راحله امینیان/مجری شبکه تهران و همسر علیرضا کنگرلو
گفتوگو با راحله امينيان، مجري «به خانه برميگرديم» مجري بايد خودش باشد راحله امينيان متولد 26 شهريور 57 يكي از مجريان برنامه «به خانه برميگرديم» است كه چند سالي است در اين برنامه حضور دارد. تحصيلاتش را در رشته روانشناسي (كارشناسي ارشد) به پايان رسانده و اولين حضور رسانهاياش در سال 76 و برنامهاي در راديو تهران بوده است. امينيان در سال 78 به عنوان مجري برنامه «تصوير زندگي» انتخاب شد، اما به دليل سن كمش در آن برنامه حضور نيافت. پس از آن با اجرا در شبكه 2 در كنار مرحوم فريوركيان برنامه «برپا برپا» را اجرا كرد و از سال 81 مجري برنامه «به خانه برميگرديم» بوده است.
در حال حاضر مجريان نسبتا جواني وارد تلويزيون ميشوند كه تجربه كافي ندارند . آيا در تلويزيون موفقيت كمي آنها نسبت به افرادي مثل شما كه پله به پله اين جايگاه را به دست آوردهايد يكسان است؟
مخالف ورود جوانها نيستم و خيلي راحت به آنها نزديك ميشوم و تجربيات خودم را در اختيارشان ميگذارم. به اين دليل كه زماني خودم مثل آنها بودم و در آن دوره از تجربههاي ديگران بهره بردم. پس به نوبه خودم در قبال اين تازه كارها مسوولم! اما نميدانم چرا دورهها و كلاسهاي آموزشي نميگذارند و اين جوانها را با تمام خامي و كمتجربگي وارد برنامه زنده ميكنند. لطفي در حقشان نميكنند، بلكه ظلم است چراكه برنامه زنده بسيار سخت و دشوار است. اگر كسي بخواهد آنطور كه بايد و شايد كار بلد نباشد، خيلي زود فيد ميشود، مخصوصا در برنامههاي زنده. برنامه زنده از نظر مردم زير ذرهبين است و به آن توجه زيادي ميكنند، چرا بايد كسي را در برنامه بياوريم فقط براي پر كردن آنتن. به چه قيمت؟ به قيمت اين كه آدم تا آخر عمر هرگز تجربه برنامههاي ديگر را نداشته باشد؟ به نظرم اين مساله ناجوانمردانه است و عقيده دارم جوانها بايد دوره و كلاسهاي آموزشي زير نظر اساتيد و پيشكسوتان اين عرصه بگذرانند و مدت زيادي كار توليدي انجام بدهند تا با زير و بم برنامههاي مختلف آشنا شوند.
اين حساسيت در برنامههايي با ژانر خانوادگي نيز صادق است؟
اتفاقا در ژانر خانواده بايد دقت بيشتري شود تا بيننده گارد نگيرد كه چرا كسي ناوارد، خام و جوان را در برنامه وارد كرديم و به عنوان كسي كه صاحب كمال است بخواهد به من بفهماند چه كار انجام دهم! ممكن است طي برنامه سوالاتي را مطرح كند كه به شعور بيننده توهين شود. به نظرم تجربه در كنار تئوري جواب ميدهد. بايد تجربيات را با سلسله مراتبي در اختيار جوانها قرار دهيم تا برنامه آنها، برنامه اول و آخرشان نباشد.
به طور كلي مجري برنامههاي خانوادگي بايد چگونه اجرايي داشته باشد؟
مجري بايد خودش باشد. يعني راحله امينيان خودش باشد تا بيننده او را بپذيرد. اگر ادا درآورد يا جوري وانمود كند كه از بينندگانش بيشتر ميفهمد يا برعكس، باعث ميشود مخاطب ديگر به او اعتماد نكند. سعي ميكنم به مخاطبان «به خانه برميگرديم» آرامش دهم تا اين كه با حركات غيرعادي دست و صورت و كلامم اضطراب مضاعف به آنها وارد كنم!
به اعتماد مخاطب اشاره كرديد. آيا در برنامهاي مثل به خانه برميگرديم اين اعتماد با حضور مداوم مجريان در گونههاي مختلفي مثل مباحث پزشكي، سياسي، اجتماعي يا حتي ارتباط سادهتر در آشپزخانه برنامه خدشهدار نميشود؟
بله! نقدي كه بارها و بارها استاد امير نوري در جلسات راديويي به آن تاكيد داشتند و معتقد بودند به لحاظ حرفهاي درست نيست. گاه مشاهده ميكنيد كه خيلي از موضوعاتي كه در برنامه مطرح ميشود مثل بحث مشاركتي بيمه و... ربطي به محتواي كلي برنامه ندارد، اما بايد مجري اين موضوع را با فضاي خانواده مرتبط كند. من مجري هم با طرح اين مباحث مخالفم. از طرفي هم با چند مجري بودن هم موافق نيستم چراكه چند مجري بودن ذهن بيننده را مشوش ميكند. مخاطب ميخواهد به يك نفر اعتماد كند و با او همراه شود. حالا كه برنامه اين گونه شده به درايت مجري برميگردد كه بايد چگونه مديريت برنامه را در دست بگيرد و در برنامه تعادل ايجاد كند.
تعامل شما در اجراي برنامه چگونه با ديگر مجري اين برنامه ـ دكتر نظري ـ برقرار ميشود؟
خب! آقاي نظري از معدود مجرياني است كه با هم مشكل نداريم. اگر نتوانيم همراه و همسو باشيم مردم خيلي زود متوجه ميشوند و تمام حالات روحي ما را درمييابند.
حضور دو مجري در يك برنامه تلويزيوني چه ضرورتي دارد. آيا ميتوان اين سبك اجرا را نمايي كوچك از يك خانواده واقعي براي برنامهاي خانوادگي دانست؟
در واقع ميخواهيم فضاي خانواده را براي بينندگان تداعي كنيم. خيليها معتقدند برنامه خانوادگي زنانه است و حضور مجري آقا در آن معنا ندارد. مرد، زن، پسر و دختر بيننده بايد احساس كند كه در اين برنامه حضور دارد. برنامه تكبعدي نيست و فقط به خانمها اختصاص ندارد. مثلا زماني كه آقاي نظري در آشپزخانه راجع به غذايي اظهارنظر ميكند شايد اين امر به نوبهخود تلنگري براي آقايان باشد كه بد نيست هر از چند گاهي در مسائل آشپزي خانه دخيل باشند.
مجري براي اجراي هر نوع برنامهاي كه باشد نيازمند اطلاعات خاصي است. اين مساله براي شما هم صدق ميكند؟
در هر حوزه بايد پيشزمينهاي داشته باشيم. اگر من مجري بخواهم پوچ و بدون هيچ اطلاعاتي در مقابل كارشناس پزشكي، هنري يا مذهبي اجرا كنم قطعا خالي بودن ذهنم هم براي بيننده و هم براي خودم توي ذوق ميزند. خيلي اوقات نام مهمان برنامه را از آقاي يميني (تهيهكننده) جويا ميشوم تا با كسب اطلاعات راجع به آنها با فقر اطلاعاتي مواجه نشوم و به لحاظ حرفهاي كارم زير سوال نرود.
فكر ميكنيد به لحاظ حرفهاي سابقه اجرايتان در راديو چه ميزان در موفقيت حال حاضر شما در سيما تاثيرگذار بوده است؟
بيتاثير نبوده! ترس و واهمهاي كه از رسانه داشتم برطرف شد. رسانه را شناختم و وارد تلويزيون شدم. هرچند هنوز هم از وجود دوربين وحشت دارم چرا كه معتقدم بيانصاف است (ميخندد) ولي خب شانس بزرگي كه در راديو داشتم كسب تجربه و كمك بزرگي برايم بود.
با توجه به تجربياتي كه در ژانرهاي ديگر در راديو و حتي تلويزيون داشتهايد قصد تكرار آن را نداريد؟
معتقدم اگر بيننده وقتي منمجري را در يك ژانر ببيند دوست دارد با همان ديدگاه با من همراه شود. اگر بخواهم از قالب اجتماعي به ژانر ادبي، هنري بروم؛ نگاه بيننده عوض ميشود و ذهنيتش خراب ميشود.
خب! مسلما زماني ميرسد كه در اين ژانر حرفي براي گفتن باقي نميماند...
اجرا شايد شغل جذاب و مهيجي باشد، اما بسيار خائن است. زيرا زماني احساس ميكني كه تاريخ مصرف تو به پايان رسيده است.
مجري احساس ميكند يا مخاطب اين حس را به او انتقال ميدهد؟
مخاطب اين احساس را منتقل ميكند. هر كس ميتواند به خوبي كارش را نقد كند و زماني احساس ميكني كه داري نابود ميشوي. اينجاست كه بايد به داد خودت برسي و سبك و سياقت را تغيير دهي.
راحله امينيان در كجاي مسير قرار دارد؟
اگر به گذشتهام برگردم ميبينم تجربههاي خوبي كسب كردم كه اين تجربيات در نحوه اجرا به دادم رسيده است. بايد فقط تلاش كنم و اگر بخواهم به روال ثابت اكتفا كنم مرگ كارم فرا ميرسد. پس ميتوانم بگويم اگر خودخواهانه نباشد با وجود اين آموختهها ابتداي راهم.
در برنامهاي مثل به خانه برميگرديم تا چه اندازه به مخاطبان تهراني فكر ميكنيد؟
مشكلي كه با بسياري از دوستان و همكاران دارم اين است كه پايتختنشين در گفتارشان دائما تكرار ميشود. درست است كه اين برنامه مختص شبكه تهران و پايتختنشينهاست، اما ممكن است خيليها بومي تهران نباشند، چرا بايد بين افرادي كه در تهران زندگي ميكنند با ديگر مخاطبان ايراني تفاوت قائل شويم.
اگر در شبكه ديگر نيز برنامهاي در ژانر خانوادگي اجرا كنيد سبك و سياقتان همين است كه در شبكه 5 شاهديم؟
خير! اتفاقا راجع به اين موضوع بارها فكر كردهام كه گاهي تغييراتي با توجه به محدوديتها و خط قرمزها بدهم. گاهي وقتها با تغييرات در پوشش ظاهري شك كوچكي در بيننده ايجاد ميكنم، چرا كه اين تغيير كوچك، يك تغيير ذائقه در بيننده ايجاد ميكند و حال بعد از يكسال دارم فكر ميكنم چه كار بايد كرد؟
اينكه برخي مجريان هياهوي وارد شده به اجرايشان را وامگرفته از تئاتر ميدانند و از اين طريق به قول شما تغيير ذائقهاي در بيننده ايجاد ميكنند، درست است؟
شايد آنها كارشان درست است، اما متاسفم و معتقدم تئاتر، سينما، تلويزيون و ... هر كدام جاي خود را دارد. اتفاق بدي كه در عرصه اجرا افتاده اين است كه بازيگري وارد اجرا شده. بازيگر در قالب نقش درميآيد، ولي من مجري نبايد نقش بازي كنم و بايد خودم باشم وگرنه به شعور بيننده توهين ميشود. من مقابل بيننده هستم و بدهبستانهاي فكري بين ما صورت ميگيرد.
مطالب مشابه :
عکس ها و بیوگرافی خانم روژین کاینی
گالری عکس های بازیگران :: - عکس ها و بیوگرافی خانم روژین کاینی - عکسهای جدید لیلا بلوکات
عکس های برنامه بوم سفیدبا روژین کائنی
وب رسمی فاطیما بهارمست - عکس های برنامه بوم سفیدبا روژین کائنی -
راحله امینیان/مجری شبکه تهران و همسر علیرضا کنگرلو
روژین کائنی(مجری) ریتا علیزاده(مجری) رزیتا مظهری(مجری) رضوان سلامي(مجری) رویا نونهالی(بازیگر)
برچسب :
روزین کائنی