تحلیل چند بعدی داده هایی است كه از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آمده است. سیستم‌های هوش تجاری، داده های مربوط به سیستمهای اطلاعاتی درون سازمانی را با داده هایی كه از محیط سازمان به دست می آید ، تجمیع می كنند . این داده های محیطی می تواند شامل آمارها ، پایگاه‌های اطلاعاتی مربوط به مراكز سرمایه گذاری و مالی و پایگاه های داده متفرقه باشند‌. چنین سیستم‌هایی به عنوان رابط هاو واسط گرهایی هستند كه برای كسب اطلاعات روزآمد ، قابل اطمینان و كافی، نسبت به فعالیت های مختلف شركت عمل می‌كنند.
نتایج حاصل از پژوهشها نشان می‌دهند كه سیستم‌های هوش تجاری مورد بحث در اصلاح و شفاف سازی جریانهای اطلاعاتی و مدیریت دانش مشاركت كرده، سازمانها را برای موارد زیر توانمند می سازند :

_ استمرار سوددهی از فروش محصولات،

_ تحلیل هزینه ها ،

_ نظارت بر محیط اطراف،

_ كشف كلاهبرداریها و قانون شكنی‌ها.

هوشتجاريچيست؟

هوش تجاري مجموعه تواناييها، تکنولوژي ها، ابزارها و راهکارهايي است که به درک بهتر مديران از شرايط کسب و کار کمک مي نمايد. ابزارهاي هوش تجاري، ديدگاه هايي از شرايط گذشته، حال و آينده را در اختيار افراد قرار مي دهند. با پياده سازي راهکارهاي هوش تجاري فاصله موجود بين مديران مياني و مديران ارشد از ديدگاه ارتباط اطلاعاتي از ميان خواهد رفت و اطلاعات مورد نياز مديران در هر سطح، در لحظه و با کيفيت بالا در اختيار آنها قرار خواهد گرفت. همچنين کارشناسان و تحليل گران مي تواند با استفاده از امکانات ساده، فعاليتهاي خود را بهبود بخشند و به نتايج بهتري دست پيدا نمايند.

BI در سطوح مختلف سازمان کاربرد دارد که عبارتند از:

▪ سطح استراتژیک (Strategic level): که مربوط به تصمیمگیریهای کلان سازمان توسط مدیران رده بالا است. این نوع استفادهها در دفعات کم و در دورههای طولانی انجام میشود اما ممکن است با حجم بالایی از اطلاعات و پردازشها همراه باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح، غالبا در حوزه مسایل غیر ساختیافته (Unvstructured) و توسط مدیران ارشد هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات، تاثیرات بلندمدت (Long – term effect) و کلانی در سازمان دارند.

▪ سطح تاکتیکی (Tactical Level): مربوط به عملیاتی است که در حوزه مدیران میانی انجام میشود. این عملیات میتواند شامل پیگیری عملیت در سطح پایین، نحوه انجام آن، گزارشگیری و نهایتا جمعبندی دادههای مفید برای اتخاذ تصمیمات میانمدت سازمان باشد. تصمیمات گرفته شده در این سطح، غالبا در حوزه مسایل نیمهساخت یافته (Semi – Structured) و توسط مدیران میانی هستند.

▪ سطح عملیاتی (Operational LeveL): پایینترین سطح انجام فعالیتهای تجاری یک سازمان است که در دفعات بالا معمولا به صورت تکراری در ردههای پایین عملیاتی سازمان انجام میشود. این عملیات در دفعات بالا بوده و با حجم کمی از دادهها سر و کار دارند. تصمیمات گرفقته شده در این سطح غالبا در حوزه مسایل ساختیافته (Structured) و توسط مدیران رده پایین هستند. نتایج حاصل از این تصمیمات، تاثیرات کوتاه مدت (Short – term effect) و خرد در سازمان دارند

nvcv6i5pardtuzednp1h.jpg

- هوشتجاريچطورکارميکند؟

هوش تجاري بر مبناي يک هدف ساده پياده سازي مي شود: "بهبود کارايي با ايجاد بستر مناسب براي تصميم سازي در سازمان". وقتي که ديدگاه مديران نسبت به داده هاي سازماني کامل وجامع است، مي توان به تصميمات اتخاذ شده اطمينان کامل داشت و مطمئن بود که اين تصميمات سازمان را در شرايط رقابتي حفظ مي نمايد و همچنين اهداف تعريف شده به دست خواهند آمد. اما براي استفاده کامل از قابليتهاي هوش تجاري، اين راه کار بايد توانايي انعطاف پذيري و در اختيار گذاشتن امکانات مختلف در سطح افراد، تيمها و کل سازمان را داشته باشد. همچنين هوش تجاري بايد به نيازهاي مختلف افراد در سطوح مختلف سازمان پاسخگو باشد و از تمام اطلاعات ساختار يافته (Structured Data) و يا ساختار نيافته (Unstructured Data) براي تصميم سازي استفاده نمايد.

 

7pnjzrrq9elgdqblaln6.jpg

                هدف‌هایسیستم‌هایهوشتجاری

ممكن است سیستم‌های هوش تجاری‌، از دیدگاه های مختلف مورد تحلیل قرار گیرند . سازمانها و تصمیم گیرندگان آنها‌، می بایستی اجرای سیستم هوش تجاری در سازمان را براساس فلسفه و متدولوژی ویژه سازمان انجام دهند . این فلسفه و متدولوژی متكی بر اطلاعات و دانش، ارتباطات گسترده ، اشتراك دانش همراه با رویكرد كل نگر و تحلیلی برای فرایندهای تجاری سازمان است. فرض شده كه سیستمهای هوش تجاری ، راه حلهایی هستند كه مسئول فراهم ساختن اطلاعات و دانش از داده‌ها بوده، موظف به خلق محیطی برای تصمیم گیری اثربخش‌، تفكر و اقدام استراتژیك در سازمانها هستند. ارزش سیستم‌های هوش تجاری در تجارت به طور عمده براین واقعیت دلالت دارد كه چنین سیستم‌هایی، اطلاعاتی را ارائه می دهند كه ممكن است به عنوان پایه ای برای ایجاد و تغییرات اساسی در یك شركت خاص به كار روند‌. از جمله می‌توان به برقراری زمینه‌های جدید برای همكاری‌، كسب مشتریان جدید ، شناسایی بازارهای جدید و ارائه محصولات جدید برای مشتریان اشاره كرد. سیستم‌های هوش تجاری به دلایل مختلف ، متفاوت از سیستم‌های اطلاعات مدیریت مانند: (DSS ،EIS وES) هستند‌، نخست به خاطر اینكه دامنه موضوعی وسیعی را دربرمی گیرند و سپس به خاطر تحلیلهای چند متغیری و داده های تا حدی ساختاربندی شده از منابع مختلف و ارائه چند بعدی داده‌ها.
در ضمن فرض براین است كه سیستم‌های هوش تجاری ، صرف نظر از سطح سازندگان آن ، تصمیم گیری را در تمامی سطوح مدیریت ، مورد حمایت قرار می دهند . در سطحی راهبردی، سیستم‌های هوش تجاری ، امكان تنظیم دقیق هدف‌ها و پیگیری تحقق آنها را فراهم می سازند . هوش تجاری ، ارائه گزارشهای مقایسه ای مختلف مانند نتایج حاصل از بررسی‌های تاریخی، سودمندی پیشنهادهای خاص، اثربخشی مجاری توزیع اطلاعات همراه با شبیه سازی نتایج مربوط به توسعه و پیش بینی آینده بر پایه برخی پیش فرضها را ممكن می سازد.
در سطحی تاكتیكی، سیستم‌های هوش تجاری، ممكن است پایه ای را برای تصمیم گیری منطبق با مدیریت بازار ، مدیریت فروش ، مدیریت مالی ، مدیریت سرمایه و ... به وجود آورند. این سیستم‌ها اجازه می‌دهند كه شركت نسبت به اقدامات آتی‌اش خوشبین بوده و عملكرد تكنولوژیكی‌، مالی و یا سازمانیش را در جهت تحقق هدف‌های راهبردی شركت و اثربخشی بیشتر آن، اصلاح كند.
در سطح عملیاتی ، سیستم‌های هوش تجاری برای انجام تحلیلهای موردی و پاسخ به پرسشهای مرتبط با عملیات مداوم بخشها ، برآوردهای مالی به روز شده ، فروش و همكاری با فروشندگان ، مشتریان و ... مورد استفاده قرار می گیرند.

كاربردهايهوشتجاريبهتفكيكصنايع
گروه‌هاي مختلفي از كاربران از سيستم‌هاي هوش‌تجاري بهره مي‌برند، از متخصصان كنترل گرفته تا متخصصان مالي،‌كارشناسان فروش و اعضاي هيأت مديره. بخش‌هايي كه بيشتر از همه از سيستم‌هاي هوش‌تجاري استفاده مي‌كنند شركت‌هاي بازرگاني، بانك‌ها و بخش‌هاي مالي، مخابرات و شركت‌هاي توليدي/صنعتي مي‌باشند.
   خرده فروشی:

-          پيش بيني (Forecasting) : با استفاده از مرور داده ها در سيستم هاي هوش تجاري مي توان نياز منديها را پيش‌بيني كرد و بر اساس پيش‌بيني‌هاي انجام گرفته، نيازمنديهاي انبار را با دقت بيشتري تعيين نمود.

-         سفارشات و تجديد فروش، خريد و تداركات (Ordering and Replenishment) : در سيستم هاي هوش تجاري، با استفاده از اطلاعات، تصميمات در مورد اقلام سفارش داده شده و  مقادير آنها سريعتر اخذ مي شوند.

-         بازاريابي (Marketing) : با استفاده از هوش تجاري تراكنش هاي مشتريان را مي توان بررسي كرد.(چه محصولي فروخته شده است و چه كسي آن را خريده است؟(

بیمه:

-          تحليل ادعاهاي خسارت و حق بيمه (Claims and Premium analysis) :   سيستم‌هاي هوش تجاري امكان تحليل جزئيات ادعاهاي خسارت و حق بيمه در طول زمان را بر اساس محصول، سياست بيمه،‌ نوع ادعا و ساير مشخصات فراهم مي‌كنند.

-         تحليل مشتريان (Customer Analysis) : سيستم هاي هوش تجاري نيازمندي هاي مشتريان و الگوهاي استفاده از محصولات را  تحليل مي نمايند، برنامه ريزي بازاريابي را با توجه به مشخصات مشتريان توسعه مي دهند و ريسك پذيري را در مورد مشتريان در كسب و كار مورد نظر مورد بررسي قرار مي دهند و در نهايت سرويس هاي ارائه شده به مشتريان را بهبود مي دهند.

-         تحليل ريسك (Risk Analysis) : سيستم هاي هوش تجاري بخش هاي پرخطر و پر ريسك بازار را شناسايي مي‌كنند و فرصت هاي موجود در بخش‌هاي خاص از بازار را تعيين مي نمايند، همچنين بخش هاي مختلف بازار را كه مي توانند به يكديگر مربوط باشند را به يكديگر ارتباط مي دهند و سعي مي نمايند تا  ادعاهاي خسارت پي در پي را كاهش دهند.

بانکداری:

-         مديريت اعتبار (Credit Management) : سيستم هاي هوش تجاري  بر اساس رده و نوع مشتري، الگوهاي پيشروي به سمت مشكلات اعتباري را پيدا مي‌كنند و از اين طريق به مشتريان جهت اجتناب از مشكلات اعتباري و مديريت باقي مانده اعتبار هشدار مي دهند. علاوه بر اين ابزارهاي هوش تجاري اسناد اعتباري بانك ها را بررسي مي نمايند و اتلاف اعتبار را كاهش مي دهد.

-         فروش شعب (Branch Sales) : سيستم هاي هوش تجاري‌ فرآيند خدمات به مشتريان را بهبود مي بخشد. بعلاوه هوش تجاري عمليات پيشنهاد Cross Selling به مشتريان را امكان پذير مي نمايد و از اين گذشته فرآيند  پشتيباني به مشتري را بهبود مي بخشد كه در نهايت به افزايش وفاداري مشتري مي انجامد.

مخابرات:

-         شناسايي و تقسيم‌بندي مشتريان (Customer Profiling and Segmentation ) : سيستم هاي هوش تجاري مي توانند مشخصات محصولات پر منفعت و دسته هاي مشتريان سودآور را تعيين مي نمايند. اين ابزارها مشخصات مشتريان را با جزئيات و به طور يكپارچه ارائه مي دهند و در نهايت نيازمنديهاي آتي مشتريان را مشخص مي نمايند.

-         پيش‌بيني نيازمنديهاي مشتريان (Customer Demand Forecasting ) : هوش تجاري به كمك ابزارهاي قدرتمند و متدولوژي هاي كارآمد نيازمنديهاي فرداي محصولات و سرويس‌ها را پيش بيني مي نمايد،‌ روش‌هايي براي تحليل رويگرداني مشتريان فراهم مي‌كند و به ابقاي مشتريان كمك مي‌نمايد.

صنایع تولیدی:

-         فروش (Sales) : سيستم هاي هوش تجاري داده هاي حاصل از عمليات تراكنش هاي هر مشتري را  تحليل مي نمايند

-         خريد (Purchasing) : سيستم‌هاي هوش تجاري مي‌توانند به مراكز توزيع كمك كنند كه حجم‌هاي بيشتر توزيع را مديريت نمايند.

-         پيش‌بيني   (Forecasting) : سيستم هاي هوش تجاري براي اين دسته از صنايع مي تواند نياز منديهايشان را پيش بيني و احتياجات انبارهايشان را  تعيين نمايند.

-         سفارشات و تامين قطعات (Ordering and Replenishment) : در سيستم هاي هوش تجاري با استفاده از اطلاعات، تصميمات در مورد اقلام سفارش داده شده و مقدار آنها سريعتر اخذ مي شوند.

-         توزيع و تداركات كالا (Distribution and Logistics) : سيستم هاي هوش تجاري فرآيند توزيع و حمل و نقل محصولات را با افزايش كمي آنها با كيفيت مديريت مي نمايند.

-         مديريت حمل و نقل (Transportation Management ) : سيستم هاي هوش تجاري زمانبندي توزيع محصولات سفارش داده شده را با توجه به توانايي شركت مي تواند تنظيم نمايند.

-         برنامه ريزي انبار (Inventory Planning) : سيستم هاي هوش تجاري به شناسايي نيازمندي هاي انبار و متعاقباً، اطمينان از سطح معيني از سرويس دهي كمك

 

روششناسیساختسیستم‌هایهوشتجاری

ساخت واجرای سیستم های هوش تجاری، مستلزم سازمانهایی است كه فرهنگ كار در آنها با اطلاعات و فناوریهای آن هماهنگی داشته باشد. در این رابطه به موارد زیر می‌توان اشاره كرد:

- تحقیق مداوم و مستمر درباره نیازهای اطلاعاتی سازمان (نیازهای فعلی و آتی).
- همكاری توأم با اعتماد بهره‌گیران سازمانی مانند: (تصمیم‌گیرندگان و كاركنان عملیاتی سازمان) با بخش‌های IT و مراكز مدیریت دانش.

- به اشتراك گذاری اطلاعات. و:

- توانایی در انجام فراتحلیل‌ها و استفاده از آنها برای مدیریت مناسب.
برای پیشنهاد متدولوژی ساخت و اجرای سیستم‌های هوش تجاری، نویسندگان این مقاله، از شیوه‌های تجاری تجربه شده به وسیله شركت‌های موفق در زمینه ساخت سیستم‌های هوش تجاری بهره گرفته‌اند. هر مدل جامعی كه برای این منظور پیشنهاد شود، ممكن است كه مجموعه‌ای از دستوركارها و انواعی از الگوها را به سازمانها معرفی كند. مدل مورد نظر، توجه ویژه‌ای به نقش بهره‌گیران نهایی شركت دارد كه در كل چرخه زندگی سیستم‌های هوش تجاری، به طور موثری آن را بكار می‌گیرند. درك درست قدرت تأثیر بهره گیران نهایی شركت بر روی عملكرد سیستم هوش تجاری، به ما اجازه می‌دهد كه دو مرحله مهم در رویكرد ساخت و اجرای سیستم‌های مورد بحث را پیشنهاد كنیم:

_ ایجاد سیستم هوش تجاری،

_ به كارگیری سیستم هوش تجاری.

خلق سیستم هوش تجاری بیشترین زمان را صرف خودش كرده و این مرحله مستلزم بهره‌گیری از بیشترین منابع مالی و انسانی شركت در فرایند كلی چرخه زندگی سیستم هوش تجاری است. ایجاد سیستم هوش تجاری دربرگیرنده مراحل بیشماری ، به ویژه مراحل زیراست:

- تعیین اینكه چه كسی عهده‌دار اجرای سیستم است. برای مثال تعیین استراتژی‌های توسعه سیستم هوش تجاری،

- شناسایی و آماده‌سازی منبع داده،

- انتخاب ابزارهای سیستم هوش تجاری،

- طراحی و پیاده سازی سیستم هوش تجاری،

- كشف و جستجوی نیازهای اطلاعاتی جدید و كاربردهای دیگر مربوط به سیستم هوش تجاری.

مرحله به كارگیری سیستم هوش تجاری، به طور برجسته وابسته به درخواست‌های بهره گیران نهایی شركت است. بیشترین نقش در این مرحله، مربوط به فعالیت‌های ترویج و توسعه سیستم های هوش تجاری و تحلیل داده‌ها می‌شود. ممكن است كه این مرحله در چندین مرحله مختلف ، براساس تشخیص بهره‌گیران نهایی شركت و بر اساس نیازها و وظایف آنها تقسیم شود. اساساً این مراحل شامل موارد ذیل است:

_ تحلیلهای منطقی كه به شناسایی شركای زنجیره تأمین كمك می‌كند،

_ دستیابی، بازبینی و تحلیل واقعیت‌ها،

_ توسعه گزینه‌های مختلف تصمیم‌گیری،

_ تقسیم و تشریك مساعی .

_ تغییر در اثر عملكرد شركت .

 

شناساییوآمادهسازیداده‌هابرایسیستمهوشتجاری

در مرحله شناسایی و آماده سازی داده‌ها، تعیین منابع داده كه قرار است از نیازهای تجاری پشتیبانی كند، از جمله اقدامات ضروری است. تعیین و تشخیص منابع، مستلزم شناسایی منابع درونی (منابع دانش و اطلاعات ، منابع فناوری اطلاعات، بایگانی‌های كاغذی و ...) و منابع بیرونی (متمركز بر مشتریان، فروشندگان، سهام داران و غیره ...) همراه با بررسی میزان قابلیت اعتماد منابع و بررسی تغییر شكلهایی است كه در منابع مورد بحث اتفاق می‌افتد. تحقق این مرحله، نیازمند كمك چشمگیر تصمیم‌گیرندگان ، كاركنان اجرایی، بخش‌های فناوری اطلاعات، دپارتمانهای مدیریت دانش و مشتریان راهبردی است. در این مرحله ، ضروری است كه همه سیستم‌های اطلاعاتی و بانك های داده مورد استفاده یك شركت معین تشخیص داده شوند. هنگام انجام چنین تشخیصی، ضروری است كه چند دستور مهم را در نظر داشته باشیم:

_ یافتن داده‌هایی كه در سیستم‌های اطلاعاتی وجود دارند واز دیدگاه تحلیل‌هایی كه انجام گرفته‌اند، بی‌اهمیت شناخته شده‌اند.

_ یافتن روابط بین داده‌ها در سیستم‌های اطلاعاتی مختلف،

_ تشریح ساختار منطقی داده‌هایی كه در سیستم اطلاعاتی یافت می‌شوند. نه تنها باید به ساختار آنها توجه زیادی شود، بلكه به رابطه آنها با فرایندهای تجاری نیز باید توجه كرد.

_ یافتن مكانها یا وضعیت‌هایی كه در داده‌ها ایجاد خطا می‌كنند (مثلاً احتمال تناقض بین داده‌ها).

_ یافتن محدودیت‌های مربوط به كاربرد سیستم های اطلاعاتی (اینكه داده‌ها به علت منطق نادرست پایگاه منبع نمی‌توانند خارج از سیستم اطلاعات تعریف و بازشناسی شوند).

طراحیواجرایسیستمهوشتجاری

در مرحله طراحی و اجرای سیستم هوش تجاری ، دامنه ای از فعالیتها انجام می پذیرد. میزان تلاشی که در این باره صورت می گیرد، ارتباط مستقیم با پیچیدگی سیستم و سطح محبوبیت آن دارد؛ هر چند در اکثر موارد ، خلق یک برنامه کاربردی مربوط به هوش تجاری، نیازمند زمان زیادی است . این مدت زمان، نه تنها صرف طراحی واسط های اختصاصی برای برقراری ارتباط بین سیستم هوش تجاری و پایگاه های اطلاعاتی دیگر می شود، بلکه شامل اطمینان یافتن از میزان منطقی بودن و سازگاری برنامه کاربردی هوش تجاری نیز می شود.  مرحله مهم دیگری که در ارتباط با طراحی سیستم هوش تجاری وجود دارد ، ساختن پایگاه داده‌ای است که دو وظیفه مهم را بر عهده دارد : فراهم ساختن مخزنی از داده ها كه برای تحلیلهای آتی از آن بهره گرفته می شود و فراهم سازی پایگاهی برای سیستم هوش تجاری.
برای اطمینان یافتن از اینکه یک پایگاه داده به طور منظم براساس داده های حاصل از سیستم‌های انتقالی به روز می شود یا نه ، ضروری است ، مکانیزمهای ورود داده ایجاد شود. چنین مکانیزمهایی باید امکان ورود همه داده ها را فراهم کرده، به کاربران اجازه ورود داده های اضافی را بدهند تا سیستم‌های منبع از این راه به مرور غنی تر شوند. هرگز این‌گونه نیست که ورود داده های اضافی، به سیستم‌ها و مکانیزمهای منبع ، بار اضافی تحمیل کند‌. مکانیزمهای انتقال داده به طور همزمان وظیفه کنترل آن را بر عهده دارند که وظیفه‌ای در جهت همسان‌سازی داده‌ها است. در موارد زیادی، مکانیزمهای مورد بحث زمینه یافتن ناسازگاریها و خطاها را در مرحله اجرا ، فراهم می کنند. پایگاه داده ایجاد شده ، باید پایه ای برای طراحی گزارشها باشد. تهیه چند یا دست كم دو گروه از گزارشها، ضروری است. پیش از این باید گزارشهایی که به گونه‌ای منظم به وسیله کاربران اصلی به روز رسانی شده اند، مشخص شوند‌. چنین گروهی ، همچنین باید کاربران متخصصی را پیش بینی کند که گزارشهایی را براساس نیازهای خاص، فراهم می کنند. نوع دوم گزارشها شامل گروهی است که منتج از نیازهای ویژه دور از انتظار است که مربوط به جزییات یافته شده در داده‌ها است. تجربه نشان می دهد که - دیر یا زود - شرکتها نیازمند بهره‌گیری از تحلیلهای چند بعدی هستند، بدین معنی که پیشنهادها در جهت اجرای هوش تجاری باید در جهت طرحهای پردازش تحلیلی بهنگام (OLAP) که به کاربران اجازه کاوش داده ها و بازبینی داده ها از جنبه های مختلف را می دهد و داده کاوی که به درک بهتر سلایق و ترجیحات مشتریان و ماهیت چنین سلایقی، زنجیره تامین، اثرهای جغرافیایی و ...

کمک می کند ، باشد . بسته به نوع ویژگیها و نیازهای سازمانها‌، تحلیل‌ها ممکن است برای مواردی مانند آنچه در پی آمده ، به کار روند :

_ بررسی قابلیت سود بخشی مشتریان و میزان ارزشمندی دوره سودرسانی آنها،
_ تعیین میزان اهمیت شاخص ها،

_ بخش بندی،

_ نظارت و بررسی میزان وفاداری مشتریان،

_ بررسی میزان حمایت مشتریان،

_ یافتن شباهتها،

_ بررسی تقلب ها یا کلاه برداریها،

_ بررسی رقابت های مربوط به بازاریابی .

مرحلهبهکارگیریسیستمهوشتجاری

این مرحله، نیازمند کاربرانی با قوه ابتکار زیاد است . منطبق با نیازهای موجود‌، کاربران باید تحلیل‌ها و گزارشهای مورد نظر بانیان سیستم هوش تجاری را فراهم کرده، بتوانند موضوعات مناسب را پیگیری كرده، نتایج به دست آمده را تفسیر کنند.
تحلیل‌هایی که از وقایع مختلف صورت می گیرد ، ممکن است روشهای چندگانه‌ای را در حل مسائل مهم و بهینه سازی فعالیتهای بیشمار ظاهر سازد و اتخاذ تصمیم پایانی مستلزم مشاوره مکرر با دیگر کارکنان و تصمیم گیرندگان سازمانی است .
تحلیل‌های حاصل از پرسشها و پاسخهایی که پیشتر اشاره شد ، باید پوشش دهنده همکاری و ارتباط همه کسانی باشد که در فرایند تصمیم گیری شرکت ، مشارکت می کنند. کار مداوم با اطلاعات و ابزارها برای تحلیل و شناسایی داده ها ، امکان ایجاد تغییرات اساسی در چرخه تصمیم گیری را فراهم می کند . از جمله تغییرات در عملکرد شرکت، شامل: جستجوی شکلهای جدیدی از همکاری با منابع خارج از شرکت، بازارهای جدید و همکاران تجاری جدید و.... می شود. اجرای مرحله پایانی چرخه ساخت و به کارگیری سیستم های هوش تجاری ، بدین معنی نیست که همه مشکلات مربوط به هوش تجاری، ویژه یک شرکت معین است. همان گونه كه گفته شد ، چرخه مورد بحث، ماهیتی تکراری دارد، بنابراین از جمله دلایل تحلیل بیشتر نیازهای اطلاعاتی ، ارزشیابی مجدد راه حلهای پیشین و تفسیر و تبدیل آنها ، بهینه سازی و تعدیل آنها می باشد.

چهنوعکسبوکاريميتوادازاينراهکاربهرهببرد؟

•         شرکتهاي توليدي و فروش

·         بدست آوردن ديدگاه نسبت به افزايش يا کاهش سود حاصل از فروش. ميزان فروش بر حسب نوع کالا، مناطق فروش، کانالهاي فروش. پيش بيني ميزان فروش و سود آوري بر مبناي داده هاي قبلي

·         کنترل و برنامه ريزي مناسب  براي منابع فروش

·         شناسايي مشتريان با ارزش

·         هماهنگي برنامه فروش با اهداف سازماني

•         شرکتهاي سرمايه گذاري

·         بدست آوردن ديدگاه نسبت به سرمايه گذاري هاي انجام شده و پيش بيني سود حاصله از منابع مالي اختصاص داده شده

·         بدست آوردن ديدگاه نسبت به شرايط هر يک از سرمايه گذاري هاي انجام شده بصورت جداگانه

·         کنترل اهداف و يا تعيين اهداف جديد بر مبناي گزارشات بدست آمده

·         تصميم سازي براي انجام سرمايه گذاري هاي جديد بر مبناي تحليل داده هاي پيشين

·         هماهنگي شرايط سرمايه گذاري با اهداف سازماني

•         شرکتها خدماتي

·         تحليل نوع خدمات بر مبناي موقعيت هاي مختلف، زمان خدمت رساني، هزينه هاي انجام شده و سود بدست آمده

·         بدست آوردن ديدگاه نسبت به  نحوه خدمت رساني به مشتريان

·         تصميم سازي در جهت نحوه ارائه خدمات

·         هماهنگي خدمات با اهداف سازماني

•         شرکتهاي پروژه اي

·         بدست آوردن ديدگاه نسبت به شرايط پروژه هاي انجام شده در هر لحظه

·         بدست آوردن ديدگاه از بودجه و منابع تخصيص داده شده به پروژه

·         تحليل ارزش کسب شده در طول مدت حيات پروژه

·         پيش بيني شرايط منابع موجود با پيشرفت پروژه

·         هماهنگ نمودن شرایط پروژه با اهداف سازمانی

چهافراديدرسازمانازپيادهسازياينراهکاربهرهخواهندبرد؟

•         مديران ارشد

·         در اختيار داشتن محلي متمرکز براي مشاهده گزارشات مختلف از شرايط سازمان

·         افزايش ضريب اطمينان تصميم سازي

·         کاهش هزينه ها با بدست آمدن ديدگاه نسبت به عملکرد بخشهاي مختلف سازمان

·         بررسي شرايط اهداف سازمان و برنامه ريزي براي دستيابي به اهداف

•         مديران فروش، عمليات، پروژه

·         کنترل روند انجام امور با در اختيار گرفتن گزارشات تحليلي

·         تقويت توان مشاوره به مديران ارشد در جهت انتخاب بهترين استراتژي

•         مديران IT

·         کاهش حجم امور تکراري با خودکار نمودن فرآيندهاي جمع آوري داده ها و گزارش سازي از آنها

·         مديريت و امنيت متمرکز

استفاده از دانش موجود براي راهبري ابزارها

 هفت مسأله‌عمده که توسط راهکار  هوش تجاری هدف قرار گرفته‌اند

  • سازمان نيازهاي اطلاعاتي ضروري و حساس خود را تشخيص نمي‌دهد يا نمي‌شناسد.
  • سيگنال‌هاي ضعيف از فضا و محيط کسب‌ و کار دريافت نمي‌شود يا قابل تشخيص نيستند.
  • اطلاعات و داده‌هايي که از برخي منبابع بيروني مي‌رسند به‌گونه‌اي بهينه‌اي جمع‌آوري نشده‌اند.
  • اطلاعات و دانش پرسنل سازمان به‌صورت بهينه مورد استفاده قرار نمي‌گيرد.
  • حجم اطلاعاتي که بايد ذخيره، دسته‌بندي، پردازش و تحليل شوند خيلي زياد است.
  • ابزارها سيستم‌هاي اطلاعاتي و محاسباتي ناکارآمد به‌نظر مي‌رسند.

از اطلاعات و داده‌هاي موجود در سازمان درست استفاده نمي‌شود.


مطالب مشابه :


دانلود چند کتاب الکترونیک هوش تجاری Business Intelligence

وبلاگ تخصصی مهندسی فن آوری اطلاعات - دانلود چند کتاب الکترونیک هوش تجاری Business Intelligence




هوش تجاری

مدیریت فناوری اطلاعات itm - هوش تجاری - تهیه وتنظیم:مهرآفرین بخشی. چکیده. سازمان های مختلف




مقالات ترجمه شده هوش کسب و کاری (هوش تجاری)

ترجمه خانـه (ترجمه تخصصی کتاب و مقاله) - مقالات ترجمه شده هوش کسب و کاری (هوش تجاری) - خدمات




هوش تجاری(BI)

دکتر احمد ودادی - هوش تجاری(bi) - فایل های ارائه کتاب برنامه ریزی استراتژیک سیستم های




هوش تجاری

وبلاگ جامع مدیریت رسول حسن زاده - هوش تجاری - خوش آمدید - hasanzadeh9 - وبلاگ جامع مدیریت رسول حسن




شم اقتصادی، هوش تجاری، هوش اقتصادی ، هوش کارآفرینی، شم ثروت آفرینی، علی خویه در صداو سیما

منشور مدیریت ایران،منشور بازاریابی ایران - شم اقتصادی، هوش تجاری، هوش اقتصادی ، هوش




تمرین یازدهم و دوازدهم درس هوش تجاری

تجارت الکترونیک دانشگاه نور طوبی - تمرین یازدهم و دوازدهم درس هوش تجاری به کتاب زیر




هوش تجاری و تصمیمات کلان سازمانی

رهبری در هزاره سوم - هوش تجاری و تصمیمات کلان سازمانی کتاب ها: تالیف کتاب از دانشکده




دانلود کتاب تست هوش (استعداد تحصیلی) - IQ Testing

گیاهپزشکی آنلاین - دانلود کتاب تست هوش (استعداد تحصیلی) - IQ Testing - جامع ترین وبلاگ در زمینه




داده کاوی در اکسل

این وبلاگ برای کتاب داده کاوی در هوش تجاری با توجه به برنامه کاربردی xlminer که بر پلت فرم اکسل




برچسب :