نقد فیلم گهواره کوچ
نقد فیلم داستانی گهواره کوچ(ساخته ی پروین مراحمی)
فردین صحرایی
((زنی جوان از عشا یر سیا ه چادر نشین در مسیر روزانه خود جهت حمل مشک آب از چشمه ای کیف پولی پیدا می کند و متوجه مقادیر زیادی چک پول و عکس پسر خردسالی در آن می شود .این زن جوان که در زندگی مشترک با همسرش هنوز صاحب فرزندی نشده در آرزوی داشتن فرزند و درمان نازایی خود است.شوهر به محض آگاه شدن از کیف پول نیز که در آرزوی داشتن یک اسلحه جهت حفاظت از گله و خا نواده است . تلا ش می کند که صا حب اسلحه شود اما از آنجا که چک پولها باطل بوده واز تاریخ اعتبار آنها مدتها میگذرد در این راه ناکام میماند همزمان یک اکیپ بهداشتی شامل بهورز وپزشک جهت معاینه و توصیه های پزشکی وبهداشتی به منطقه می آ یند .که در حین انجام معاینات خانم پزشک به معا ینه ی زن جوان می پردازدو در مورد معا لجات جهت درمان نازایی و ارایه مدارک پزشکی از وی سوالاتی مپرسد که در بین مدارک پزشکی درمان زن جوان متوجه عکس پسر خردسا لش می شود و با شیون وزاری از فراغ فرزندش می نالداز زن جوان میخواهد او را به محل پیدا کردن کیف پول ببرد که پس از مراجعه بهورز و پزشک و زن جوان به محل یافتن کیف پول گریه و زاری میکند زن جواان از زبان بهورز متوجه میشود که در حادثه سانحه سقوط هواپیما در ارتفاعات سفیدکوه خرم آباد همسر و فرزندش را از دست داده است زن جوان کیف پول و تمام محتویات داخل آن رابه پزشک میدهد و پس از مدتی که از مراجعه اکیپ بهداشتی میگذرد روزی خودروی اکیپ بهداشت از راه میرسد و از طرف خانم پزشک یکی از همکارانش مقداری وجه نقد جهت درمان و ادامه معالجات پزشکی و همچنین راهنماییهای لازم جهت درمان و رفع نازایی به زن جوان تعارف میکند و میگوید که خانم پزشک شادی روح فرزندش و معالجه خانم جوان از شما خواسته که این مقدار پول را قبول کند که پس از پذیرش آن توسط شوهر و همسرش امیدی تازه در زندگی آنها پدیدار میشود.))<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />
خلاصه ای از داستان فیلم نیمه بلند گهواره کوچ در سطور فوق آورده شد تلاش کارگردان جهت ارایه تصویری واقع نما و پرداخت درونمایه داستان در فضای بومی و عشایری در خور تحسین و ارزشمند است با توجه به بضاعت و امکانات و ابزار موجود و محدود در دسترس و شیوه فیلمبرداری دیجیتالی فیلم دارای نکات مثبت و انسجام خوبی است به نظر میرسد که سازنده فیلم در جای جای فیلم تاکید ها و اشارات مکرری بر برخی المانها و عناصر بومی و محلی از قبیل صنایع دستی رنگها پوششها و لباسها و فضای بکر و طبیعی منطقه لرستان داشته است آن چیزی که بیش از هر چیزفیلم را از یکدستی و انسجام دور کرده است همین تاکیدها و اشارات دم دستی و تصنعی و تکرار آنها در قالب کادرهای به غایت کنترل شده نماها و چیدمان برخی عناصر صحنه در فضای سیاه چادرها و برخی بازی بازیگران غیرحرفهای میباشد .
درونمایه و مضمون فیلم یک موضوع و مفهوم کلیشه ای در قالب فرهنگ عشایر منطقه لرستان است که به امیدها و دل مشغولیهای یک زن عشایری که از نازایی رنج میبرد میپردازد و اینطور استنباط میشود که فیلم نامه فیلم چیز جدیدی که بخواهد مخاطبش را میخکوب کند ندارد و همین طور به نظر میرسد که کارگردان مخاطب خود را در میان عامه مردم جسته است و در برخی نماها که بسیار نخ نما بوده و گویی حتما کارگردان با یک دکوپازآماده و غیر قابل قبول تغییر و اغماضی خواسته تصاویر ذهنی خود را از فیلم نامه به تصویر کشیده مخاطب خاص و نخبه را هم راضی نگه دارد.
اگر خواسته باشیم اغراق هم کرده باشیم فیلم گهواره کوچ فیلم متوسطی است که شاید برخی تک نماهای ان فقط در ذهن باقی بماند از این جهت عنوان متوسط را به کار بردم که فیلم نه به لحاظ ساختار روایی و فنی چیز جدیدی جهت ارایه ندارد آنچه که در برخی سکانسهای فیلم آزاردهنده است عدم یکدستی گویش بازیگران در جهت ارایه شخصیتهای عشایری و بومی است که واقعا به فضای بومی و بکر فیلم لطمه زده است اگر قرار است که فیلم متعلق به فرهنگ عشایری و ایلیاتی باشد طبعا گویش شخصیتهای فیلم بایستی متناسب با همان فضا باشد نه اینکه گویشها به لهجه های شهری نزدیک باشد برخی از شخصیتها به این فضای عشایری نزدیک شده اند از قبیل مادر و اسلحه فروش و برخی از بازیگران از قبیل نقش آفرین شوهرزن جوان از این فضا بسیار دورشده اند از نقاط ضعف دیگر فیلم که در یکی دو پلان مشهود است ضعف نورپردازی غیر حرفه ای است که اگر آن را نیز به دلیل کمبود امکانات و محدودیتهای فیلم بدانیم باز متقاعدمان نمیکند استفاده ازموسیقی فیلم طبیعتا جهت تقویت حس دراماتیک برخی نماها و سکانسها و به عنوان عنصری در جهت پرداخت بهتر فیلم نامه و پیشبرد روایی سیر روایی فیلم میباشد و در این باره نیک میدانیم که در بسیاری از شاهکارها و فیلمهای کلاسیک تاریخ سینما و حتی سینمای معاصر کشورمان بوده اند فیلمهایی که موسیقی آنها از خود فیلم جلوتر بوده اندو تاثیر آن به مراتب بیشتر از فیلم بوده است اما چیزی که متاسفانه به عنوان موسیقی در فیلم گهواره کوچ با عنوان موسیقی در طول فیلم شنیده میشود و به نظر میرسد که کارگردان قطعات انتخابی را جهت موسیقی در فیلم انتخاب نموده باشداز عدم انسجام وعدم یکدستی و نیز فقدان یک تفکر منطبق بر روایت داستان و فضای فیلم دارد استفاده از چند قطعه موسیقی فولکوریک و موسیقی سنتی دستگاهی و ردیفی و نیز حتی استفاده از موسیقی پاپ با سازهای کلاسیک همانند گیتارو نیز آوازی بسیار کوتاه توسط یک خواننده نام آشنای موسیقی لری این عدم انسجام ساختار موسیقیایی فیلم را به وضوح نشان میدهد استفاده از تک نوازیهای کمانچه در قالب قطعات موسیقی لری بسیار بجا و در پلانهایی در ساختار فیلم بدرستی جای گرفته است اما در برخی پلانها که حس دراماتیک صحنه قویتر است این فضای موسیقیایی با نوع دیگری موسیقی شکسته میشود.
در مورد بازی بازیگران فیلم هر چند انتظار زیادی از چنین فیلمهایی نداریم و با توجه به محدویتهای تهیه کننده و بازیگران کارگردان خواسته است که با استفاده از برخی نابازیگران آماتور تاکیدی بیشتر به فضای مستند گونه و واقع نمایی فیلم نماید بنابراین به جز چند نمای محدود از فصلهایی در فیلم شاهد بازیهای ضعیف و متوسطی هستیم که شتابزدکی و عدم رعایت اصول صحیح بازیگری و به وضوح قابل مشاهده است.
گهواره کوچ حکایت همیشه بخشی از فرهنگ بومی عشایر منطقه لرستان است که میتوان آن را به تمامی فرهنگ مردمان لر تعمیم داد چرا که اشاره آگاهانه به اهمیت فرزند ذکور در ساختار زندگی کوچ نشینی و نیز فرهنگ مرد سالاری و تکیه همیشگی زن به نقش رهبری و تصمیم گیرندگی مرد و نیز اهمیت اسلحه به عنوان نمادی از سلحشوری و مقابله مرد لر در برابر دشمنان طبیعی و نقطه اطمینان خاطر او جهت حفاطت از گله و خانواده در دل کوهستانها و مناطق بکرو صعب العبورکوههای زاگرس اشارتی درست والبته ارزشمند است.این تقابل فرزند خواهی زن ایلیاتی و در حسرت بسر بردن او جهت داشتن فرزند و نیز آرزومندی مرد جهت بدست آوردن تفنگ تقابلی است از جنس مرگ و زندگی چرا که اگر تولد یک انسان را نمادی از حیات و زندگی و تفنگ را نمادی از مرگ و نیستی بدانیم این تقابل بشکلی زیبا در قالب قصه ای ساده و سر راست تنیده شده در تار و پود فضایی بومی و عشایری به دل می نشیند. همچنین از انصاف بدور است اگر به برخی نماهای زیبا و تا ثیر گذار فیلم اشاره ای نداشته باشیم در برخی نماها زاویه دوربین و کادرها عامدانه به نحوی انتخاب شده اند که از نوعی حس زیبایی شناختی و تفکر بصری فوق العاده ای حکایت دارد و پلانهای زیادی در اشاره به سیاه چادر و منگوله های آویزان ورودی آن و بافته های دستی عشایر منطقه نمو نه ای از توجه عمیق کارگردان به فرهنگ بومی منطقه میباشد که براستی دل مشغولیها و دغدغه های هنرمند را به ما گوشزد میکند. سکانس افتتاحیه و پایانی فیلم نیز آگاهانه و بسیار دقیق انتخاب شده که بدرستی در خدمت روایت قصه قرار میگیرد بطوریکه در همان نمای اولیه هنگامی که سایه زن جوان را در حال انداختن مشک در چشمه آب میبینیم و فقط تصویرمشک و سایه زن جوان در چشمه پیداست و نیز همین تصویر را در نمای پایانی میبینیم که این بار زن جوان با امید به آینده ای روشن دوردستها را مینگرد تکرار و یکسان بودن نماهای افتتاحیه و پایانی فیلم نیز اشاره ای درست به دور و حرکت زندگی دارد و در می یابیم که زندگی ادامه دارد و.....
آذر ماه 1386
مطالب مشابه :
شرح حادثه سقوط توپولوف 154 ایر تور - خرم اباد
از انفجار شديدي سقوط كرده است. در زمان بروز سانحه مردم لرستان و به ويژه مردم خرم
گلیج و توپولف، مصاف صخره و فلز
لرستان در نگاهی از آن گذشته حوادث بعد از سقوط هواپیما نیز غم بزرگتری بود،
گلیج لرستان
سانحهای که در یک روز سرد زمستانی مردم لرستان در بخش چگنی سقوط سقوط هواپیما
پرواز شماره ۷۹۰۸ هواپیمایی کاسپین
به گفته شاهدان عینی دقایقی پیش از سقوط هواپیما آتش که در استان لرستان انجام شد
خاطرات عکاس ایران زمین علی اکبر آقاجری در طول 40 سال
گاهی در مناطق اطراف لرستان در از سقوط هواپیما شد و هواپیما به زمین نشست. در
خاطرات امیر احمدی-لرستان
1-تعداد قابل توجهی از پیروزی های قزاق ها در لرستان علیه هواپیما در سقوط قوام
از این پس هیچ هواپیمایی به خاطر بدی آب و هوا سقوط نمیکند
از این پس هیچ هواپیمایی به خاطر بدی آب و هوا سقوط گشتی در لرستان. هواپیما تا
زندگی نامه شهیدعلی پرورش
شهدای لرستان که جعبه سیاه هواپیما رادر بلندای در سال 1381 و پس از سقوط هواپیمای
نقد فیلم گهواره کوچ
(زنی جوان از عشا یر سیا ه چادر نشین در سقوط هواپیما در لرستان داشته است
برچسب :
سقوط هواپیما در لرستان