ارسال هدیه قبل از مرگ - احکام هدیه ملک قبل ازمرگ
ارسال هدیه قبل از مرگ
ملک الموت به پیغمبر صلى الله علیه و آله مىگوید: یا رسول الله! در جان گرفتن از او از پدر نسبت به او مهربانتر هستم. یعنى جانش را مىگیرم، طورى که هیچ دردى را نفهمد، بلکه خوشش نیز بیاید؛ «سَکْرَةُ الْمَوْتِ»؛ سکرة به معناى مستى است.
احکام هدیه ملک قبل ازمرگ
هدیه به ملک الموت براى چه کسانى باید هدیه فرستاد؟ پیغمبر صلى الله علیه و آله براى هر کس چهار هدیه سفارش دادند، فرمودند: یکى از آنهایى که باید براى او قبل از آرزوى مرگ، یا قبل از مردن هدیه بدهى، ملک الموت است. باید برایش هدیه بفرستى، خوشحالش کنى که وقتى مىآید جانت را بگیرد، پیغمبر به او سفارش کند که این کسى که مىخواهى جانش را بگیرى، آدم خوب و مؤمنى است و ما قبولش داریم. امام صادق علیه السلام مىفرماید:
ملک الموت به پیغمبر صلى الله علیه و آله مىگوید: یا رسول الله! در جان گرفتن از او از پدر نسبت به او مهربانتر هستم. یعنى جانش را مىگیرم، طورى که هیچ دردى را نفهمد، بلکه خوشش نیز بیاید؛ «سَکْرَةُ الْمَوْتِ»؛ سکرة به معناى مستى است.
باید کارى کرد که قبل از مردن و آرزوى مرگ، ملک الموت محبّ و علاقهمند ما باشد، چون اگر از کسى نفرت داشته باشد، خدا مىداند که همین مرگ، چه عذاب دردناکى براى او خواهد شد. با آن شکل و وضعى که مىآید تا جان محتضر را بگیرد، نه شکلش قابل تحمل است و نه جان گرفتنش.
گرفتن جان به طرق مختلف
با توجه به مطلب قبل، قرآن مىفرماید:
بعضىها قبل از این که ملک الموت بیاید تا جانشان را بگیرد، فرشتگانى نازل مىشوند، به صورت و پشت او تازیانههایى از عذاب مىزنند که دردش را حتى یک نفر نیز در این عالم نمىداند که چگونه است. «آیات: سجده (32): 11؛ «بگو: فرشته مرگ که بر شما گماشته شده است [روح] شما را مىگیرد، سپس به سوى پروردگارتان باز گردانده مىشوید.»
مردههاى مؤمن نیز همین طور هستند؛ وقتى چند صد هزار سال بین مرگشان تا برپایى قیامت طول مىکشد، در قیامت به همدیگر مىگویند: ما چه مدت در برزخ بودیم؟ خدا این گونه بر بندگان خودش آسان مىگیرد نحل (16): 28- 29؛ «همانان که فرشتگان جانشان را در حالى که ستمکار بر خود بودهاند، مىگیرند؛ پس [در آن موقعیت] از در تسلیم در آیند [و گویند:] ما هیچ کار بدى انجام نمىدادیم. [به آنان گویند: یقیناً انجام مىدادید] و مسلماً خدا به آنچه همواره انجام مىدادید، داناست.* بنابراین از درهاى دوزخ وارد شوید در حالى که در آن جاودانهاید؛ و بد جایى است جایگاه مستکبران.»براى چند روز در این دنیا ماندن که آخرش نیز باید رفت، حق و ناحق، مال حرام، شهوت و رابطه حرام، هیچ نمىارزد. اگر عمرى لذت حرام بچشد، به لحظه آن شکل مردن نمىارزد. نه تنها مردنش، بلکه به لحظهاى نگاه کردن به ملک الموت نمىارزد.
2- هدیه به قبر، خود پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: دومین کسى که باید براى او هدیه تهیه کنى قبر است، خانهاى که مىخواهى تا قیامت در آن باشى. این هدیه را بفرست که آن خانه، برایت خانه غربت، وحشت، ظلمت، اختناق، تنهایى و دلگیرى نباشد.
پیغمبر صلى الله علیه و آله مىفرماید:
بعضىها که از دنیا مىروند، شب اول قبرشان از شب بهترین داماد هاى کره زمین برایشان شیرینتر است. عدهاى نیز وقتى مىمیرند، سنگینى و سختى شب اول قبرشان را کسى نمىتواند درک کند.
خدا در قرآن مىفرماید: این گونه افراد، افرادى که در دنیا به فکر قبر و برزخ خود بودهاند، وقتى وارد قیامت مىشوند، با کسى که در کنار آنها است صحبت مىکنند و مىپرسند: ما چه مدت در برزخ بودیم؟ ممکن است دویست هزار سال در برزخ بوده باشد، اما چون خدا نمىگذارد که این زمان را متوجه شوند، لذا وقتى وارد قیامت مىشوند، خیال مىکنند که یک ساعت یا نصف روز در برزخ بوده. مانند اصحاب کهف که در متن قرآن آمده است، سیصد سال خواب بودند وقتى بیدار شدند، با یکدیگر گفتگو کردند.
«قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ کَمْ لَبِثْتُمْ قالُوا لَبِثْنا یَوْماً أَوْ بَعْضَ یَوْمٍ» «کهف (18): 19؛ «و همان گونه [که با قدرت خود خوابشان کردیم، از خواب] بیدارشان نمودیم تا میان خود از یکدیگر [از حادثه اتفاق افتاده] بپرسند. گویندهاى از آنان گفت: چه مقدار [در خواب] ماندهاید؟ [برخى] گفتند: یک روز یا پارهاى از روز را [در خواب] ماندهایم.»
مدتى است که ما در این غار هستیم؟ یکى از آنها گفت: فکر مىکنم یک روزباشد. دیگرى گفت: نه، ما تازه از شهر آمدیم، مگر چقدر اینجا خوابیدیم؟ چند ساعت بیشتر نیست.
دیگرى گفت: گرسنهایم، پول بردار، غذاى پاکیزه بگیریم، یعنى از مکانى که حلال فروش است، غذاى پاک بخریم. آنها مىدانستند که غذاى ناپاک چه اثرات منفى دارد. به کسى آشنایى ندهیم، چون ممکن است حکومت هنوز به دنبال ما باشد، و وقتى که مخفى گاه ما را بفهمند، بیایند و ما را بگیرند. مسیر غار تا شهر را که در دل کوهى نزدیک به اردن بوده و شهر در دامنه همان کوه بود، رفتند. وقتى آمدند، متوجه مىشوند که در و دیوار شهر عوض شده است، گفتند: یعنى چه؟ مگر در ظرف مدت نصف روز شهر عوض مىشود؟ دیدند هیچ کدام از چهرهها را نمىشناسند. درب مغازه غذا فروشى رفتند، گفت: غذاى پخته به ما بده.
قرآن مجید مىگوید: سکّه پول را که درآورد، فروشنده دست او را گرفت، گفت:
بگو این گنج از کجاست؟ گفت: کدام گنج؟ گفت: این پولهاى طلا و نقره. مربوط به سیصد سال قبل است. اینها قیمتى است، بگو از کجا آوردهاى؟ آنها تازه فهمیدند که سیصد سال است که خوابیده بودند و متوجه نشده بودند.
مردههاى مؤمن نیز همین طور هستند؛ وقتى چند صد هزار سال بین مرگشان تا برپایى قیامت طول مىکشد، در قیامت به همدیگر مىگویند: ما چه مدت در برزخ بودیم؟ خدا این گونه بر بندگان خودش آسان مىگیرد.
3- هدیه براى ترازو و میزان قیامت
4- هدیه براى دو فرشته سؤال کننده در قبر
5- هدیه براى صراط و جاده قیامت
6- هدیه براى مالک دوزخ
7- هدیه براى بهشت و رضوان الهى
8- هدیه براى جبرئیل
امام صادق علیه السلام مىفرماید: ملک الموت به پیغمبر صلى الله علیه و آله مىگوید: یا رسول الله! در جان گرفتن از او از پدر نسبت به او مهربانتر هستم. یعنى جانش را مىگیرم، طورى که هیچ دردى را نفهمد، بلکه خوشش نیز بیاید؛ «سَکْرَةُ الْمَوْتِ»؛ سکرة به معناى مستى است هدیهاى نیز باید براى جبرئیل بفرستید، چون او فرشته مقرب پروردگار است که شفاعت و دعایش روز قیامت کار مىکند. جبرئیل اهل نظر است. قرآن مىگوید: او به قدرى مقام دارد که کسى که دشمن جبرئیل است، کافر است و از تمام رشتههاى رحم ت خدا جدا است. یهودىها، دشمن جبرئیل هستند و علت دشمنىشان نیز این است که مىگویند: ما پیغمبرى مانند موسى علیه السلام و کتابى مانند تورات داشتیم، چرا جبرئیل آمد و مقام نبوت را براى این شخص عرب آورد و چراغ آیین ما را خاموش کرد؟ علماى یهود، سخت با جبرئیل دشمن هستند. پیغمبر فرمودند: براى جبرئیل نیز هدیه بفرست.9- هدیه براى رسول خدا
10- هدیه براى خدا
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمودند: براى هر نفر از اینها چهار هدیه بفرست که جمعاً چهل هدیه مىشود.
اى صوفى شراب آن گه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینى «دیوان میرزا محمدتقى حجةالاسلام متخلص به نیر.»
در دستورهاى اسلامى چهل، عدد مقدسى است:
«وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثِینَ لَیْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِیقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِینَ لَیْلَةً» «اعراف(7): 142»
پیغمبر صلى الله علیه و آله فرمودند: وقتى هدایا را فرستادى، به تو اجازه مىدهم که آرزوى مرگ کنى، چون این مرگ، زیباترین مرگ است، چرا؟ چون مىخواهى در آغوش پرمحبت ملک الموت، برزخ، قبر، نکیر و منکر، ترازوى الهى، صراط مستقیم قیامت قرار بگیرى. مىخواهى جبرئیل برایت دعا کند، من از تو شفاعت کنم و خدا به تو نظر لطف کند، پس این هدیهها را بفرست.(2)»
بخش قرآن تبیان
منبع : tebyan.net
,