پاسخ نهایی به آقای خطیبی
درباره ي شماري از جمله هاي «ابوالفضل خطيبي» در نوشتاري با نام( آقای ابوالقاسم فردوسی!شاهنامه را باید به زبان ما می سرودید!)
عليرضا حيدري
[email protected]
آقاي ابوالفضل خطيبي درود بر شما!
نظر به اينكه:
1- با هوشِ بي نظيرتان دريافته ايد كه من يار و ياور «فريدون جنيدي» در تصحيح شاهنامه بوده ام؛
2- و برای پرسشها و داوريهایم علي رغم آنكه فقط نقدتان را نقل و سپس نقدش كرده ام، پاسخی - كه منبع این پرسشها و داوریهایم بيشتر از نوشته هاي «فريدون جنيدي» و «جلال خالقي مطلق» بوده - در پاسختان(؟) نيافتم؛
3- با توجه به اينكه با همان خردِ ذاتیتان1(!) داوري كرديد كه نقدِ من متعصبانه بوده و گمان كرده ايد كه خيال داشتم از هر وسيله استفاده كنم تا شما را بكوبم(!) و با جوابم دندانتان را بشكنم(!)2 ؛
4- و آنچنانكه خودتان نوشته ايد سَرِ3 - قصدِ ؟يا جواب درخورِ؟ يا چيزهاي ديگر؟ خوانندگان داوري كنند- آنرا نداريد كه به بندِ بندِ پاسخِ من، پاسخ بدهيد؛
5- و اينكه دريافتم تا چه اندازه، بسبب عضويت و حضورتان در مجامع علمي چون فرهنگستان زبان و ادب فارسي و... شيوه نامه ي گفتگو و نقد علمي را به حدّ كمال رسانده ايد(!) و ميدانيد(!)؛
6- و ادبتان(!) با بيت فصيح(!):
كلنگ از آسمان افتاد و نشكست وگرنه من كجا و لنگه گيوه4
آشكار گشت؛
7- و بنا بر اينكه، نقل گفتارتان و پاسخ به شما از جانبِ من را كارهاي عجيب و غريب و آسمون و ريسمون بافتن دانسته ايد5؛
8- و آنكه خستگيتان، از جمله تان که نوشته ايد: «دوست عزيز! خسته شدم. من كه ديگر نميخواهم ادامه دهم.» آشكار شده است؛
9-و نیز اين خستگي را از آن خطاي فجيعي كه نوشته ايد:« فريدون جنيدي عكسي از نسخه ي ژول مول را در پيشگفتارش بر ويرايش شاهنامه ي فردوسي آورده»؛ می توان بخوبی دریافت.- آقاي خطيبي خسته نباشيد با اين دقّت! جنیدی عکس نسخه ژول مول را در پیشگفتار نگذاشته است- ؛
10- و عقيده داريد كه بينك و بين الله من منصفانه به سخنتان ننگريسته ام6؛
11- نيز با توجه به اينكه امتحانات نيمسالِ دوم دانشگاه نزديك است؛ و بايد به خاطر كسب نتيجه ي مناسب حواسم به امتحانات مشغول باشد نه به وبلاگ ابوالفضل خطيبي؛
پس برای اينكه خسته تر نشويد و اين كه نميخواهيد ديگر ادامه بدهيد و شايد در آينده بتوانيد پاسخي براي پرسشها و داوري هايم پيدا كنيد ؛
تنها چند نكته را مينويسم و سخن را در اين باره ختم ميكنم:
1- فريدون جنيدي نسخه ژول مول را در زير دستِ خود براي تصحيح شاهنامه نداشته است؛ در صفحات 50 تا 55 عكسِ برگي از نمونه هاي منابع كارش را آورده: صفحه ي 50 يك برگ از شاهنامه ي قريب بهبودي؛ صفحه ي 51 يك برگ از شاهنامه ي خالقي مطلق؛ صفحه ي 52 و 53 چند نمونه از شاهنامه ي اميركبير(:امير بهادر)؛ صفحه ي 54 صفحه اي از شاهنامه ي بنداري و صفحه ي 55 عكسي از صفحه ي اول دستنويس سپاهان كه نميدانم چرا آقای خطيبي به اين دو اشاره نكرده؟؛ جالب است كه با اطمينان به من نوشته اند كه :« حتماً يادت هست كه مصحّح ما(: مصحح ابوالفضل خطيبي و...7 ) در پيشگفتار عكسهايي از برخي صفحات چاپهاي موجود شاهنامه را از جمله( ژول مول- خالقي مطلق- مسكو- اميركبير) كه با قلم خود ويرايش فرموده، آورده اند....»
متأسفم كه به عنوان همكار استاد خالقي مطلق و طرّاح سؤالات كنكور كارشناسي ارشد رشته ي تحصيلي فرهنگ و زبانهاي باستاني و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسي و... اينقدر تيز بيني، هوش سرشار و دقت بي مثال داريد.
فريدون جنيدي نمونه هاي چاپي منبعش- جز مسكو- را آورده، به همراه نمونه اي از شاهنامه ي بنداري و شاهنامه ي سپاهان كه نميدانم چرا نميخواهيد باور كنيد كه «فريدون جنيدي» از نسخه اي خطي بهره برده و احتمالاً عكس يك صفحه اش را در همان پيشگفتار بر ويرايش شاهنامه فردوسي صفحه ي 55 - البته اگر در نگرش كوتاه آن صفحه در فال گرفتنتان باز شده باشد!- ديده ايد! که اگر دیده اید عجیب است که دوست ندارید از آن یاد کنید.
علاوه بر اين «فريدون جنيدي» عكسي را از شاهنامه ي مسكو نياورده ولي از آن شاهنامه بويژه در اواخر جلد چهار و سراسر جلد پنجم ويرايشش از شاهنامه بهره برده است اما شما با بي دقتي و يا با... نوشته ايد كه:« او اين كار را كرده – یعنی عکسی از نمونه چاپی شاهنامه مسکو را در پیشگفتار بر ویرایش شاهنامه آورده است- »؛ نیز فریدون جنیدی از شاهنامه ي ژول مول جز در تصحیح یک مصراع (جلد ۴ ص ۴۲۵ بیت شماره ۳۷۶۶۸) استفاده نكرده است و به همین خاطر هیچ عکسی از شاهنامه ژول مول را در پیشگفتارش نیاورده و هیچ یادی از آن نیز در همان پیشگفتار نکرده است.
آقای« خطیبی(!)» به قول خودتان:« خواننده را خيلي دست كم گرفته ايد.»8
2- از اينكه اشتباه خود را مبني بر مصاحبه ي «فريدون جنيدي» با خبرگزاري« فارس» كه در نوشتار پيشينتان عنوان كرده بوديد:« دكتر جنيدي خود در گفتگويي با خبرگزاري فارس(29/2/88)فرمودند:...» به مطلبي، تصحيح كرديد كه در خبر گزاري «فارس» عنوانش هست:« شاهنامه ي فريدون جنيدي با حمايت ارشاد زير چاپ ميرود» و تفاوت دارد با خبري كه در ايبنا مصاحبه ي «فريدون جنيدي» در فروردينماه سالِ 88 آمده و خبر خبرگزاري «فارس» براي سال 87 است؛ كمال سپاس و امتنان را به عرض آن مقام عالي ميرسانم. فروتني شما قابل ستايش است.
3-در باره ي داستان هفت خان اسفنديار ذكر اين نكته ضروري مينمايد كه داستان «رستم و اسفنديار» در منابع كهن و پيش از اسلام وجود داشته و نيز عربها 9 از آن آگاهي داشته اند. اما آنچه در باره ي فتح «رويين دز» كه در نوشتار آقاي «خطيبي» آمده:« سرود پهلواني بوده و حتماً10در خداي نامه بوده است.»، بایسته می نماید که گفته شود این داستان فقط در نسخ شاهنامه ي فردوسي آمده نه در منبعي ديگر11. و در هيچ كدام از منابع عربي و پهلوي ديگر اثري از آن نيست12 و حتي ثعالبي هم در «غرر اخبار ملوك الفرس» – معروف به شاهنامه« ثعالبی»- هفتخانهاي «رستم و اسفنديار» را غير عقلاني ميداند.
نكته: آيا ثعالبي هم چون فريدون جنيدي با معيارهاي امروزي در 1000سال پيش به شاهنامه مينگريسته؟
حتي در متون عربي كه ترجمه هايي از خداينامه هاي پهلوي بوده اثري از هفتخان اسفنديار و فتح رويين دز نميبينيم.
4- از اینکه در اندیشه و نوشتارتان نسبت به نوشتار پیشین خود، این تعدیل آشکار شده که حداقل به ذهن خود اجازه داده اید که بنویسید :« شاید بتوان شاهنامه ای بدون مدایح محمود غزنوی ، اسکندر مقدونی و بهرام بهرامیان تصور کرد ،... » آشکار میشود که چرا نمیخواهید به بند بند پاسخ من پاسخ بدهید و خسته شده اید!. و ...
آقاي ابوالفضل خطيبي این وبلاگ منتظرِ پاسختان نيست. چون خسته شده ايد؛ و خستگي تان از خواندن عميق(!) شاهنامه ي فردوسي ويرايش فريدون جنيدي و پيشگفتارِ همو بر ويرايش شاهنامه ي فردوسي و اشتباهات فاحشتان مانند مواردي چون استفاده ي فريدون جنيدي از شاهنامه ي چاپ شده بكوشش «ژول مول» و... -در نوشتارِ اخيرتان - آشكارتر ميشود؛ و نيز هوشمندي و تيزبينيتان(!) در فهميدن مسائلي چون ياوري من به فريدون جنيدي در ويرايش شاهنامه نمايانتر...
براه داناي همه ي روزگارانِ ايران، بزرگمهر بوختكان ميروم و پيوند و ترجمه ي زيباي فردوسي از بخشي از يادگارِ بزرگمهر پايان دهنده ي اين نوشتار است:
در بدتري راه اهريمن است كه مرد پرستنده را دشمن است
خُنُك در جهان مرد پيمان منش كه پاكي و شرم است پيراهنش
چو جانش، تنش را نگهبان بود همه زندگانيش آسان بود
بماند بدو، رادي و راستي نكوبد درِ كژّي و كاستي
كسي كو بود بر خرد پادشا روان را ندارد به راهِ هوا
سخن مشنو از مرد افزون منش كه با جان روشن بود بد كنش..
(شاهنامه فردوسي، ويرايش فريدون جنيدي، جلد پنجم، ص 43)
پانويس:
1_ در ايران باستان قائل به دونوع خرد بودند: 1- آسْنْ خِرَتْ(: خردِ ذاتي)؛ و 2- گُشانْ سُرُتْ خِرَتْ(: خرد در گوش سروده شده، خردِ اكتسابي).
2- در نوشتارِ ابوالفضل خطيبي چنين آمده است:.. «و از هر وسيله اي استفاده كردي كه به خيال خود مرا بكوبي و پاسخ دندان شكن بدهي». مواد لازم برای کوبیدن و شکستن دندان آقای خطیبی- به زعم ایشان-. و به باور من، مواد لازم برای بررسی یک نقد با یک نقد دیگر : خرد، مطالب آقای خطیبی که عینا نقل شده، استفاده از متن ویراسته شاهنامه فردوسی به کوشش فریدون جنیدی و نوشته های استاد جلال خالقی مطلق به مقدار لازم!
3-در نوشتارِ ابوالفضل خطيبي چنين آمده است:« سرِ آنرا ندارم كه به بند بندِ پاسخ شما پاسخ بدهم».
4- بنگريد به نوشتارِ ابوالفضل خطيبي با اين عنوان: آقای ابوالقاسم فردوسی!شاهنامه را باید به زبان ما می سرودید!)
5- در نوشتار ابوالفضل خطيبي چنين آمده است:« دوست عزيز در پاسخ خود كارهاي عجيب و غريب كرده اي و آسمون و ريسمون بافته اي».
6- در نوشتارِ ابوالفضل خطيبي چنين آمده است: « بيا بيني و بين الله، به نوشته هاي من منصفانه بنگر!».
7-بنگريد به پانويس شماره ي( سيزده) از نوشتارِ « در باره ي شماري از جملات ابوالفضل خطيبي در نوشتاري با نام«تصوري ديگر از شاهنامه»؛ بارگذاري شده در پایگاه مطالعات آریایی
8- در نوشتارِ ابوالفضل خطيبي آمده است كه: « دوست عزيز با اين نوع پاسخ دادنها خواننده را خيلي دستِ كم گرفته اي».
9- بنگريد به داستان نضربن حارث و مبارزه اش با پيامبر اسلام.
10- به قيد حتماً دقت شود!
11- بنگريد به تاريخ ادبيات در ايران پيش از اسلام، نوشته ي دكتر احمد تفضلي، نشر سخن،1380، صص267-278 بويژه صفحه ي 270 ؛شش سطر ِ آغازين. آشكار است كه ابوالفضل خطيبي از منبع ياد شده بهره برده است.
12- فرهنگ ايراني پيش از اسلام و آثار آن در تمدن اسلامي و ادبيات عربي، دكتر محمد محمدي ملايري،نشر توس، 1374،صص 153- 158.
مطالب مشابه :
پیشگفتار
پیشگفتار در چند سال تدريسي كه داشته ام همواره در بخش پیوست ها نمونه هايي براي هر يك از
پیشگفتار متن کامل کتاب سیاست فرهنگی
پیشگفتار کتاب سیاست فرهنگی. همان گونه که پیشتر نوشته بودم بخشی از متن کتاب سیاست فرهنگی را
نمونه سوال درس تحلیل محتوای پیام های ارتباطی
پاسخ یه چند نمونه در پیشگفتار آگاهی هایی از هدف، دامنه و گستره پژوهش و تصوری کلی از
پاسخ نهایی به آقای خطیبی
جنیدی عکس نسخه ژول مول را در پیشگفتار ي خالقي مطلق؛ صفحه ي 52 و 53 چند نمونه از
کامپایلرها - Compilers
پیشگفتار : فصل اول - کامپایلرهای تک فاز و چند همگردان های نمونه. مجموعه همگردان
چگونه ذهن برتر داشته باشيم
بچه های نمونه پیشگفتار محاسبات بزرگ را در چند ثانیه و در فضای ذهن خود انجام
تحلیل و بررسی بافت های فرسوده شهری و نحوه بهسازی آنها (نمونه موردی: شهراشنویه)
پیشگفتار فصل اول: هر موفقیت مدیران در چند داده ها را با ذکر چند نمونه از مشکلات شهر
فهرست روشهای تحقیق در علوم رفتاری
پیشگفتار فصل سوم-جامعه تحقیق و نمونه کلید پاسخ های آزمون چند گزینه
برچسب :
چند نمونه پیشگفتار