ویرایش چیست؟
ویرایش، یک واژه ی فارسی است که در برابر کلمه (Editing) انگلیسی نهاده شده است و بیشتر دست اندرکاران نشر کتاب و مجلات آن را پذیرفته اند. ویرایش از لحاظ دستوری اسم مصدر است و مصدر آن ویراستن است و معناهای مختلف آن در فرهنگ معین ذیل کلمه ((پیراستن)) آمده است.
ویرایش در کار نشر به معنای افزودن یا کاستن مطالب یا تصحیح متن هایی است که برای چاپ و نشر آماده می شوند. واژه ی ویرایش به معنای edition یک کتاب نیز به کار می رود.
اگر کتابی بار دیگر بدون تغییر چاپ شود، برای مشخص کردن چاپ، بر حسب شمارش دفعات چاپ، عبارت های چاپ دوم، چاپ سوم، ..... به کار می رود.
اگر در متن کتاب تغییر هایی رخ دهد و مطالب جدیدی بر آن افزوده و یا کاسته شود برای مشخّص کردن آن چاپ عبارت های ویرایش دوم، ویرایش سوم ..... به کار می رود.
برای عمل ویرایش کردن، مصدر ویراستن به کار گرفته است و عامل آن ویراستار یا ویرایشگر نام گرفته است. برای روشن شدن موضوع، ویرایش را از دیدگاه های گوناگون مورد بررسی قرار می دهیم.
هر نوشته ای باید از جهات گوناگون محتوا، زبان، دقت، نظم، آراستگی، رعایت علائم نگارشی، رعایت نکات دستوری و املائی و نگارشی بازبینی شود. بازبینی نوشته ویرایش نام دارد. ویرایش بایدپس از نگارش صورت بگیرد؛ زیرا به هنگام نگارش نویسنده از حالت طبیعی و عادی خود جدا شده و بیشتر به تفکّر، خلاقیّت و آفرینش توجّه می کند پس از این مرحله باید نوشته از جهات گوناگون و اصلاح و ویرایش شود. بسیاری از ما ترس این که مطلب مان نادرست یا مورد پسند دیگران قرار نگیرد نمی نویسیم. ترس مانع تفکر و بروز خلاقیّت می شود امّا پس از نگارش می توان خطاهای نگارشی و دستوری را اصلاح کرد.
□ انواع ویرایش
● ویرایش فنّی. ● ویرایش زبانی. ● ویرایش تخصّصی
1- ویرایش فنّی : این مرحله از کار، شامل تمام یا بخشی از مسائل زیر است: به کارگیری قواعد رسم الخط، نشانه های فصل، پاراگراف بندی، تنظیم ارجاعات، یک دست کردن ضبطها و اصطلاحات، مشخّص کردن عناوین یا واژه ها و عبارات و اصطلاحات، به دست دادن ضبط لاتینی نام ها یا معادل فرنگی اصطلاحات فنّی، تعیین محلّ تصاویر و اشکال و جدول ها، مراعات شیوه های مناسب برای معرفی مشخّصات کتاب شناسی، تهیه ی فهرست مندرجات، فهرست تفصیلی، واژه نامه و فهرست های دیگر. تنظیم صفحه ی عنوان و صفحه ی حقوق، اعراب گذاری های لازم، تبدیل مقیاس ها و سنوات. تنظیم و تهیّه ی مقدمه ی ناشر (در صورت لزوم) از وظایف ویراستار است.
2- ویرایش زبانی و ساختاری : (شامل اصلاح خطاهای دستوری، رفع حشو و زواید، اصلاح واژگان و تعبیرات و ساختار جملات، تصحیح خطاهای منطقی.))
3- ویرایش تخصّصی :((شامل اصلاح معایب و مسامحات و بی دقتی های عملی و فنی که معمولاً به کمک متخصصان انجام می گیرد.)) 1- ویرایش فنی نشانه گذاری : از مهم ترین موارد توجه در ویرایش فنی رعایت، متناسب و درست نشانه گذاری است. هر نوشته ای فاقد نشانه های سجاوندی باشد. به دشواری خوانده می شود و قدرت ایجاد ارتباط با خواننده را از دست می دهد. نوشته ی بدون ویرایش ممکن است به چند شکل متفاوت خوانده شود. در نوشتار به دلیل آن که مکث و تکیه و آهنگ را نمی توان با حروف الفبا منعکس کرد، از نشانه های سجاوندی استفاده می کنیم. این نشانه ها بخش های مختلف کلام را به جمله و گروه تقسیم می کنند و روابط اجزای جمله را برای خواننده روشن می سازند.
با کمک علایم نگارشی می توانیم :
- تکیه ها و آهنگ کلام نوشته را رعایت کنیم.
- نوشته ها را با سرعت و دقت و به راحتی بخوانیم.
- مفهوم نوشته ها را به خوبی دریابیم.
برای آن که علایم نگارشی را بهتر بشناسیم و آن را در نوشته هایمان به خوبی به کار ببریم، موارد کاربرد و نام هر یک از آن ها را برای سهولت یادگیری در جدول بعد می آوریم.
● شیوه ی خط فارسی
یک دست کردن شیوه ی خطّ فارسی ضرورتی است که مدت هاست به عنوان اصلی ترین موضوع فرهنگستان زبان فارسی مورد توجه است. رعایت این یک دستی، در سهولت خواندن متن ها کمک شایانی به خواننده خواهد نمود. یکی از موارد جدا نویسی است. با جدا نویسی کلمات و رعایت قواعد شیوه ی املا از چند گانگی پرهیز می شود و در نتیجه کا ر انتقال پیام آسان تر می گردد. در این قسمت، برخی از نکات مهم برای یک دست کردن شیوه ی خّط فارسی ذکر می شود. جز موارد ستاره دار(*) املای بقیه ی موارد به هر دو صورت درست است.
در این شیوه نامه بنا بر چند اصل است:
1- رعایت موازین دستور زبان فارسی 2- استقلال کلمات 3- مطابقت نوشتار و گفتار 4- تبعیت واژگان بیگانه از شیوه ی املای فارسی 5- سهولت در خواندن
□ رعایت استقلال کلمات : هر کلمه دارای معنی مستقلی است و در جمله نقش دستوری خاصی دارد؛ پس استقلال آن، هنگام نوشتن باید حفظ شود. در موارد زیر بهتر است دو بخش ترکیبی جدا نوشته شوند :
□ کلمات مرکب
شورایعالی شورای عالی
نگاهداشت نگاه داشت
چشمپوشی چشم پوشی
زبانشناسی زبان شناسی
برونگرا برون گرا
رواننویس روان نویس
تصنیفخوان تصنیف خوان
خرمنکوب خرمن کوب
دلداده دل داده
تکمحصولی تک محصولی
سخندان سخن دان
پنجپایه پنج پایه
تبصره ی 1 : کلماتی که شکل ترکیبی آن ها کاملاً پذیرفته شده است، به همان شکل پیوسته نوشته می شوند؛ مثل : کتابخانه، آبرو، آبجوش
تبصره ی 2 : هر گاه جزء دوم کلمه ی مرکب با ((آ)) آغاز شود، کلمه پیوسته می شود و مد (~) از الف حذف می گردد : پیش آهنگ پیشاهنگ
هم آیش همایش
شب آهنگ شباهنگ
□ ترکیب های عربی پر کاربرد در فارسی
عنقریب عن قریب
معهذا مع هذا
انشاء الله ان شاء الله
منجمله من جمله
علیحده علی حده
معذلک مع ذلک
□ را نشانه ی مفعولی:
آنرا آن را
کتابرا کتاب را
کرا که را
ترا تو را
توجه : ((چرا )) و ((زیرا)) به صورت پیوسته نوشته می شوند.
□ های نشانه ی جمع
کتابها کتاب ها
آنها آن ها
قلمها قلم ها
ایرانیها ایرانی ها
□ که
آنکه آن که
چنانکه چنان که
همینکه همین که
اینستکه این است که
توجه : ((بلکه)) پیوسته نوشته می شود.
□ ((می)) نشانه ی استمرار
میبرد می برد
میروم می روم
میشوند می شوند
میگذرد می گذرد
□ تر و ترین
آسانتر آسان تر
مهربانتر مهربان تر
کوچکتر کوچک تر
خوبتر خوب تر
استثنا : بهتر، بیشتر، مهتر، کهتر، کمتر
□ این و آن
آنگاه آن گاه
آنسو آن سو
اینگونه این گونه
اینطور این طور
ازینرو از این رو
اینجانب این جانب
□ هم
همکلاس هم کلاس
همشاگردی هم شاگردی
همسال هم سال
همبازی هم بازی
توجه : چون ((هم)) در کلمات همسر، همسایه، همشیره و .... با جزءدوم خود آمیختگی معنایی پیدا کرده است، پیوسته نوشته می شود.
□ چه
آنچه آن چه
چقدر چه قدر
چطور چه طور
چکاره چه کاره
□ بی
بیحال بی حال
بیکس بی کس
بیکار بی کار
بیآزار بی آزار
بیچون و چرا بی چون و چرا
توجه : بی در کلماتی که جزء دوم آن ها معنی مستقل ندارد، پیوسته نوشته می شود؛ مثل بیمار، بیدار، بیهوده.
□ ای نشانه ندا
ایخدا ای خدا
ایکاش ای کاش
□ یک
یکطرفه یک طرفه
یکجا یک جا
□ (بـ) صفت ساز و قید ساز
بسزا به سزا
بویژه به ویژه
براحتی به راحتی
□ (به) حرف اضافه
بعکس به عکس
باو به او
لابلا لا به لا
دربدر در به در
توجه 1 : (بـ) در آغاز بعضی ترکیب های عربی جزء کلمه ی عربی است و پیوسته نوشته می شود: بغیر، بلاتکلیف، بلافصل توجه 2: (بـ) جزء پیشین فعل و مشتقات آن همواره به فعل می پیوندند:
به بینم ببینم
به رفت برفت
به ساز و به فروش بساز و بفروش
1- «ب/،ن/، مـ» وقتی بر سر فعلی بیاید که با «آ» آغاز می شود، مد (~) از الف حدف می شود و به جای آن «ی» در می آید:
آید بآید بیاید
آسا مآسا میاسا
آمد نآمد نیامد
2- «ه- ـه» بیان حرکت □ «ـه» بیان حرکت (های غیر ملفوظ) به جزء بعد نمی پیوندند:
علاقمند علاقه مند
گلمند گله مند
جامها جامه ها
و بهرمند، لاله گون، سایه دار، یونجه زار، گله دار
□ کلماتی که به «ـه /ه» بیان حرکت ختم می شوند، در صورتی که با «ان» جمع بسته شوند یا «ی» حاصل مصدری بگیرند، به جای «ـه» ، «گـ» می گیرند و پیوسته نوشته می شوند :
شرکت کننده + ان شرکت کنندگان
طلبه + ی طلبگی
و طلایگان، نخبگان، دیدگان، شنوندگان و ...
توجه : این قاعده شامل «ـه» ملفوظ نمی شود. مهوش، دهگان، بهداشت و مهمتر، کهتر، زهتاب، شهپر، مهسا، مهشید، مهتاب، رهیر، کهربا، بهیار و ....
□ «ی» نکره یا وحدت پس از «ـه» ی بیان حرکت به «ای» بدل می شود :
دسته + ی دسته ای
خانه + ی خانه ای
آزاده + ی آزاده ای
روزنامه + ی روزنامه ای
3- «ة» منقوط که در پایان برخی کلمات عربی وجود دارد، در فارسی به «ت» بدل می شود :
رحمة رحمت
نعمت، نصرت، حشمت، زکات، صلات، دعات، مساعدت و ....
توجه : «ة» در آخر برخی کلمات به همان شکل باقی می ماند : دایرة المعارف، عاقبة الامر و گاه به صورت (ـه/ه) نوشته می شود: علاقه، معاوضه، خیمه، معاینه
4- پسوند ها : پسوند ها پیوسته نوشته می شوند :
گل زار گلزار
گرم سیر گرمسیر
ستم کار ستمکار
نمک دان نمکدان
تنگ نا تنگنا
سوگ وار سوگوار
5- ضمایر ملکی (مَ، تَ، شَ، مِان، تِان، شِان) این ضمایر پیوسته نوشته می شوند:
صدای مان صدایمان
دست تان دستتان
عموی ام عمویم
صندلی مان صندلیمان
□ این ضمایراگر پس از کلماتی در آیند که به «ه» حرکت (مثل : جامه)، مصوت « ـُـ» (مثل تابلو) یا مصوت «ی» (مثل بارانی) ختم می شوند، به صورت ام، ات، اش، مان، تان، شان به کار می روند :
جامه جام ام
تابلوت تابلو ات
بارانیش بارانی اش
6- فعل های (ام - ای - است - ایم - اید - اند) :
□ این افعال در صورتی که کلمه های فبل از خود می چسبند که این کلمه ها به صامت ختم شده باشند :
خوشحال ام خوشحالم
پاک اید پاکید
خشنودایم خوشنودیم
7- همزه
□ هر گاه « بـ ، نـ ، مـ» بر سر افعال همزه دار درآید، همزه در کتابت به«یـ» تبدیل می شود :
بـ + انداخت بانداخت بیانداخت
مـ + انداز مانداز مینداز
نـ + اندوز نیندوز
بـ + افراشت بافراشت بیفراشت
و بیفکند، میفکن، نیفتاد، نیفکند، نینداخت، بیندوز و ...
توجه : هر گاه فعل با «اِ» یا «ایـ» آغاز گردد، این حروف پیوسته نوشته می شوند : ایستاد بایستاد
□ همزه ی پایان برخی کلمات عربی در فارسی حذف می شود : انشاء انشا
املاء املا
ابتداء ابتدا
و انتها، صحرا، اعضا، رجا، شعرا ، فضا ، بیضا.
تبصره ی 1 : این گونه کلمه ها هر گاه مضاعف و موصوف واقع شوند، به جای کسره ی اضافه به آن ها «ی» اضافه می کنیم: ابتداء کار ابتدای کار
انشاء روان انشای روان
و اعضای بدن ، شعرای نام دار، فضای ایران، اقتضای حال، انتهای راه و ...
تبصره ی 2 : این گونه کلمه ها وقتی با «ی» وحدت با نسبت به کار روند، همزه در آن ها به «ی» بدل می شود :
ابتدائی ابتدایی
شعرائی شعرایی
تبصره ی 3 : همزه ی پایانی برخی کلمات، اصلی است و نباید حذف یا بدل شود : مثل : جزء ، رأس، سوء.
□ همزه معمولاً در زبان فارسی برای سهولت تلفظ به «ی» بدل می شود:
شائق شایق
زائد زاید
دائره دایره
و دایم، فواید، عجایب، دلایل، جایز، علایم، ملایک، علایق، معایب و .....
تبصره ی 1 : برخی از همزه ها با شکل اصلی خود به کار می روند؛ مثل : قرائت، قائم، مقام، رئیس، جزئی، صائب.
□ همزه ی کلمات بیگانه روی کرسی «ئـ» نوشته می شوند : زئوس، بمبئی، تیروئید، تئاتر، رئالیست، نئاندرتال و ..... □ همزه ی ساکن در وسط یا پایان کلمه ی ما قبل مفتوح (ــَـ) روی کرسی «ا» نوشته می شود : رأس، مأخذ، تأثیر، ملجأ، رأفت، یأس و ....
□ همزه ی ما قبل مضموم (ــُـ) روی کرسی «و» نوشته می شود: مؤمن، رؤیا، مؤدب، فؤاد، رؤسا، مؤاخذه
□ همزه ی ما قبل مکسور (ــِـ) روی کرسی «یـ» نوشته می شود : تبرئه، سیئّه، تخطئه، توطئه، بئر، لئام و .....
8- نشانه ی «کسره ی اضافه» که به «ی» میانجی کوچک می گویند :
□ «ی» نشانه ی اضافه بر روی «ه» بیان حرکت معمولاً با (ء) بالای «ه» نشان داده می شود، مثل :
خانة محمد
پارچة نخی پارچه ی نخی
پوشة سبز پوشه ی سبز
کاسة آش کاسه آش
نامة دوستانه نامه ی دوستانه
□ نشانه ی اضافه (کسره) در حکم یک تکواژ است و باید به دنبال موصوف و مضاف قرار گیرد. در این صورت، خواندن آسان تر خواهد شد: کتاب محمد، درس ادبیات، گل زیبا
□ کلمات مختوم به مصوت کوتاه «و» مثل (دو، تو، رادیو) و مصوت مرکب او (جلو، رو) وقتی مضاف واقع می شوند، «ی» به ا« ها افزوده می گردد: دوِ ماراتن دوی ماراتن
جلوِ خانه جلوی خانه
پیاده روِ خیابان پیاده روی خیابان
□ از نشانه های تنوین و تشدید معمولاً بر اساس ضرورت استفاده می شود : بنّا، نجّار، شدّت، حتماً، نسبتاً، شفاهاً
توجه : تنوین مخصوص کلمات عربی است : بنابراین، کاربرد آن با کلمات فارسی یا دخیل غیر عربی درست نیست: تلفناً، زباناٌ علامت تنوین نصب روی حرف الف گذاشته می شود : عمداً، حقیقتاً
9- الف مقصوره : الف مقصوره در پایان کلمات به صورت «ا» در می آید: اعلا، کسرا، کبرا، تقوا، کلمات عیسی، حتی، یحیی، مرتضی، الی از این قاعده مستثنا هستند. این گونه کلمات نیز هنگامی که مضاف واقع شوند «یای» حاصل مصدر، نکره و نسبت می گیرند، «ی» در آن ها به «ا» بدل می شود : موسای کلیم، عیسای میسح. عملکرد «ی» نسبت در مورد همهی کلمات مختوم به الف مقصوره یکسان نیست،
مثلاً : عیسی + ی عیسوی
موسی + ی موسوی
ری + ی رازی
□ کلمات رحمان، هارون، اسمائیل و ... به همین شکل نوشته می شوند.
□ کلمه های داوود، طاووس، سیاووش و مانند آن به همین شکل، با دوا واو نوشته می شود.
□ املای درست واژگان با توجه به اهمیت درست نوشتن شکل کلمات فارسی چه در حوزه های آموزشی - ارزشیابی های رسمی، کنکور ........ و چه در بخش های عمومی جامعه، هر انسانی ناگریز است که کوشش های خود را در این زمینه بیشتر نماید. بودن غلطهای املایی در نامه ی یک مسئول اداری یا یک قاضی دادگاه یا وزیر یک وزارتخانه، در میزان شأن و منزلت آنان بی شک تأثیر منفی ایجاد می نماید. نوشته ای که حتی موضوعی متین و عملی یا ادبی و تحقیقی داشته باشد با وجود غلطهای املایی، کم اعتبار خواهد بود؛ پس لازم است که نوشته ی خود را از این بابت نیز دائم در کنترل خویش داشته و آن را از هر گونه غلطهای املایی، دور گردانیم. بخشی از مهم ترین غلطهای املایی و نکات رسم الخطی در جداول بعد آورده می شود:
ویرایش زبانی و ساختاری
● کاربرد نا به جا در حوزه های معنایی زبان فارسی : در برخی از نوشته های فارسی، کاربرد های نابه جا و نادرستی دیده می شود که صرف نظر از علل ورود آن ها به زبان نوشتاری امروز دلیل رواج آن ها بعضی نوآوری های کاذب و ترجمه های مغایر با ساختار صرفی و نحوی زبان فارسی است. اغلب این گونه کاربردهای نادرست از طریق رسانه های گروهی در جامعه منتشر می شود. برای این است که نوشته های خود را به زبان فارسی معیار نزدیک کنیم، باید این غلط ها را بشناسیم و راه به کارگیری درست آن ها را نیز بدانیم. اینک برای آشنایی بیشتر، برخی از این کاربردهای نابه جا و مشکلات نگارشی آن ها ذکر می شود.
○ حشو، تکرار نابه جا : حشو یعنی کاربرد کلمات تکراری در جمله که قابل حذف است.
- سوابق گذشته را باید فراموش کرد سوابق را (یا گذشته را) باید فراموش کرد.
- امروزه پژوهشگران معاصر عقیده دارند که ...... امروزه پژوهشگران عقیده دارند که ..........
● ابهام : کژتابی یا ابهام آن است که جمله ای یا سخنی دو گونه برداشت ایجاد کند و موجب اختلال معنی شود.
□ آقای حسینی، همسایه ی بیست ساله ی من است.
الف) آقای حسینی، همسایه من است و بیست سال د ارد.
ب) آقای حسینی، بیست سال است که با من همسایه است.
○ نو آوری کاذب، تکلف کلامی
- به امید رویش استعداد ها، تا فرداهای همیشه به امید رویش همیشگی استعدادها. (استاد سمیعی گیلانی)
○ تعابیر نا مناسب
- علی همسایه ای دانا و همسری سر به فرمان دارد علی همسایه ای دانا و همسری گوش به فرمان دارد.
○ الگوی بیانی بیگانه
- به بهانه ی برگزاری نمایشگاه کتاب، چند نمایشگاه جنبی برگزار شد به مناسبت برگزاری ......
○ دراز گویی
- اولین اقدامی که می نماید این است که شروع به نوشتن شب نامه هایی به علما و طلاب مدارس می کند.
○ تکیه کلام های زاید
- عرض می کنم که عرضم به حضور شما
کتاب عامل مهم رشد فرهنگی است کتاب عامل مهم رشد فرهنگی است
. ○ واژه ی بیگانه
- جرأت ریسک کردن جرأت دل به دریا زدن / خطر کردن
اینک برای آشنایی بیشتر، نمونه هایی از این کاربردهای نابه جا در زیر آورده می شود:
○ کاربرد نابه جا در حوزه ی ساخت زبان فارسی : پس از نگارش متن، باید ایرادهای دستوری و زبانی آن را پیدا کنیم و آن ها را طبق زبان فارسی معیار اصلاح نماییم.
در این قسمت، مهم ترین و پر کاربرد ترین موارد نادرست یا دارای صورت بهتر دستوری را در نوشته های زبان فارسی دسته بندی کرده، کاریرد درست آن ها را بیان می کنیم:
○ کاربرد نابه جای فعل
- باید تن به سختی ها داد باید به سختی ها تن داد
○ حذف نابه جای فعل
- دانش آموزان را آماده و به نمایشگاه فرستاد. دانش آموزان را آماده کرد و به نمایشگاه فرستاد.
○ جمع بستن کلمات فرسی با نشانه ی جمع عربی «ات»
- فرمایشات فرمایش ها
- آزمایشات آزمایش ها
○ دوباره جمع بستن کلمات جمع
- احوالات، فتوحات
○ آوردن «ال» عربی با کلمات فارسی
- حسب الفرمایش – متناسب الاندام
○ کاربرد نابه جای حرف اضافه ی نامناسب
- ما از او باختیم ما به او باختیم
○ کاربرد نادرست «را»
- کتابی که هفته ی پیش از کتابخانه گرفته بودم را پس دادم کتابی را که هفته ی پیش از کتابخانه گرفته بودم،پس دادم.
○ ساختن قید از کلمات فارسی یا استفاده از تنوین
- ناچاراً به ناچار
زباناً زبانی
گاهاً گاهی.
تهیه کننده:معصومه قنبری
دبیرزبان و ادبیات فارسی فرزانگان
مطالب مشابه :
انژکتور چیست؟
انژکتور چیست؟ کار و فناوری شهرستان شرکت نخل مستوفی
هدف مدیریت مالی چیست؟
سوال درباره هدف از آن دست سوالهایی است که در همان ابتدای کار باید شرکتهای فرزانگان
کنتاکتور چیست؟
کنتاکتور چیست؟ که در اثر قطع ناگهانی برق شبکه از کار افتاده است جلو فرزانگان
وظیفه اداره برق در شهر شما چیست؟
وظیفه اداره برق در شهر شما چیست؟ که شهرداری باید این کار را انجام فرزانگان
حوزه مالی بنگاه چیست؟
حوزه مالی بنگاه چیست شما کمک خواهد کرد که کار و وظیفه خود را اگر شرکت فرصت داشته
پنج داستان جالب در مورد شغل
در شرکتی، مدیر منابع انسانی شرکت از مهندس جوان شروع کار، حقوق مورد انتظار شما چیست
معرفی رشته مهندسی فناوری اطلاعات IT
آموزشگاه کامپیوتر فرزانگان برای مهندسین سخت افزار هم امکان کار در شرکت یوتیوب چیست
راهیابی یکی از دانش آموزان مرکز فرزانگان نیشابور به مرحله نهایی المپیاد کامپیوتر
راهیابی یکی از دانش آموزان مرکز فرزانگان به شرکت در را یک کار
ویرایش چیست؟
ویرایش چیست؟ شرکت کننده + ان شرکت کنندگان دبیرزبان و ادبیات فارسی فرزانگان
برچسب :
کار شرکت فرزانگان چیست