ناتورالیسم
ناتوراليسم
(بخشی از کتاب «جستاری در مکتب های ادبی طغیانگر»)
محمود طیّب*
کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی و مدرس دانشگاه
ناتوراليسم (1880 ـ 1901م) [1] :جنبشي ست صِرفاً ادبي كه از سالهايي پیش از دهه ی هشتادِ سده ی نوزدهم تا نخستین سالهاي سده ی بيستم بر ادبيات غرب حكم فرما شد. آغاز اصلی ناتورالیسم از فرانسه و تجلی واقعی آن در رمان است.
پايهگذار آن نويسنده ی بزرگ فرانسوي ـ اميل زولا (1840 ـ 1902م) ست و حوزه ی گسترش آن سراسر اروپا، آمريكا و آسيا ست.
از ديدگاه اين جنبش همه ی اشيا و عناصر، صِرفاً جزيي از طبيعت هستند و به هيچ چيزي غير از آن وابسته نیستند. هيچ يك از هنرمندان اين جنبش به علتهاي ماورای طبيعي باور ندارند و همه ی روي دادها و پيشآمدهاي جهان را جز از دريچه ی علم و دگرگونی های صرفاً طبيعي بررسي نميكنند. از اين نظرگاه است كه باور (اعتقاد / ایمان) به خدا، دين، خوبي و بدي و دیگر باورهای معنوي بشر ميتواند مورد ترديد قرار گيرد.
زمينهساز اين جنبش را به هم خوردن نظم اجتماعي، معيشتي و سياسي جامعه ها در بخشهايي از اروپا و آمريكا، پيرو انقلابهاي دهه ی 30 و آخِرهای دهه ی 40 از سده ینوزدهم اروپا و هم چنين روی دادن جنگهاي داخلي در آمريكاي شمالي و مسائل ديگر ميدانند. اين جنبش بنيان گذار نوعي جبرگرايي و تسليم محض در برابر طبيعت و عوامل آن است. در اين زمينه نظريههاي طبيعي دانش مند طبيعي دان بزرگ چارلز داروين ( 1809 ـ 1882 م) و نظريههاي روان شناسي زيگموند فرويد (1856 ـ 1939م) روان شناس بزرگ اطريشي مباني اين جنبش را مورد تأثیر چشم گير قرار داده است. ناتوراليستها انسان را موجودي پاي بند و گرفتار قاعده هایي از پيشتعيينشده می دانند و «غريزه ها» را تنها مرجع تصميمگيرنده و حاكم بر سرنوشت انسان ميدانند. قاعده هایي كه پيش از تولد براي اش تعيين شده است و پس از تولد و بلوغ ، توانایی کنار نهادن يا تغيير آن ها را ندارد بل كه حيات او وابسته به آن هاست. از اين نظرگاه، محيط و وراثت عامل هایی هستند كه برخلاف ميل بشر، سرنوشت او را از چندين نسل پيش از او رقم زدهاند و تلاش انسان در راه تغيير اين مقدرات بيفايده است.
آن ها سوژههاي خود را از ميان طبقه های زمين گير و بدبخت جامعه و کسانی كه گرفتار غريزه های حيواني، شهوت ها و نيازهاي نخستین و ناچيز هستند برمی گزیدند. کسانی كه به خاطر هر چيز ـ حتي اگرچه پست، متعفّن و شرمآور ـ دست به هر كاري ميزنند. از دزدي، بيبند و باري و آشوب گرفته تا خودكشي، ديوانگي و قتل نفس! آن ها در برخورد با جامعه ی فلاكتزده، خنثي و درگير جنگ، آشوب و فساد اخلاقي و سياسي، تصور و تصوير هر نوع زيبايي تخيلي و به دست دادن راه كار را بيفايده ميدانستند و وظيفهاي جز انعكاس واقعيت ها را بر خود نميدانستند. [2]
ناتورالیست ها در جريان كار هنريِ خود، به ريز حادثه ها و ثبت همه ی وجوه سوژههاي مورد نظر و توصيف جزء به جزء آنها ميپرداختند. برخي از نويسندگان اين جنبش ـ مانند اميل زولا ـ در پاي بندي به اين اصل تا آن جا پيش ميرفتند كه براي پي بردن به واقعيت يك پديده و جريان، سفرهاي طولاني در پيش ميگرفتند و به تحقيقها و مشاهدههاي ميداني و گفت و گوي مستقيم با نقشها و شخصيتهاي مورد نظر ميپرداختند. به همين دليل آن ها تنها اموري را كه عيناً روی می داد و براي آن ها دسترسي به جزئيات آن ها امكانپذير بود، داراي اعتبار و اهمّيّت ميدانستند و حادثه ها و واقعيت های ديگري كه بدون وجود قرینه هایی نميتوان به آن ها استناد كرد؛ اهميت و اعتبار نداشتند.
«ناتورالیسم آشکارا متناسب با حال و هوای زمانه ای ست که منعکس کننده ی آن و تأکید فوق العاده اش بر امور مسلم است. ناتورالیست ها معتقد بودند حقیقتی را که در پی اش هستند تنها با مشاهده ی موشکافانه ی واقعیت ها و ثبت امور دقیق می توانند به دست آورند».[3]
آن ها با تكيه بر عينيتگرايي مطلق به مخالفت آشکار با خيالپردازي برخاستند و با كنار گذاشتن يكي از مهم ترين عناصر زيبايي از هنر خود ـ يعني عنصر تخيل ـ ارزش هنريِ کارهای خود را در مقايسه با ديگر کارهای جنبش هاي موفقِ پيش و بعد از خود پايين آوردند. میانه های سده ی نوزدهم با دگرگونی های چشم گير صنعتي و اختراع های علمي در زمينههاي تكنولوژي و فن آوري و وارد شدن عوامل جديدِ محصولِ قدرتِ علميِ بشر به حوزه ی زندگی اش مانند هواپيما، قطار، تلفن (تلگراف)، كشتيهاي غولپيكر، كارخانههاي توليدي بزرگ و هم چنين منابع بزرگ سوخت مانند سوختهاي صنعتي، برق و گاز و غيره يك باره چهره ی محيط و رنگ اجتماع در كشورهاي اروپا و آمريكا تغيير يافت. ناتوراليستها در آغاز، اين دگرگونی ها را نجات بخش و رهاييدهنده ی انسان از بند عوامل جبري پنداشتند ولي به زودي دريافتند كه اين گونه امكانات و پيش رفت ها گامهاي ديگري ست افزون بر جنگ، براي نابودي و استثمار هر چه بيش تر انسان و جامعه! به مرور اين عامل ها را جزء ديگري از طبيعت و امور عيني محيط دانسته، به راه دادن آن ها به کارهای خود پرداختند.[4]
به مرور ناتوراليستها با زیاده روی در ديدگاههاي خود و پرداختن صِرف به ظواهر زندگي بشر، از ديگر ابعاد دروني و ذهني انسانها غافل شدند و انسان را جز قالبي ساخته و پرداخته ی محيط و بازيچه ی دست عوامل اجتماعي نميدانستند . ناتوراليسم بیش تر در داستان، رمان و نمايش نامه به كار گرفته شد و تنها تا اندازه ای در عالم شعر فرصت پیدایش يافت. دليل پيشرفت نکردن ناتوراليسم در شعر را فرصت كم شاعر براي ثبتِ ريز به ريز جزئيات و روی دادها دانستهاند. از نگاه ناتوراليستها شاعر ميبايست كوچك ترين حركت سوژه ی مورد نظر را در شعر خود انعكاس دهد و اين نكته با اصلِ «ايجاز» در شعر خوانش ندارد . به اين دليل بود كه ناتوراليسم هيچ گاه در شعر پيش رفت نكرد و در حد همان يكي ـ دو مجموعه ی آغازِ حركت مانْد.
«ناتورالیسم واکنشی در برابر محرک های عصری بود که آن را هم در شکل و هم در محتوا منعکس می کرد. ناتورالیسم با جوهر علمی و خصلت عقلی اش اساساً زیباشناسی ستیز و پاد رماتیک بود».[5]
شاعراني مانند گيدوموپاسان (1850 ـ 1893م)، آرنو هولتز (1863 ـ 1929م) و تا اندازه ای سولي پرودوم (1839 ـ 1907م) و فرانسوا كوپه (1842 ـ 1908م) شاعران برجسته ی ناتوراليست هستند. ناتوراليسم شعري با همه ی وجوه افراطياش (عقايد و ساختار) در آلمانِ آخِرهای سده ی نوزدهم توانست به عنوان جنبشي مشخص به كار گرفته شود. بزرگ ترين شاعر و نظريهپرداز شعر ناتوراليستي آلمان آرنو هولتز است كه در همه ی کارهای اش ـ مانند ديگر ناتوراليستها ـ همه ی عناصر هنري متعلق به شعر را كه زيبايي آن را در پی دارد؛ فداي واقعيت ها و پرداخت ذرهبيني اثر ميكند.
ناتوراليسم درنخستین سال هاي سده ی بيستم، با مرگ اميل زولا (1902م) به طور كامل از میان رفت و اين در حالي بود كه از نزدیک به يك دهه پيش تر، بیش تر ياران زولا تغيير موضع داده و به اظهارنظرهاي مخالفتآميز پرداختند.
برخي از جامعه ها كه گرايشهاي ارتجاعي و سنت مدار بر سياست آنان حكم فرما بود، صراحت لهجه و بيپردهگويي ناتوراليستها را بر نميتافتند و كشورهايي مانند انگلستان و فرانسه ـ در موردهایی ـ به برخورد مستقيم با اين جنبش دست زدند. برای نمونه گي دو موپاسان هنگامی که نخستین مجموعه ی شعر خود را در سال 1880م منتشر كرد؛ دولت فرانسه به خاطر لحن ناتوراليستي تندي كه در آن به كار رفته بود، اين مجموعه را تهديد به توقيف و جمعآوري كرد. برخي از نويسندگانِ برجسته ی اين جنبش به جز اميل زولا ـ به عنوان نامآورترين وبزرگترين نويسنده ی ناتوراليست ـ عبارت اند از: گيدوموپاسان، جورج مور (1852 ـ 1933م)، ژول آلفرد هوئو (1830 ـ 1870م) ، فرانتس نوريس (1870 ـ 1902م) ، ماكس كرتزر (1854 ـ 1941م) ادموند لويي آنتوان (1822 ـ 1896م) و گرهارت هوپتمان (1862 ـ 1946م) كه مهم ترین کارهای رمان، داستان و نمايش نامهايِ جنبش ناتوراليسم متعلق به آنان است.
نظريه های فلسفي ايپوليت آدولف تن ( 1828 ـ 1893 م) در زمينه ی به كارگيري شيوههاي علوم در نقد ادبيِ نو نيز بر نويسندگان و شاعران ناتوراليست تأثير فراوان داشته است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ارجاع ها و پانوشت ها:
منبع ها:
* این متن و منبع ها، چکیده ی کار است.
** استفاده از این متن و تارنما، بدون ذکر منبع ممنوع است و پیگیری حقوقی می گردد.
_________________________________________________________
1.Naturalism
2. بند، برداشت آزاد از: میر صادقی، میمنت (ذوالقدر) ؛ واژه نامه ی هنر شاعری، فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر، ناتورالیسم.
3. فورست، لیلیان و پیتر اسکرین، ناتورالیسم، ترجمه ی حسین افشار، ص22.
4. بند، برداشت آزاد از: سيدحسيني، رضا؛ مكتبهاي ادبي، جلد دوم، ناتورالیسم ؟
* نزدیک به دو دهه بعد، اين عوامل از سوژههاي ثابت و ویژگی های سبكي در جنبش فوتوريسم و از اصول ثابت در مانيفست هنري آنان شد.
5. لیلیان فورست و پیتر اسکرین، پیشین، ص31.
منبع ها:
ـ سيدحسيني، رضا؛ مكتبهاي ادبي، دوجلد، نگاه، چاپ دهم ، تهران، 1376.
ـ فورست، لیلیان و پیتر اسکرین؛ ناتورالیسم، ترجمه ی حسین افشار، مرکز، چاپ نخست، تهران، 1370.
ـ میرصادقی، میمنت (ذوالقدر) ؛ واژه نامه ی هنر شاعری، فرهنگ تفصیلی اصطلاحات فن شعر، چاپ دوم ، کتاب مهناز، تهران، 1378
مطالب مشابه :
ناتورالیسم
این مقاله را در مورد ناتورالیسم بخوانید. تکههای زیر مربوط به این مقاله است. ۱- ناتورالیسم
ناتورالیسم
به نام خدا. مقاله: ناتورالیسم و در داستانهای ایرانی. چکیده: مکتب ناتورالیسم برخاسته از همان
چند مقاله در باره تعلیم وتربیت (1)
بانک مقالات و تحقیقات آموزشی - فرهنگی - چند مقاله در باره تعلیم وتربیت (1) - Educational And Cultural Articles
مقاله ای در باره ارتباط شاگرد و معلم در چهارمکتب فلسفی
فلسفه تعلیم و تربیت - مقاله ای در باره ارتباط شاگرد و معلم در چهارمکتب فلسفی - وبلاگی برای
ناتورالیسم
و حالاکه شده ایم مثل مترسکها محمود طیب - ناتورالیسم - شعر و غزل امروز، غزل مدرن، جریان غزل
مکتب ناتورالیسم
مقاله نمايشنامه كودكان نمایشنامه محیطی خبر عكس نمايش. Tags. Links. Other. مکتب ناتورالیسم . مکتب
بررسی ناتورالیسم در اثار صادق هدایت
DARYOOSH HAYATI - بررسی ناتورالیسم در اثار صادق هدایت - literature + English
مکتب ناتورالیسم
وبلاگ شخصي صياد - مکتب ناتورالیسم این مقاله سعی دارد شرایط ظهور
ناتورالیسم-طبیعتگرایی درادبیانمایشی
palktheater - ناتورالیسم-طبیعتگرایی درادبیانمایشی - صفحه ی مقاله. رویدادهای
برچسب :
مقاله ناتورالیسم