محصولات خلاقانه کارگاه دو دختر نجار - دکوراسیون - ادرس کارگاه دختر نجار
آکایران :مجله منزل - فاطمه علیزاده: در هفتمین مغازه از کوچه ای که هفت نجار دارد، بوی چوب و بساط آواز شجریان به راه است. گلدان های شمعدانی جلوی در یکی از مغازه ها ردیف شده اند. دو نفر با لباس کار و عینک در حال نجار ی هستند و حالا به خاطر ردیف گلدان ها هم که شده، پیدا کردن مغازه ای که دو دختر در آن نجار ی می کنند، سخت نیست. دو نفری که وقتی عینک و ماسک می زنند، شاید اصلا نشود فهمید که دخترند! نگین و شقایق حدود یک سال است که عجیب ترین تجربه زندگی شان را شروع کرده اند؛ تجربه کار در یک استودیوی نجار ی.
ادرس کارگاه دختر نجار
برگزیده ها: کارگاه دو دختر
نگین، مجسمه سازی خوانده، عکاسی و روزنامه نگاری کرده است و حالا هم در کنار کار طراحی وب سایت به نجار ی مشغول است. از او می پرسم مطمئنی این کار را هم ول نمی کنی؟ و او با اطمینان پاسخ می دهد که «نه چون عاشق هنر هستم».
بنا به گزارش برگزیده ها : شقایق، طراحی لباس خوانده و حالا می خواهد ایده هایش را روی هر سطح مسطحی پیاده کند. آنها از دانش و تکنیکی که او برای طراحی روی پارچه دارد، به تکنیک منحصر به فردشان برای چاپ روی چوب رسیدند و حالا بازار ایده های شان خوب داغ است.
کارگاهی به وسعت تراس خانه
«هر روز در کارگاه کوچک مان همه مشکلات دنیا را حل می کنیم. پایه صندلی ها را محکم می کنیم و تمام تصمیمات مهم جهان را می گیریم. میز گرد بزرگ مان را سمباده می زنیم و به تمام جنگ ها خاتمه می دهیم و همان طور که فکر می کنیم کتابخانه را چه رنگی کنیم، تصمیم می گیریم، قیمت دلار باید پایین بیاید. کارگاه مان دنیای مان می شود و ما رهبرانش و هر روز راس ساعت پنج بعدازظهر دنیای مان را با تمام تصمیمات بزرگش می گذاریم و به دنیای واقعی بازمی گردیم.
هر روز عصر، شروع دنیای دیگری است.» این نوشته ای است که در صفحه اینستاگرام «استودیو آن» می خوانیم. متنی که می گوید زندگی روی خوشش را به دو نجار نشان داده است تا آنها به آرزوی شان برسند. درباره ایده شکل گیری «استودیو آن» از آنها می پرسم. می گویند که سال ها در حرفه های دیگری برای کسانی کار کرده اند و همیشه کارفرما داشته اند اما این بار می خواستند کاری را شروع کنند که همه کاره اش خودشان باشند. نگین همیشه عاشق این بوده که کارگاه شخصی خودش را داشته باشد.
«استودیو آن» یک استودیوی هنری است که فعلا در دو بخش فعالیت جدی انجام می دهد؛ دکوراسیون داخلی و طراحی وب سایت. اما ایده اصلی شان این بود که هنرمندان مختلفی در بخش های متعددی مانند طراحی لباس، فیلمبرداری، عکاسی و. . . را کنار هم جمع کنند و یک گروه هنری تمام عیار بسازند. اما این ایده خیلی بزرگ و شاید دست نیافتنی بود. آنها ایده استودیوی وسیع شان را تخصصی تر و کوچک تر کردند و در اولین گام به ایده تولید وسایل و کالاهای خلاقانه رسیدند.
برای شروع، اولین کارگاه شان را در تراس خانه شقایق راه انداختند. آنها کارهایی را با ابزارهای بسیار ساده تولید و بازسازی کردند. برای اولین سفارش کار، یک میز قدیمی را ترمیم و طرح جدید و البته منحصربه فرد خودشان را روی آن اجرا کردند. اما کار در خانه مشکلات خاص خود را داشت. بوی رنگ و تینر و حجم گرد و خاک، آنها را از تراس خانه بیرون فرستاد. در این مدت دنبال مکانی برای اجاره بودند. خیلی ها وقتی می شنیدند دو دختر می خواهند مغازه نجار ی شان را راه بیندازند، خوشحال می شدند اما وقتی پای قیمت اجاره ها وسط می آمد، همه وا می رفتند.
پرداخت اجاره های هنگفت برای دو نجار ممکن نبود و این طور بود که دو نجار جوان به کار در پارکینگ خانه نگین رضایت دادند. اما رفت و آمد اهالی ساختمان و همین طور سرمای زمستان روند کارشان را مختل می کرد. یکی از برنامه های ثابت هر روزه کارگاه، شستن ماشین های داخل پارکینگ بود که کلی گرد و خاک روی شان می نشست چون آنها قصد نداشتند باعث آزار همسایه ها شوند! آنها باز هم دنبال کارگاهی گشتند تا بتوانند از پس اجاره اش بربیایند.
نگین و شقایق می خواستند هرچه زودتر کارهای شان را تولید و بازسازی و اولین نمایشگاه شان را برگزار کنند. در این میان، آقای قلی زاده یکی از آن مردهای نیک روزگار، انبار مغازه اش را در اختیارشان قرار داد. دخترها قبل تر کارهای دانشگاهی شان را زیر نظر آقای قلی زاده انجام می دادند و حالا او همه جوره از آنها حمایت کرده است.
مغازه، مغازه کوچکی است که روزی انبار بوده و هنوز هم تا نیمه اش پر است از تخته های چوب اما فضایی دارد که آنها با خیال راحت طرح ها و ایده های ویژه شان را در آنجا اجرا می کنند. صبح دو نجار جوان با سلام و علیک اهالی کوچه و تعجب رهگذرانی که آنها را در حال کار می بینند، شروع می شود و البته تشویق خانم هایی که انگار تیم شان پیروز شده است.
محصولات کارگاه نگین و شقایق
میز ناهارخوری
هم زیستی با ساحل و صدف
تا به حال شده قبل از خوردن یک بشقاب سوپ، به آن زل بزنید و ترکیب رنگی این منظره زیبا را تماشا کنید؟ طیف رنگی قرمز، نارنجی، کرم و جعفری های سبز در یک بشقاب سفید. حالا ترکیب این رنگ ها را روی مبلمان خانه تان تصور کنید؛ یک مبلمان خوش آب و رنگ. در تمام زندگی بسیاری از قاب های تصویری که برای مان عادی یا روزمره شده اند، بدون اینکه بدانیم به ما آرامش می دهند چون ما خاطرات خوبی از آنها داریم و آن ترکیب های رنگی احساس در ما ایجاد می کنند پس حتما حضورشان در مکان دیگری باز به ما آرامش می دهد.
یکی از ویژگی های طراحی های استودیو آن، براساس همین قانون است. آنها برای انتخاب رنگ های شان در اجزای دکوراسیون داخلی اصولی دارند که مهم ترین شان انتخاب رنگ هایی است که در طبیعت وجود دارد. در میز ناهارخوری که آنها طراحی کرده اند از رنگ دریا، ساحل و صدف الهام گرفته شده است که این کار یکی از پرطرفدارترین کارهای استودیو آن است.
میز آرایش
تغییر کاربری یک کمد دو در
انبار چوب پر بود از تکه ها و شاخه های چوب هایی که در نگاه اول فکر می کردی به هیچ دردی نمی خورند و نهایتا می توانند نقش هیزم یک شومینه را بازی کنند. اما نجار های حرفه ای می دانند چوب ها هم مانند فرش ها هرچه قدیمی تر باشند با ارزش تر و گران قیمت تر می شوند. در کنار دیوار انبار، پر بود از تخته های کمدی که قرار بود به میز آرایش یا یک میز عسلی تبدیل شوند. خانم نجار می گوید: «هرچه از عمر چوب می گذرد، سبک تر می شود و کار بهتر از آب درمی آید.»
نیمکت
زندگی دوباره
قسمت عمده کارهای «استودیو آن»، علاوه بر تولید، بازسازی کارهاست. آنها از یک کمد قدیمی کاملا از مد افتاده، یک تخت کاملا به روز می سازند. به عبارتی، آن را به نفع سلیقه روز تغییر کاربری می دهند. کمدی که تا دیروز کسی رغبتی برای نگه داشتنش در خانه نداشت، حالا به نیمکتی پرطرفدار تبدیل می شود. اما میزهایی هم بودند که اجزای آن از هم باز نشده بود و صرفا در صف انتظار اصلاح به سر می بردند. کارهای چوب قدیمی که طراحی آنها مورد پسند نجار ان سخت پسند است، تغییر کاربری نمی دهند و صرفا بازسازی و ترمیم می شوند و رنگ و لعاب «استودیو آنی» به خودشان می گیرند.
چمدان
خاطرات بالشی
شاید هیچ وقت صاحبان این چمدان ها فکر این را هم نمی کردند که روزگاری جای لباس ها و قاب عکس های داخل چمدان شان را این بالش های کوچک بگیرد؛ بالش هایی که نقش و نگار روی شان دست کمی از یک قاب عکس ندارد. هرچند نمی شود داخل این چمدان ها لم داد و ساعتی را به کتاب خواندن یا موسیقی گوش دادن گذراند اما فکرش را بکنید یکی از این چمدان ها را در گوشه ای از اتاق نشیمن در کنار چند گلدان بگذاریم. آن وقت است که خاطرات از داخل چمدان ها مثل هوایی که تنفس می کنیم بیرون می ریزند و ما را به دنیای دیگری می برند.
,