مقاله : دانشگاه فرهنگیان و پذیرش دانشجو با کدامین الگو، مدل و رویکرد

  FARHANGIAN.JPGدانشگاه فرهنگیان و پذیرش دانشجو با کدامین الگو، مدل و رویکرد

سرپرست اسبق دانشگاه فرهنگیان و مدرس فعلی این دانشگاه در مقاله‌ای به بررسی «دانشگاه فرهنگیان و پذیرش دانشجو با کدامین الگو، مدل و رویکرد» پرداخته است.

 در این مقاله آمده است:

در برنامه‌ریزی استراتژی، هماره نهادها و سازمانهای مورد نظر، خود را با دو پرسش اساسی و مهم مواجه می‌سازد:

1-فعالیت‌های آن سازمان چیست، تا مأموریت و رسالت آن نهاد و سازمان مشخص شود.

2-دلیل انجام این فعالیت چیست، تا با انتخاب و تعیین اهداف سازمان پاسخ لازم را به نهادهای فرا دست ارائه دهد.

لذا توجه به الگوها و مدل‌ها و رویکردها در برنامه‌ریزی استراتژیک جایگاه خاص و مهمی را به خود اختصاص می‌دهد.

الگوها، می‌کوشند تا تصویری عملی و کاربردی از علم را به ما ارائه دهند؛ مدل‌ها، شناسایی الگوها و ساختارهای مشابه است و رویکردها که به معنای طرز تفکر، دیدگاه و عقیده است در حقیقت تابع و بر آمده از مدل‌ها است.

اینکه گفته‌اند، انقلاب مدل رویکرد در جهان را تغییر می‌دهد نشان دهنده ارتباط مدل با رویکرد است.

* لغو تعهد خدمت دانشگاه فرهنگیان، گفتمان غالب مسئولان است

 این روزها موضوع دانشگاه فرهنگیان و بررسی لغو تعهد خدمت گفتمان غالب مسئولان، فرهیختگان و دست اندرکاران تعلیم و تربیت واقع شده است به همین جهت  کوشیده‌ام تا از طریق گواه‌آوری استقرایی به بازخوانی انواع مدلها و رویکردهای منتج از آن به تحلیل محاسن و معایب هر مدل و رویکرد پرداخته و نتیجه گیری جامع و گزینش قول احسن داشته باشم.

 انواع مدلها و رویکردها عبارتند از:

 1-مدل استخدام فارغ التحصیلان از دانشگاه‌ها: (رویکرد کارآفرینی این مدل و تحلیل آن)

 2-مدل واسپاری دانش به دانشگاه و تربیت و مهارت به دانشگاه فرهنگیان: (رویکردی ساختار محوری  این مدل و تحلیل آن)

 3-مدل پذیرش دانشجوی متعهد خدمت با تأسیس دانشگاهی ویژه فرهنگیان و بهره گیری از خدمات دیگر دانشگاه‌ها با مرجعیت این دانشگاه (رویکرد حیات طیبه و بهره‌وری این مدل و تحلیل آن)

اینک به بررسی هر یک خواهیم پرداخت:

 1-مدل استخدام فارغ التحصیلان از دانشگاهها (رویکرد کارآفرینی این مدل و تحلیل آن):

 مهمترین ادلّه طرفداران این مدل و رویکرد را می‌توان موارد زیر برشمرد:

1-کشور ما در سن جوانی به سر می‌برد.

2-دانشگاههای مختلف به تربیت نیروی انسانی تحصیل کرده اهتمام ورزیده و امروز جوانان تحصیل کرده فراوانی در جامعه وجود دارند که آماده به کار هستند.

3-مهمترین چالش پیش روی نظام، مشکل اشتغال برای افراد تحصیل کرده، بیکار و متقاضی کار است.

4-آموزش و پرورش به دلیل ساختار موسّع خود می‌تواند سالانه هزاران نفر از این جوانان را با برگزاری دوره‌های آموزش بدو خدمت هم‌چون دیگر دستگاه‌ها مشغول به کار کند.

5- در این رویکرد، دولت دیگر نیازمند به تعهد خدمت 4 ساله دانشجویی  نیز نبوده و صرفه جویی مالی را شاهد خواهیم بود.

6-اگر با وجود این تحصیل کرده‌ها به سراغ پذیرش دانشجوی متعهد خدمت برویم در حقیقت مرتکب کفران نعمت هم شده‌ایم.

نقادان این مدل و رویکرد  معتقدند، رویکرد اشتغال زایی و کار محوری برای آموزش و پرورش، که مسئولیت تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان را به عنوان زیر ساخت فرهنگ و آموزش عمومی جامعه برعهده دارد، نباید به عنوان هدف اول تلقی شود، این رویکرد تاکنون آسیب‌های جدی را برای آموزش و پرورش به وجود آورده است که عبارتند از:

1-مشکل تک دانشی بودن و مشکل تخصص تک رشته‌ای  فارغ التحصیلان دو مشکل اساسی این رویکرد در ایجاد معضل مازاد نیرو در طول 30 سال به آموزش و پرورش شده است. به عنوان مثال در دوره ابتدایی 51 هزار کلاس چند پایه در کشور داریم که معلمان آن قریب 30 تا50 کتاب در دانشهای مختلف  ریاضی، انسانی، تجربی را تدریس نمایند در حالیکه در دانشگاه‌ها دانشجویان صرفاً در کسب یک دانش تحصیل و در یک رشته خاص فارغ التحصیل می‌شوند، مثلاً در دانش تاریخ و رشته لیسانس تاریخ، وقتی این فرد وارد آموزش و پرورش می‌شوند فقط توانایی تدریس این درس را دارند (آن هم به شرط گذراندن دوره‌های آموزش بدو و قبل از خدمت که در خصوص آموزش مهارتهای معلمی و.. که لازم است در مدت حداقل یک سال بگذراند) است. لذا این فرد از همان آغاز کار از پذیرش تدریس دیگر دروس امتناع و اظهار عجز و ناتوانی می‌کند، در حالیکه باید در دانش‌ها و رشته‌های گوناگونی مثل دروس ریاضی، علوم، آموزش قرآن، و..ایفای نقش کنند.

به گواهی همه دست اندرکاران آموزش و پرورش و به ویژه مدیران مدارس یکی از رازهای موفقیت دانشسراها در قبل از انقلاب و مراکز تربیت معلم پس از انقلاب، تعریف و تصویب 3 رشته تلفیقی دروس هم گروه و چند دانشی بود که فارغ التحصیلان می‌توانستند در همه دانش‌های زیر گروه آن تعلیم دیده، توانایی تدریس داشته باشند و درنتیجه کارایی آنان بالا و ساعات موظف این فرد در برنامه درسی مدارس تکمیل و از ایجاد معضل مازاد نیرو جلوگیری شود.

2-مهمترین مشکل دانشگاهها غلبه رویکرد دانشی آنها و کم توفیقی در تربیت دینی و فرهنگی است. در حالیکه مطابق سند تحول به دانشگاهی تربیت محور نیازمندیم و یکی از تفاوت‌های ماهوی دانشگاه فرهنگیان با دیگر دانشگاهها در همین موضوع بسیار مهم است. در سند تحول و اساسنامه دانشگاه چشم انداز تحقق حیات طیبه و بسترسازی جامعه مهدوی دیده شده است؛ این چشم انداز در هیچ اساسنامه دانشگاهی نیامده است و بستر فراهم آمده در دانشگاهها بر مبنای نیازهای ارتقاء علمی است و نه تربیتی چه برسد به تربیت خاص معلم که قرار است شغل معلمی رابرعهده گیرد.

3-در رویکرد تربیت محور، موضوع  زمینه سازی و فراهم سازی جهت رشد همه استعدادهای خدادادی و فطری در ذیل یک برنامه ریزی هدفمند و جامع و فرایند محور را طلب می‌کند. فضای تربیتی مناسب، تخلق اساتید به اخلاق اسلامی و التزام به شعایر دینی به عنوان الگوها و اسوه‌های نظام تربیتی، ایجاد جو غالب فرهنگی تربیتی جذاب و فرایند محور. آنچه که  در نقشه جامع و اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ملازم تحقق اهداف دیده شده است. این شرایط در دیگر دانشگاهها هرگز صبغه‌ای پررنگ نداشته است.

4- چشم انداز مقام معظم رهبری مطابق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از تعریف معلم علاوه و فراتر از تدریس کتاب درسی است. آموزش اخلاق و تربیت دینی و آموزش سبک زندگی را از وظایف معلم اعلام نموده است (دیدار با فرهنگیان در سال93) و لازمه این کار این آن است که با برنامه‌ریزی همه جانبه تربیتی دینی واجتماعی و.. و فراهم سازی عوامل موثر برشمرده شده در نکته شماره 3 و بستر سازیهای ملازم آن همچون بستر زمانی شبانه روزی و بهینه گزینی در سنین خاص با تعیین شرایط احراز پذیرش دانشجو (علمی-گزینشی-مصاحبه صلاحیت‌های همه جانبه و به ویژه انگیزشی) اهتمام شود. موضوع تعهد خدمت، و شبانه روزی تعریف کردن دانشجو معلمان در دوره کارشناسی (3/5ساله) در تحقق این اهداف در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان گنجانده شده است.

5-مشکل مصوبات قانونی قانون جذب و استخدام سهمیه‌ها (قریب به یک سوم مجوز استخدام) بدون ملاحظات شرایط احراز مورد نظر در نظام تعلیم و تربیت، تجربه تلخی را علاوه بر مسئولان دستگاه، و نیز افراد جذب شده متبادر می‌سازد. چگونه است  برای یک راننده تاکسی موضوع سلامت از شرایط احراز محسوب می‌شود لیکن برای کسی که می‌خواهد معلم شود قانون استخدام آموزش و پرورش را ملزم به جذب و اشتغال معلولان که عزیزان و نور چشمان ما محسوب می‌شوند بنماید؟ لذا باید ملاحظات و عواقب اجرای این مدل و رویکرد را از نظر دور نگه نداشت.

6- رویکرد سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، تربیت نیروی مهذب و اسوه و الگوی تربیتی را می‌طلبد. در آزمون استخدامی قبول شدگان نمره علمی در اولویت قرار می‌گیرند و در صورت عدم پذیرش زمینه ساز تهدیدهای امنیتی و نارضایتی و در نهایت ایجاد شکاف بین مردم و نظام می‌شود.

7-عوامل دخالت گر در امر استخدام نیرو، لطمه جدی به کیفیت جذب می‌زند. آنچه امروز به عنوان نیروی مازاد مطرح است، بخشی به اجرای این رویکرد برمی‌گردد.

8–مشکل حضور افراد دارای سنین بالا، علاوه بر عدم کارایی بلند مدت در همگامی با کودکان با مشکل مواجه‌اند. مطابق قانون استخدام افراد تا 40 سال حتی می‌توانند در آزمون استخدام شرکت کنند(به قانون استخدام مراجعه شود). تجربه نشان داده است این افراد از حضور یک دوره حتی 5 تا 10 ساله در مناطق روستایی و بخشها و مناطق محروم سرباز زده و امتناع می‌نمایند و به بهانه‌های مختلف (مثلا ارایه گواهی پزشک و..) درخواست انتقال را دارند.

این مسئله تراز نیرو را به شدت در آموزش و پرورش به مخاطره انداخته و همه ساله موضوع نقل و انتقال را برای دستگاه آموزش و پرورش در یک بستر چنین ماهه به مخاطره تعلم و تربیت کشانده است. یکی از بهترین روشهای درمان این چالش، بهره گیری از تجربه پذیرش دانشجوی متعهد خدمت است که از دیر باز با کارکرد بسیار بالای بهره وری همراه بوده است.

8-با همه موارد قید شده، شورای عالی انقلاب فرهنگی با مرجعیت دانشگاه فرهنگیان به آموزش و پرورش در موارد خاص اجازه (در ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان ) و نیز درخصوص جذب نخبگان و...امکان لازم را فراهم ساخته است.

 2-مدل واسپاری دانش به دیگر دانشگاهها و تربیت و مهارت به دانشگاه فرهنگیان (رویکردی ساختار محوری و مأموریت گرای این مدل و تحلیل آن)

 خلاصه مهم‌ترین دلایلی که ازسوی طرفداران این مدل و رویکرد اقامه می‌شود عبارت است از:

 1-در جای جای کشور، دانشگاه‌هایی با سوابق چندین ساله و با امکانات لازم و استانداردهای مطابق آموزش‌های عالی مشغول به فعالیت علمی در دانش‌های متنوع و مختلف هستند و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به عنوان دستگاه  موظف خدمات همه جانبه را به عمل می‌آورد.

2- هرگونه سرمایه گذاری در آموزش عالی، توسط آموزش و پرورش، مغایر با مأموریت آموزش و پرورش محسوب می‌شود و آموزش و پرورش باید همه عِدّه و عُدّه خود را مصروف آموزش عمومی نماید.

3- اگر آموزش و پرورش نتواند و یا نخواهد از امکانات دانشگاهها بهره برداری کند،علاوه بر موازی  کاری و تحمیل هزینه‌های زیاد به نظام، در حقیقت، موجب کفران نعمت شده و علاوه بر آن هرگز نمی‌تواند در قد و قواره دانشگاه‌های تخصص آموزش علوم داشته باشد. به طور مثال دانشگاه صنعتی شریف، باید صرفاً به تدریس و تجهیز دروس تخصصی فنی خود بپردازد و اینکه با وجود دانشگاه تهران در کنار خود بیاید گروه الهیات تشکیل و در کتابخانه خود کتب غیر تخصصی تجهیز نماید موازی کاری و هدر رفت بیت المال است. پس دانشجوی این دانشگاه باید دروس غیر تخصصی خود را در زمانی دیگر و دانشگاهی دیگر متناسب با آن داشته‌ها بگذراند.

4-لذا چاره آن است، بخش دانش مورد نیاز معلم را از طریق دانشگاهها پی جویی شود و با تدبیر و برنامه ریزی‌های لازم، دانشجویان موجود دانشگاهها به‌گزینی شده وبا تعهد خدمت نمودن آنان، پس از فارغ التحصیلی در مدتی معین یک ساله(مطابق آموزش‌های بدو استخدام وماده 28 اساسنامه) موضوع آموزش‌های مهارت‌های معلمی و تربیتی را دانشگاه فرهنگیان برعهده بگیرد.

 نقادان این مدل و رویکرد معتقدند:

نگاه کلان (و فرا آموزش و پرورشی) بهره‌وری منابع انسانی، این مدل و رویکرد را بر نمی‌تابد زیرا، با هدر رفت اعتبار و برخلاف صرفه و صلاح من جمیع جهات (اقتصادی-تربیتی و..) است. هزینه 4ساله دانشگاه‌ها و سپس یکساله بدو خدمت، هزینه بسیار بیشتری را برای نظام موجب می‌شود. اینکه اجازه داده داده شود هر دانشگاهی دولتی با ظرفیت سازیهای خود رغبتی، از بیت المال بهره جسته و درجذب دانشجو–بدون ملاحظه نیازهای کشور-اقدام به انبوه‌سازی فارغ التحصیلان بیکار و فاقد مهارت نماید، بلای مزمنی است که نیازمند چاره اندیشی فوریتی مسئولان را می‌طلبد.

پذیرش دانشجو از سوی دانشگاه فرهنگیان که بر اساس برآورد نیاز جنسیتی، منطقه و شهرستانی، چند رشته مرتبط و چند دانشی با برنامه ریزی‌های تربیت محور و مهارت گرا، با گزینش بهترین سنوات داوطلبان (18تا22سال) در یک دوره 3 تا 5 ساله صورت می‌پذیرد، رویکرد بهره‌وری است. از ریخت و پاش و هدر رفت اعتبار جلوگیری می‌شود، از تلف شدن عمر انبوه دانشجویان جلوگیری می‌شود، از ایجاد بیکاری و چالش‌های فرهنگی امنیتی و.. جلوگیری می‌شود. اینکه در همه دانشگاه‌ها گروه تشکیل می‌شود به معنی هدر رفت بیت المال نیست و بلکه علاوه بر رویکرد تسهیلات و جلوگیری از نابسامانی نظام درسی دانشجو و ارایه تسهیلات به آنان و دانشگاه تلقی می‌شود، و به جای اینکه انبوه دانشجو جابجایی و تردد پرهزینه داشته باشند اساتید گروه‌ها این اقدام را انجام می‌دهند و این در ضمن دیدگاه تعاصر تعلیم و تربیت دیده می‌شود.

اولویت ارایه این استدلال در نقد این رویکرد از این جهت تقدم بیان پیدا کرد تا اولا روشن شود این گزاره که «عدم استفاده از دانشگاهها» (به گونه دانش از آنجا و تربیت و مهارت از دانشگاه فرهنگیان) نوعی کفران نعمت است، درست نبوده و به تعبیر منطقیان گزاره ایست که محتوای آن با وجود صورت منطقی مقبول و اخلاقا نیز دلسوزانه لیکن از نظر محتوا دارای اشکال و  به همین جهت نتیجه را با بطلان مواجه ساخته است.

2-جدا انگاری تعلیم  و تربیت از دیگر اشکالات اساسی این رویکرد است. اصل تأثیر هم‌زمانی و تعاصر تعلیم و تربیت امروزه  بر کسی پوشیده نیست و از پشتوانه غالب علمی برخوردار است.

تقدم و تأخر تعلیم و تربیت از منظر اسلام و اندیشمندان تعلیم و تربیت، تقدیم و تأخیر رتبی است و نه زمانی.

 3-با ذکر دو نکته فوق، اینک آنچه به عنوان ایرادات اساسی حاکم بر دانشگاه ها از سوی منتقدان گروه اول منعکس شد نیز در اینجا نیز با همان تأثیرات منفی  و ای بسا بیشتر(به لحاظ دو زیستی کردن نظام تعلیم و تربیت) قابل توجه و مطرح است. مشکل تک دانشی بودن و مشکل تخصص تک رشته‌ای فارغ التحصیلان دو مشکل اساسی این رویکرد در ایجاد معضل مازاد نیرو در طول 30 سال به آموزش و پرورش شده است. به عنوان مثال در دوره ابتدایی 51 هزار کلاس چند پایه در کشور داریم که معلمان آن  گاه تا قریب  به30 تا50 کتاب در دانشهای مختلف ریاضی، انسانی، تجربی را تدریس می‌کنند در حالیکه در دانشگاه‌ها دانشجویان صرفاً در کسب یک دانش تحصیل و در یک رشته خاص فارغ التحصیل می‌شوند، مثلاً در دانش تاریخ و رشته لیسانس تاریخ، وقتی این فرد وارد آموزش و پرورش می‌شود فقط توانایی تدریس این درس را دارد (آن هم به شرط گذراندن دوره‌های آموزش بدو و قبل از خدمت که در خصوص آموزش مهارتهای معلمی و.. که لازم است در مدت حداقل یک سال بگذراند) است. لذا این فرد از همان آغاز کار از پذیرش تدریس دیگر دروس امتناع و اظهار عجز و ناتوانی می‌کند، در حالیکه باید در دانش‌ها و رشته‌های گوناگونی مثل دروس ریاضی، علوم، آموزش قرآن، و..ایفای نقش کنند. به گواهی همه دست اندرکاران آموزش و پرورش و به ویژه مدیران مدارس یکی از رازهای موفقیت دانشسراها در قبل از انقلاب و مراکز تربیت معلم پس از انقلاب، تعریف و تصویب 3 رشته تلفیقی دروس هم گروه وچند دانشی بود که فارغ التحصیلان می‌توانستند در همه دانش‌های زیر گروه آن تعلیم دیده توانایی تدریس در دوره ابتدایی و راهنمایی داشته باشند و درنتیجه کارایی آنان بالا و ساعات موظف این فرد در برنامه درسی مدارس تکمیل و از ایجاد معضل مازاد نیرو جلوگیری شود.

3-مدل پذیرش دانشجوی متعهد خدمت با تأسیس دانشگاهی ویژه فرهنگیان و بهره گیری از خدمات دیگر دانشگاه ها با مرجعیت این دانشگاه (رویکرد حیات طیبه و بهره‌وری این مدل و تحلیل آن)

 آنچه تاکنون در نقل و نقد وتحلیل رویکردهای دوگانه فوق پرداختیم، در حقیقت به طریق سلبی ضمن رد وعدم پذیرش مدل‌های برشمرده شده، رویکرد سوم نیز در خلال ادله‌ها ارایه شد و به اثبات رسید، به همین دلایل بود که پس از تصویب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، یکی از مهمترین دغدغه‌ها در مجمع تشخیص مصلحت، مجلس شورای اسلامی، شورای عالی انقلاب فرهنگی، شورای عالی آموزش و پرورش، هیات دولت و... تأمین و تربیت نیروی واجد شرایط جهت ایفای این نقش بود که وزیر وقت آموزش و پرورش با درایت و هماهنگی و تأنَی لازم ضمن درخواست دستور کار گرفتن تأسیس دانشگاه فرهنگیان در محافل فوق الذکرو پذیرش و اتفاق نظر و مساعدت همه نهادها، نهایتاً در اسفند 91 اساسنامه دانشگاه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی ابلاغ شد (رجوع شود به کتاب واقع نگاری تأسیس دانشگاه فرهنگیان).

بطور خلاصه دلایل اساسی این تأسیس و خلاصی دیگر دانشگاه‌ها و حتی دانشگاه‌های تربیت معلم سابق غیر استاندارد با اهداف سند را می‌توان موارد زیر برشمرد:

1-دانشجو در دانشگاهها در یک دانش خاص تحصیل می‌کند در آموزش و پرورش معلم باید واجد چند دانش باشد تا بتواند چندین کتاب را در دانش‌های مختلف تدریس کند.

2-دانشجو در دیگر دانشگاهها در یک رشته تخصصی تحصیل و فارغ التحصیل می شود. آموزش و پرورش نیازمند معلم با مهارت در چند رشته تدریس است. در غیر اینصورت به شدت در برنامه ریزی درسی مدارس با چالش مازاد نیرو و به موازات آن با کمبود نیرو مواجه می‌شود.

3-رشته‌های موجود در دیگر دانشگاهها دانش صرف است (مثلاً رشته ریاضی) در مدارس نیازمند به نیروی متخصص در آموزش رشته‌ها هستیم(آموزش ریاضی). فرق است بین دانشجوی الهیاتی که قرآن آموزی می‌کند با معلمی که باید آموزش قرآن کند و با انواع روش‌های قرآنی برای سنین خاص متناسب به خود تسلط داشته باشد.

4-دانشجو در دیگر دانشگاهها در مدت معینی (2سال یا 4سال) دانشجو است. سند تحول موضوع بهداشت و ارتقاء معلم را به عنوان یک  سامانه تربیتی آموزشی طلب می‌کند. موضوع رتبه بندی فرهنگیان و آموزشهای تربیتی مهارتی و علمی نظام‌مند و مستمر لازمه کار معلمی است. لذا معلم در طول 30 سال خدمت در حقیقت دانشجو است. ملاحظه 64 پردیس در هر استان، تدبیری در اجرای این تفکر بوده است تا معلمان مطابق رشته‌های تعریف شده مورد نیاز آموزش و پرورش در طول 30 سال کاری خود در این دانشگاه ارتقاء همه جانبه و به روز شوند.

5-مهمترین مشکل دانشگاهها غلبه رویکرد دانشی آنها و کم توفیقی در تربیت دینی وفرهنگی است. در حالیکه مطابق سند تحول به دانشگاهی تربیت محور نیازمندیم و یکی از تفاوت‌های ماهوی دانشگاه فرهنگیان با دیگر دانشگاهها  در همین موضوع بسیار مهم است. در سند تحول و اساسنامه دانشگاه چشم انداز تحقق حیات طیبه و بسترسازی جامعه مهدوی (عج) دیده شده است.( حیات طیبه وضع مطلوب زندگی بشر در همۀ ابعاد و مراتب، براساس نظام معیار اسلامی) مبانی و ارزش‌های مقبول دین الهی است که تحقق آن باعث دستیابی به غایت زندگی یعنی قرب الی الله خواهد شد. این گونه زندگانی مستلزم ارتباط آگاهانه و اختیاری با حقیقت هستی و تشدید رابطه با او در همه شئون فردی و اجتماعی زندگی است که باید براساس انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانه نظام معیارِ مناسب با دینِ اسلام باشد. بنابراین، یکی از مشخصات اصلی حیات طیبه، تکیه بر ارزش غایی زندگی قرب الی الله و نظام معیار متناسب با آن یعنی مبانی و ارزش‌های مقبولِ دینِ اسلام است. زیرا با توجه به لزوم پذیرش ربوبیت خداوند متعال، به عنوان یگانۀ رب حقیقی جهان و انسان، این نظام معیار، جهت اساسی نحوه تحقق حیات طیبه را در همه مراتب و ابعاد آن مشخص می‌نماید. بنابراین انتخاب و التزام آگاهانه و آزادانۀ نظام معیار ربوبی و انطباق همۀ ابعاد زندگی با این نظام (تقوا)، وجه تمایز اساسی حیات طیبه از زندگی غیر دینی، سکولار رایج محسوب می‌شود که نقطۀ اوج و حقیقت آن در جامعه جهانی مهدوی محقق می‌گردد.(فصل اول سند کلیات). این موضوع دغدغه هیچ اساسنامه دانشگاهی نیست.

6-در رویکرد تربیت محور، موضوع زمینه سازی برای رشد همه استعدادهای خدادادی و فطری در ذیل یک برنامه ریزی هدفمند و جامع و فرایند محور از قبیل فضای تربیتی مناسب، تخلق اساتید به اخلاق اسلامی و التزام به شعایر دینی به عنوان الگوها و اسوه‌های نظام تربیتی، ضروری می‌نماید. به همین منظور در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان این امور ملازم تحقق اهداف دیده شده است. این شرایط در دیگر دانشگاهها از این حساسیت برخوردار نبوده و تاکنون نیز صبغه ای پررنگ نداشته است، چه برسد برای تربیت معلم.

7-مقام معظم رهبری مطابق سند از معلم تعریفی علاوه بر تدریس کتاب درسی را دارد. آموزش اخلاق و تربیت دینی و آموزش سبک زندگی را از وظایف معلم اعلام نموده است واین می‌طلبد تا مطابق برنامه ریزی همه جانبه دینی و تربیتی  و اجتماعی در یک بستر زمانی شبانه روزی و در سنین خاص با تعیین شرایط احراز پذیرش دانشجو (علمی-گزینشی-مصاحبه صلاحیت‌های همه جانبه و به ویژه انگیزشی) اهتمام شود. موضوع تعهد خدمت و شبانه روزی تعریف کردن دانشجو معلمان در 3/5 سال اول پذیرش در تحقق این اهداف در اساسنامه دانشگاه فرهنگیان گنجانده شده است.

8-آنچه بسیار ضروری و مهم است التفات در بهگزینی همه جانبه و تربیت نیرو در بدو ورود (دوره کارشناسی) است. چه به جهت شکل دهی و ملکه سازی ابعاد تربیتی و یا مهارت‌های معلمی نیروی ورودی مطابق رشته گروه‌های درسی و برآورد و نیاز آموزش و پرورش. لیکن به جهت حفظ و یا افزایش انگیزه ارتقا همه جانبه نیرو و به ویژه ماندگاری نیرو وجلوگیری از هدر رفتن تجارب نیرو-در گروه‌های درسی مربوطه در اساسنامه، دانشگاه  ملزم به تحت پوشش نگهداشتن نیرو تا پایان خدمت 30 ساله فرهنگیان از طریق تشکیل و برگزاری دوره‌های بلند خدمت ارشد و دکتری و نیز دوره‌های کوتاه مدت حین خدمت شده است و به همین منظور در هر استان با ایجاد دو پردیس برادران و خواهران، دانشگاه نسبت به این ارتقا و بهداشت مسئولیت دارد و این به معنای مرجعیت دانشگاه است.

9- در مدل رویکرد حیات طیبه و بهره‌وری،همه التفات به موارد بنیادین زیر است:

دانشگاه فرهنگیان در بدو ورود مطابق ادله ذکر شده و شرایط همه جانبه،  ضرورت دارد خود میدان دار بنا و بنیانی مرصوص در تربیت نیروی انسانی باشد. به نحوی که چه در ایجاد شخصیتی باورمند به اهداف سند ومورد نیاز نظام تعلیم و تربیت ونیز در شأن و تراز مقام معلم که حیات طیبه را برای دانش‌آموزان مد نظر قرار باید دهد، حد اکثر توفیق را کسب و نیز در آموزش چند دانشی و چند مهارتی  معلمان و نیز با التزام به متعهدین خدمت در مناطق سهمیه‌ای ( در جلوگیری از فرار و یا انتقال نیرو) با دوامی 30 ساله، بهره‌وری را ترسیم نماید. در ظل این نگاه استراتژیک اساسنامه، همچنین دانشگاه فرهنگیان به عنوان مرجع تأمین و ارتقا و بهداشت نیروی آموزش و پرورش می‌تواند به اشکال زیر از کلیه امکانات نهادها و دستگاهها و از جمله دانشگاههای دیگر استفاده کند:

 1-9-بهره‌گیری از توان هیأت علمی شایسته دیگر دانشگاهها به صورت مأمور، مهمان و یا انتقال.

2-9-عقد قرارداد با دانشگاهها در اجرای دوره‌هایی که امکان تشکیل دوره را ندارد. (در اساسنامه وجود دارد)

3-9- عقد قرارداد با دانشگاهها در برگزاری ادامه تحصیل دوره‌های کارشناسی ارشد و دکتری. فرهنگیان به شرط اعمال رشته‌های آموزشی مطابق گروههای درسی مورد نیاز آموزش و پرورش و رتبه بندی معلمان (در پیش نویسی که اینجانب فراهم آورده و تقدیم شورای عالی آموزش و پرورش و دانشگاه کردم رشته‌های ترکیبی مورد نیاز مشخص شده است.)

4-9-بهره‌گیری از نهادها و دستگاههای مختلف جهت برگزاری دوره‌های پودمانی منجر به ارتقا مدرک تحصیلی و یا علمی مهارتی خاص و مورد نیاز فرهنگیان.

5-9-انجام تفاهم نامه با نهادها و مراکز مختلف جهت بهره گیری از امکانات و توانمندی‌های گوناگون مورد نیاز فرهنگیان درچارچوب وظایف دانشگاه.

6-9-استفاده از فرصت‌های مطالعاتی و بورس تحصیلی برای فرهنگیان ممتاز در رشته‌های خاص در داخل و خارج از کشور.

اسدالله اسدی گرمارودی-سرپرست اسبق دانشگاه فرهنگیانخبرگزاری فارس: دانشگاه فرهنگیان و پذیرش دانشجو با کدامین الگو، مدل و رویکرد 

منبع : http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931022001171


مطالب مشابه :


اطلاعیه شماره:(1)-تاريخ‌ ، محل و نحوه‌ توزيع‌ كارت‌ ورود به‌ جلسه‌ آزمون‌ ورودي‌

دانشگاه جامع علمی ورود به سامانه جامع آموزشی دانشگاه علمی کاربردی شدگان پودمانی




آیین‌نامه جذب، گزینش و استخدام داوطلبان قضاوت

ماده30ـ نظام آموزش دوره کارآموزی، مبتنی بر آموزش پودمانی دانشگاه جامع علمی گنبد; حقوق




مقاله : دانشگاه فرهنگیان و پذیرش دانشجو با کدامین الگو، مدل و رویکرد

دانشگاه فرهنگیان و عملی و کاربردی از علم را به ارتقاء علمی است و نه




برچسب :