کنایه
کنایه
« کنایه » واژه ای عربی است که در زبان فارسی نیز بکار می رود.این کلمه در اصل مصدر ثلاثی مجرد از باب « نصر- ینصر» یعنی « کنی یکنی » است و از نظر واژگانی: پوشیده گویی و نداشتن صراحت درگفتار معنی می دهد، وبا دو حرف جر « ب » و« عن » متعدی می شود. یعنی می گویند: «کنی عن الشی ء » یا « کنی بالشیء کنایة
در زبان انگلیسی می توان معادل کنایه kenning» که از فعل « kenna»
» بمعنی « دانستن و شناختن » از عبارت لاتین« kenna eitt Vij بمعنی: «بیان کردن چیزی بر اساس چیز دیگر» مشتق شده و این دو لفظ یعنی « کنایه » و « kenning» یا فعل « kenna» لاتینی بطور شگفت انگیزی باهم ، هم سان و ظاهراً هم ریشه اند.
قبل از آنکه به بحث و تحلیل تعریف های کنایه بپردازیم ، بهتر است تعریفی اجمالی از آن بیاموزیم: هرگاه کلمه را طوری بیان کنیم که علاوه بر معنی لفظی و حقیقی معنای پوشیده ای نیز داشته باشد ومقصودمان همان معنای دوم مجازی (پوشیده) باشد، از صنعت ادبی کنایه سود برده ایم. چنانکه اگر بگوییم « کلاه فلانی پشم ندارد » ، نبودن پشم در کلاه او ظاهر کلام و معنی حقیقی آن است، اما اگر مقصودمان زبونی و بی دست و پایی او باشد ( زیرا چون ضعیف و ترسو بوده هر کس پشمی از کلاه او را ربوده است) این کلام، کنایه است. از دیر باز کنایه به صورت های مختلفی تعریف شده که تقریباٌ همه موازی یکدیگرند و جز در فروع ، اختلافی در آنها دیده نمی شود.
ابوجعفر بیهقی می گوید:« الکنایة ان تتکلم بشیء و ترید به غیره » خطیب قزوینی ( دمشقی ) نیز در تلخیص المفتاح آورده است: ( الکنایة ) «لفظ ارید به لازم معناه مع جواز ارادته معه ».
از دیگر قدما، ابوهلال عسگری در تعریفی بسیار خلاصه که البته جامع و مانع هم نیست می گوید:« هوان یکنی عن الشیء و یعرض به ». علی بن محمد جرجانی با رعایت دو جنبه حقیقی و مجازی تعریف کنایه می گوید :« کلام استتر المراء کان المراد به الحقیقه الوالمجاز.»
قدیمی ترین تعریف فارسی کنایه از محمد بن عمررادوانی در کتاب « ترجمان البلاغه » آمده است که بدون هیچ شرح و توضیحی می گوید: او یکی از بلاغت ها کنایت گفتن است و آن چنان بود کی (که) شاعر بیتی گوید بکنایت چنانکه عنصری گوید:
چو دیده باز گشاید قرار یابد مرغ چو لب به خنده گشاید بپرد ( . . . . )
از میان معاصران بدون طبانه (استاد بلاغت،صاحب کتابهای بلاغی معروفی چون،البیان العربی،علم البیان و البلاغه تطور و تاریخ)می گوید:
کنایه ترک تصریح در ذکر چیزی و آوردن لازم آن است تا بوسیله آنچه در گفتار گوینده می آید به آنچه در گفتار گوینده می آید به آنچه نیامده و مقصود اوست،انتقال حاصل شود. مثلاٌ وقتی می گوییم فلان طویل الجناد (- حمایل شمشیر فلان بلند است)یعنی اینکه: او قدی بلند دارد.
شادروان نصرالله تقوی می نویسد:«آن (کنایه) ذکر لازم و اراده ملزوم است یا عکس.»
مطالب مشابه :
کنایه های فارسی
هر چی بخوای - کنایه های فارسی - در این وبلاگ می توانید از مطالب گوناگون بازدید نمائید. - هر چی
کنایه های فارسی بخش نهم
کنایه 64 - کنایه های فارسی بخش نهم - زبان و ادبیات فارسی
کنایه های دروس ادبیات فارسی دوم دبیرستان
مطالب این وبلاگ برگرفته از وبلاگ های دبیران زبان و ادبیات فارسی انتخاب شده است.
کنایه های فارسی
sosanflowersohastar - کنایه های فارسی - معلم ششم سما ØÑÇÍ ÞÇáÈ [ ØÑÇÍ ÞÇáÈ: ÂæÇÒ˜ ]
کنایه های معروف فارسی
کنایه های فارسی. نطقش کور شدن: براثر گفتگو وجنجال سخن کسی قطع شدن، از ادامه صحبت بازماندن.
«کنایه» و کاربرد آن در زبان فارسی
زبان و ادبیات فارسی - «کنایه» و قبل از آنکه به بحث و تحلیل تعریفهای کنایه بپردازیم
کنایه
شعر و ادب فارسی - کنایه - آموزش شعر و ادب فارسی و نقد نوشته های
کنایه های درس کباب غاز ادبیات دوم دبیرستان
زبان و ادبیات فارسی - کنایه های درس کباب غاز ادبیات دوم دبیرستان - زبان و ادبیات فارسی دوره ی
کنایه
کنایه « کنایه » واژه ای عربی است که در زبان فارسی نیز بکار می رود.این کلمه در اصل مصدر ثلاثی
برچسب :
کنایه های فارسی