رتبه های برتر چه کسانی هستند و چگونه پرورش یافتند؟

نویسنده استاد حسین احمدی

درد دل استاد:
چند روز پیش چند نفر از شما عزیزان با من تماس گرفتید و گفتید: استاد شما خیلی خود خواه هستید! چند ماهی هست که مقاله های شما را از مجله ی هفت روز زندگی مطالعه می کنیم و یکشنبه ها نیز خیلی مواقع از رادیو جوان، برنامه های آموزشی شما را گوش کرده ایم، اما چرا هیچ وقت به طور خصوصی برنامه ریزی انجام نمی دهید، تا به ما امکان دهد ما نیز رتبه های یک رقمی کنکور شویم. من در پاسخ این عزیزان، مقاله این شماره را نوشتم و تقدیم کردم به تمام کسانی که با کم ترین امکانات، رتبه های برتر کنکور می شوند و پس از کسب این موفقیت قدر شناسانه از استادشان تشکر می کنند.
* پلی برای عبور
سال ها قبل زمانی که در سال 1373 برای اولین بار در یک کتاب کنکور، نام خود را به عنوان مولف دیدم آن قدر ذوق زده شدم که احساس کردم باید احساس خوب رتبه ی برتر کنکور شدن را به هر کسی که از من کمکی بطلبد تقدیم کنم و این گونه شد که در سال 1374 اولین شاگردانم با رتبه برتر کنکور وارد دانشگاه سراسری شدند و سپس در کنکور 75، تعدادی از رتبه های برتر از برنامه ریزی درسی و پشتیبانی اینجانب استفاده کرده بودند و این اولین بار بود که بحث مشاوره و کنکور در مؤسسات آموزشی به صورت حرفه ای اجرا شد در سال 77 یکی از شاگردانم رتبه ی یک شد و صدها نفر نیز برترین های کنکور سراسری شدند. ولی هیچ کدام پس از رتبه شدن تماسی با من نگرفتند. اینجا بود که تازه فهمیدم من تنها یک پل برای عبور بوده ام. قبل از کنکور همه از استاد تقاضای کمک می کنند و پس از کنکور و کسب رتبه، همان شاگردان توقع دارند که پس از کسب موفقیت شان به آن ها زنگ بزنم و مانند دیگر مؤسسات کنکور برایشان گوشی موبایل، ماشین یا سفر زیارتی سیاحتی هدیه بدهم و دریغ از اینکه یک نفرشان تماس بگیرد و تشکر کند و یا کارنامه اش را برای رؤیت من بیاورد، یا بعضاً در بعضی از شهر ها که سخنرانی می کردم، ماه ها بعد از کنکور از زبان دیگران می فهمیدم که فلانی را که رتبه ی 30 هزار بوده است، انتخاب رشته کرده ام و در مهندسی عمران بابلسر قبول شده است و یا فردی در اصفهان با معدل 17 پزشکی شهید بهشتی قبول شده است. ولی آنها هیچ کدام خبر این موفقیت شان را به من نداده بودند و آن شد که در اوج موفقیت در سال 1377 کنکور را رها کردم و مؤسسات دیگر که امروز برای خودشان بسیار معروف هستند ولی در آن زمان اصلاً مطرح نبوده اند و با تقلید از کاربنده در مورد بحث پشتیبانی و مشاوره در کنکورهای آزمایشی و ایجاد نمایندگی در شهر های دیگر خود را به اوج رساندند. همه می دانند برای اولین بار این بنده بودم که مقالات مشاوره ی کنکور را در مجلات راه اندازی کردم و طرح ایجاد نمایندگی در شهرستان ها را در سال 74 بنده بنیانگذاری کردم ولی آنقدر از کار کنکور متنفر شدم که همه را رها کردم و به کار نویسندگی پرداختم. به من خبر رسید فلان کارمند مؤسسه که مسؤول حمل و نقل کتابها بوده و فوق دیپلم دانشگاه آزاد دارد، نام خود را استاد گذاشته و در مجلات آگهی می دهد، اما من توجهی نکردم، تا این که در سال 1380 به اجبار، برنامه ریزی برادرم را به عهده گرفتم و این شد که او رتبه ی 1 کنکور ارشد شد و به سبب این موفقیت از طرح معافیت سربازی برخوردار گردید، دوباره لذت زکات علم و نشر آن تمام وجودم را فرا گرفت و دوباره تألیف کتاب های کنکور را آغاز کردم. اما از آن سال به بعد اگر چه هر سال چند نفر از رتبه های برتر کنکور از برنامه ریزی و پشتیبانی اینجانب استفاده کرده اند اما دیگر هیچ نامی از آن ها نمی برم و زمانی که عکس آنها را به عنوان رتبه های یک رقمی کنکور می بینم به یاد آیه ی زیر می افتم و خدا را شکر می کنم. «خدا درجات آن کسانی از شما را که ایمان آورده اند و آنان که دارای علم و دانش شده اند بالا می برد.»
* ایمان و اعتقاد
وقتی برای اولین بار الهام تقی آبادی را دیدم نوارهای آلفای ذهنی را برای تعویض آورده بود او گفت: استاد یکی از کاست ها خالی است و حالا که حضوری آمده ام، لطفاً یک برنامه ریزی درسی به من بدهید تا عربی و معارف را 100% بزنم، از او پرسیدم در کدام مؤسسه کنکور آزمایشی می دهی؟ در پاسخوقتی برای اولین بار الهام تقی آبادی را دیدم نوارهای آلفای ذهنی را برای تعویض آورده بود او گفت: استاد یکی از کاست ها خالی است و حالا که حضوری آمده ام، لطفاً یک برنامه ریزی درسی به من بدهید تا عربی و معارف را 100% بزنم، از او پرسیدم در کدام مؤسسه کنکور آزمایشی می دهی؟ در پاسخ، کارنامه کنکور آزمایشی گزینه دو را از کیفش درآورد و به من نشان داد و با خوشحالی گفت: نگاه کنید همه درس هایم را به جز درس عربی بالای 70% می زنم و اگر مشکل این درس حل شود حتماً رتبه ی یک رقمی می شوم. من کارنامه اش را نگاه کردم و به اشتباه خانم تقی آبادی پی بردم، او فکر می کرد نمره میانگین نفرات برتر، متعلق به اوست. در حالی که (همانطور که در کارنامه اش مشاهده می شد) درصدهای او همگی زیر 30 درصد بود و حتی فیزیک را 6 درصد زده بود. من بدون اینکه، عواقب کار را در نظر بگیرم این موضوع را به او گفتم، اما وی بدون اینکه روحیه اش را از دست بدهد با قدرت گفت: استاد من اعتقاد دارم که می توانم و او با این کلمات مرا به یاد جمله کیمیاگر پائولو کوئیلو انداخت: «اگر به صورتی راستین در پی به دست آوردن چیزی باشید تمام هستی بسیج می شوند تا شما به آرزوی تان برسید.» که البته پائلوکوئیلو این جمله را از کتاب مولانا تقلید کرده است که گفته است:

ای نامه ی اسرار الهی که تویی
وی آیینه ی جمال شاهی که توییهد) و بعد تا ساعت 9 شب یک درس عمومی و یک اختصاصی (مثل ریاضی یا فیزیک) مطالعه کند و پس از صرف شام از ساعت 30/9 شب تا هر ساعت که می تواند، شیمی بخواند. چون خانم تقی آبادی در سال قبل در کنکور موفق نشده بود از تابستان آن سال به منظور آماده شدن بیشتر برای بعضی از دروس در کلاس های کنکور ثبت نام کرده بود و من هم پیشنهادی به تعطیل کردن کلاس هایش ندادم، اگر چه کلاس هایی که رفته بود مفید واقع نشده بود اما با استفاده از جزوات دست نویس رتبه های یک رقمی کنکور و تکنیک PQRSTC و روشهای پیشخوانی و پسخوانی، توانستم نقطه ضعف های کلاس ها را برطرف کنیم. با اینکه مطالبی که در کنکور می آید از کتاب های درسی است ولی استفاده از جزوه های رتبه ای یک رقمی کنکور به او این امکان را می داد که با کمک تجربه ی این عزیزان مطالب بیشتری برایش باز شود و مفهوم دروس را درک کند. با استفاده از جزوات، او با روش های تست های کنکور آشنا شد و این نکته خیلی مهم است، قرار شد او چند مبحث از کتاب را با دقت مطالعه کند و فردایش تست های مربوطه را بزند و بعد تست ها را با جواب کتاب مقایسه کند و متوجه شود تا چه اندازه دقیق یا ضعیف مطالعه کرده است او هر بار بعد از تست زدن جواب آنها را با کتاب درسی و جزوات دستنویس مقایسه می کرد و زیر نکته هایی که نفهمیده بود و یا در تست آنها اشتباه داشت خط می کشید، تا دوباره و با دقت بیشتری بخواند. من به او گفته بودم که ندا ناطق رتبه یک کنکور، تنها یک بار کتاب های درسی خود را خوانده بود، پس لزومی ندارد که حتماً چند بار کتاب ها را بخوانید ولی چیزی متوجه نشوید. داشتن آرامش برای کسی که امتحان بزرگ کنکور را در پیش دارد بسیار مهم است. به همین جهت نقش پدر، مادر، خواهر، معلم ریاضی ایشان در این جهت بسیار مؤثر واقع شد. طی مدت برنامه ریزی ما، آنها کمتر مهمانی می رفتند و نیز برای رعایت حال او کمتر مهمان به خانه دعوت می کردند سعی می کردند با جملات مثبت اندیشانه به او روحیه ی مضاعف بدهند.
* کنکور آزمایشی
به او گفتم کنکورهای آزمایشی هم مثل بقیه امتحان ها یک گذرگاه عبوری است و هدف اصلی نیست (اگر چه کنکور اصلی نیز همین گونه است) و اضطراب و نگرانی تمام تلاش و زحمات او را به باد خواهد داد و کنکورهای آزمایشی باعث می شود که دانش آموز از لحاظ روحی بیشتر آماده شود. در تمام مدتی که او برای آزمون بعدی آماده می شد هیچ وقت ساعت مطالعه برایش خیلی مهم نبود، از هر درسی که خسته می شد آن را کنار می گذاشت و درس دیگری را شروع می کرد. درس ها را به صورت متنوع می خواند و بعد از هر دو ساعت مطالعه حدود یک ربع برنامه ی تلویزیون نگاه می کرد یا به یک موسیقی آرامش بخش گوش می کرد. بعضی مواقع هم حدود نیم ساعت مجله و روزنامه می خواند و هر زمان که احساس می کرد درس خواندن برایش بازدهی ندارد آن را کنار می گذاشت تا بعد از مدتی استراحت دوباره شروع کند و همیشه در زمان هایی که بازدهی بالایی داشت درس می خواند و اطمینان داشت که اگر تلاش خود را به صورت مستمر ادامه دهد حتماً موفق می شود و بدین ترتیب او در آزمون دوم تمامی درس ها را بالای 80% زد و چند درس را صد در صد زد و رتبه یک کشور شد، البته این روش را در طول سالهای بعد پیشرفته تر کردم و بطوری که می دانید دانش آموزانی مانند خانم بغدادی و مختارپور پس از اینکه سه سال کنکور می دادند ولی نتیجه مطلوب به دست نمی آوردند امسال بالاخره به لطف خداوند به آرزویشان که دارو سازی سراسری و پزشکی بود رسیدند و صدها نمونه ی دیگر که در شماره ی بعدی از آنها صحبت خواهیم کرد. لطفاً برای مشاوره تلفنی فقط با شماره 09121965702 تماس بگیرید.
منبع:نشریه 7 روز زندگی-ش86

رتبه های برتر چه کسانی هستند و چگونه پرورش یافتند؟

مطالب مشابه :

جزوات دست نویس خلاصه نویسی نفرات برتر كنكور

جزوات پارسه منابع کتاب آزمون کنکور کارشناسی ارشد عمران

مکانیک خاک مهندسی پی رنجبر خرید جزوات کنکور ارشد عمران

منابع کارشناسی ارشد منابع طبیعی جنگلداری

dvd جزوات منابع کتاب آزمون کنکور کارشناسی ارشد عمران پارسه pdf

فروش منابع آزمون های محیط زیست (کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری محیط زیست) (آزاد - سراسری)

رتبه های برتر چه کسانی هستند و چگونه پرورش یافتند؟