تاثیرات مخرب تلویزیون
نوشته زیر در نگاهی دقیق به تاثیرات مخرب تلویزیون می پردازد. نکات و موضوعاتی که بی خبری از آنها می تواند عواقب وخیمی بر زندگی هر یک از ما داشته باشد. مسائلی که در تربیت کودکان و نحوه برخورد آنها با تلویزیون حیاتی است و در بلند مدت می تواند سرنوشت کودکان یک جامعه را دگرگون کند. متاسفانه دانش عمومی در مواجه با تکنولوژی و به خصوص تلویزیون آنچنان کامل و مفید نیست. امید است این نوشته بتواند در رسیدن به رویکردی بهتر و با معناتر در مواجهه با تلویزیون کمک کوچکی کرده باشد. شاید نوشته زیر کمی طولانی باشد و خواندن آن در بار اول سخت باشد، ولی با توجه به اهمیت موضوع، این مساله اجتناب ناپذیر بود.
نیل پستمن، نویسنده و نظریهپرداز رسانههای جمعی امریكایی،یكشنبه 15 اكتبر، مطابق با 13 مهر، در سن 72 سالگی درگذشت. این متفكر امریكایی كه بیش از چهل سال سابقه تدریس در دانشگاه نیویورك داشت, در آخرین سالهای عمرش از سرطان ریه رنج میبرد و به دلیل همین بیماری نیز درگذشت. او سالها به عنوان استاد" اكولوژی رسانههای جمعی" در دانشگاههای امریكا تدریس میكرد. پستمن بارها بر این نكته تاكید كرده بود كه غرق شدن بچه ها در فضای رسانهای میتواند به صدمه خوردن آنها و جامعهای كه بعدها پایهگذاری خواهند كرد, بیانجامد. سه كتاب خوب و معروف این نویسنده که درباره همین موضوعات است: "مابه سوی مرگ سرگرم شده ایم"، " تكنوپولی" و " زوال در دوران كودكی" از سوی دكتر صادق طباطبایی به فارسی ترجمه شده است.
مطالب زیر خلاصه مصاحبه ایست از دکتر صادق طباطبائی با خبرگزاری ایلنا در اردیبشهت 1388 ، که در آن به شرح آرا و عقاید نیل پستمن می پردازد:
1- رسانه نوشتاری باعث تقویت توان دفاعی میشوند و برعكس رسانههای دیداری مثل
ماهواره و تلویزیون به صرف مسائل بیولوژیك قوای دفاعی را تخریب میكنند. مهمترین اثر تخریبی رسانه, تخریب قوهی تخیل و فانتازی در مغز است, با تخریب قوهی تخیل, قدرت تعقل فهم كاهش می یابد. برای درك بیشتر این مساله مثال میزنم: من اگر به شما بگویم كه به علت وجود ترافیك 10 دقیقه دیر به سر قرار رسیدم وقتی شما این جمله را از من می شنوید؛ یك خیابان با ترافیك سنگین تصور میكنید، اگر شما قدرت تخیل این تصویرسازی را نداشته باشید جمله من را نمی فهمید و زمانی كه اعلام می كنید منظور مرا نفهمیدهاید, من مجبور می شوم برای شما مثال دیگری بزنم. مثالی كه بتوانید تصورش را در ذهنتان بوجود آورید. پس تصور و تخیل مقدم بر تعقل است. وقتی این قوا تخریب شد خود به خود قدرت تعقل در انسان كاهش پیدا میكند.
2- خصلت دیگر تلویزیون گرفتن قدرت تفكر در لحظه ورود اطلاعات است. شما میدانید وقتی
یك داده به مغزتان وارد میشود مدت زمان معینی را لازم دارد تا ذهن آن را پردازش كند ولی تلویزیون این خصلت را هم از بین میبرد. معمولترین مثال هم كانال اخبار است. پخش اخبار را ببینند، وقتی خبر تمام شد 10 دقیقه بعد از خودتان سوال كنید خبر چه می گفت؟ چند درصد در در ذهنتان باقی مانده است. اگر مساله ای
باقی مانده از قبل ذهنتان سبوق به آن بوده است. وقتی یك خبر خوانده می شود بلافاصله خبر دیگری را میشنوید. نتیجه اینكه این خبرها را پردازش نمی كنید. این انقطاع, شما را نسبت به اخبار و رویدادها بیتفاوت میكند. شما میتوانید جزء افرادی باشید كه درصد كمی تعادل ارتباطاتی ایجاد كردهاند، یعنی درصدی را هم به رسانههای نوشتاری و شنیداری اختصاص دادهاند اما اگر صرفا خودتان را به رسانهای دیداری وابسته كنید، نسبت به رویدادها بی تفاوت میشوید. این امر نسل جوان را در دراز مدت نسبت به گذشته انقطاع پذیر كرده و نسبت به رویدادهای جاری و آینده بی تفاوت میكند. بی اطلاعی از آینده یكی از شاخصههای اصلی انقطاع فرهنگی است كه بیننده را دچار انقطاع از حوزه فرهنگی خودش میكند. نسلی كه صرفا ارتباطش با جهان خارج از طریق تلویزیون باشد به كلی از گذشته بریده می شود.
3- تلویزیون به دلایل فیزیكی و بیولوژیكی كه گفتم و هم به دلیل نوعی اثر گذاری كه در ساختار ذاتی
تلویزیون وجود دارد، موجب هویت زدایی و ربودن هویت در انسان نسل حاضرست.
4- صاحبنظرانی چون نیل پستمن معتقدند عوام زدگی, پایین بودن سطح فرهنگ و نزول قدرت تعقل و تفكر،
ناشی از كاركردهای رسانه تصویری است. تاثیر تلویزیون در ایجاد ذائقه مردم موثر است. تلویزیون با یكسری از برنامهها، ذائقهای را در مردم ایجاد میكند، بعد از اینكه این ذائقه ایجاد شد، میگویند حالا كه مردم چنین ذائقهای دارند، ما آن را تامین میكنیم و دوباره میروند برای تامین آن ذائقه، یكسری برنامههایی را تولید میكنند این امر بخصوص درباره پیامهای بازرگانی قابل مشاهده است. مثلا شما یك دستگاه مصرفی ماننده قهوه جوش خریداری میكنید با این عمل نیازتان را تامین كردهاید. حالا یك كمپانی دیگر میآید و قهوه جوش دیگری را عرضه میكند كه امتیار بیشتری نسبت به قهوه جوش شما دارد. مثلا یك لیتر قهوه را در مدت زمان كوتاهتری به شما عرضه میكند. اینجا اول از طریق تبلیغ این نیاز را در شما ایجاد میكند، نیاز كه در شما بوجود آمد بعد از طریق میان برنامه، نیاز شما را متوجه كالای تولیدی خود می كند. حالا بگوییم این كالا امتیازی داشت و شما آنرا گرفتید، اما مرتب ایجاد نیاز در شما برای فروش كالاهای تولیدی شده ی صنعتی می كنند و در نهایت ایجاد زمینه های مصرف بیشتر در بیننده این كار یك تاثیر یك سویه دارد و در آخر هم مشاهده می كنید كه از طریق همین برنامه باعث سودآوری برای آن كمپانی شده است.
5- تكنولوژی، فرهنگ را به یك میدان نبرد و جنگ نابرابر یكشاند، آیا هر وسیله ای
تكنولوژیكی كه ساخته می شود, ضرورت ساختش وجود داشته است؟ ما دیدم هر رسانهای كه بوجود آمد چیزی را از ما گرفت. اگر ما بوسیله «خانواده» , «نظام آموزشی» , «ارگانهای مذهبی و نهادهای تربیت اخلاقی و فرهنگی» , «ارگانهای قضایی» , «احزاب و گروههای سیاسی, فرهنگی» و اصولا «هرتشكیل اجتماعی كه دارای ضابطههای برای التزامات عملی برای اعضاء خود می باشد» فرهنگ را تقویت كنیم در برخورد با یك پدیدهی جدید تكنولوژیكی میتوان امید داشت كه اثر تخریبی كمتری در دراز مدت بگذارد ولی اثر تخریبی به صفر نخواهد رسید.
6- امروز در جامعهی ما بیشترین ارتباطی كه مردم با جهان خارج برقرار میكنند از طریق رسانه تلویزیون
است. از طرفی اگر یك انسان چهل ساله روزی یك ساعت و نیم تلویزیون ببیند. وقتی به سن شصت سالگی برسد قدرت كتابخوانی را از دست میدهد. تلویزیون باعث میشود این فرد به مرور زمان قدرت تمركز و تخیلش تضعیف شود این آدم بوسیله تلویزیون ذهن خلاقش را از دست می دهد و تبدیل به یک انسان
بی سواد میشود. اما اگر همچنین خود آگاهانه و با وقوف به این تاثیر منفی، از چهل سالگی یك نسبت ارتباطی را با خودش بوجود آورد كه مثل 40 درصد ارتباطش را از طریق كتابخوانی و روزنامه خوانی یعنی رسانههای نوشتاری، 20 درصد از طریق رسانه های شنیداری مثل رادیو و بقیه را از طریق رسانههای تصویری مثل تلویزیون برقرار كند، كمتر تحت تاثیر تخریب این پدیده قرار میگیرد.
6- مهمترین اثر تخریبی تلویزیون بر فرهنگ، عدم تكفكیك یك پیام برای تمام مخاطبان است،
وقتی پدر و مادر با یك فرزند كوچك در خانه هستند، در حضور او یكسری كلمات را نمی گویند. یكسری اعمال را انجام نمی دهند. همچنین ساخت بیولوژیكی ذهنی شخصیتی و روانی كودك مستعد گرفتن این گونه پیامها نیست. حال برگردیم به یك حادثه كه از تلویزیون پخش می شود مثل كشتار صربها در گراژده - همه افراد خانواده در سنین متفاوت پای تلویزیون نشسته اند. تلویزیون صحنه سربریدن مسلمانان را نشان می دهند كودك به صورت پدر نگاه می كند كه بی تفاوتی در آن موج می زند, حال كودك چه تصوری از این حادثه پیدا می كند. دوم اینكه در نظر چنین طفلی، آن چیزی كه از جهان بزرگسال ساخته می شود، قتل و كشتار و نا امنی است. اینها در ساختار ذهنی كودك بی اعتمادی, ناامنی و نابسامانی می سازند. بنابراین یكسان كردن مخاطب بزرگترین اثر تخریبی است كه تلویزیون بر فرهنگ یك جامعه میگذارد.
7- فرزند خانواده پنج برابر وقتی را كه با پدر به سر میبرد در كنار تلویزیون صرف میكند. اما
چه باید كرد؟ باید در مسائل اجتماعی نقش هدایتی داشته باشیم. ما مدعی هستیم در جامعه علاوه بر دموكراتیك بودن عرصه اداره حكومت، نظام دموكراسی دینی هم وجود دارد. یعنی اكثریت مردم پذیرفتهاند كه یكسری از ارزشهای دینی در جامعه وجود دارد. به همین دلیل نظام رهبری را هم پذیرفتهاند این نظام رهبری فقط اداره كننده جامعه نیست، بلكه هدایت كننده جامعه نیز هست. میتوانیم با نقش هدایتی اثرات تخریبی تلویزیون را كم كنیم. تلویزیون باید مخاطبانش را تفكیك كند و برای مخاطب های گوناگون برنامههای مختلف بسازد. شاید بتوان با این تفكیك آثار منفی برشمرده را به حداقل برسانیم، اما فراموش نكنیم آثار بسیار زیادی از این تخریب ها باقی می ماند.
8- رسانهای كه اقتضایش سرگرمی است برای هدایت ساخته نشده است؛ اما میتوان این نقش
را هم به او داد. حضرت امام (ره) از ابتدا گفتند صدا و سیما دانشگاه است به هر حال میتوان یكسری از هدایت گریها را در برخی از برنامه های تلویزیون انجام داد. البته این نیازمند فكر و اندیشه است؛ اما ما عادت كردهایم دنبال راحت ترین راهها برویم و معمولا تجربه نشان داده كه راحترین راهها بدترین راه حل است. تلویزیون باید هدایت گری داشته باشد اما این امر باید متناسب فضا جامعه باشد. گفتن این حرفها دردناك است. اما الان انجام دادن این كارها بسیار دیر شده است ما زمان بسیار زیادی را از دست دادهایم، با ورود ماهواره و سایر وسایل ارتباطی ما خیلی عقب افتادهایم حتی اگر جلوی آنها را هم بگیریم تفاوت چندانی نمیكند. به علاوه من پیام آورانی را كه درد آشنا باشند و بتوانند پیام امروز را از طریق رسانه به مردم بدهند كم می بینم. متاسفانه پای صحبت برخی از مسوولین كه می نشینی جهان امروز را با فرض بیست سال پیش می شناسند. و به دلیل اشتغالات زیادی كه داشتهاند از تحولات عظیم و یكباره در پانزده سال اخیر بی خبر بودهاند و تحولات شگرف این پنج سال را هم درك نكردهاند. اما ما در همین تلویزیونن توقع ترویج دین و مقابله با تهاجم فرهنگی را در جهان داریم در این راه چقدر موفق بودهایم؟ در دنیای امروز گسترده ترین شبكههای ارتباطی و ماهوارهای وجود دارد و تردیدی نیست اقبال عمومی جهان به سوی این رسانه هاست. باید بپذیریم در حوزهی فرهنگی كسانی كه دست اندركار مسوولیت
و مدیریت هستند و وظیفه آنها ایجاد هویت و مبارزه با عوامل تخریب كنندهی فرهنگ است به مسوولیت آن وقوف ندارند و گاهی صورت مساله را اشتباه می فهمند. حوزه ی تاثیر گذاری و حوزهی عمل را متوجه نشدهاند، دم از شبیخون و تهاجم فرهنگی میزنیم، بودجه بسیار هنگفتی را هزینه میكنیم، اما نه میدانیم مهاجم كیست نه حوزهی جغرافیایی آن كدام است، نه میدانیم فرهنگ چیست، تاثیر فرهنگی كدام است و ابزار تهاجم چه میباشد. در نتیجه در میدان دفاع هم دچار اشتباه می شویم. وقتی پیام را نشناسیم و از محتوای آن آگاهی نداشته باشیم، شعارها و رجزخوانیهایمان بیهوده می شود. امروز میبینیم هر چه در این دهه برای تهاجم فرهنگی هزینه كردهایم, اثر منفی داده است. تلویزیون اگر بیاید از تاثیر برنامههای دینی اش آمار بگیرد متوجه میشود نه تنها موفق نبوده كه تاثیر منفی هم داشته استمطالب مشابه :
چرا تلویزیون برای بچه های زیر 2 سال خوب نیست؟
کودک شیرین من - چرا تلویزیون برای بچه های زیر 2 سال خوب نیست؟ - مطالب آموزنده برای مراقبت های
تفاوتهای تلویزیونهای ال سی دی و ال ای دی و پلاسما را بدانید!
دیجیتال تلویزیون سامسونگ وسونی وال جی. - تفاوتهای تلویزیونهای ال سی دی و ال ای دی و
برنامه اخبار در تلویزیون
قالب برنامه اخبار در تلویزیون چگونه خود را دنبال میکند و شامل بخشهای زیر
تفاوتهای تلویزیونهای ال سی دی و ال ای دی و پلاسما را بدانید!(نظریه مهندس جوادباباحبیب)
معرفی تكنولوژی ها: پنل تلویزیون های پلاسما و ال سی دی و ال ای دی تقریبا مشابه هستند.
تاثیرات مخرب تلویزیون
نوشته زیر در نگاهی دقیق به تاثیرات مخرب تلویزیون می پردازد. نکات و موضوعاتی که بی خبری از
تفاوتهای تلویزیونهای ال سی دی و ال ای دی و پلاسما را می دانید؟!
صراط حمید - تفاوتهای تلویزیونهای ال سی دی و ال ای دی و پلاسما را می دانید؟! - وهدوا الی
تعمیر تلویزیون
از سایت زیر می تونید مدار های تلویزیون و خیلی چیزای دیگه را بگیرین. فایل زیر هم که منوی مخفی
برچسب :
زیر تلویزیون