روش دلفی
تاریخچه
دلفی نام محل تشکیل جلسات نمایندگان یونان باستان بوده است؛ جایی که مشکلات آتن به رای دانشمندان آن زمان گذاشته میشد. روش دلفی، همان اجماع صاحبنظران روی مسالهای خاص است. از این روش برای دستیابی به بهترین گزینه، هنگامی که نظر افراد درگیر مهم است یا هرگاه که پیچیدگیهای مساله به گونهای است که نمی توان از روشهای معمول، مساله را حل کرد. دلفی یکی از تکنیکهای تصمیمگیری در مدیریت در شرایط و اوضاع و احوالی است که دائما در حال دگرگونی باشد، به عبارت دیگر دلفی دانش و اطلاعاتی است که میتواند مدیریت سازمان را در اتخاذ تصمیم صحیح و درست درباره موضوعی که اطلاعات اندکی درباره آن وجود دارد یاری نماید.(همان)
در روش دلفی از بحث رودرروی گروهی جلوگیری می شود زیرا تفاوت در موقعیت های شغلی افراد شرکتکننده در تیم دلفی ممکن است باعث شود که بعضی از افراد شرکت کننده در تیم تصمیمگیری، از انتقاد به نظرات دیگران خصوصاً روسای شرکتکننده در تیم دوری گزینند و به همسویی با دیگران محکوم شوند.(مصیبی، 1391)
گسترش و پیدایش روش دلفی، به دنبال رواج فعالیتهای مرتبط با پیشبینی آینده فناوریها که از سال 1944 میلادی آغاز شد، صورت گرفت. در این تاریخ و بنا به سفارش نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، پروژهای به نام RAND در شرکت هواپیماسازی "دوگلاس" و با هدف پیشبینی فناوریهای آینده با کاربرد نظامی تعریف شد. این پروژه به مطالعه در زمینه سلاحهای بینقارهای فراسطحی پرداخت. در سال 1959 میلادی هلمر[2] و رشر[3]، دو تن از محققان پروژه رند طی مقالهای تحت عنوان "نظریه فلسفی دانش در علوم نادقیق" ، این ایده را مطرح کردند که در زمینههایی از علم که در آن هنوز قوانین علمی توسعه نیافته است، اتکاء به آراء نخبگان مجاز میباشد.(احمدی، 1388، 100)
تکنیک دلفی در ابتدا بر مبنای حدس، قضاوت و الهام افراد مطرح شد و اما به تدریج شکل علمی به خود گرفت و اولینبار در اواخر 1950 توسط کمپانی رند برای بررسی نظرات علمی کارشناسان در پروژه دفاعی ارتش طراحی و توسعه یافت اما به دلایل امنیتی تا 12 سال بعد منتشر نگردید. اولین کاربرد غیرنظامی آن نیز در برنامهریزی توسعه اقتصادی پیشنهاد شد. در کل، دلفی از نیمه دهه 1960 به عنوان یک روش مهم علمی شناخته شد و اکنون برای طیف گستردهای از زمینهها و دیسیپلینها استفاده میشود.(احمدی و همکاران،175،1387)
روش دلفي، از جمله روشهاي ذهني ـ شهودي حوزهي آيندهنگاري به شمار ميآيد. موسسه رند اين روش را در دههي 1950 در سانتامونيكا (ايالت كاليفرنيا) و در جريان پژوهش در عمليات توسعه داد. وودنبرگ (1991) يادآور ميشود كه نام «دلفي» را نخستين بار يك استاديار فلسفه در دانشگاه يوسيالاي به نام كاپلان به كار برد. كاپلان اين عبارت را در جريان فعاليتي پژوهشي با همكاري موسسه رند در زمينهي كاربرد پيشبينيهاي كارشناسي در تصميمگيري رايج ساخت. كاپلان و همكاران (1950) با اشاره به «اصل پيشگويي مكاشفهآميز» اين رويكرد را گونهاي از پيشبيني غير سفسطهآميز مينامند و آن را گزارهاي ميدانند كه «درستي» يا «نادرستي» آن روشن نيست. بر اين منوال، «دلفي» در روش آيندهنگاري مدرن چيزي فراتر از يك نام است.(زارع میرک آباد، 1390)
شكلگيري پرستشگاه دلفي (در اساطير يونان باستان) و پيشگوييهاي مكاشفهآميز آن ريشه در زمانهايي دورتر از تاريخ مكتوب دارد. باستانشناسان و تاريخنگاران به ما كمك كردهاند تا اطلاعات گستردهاي در زمينهي كاركردها و سودمندي پيشگوييها بهدست آوريم. يونانيها و ملتهاي ديگر طي هزار سال از تاريخ ثبت شده (خواه به عنوان افراد عادي و گاه به عنوان سفيران رسمي) براي رايزني با پيتيا، ايزد بانوي مستقر در پرستشگاه دلفي، به اين مكان ميآمدند. مردم سخنان اين ايزد بانو را بازتاب قوانين الهي ميدانستند. نقش پيتيا، بيان مقصود الهي در چارچوبهايي هنجاري براي شكل بخشيدن به رويدادهاي آينده بود، او در سخنان و پيشگوييهاي خود، اراده خدايان را به شيوهاي ساده بيان ميكرد و رويدادهاي آينده را نويد ميداد. بدون ترديد، مشاورهها در پرستشگاه دلفي رنگ و بويي ديني داشت و تنها بر گمانهزنيهاي ادراكي دربارهي آينده و يا تلاش براي دستيابي عملي به راههاي ميانبر كاميابي استوار نبود.(همان)
همانگونه كه يادآوري شد، تلاش آغازين در اين عرصه پس از سال 1948 در موسسه رند انجام گرفت. مدت كوتاهي پس از آن، ژاپنيها در كاربست و گسترش اين حوزه پيشرو شدند. ژاپن برنامهي توسعهي علم و فناوري خود را پس از كشورهاي غربي آغاز كرد، اما توانست در اين زمينه به موفقيتهاي گستردهاي دست يابد. عوامل فراواني كاميابي ژاپن در اين عرصه را رقم زدند كه يكي از اين عوامل، انجام شمار زيادي از برنامههاي آيندهنگاري در واپسين سالهاي دههي 1960 بود. ژاپنيها براي اجراي برنامههاي آيندهنگاري خود از روش دلفي بهره گرفتند و به همين دليل «آژانس علم و فناوري» ژاپن در سال 1969 پژوهش گستردهاي را در زمينه آينده علم و فناوري آغاز كرد. اگر چه نخستين مطالعات دلفي ژاپن به درستي نتوانست از نخستين شوك نفتي خبر دهد، حال آن كه اين مطالعات درست پيش از شكلگيري اين بحران انجام گرفته بود و دستاوردهاي آن انتشار يافته بود، اما با اين حال، ژاپنيها اين مطالعات را هر پنج سال يك بار تكرار كردند. ژاپنيها در سال 1997، ششمين مطالعهي دلفي خود را به انجام رساندند و يافتههاي هفتمين دور از اين مطالعه را در سال 2001 منتشر ساختند و اينك سرگرم انجام هشتمين مطالعه دلفي خود هستند.(همان)
آلمانيها نیز شروع به فعالیتهای آینده پژوهانه کردند، آنها در اين مسير از آثار ايروين و مارتين(1984) و نيز تجربيات ژاپنيها بهره گرفتند و در چارچوب نخستين برنامهي دلفي خود، با پنجمين دلفي ژاپن همكاري كردند. فرانسه نيز همان رويكرد آلمان را پيشه كرد. در هيچ يك از اين كشورها كاربست فن دلفي به تنهايي سودمند تلقي نشد. در هلند كسي به سراغ روش دلفي نرفت، اما در آلمان دو رويكرد موازي در آيندهنگاري گزارش شده است: برخي روش دلفي را به كار ميبستند و شمار ديگري نيز اين روش را به كار نبردند. همين حالت در فرانسه نيز حاكم بود. در فرانسه پيمايش دلفي و رويكرد فناوريهاي كليدي به شكل همپا از سوي وزارتخانهها و نهادهاي گوناگون كه گاه رقيب يكديگر نيز بودند، دنبال ميشد. همچنين در چارچوب همكاري ميان نهادها و سازمانهاي ژاپني و آلماني، روششناسي مشتركي توسعه يافت كه از آن با نام «دلفي كوچك» ياد ميشود.(همان)
تعریف:
فقدان چارچوب نظري، كه به عنوان عمدهترين ضعف اين روش مطرح بوده، موجب گرديد تا برخي دلفي را فن و ديگران واژههاي رويكرد، پيمايش دلفي، مطالعه دلفي، رأيگيري دلفی، دلفي مطالعه اجماع و روش دلفی را براي توصيف مطالعات دلفي صحيحتر بدانند. (زارع میرک آباد، 1390)
اين تنوع واژه، تعاريف متعددي از دلفي را به دنبال داشته است كه بعضي عبارتند از:
- دلفي رويكرد يا روشي سيستماتيك در تحقيق براي استخراج نظرات از يك گروه متخصصان در مورد يك موضوع يا يك سؤال است.(سندفورد،2008)
- رسيدن به اجماع گروهي از طريق يك سري از راندهاي پرسشنامهاي با حفظ گمنامي پاسخ دهندگان، و بازخورد نظرات به اعضاي پانل است.(کینی و همکاران،2001)
- درخواست قضاوتهاي حرفهاي از متخصص همگن و مستقل در مورد يك موضوع ويژه در سطح بزرگ جغرافيايي با استفاده از پرسشنامهها است كه تا زمان دستيابي به اجماع نظرات مداوم تكرار مي شود.(ایران نژاد پاریزی،1999)
- روش مطالعه چند مرحلهاي براي گردآوري نظرات در موارد ذهني بودن موضوع و استفاده از پاسخهاي نوشتاري بهجاي گرد همآوردن يك گروه متخصص است، و هدف اجماع با امكان اظهارنظر آزادانه و تجديد نظر عقايد با تخمينهاي عددي به دست ميآيد.(بورن،2001)
انواع دلفی
با توجه به اهمیت و کاربردهای مختلف، انواع گوناگونی از دلفی قابل تمیز است. حتی برخی، گروههای کانونی را نیز در زمره انواع دلفی تلقی میکنند یعنی بر این عقیدهاند که میزگردها و جلسان طوفان فکری نیز، به نوعی، دلفی به حساب میآید اما به نظر این نظریات با دلفی همخوانی ندارد.
وودنبرگ انواع دلفی را به سه گروه تقسیم میکند:
دلفی سنتی: این نوع دلفی که همان روش استفاده شده توسط ابداعکنندگان آن است دو کاربرد دارد؛ پیش بینی و برآورد شاخصهای ناشناخته. از این روش برای تعیین توافق صاحبنظران درباره پیشرفتهای آینده در زمینه علم و فنآوری نیز استفاده میشود.
دلفی سیاسی: این نوع دلفی در پی رسیدن به توافق نیست، بلکه در پی رسیدن به مهمترین دیدگاههای مخالف در زمینه یک موضوع سیاسی روز است. هدف اصلی این نوع دلفی دستیابی به طیف مواضع و دیدگاههای موجود در اجتماع است.
دلفی تصمیمگیری: این دلفی برای دستیابی به تصمیمات مشترک گروهی از افراد متفاوت در مورد مسئله خاص به کار میآید. معمولا موضوع تصمیمگیری پیچیده، چند بعدی و فرآیند ارتباط ساختاری یک گروه متخصص در حل صحیح و ریشهای آن موثر است. (زارع میرک آباد، 1390)
اشتروس و زیگلر (1975) نیز دلفی را به سه گونه میدانند:
دلفی عددی: این نوع دلفی برآوردهای عددی تاریخها، مقادیر یا ارزشها را استخراج میکند. برای مثال اینکه جمعیت جهان در سال 2100 چه قدر و چگونه است و یا در چه سالی انسان خواهد توانست به مریخ سفر کند، این نوع دلفی همانند طبقهبندی سنتی در دیدگاه وودنبرگ است.
دلفی سیاستگذاری: این روش به صورت کلامی انجام میگیرد و برآورد عددی در آن مد نظر نیست. این روش تا حدودی مشابه دلفی سیاسی وودنبرگ است.
دلفی تاریخی: در این روش هدف، آزمون نظامدار از دیدگاههای بزرگ گذشته است (به ویژه فیلسوفان سیاسی) و کاربرد دیدگاههای منطقدانان برای حل مشکلات جوامع امروزی است. در این روش نیز چندین پنل تشکیل میشود و از افراد صاحبنظر درباره دیدگاه آن فیلسوف دعوت به عمل میآید و پرسشهایی در مورد دیدگاه فیلسوفی مانند افلاطون در خصوص یک موضوع جدید مانند علل افزایش جرم و جنایت طرح میشود.
هر یک از انواع دلفی کاربردی خاص دارد. از روش دلفی سنتی یا عددی، بیشتر در زمینه های علم و تکنولوژی و پیشبینی پیشرفتهای آینده استفاده میشود. دلفی سیاسی عمدتاً در حوزه ترمیم وضعیت آتی حزبها و دولتها و تعیین دیدگاههای سیاسی معترض و قدرتمند به ویژه شناسایی گروههای فشار به کار میرود. دلفی تصمیمگیری بیشتر در زمینه مسائل روز و توسط رسانههای گروهی برای تاثیرگذاری کارایی دارد و در نهایت دلفی تاریخی در زمینههایی مانند تاریخ سیاسی، فلسفه آموزش و پرورش کاربرد فراوان دارد. (همان)
اهداف و کاربردهای روش دلفی
هدف اصلی روش دلفی، پیشبینی آینده بوده اما در زمینههای تصمیمگیری و افزایش اثربخشی آن، قضاوت، تسهیل حل مسئله، نیازسنجی، هدفگذاری، کمک به برنامهریزی، تعیین اولویت، پیشبینی آینده، خلاقیت، سازماندهی ارتباطات گروهی، جمعآوری گروهی اطلاعات، آموزش گروه پاسخدهنده، تعیین سیاستها، تخصیص منابع و اجماع یا توافق گروهی نیز به کار میرود. همچنین به عنوان روش تحقیق؛ تحقیق کمی در مطالعات توصیفی، روش تحقیق کیفی و تلفیقی ذکر شده است.(باول،1999)
زارع میرک آباد در پژوهشی که در دانشگاه تهران انجام داده است، روش دلفی را ابزاری برای تحقق اهداف زیر می داند:
الف: اهداف عام
استخراج، استنتاج و تجمع دانستههای آکادمیک و اجرایی، و تحلیل آن، آنچنان که راهنمای عمل برای مجریان گردد و امکان حراست از آن در حوزههای آکادمیک فراهم آید.
ب: هدفهای خاص:
شناخت نظرات و عقاید کارشناسان در هر رشته از دانش بشری، شناخت تحرک اندیشه و جابهجایی آن با توجه به برخورد اندیشهها و دلایل، شناخت محورها با خطوط اصلی هر مبحث، تعیین اولویتها با توجه به توزیع چندگانه محورهای مورد بحث.
شرایط کاربرد
مهمترين شرايط مورد نياز براي كاربرد دلفي نياز به قضاوت متخصصان و نظرات گروه وسيع، توافق گروهي در دستيابي به نتايج، وجود مشكل پيچيده، بزرگ و بين رشتهاي و عدم توافق يا ناكامل بودن دانش، در دسترس بودن متخصصين با تجربه و متخصص، از نظر جغرافيايي پراكنده، لزوم گمنامي در جمعآوري دادهها، عدم محدوديت زماني و عدم وجود روش هزينه- اثر، بخش ديگري است.(پاول، 2003)
اجزاي اصلي دلفي شامل تكرار يا بازگويي پرسشنامه، متخصصين، بازخورد كنترل شده، گمنامي، آناليز نتايج، اجماع، زمان و تيم هماهنگكننده است(دانهام،2002) که در زیر به آنها اشاره میشود:
بازگويي يا تكرار
منظور تكرار يكسري راندها به صورت فرايندي، سيستماتيك و نوشتاري به وسيله پرسشنامه و با هدف روشن تا اجماع نظرات است (ویندلی،2004) كه متخصصين حداقل دو بار در مورد سؤال مشابه نظر داده (لندتا،2006) و با دريافت اطلاعات از سايرين، امكان تجديدنظر در پاسخهاي خود را دارند كه باعث توسعه كار گروهي بدون آگاهي از وجود سايرين ميشود (ساروخانی،1994) و در اصل، از تأثير منفي نفوذ شخصيت و وضعيت شركتكنندگان در پاسخهاي سايرين اجتناب ميگردد(ادیب حاج باقری و همکاران، 2003). از نظر تعداد راندها، مقالات 2 تا 10 راند را گزارش داده اند(فری و بور، 2001). اما دلفي كلاسيك در برگيرنده چهار راند بوده كه محققين معمولاً براي دستيابي به اهداف تحقيق خود، آن را به دو تا سه راند كوتاه مينمايند (آلن و همکاران،2007) در هر صورت، تصميمگيري در مورد تعداد راندها تا حد زيادي عملي يا تجربي بوده و بستگي به زمان در دسترس و نوع سؤال آغازين دارد. گرچه با افزايش راندها، صحت افزايش يافته اما اغلب بعد از سه راند، خستگي ايجاد ميكند و معمولاً نتايج جديد و مفيدي به دست نميآيد همچنين شيوه تكرار در طي راندها نوشتاري و بطور معمول مداد و كاغذي، از طريق پست معمولي و يا پست الكترونيك و دورنگار است.(فتحی،2004)
متخصصين
شركتكنندگان دلفي متخصصين يا خبرگان يا پانليستها ميباشند(پاول،2003). آنها به چهار خصوصيت: دانش و تجربه در موضوع، تمايل، زمان كافي براي شركت و مهارتهاي ارتباطي مؤثر نياز دارند(جرم و همکاران، 2007) و پارامترهاي كليدي مطالعه نيز صلاحيت پانليستها، اندازه پانل و روش انتخاب آنها است.(پاول،2003)
صلاحيت پانليستها
شناسايي متخصصين، نكته مهمي در دلفي بوده چنان كه دستيابي به اهداف، وابسته به انتخاب دقيق شركتكنندگان است(دمپسی و دمپس، 2000). دلفي تمركز بر استخراج نظرات از متخصصين در زمان كوتاه داشته و نتايج وابسته به تخصص افراد در دانش مورد نظر، كيفيت و صحت پاسخها و همكاري و درگيري مداوم آنها در دوره مطالعه است(سلف و والکر،1996). به عبارتي، موفقيت دلفي در رابطه با انتخاب نمونهها است. متخصص دلفي بايد دانش كافي در زمينه موضوع مورد نظر داشته باشد، در بحث درگير و بر نتايج فرايند تأثير بگذارد، با اين وجود، افراد غير متخصصص و علاقمند نيز شامل مي شوند پاسخدهندهها بايد نسبتاً بيطرف و اطلاعات كسب شده منعكسكننده دانش و درك آنها باشد. علاوه بر توانايي، علاقه و تعهد شركتكنندگان به موضوع، درگيرشدن مداوم در كليه راندها نيز مورد نياز است هرچند كه دلفي با فراهمسازي بحث در محدوده محترمانه و ارائه نظرات متفاوت اعضا به هم موجب علاقمندي و درگيري خواهد شد. (پاول ،2003)
تعداد متخصصين
هيچ قانون قوي و صريحي در مورد نحوه انتخاب و تعداد متخصصين وجود ندارد و تعداد آنها وابسته به فاكتورهاي: هموژن يا هتروژن بودن نمونه، هدف دلفي يا وسعت مشكل، كيفيت تصميم، توانايي تيم تحقيق در اداره مطالعه، اعتبار داخلي و خارجي، زمان جمع آوري دادهها و منابع در دسترس، دامنه مسأله و پذيرش پاسخ است. تعداد شركتكنندگان معمولاً كمتر از 50 نفر و اكثراً 15 تا 20 نفر بوده است . هرچند در مقالات تعداد 10 تا بيشتر از 2000 نفر گزارش را نيز گزارش نمودهاند. اما در گروههاي هموژن معمولاً 15 -10 نفر كافي است. در دلفي معمولا از نمونههاي همگن براي به دست آوردن طيف گسترده نظرات، پاسخهاي با كيفيت و راهحلهاي قابل پذيرش استفاده ميشود. اين نمونهگيري موجب افزايش حجم نمونه، مشكلات جمعآوري دادهها و در نهايت، پيچيدگي رسيدن به اجماع، اجراي آناليز و بازبيني نتايج ميشود، هرچند كه با حجم نمونه بزرگتر تعداد قضاو تها افزايش و تركيب آنها اعتماد را افزايش ميدهد. بعضي محققين متذكر ميشوند معمولا 30 نفر براي ارائه اطلاعات كافي است و با افزايش آنها پاسخها تكراري شده و اطلاعات جديدي اضافه نميشود. اما بعضي ديگر مينويسند شواهد تجربي كمي در مورد اثر تعداد شركتكنندگان بر اعتبار و اعتماد فرايند اجماع در دسترس است. در شناسايي و انتخاب متخصصين از روشهاي ، مختلف از قبيل فرايند نامگذاري، قضاوت و تصميمگيري مديريت اصلي پروژه، موقعيت سازماني افراد و مرور نويسندگان مقالات استفاده ميشود كه دو مورد اخير نامناسب هستند. (اوکولی و پاولوسکی،2004)
نمونهگيري
در اكثريت موارد، نمونهگيري مبتني بر هدف استفاده شده، اما در صورت عدم شناسايي متخصصين، نمونهگيري گلوله برفي نيز بكار ميرود. اگر متخصصين شناخته شده و زياد باشند، از نمونهگيري تصادفي استفاده ميگردد. بعضي مقالات، دلفي را از نظر عدم نمونهگيري تصادفي نقد نموده، اما نماينده بودن نمونهها اهميت نداشته، بلكه كيفيت پانليستها مهمتر از تعداد آنها است.(پاول ،2003)
پرسشنامه
دلفي يكسري از راندهاي پيمايشي يا پرسشنامهاي بوده كه با پرسشنامه اوليه، پرسشنامه راندهاي بعدي را نيز شكل ميدهد و بايد در مرحله طراحي تحقيق در مورد آن تصميم گرفته شود. در مورد سؤال اوليه پيوستاري از سؤالات متمركز تا وسيع (معمولاً وسيع و بازپاسخ) بكار رفته است. اما در مواردي كه راهنمايي شركتكنندگان نسبت به موضوع خاص هدف باشد سؤالات متمركز و داراي ساختار استفاده ميگردد. (لاندتا، 2006)
بازخورد كنترل شده
بازخورد، به معني فرصت بازنگري نظرات خود و ارزشيابي نظرات سايرين توسط متخصصين است كه جزو مهم حركت به سمت اجماع است. بنابراين، شركتكنندگان تشويق ميشوند و اجازه دارند تا قضاوتهايشان در راند اول يا راندهاي قبلي را دوباره بررسي نمايند اما تبادل اطلاعات بين متخصصين آزاد نيست. (پاول ،2003)
آناليز نتايج
در دلفي، اطلاعات كيفي و كمي جمعآوري شده ولي متأسفانه روش مورد استفاده براي آناليز و چگونگي مديريت اطلاعات توليد شده تعريف نگرديده است. نقصان راهنما منجر به تنوع رويكرد و تفسير گزارشها به طرق مختلف شده كه در نتيجه، انسجام و پيوستگي روش را تحت تأثير قرار ميدهد. روشهاي آناليز براساس هدف دلفي، ساختار راندها، نوع سؤالات و تعداد شركتكنندگان تعيين ميشود. آمارهاي اصلي استفاده شده در مطالعات دلفي اندازههاي مركزي (ميانگين، ميانه و نما) و شاخص پراكندگي (انحراف معيار و محدوده ميان چاركي) است كه استفاده از ميانه و نما در اين ميان مطلوبتر ميباشد، هرچند ميانگين نيز قابل كاربرد است. در بعضي مقالات استفاده از ميانه براي پرسشنامههاي طراحي شده بر اساس مقياس ليكرت به شدت توصيه شده است. استفاده از نما نيز برايگزارش دادههاي دلفي مناسب و توصيه شده چرا كه فرايند دلفي تمايل به نمايش همگرايي يا تقارب داشته كه خود يك نقطه منفرد است. بنابراين، استفاده از نتايج اطراف يك نقطه يا دو نقطه مناسب است و اصولاً شايد استفاده از ميانگين و ميانه گمراهكننده باشد. در كل، بطور معمول، براي آناليز نتايج دلفي، در اولين راند، آناليز محتوي براي شناسايي تمهاي اصلي در پرسشنامه بدون ساختار اوليه انجام ميگيرد كه نتايج آن پرسشنامه بدون ساختار را به پرسشنامهاي با ساختار تبديل نموده، اساس راندهاي بعدي را تشكيل ميدهد. در دومين راند، آغاز بكارگيري روشها كمي است كه تكنيك رتبهبندي و درجهبندي (ميانه و چاركها) استفاده ميشود و در سومين راند و راندهاي متعاقب، شاخصها ي مركزي و پراكندگي بكار ميروند. (لاندتا، 2006)
اجماع
منظور از اجماع، رسيدن به اتفاق نظر در مورد يك ايده و گاه تلاش براي مشخص ساختن تفاوتها است. اجماع به معني يافتن پاسخ صحيح نيست، بلكه صرفاً توافق شركتكنندگان در يك سطح خاص در موضوع است.البته دستيابي به توافق صددرصد امكانپذير نيست، چرا كه زمينه سياسي، اجتماعي، اقتصادي و علمي افراد متفاوت است. همچنين اين روش جايگزيني براي مرور علمي گزارشات يا مقالات منتشر شده نيست. معيارهاي نشان دهنده اجماع درصد آيتمها (رايجترين)، ثبات پاسخها و تفسير بر مبناي نظر متخصصين است. (ایمانی جاجرمی،2000)
اكثريت مقالات، جنس و نوع معيار مورد استفاده در تعريف و تعيين اجماع را بر اساس تفسير نمونهها ميدانند و اساساً زماني در مورد اجماع تصميمگيري شده كه درصد مشخصي از آرا درون سطح خاصي قرار گيرد. هرچند برخي استفاده از درصد را ناكافي دانسته و كاربرد شقوق معتبرتري را براي تعيين ثبات پاسخها طي راندها توصيه مينمايند. همچنين سطح استانداردي براي اجماع وجود ندارد و بعضي مطالعات در نشان دادن اجماع ضعيف هستند. در نتايج مطالعات محدوده متفاوتي از سطح، اجماع 51 تا 100 درصد گزارش شده است. (لاندتا، 2006)
گمنامي شركتكنندگان
در دلفي، اطلاعات بدون تماس فيزيكي منتقل ميشود و شركتكنندگان، ساير افراد درگير در مطالعه را نميشناسند و يا حداقل پاسخهاي آنها گمنام است. گمنامي به هر عضو پانل فرصت برابر ميدهد تا نظرات خود را بيان و ايدهها را بدون فشار رواني و شناسايي به وسيله ساير اعضا ارائه كند، كه تسهيلكننده تحقيقات و پاسخ هاي باز بوده و موجب كسب بينش و دانش كافي در تحقيق ميشود. در مواردي ممكن است افراد همديگر را شناخته اما در هر صورت، به پاسخهاي يكديگر بطور مشخص دسترسي ندارند. به نظر ميرسد احتمال گمنامي كامل نيست، چرا كه محقق، افراد پاسخدهنده اصلي را ميشناسد. بنابراين، گاه واژه شبه گمنامی در دلفي استفاده ميشود. حفظ حقوق شركتكنندگان به آنها رخصت ميدهند تا در آخرين فرم تحقيق نامشان را به عنوان همكار بنويسند. (اوکولی و پاولوسکی،2004)
زمان
اجراي دلفي زمانبر است. زمانهاي مورد نياز دلفي شامل زمان هماهنگ كردن (سازماندهي، درخواست و دريافت اطلاعات)، فكركردن، نوشتن و ارسال به متخصصين است. در مطالعات، زمانهاي متفاوتي گزارش شده است اما استفاده از تكنولوژي الكترونيك فرصتي است كه با امتيازهاي ذخيرهسازي، پردازش و توانايي انتقال پرسرعت، حفظ گمنامي پاسخدهندگان و پتانسيل بازخورد سريع از طريق رايانه و اينترنت سريعتر و آسانتر انجام ميشود.(جیرس و وینستین،1994)
نحوه جمعآوری اطلاعات
دلفی در برگیرنده یکسری راندهاست و دلفی کلاسیک معمولا شامل چهار راند میباشد که به طور معمول به سه راند تعدیل میگردد. بنابراین فرآیند دلفی را میتوان به صورت زیر در نظر گرفت:
- فعالیت قبل از شروع
- راند اول
- راند دوم
- راند سوم
- تصمیم و تصویب
فعالیتهای قبل از شروع: شامل تکوین سؤال تحقيق و پيشآزمون براي مناسببودن كلمات از قبيل ابهام و عدم وضوح است كه پايلوت بايد در خارج از جايگاه پژوهش و بخصوص در صورت بيتجربه بودن محقق براي مشخصسازي ابهامات و برآورد زمان تخميني صورت گيرد. البته محققين ممكن است در ابتدا و يا هر مرحله پرسشنامه را پيشآزمون يا پايلوت كنند تا سؤالات روشن و تمركز سؤالات بر هدف تحقيق حفظ گردد. هچنين با افراد شركتكننده تماس برقرار گردد كه نيازمند توجه به موارد: عرض ادب و احترام، معرفي فرم، ارائه هدف و معرفي مركز يا شخص انجام دهنده، علت انتخاب، پاسخ دادن به چند سؤال يا پرسشنامه، زمان مورد نياز، نحوه دريافت پرسشنامه، نحوه دريافت نتايج، تمايل به شركت و تشكر است.
راند اول: در دلفي كلاسيك ، اولين پرسشنامه به صورت بدون ساختار يا بازپاسخ ارسال ميگردد كه به عنوان استراتژي زايش ايدهها عمل نموده و هدف آن آشكارسازي كليه موضوعات مرتبط با عنوان تحت مطالعه است.
هر يك از متخصصين درخواست ميشود تا شخصاً طوفان مغزي برقرار كند، هر نوع ايده و نظر خود را آزادانه مطرح نمايد، و فهرست موضوعات مورد نظر خود را بطور مختصر و بدون نام برگرداند. نيازي به توسعه كامل ايدهها نيست و تلاشي براي ارزيابي يا قضاوت نظرات صورت نمي گيرد. در اين مرحله، تمام پاسخهاي مرتبط تا حد امكان جمعآوري شده، چرا كه بقيه مراحل بر اساس مرحله اول شكل ميگيرد. پس از جمعآوري پرسشنامههاي برگشتي، پاسخها سازماندهي، نظرات مشابه تركيب، گروهبندي و موضوعات تكراري و حاشيه حذف ميشود و تا حد امكان پاسخها كوتاه ميگردد آناليز پاسخهاي اولين راند بر اساس پارادايم تحقيق (كدهاي كيفي و يا خلاصههاي آماري) صورت ميگيرد. نتيجه نهايي، مشخص شدن تمها و شناسايي عناوين است كه محقق آن را تبديل به پرسشنامه داراي ساختاري مينمايد كه به عنوان ابزار راند دوم مورد استفاده قرار ميگيرد. نكته مهم اين كه هرچند سؤالات بازپاسخ روشي قوي در جمعآوري اطلاعات هستند، اما اگر اطلاعات پايه در زمينه موضوع وجود داشته باشد، از پرسشنامه نيمه ساختاري يا داراي ساختار بر اساس مطالعات قبلي استفاده ميشود.
راند دوم:از راند دوم به بعد، اغلب پرسشنامه داراي ساختار استفاده شده و از افراد مشابه در راند اول خواسته ميشود تا هر عنوان را با استفاده از مقياس ليكرت رتبهبندي و به عبارتي، كميتپذير نمايند در اينجا موارد توافق و عدم توافق مشخص ميشود و فضايي براي شناسايي ايدههاي جديد، تصحيح، تفسير، حذف و توضيح قدرت و ضعف آنها به وجود ميآيد و حتي در بعضي موارد، از شركتكنندگان خواسته ميشود تا استدلال و دليل اولويتبندي خود بين آیتمها را بيان نمايند. در اين راند، انگيزه اعضاي پانل به شركت بيشتر ميگردد چرا كه آنها بازخورد پاسخهاي خود را دريافت ميكنند و مشتاق به تعيين كيفيت پاسخهاي همكاران خود هستند. به عبارتي، انگيزه در اعضاي پانل منجر به شركت فعال آنها در توسعه ابزار و يا برنامه ميشود كه امتياز مهم دلفي است پس از جمعآوري پرسشنامه دوم، آناليز و خلاصه آماري (از قبيل چارك و ميانه) و يا تمها و رتبهبندي تهيه ميگردد نتيجه آن آغاز شكلگيري همگرايي نظرات بين شركتكنندگان است.
راند سوم: در اين مرحله ، از شركتكنندگان درخواست ميشود تا پاسخها را مجدداً مرور نموده در صورت نياز در نظرات و قضاو تهاي خود تجديد نظر كرده و دلايل خود را در موارد عدم اجماع ذكر نمايند و با در نظر گرفتن ميانگين و ميانه نمرات هر عنوان، اهميت آن را درجهبندي نمايند. در اينجا نيز رتبهبندي نظرات انجام شده، پيشبينيهاي جديد ارائه ميشود و خلاصه آماري پاسخها تهيه ميگردد. بطور معمول، از اين راند به بعد، اعضا پاسخهاي خود و سايرين را دوباره ملاحظه نموده و فرايند تا زمان عدم دستيابي به ايده جديد و شناسايي ضعفها و قوتهاي همه نظرات تكرار ميگردد. البته تعداد راندهاي بعدي با توجه به زمان، هزينه و احتمال خستگي شركتكنندگان در نظر گرفته ميشود. در صورت لزوم، نامههاي يادآوري در هر راند ارسال ميشود و بازرسي مداوم در سرتاسر فرايند دلفي صورت خواهد گرفت.
راند چهارم:در راند چهارم كه اغلب آخرين راند ميباشد، ليست آيتمهاي باقيمانده، رتبهبنديها، نظرات اقليت و موارد اجماع بين پانليستها توزيع ميشود و آخرين فرصت را براي شركتكنندگان فراهم ميكند تا در نظرات خود تجديد نظر كنند.
تصميم و تصويب: در اين قسمت نتايج نهايي تهيه و منتشر و متخصصين در نتايج سهيم ميگردند.(احمدی، 106،1388)
مزاياي دلفي
دلفي روشي ارزان، چندكاره، عيني، بدون تهديد و آسان براي شناسايي و فهميدن است و با استفاده گسترده از نظرات، اجماع قوي و مستحكم از نظرات، بخصوص در موارد عدم وضوح و كمبود شواهد تجربي، ارائه میدهد با آن كه هزينه و زمان مورد نياز براي دلفي با توجه به هدف، ابزار و تعداد شركتكنندگان است، ولي در بعضي منابع هزينهبردار ذكر گرديده است. انعطافپذيري زياد رويكرد، كاربرد در ديسيپلينهاي مختلف، بكارگيري رويكردهاي ارتباطي مختلف و امكان استفاده در سطح جغرافيايي وسيع، عدم نياز به آموزش مصاحبهگران، گمنامي، ارائه بحثهاي باز، شناسايي و فهم زيربناي موضوع از مزاياي ديگر دلفي است. از ديگر فوايد، كسب اجماع در گروههاي مخالف، اعتبار محتوي و طراحي برنامهها با حمايت نسبي شركتكنندگان است و بخصوص عدم نفوذ عقايد و شخصيت افراد خاص در نظرات گروه، آزادي از هرگونه فشار، تسهيل درستكاري اعضاي پانل و ارائه ديد بيطرفانه همراه با صداقت در بيان ايدهها و گزينهها امكانپذير است.(پاول، 2003)
همچنين بازخورد بين راندها، محرك ايدههاي جديد و موجب گسترش دانش شده كه خود موجب نوآوري بيشتر و آموزش شركتكنندگان ميگردد. اين تكنيك از هدر رفتن زمان و انرژي براي تصميمات نامربوط يا مغرضانه جلوگيري ميكند چرا كه پيشبينيهاي دلفي با يك روش تحليلي و نظامدار صورت ميگيرد.س(همان)
محدوديتهاي دلفي
از مهمترين محدوديتهاي اين تكنيك، نيازمندي به تلاش و كار زياد، سير آهسته و وقتگيربودن آن است. از نظر روششناسي نيز داراي نقيصه مهمي بوده كه ممكن است عملاً آن را بياعتبار سازد، چنانكه دلفي در اصل كوشش نموده تا با نزديك كردن مصنوعي عقايد متخصصان به يكديگر از توزيع آماري اطراف ميانه استفاده نمايد به عبارتي ممكن است اجماع ظاهري يا فشار براي همنوايي با رتبهبندي رخ دهد و يا بازخورد توافقات گروه بر نظرات پانليستها تأثير بگذارد.همچنين تكنيك دلفي تنها مرحله آغازيني است كه صرفا براي كسب اجماع ميكوشد و اين اجماع ضرورتاً دقيقترين نظر نيست و ممكن است نتيجه، شناسايي يكسري بجاي عناوين خاص اطلاعاتي (general) عبارات عمومي باشد. چرا كه در دلفي فرض، برابري شركتكنندگان از دانش و تجربه است، اما در عمل اين فرض ممكن است صحيح نباشد. بخصوص در موضوعات خاص معمولاً توزيع متخصصين نابرابر بوده و بعضي از متخصصين داراي دانش عميق در مورد موضوع بوده، در حالي كه ساير پانليستها دانش زياد در مورد موضوع داشته باشند. بنابراين، افرادي كه دانش عميق نداشته قادر به تعيين موضوعات بسيار مهم نيستند و نتيجه يكسري عبارات كلي يا عمومي خواهد بود. از طرف ديگر، تورش منبع اطلاعات و تجانس زياد متخصصان همراه با احتمال چولگي اطلاعات است. خصوصيت بازگويي يا تكرار نيز ميتواند محقق را قادر به شكلدهي پاسخها يا نظرات نمايد از محدوديتهاي ديگر، فقدان محركها و انگيزه ناشي از حمايت و نظر موافق ساير اعضا و رويارويي چهره به چهره است كمبود تعهد و التزام و پاسخهاي عجولانه نيز در گمنامي ذكر گرديده است كه شايد فقط مختص دلفي نبوده و در تمام مطالعات با پرسشنامههاي بدون نام اتفاق بيفتد. همچنين ريزش پانل متخصصين، احتمال دريافت ميزان پايين پاسخ، خستگي از موضوع، عدم وجود معيار كليدي و مشخص در تعريف متخصص، سطح اجماع و اندازه گروه، تأثير كم محققين بر توسعه ابزار
مطالب مشابه :
روش تحقیق دلفی
این تکنیک در رابطه با مجله ایرانی آموزش در علوم پزشکى، تکنیک دلفی: ابزاری در تحقیق
روش دلفی تکنیک های خاص تحقیق
جستجوی کلمه تکنیک دلفی در كه هیچ روشی یا ابزاری برای پیش تحقیق در مدیریت
روش پژوهش دلفی چیست؟
آیا ابزاری شرکت کنندگان در تحقیق دلفی از ۵ تا که در کاربرد تکنیک دلفی وجود دارد
روش دلفی
بر همین اساس در تحقیق فوق، پرسشنامههای تکنیک دلفی، ابزاری در تحقیق، مجله ایرانی
بررسی آینده پژوهی به روش دلفی
اساس و پایه روش یا تکنیک دلفی بر در تحقیق دلفی از تکنیک دلفی: ابزاری در تحقیق
بررسی آینده پژوهی به روش دلفی
اساس و پایه روش یا تکنیک دلفی بر در تحقیق دلفی از تکنیک دلفی: ابزاری در تحقیق
روش دلفی (مبانی پ}وهش در تحقیقات اجتماعی)
گرایش تحقیق در و زلزله كه هیچ روشی یا ابزاری برای پیش تکنیک دلفی به
تقسیم بندی روش تحقیق در علوم رفتاری
تقسیم بندی روش تحقیق در برای تعیین ابزاری است که به تکنیک دلفی بر ناشناس
تقسیم بندی روش تحقیق در علوم رفتاری
تقسیم بندی روش تحقیق در شرکت کنندگان در تحقیق دلفی از از آنجا که تکنیک دلفی بر
تقسیم بندی روش تحقیق در علوم رفتاری
تقسیم بندی روش تحقیق در برای تعیین ابزاری است که به تکنیک دلفی بر ناشناس
برچسب :
تکنیک دلفی ابزاری در تحقیق