وجه تسمیه کوههای ایران

الف. عوامل مؤثر در نامگذاری کوه های ایران را می توان به چند دسته تقسیم کرد:

 1- رنگ: به طور تقریبی از اسم بیشترین رنگ ها در نامگذاری کوه های ایران استفاده شده است. به تصور نخستین کسانی که کوه ها را نامگذاری کرده اند، شباهتی بین آن کوه و رنگی که کوه را با آن خوانده اید وجود داشته است؛ مثلا، برفی که روی کوه هاست و مدت زیادی روی آن می ماند، آن را سفید می کند. در ایران 70 کوه وجود دارد که نام آن ها فقط سفید است و این به غیر از کوه هایی است ک پیشوند یا پسوند سفید دارند، مانند: سفیدخانی، سفید چشمه، یا کمرسفید، و سنگ سفید. از سوی دیگر نام تمام کوه ها به فارسی نیست. تعداد زیادی از کوه های ایران نام ترکی دارند، مانند: آق بلاغ، آق تپه، آق داش، آق داغ، آق دربند و آق مزار. (سفید به ترکی «آق» گفته می شود) کوه ها اگر از زاویه پشت به نور دیده شود یا از مواد و سنگ هایی سیاه رنگ شده باشد، سیاه به نظر می رسد. 32 کوه اسم سیاه کوه در ایران وجود دارد و 68 کوه با پیشوند سیاه که مهمترین «سیاه ها» عبارت است از: سیاه بند، سیاه گوک، سیاه خانی، سیاه تخت، سیاه پال و سیاه کمان. نام رنگ های دیگری چون زرد، قرمز و سبز نیز به بسیاری از کوه ها اطلاق می شود. نام زرد به دلیل رگه های آهکی زرد، نام قرمز به دلیل وجود خاک رس و نام سبز به دلیل پوشش گیاهی به کوه ها داده شده است.

 2- عدد: گروه دوم ترکیب عدد با اسامی کوه هاست به ویژه اعدادی که حالت تقدس دارند، مانند: چهار (یال چهار پالون)، هفت (هفت سران لار، هفت خوانی)، چهل (چهل تن، چهل نابالغان، چهل چشمه، چهل دختر، چهل خشت و چهل شهیدان)، هفتاد (هفتاد قله).

 3- جنس: وجود سنگ آهن، شیشه، گچ، نمک، سنگ سفید، سنگ سیاه، نقره، فیروزه و کانی های گوناگون، کوه هایی به همان نام ها را بوجود آورده است. در ایران 18 کوه به نام گچ و 77 کوه نمک و نمکی داریم.

 4- جانوران: از نام جانوران هم در اسم گذاری ها استفاده شده است، مثل: خرسان، کرکس، شیرکوه، گرک، پلنگ کوه، خرگوشان، کفتارکوه، اشتران کوه، گاوچال، مارکوه، میش چال و تخت خرس.

 5- گیاهان: بعضی از کوه ها به دلیل نزدیکی به مزرعه یا محل کاشت محصولی خاص نامگذاری شده اند، مانند: دشت آلو، دره سیب، دره انجیر و بادامستان. وجود گل های زرد درخت سنجد و گون هم نام های کوه گل زرد، کوه چشمه سنجد و گردنه گون پشته را بوجود آورده است.

 6- مکان های مذهبی: وجود مقبره بسیاری از امامزاده ها یا اشخاص مذهبی در دامنه کوه ها دلیلی برای نامیدن کوه ها به نام آن اشخاص بوده است: کوه های امامزاده عبدالله، امامزاده قاسم، ابوذر، امامزاده باباسرخه و امامزاده هاشم از این جمله اند. کوه هایی که بر مبنای اعتقادات مذهبی (کوه الله داغ و کوه الله اکبر) نامگذاری می شوند نیز در این گروه جای دارند.

 7- شخصیت های تاریخی و افسانه ای: نامگذاری کوه های تخت سلیمان، بلقیس و کوه هایی که نامی از قهرمانان افسانه ای چون رستم دارند نیز با الهام گرفتن از شخصیت های تاریخی و افسانه ای صورت گرفته است. (در همین مقاله به دلیل نامگذاری تخت سلیمان و چک چک توجه کنید.)

آتش‌گاه

در غرب اصفهان و در شمال دره زاينده‌رود، توده‌ي كوچكي به نام كوه آتشگاه با ارتفاع 1670 متر قرار دارد. اين كوه در زمان ساسانيان محل آتشكده بوده است.

جغرافياي استان اصفهان، ضميمه جغرافياي ايران، ص13آثار ملي اصفهان، ص117

آلمابلاغ

واژه‌اي تركي و به معناي چشمه‌ي سيب مي‌باشد. آب‌هاي منطقه آلمابلاغ سبك و گوارا بوده و اغلب فاقد مواد زايد مي‌باشند و شايد اطلاق اين نام از همين نشات گرفته باشد.

كتاب قله‌هاي الوند، ص31

آويدر

اين كوه در جنوب غربي شهر سنندج قرار دارد. چشمه‌هاي آب صاف و گوارايي در كمر كوه جاري است و از آب اين كوه، آسياب‌هاي زيادي در دره‌ي آبيدر داير است. واژه‌ي آبيدر در اصل ((آويدر)) بوده، كه ((آو)) در اصطلاح كردي مخفف آب است. بنابراين لفظ آويدر به معني كوه با آب است.

تحفه‌ي ناصري، ص65/ص25

اخلومد

دره‌اي در نزديكي مشهد است. هنگام حمله‌ي اعراب سرداري عرب به نام خالد مامور فتح اين دره بود. مردم اين دره، هرگاه سربازان خالد را مي‌ديدند فرياد مي‌كردند: خالد آمد و به تدريج اسم اين دره به اخلومد تبديل شد.

عباس جعفري

البرز

البرز در پهلوي، هربرز، هره‌برز، هربورس و در اوستا، هره برزئيتي و يا هارابرزايتي ناميده شده است. اين اسم مركب از دو جزء هر به معني كوه و برز به معني بالا، بلند و بزرگ و در مجموع به معني كوه بلند، كوه مرتفع و كوه بزرگ است.

فرهنگ دهخدا و معين

الموت

قلعه‌ي الموت را به سبب ارتفاعي كه دارد ((اله‌موت)) گفتند يعني عقاب آشيان، زيرا ((اله)) به معني عقاب و ((آموت)) به معني آشيان است و چون عقاب در جاهاي بلند آشيان مي‌كند، آن قلعه را بدين نام خوانده‌اند و به كثرت استعمال ((الموت)) شده است. نام كوه از اين قلعه است.

لغت نامه دهخدا

الوند

واقع در جنوب غربي همدان. مي‌گويند الوند در اصل اروند بوده كه به علت كثرت استعمال تغيير يافته است. الوند از ال و پسوند وند تشكيل شده كه وند به معني مكان، جا و ال به معني تندي و يربالايي زياد مي‌باشد. بنابراين الوند به معناي جايي كه سربالايي تند و بسيار زياد دارد.

بر فراز قله‌هاي الوند، ص25 و 26

الوند نام كوهي در جنوب همدان است. اين نام در متون پهلوي اروند و در اوستا ائورونت ضبط شده است.

نامه كمره، جلد1، ص298

گويند شخصي در آن كوه آسوده است كه نام او اروند بوده، به همين سبب كوه را به نام او خواندند.

برهان قاطع، ص111

بزقوش

اين كوه در جنوب كوهستان سبلان واقع شده و حدود 120 كيلومتر طول و 45 كيلومتر عرض دارد. چون رشته كوه مزبور به شكل گوش بز است به همين سبب آن را بز گوش ناميده‌اند.

اردبيل شهر مقدس، ص22

بيرگ

كوه بيرگ يكي از ارتفاعات بلوچستان است. چون اين كوه در منطقه بلنتر از ساير كوه‌ها است بيرق ناميده شده است كه در زبان بلوچي ق به گ تبديل شده و بيرگ خوانده مي‌شود.

جغرافياي استان سيستان و بلوچستان، ضميمه جغرافياي ايران، ص2

بيستون

بيستون در پارسي باستان بغستان تلفظ مي‌شده كه مركب از دو جزء ((بغ)) و ((ستان)) بوده است كه به معني محل پرستش خدا مي‌باشد. چون ايرانيان فراز كوه‌ها را براي ستايش خدا مناسب‌تر مي‌دانستند، اين كوه مرتفع را جايگاه نيايش خدا ناميدند.

نام مكان‌هاي جغرافيايي در بستر زمان، ص400

پاتاق

كوه زاگرس به فارسي پاتاق خوانده مي‌شود. چون كوه‌هاي مذكور به شكل تاق مي‌باشند، به اين نام منسوب شده است.

جغرافياي مفصل ايران جلد نخست، ص3

لغت‌نامه دهخدا

پشت‌كوه- پيش‌كوه

لرستان از قديم به دو قسمت مشخص پيش‌كوه و پشت‌كوه تقسيم شده كه به وسيله‌ي رشته‌ي عظيم كبيركوه از همديگر جدا شده‌اند. وجه تسميه‌ي اين دو قسمت مشخص اين است كه يكي در مشرق يا پيش‌كوه و ديگري در غرب يا پشت‌كوه واقع شده است.

ايرانشهر

پلنگان

كوه پلنگان از ارتفاعات شرقي دشت لوت است كه در شرق آبخوران قرار دارد. چون در كوه‌هاي سيستان بين زابل و نهبندان پلنگ فراوان است، به همين سبب كوهي كه در آن‌جا است پلنگان نام گرفته است.

شهداد و جغرافياي تاريخي دشت لوت، ص51

تخت

در حدود يك كيلومتري جنوب غربي ده قلي‌آباد( در 12 كيلومتري راه شوسه تهران- همدان) رشته كوه سنگي بزرگي به نام كوه تخت قرار دارد. اين كوه داراي شكل نمايان و مخصوصي است و تا قله، مانند ديوار آهكي به هوا سربركشيده و چون دژي است كه گراگرد حصار ستبري فرا گرفته باشد.چون قله كوه خيلي تخت مي‌باشد. به اين نام منسوب شده است.

كوه‌ها و غارهاي ايران، ص385

تخت نادر

در ارتفاع 2900 متر قرار دارد و آن را نادر از اين جهت ناميده‌اند كه چنين چمنزاري كمياب است و به پندار برخي نادرشاه در موقعي كه براي جنگ با عثماني به همدان آمده در آن تخت و چادر خود را برپا نموده است.

كتاب قله‌هاي الوند، ص24

تفتان

در باره‌ي نام تفتان برخي معتقدند كه اين نام از واژه‌ي تفت به معناي گرم و سوزان آمده است و اين نامگذاري به سبب خروج دمه‌هاي آتشفشاني مركب از بخارآب و گازگوگرد از دهانه‌ي آن است.

جغرافياي مفصل ايران

توچال

به معني چال آبگير و درياچه‌ي كوچك است. چون قله‌ي توچال در كنار درياچه قرار دارد آن را بدين نام خوانده‌اند.

تهران در گذشته و حال

توزگي

آبخوران موقع جغرافيايي مناسبي  سر راه زاهدان و نه دارد. در شرق آن كوه چاه رحمان است و آن طرف كوه چاه رحمان، كوه توزگي قرار دارد. توز اسم گياه است.

شهداد و جغرافياي تاريخي دشت لوت، ص309

جانستون

جانستون مخفف جان ستان است. دشت پاي كوه به قدري زيبا است كه جان را مي‌ستاند.

جفتان

سومين قله رشته‌كوه پلوار كه نام ديگر آن سيرچ است. وجه تسميه اين قله به دليل جفت بودن دو قله در جوار يكديگر است كه اهالي پيرامون كوه، اين نام را بر آن نهاده‌اند.

كتاب كوه‌هاي كرمان

جوپار

نام اين كوه از روستاي پاي كوه گرفته شده است و وجه تسميه آن: اين شهر داراي دو قنات است به همين علت آن را جويبار نام نهاده‌اند كه به تخفيف جوپار شده است.

هشت سال در ايران، ص290

قله‌ي جوپار به لك غار و سه شاخ بزرگ نيز معروف است. در لهجه‌ي كرماني لك به معناي بلندي است و چون در جنوب اين قله، غار يخ‌نيا واقع گرديده است جنوبي‌ها به آن لك غار مي‌گويند اما در شمال كوه قله با سه سه ستيغ بلند نمايان است كه از دوردست و به ويژه در غروب به طرز بسيار زيبايي خودنمايي مي‌كند اين سه ستيغ را سه‌شاخ بزرگ مي‌نامند.

كتاب كوه‌هاي كرمان

وجه تسميه‌ي جوپار اين است كه ايلات و قبايل باديه‌نشين آن را جاي پارسال مي‌ناميده‌اند و به تدريج جوپار شده است.

كتاب سفرنامه ژنرال سرپرسي سايكس، ص419 و 420

جهان بين

رشته كوه جهان بين در حومه شهر كرد قرار دارد. چون از فراز قله چليچه، مرتفع‌ترين قله رشته جهان بين، منطقه عظيمي شامل شهركرد و شهرهاي نجف‌آباد و اصفهان كاملا ديده مي‌شود به همين مناسبت به آن نام جهان بين داده‌اند.

كتاب كوه‌ها و غارهاي ايران،ص257

چاه برف

در منطقه خبر كرمان. داراي حفره‌اي است كه برف دائمي در آن موجود است.

كتاب كوه‌هاي كرمان

چپكرو

كوه‌نوردان به دليل تمايل قله به جهت غرب و سمت چپ نام چپكرو را بر آن نهاده‌اند.

چك‌چك

نيك‌بانو، يكي از دختران يزدگرد سوم، آخرين پادشاه ساساني، در حمله‌ي اعراب فرار مي‌كند تا به كوهي در نزديك يزد مي‌رسد و در آن‌جا با حال زار شروع به گريه مي‌كند. از چك‌چك گريه‌ي او چشمه‌اي از كوه مي‌جوشد و چك‌چك به پايين مي‌ريزد و نيك‌بانو ناپديد مي‌شود. زرتشتيان زيارتگاهي در آن محل مي‌سازند و كوه به چك‌چك معروف مي‌شود.

چهل نابالغان

چون در فراز يكي از قلل منطقه به ارتفاع 4050 متر آثار سنگ قبر وجود دارد مردم منطقه تعداد آن‌ها را چهل دانسته و اعتقاد دارند كه 40 تن از راشدين در اين منطقه به شهادت رسيده‌اند و اقوال مختلفي در مورد آن‌ها بر سر زبانهاست كه سينه به سينه نقل شده لذا اين قله به همين مناسبت چهل تن نابالغان ناميده شده است.

كوهنامه مانگ هلات، شماره6

چهل‌تن

كوه تفتان در اصطلاح محلي به چهل‌تن معروف است. در مورد وجه‌تسميه‌ي چهل‌تن چنين روايت است كه روزي چهل تن از راشدين مذهبي در اين كوه پديد آمده سپس از نظر غايب شدند. سكنه‌ي اين حول و حوش در اوايل اين كوه را به احترام آن چهل تن ستايش و براي آن قرباني‌هاي زياد كرده‌اند.

خرسان

از كوه‌هاي تخت سليمان. به مناسبت وجود خرس‌هاي زياد در اين منطقه آن را خرسان ناميده‌اند.

كتاب كوه‌ها و غارهاي ايران، ص320

خرسنگ

واژه خر اگر در كلمه‌هاي مركب به صورت پيشوند آيد به معناي بزرگ و نتراشيده و ناهموار به كار مي‌رود. خرسنگ يعني جايي كه در آن سنگ‌هاي بزرگ و نتراشيده و ناهموار قرار دارد.

فرهنگ معین

درفك

واژه‌ي درفك مركب از دو حرف دال و فك مي‌باشد. دال در زبان و لهجه‌ي مردم گيل و ديلم نام پرنده‌اي است بزرگ و شكاري كه در ارتفاعات جواهردشت، الموت، عمارلو، طالقان و اشكور فراوان ديده مي‌شود و زير بال‌هاي آن سفيد است. واژه‌ي فك در لهجه‌ي همان اهالي به معناي آشيانه است. بنابراين در مجموع آشيانه‌ي پرنده‌ي شكاري كوهستان معني مي‌دهد.

سرزمين و مردم گيل و ديلم

دركه

واژه دركه مصغر دره به معني دره كوچك است.

تاريخ تهران

درميان

واقع در جبال بارز. وجه تسميه اين قله به دليل وسط قرار گرفتن قله و محصوربودن آن توسط ارتفاعات ديگر منطقه است.

كتاب كوه‌هاي كرمان

درياكوه

واقع در شمال غربي كوه چهل نابالغان لرستان. سابقا درياچه‌ي وسيعي بوده كه به مرور راه پيدا كرده و آب‌هاي آن خارج شده است. خشك شدن اين دريا پس از ورود اقوام آرين اتفاق افتاده و بعدها به اين كوه اسم درياكوه را داده‌اند.

جغرافياي مفصل ايران، جلد1، ص51

دشت ميشان

چون محل تجمع عشاير و گله‌داران بوده اين نام را گرفته است. اما ميشان مفهوم ديگري هم دارد. در كتاب تاريخ ادبيات ايران تاليف ا.برتلس مترجم كتاب آورده است كه ميشان نمودي از ميتره- ميترا خداي آفتاب ايرانيان باستان است. ميدان ميشان هم كه محل مناسبي براي ديدار طلوع خورشيد مي‌تواند از چنين مفهومي گرفته شده باشد.

كتاب قله‌هاي الوند، ص23

دماوند

دماوند يا دنباوند مركب از دو جزء دم به معناي دمه و بخار و پسوند آوند. به معناي داراي دمه و دود و بخار.

به نقل از فرهنگ معين، جلد5، ص536

دوبي‌سل

نام يخچالي در كوه دماوند است. اصل آن ديو- سل بوده و به مرور به دوبي‌سل تبديل شده است. ديو به همان معناي امروزي و سل به معناي آبشار است.

گفتگو با محمد موسوي‌نژاد

رحمت

در 60 كيلومتري مرودشت است. آثار تخت جمشيد در دامنه‌ي غربي اين كوه قرار دارد. اين نام به مناسبت برآمدن خورشيد يا مهر فروزان از پشت كوه به آن داده شده است. در حقيقت كوه رحمت ترجمه تحت‌اللفظي كوه‌مهر يا كمهر است.

نگرشي كوتاه بر تاريخ و جغرافياي تاريخي

زاگرس

بنا به نظر آقاي دكتر پرويز اذكائي نام زاگرس برگرفته شده از نام يكي از قبايل ماد به نام ساگارتي بوده كه با تغيير ساگارت= زاگارت= زاگرت به زاگرس تبديل شده است.

كوه‌هاي همدان، ص14

واژه زاكرو به معني پشته‌ي بلند سربركشيده است و همين واژه در نزد يونانيان زاگرس شده است.

خوزستان

زردكوه

به واسطه‌ي طبقات آهكي زرد به اين نام معروف شده است.

جغرافياي استان اصفهان،ص5

زنده

در 115 كيلومتري شمال غربي ايرانشهر كوه بزمان يا زنده قرار دارد. زنده از نام حضرت خضر پيامبر كه هميشه زنده است گرفته شده و قدمگاهي هم در دامنه‌ي اين كوه وجود دارد.

جغرافياي استان سيستان و بلوچستان

سبلان

سبلان را در محل سولان گويند. بعضي آن‌را برگرفته از كلمه‌ي تركيسو-آلان به معني آبگير مي‌دانند. شايد اين وجه تسميه به سبب وجود برف‌هاي دايمي بوده كه هميشه آب‌ها و چشمه‌ها از آن جاري است.

اردبيل شهر مقدس

سرده

در نزديكي ملاير است و چون اين كوه پشت به آفتاب بيشتري نسبت به كوه گرمه دارد بنابراين به كوه سرده معروف شده است.

مختصري پيرامون آثار مذهبي، تاريخي و ديدني‌هاي استان همدان

سفيدخاني

در 18 كيلومتري جنوب اراك است. نام آن به دليل برف زيادي است كه در زمستان بر پيكر عظيم و پرهيبت كوه مي‌نشيند و در بيشتر ايام سال، حتا در اوايل تابستان برف دارد.

كوه‌ها و غارهاي ايران

سفيدكوه

در شمال دامغان قرار دارد.صفت سفيدي براي اين كوه به سبب وجود صخره‌هاي گنيس و گرانيت در اين كوه است كه در آفتاب مي‌درخشد. بعضي ديگر عقيده دارند نام اين كوه به دليل برف‌هاي زمستاني آن است.

كوه‌ها و غارهاي ايران

سن سيمره

كوه منفرد سن‌سيمره از جهت شمال مشرف به كرمانشاه است. سيمره زني عرب بود و دنداني درشت و برآمده‌تر از دندان‌هاي ديگر داشت. سپاهيان مسلمان، هنگام عبور از اين محل به طرف نهاوند اين كوه را بدين نام خواندند.

جغرافياي تاريخي شهرها

سوادكوه

سوادكوه امروزي قبلا پدشخوارگر نام داشت و بعد فرشواركوه= بدشواركوه= شواتكوه=سواته‌كوه= سوادكوه

مازندران، جغرافياي تاريخي و اقتصادي، ص10و11

سيوله

يخچال سيوله از تركيب سيو- له تشكيل شده است. سيو به معناي سياه و له به معني سيلاب.

گفتگو با محمد موسوي‌نژاد

شانه‌كوه

به علت وجود تخته‌سنگ‌هاي بزرگ كه از دور شبيه به دندانه‌هاي شانه هستند كوه‌نوردان به آن شانه‌كوه نام نهادند.

شاه‌زنده

در 35 كيلومتري جنوب غربي اراك قرار دارد. اين كوه به شازند يا شاه‌زند معروف است. گويند كيخسرو در اين غار پنهان شده است و روزي فريدون‌وار سر از غار بيرون خواهد كشيد و دنيا را پر از فر كياني خواهد كرد. از اين‌رو، كيخسرو ملقب به شاه‌زنده شده است.

جغرافياي استان مركزي

شمشيربريد

ناصرخسرو كه در قرن 5 هجري اصفهان را ديده است مي‌نويسد: و به راه كوهستان روي به اصفهان نهاديم. در راه به كوهي رسيديم. دره‌اي تنگ بود. عام گفتندي اين كوه را بهرام گور به شمشير بريده است و آن را شمشير بريد مي‌گفتند.

گنجينه‌ي آثار تاريخي اصفهان

شهربابك

كوه شهربابك از ارتفاعات شهربابك است. شهربابك از شهرهاي قديمي ايران است و بناي آن را به بابك پدر اردشيربابكان نسبت مي‌دهند.

جغرافياي استان كرمان

شيركوه

واقع در جنوب غربي يزد. دو روايت براي وجه تسميه وجود دارد1- شكل كوه مانند شيري است كه سر بر دست نهاده و خفته است2- قله اين كوه در بيشتر روزهاي سال از برف پوشيده و به رنگ شير، سفيد است.

جغرافياي تاريخي شهرها

شيشه

در شرق شهرستان بيرجند واقع است. نامگذاري كوه شيشه به دليل تركيبات سنگ شيشه و سنگ طلق در آن كوه است.

خراسان

صفه

در 5 كيلومتري جنوب اصفهان است. به نظر مي‌رسد كه شكل كوه و قسمت صفحه مانندي كه در دل كوه قرار دارد، باعث شده تا در تلفظ عامه نام صفه به آن داده شود.

هنر و مردم

طاف

كوهي است بلند كه از خرم‌آباد به خوبي ديده مي‌شود. به سبب آن‌كه يخ‌ها و برف‌هاي ستيغ كوه از بلندي به پايين ريخته و آبشاري به وجود آورده طاف (در زبان لري به آبشار طاف گويند) نام گرفته است.

جغرافياي تاريخي و تاريخ لرستان

قزل ارسلان

قزل ارسلان سلجوقي آن را يكي از پايگاه‌هاي ديده‌باني خود قرار داده كه جاده عراق به ايران را هميشه زيرنظر داشته باشد.

قله‌هاي الوند، ص15

قلعه دختر

بر فراز اين كوه آتشكده‌اي است كه از زمان ساسانيان به جاي مانده است. در آن هنگام پاره‌اي از آتشگاه‌ها به نام ناهيد از ايزدان آيين زردشتي بنا مي‌شده است و چون از ميان تمام ايردان اوستا تنها نام اين ايزد به صورت مونث ظاهر مي‌شده است بناها و زيارت‌گاه‌هايي كه به ناهيد معروف بوده به نام قلعه يا قصر دختر ناميده شده است.

كافركوه

در امتداد ديوار عظيم پلوار واقع شده است. وجه تسميه اين قله به دليل سختي و خشني صخره‌ها و ديواره‌هايش مي‌باشد.

كوه‌هاي كرمان

كبيركوه

اين كلمه تحريف شده كوركوه از سلسله جبال لرستان جنوبي است و منطقه را به دو قسمت پيشكوه و پشتكوه تقسيم كرده است. وجه تسميه كوه به مناسبت درختان كوري است كه در آن وجود دارد.

سفرنامه الموت، لرستان و ايلام، ص74

كركس

در 12 كيلومتري جنوب غربي نطنز قرار دارد. حمداله مستوفي در باره‌ي كركس نوشته است: كوهي سخت بلند است و از بلندي كركس بر فرازش نمي‌رود.

كلاغ لان

اين‌جا را كلاغ‌لان ناميده‌اند زيرا در روزهاي دور گذشته مامن و مركز كلاغ‌هايي بوده كه در صخره‌هاي آن لانه مي‌كرده‌اند.

كتاب قله‌هاي الوند، ص27

كل قدوس

واقع در رشته دنا. قله قدوس دنا به زبان محلي به نام كل قدويس يعني قله پاك و بلند معروف است.

كتاب كوه‌ها و غارهاي ايران، ص333

كمره

در جنوب اراك واقع است. شهرستان خمين را در قديم كمره مي‌ناميدند و نام خمين از دو سده‌ي پيش به مركز كمره اطلاق شده است. اين شهر را شهربانو نامي كه دختر موبد موبدان بوده بنا نهاده است. نام كوه كمره از كمره‌ي قديم گرفته شده است.

جغرافياي استان مركزي

كوهبنان

كوهبنان در شمال زرند، استان كرمان، قرار دارد. چون بلندترين نقطه‌ي مرزي كرمان كوهبنان است، در زمان قديم افرادي از طرف حكومت مامور مي‌شدند كه در بالاي كوه مستقر شده و اطلاعات لازم را برسانند. آن‌ها را كوه‌بانان مي‌گفتند و به همين سبب اين محل را كوهبنان ناميدند.

با من به كرمان بياييد، ص73

جغرافياي استان كرمان، ضميمه جغرافياي ايران، ص25

كوهرنگ

كرنگ(كوه+رنگ) نام بلوكي در كوه‌هاي بختياري بوده است و نام رودخانه و كوه كرنگ از آن گرفته شده است. كرنگ در قديم نام شهري در كوهستان بختياري بوده كه آن را وهشت هرمز يا بهشت هرمز مي‌گفته‌اند. نام رود كوهرنگ از نام اين شهر گرفته شده است.

رشد آموزش جغرافيا، شماره2/20؟/ ص30

كوه‌كيلويه

در جنوب غربي دنا واقع است. چون درخت زالزالك يا گيلك در اين كوهستان بيش از ديگر نقاط فارس است پس از افزودن يه به اين نام مرسوم شده است. اعتقاد ديگر بر اين است كه شخصي به نام گيلويه اهل الوار بر اين كوهستان فرمانروا شده است.

گرمه

شهر ملاير در دامنه‌ي كوه گرمه قرار دارد. ارتفاع اين كوه 2206 متر است. وجه تسميه كوه گرمه به علت موقعيت جغرافيايي و حالت طبيعي آن است. چون كوه رو به آفتاب است و حتا در سردترين روزهاي زمستان نيز برف در آن دوام نمي‌آورد به همين سبب آن را كوه گرمه ناميده‌اند.

كتاب همدان مختصري پيرامون آثار مذهبي تاريخي و ديدني‌هاي استان همدان، ص68

ملك محمد

كوه ملك محمد در شمال لوت مركزي قرار دارد. ملك محمد نامي راهنماي دكتر گابريل در دشت لوت بوده است. نام او را بر اين كوه نهادند.

شهداد و جغرافياي تاريخي دشت لوت، ص166

ميان سه چال

كوه‌هاي شمالي، البرز، البرز غربي، بخش شمالي. اين كوه ميان سه چال معروف منطقه ي تخت سليمان قرار دارد: سرچال، علم‌چال، تخت چال.

مرتضي دزفولي

ميان‌كوه

در منطقه‌ي بختياري واقع است. چون اين كوه بين زردكوه و سفيدكوه قرار دارد آن را ميان كوه مي‌نامند.

سفر به ديار بختياري

هزار

فراواني وجود گياهان معطر و داروئي گوناگوني است كه قبلا به هزارگياه معروف بوده و وجود گياهان معطري كه عطر آن فضاي كوهستان را آكنده مي‌سازد.

كتاب كوه‌هاي كرمان

كوه هزار را به مناسبت هزاران گل و گياه اين منطقه هزار مي‌نامند، رايحه گل و گياه و انواع و اقسام نباتات اين حوالي مشام را عطرآگين مي‌سازد.

كتاب سفرنامه ژنرال سرپرسي سايكس، ص435

هزارمسجد

به واسطه داشتن ستون‌هاي مرتفعي از سنگ بازالت در قله كه از دور شبيه به مناره‌هاي متعدد است آن را هزار مسجد خوانده‌اند.

فرهنگ معين

در كوه هزار مسجد خانقاه‌هاي عديده و معتبر بوده و شايد بدين لحاظ معروف به هزارمسجد شده.

جغرافياي تاريخي قوچان به نقل از مطلع الشمس، ص



مطالب مشابه :


اخبار8 اردیبهشت

راه اندازی اتوماسیون وتوزیع غذا با اتوماسیون انجام می نور مرودشت، در این




لیست دانشگاه آزاد اسلامی

معاونت غذا و دارو اتوماسیون واحد واحد مرودشت* http://www.miau.ac.ir.




وجه تسمیه کوههای ایران

آموزش گام به گام اتوماسیون اداری برای همکارانی که اولین بار استفاده می کنند.




مناقصات تاریخ 1391/03/04

تهیه و طبخ غذا و اداره نمودن بخش اتوماسیون پستهای انتقال توزیع برق مرودشت




مناقصات تاریخ 1390/12/4

تهیه، طبخ و توزیع غذا; محوطه 4- اجرای اتوماسیون ارسنجان، کوار، گراش و مرودشت;




برچسب :