خلاصه مقاله اي از رهبر شيعيان عربستان درباره وحدت اسلامي

چالشهاي پيش روي تقريب بين مذاهب اسلامي
نويسنده: شيخ حسن الصفار

اشاره:
   شيخ حسن صفار عملا رهبر سياسي شيعيان عربستان سعودي به شمار مي رود. وي در چند دهه گذشته تلاشهاي بسياري براي بهبود وضعيت نامناسب شيعيان در عربستان داشته و براي اين منظور با هماهنگي ساير علما مذاكراتي با سران دولت سعودي داشته تا از فشار موجود بر شيعه بكاهد. وي راه حل مشكلات شيعيان عربستان را در شورش عليه دولت سعودي نمي داند بلكه معتقد است هر يك از طرفين بايد يكديگر را به عنوان يك واقعيت بپذيرند و تفاهم را جايگزين نزاع كنند. وي تاكيد ويژه اي بر حقوق و تكاليف شيعيان به عنوان شهروندان عربستان دارد. طبعا چنين شخصيتي ناگزير بر همبستگي شيعه و سني نيز به عنوان يك استراتژي كلان تاكيد مي كند و معتقد است چاره اي جز گفتگو و تقريب وجود ندارد. ترجمه خلاصه شده مقاله اي از ايشان درباره “موانع تقريب بين مذاهب اسلامي” محضرتان تقديم مي شود كه تلويحا به اوضاع داخلي عربستان نيز نظر دارد :

     هنگامي كه درباره كشمكشهاي داخلي و فتنه هاي مذهبي گفتگو مي شود غالبا به نقش دشمن خارجي در فتنه آفريني و برانگيختن اختلافات اشاره مي شود. طبعا دشمن با تحريك اختلافات داخلي در پي تضعيف امت و غافل كردن او از سازندگي ، پيشرفت و مقابله با دشمن است تا بدين ترتيب آسانتر بتواند امت اسلامي را در مقابل خود خاضع كند و به اهداف خود درباره آن برسد. بنابراين دخالت بيگانه در فتنه هاي مذهبي يك واقعيت است.

    اما معنايش اين نيست كه مسووليت اختلافات داخلي خود را پيوسته متوجه دشمن بيگانه بدانيم و از علل و عوامل اصلي اختلاف در درون امت چشم پوشي كنيم. زيرا تلاشهاي دشمن نيز از طريق زمينه ها و شكافهاي موجود در وضعيت و شرايط ما به توفيق مي رسد. در واقع اوضاع داخلي امت اسلامي زمينه ها و بسترهاي مساعدي براي فتنه و درگيري را دارد و دشمن خارجي تنها آن را تغذيه و تقويت مي كند.
    گرچه نقش دشمنان را در پاره پاره كردن پيكره ي امت نمي توان ناديده گرفت اما محكوم كردن اقدامات دشمن نيز سودي ندارد و راه حل آنست كه قابليتي كه در درون امت اسلامي براي اثرپذيري از تلاشهاي فتنه انگيزانه خارجي وجود دارد و شكافهاي و روزنه هاي اثرپذيري از بين برود زيرا تا وقتي كه اين روزنه ها باقي است هر دشمني براي سوء استفاده از آن وسوسه مي شود. تشخيص اين روزنه هاي نفوذ اجانب و ميزان اهميت هر يك از آنها و شيوه برطرف كردن آنها مي تواند موضوع بحث و گفتگو باشد و كساني كه به فكر وحدت و تقريب بين گروههاي مختلف امت هستند بايد به آن بپردازند.
    به نظر من دو نقطه ضعف و روزنه نفوذ اجانب براي تفرقه افكني به اين شرح است :
    1 . نظام بسته سياسي :
    با اينكه تصميمات سياسي همه اوضاع و شرايط را در جوامع ما تحت تاثير قرار مي دهد اما ورود به دايره تصميم سازي و اثرگذاري در تصميمات تنها براي گروهي خاص كه قدرت را در جهان عرب به انحصار خود درآورده اند ميسر است و براي همگان ممنوع شمرده مي شود.
    از آنجا كه تصميمات سياستمداران با وضعيت اقشار مختلف مردم و مشكلات متعدد در بخشهاي مختلف مرتبط است ، طبيعي است برخي از نخبگان جامعه خواستار مشاركت در تصميم سازي سياسي باشند. اين نخبگان هنگامي كه راه مشاركت سياسي را بسته مي بينند و هيچ زمينه اي براي فعاليت سياسي قانوني (در كشور خود) نمي بينند از راههاي ديگري بهره مي گيرند و در چنين شرايطي وابستگيهاي قومي ، نژادي ، مذهبي و قبيله اي به عنوان اهرم فشار و سكه رايج كابرد پيدا مي كنند و اينجاست كه بيگانگان از فرصت استفاده مي كنند و اين افراد را به استفاده از عنصر مذهب و نژاد و قبيله تشويق مي كنند.
    گشودن فضاي فعاليت سياسي و پيروي از شيوه مسالمت آميز انتقال قدرت موجب بلوغ و آگاهي جوامع مي شود و جوامع را به سوي فعاليت و رقابت سازنده پيش مي برد و مانع از آن مي شود كه كساني از هويتهاي فرعي عليه منافع ملي استفاده كنند چنانكه در كشورهاي پيشرفته چنين است.
    2 . سياست تبعيض :
    اگر سياستهاي حكومت از اسلام نشات گرفته باشد طبعا بايد به اصل مساوات و عدالت بين مردم عمل شود و هيچگونه ستم و تبعيضي به نفع يك گروه و بر ضد گروه ديگر روا داشته نشود. زيرا عدالت هدف اصلي همه انبيا و اديان الهي است. خداوند مي فرمايد :” به يقين ما فرستادگان خود را با دلايلي روشن فرستاديم و با آنهاكتاب (آسماني) و وسيله سنجش (و شناسايي حق از باطل) نازل كرديم تا مردم به قسط و عدل برخيزند” [ سوره حديد: آيه25] و نيز مي فرمايد:”خداوند به شما فرمان مي دهد كه امانتها را به صاحبانش بدهيد و هنگامي كه ميان مردم داوري مي كنيد، به عدالت داوري كنيد”[سوره نساء: 58]
    در سايه اسلام نبايد به هيچكس- از هر دين و مذهبي كه باشد- ستم شود يا از حقوق مادي و معنوي اش محروم گردد. خداوند مي فرمايد:”و از اشياي مردم[حقوق آنان] كم نگذاريد”[سوره اعراف:85] و از پيامبر خدا (ص) نقل شده كه فرمود: “ مردم همچون دندانه هاي شانه برابرند”[1]
    در تاريخ آمده كه “ اميرالمومنين علي(ع) زرهي داشت كه آن را نزد مردي مسيحي يافت پس او را نزد قاضي برد و در كنارش نشست و گفت : “اين زره من است” اما مرد مسيحي گفت: “زره از آن من است” قاضي رو به علي(ع) كرد و گفت:” آيا شاهدي داري؟!” آن حضرت با لبخند فرمود: “نه” پس مرد مسيحي زره را برداشت و چند قدمي راه رفت سپس برگشت و گفت:”گواهي مي دهم كه شيوه اميرالمومنين(ع) شيوه ي پيامبران است كه اجازه مي دهد قاضي او به نفع ديگري حكم صادر كند” سپس مسلمان شد و گفت: “زره از آن علي(ع) است كه در هنگام رفتن ايشان به سوي صفين از وسايلشان افتاده بود” پس علي(ع) از مسلمان شدنش خوشحال شد و زره را به همراه يك اسب به او بخشيد.” [2. ]
    حتي اگر دولت يك دولت قومگراست اگر سياستهايش را بر پايه “برابري شهروندان” تنظيم كند نيز تبعيضي نخواهد بود.
    اما مشكل ما در جهان اسلام اينست كه حكومتها اصل “ برابري شهروندان “ را زير پا مي گذارند و ميان شهروندان خود بر پايه مذهب و قوميت آنها تفاوت قايل مي شوند. در نتيجه يك گروه بطور ويژه مورد توجه قرار مي گيرد و گروه ديگر به حاشيه رانده مي شود. اين امر موجب خودبرتربيني يك گروه و احساس محروميت نزد گروه ديگر مي شود. احساس خودبرتربيني ، گروه نخست را به انحصارطلبي و تحقير ديگران و تعدي به حقوق آنان وامي دارد چنانكه احساس محروميت نيز به كينه و كدورت و انتقامجويي مي انجامد. و در چنين شرايطي بيگانگان فرصت مناسبي براي دخالت مي يابند و گروه نخست را از خطر شورش و انتقام گروه دوم مي ترسانند و در عين حال گروه دوم را به انتقام و مطالبه حق خود تشويق مي كنند و به او وعده مي دهند كه با شعار دفاع از حقوق اقليتها و حقوق بشر از او حمايت و پشتيباني خواهند كرد و بدينوسيله فتنه و نزاع شعله ور مي شود.
    آنچه گفتيم تنها يك تحليل تخميني نيست بلكه واقعيات ملموس نيز آن را تاييد مي كند. همين حالت را در عراق ديديم كه آمريكاييها از مظلوميت كردها و شيعيان در زمان حكمراني صدام - كه نژادپرستي و مذهبگرايي را به شيوه اي زشت اجرا مي كرد - سوء استفاده كردند و تا با شعار آزادسازي عراق ، آن را اشغال كنند. اكنون نيز به خشونتهاي متقابل در ميان مردم عراق دامن مي زنند و مساله خطر درگيري بين شيعه و سني را مطرح مي كنند تا حضور خود در عراق را توجيه كنند.
    سياستهاي تبعيض مذهبي يكي از مهمترين روزنه هاي نفوذ بيگانگان براي تفرقه افكني در جهان اسلام است از اين رو بايد با تاكيد بر “برابري شهروندان در حقوق و تكاليف” ، اين راه نفوذ بسته شود. اسلامگرايان شيعه و سني نيز بايد مخالفت خود با سياستهاي تبعيض مذهبي را علنا ابراز كنند و عملابا تبعيض مبارزه كرده ، اصل برابري بين شهروندان را مورد تاكيد قرار دهند. آنان نبايد اجازه دهند هيچ سني در محيط شيعه و هيچ شيعه اي در محيط سني مورد تبعيض و ستم قرار گيرد. 

3. فرهنگ بسيج مذهبي !

وجود مشكل در روابط بين پيروان مذاهب اسلامي ، فرهنگي را بوجود آورده كه مي توان آن را فرهنگ “بسيج نيروها عليه مذهب ديگر” ناميد. سرگرم شدن امت به اختلافات مذهبي ميراثي عظيم از مجادلات مذهبي به جا گذاشته كه از مجموعه بحثهاي مسلمانان با اديان ديگر فربه تر است زيرا كتابهايي كه علماي سني در رد بر شيعه و علماي شيعه در رد بر اهل سنت نوشته اند به مراتب بيش از آثاري است كه در رد بر اديان ديگر نوشته اند. هنوز هم هر يك از طرفين احساس مي كنند كه بايد هر چه بيشتر براي اثبات حقانيت مذهب خود سخن بگويند و به انتقادات طرف مقابل پاسخ بدهند تا مبادا فرزندانشان از اتهاماتي كه پيروان مذهب ديگر به مذهب آنان مي زنند اثر بپذيرند. اين فرهنگ “بسيج نيروها عليه مذهب ديگر” غالبا در اشكال زير بروز مي كند :

    نخست : تاكيد بر مسايل اختلافي بين مذاهب و چشم پوشي از مشتركات با اينكه موضوعات اختلافي محدود و مشتركات بسيار است. گاهي حتي اختلافات جزئي جديدي ساخته مي شود.
    دوم : جستجو و كشف نقاط ضعف در آثار مذهب ديگر و طرح آنها بصورت علني و به شيوه غوغاسالارانه. گاهي يك ديدگاه نادر و شاذ كه تنها از سوي يكي از علماي يك مذهب طرح شده ، به همه علماي آن مذهب نسبت داده مي شود و همه آنها بر پايه آن بازخواست و محكوم مي شوند!!
    سوم : نبش قبر رويدادهاي تاريخي كه كدورت و كينه را در ميان نسلهاي متوالي استمرار مي بخشد مانند يادآوري جنگها و درگيريهاي مذاهب با يكديگر در قرون گذشته.
    چهارم : جرم شمردن خودانتقادي در درون هر مذهب : در مسايل اختلافي بين مذاهب اگر كسي خودانتقادي ورزد و ديدگاه مذهب خود را نقد كند كارش جرم و عقب نشيني در مقابل مذهب رقيب و معامله بر سر عقايد و اصول قلمداد مي شود.
    پنجم : تعميق ديدگاه تحقيرآميز نسبت به پيروان مذهب ديگر با تكيه بر اينكه پيروان هر مذهب تنها خود را “فرقه ناجيه” مي دانند و فرقه هاي ديگر را اهل آتش قلمداد مي كنند. از اين رو يكديگر را كافر ، فاسق و اهل بدعت مي نامند و گروه عظيمي از مسلمانان را به شرك و گمراهي متهم مي كنند.
    فرهنگ بسيج نيروها عليه مذهب رقيب عملابه كدورت و دشمني دامن مي زند و زمينه را براي فتنه فراهم مي كند. بر همه آگاهان و دلسوزان از هر مذهبي كه هستند لازم است در مقابل اين فرهنگ بايستند و فرد فرد امت را به مشكلات اصلي كه امت اسلامي را تهديد مي كند متوجه سازند تا مردم تواناييهاي خود را يكپارچه براي سازندگي و توسعه همه جانبه كشورهاي خود و مقابله با خطرات به كار بيندازند.
    ما شديدا به فرهنگ تسامح و پذيرش چندصدايي و احترام به ديدگاههاي ديگران و حسن ظن نسبت به ديگران نيازمنديم. زيرا هيچكس با علم به نادرستي يك مذهب آن را برنمي گزيند بلكه آنچه ما را به يك مذهب سوق داده محيط خانوادگي و اجتماعي است كه هر يك از ما در آن پرورش يافته ايم.
    دوري و عدم ارتباط بين پيروان مذاهب فرصتهاي آشنايي و تفاهم را به حداقل مي رساند و فضا را براي تصورات نادرست و برداشتهاي منفي درباره يكديگر فراهم مي كند. در نتيجه هر نسلي منقولات نادرست و شايعات متداول درباره پيروان مذهب ديگر را به نسل بعدي انتقال مي دهد. گاهي وقتي از مردم يك منطقه سخناني درباره پيروان مذهب ديگر كه در همان نزديكي سكونت دارند مي شنويم معلوم مي شوداين دو گروه ارتباطي با هم ندارند و هر يك وقتي درباره همسايه خود سخن مي گويند چنانست كه گويي درباره ساكنان سياره اي ديگر گفتگو مي كنند!!
    همين عدم ارتباط بين پيروان مذاهب به سردي عواطف متقابل انجاميده و هر طايفه اي خود را كاملامستقل و مستغني از طايفه ديگر به شمار مي آورد. از اين رو هر طايفه مساجد و مرجعيات و نهادهاي اجتماعي و فرهنگي خود را دارد بدون اينكه پلهاي ارتباطي براي آشنايي و همكاري با يكديگر وجود داشته باشد. اين حالت قطع رابطه و گسست اجتماعي در عرصه سياسي نيز منعكس شده بگونه اي كه هر يك شخصيتها و برنامه و كانديداهاي خود را دارند.
    عدم ارتباط بين پيروان مذاهب صراحتا با “اصل برادري ايماني” كه يك اصل قرآني است ناسازگار است زيرا خداوند مي فرمايد:”جز اين نيست كه همه مومنان با هم برادرند” [سوره حجرات: آيه 10] اين گسست اجتماعي همچنين با سيره پيامبر خدا(ص) كه بر محبت و ارتباط عاطفي متقابل بين افراد امت تاكيد داشت تعارض دارد. آن حضرت(ص) فرمودند :”حكايت مومنان در دوستي و مهرورزي و عطوفت نسبت به يكديگر مانند اعضاي يك بدن است كه اگر يك عضو از آن به درد آيد، ديگر اعضاي بدن نيز در شب بيداري و [تحمل ] تب با او همراهي مي كنند”[3]
    طبعا فاصله بين پيروان مذاهب كينه و دشمني را گسترش مي دهد و ممكن است در شرايط خاصي به انفجار بينجامد. با اين اوصاف دشمن نيز هرگاه كه بخواهد با كمترين تلاش مي تواند درگيري و فتنه بر پا كند.
    بي شك بايد اقدامات شجاعانه و فرهنگ سازي آگاهانه اي انجام شود تا اين فاصله هاي ساختگي از بين برود و روابط فرقه هاي اسلامي با يكديگر به حالت طبيعي برسد و اين از طريق افزايش ارتباطات اجتماعي و موسساتي و همكاريهاي ديني و وسعت نظر عرصه فرهنگي و مشاركت سياسي ميسر خواهد شد.


پانوشتها :

[1] متقي هندي؛ كنز العمال/حديث شماره 24822 ، چاپ پنجم ، موسسه الرساله ، بيروت و ابن شعبه حراني؛ تحف العقول عن آل الرسول ص: 368 و محمد بن بابويه صدوق ؛ من لايحضره الفقيه، ج4 ص: 379(نسخه نرم افزار گنجينه روايات نور از توليدات مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي نور)

[2] ابن اثير؛ الكامل في التاريخ/ ج2 ص،443 چاپ اول/ 1985 ، موسسه التاريخ العربي ، بيروت

[3] مسلم بن حجاج نيشابوري؛ صحيح مسلم/ ج4 ص 1999، حديث شماره 2586 / چاپ دارالفكر، بيروت.


منبع : روزنامه رسالت : مورخه 19 اسفند 1387



مطالب مشابه :


لينك چند مطلب جالب درباره روز قدس و مساله فلسطين ؛ برگرفته از وبلاگ عربي معاصر

دین برادری - لينك چند مطلب جالب درباره روز قدس و مساله فلسطين ؛ برگرفته از وبلاگ عربي معاصر




لینک یک مقاله جالب دیگر درباره نهم ربیع و عیدالزهرا

دین برادری - لینک یک مقاله جالب دیگر درباره نهم ربیع و عیدالزهرا - وبلاگ ديني مذهبی ( تشیع




مقاله - موضوع مقاومت در شعر شاعران ايران ؛

مقاله - موضوع قدس و رهايي ملت فلسطين از بند اشغالگران درباره نقش گیلانی ها دردوران




مقاله عربي درباره فضايل و حقانيت امير المؤمنين علي عليه السلام

دین برادری - مقاله عربي درباره فضايل و حقانيت امير المؤمنين علي عليه السلام - وبلاگ ديني




وقتي در ایران اينهمه فقیر هست چرا به فلسطین كمك مي كنیم ؟

درباره اسلام دور از خرافات كه مطالبي درباره فلسطين و روز قدس مقاله اي كوتاه به زبان




حماس عروسک ايراني نيست!

مقاله نيوامريکا درباره ارتباط ايران روبرو شد و تحريم اقتصادي، فلسطين را به ورطه




خلاصه مقاله اي از رهبر شيعيان عربستان درباره وحدت اسلامي

دین برادری - خلاصه مقاله اي از رهبر شيعيان عربستان درباره وحدت اسلامي - وبلاگ ديني مذهبی




آية الله صافي : همه علما درباره اصل ولايت ‌فقيه اتفاق نظر دارند

دین برادری - آية الله صافي : همه علما درباره اصل ولايت ‌فقيه اتفاق نظر دارند - وبلاگ ديني




برچسب :