مفهوم ارگانیک
مفهوم ارگانیک
لغت ارگانیک در لغت نامه ها به عناوین مختلف ترجمه شده است.ازجمله عالی، بدست آمده از سازوارهای زنده،وابسته به اندام،تن مایه و...اثر ارگانیک به اثری گفته میشود که مانند گیاه وموجودی زنده کاملا به صورتی پویا درجهات مختلفی رشد کرده باشدوهیچ عاملی به جزنیروهای حیاتی مانع رشدآن نشده باشد. نمونه این آثار کلیه پدیده هاوموجودات طبیعی مختلف عالم است.انسان به عنوان نماینده خدا درروی زمین بادرک اصول پویاوحیاتی عالم طبیعت خود دست به آفرینش میزند،آفرینش ارگانیک نمونه های این نوع شکل گیری در تاریخ معماری کشورمان نیز فراوان است از آنجمله میتوان به شهرسازی کاملا ارگانیک وانسانی بافتهای قدیمی (نمونه بارزآن ارگ بم)معماری طبیعی واقلیمی ایرانی استفاده از مصالح متناسب با اقلیم وبسیاری از موارد دیگر نام برد.
سیر مفهوم ارگانیک
شاید قوی ترین ساخت و ساز ها و قدیمی ترین آنها را معماری انسان های اولیه در غار ها بتوان گفت. یونانیان قدیم نیز به طبیعت به دیده احترام مینگریستند. که معبد دلفی بهترین مصداق طراحی شهری یونان باستان باتدبیری مشهور به ”استقرارآتنی“ ساختمان نوع نظام سازه ای و ساختمانی مصنوع بشر که خود را با قواعد طبیعت مبتنی بر بهترین استفاده از توپوگرافی ،خطوط میزان و رد پای حیوانات هماهنگ می سازد .
لئوناردوداوینچی به طبیعت اعتقاد داشت او با کلامی دانته وار نوشته است ” نقاشی فرزند زاده طبیعت است ” و با اشراف به دیرینگی ازلی طبیعت، تا به آنجا پیش رفت که معتقد بود " نقاشی پایدار می ماند زیرا مستقیما از طبیعت سرچشمه می گیرد ،در حالی که موسیقی بلافاصله پس از اجرا می میرد " . این باور ، احترام تعصب آمیز و سر سپردگی وی را به طبیعت نشان می دهد . به نظر او هنر باید با طبیعت سازگار باشد . تصویر کلی او از خلاقیت گونه ای "نو اوری ضمن حفظ وفاداری" به طبیعت بوده است. به اعتقاد میکل آنژ فرمی که هنر مند به مصالح می بخشد نه تنها ذهن هنرمند ،بلکه از پیش در خود مصالح وجود دارد . بنابر این هنرمند همواره در کشاکش متافیزیکی با فرم و اسرار طبیعت است و این فرایندی است مکاشفه آمیز که از طریق آن هنر مند توده فرمی را که از قبل در ذهن خود و نیز در مصالح نهفته است ،کشف می کند. شاید این همان موضوعی باشد که فرانک لوید رایت همواره در بحث مصالح به آن اشاره می کند.باآنکه رایت به طبیعت عشق می ورزد ،شاید هیچگاه نتوانست مانند میکل آنژ به سرشت خارق العاده مصالح دست یابد. رایت و بسیاری از معماران که در طلب یاد گیری از طبیعت هستند بسیاری از اسرار طبیعت ، جنبه های مختلف آمیختن طبیعت با سایت ،استقرار ساختمان روی آن ، جهت یابی آن، آثار جنبی حرارتی و اقلیمی و گاه حتی جنبه های مختلف فرمی طرز تشکیل ساختمانی طبیعت را فرا گرفته اند.
تاریخچه معماری ارگانیک
بینش معماری ارگانیک ریشه در فلسفه رمانتیک دارد.رمانتیسم یک جنبش فلسفی هنری وادبی در اواخرقرن 18و19 میلادی در شمال غربی اروپا بود که به سایر نقاط اروپا و آمریکا سرایت کرد.این جنبش واکنشی در مقابل خردگرایی عقل مدرن بود.رمانتیکها همانند پیروان تفکر کلاسیک به ذهن انسان اعتقاد داشتند که بیشتر درمورد احساس وعواطف بود،به همین دلیل اکثر فلاسف رمانتیک شاعر بودند وبه تجلیل ازطبیعت،عواطف وتخیل می پرداختند که به مبانی علوم اثباتی مانند فیزیک وریاضی و منطق معتقد بودند.درآثار رمانتیک بر انگیختن احساس وعواطف،ایجاد ابهام وتوهم ومناظر تماشایی طبیعت مورد توجه است.به همین دلیل رمانتیک درپی تحسین طبیعت است برخلاف کلاسیک که به دنبال سلطه برطبیعت است.فریدریش ویلهم شیلینگ که یکی از بنیانگذاران فلسفه رمانتیک محسوب میشود معتقد بود که طبیعت جزئی از خود انسان است وبین انسان وطبیعت جدائی نیست دراین سبک معماری هنرمند میبایست ترکیبی میساخت که به موازات طبیعت باشد وپروسه حیات ورشدوتوسعه را به صورت انتزاعی نشان دهد.
مبانی نظری معماری ارگانیک
چيزي به عنوان يک مبناي نظري يکدست براي مجموعه معماري ارگانيک وجود ندارد . نه سخنان پر دامنه و تا حدي پراکنده فرانک لويد رايت و نه اظهارات کم و بيش دقيق تر هوکو هرينگ و نه اظهار عقيده هاي گاه و بيگاه هانس شارون و آلوار آلتو ، هيچ کدام را نمي توان جندان مفيد دانست . معهذا سه اصل زير يک طرح کلي ساده را ارايه ميدهد :
1. طبيعت به عنوان الگو : در نوعي گريز رمانتيک از شهرهاي بزرگ و تمدن فني ، ادعا اين بود که طبيعت و قوانين آن تنها راهنما و آموزگار است .
2: فرد گرايي : در فلسفه اي که گرايشهاي روشنگري را مورد شک قرار ميدهد ،به کمک واسطه هاي روانشناختي ،خود مختاري فردي و شخصيت مستقل فردي ترغيب مي شود .
3: ملي گرايي : همبستگي با کشور ، فرهنگ ، مذهب و سنتهاي خود که در کنار بينش جهان وطني جنبش فرد گرايي قرار گرفته است .
از اين اصول سه صفت و خاصيت اساسی معماری ارگانيک بيرون کشيده می شود:
1- ساختمان به مثابه يک عنصر طبيعی : اين به آن معنا است که ساختمانهای ارگانيک بر خلاف عقايد لوکوربوزيه همچون پروانه های سبکبالی نيستند که بر فراز مرغزاری در پرواز باشند ، بلکه يک جزء کامل ، محکم و فروتن از محيطی را تشکيل می دهند که از آن روئيده می شوند ، و نيز به اين معنا که از اين پس نه تنها رنگ سفيد که منطقی و خنثی است و چيزی بيش از برخی تجربه های حجمی را ارائه نمی دهد، بلکه حتی رنگهای اصلی که مکتب د استيل ارائه می کرد نيز ديگر استفاده نمی شوند . اما در عوض تمامی طيف گرم و رنگينی که با محيط هماهنگی دارد به کار برده می شود ، اين موضوع همچنين به معنای کاربرد کمتر مواد و مصالح مصنوعی مانند شيشه و آهن و استفاده بيشتر از مصالح طبيعی مانند سنگ ، چوب ، آجر ، مصالح بنايی و بتن –در موارد لزوم –است ، در حالتی که هر يک به صورت مرئی و نمايان به کار برده شوند تا بتوانند بر استقلال و فرديت خود تاکيد کنند ؛ در نهايت يعنی يک بيان معماری که به طور متعصبانه ، نه تحت تسلط هندسه قائم الزاويه ، که بسيار فارغ تر و دارای وازگانی غنی تر باشد .
2- ساختمان به مثابه يک عنصر مشخص : هر فعاليت معماری ، در برنامه ای که دارد ، در شرايط اقتصادی حاکم بر آن ، در شرايط مکانی و فردی اش و در رابطه با نياز های روانشناختی صاحب و استفاده کننده اش ، وضعيتی منحصر به فرد دارد و بنا براين در طراحی ساختمان تمامی جنبه ها بايد در نظر گرفته شوند . به اين ترتيب اين پيش فرض خردگرايانه که نيازهای اساسی نوع بشر همه متساويند ، نفی می شود . نکته حايز اهميت اجزای احساسی اند که در موارد مختلف ، تفاوت می کنند. موضوع استاندارد نيز که با پديد آمدن صنعت مطرح شده است به همان درجه مورد نفی قرار می گيرد . اما آنچه مورد اهميت است رعايت جنبه های انسانی در استفاده از ماشين است ، با توجه به اين معنا که جنبه های انسانی متنوع و انفرادی هستند . معماری ارگانيک در شيفتگی به تکنولوزی ،همپا و همراه خرد گرايی نيست .
3- ساختمان به عنوان يک عنصر سنتی : هر خانه بايد شخصيت ويزه خود را به دست آورد و نه تنها از طريق نقشه ساختمانی ، محيط و شخصيت فردی که برای او ساخته شده است ، بلکه در رابطه با کشوری که در آنجا بنا می شود و بر اساس سنتهايی که در آنها ريشه دارد . اين موضوع بايستی که در انتخاب نوع مصالح ، روش ساختمانی و بيان و زبان طراحی تجلی يابد .
رابطه ی بین فرم و عملکرد
مهمترین واقعیت مهم زیست شناسانه ای که در ارتباط با معماری قابل قیاس مینماید مقوله ی ارتباط فرم با عملکرد را شامل می شود . نظریه ای که گویای تبعیت فرم از عملکرد است به شدت توسط آن دسته که به تبعیت عملکرد از فرم معتقد بودند مورد اعتراف قرار میگیرد و هیچ کس ارتباط بین فرم و عملکرد را انکار نمیکرد از لحاظ قیاس عملکردی رابطه ی بین فرم و عملکرد به مثابه ضرورتی برای زیبا بودن قلمداد
می شود. همانگونه که به لحاظ قیاس زیست شناسانه این رابطه به معنی داشتن حیات است.
بودلر در سال ۱۸۵۵ گفت : زیست شناسان بهترین کسانی هستند که میدانند بین فرم و عملکرد چه ارتباط تحسین بر انگیزی است و بسته به موقعیت و نوع عملکرد هر حیوان ، ارگانیسم اعضا و فرم آن ارگانیسم تغییر می کند. به نظر فرانک لوید رایت معماری ارگانیک به معنی معماری زنده است معماری که درآن هر گونه فرم بی خاصیت همانند بخشی از روند رشد یک موجود از سیستم حذف می شود و معماری در آن هر عنصر و هر جزئی از عناصر در ارتباط با وظیفه ای که بایستی به انجام برسانند شکل می گیرد .
سر دبیر یکی از مجلات معماری در سال ۱۸۶۳ گفته بود که ما این معماری را معماری ارگانیک مینامیم زیرا این معماری در ارتباط با مکاتب تاریخی والتقاطی حاوی همان رابطه ایست که زندگی سازمان یافته ی حیوانات و گیاهان با موجودیت سازمان نیافته ی زمین و محیطی که جهان را شکل داده است بر قرار نموده است .
در آخر اینکه معماری دیگر بهانه ای برای فراموشی همجواری خود با دیگر عناصر موجود در دست ندارد ولی از طرف دیگر با پذیرش کلی فلسفه ی عملکرد گرایی دیگر نیازی به ارتکاب به آنچه که در دوران معماری انقلابی که بی توجهی به نیازمندی های کاربردی و منطق ساختاری و توجه به ایده های فرمال به گونه ای اسف بار و اهانت آمیز هنر خوانده میشد وجود ندارد . وقتی چنین ساختمان هایی در شهرهای ما پهلوی هم گذاشته میشوند مصداقی مسرت بخش از پی ریزی شایستگیها و مناسب بودن جلوه گر میشود ولی در عین حال حاوی پیام هشدار دهنده نیز هستند وآن اینکه در معماری ضرورتا تنها شایستگی و مناسب بودن نیست که بقا را تضمین می کند .
معماران برجسته ی سبک ارگانیک
فرانک لوید رایت
يک آمريکايی بريتانيايی تبار ، به مدت دو سال در دانشگاه ويسکانسين تحصيل مهندسی کرده و برای مدت کوتاهی در کارگاه جوزف ليمن سيلزبی ، کسی که وی را با اصول سبک شينگل آشنا کرد، کار کرده بود ، علاوه بر اين آموزش رسمی محدود و اندک، برای نخستين بار عشق به مناطق روستایي ، تحت تاثير مزرعه پدربزرگش در اسپرينگ گرين در ويسکانسين در وی پديد آمده بود.
وی در سال 1888 به کارگاه لوييس هنری ساليوان و دانکمار آدلر پيوست و تا سال 1893 در آنجا بود و به طراحی ساختمانهای مسکونی اشتغال داشت . طی اين دوران مقداری از اصول ساليوان را که او را استاد گرامی می ناميد ، يعنی فلسفه بی تکلف و ساده پدران بنيانگذار آمريکا ، فردگرايی شديدا مورد تاکيد هنری ديويد ثورو و طبيعت گرايی تامس جفرسون و آثار معماران ساحل شرقی آمريکا ، مانندهنری هابسون ريچاردسون و بروس پرايس و چارلز فولن مک کيم و ويليام راترفورد ميد و استنفورد وايت را جذب کرد . به اين موارد بايد سه تاثير مهم ديگر را نيز اضافه کرد :
جاذبه تلفيق و تقاطع ترکيبهای هندسی که درباره آنها را نخستين بار در بازيچه های دوران کودکيش که توسط فروبل طراحی شده بودند ، يافته بود : اولويت قائل شدن برای پلانهای ساده و کمال استادکاری ملهم از سبک شينگل و نهايتا جذبه وگيرايی سرزمينهای بيگانه و رياضيات متعالی معماری سنتی زاپنی که رايت نخستين بار آن را در غرفه زاپن در نمايشگاه جهانی کلمبيايی در 1893 در شيکاگو ملاحظه کرد .
يکی از نتايج شخصی عشق رايت به طبيعت عبارت از نفی شهرهای بزرگ و طرفداری از حومه ها بود . وی در سال 1889 ، کارگاه خويش را در اوک پارک ، يک حومه اشرافی نشين سر سبز شيکاگو مستقر ساخت . جايی که وی مشتريانی پيدا کرد که در حلقه هایی از گرایشهای بسیار روشنفکر مآبانه و انساندوستانه و مترقی قرار داشتند . نخستین کار خصوصی که در مورد آنها به عهده گرفت ، موضوع استقرار آزاد خانه های تک خانواری را به عنان هسته دموکراسی جدید به کرسی نشاند . دموکراسی به معنای چند نفر خوشبخت که به همان اندازه که فرد گرایانه بود ، توهمی و خیالی نیز بود . وی پس از یک اقدام تردید آمیز در به کار گیری سبک بز آرت (در طراحی کتابخانه میلواکی ، 1893 )، بالاخره و به طور قطعی به عنوان ضد کلاسیک گرایی و ضد اروپایی گری ، نحوه بیانی را برگزید که بر اساس آن ، آرمان معماری ارگانیک را به عنوان سبک نوین امریکا در زمینه فرهنگی ابراز کرد.
ویژگیهای معماری فرانک لوید رایت
به تحقیق یکی ازمهمترین وخلاقترین معماران ونظریه پردازان قرن بیستم می باشد.این معمار درطی نود سال عمرپربارخودبیش ازشست سال فعالیت مستمر معماری داشته است وحدود پانصدوشست ساختمان اجرانموده است.خانه های اولیه رایت به نام خانه های دشتهای مسطح معروف بوده اند.از مشخصه های بارزاین ساختمانها میتوان به پنجره های سرتاسری وکنسول نمودن بام ونمایش افقی آن به موازات سطح زمین ونشان دادن مصالح در ساختمان اشاره کرد.ازشاخص ترین نمونه های این ساختمانها بایدازخانه روبی درشیکاگو نام برد.
رالف والدو امرسون(1882-1803)
نویسنده وشاعروکشیش آمریکائی هنرمندان را تشویق میکرد که از طبیعت الهام بگیرند.وی هنرمندان را برای یافتن رابطه بین فرم وعملکرد در طبیعت هدایت میکرد.او می نویسد:طبیعت سیستمی از فرمهاوروشهای بوجود آوردن راخلق میکند که مستقیماقابل تطبیق در هنراست.
هوراتیوگرینو(1852-1805)
مجسمه سازوهنرمندآمریکائی نظریه زیبائی پیشنهاد میکرد که بر اساس مطالعه دقیق طبیعت بود(قانون تطبیق پذیری قانون زیربنائی طبیعت درتمام ساختارها است).
ساموئلتیلور کولریج(1834-1772)
شاعروادیب وفیلسوف انگلیسی معتقد بود که فرم ارگانیک همانگونه که ازدرون رشدمیکند شکل میگیرد.
ویولهلودوک(1879-1814) كافي نت صورتي
معمار معروف فرانسوی که برضد ظوابط مدرسه هنرهای زیباقیام کرد.سازه ساختمان های گوتیک راسازه پویاودینامیکی میدانست.وی معماران را ترغیب میکردکه قوانین طبیعی خلقت رابه کار گیرندومانندمجسمه سازان قرون وسطی که کیاهان وحیوانات را مطالعه میکردندتا بفهمند چگونه فرمهای آنان همواره یک عملکرد را نشان میدهندویا خودراباخصوصیات ارگانیزم تطبیق میدهند.لودوک بر این نظر بود که ارتباط بین عملکردوسازه یک اصل زیر بنائی در معماری قرون وسطی بود وبایدبه عنوان یک اصل مهم راهنمای هنرمندان مدرن باشد.
لوئیسالیوان
ازپایه گذاران مکتب شیکاگوومعماری مدرن درآمریکا بود.وی اعتقاد بسیار زیادبه فرمهای طبیعی وسبک ارگانیک داشت. سالیوان به روشی معتقدبودکه مشابه پروسه بوجود آوردن درطبیعت بود.اوبرای اولین بار اصطلاح فرم تابع عملکرد را بیان نمودوچنین عنوان کردکه بعد ازمشاهده مستمرپروسه طبیعی به این نتیجه رسیدم که فرم تابع عملکرداست.سالیوان درمورد مصالح میگوید:سنگ وملاط در ساختمان ارگانیک زنده میشود.
فرانک فرنسكافي نت صورتي
فرانک فرنس که استاد سالیوان محسوب میشد وسالیوان برای مدتی دردفترکاراوکارمیکردبیشتر تحت تاثیر سبک نئوگوتیک بود.به اعتقاد فرنس براساس نظریه ارگانیک همه فرمهای طبیعی پویا هستند ونیروها وفشارهائی که درساختار یک حیوان دخیل هستند کشش ماهیچه هاومفاصل هنگامی که موجود حرکت میکند طرح رشدوگسترش که درفرم گیاهان وصدفها دیده میشودتصویری ازیک شکل زنده است.اگریک کار هنری بخواهدبیان کننده باشدبایدبه صورت ارگانیک ساخته شود.آنها باید دریک سیستم پویا وشکل پذیر دریکدیگر ادغام شده باشند.
معماران سبکارگانیک ایران
مهندس هوشنگ سیحون(دفترکارسیحون ،آرامگاه بوعلی سیناونادرشاه)
مهندس پاسبان حضرت(پارک جمشیدیه)
مهندس مهرداد ایروانیان كافي نت صورتي
آثار برجستهسبک ارگانیک
خانه وینسلو
وی در سال 1894 ، خانه وینسلو را در ریور فاست در ایلی نویز طراحی کرد که در آن برای نخستین بار ، جنبه های ویزه سبک رایت – بامهای بیرون زده ، تاکید بر خطوط افقی و نمای غیر متقارن – مشاهده
می شوند . به این ترتیب معمار جوان ،نخستین نمونه از مجموعه خانه مرغزاری را بنا کرد ، یک نمونه جدید از خانه هایی مبتنی بر استقرار آزاد در یک محوطه طبیعی که وجه مشخصه آن سادگی قابل ملاحظه ، نفی فضاهای نمایشی و غیر مورد استفاده و پلان آزاد بود که همگی جنبه هایی مبتنی بر اصول خانه های روستایی آمریکایی بود .
خانه ویلیتس
خانه ویلیتس در هایلند پارک ایلی كافي نت صورتي نویز ، یک نمونه بارز از نوع خانه مرغزاری است که در 1902 ساخته شد . پلان صلیبی شکل آن به دور یک بخاری دیواری (شومینه ) که در مرکز بنا مستقر شده ، شکل گرفته است . در حالی که هر یک از فضاها شخصیت مستقل فردی خود را دارند ، اما آزادانه با سایر فضاها تداخل پیدا می کنند و نوعی تداوم زنده را پدید می آورند . دو بال غیر متقارن بنا همچون دو بازوی گشاده به درون پارک پیرامونی ساختمان نفوذ کرده اند ، پارکی که مرغزار آن تا لبه دیوارهای ساختمان ادامه دارد . به این ترتیب خانه و طبیعت ، طبق نظام محور مشخص ، در یکدیگر ادغام شده اند . این ادغام به کمک بامهای کم شیب که به طور مشخص از نما بیرون زذه اند و تاکید بر عناصر افقی نما و استفاده از مصالح طبیعی که با محیط ممزوج می شوند ، بیشتر مورد تاکید قرار گرفته است .
فرانک لوید رایت . خانه ویلیتس ، هایلند پارک ، ایلی نویز .1902
كافي نت صورتي
خانه مارتین
در سال 1904 رایت خانه مارتین را در بوفالو در نیویورک بنا کرد . در آنجا نمونه ابتدایی از نوارهای افقی پنجره های ساختمانهای مسکونی اش را به کار برد . سپس در سال 1907 در خانه تومک در ریورساید ایلی نویز این مورد به عنوان یک عامل فرمال متداوم به کار گرفته شد . در 11 – 1907 وی خانه کونلی را نیز در ریورساید بنا کرد . سازه ای پیچیده که سقف آن از درون تابع شیب ملایم بام بود . این شیب به وسیله نوارهایی از چوب تیره رنگ که به فضا یک احساس مسدود بودن می دهد ، بیشتر مورد تاکید قرار می گرفت .
خانه روبی
نقطه اوج و نیز پایان مجموعه خانهكافي نت صورتي های مرغزاری رایت ، خانه روبی بود که در سال 1907 طراحی و در 9 – 1908 در شیکاگو ساخته شد . این نمونه ، دیگر از نوع ساختمانهای مستقر در محوطه های روستایی نبود ، بلکه یک خانه شهری بود ( هر چند که در اصل باغ وسیعی داشت) . پلان مفصل بندی شده آن به تبع خیابان مجاور شکل گرفته است ، تاثیرات زیبایی شناختی آن در وهله اول به بازیهای درونی بین هسته مرکزی که به صورت محوری طراحی شده است همراه با دو پنجره بیرون نشسته قسمت جلو و بالهای جانبی بنا که تقارن را بر هم می زنند وابسته است . این عدم تعادل آگاهانه در سطوح مختلف ادامه دارد ، مثلا در بام طبقه بالایی که نسبت به طبقه اصلی حالت عمودی دارد . حاصل کار یک بنای چند وجهی است که در عین حال با بامهایی جسورانه به صورت طره پیش آمده اند و تسلط خطوط افقی به گونه ای هماهنگ ، تداوم دارد .
ساختمان لارکین كافي نت صورتي
رایت در دوره خانه های مرغزاری ، ساختمان لارکین در بوفالو را طراحی کرد ( 5 - 1904 ) . تماس و ارتباط با دنیای خارج و محیط پیرامون که تمنها در محیط روستایی مورد آرزوی رایت بود ، در شهر برایش مفهومی نداشت . این یک ساختمان اداری بود که در اطراف فضایی مرکزی شکل گرفته بود که از طریق یک سقف شیشه ای نور می گرفت و با تالارهایی احاطه شده بود . از بیرون تنها یک نمای ناب گرایانه شکوهمند به شکل یک منشور پیدا بود که در چهار گوشه آن برجهای برجسته یکدست قرار داشتند . این برجها در واقع راه پله های ساختمان را در دل خود جای داده بودند و در داخل دیوارهایشان ، کانالهای جریان هوا تعبیه شده بود . ساختمان لارکین ، نخستین بنای اداری همراه با تهویه مطبوع بود این بنا در سال 1949 تخریب شد .
كافي نت صورتي
فرانک لوید رایت . ساختمان لارکین ، بافالو ، نیویورک . 05 – 1904
معبد وحدت
رایت در سال 7 – 1906 معبد وحدت را در اوک پارک ایلی نویز بنا کرد . در اینجا وی بتن مسلح را به عنوان ماده ساختمانی انتخاب کرد ، اما با بیانی سنگین وشکوهمند که یاد آور سبک مصری بود . قسمت داخل بنا ، با یگانگی و وحدت ظریف و دقیقی که در خطوط مرزی بین عناصر باربر داشت و نیز با سقف شیشه ای ، سازه چوبی ظریف و چراغهای آویزان زنگوله ای شکلش گرایش رایت را به ارائه یک بیان نمادین و حاکی از زیبایی شناسی به كافي نت صورتي منظور وحدت فرد با جامعه ، ظاهر می سازد .
در سال 1909 ، رایت متوجه عدم امکان به واقعیت پیوستن رویای یک دموکراسی فردگرایانه از طریق رمانتیک جلوه دادن فقر معنوی حومه ها گردید . وی با رها کردن همسر و شش فرزندش ، اقدام به یک مسافرت در داخل اروپا کرد . در سال 1910 ، یک نمایشگاه مهم و بسیار تاثیر گذار از کارهای وی در برلین برگذار شد . وی پس از بازگشت به ایالات متحده ، جامعه اسپرینگ گرین را در 1911 ، به قصد یک شروع جدید در ویسکانسین ، تاسیس کرد . در این هنگام ، ساختن خانه خودش را آغاز کرد که به نام یک شاعر اهل ویلز که یک کاهن رامشگر بود تالیسین نامیده شد .
باغهای میدوی
وی در سال 1913 ، باغهای میدوی را در شیکاگو طراحی کرد که همچون بیانیه ای حاکی از نوعی جستجوی اکسپرسیونیستی برخاسته از امکانات بالقوه احسلسی ، مربوط به فرم و مصالح بود . مرکز سرگرمیهای آن که تجهیزات گسترده و قابل توجهی داشت ، خیلی زود تخریب شد . سال بعد از آن ، همسر جدید رایت ، ماماچنی ، طی یک آتش سوزی که در خانه تالیسین رخ داد ، درگذشت . رایت که به شدت و عمیقا تکان خورده و منزوی شده بود كافي نت صورتي به ساختن مجدد خانه اش همت گماشت . به علت مشکلات مادی ناشی از این موضوع بود که وی ساختن هتل امپریال توکیو را در سالهای 32 – 1916 همراه با آنتونین ریموند پذیرفت . این بنا به علت ریزه کاریهای فنی و سازه ضد زلزله اش شهرت یافت . اقامت رایت در ژاپن که با برخی وقفه ها جمعا شش سال به طول انجامید ، همراه با بحرانهای شخصی عمیق او ، موجب پدید آمدن تغییری اساسی در معماریش گردید .
خانه آبشار
شاهکار رایت خانه کافمن (39 – 1935) است که به عنوان خانه آبشار نیز معروف است ، و سنتزی خلاقانه از معماری ارگانیک و عناصر کوبیستی و خردگرایانه است . این بنا در نزدیکی میل ران ، پنسیلوانیا قرار گرفته است . این عمارت تجملی بر فراز یک نهر آب و درست در نقطه ای قرار دارد که یک آبشار کوچک تشکیل می شود . این خانه به وسیله پلی که به یک راه باریک در کناره تپه منتهی می شود ، قابل دسترسی است . یک سایبان بتنی ، فضای رابط و حد فاصل بیرون و درون بنا است.
فرانک لوید رایت . خانه کافمن (خانه آبشار) نزدیک میل ران ، پنسیلوانیا . 39 - 1935
این عمارت تجملی بر فراز یک نهر آب و درست در نقطه ای قرار دارد که یک آبشار کوچک تشکیل
می شود .
یک سایبان بتنی ، فضای رابط و حد فاصل كافي نت صورتي بیرون و درون بنا است.
همچون خانه های مرغزاری ، کانون اصلی این ارگانیسم نیز بخاری دیواری است که در مرکز بنا و بر یک تخته سنگ قرار گرفته است و همانند سایر عناصر باربر عمودی این بنا ، کلا از سنگهای طبیعی ساخته شده است . متکی بر این دیوارهای قائم سنگی ، سقفهای یکپارچه از بتن نرم با اشکال مستطیلی در سطوح مختلف یکی بر فراز دیگری قرار گرفته اند که همگی به نوعی به سوی محیط پیرامون پیش رفتگی دارند ، اما بر فراز دره باریک موجود ، نقش یک پل را بازی می کنند . پلان صلیبی شکل این بنا در سه بعد گسترش یافته است و کاملا از اجمال گرایی آزاد است ، به طوری که یک سلسله مراتب زنده و پیچیده از تداوم و تداخل فضایی را به وجود می آورد ، یعنی استفاده بنیادی و افراطی از امکانات ساختمانی بتن مسلح بدو ناینکه به موضوع تزئین امتیازی خاص اعطا کند . موضوع همجواری فضای داخلی و محیط اطراف به کمک عناصر واسطه ای که دارای خاصیت نافذی هستند حل شده است ، یک عمل شاعرانه که در عین حال هرگز تسلیم رمانتیک گرایی یا تقلید بی محتوا از طبیعت نمی شود .
كافي نت صورتي
موزه گوگنهایم
از جمله استفاده هایی که از تجربیات مزبور به عمل آمده ، موزه گوگنهایم در نیویورک بود که طی سالهای 46 – 1943 طراحی و طی 59 – 1956 ساخته شد . حلزون سفید بیرون جهیده ای که همان ساختمان اصلی است همراه با ساختمانهای مدور اما کم ارتفاعتر جنبی اش ، مجموعا نسبت به سازه های مکعب مستطیل نیویورک بیگانه هستند : شکل پذیری یکدست این بنا نوعی کنایه و استهزا نسبت به حالت صنعت زده کلا نشهر است .
فرانک لوید رایت .موزه گوگنهایم ، نیویورک . 46 - 1943 ; 59 - 1956
كافي نت صورتي
در این ساختمان جمعیت به وسیله آسانسور به بالاترین قسمت منتقل شده و سپس از طریق یک سطح شیبدار مارپیچ به طرف پایین هدایت می شوند ، در حالی که از مقابل تابلوهای نقاشی که از قسمت داخلی دیوارهای جداره بنا آویخته شده اند عبور می کنند . سطح شیبدار سفید که از حالت مادیت خارج شده است به یک محوطه وسیع مرکزی که از یک گنبد شیشه ای نور می گیرد مشرف است. قسمتهای اداری در یک ساختمان کوچکتر قرار گرفته اند و کتابخانه در یک بازو که دو ساختمان مزبور را به هم متصل می کند ،جای داده شده است .
تداوم طرح در موزه گوگنهایم به قیمت اعمال سازشکاریهایی در زمینه عملکرد و ساختمان به دست آمده است . مناسب بودن رامپ برای تماشای تابلوها یک موضوع مورد بحث است ، زیرا تابلوها در حالتی مورد تماشا قرار می گیرند که تماشاگر در حال عبور و فاصله اش با آنها همواره یک مقدار است . برخی از نکات تهور آمیز ساختمانی این بنا نیز چندان از زیبایی بهره ای نبرده اند . در اینجا هدف و تکنولوژی به گونه ای غیر جدی در خدمت یک تصور و تفکر همه جانبه بسیار نمادین قرار گرفته اند و گرچه این بنا ، بدون شک نمایانگر گامی بزرگ در جهت پختگی و بلوغ هنری رایت است ، اما به طور آشکار از آرمان اصلی معماری ارگانیک دور شده است .
جمع بندی
فرانک لوید رایت در زندگی حرفه ایش که یک دوره بیش از هفتاد ساله بود ، انواعی از فرمهای معماری را خلق کرد که هنوز بی رقیبند . توان و ظرفیت قابل ملاحظه وی برای نوآوری متکی به خودش را نباید با التقاط گرایی اشتباه کرد . همانگونه که تکرار های بردبارانه میس ون در روهه ، اسطوره روشنگری اروپایی را متجسم می کند ، تغییرات دائمی و خستگی ناپذیر فرم های رایت نیز بیان کننده اسطوره نخستین مهاجران آمریکایی است که باید همواره به سوی فتح سرزمینهای جدید می تاختند تا بتوانند هر بار در شرایط متغیر و نوینی قرار گیرند . اما اخطار اس كافب نت صورتي تاد پیر به شاگردانش در مورد پرهیز از تفکر آمریکایی تغییر سریع نیز بی دلیل نبود ، زیرا به زعم وی چنین تفکری ممکن بود مسموم کننده باشد . بیان معماری رایت بیش از آن در رابطه با شخصیت فردی وی بود که بتواند یک مکتب گسترده را پدید آورد . در عین حال وی ملهم از انواع مختلف جنبشهای معماری نیز بود . نفوذ او به علت جانبداریها و تبلیغات فشرده ای که از پروژه هایش می کرد ، عمیق تر می شد . وی سخنرانیهای بیشماری برگزار می کرد ، عقایدش را در زمینه معماری به طور موکد در کتابهای متعدد ، تشریح و بخش اعظم کارهای خویش رامنتشر می کرد . او که در معماری ، به اصطلاح راه خود را می رفت و ساز خود را می زد ، همراه با -حال و هوای هنری ویژه و زندگی پر ماجرایش ، باعث شده بود که هاله ای از یک حالت اسطوره ای پیرامونش پدید آید . این موضوع بعدها توسط پیروانش که به انتشار تفکر معماری ارگانیک در سرتاسر دنیا کمک کردند ، تقویت شد .
منبع : وبلاگ کافی نت صورتی
به ما بپيونديد با دنيايي از تحقيقات آماده
كافي نت صورتي
مطالب مشابه :
معماری ارگانیک
هم برای پروژه های معماری خود این نوع سبک رو 3- تاریخچه معماری ارگانیک 4- آثار برجسته
مفهوم ارگانیک
معماران سبک ارگانیک آثار برجسته سبک ارگانیک. خانه
بررسی آثار دو معمار برجسته در جهان غرب و خاورمیانه
آثار. سبک طراحی برجسته درحزب دمکرات معماری ارگانیک در فهمی معاصر
بررسی آثار دو معمار برجسته در جهان غرب و خاور میانه
بررسی آثار دو معمار برجسته در مدرن و سبک بین معماری ارگانیک فرانک لوید
سبک ها و مکتب ها(معرفی سبک های هنری)
(ارگانیک) برجسته ی سبک کوبیسم ، به تاثیر این جنبش آثار برجسته ای خلق کردند
فرانک لوید رایت _ اسطوره معماری ارگانیک
مفهوم سبک “* ارگانیک ” نیز از آثار رایت بیشتر از این اثر برجسته رایت به میان
مفهوم ارگانیک ریشه در رمانتیک دارد…
مفهوم سبک “ ارگانیک ” نیز از آثار رایت بیشتر از این اثر برجسته رایت به میان
آثار هنری پیشاکلمبیایی آمریکای لاتین در موزه هنر لس آنجلس
آثار هنری ابتدا تزئین دیوارها با برش های منظم ولی با فرم های ارگانیک تنوع سبک
برچسب :
آثار برجسته سبک ارگانیک